🌹۴۴ شهید حزب الله تا کنون .
🌹ومنهم من ینتظر...
💢کانال خبری #شهدای_ایران
✅@shohadayeiran57
✨مدتی بود که به جبهه رفته بود یکی از همراهانش به من گفت:« یه روز آقا رضا به من گفت: ای کاش شما به جبهه نمیومدین. من که یه کم از این حرفش ناراحت شده بودم گفتم: چرا این حرفو می زنی؟ رضا گفت: چون اگه برا شما اتفاقی بیفته زن و بچه تون بی سرپرست میشن جبهه رو بذارین برا ما. »
سیره شهید والامقام
🌹#شهید_رضا_طاووسی
🗣راوی:برادر شهید
📚منبع: کتاب سبکبالان
📿شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🆔 @shohadaboshroyeh
هدایت شده از علویون بشرویه ✅
🥀 مراسم یادبود «کودکان شهید» بمباران غزه
🕯 همراه با روشن کردن شمع یادبود در پویش ملی #شمعی_روشن_کن
🌹 با حضور کودکان و نوجوانان و اهالی محله امیرالمؤمنین علیهالسلام بشرویه
💠 کانون فرهنگی هنری امامت
🕌 هیئت محبان حضرت علی اصغر علیه السلام
🛡 پایگاه مقاومت بسیج شهری امام علی علیه السلام
🔰 خانه قرآن شهری ولایت شهرستان بشرویه 🇮🇷
هدایت شده از علویون بشرویه ✅
🔰 پوستر | #آرمان_عزیز
✏️ رهبر انقلاب: آرمان عزیز چه گناهی کرده بود؟ اینکه او را شکنجه کنند، زیر شکنجه او را بکشند، جسدش را بیندازند در خیابان.
🧡 اولین سالگرد شهادت طلبه بسیجی، مدافع امنیت و اسلام، شهید آرمان علیوردی را گرامی میداریم.
#شهدای_مظلوم_اغتشاشات
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🛡 شورای اسلامی محله امیرالمؤمنین علیهالسلام بشرویه
هدایت شده از شهدای ایران
28.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹صحنه ای خاطره برانگیز از جبهه های حق علیه باطل و حال و هوای رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس با نوحه ای حماسی و شورآفرین از مداح باصفای جبهه ها #حاج_صادق_آهنگران
🎙 بهر آزادی قدس از کربلا باید گذشت
از کنار مرقد آن سر جدا باید گذشت
خیز ای رزمنده شیر ، خانه از دشمن بگیر
ای سپاه و ارتش حق ای سلحشور غیور
جمله آفات و بلیات از وجودت باد دور
همچو باد صرصر از میدان مین ها کن عبور
پیش رو گر روی نعش کشته ها باید گذشت
با طنین نعره ی تکبیر خود بشکن سکوت
پاره بنما سیم ها را هم چو تار عنکبوت
یاور و پشت و پناهت باد حی لایموت
با همه دشواری از کانال ها باید گذشت
امر فرموده چنین فرمانده ی کل قوا
یاور مستضعفان نور هدی روح خدا
هست کلید فتح قدس اندر زمین کربلا
از سر و جان بهر فتح نینوا باید گذشت
همچو شیر ای مرد میدان شهادت برخروش
از دل و جان بهر یاری دادن اسلام کوش
پرچم توحید را برگیر بر بالای دوش
قدس از قید ستم بنما رها باید گذشت
آن که با عشق خدا سرباز روح الله شد
پیشتاز اندر جهاد فی سبیل الله شد
راهی کوی حقیقت با دل آگاه شد
از همه هستی خود بهر خدا باید گذشت...
#دفاع_مقدس
#رزمندگان_اسلام
#شهدا_راهتان_ادامه_دارد
#ما_تا_آخر_ایستاده_ایم
#دل_باخته
💢کانال خبری #شهدای_ایران
✅@shohadayeiran57
ای دوست قبولم کن و جانم بستان
مستم کن و از هر دو جهانم بستان
با هر چه دلم قرار گیرد بی تو
آتش به من اندر زن و جانم بستان
دفترچه یادداشت شهید والامقام:
🌹#شهید_علی_رفیعی
📿شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🆔 @shohadaboshroyeh
✨دو بار به جبهه رفته بود و مصمم بود باز هم به جبهه برود. وقتي مسئله را با من و مادرش در ميان گذاشت با ناراحتي گفتم: «حسين بَسّه ديگه پسرم. چقدر مي ري جبهه؟ بذار بقيه هم بِرَن.» حسين در حالي كه رگ غيرتش بالا آمده بود به ديوار تكيه زد و گفت: «پدر جان اگر اون چيزايي كه من تو جبهه ديدم رو شما هم مي ديدين، الان جلومو نمي گرفتين.» من كنجكاو شدم و گفتم: «مگه چي ديدي؟» حسين گفت: «يه دفعه كه از عمليات بر مي گشتيم، زير يه تپۀ ماسه اي شكل، حولۀ سفيدي كه سرش بيرون اومده بود نظرمو جلب كرد.آن را كشيدم امّابيرون نيومد.به فرمانده اطلاع دادم. فرمانده گفت با چند تا از بچه ها بريم دَرِش بياريم. زمين روكنديم و حوله رو بيرون آورديم. وسطش جنازه يه دختر بود. بازم كنديم يه جنازۀ ديگه در اومد و اين كار تا هفده جنازه ادامه داشت. بعد فهميديم اون جنازه ها مال چند تا از دختران ايراني بوده كه بعثي ها اونا رو تو گور دسته جمعي ريختن.» وقتي حرف هاي حسين به پايان رسيد در حالي كه به شدت ناراحت بودم گفتم: «پسرم، پا به پات مي خوام بيام جبهه.» حسين گفت: «نه، تا ما هستيم نمي خوادكه شما به جبهه بياييد.»
شهید والامقام
🌹#شهید_حسین_حدادیان
🗣راوی:پدر شهید
📚منبع:کتاب سبکبالان
🔹ولادت: ۱۳۳۷/۱۱/۲۰-بشرویه
🔸شهادت:۱۳۶۱/۹/۲۸-سومار
🇮🇷مزار: گلزار شهدای بشرویه
📿شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🆔 @shohadaboshroyeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥نماهنگی از سخنرانی شنیدنی سید حسن نصرالله در خصوص جنگ ۳۳ روزه لبنان و صدای سخنرانی صوتی در اوج جنگ که همزمان با نابودی ناوچه ساعر۵ اسرائیل در لحظات سخنرانی توسط حزب الله بود و آغازی بر شکست ناپذیری حزب الله لبنان شد.
📿شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🆔 @shohadaboshroyeh
♦️سوم راهنمایی بودم و وابستگی شدیدی به برادرم داشتم، شهادت برادرم خیلی سنگین بود مخصوصاً اینکه از زمان اعزام برادرم به جبهه اطلاعی نداشتم. ماشین پیدا کرده رفت و این آخرین باری بود که با هم رفته بودیم زیارت امامزاده، بعدا با خبر شدیم رفته جبهه ، پدرم همیشه در مغازه مینشستند و منتظرش بودند که کی از جبهه میاد. تا این که از گوشه و کنار خبر شهادت برادرم را دادند. به دلیل برخورد خمپاره در جلوی پای برادرم هیچ چیزی به دست نیامد. پدرم پیاده راه افتاند سمت بشرویه تا از برادر شهیدم خبر بگیرند که توی همان جاده خبر دادند که برادرم شهید شده و هیچ جنازهای از ایشان باقی نمانده.
ده سال گذشت. گروه تفحص تعدادی جنازه شهدا آوردند که یکی از آنها برادر من بود. رفتم فردوس بعد از پرس و جو یک تعداد استخوان به همراه پلاک برادرم به من نشان دادند و من رفتم به پدرم گفتم.جنازه آمده ولی پدرم جنازه پسرش را باور نمیکرد تا برای مراسم تشیع جنازه آماده شویم، شب با خودم فکر میکردم که چطور به پدرم بفهمانم که این جنازه برادرم است، تا اینکه نزدیک نماز صبح صدای گریه شنیدم، بلند شدم دیدم پدرم بشدت گریه میکند ،بعد از یک ساعت که حال پدرم بهتر شد گفت: حرفت درست است خواب دیدم خودم رفتم جای قبری که برایش مشخص شده را کندم، رفتم داخل قبر و جنازه را گذاشتم توی قبر و میگویم خدایا این قربانی را از من قبول کن.
شب قبل تشییع و تدفین ساعت ۱۲ شب دیدم پدرم نیستند حدس زدم رفته باشند بهشت رضا ،رفتم دیدم که بیل آوردند و دارند قبر میکنند.
🌹#شهید_سید_محمد_ذبیحی_فر
🗣راوی:برادر شهید
🔸ولادت:۱۳۴۴/۱۰/۲۳-ارسک
🔹شهادت:۱۳۶۵/۲/۳۱-حاج عمران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥یاران چه غریبانه...
🎙با صدای حاج مهدی سلحشور