eitaa logo
شهدا و ایثارگران صفادشت
219 دنبال‌کننده
21.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
9 فایل
این کانال بمنظور ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا، و تجلیل از ایثارگران به ویژه خانواده محترم و معزز شهدا تشکیل شده است. آدرس کانال در تلگرام https://t.me/shohadasafadasht ارتباط با ادمین: @shohadayad72
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🥀🏴🥀🕊🌹 رفتم هیئت رهروان امام(رحمة الله علیه) تا بلکه... مجلس خیلی باحال و باصفایی بود ، اما آنچه می خواستم نشد! بعد از مراسم، رفتم جلو و مداح هیئت را پیدا کردم ، می گفتند نامش است . گفتم: "آقا ، من یه سؤال دارم ." جلوتر آمد . گفتم : "من هر هیئتی که می روم ، وقتی می خوانند و مداحی می کنند، اصلاً گریه ام نمی گیرد . چه کار کنم !؟" نگاهی به من کرد و گفت : در این مراسم هم که من خواندم ، باز گریه ات نگرفت ؟ گفتم : "نه ! اصلاً گریه ام نگرفت." رفت توی فکر ، بعد با لحن خاصی گفت : "می دونی چیه؟! من زیاده . من آلوده ام . برای همین وقتی می خوانم ، اشک شما جاری نمی شود." این حرف را خیلی جدی گفت و رفت. من تعجب کردم . تا آن لحظه، با هر یک از بزرگان که صحبت کرده بودم و همین سؤال را از آنها پرسیدم، به من می گفتند : "شما زیاد است . شما آلوده ای ؛ برو از توبه کن . آن وقت گریه ات می گیرد ؟!" البته من می دانستم که مشکل از خودم است ؛ اما شک نداشتم که این کلام ، اخلاص و درون پاک او را می رساند. از آن وقت ، مرتب به هیئت رهروان می رفتم ، خداوند نیز به من لطف کرد و موقع مداحیِ ، من جاری بود. 🌹🕊🥀🏴🥀🕊🌹 @shohadasafadasht
🌹🕊🌷🕊🌷🕊🌹 ارادت خاصی به حضرت زهرا (س) داشت ، به همین خاطر پهلو ، دست و صورت سمت راستش در آن انفجار هدیه شد به طوری که من در شناسایی مشکل داشتم . خودش خواسته بود ، یک عمر خدا گفته این‌ها کردند ، یک بار هم این‌ها در به خدا گفتند و خدا کرد در ۱۷ سالگی با ما به راهیان نور آمد . با هم به سمت گردان تخریب رفتیم ، به گفتم اینجا ما بود ، دراین سمت می‌بینی برای خود کنده بودند، حالا رفته اند و اینجا غریب مانده است. همزمان با صحبت‌های من ظهر شد ، رفتیم جماعت و بعد متوجه شدیم نیست . وقتی گشتیم دیدیم داخل یکی از رفته ، را روی سرش کشیده و در حال های های می‌کند این صحنه برای ما تبدیل به شد . من همان موقع تنها کاری که انجام دادم ثبت آن لحظه با عکاسی بود که الان به دیوار اتاقش که به موزه تبدیل شده است. راوی : 🌹🕊🌷🕊🌷🕊🌹 @shohadasafadasht
🏴برای حسینی نوحه می کنیم که برای نجات انسانیت خفته، از قید گناه و آلودگی و گمراهی و جهل و.... خون پاک خود را نثار کرد. ♻️ امامی که برای پیدا کردن راه برای گمگشتگان راه حقیقت، سر خود را چونان چراغی فروزان به نیزه داد. تا انسان فرورفته در تاریکی و ظلمت، راه خود را با آفتاب درخشان حسین پیدا کند. «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَك َمن الْجَهَالَةِ و حَيرةِ الضَّلَالَة» زیارت اربعین شب چهارم 🔻آقا جان به مادرت قسم ما راضی نبودیم برای هدایت ما، شما از علی اکبر و علی اصغر مایه بزاری اونها رو فدا کنی تا ما راه رو پیدا کنیم و حسینی بشیم... ما لایق این همه سرمایه نبودیم... ◾️امشب منسوب به شخصی است که فاصله اش از لعنت تا رحمت به اندازه چند ساعت تفکر بود و یک جو ادب و حیا جناب حر با خجالت آمد؛ روی آمدن نداشت! ولی امیدش به کرم آقا بود، اینها باب الکرم اند ⚫️ حُرّمُ و نزدِ تو با روی سیاه آمده ام بی پناهم منُ و اینجا به پناه آمده ام پسر فاطمه بگشا برویم بابِ کَرَم شرمسارم زپیِ عفوِ گناه آمده ام من خجالت زدهِ از زینبُ و طفلانِ توام تا نبخشی گُنَهم سینه پر آه آمده ام صلی الله علیک یا اباعبدالله ✍ محمد تقی احمدی پرتو کانال شهدا و ایثارگران صفادشت eitaa.com/shohadasafadasht
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 ارادت خاصی به حضرت زهرا (س) داشت ، به همین خاطر پهلو ، دست و صورت سمت راستش در آن انفجار هدیه شد . به طوری که من در شناسایی مشکل داشتم . خودش خواسته بود ، یک عمری خدا گفته این‌ها کردند ، یک بار هم این‌ها در به خدا گفته اند و خدا کرده است . در ۱۷ سالگی با ما به راهیان نور آمد . با هم به سمت گردان تخریب رفته بودیم ، به گفتم ببین اینجا ما بود ، دراین سمت می‌بینی که برای خود کنده بودند ، حالا رفته اند و اینجا غریب مانده است. هم زمان با صحبت‌های من ظهر شد ، رفتیم جماعت و بعد آن متوجه شدیم نیست . وقتی پی او گشتیم دیدیم داخل یکی از رفته ، را روی سرش کشیده و‌های های می‌کند در حالی که کرده است. این صحنه برای ما تبدیل به شد . من همان موقع تنها کاری که توانستم انجام دهم ثبت آن لحظه توسط عکاسی بود . که الان به دیوار اتاقش که به موزه تبدیل شده، است . راوی : کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht
832.7K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍀🏴🕊🌹🕊🏴🍀 بفرمائید سلام بر سفیر حجت الاسلام انصاریان کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht
. شاید علی از جهت ظاهر زیاد دروس حوزوی را نخوانده بود اما در سیر و سلوک سرآمد بود. وقتی برای موعظه می‌کرد مثل اینکه خودش بارها عمل کرده و نتیجه آن را دیده است. او اصرار داشت لذت انس با خدا را همه بچشند و در مدت چند ماهی که در بود همه را شیفته خود کرده بود... صدای دلنشین و توام با اخلاص علی موجب شد سایر گردانهای لشگر سیدالشهداء علیه السلام هم برای عزاداری در حضور پیدا کنند... روزهای بیاد ماندنی بعد از و غصه بچه ها از جاماندن جسم همسنگرانشان در با صدای ملکوتی علی التیام پیدا می‌کرد او وقتی می‌خواند خودش را در می‌دید و بارها شده بود که در حین مداحی بی‌حال می‌شد و نفسهایش به شماره می افتاد... بود و خیلی با احساس، رفتن خار در پای این بی‌بی را بیان می‌کرد... بابا جان آندم که من از ناقه افتادم و غش کردم بابا تو کجا بودی از ما تو جدا بودی رقیه جان .... عزیز بابا آندم که تو از ناقه افتادی و غش کردی من بر سر نی بودم مشغول دعا بودم یاد همه روضه خون های شهید بخیر کانال شهدا و ایثارگران صفادشت https://eitaa.com/shohadasafadasht