8.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 داستان عجیب گله از امام زمان (عج)
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
8.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در شب آرزوها، اگر صادقانه یک اکسیر را بخواهید و دریافت کنید؛
بقیهی مسیر خود را بسمت سعادت هموار کردهاید!
🎙استاد شجاعی
#درس_اخلاق
@hedye110
🔆 امشب شب لیلة الرغائب است...
🔹شب رغبت ها...
🔹گرایش ها...
🔹جهت ها...
💠 و من در این روز و شب شریف می خواهم هم سو و هم جهت قرآن کریم باشم...
🌱 🎋 رغبت هایم قرآنی باشد...
🌱 🎋 جهت هایم به سمت حزب الله شدن، اولیاء الله شدن باشد...
🌱 🎋 جهت ها و رغبت هایم را خوب محکم کنم در جهت درست و صراط مستقیم، که هیچ بادی، هیچ فتنه ای، هیچ شبهه ای آن را کج نکند و مسیر را برعکس نشانم ندهد...
🌱 🎋 امشب شب به دست آوردن رغبت های درست و محکم کردن آنها در دلمان است...
یا علی...
التماس دعا
#لیله_الرغائب
#ماه_رجب
@
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
مولای من، یا صاحب الزمان
در حوالیِ نام نازنینت روزم متبرک می شود
و لحظه هایم جان می گیرد
من در پناهِ نگاه پدرانه ات
امیدوار و سرزنده ام....
شکر خدا که شما را دارم.🙏
#صلی_علیک_یاصاحب_الزمان🤚
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_فرج3_صلوات💚
➥ @shohada_vamahdawiat
4_5881775755582508904.mp3
7.13M
فایل صوتی (3⃣1⃣)
💐✨ گفتن از دیدارها، گفتن از دیدار امامی است که گاهی برای جویندگان راستین، چهره عیان میکند و قلبهای زنگار گرفته را جلا میدهد . . .
#به_امید_دیدار
#داستان_تشرف
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
🌼عهد نامه
مولا جان!
عهد می بندم در این زمانه پر ازسیاهی، تا آخرین لحظه و باتمام توان برای خدمت به شما تلاش وجانم را در این راه فدا کنم. امید است که به یاری خداوند متعال و با لطف و عنایت شما، بتوانم به عهدم پایبند باشم.
آمین یا رب العالمین🤲
#منتظران_هوشیار
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداء_ومهدویت
↶【با ما همراه باشید】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
_ _ _ _ _ _ _ _ _
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#منتظران_هوشیار
❣روایت پانزدهم(زندگینامه پیامبر)
✨چند سالی که از این سفر گذشت و حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) دوران جوانی عمر خود را می گذراند، از نظر خُلق و خو سرآمد همه مردم بود،و راستگوترین و امانت دارترین آنان به شمار می رفت.
وی از به زبان آوردن فحش و ناسزا و سخنان ناروا و رذایل اخلاقی که به شخصیت فرد لطمه وارد می سازد، پرهیز می کرد و آن قدر صفات پسندیده و نیک را خداوند در او جمع کرده بود که قومش وی را(امین) می خواندند.
🍁همان راستگویی، امانت داری و اخلاق پسندیده وی، خدیجه(علیه السلام)(دختر خُوَیلِد که از بازگانان قریش بود و مردان را برای بازگانی و تجارت اجیر می کرد) را وادار کرد که کسی را دنبال محمدامین(صلی الله علیه و آله) بفرستد و به او پیشنهاد کند: دو برابر آنچه به دیگران می دادم به تو می دهم که برای من همراه غلامانم تجارت کنی.
محمدامین(صلی الله علیه و آله) پذیرفت و کاروان قریش آماده حرکت به سوی شام شد، کالاهای بازرگانی خدیجه(علیه السلام) نیز در آن میان بود. در این هنگام، خدیجه(علیه السلام) شتری راهوار و مقداری کالای گرانبها در اختیار وکیل خود گذارد و ضمنا به دو غلام خود دستور داد که در تمام مراحل، کمال ادب را به جا آورند و هر چه او انجام داد ابدا اعتراض ننمایند و در هر حال مطیع او باشند.
🌷بالاخره کاروان به مقصود رسید و همگی در این مسافرت سودی بردند، ولی محمدامین(صلی الله علیه و آله) بیش از همه سود برد و چیزهایی نیز برای فروش، در بازار (تهامه) خرید.
کاروان قریش، پس از پیروزی کامل، راه مکه را پیش گرفت. پس از پیمودن چند روز راه به مکه رسید.(میسره) غلام خدیجه(علیه السلام) آنچه را در این سفر از محمدامین(صلی الله علیه و آله) دیده بود، که تمام آنها بر عظمت و معنویت وی گواهی می داد مو به مو برای خدیجه(علیه السلام) تعریف کرد، از جمله اینکه در بُصری، محمدامین(صلی الله علیه وآله) به منظور استراحت زیر سایه درختی نشست. در این هنگام، چشم راهبی که در صومعه خود نشسته بود به محمدامین(صلی الله علیه و آله) افتاد، از من، نام او را پرسید.
🍁سپس چنین گفت: این مرد که زیر سایه این درخت نشسته است، همان پیامبری است که در تورات و انجیل، درباره او بشارت های فراوان خوانده ام، خدیجه(علیه السلام) از شنیدن این قضایا راجع به محمدامین(صلی الله علیه و آله) شگفت زده شد و از بهره فراوانی که در این تجارت، نصیب آنها گشته بود، شادمان شد و تمایل پیدا کرد که با وی ازدواج کند. لذا شخصی را به محضر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرستاد و علاقمندی خویش را به ازدواج با وی اظهار داشت.
حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) با عموهای خویش(ابوطالب) مشورت کرد و با عموی خود حمزه(علیه السلام) نزد خویلد پدر خدیجه(سلام الله علیه) رفت و از وی خواستگاری نمود.
پس از پذیرش از ناحیه خاندان خدیجه(علیه السلام)، حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) چهارصد دینار و یا بعضی گفته اند بیست شتر جوان را مهریه قرار داد. سپس خطبه عقد به وسیله ابوطالب(علیه السلام) خوانده شد. و بدین ترتیب افتخار همسری حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) را پیدا کرد.
ادامه دارد...
#منتظران_هوشیار
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداء_ومهدویت
↶【با ما همراه باشید】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
_ _ _ _ _ _ _ _ _
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
#مردےدرآئینہ 💙
#قسمتپنجاهوسوم
#رمانمعرفتے :)
#قلمشہیدسیدطاهاایمانے 🌱
نقشہ بزرگ
2 ماه فرصت ... بدون اینڪہ اسم شاهدم رو بهشون بدم ... یا اينڪہ بگم از ڪجا حقيقت رو پيدا ڪرده بوديم ... فقط اسم الڪس بولتر رو بهشون دادم ... و فرصتے ڪہ ازش بہ عنوان طعمہ براے گير انداختن بقيہ اعضاے اون باند استفاده ڪنن ...
بعد از اين مدت ... حتے اگہ نتونستہ باشن از اين فرصت استفاده ڪنن ... من از شاهدم استفاده مےڪردم ... هر چقدر هم سخت يا حتے غير ممڪن ... مجبورش مےڪردم حرف بزنہ و اون رو بہ جرم قتل بہ دادگاه مےڪشيدم ... اما دلم نمےخواست بہ اين راحتے تموم بشہ ... اون بايد تاوان تمام ڪارهايے رو ڪہ ڪرده بود پس مےداد ...
جلسہ مشترڪ تموم شد ... بہ زحمت، خودم رو تا پشت ميزم رسوندم و نشستم ... ڪوين از گروه شون جدا شد و اومد سمتم ...
- مےخواستم ازت عذرخواهے ڪنم ... حرف هاے اون روزم خوب نبود ... ڪہ گفتم پليس خوبے نيستي ... و ...
تو واقعا پليس خوبے هستے ... در تمام اين سال ها بهترين بودے ...
نگاهم رو ازش گرفتم ... اوبران داشت بہ سمت مون مےاومد ... نمےخواستم جلوے اون حرفے زده بشہ ...
شايد ڪوين داشت ازم عذرخواهے مےڪرد ... ولے اتفاق 10 سال پيش ... چيزے نبود ڪہ هرگز از خاطرات من پاڪ بشہ ... خاطره اے ڪہ امثال ڪوين ... هر چند وقت يڪ بار، با همہ وجود ... دوباره برام زنده اش مےڪردن ...
- فراموشش کن ...
اوبران ديگہ ڪاملا بهمون نزديڪ شده بود ... ڪوين ڪہ متوجهش شد ... با لبخند سرے براے لويد تڪان داد و رفت ...
- پاشو ... بايد برگرديم بيمارستان ...
- داشتم پرونده جان پروياس رو نگاه مےڪردم ... توش نوشتن چند سال پيش توے یہ حادثہ دختر 3 سالہاش ڪشتہ شده ... هر چند افسر پرونده ... اون رو حادثہ عنوان ڪرده اما فڪر ڪنم بايد دوباره اين پرونده باز بشہ ...
پرونده رو ڪشيد سمت خودش ... و شروع بہ ورق زدن ڪرد ...
- فڪر مےڪنے حادثہ نبوده؟ ...
- اگہ حادثہ نبوده باشہ چے؟ ... جان پروياس ڪسے بوده ڪہ با همہ قوا جلوے اونها رو گرفتہ ... اگہ حادثہ، صحنہ سازے بوده باشہ ... و توے اون صحنہ سازے بہ جاے خودش، دخترش ڪشتہ شده باشہ چے؟ ... فڪر مےڪنم اين پرونده ارزشِ دوباره باز شدن رو داره ...
پرونده رو بست و گذاشت روے ميز خودش ...
- اينڪہ ارزش داره يا نہ رو من پيگيرے مےڪنم ... و تو همين الان، يہ راست برمےگردے بيمارستان ... با زبون خوش نرے بہ خاطر عدم ثبات عقلے و روانے ... و بہ جرم خودآزادے و اقدام بہ خودڪشے، بازداشتت مےڪنم ...
رفت سمت میزش و ڪتش رو از روے پشتے صندليش برداشت ... ناخودآگاه خنده ام گرفت ...
- قبل از اينڪہ من رو ببرے بيمارستان ... يہ جاے ديگہ هم هست ڪہ حتما بايد خودم برم ...
دستم رو گذاشتم روے ميز ... و بہ زحمت از جا بلند شدم.
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
🌷مهدی شناسی ۴۳۹🌷
🌹فَقَلبي لکم مسَلِّم🌹
🔹زیارت جامعه کبیره🔹
❤️ﻗﻠﺐ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺟﺎﻳﮕﺎﻫﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﺤﺒﺖﻫﺎ ﻭ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﻳﺶ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﻣﻲﺷﻮﺩ.
❤️ﻗﻠﺐ ﻫﻤﺎﻥ ﻧﻘﻄﻪ ﺍﺩﺭﺍﻛﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﻭ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻣﻲﻛﻨﺪ.
❤️ﻭﻗﺘﻲ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ «ﻓَﻘَﻠْﺒِﻲ ﻟَﻜُﻢْ ﻣُﺴَﻠِّﻢٌ » ﻫﺮ ﻛﺲ به امام زمانش ﻋﺮﺿﻪ ﻣﻲﺩﺍﺭﺩ، ﻣﻦ ﻛﺎﻧﻮﻥ ﺑﺎﻭﺭ ﻭ ﻣﻮﺿﻊ ﺍﺩﺭﺍﻛﻢ ﺭﺍ ﻓﻘﻂ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺷﻤﺎ ﻣﻲﻛﻨﻢ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺍﻋﻼﻡ ﻣﻲﻛﻨﻢ، ﺍﻭﻻ ﺷﻴﺌﻲ ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪﻱ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻗﻠﺐ ﺩﺍﺭﻡ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺷﻤﺎ ﻣﻲﻛﻨﻢ. ﺛﺎﻧﻴﺎ ، ﻗﻠﺒﻢ ﺭﺍ ﺗﺴﻠﻴﻢ ، کسی ﻣﻲﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻫﺎﻱ ﻋﺎﻟﻢ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺎﻥ اوﺳﺖ ﺗﺎ ﺩﺭ ﻗﻠﺒﻢ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦﻫﺎ ﺭﺍ ﺟﺎﻱ ﺩﻫد.
❤️ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪﺗﺮﻳﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﻭﺟﻮﺩ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺩﻝ ﺍﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺗﺴﻠیم امامش ﻣﻲﻛﻨﺪ ﺗﺎ ﻛﺎﻧﻮﻥ ﻣﺤﺒﺖ ﻭ ﻧﻮﺭ ﮔﺮﺩﺩ.
❤️ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺩﻝ ﺍﺯ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﻣﺎﻥ ﻣﻲﻣﺎﻧﺪ ﻭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺛﺒﺖ ﻭ ﺿﺒﻂ ﻣﻲﺷﻮﺩ ﻭ ﺟﺎﻳﮕﺎﻫﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﻣﻲﮔﺮﺩﺩ ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﻛﺴﻲ ﺩﻟﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ امام زمان ﺑﺴﭙﺎﺭﺩ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺩﻝ ﻣﻌﺎﺭﻑ ﻗﻴﻤﺘﻲ ﻭ ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲﺩﻫﺪ ﻛﻪ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ.
❤️ﺣﻀﺮﺕ ﺗﻌﻠﻖ ﻭ ﻣﺤﺒﺖ ﺍﻣﻮﺭ ﻓﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺟﺎﻱ ﻧﻤﻲﺩﻫﻨﺪ، ﻫﺮ ﻛﺲ ﺩﻟﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺵ ﭘﺮ ﻣﺤﺒﺖ ایشان ﺑﻴﻨﺪﺍﺯﺩ ﺍﺯ ﺁﻓﺎﺕ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺩﺭ ﺍﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ.
❤️ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺩﻝ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ امامش ﺑﺮﻭﺩ ﺑﻪ ﺗﺒﻊ ﻫﻤﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ایشان ﻣﻲﺭﻭﺩ. ﺩﻝ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻧﻤﻲﻣﺎﻧﺪ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻛﻨﺪ ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻪ ﻳﻜﺒﺎﺭﻩ ﺍﺯ ﻭﺟﻮﺩ ﺟﺴﻤﺎﻧﻲ ﺟﺪﺍ ﻣﻲﺷﻮﺩ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ امامش می رساند. ﺭﻓﺘﻦ ﻭ ﺣﺮﻛﺖ ﻛﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻣﻨﺒﻊ ﻧﻮﺭ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻧﻴﺎﺯﻱ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻧﻮﺭ ﺧﻮﺩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺍﻭ ﺭﻓﺖ ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻼﻗﺎﺕ ﺑﺎ ﭘﺪﺭﺵ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻧﻤﻲﻣﺎﻧﺪ.
❤️ﺩﻝ ﺑﺎ ﺗﺼﺮﻑ ﻭﻻﻳﻲ امام زمان علیه السلام ﭼﻨﺎﻥ ﻣﻲﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻭ ﺑﻴﺰﺍﺭﻱ جستنش ﺟﻬﺖ ﻣﻲﻳﺎﺑﺪ.
#مهدی_شناسی
#قسمت_439
#جامعه_کبیره
#شهداء_ومهدویت
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59