💐🕊💐🌺💐🕊💐
🌹 #عید_با_شهدا 🌹
🌹 #سردار_دلها
🌹 #سپهبد_شهید
🌹 #حاج_قاسم_سلیمانی
#پدر ...
دوست دارم #پدر صدایت بزنم .
نمی دانم چرا حالم مثل #دختران یتیمی است که همیشه بهانه #پدر را می گیرند...
تنها #لبخند زیبایت #مرهم داغ فراق توست .
مدام این شعر را می خوانم و #اشک می ریزم ...
#قاسم هنوز زنده است ...
#قاسم هنوز با ماست ...
#دلم_گرفته
#برایمان_دعا_کن
ارسالی از
#خانم_انجم_شعاع
از #کرمان
💐🕊💐🌺💐🕊💐🌺💐🕊💐
@shohadasafadasht97
#خاطره
" #کربلا که رفته بودیم، از وقتی گنبد را دید، #اشک ریخت تا #حرم. دیگر صحبت نکرد. فقط حواسش به خودش بود و #امام_حسین(ع)، اما وقتی از #زیارت برگشت، حالش بهتر بود. گفت نمازم را زیر قبّهی امام(ع) خواندم. همین حالش را بهتر کرده بود. توی #بین_الحرمین، گفتم: بیایید با همدیگر یک #عکس خانوادگی بگیریم. کمی مکث کرد بعد نگاهش را دزدید. گفت: ببخشید؛ ولی من نمیتوانم اینجا عکس بیندازم. نمیتوانم چنین جایی که امام(ع) و خانوادهاش اینقدر #اذیت شدند، با خانوادهام عکس یادگاری بگیرم".
راوی:همسر شهید.
📚دخترها باباییاند. (خاطرات #شهید_جواد_محمدی به روایت خانواده)
@shohadasafadasht
🌹🕊🥀🏴🥀🕊🌹
#عاشقانه_شهدا
#شهید_والامقام
#سید_مجتبی_علمدار
رفتم هیئت رهروان امام(رحمة الله علیه) تا بلکه...
مجلس خیلی باحال و باصفایی بود ، اما آنچه می خواستم نشد! بعد از مراسم، رفتم جلو و مداح هیئت را پیدا کردم ، می گفتند نامش #سید_مجتبی_علمدار است .
گفتم: "آقا #سید ، من یه سؤال دارم ."
جلوتر آمد .
گفتم : "من هر هیئتی که می روم ، وقتی #روضه می خوانند و مداحی می کنند، اصلاً گریه ام نمی گیرد .
چه کار کنم !؟"
#سید نگاهی به من کرد و گفت :
در این مراسم هم که من خواندم ، باز گریه ات نگرفت ؟
گفتم : "نه ! اصلاً گریه ام نگرفت."
رفت توی فکر ، بعد با لحن خاصی گفت : "می دونی چیه؟! من #گناهانم زیاده . من آلوده ام . برای همین وقتی می خوانم ، اشک شما جاری نمی شود."
#سید این حرف را خیلی جدی گفت و رفت.
من تعجب کردم . تا آن لحظه، با هر یک از بزرگان که صحبت کرده بودم و همین سؤال را از آنها پرسیدم، به من می گفتند : "شما #گناهانت زیاد است . شما آلوده ای ؛ برو از #گناهان توبه کن . آن وقت گریه ات می گیرد ؟!"
البته من می دانستم که مشکل از خودم است ؛ اما شک نداشتم که این کلام #سید ، اخلاص و درون پاک او را می رساند.
از آن وقت ، مرتب به هیئت رهروان می رفتم ، خداوند نیز به من لطف کرد و موقع مداحیِ #سید، #اشک من جاری بود.
#اللهم_الرزقنا_توفیق
#شهادت_فی_سبیلک
🌹🕊🥀🏴🥀🕊🌹
@shohadasafadasht
🌷🕊🌹🥀🌹🕊🌷
#سال1361
#آبان_ماه
#بیست_و_پنجم_آبان
#روز_حماسه_و_ایثار
#مردم_اصفهان
#قسمت_آخر
۲۵ آبان ۱۳۶۱ ، اصفهان اشک بود و افتخار
همچون #سبک_بالانی که از زیارت قبور بهترین بندگان خدا در کربلای معلی باز می گردند، #پارههای_تن اصفهان به خانه بازگشته بودند و بر شانه های داغدار اما مقاوم اهالی با معرفت شهر #تشییع می شدند، ۳ هفته متوالی اصفهان #اشک بود و #آه، #شوق بود و #افتخار.
همه خود را به منظور برگزاری آیینی باشکوه برای میزبانی از #بهشتیانی که با ذکر یا #زینب_س آسمانی شده بودند آماده می کردند، مردم به صورت خودجوش هر کدام کاری انجام می دادند و اتحاد و همبستگی در بین آنان موج می زد.
مسئول ستاد #شهدای اصفهان در سال ۱۳۶۱ گفت : در آن روزهای #حماسی حال و هوای غریبی در کوچهها و خیابان های #اصفهان حاکم بود به طوری که در بیشتر کوچه ها تفت #شهدا علم شده بود و مقابل درِ تعداد فراوانی از خانه ها، اعلامیه و تفت #دو یا #سه_شهید و حتی #بیشتر نصب شده بود، در روز #حماسه_ایثار، مردم #اصفهان دوران سخت و جان سوز و در عین حال پرافتخار و ماندگاری را پشت سرگذاشتند .
کوچه ها و خیابان ها از #حجله_شهدا آذین بسته شده بود، مساجد همه پذیرای #شهدا بودند ، در هر محله و کوی و برزن التهاب بود و روحیه بالا و وصف نشدنی مردم و #پدر و #مادران_شهیدان شگفت آور بود .
مرتضی آرسته از پیشگامان انقلابیِ #اصفهان فضای معنوی شهر را در روز #حماسه_ایثار اصفهان ، همانند زمان نام نویسی برای اعزام به جبهه توصیف کرد و گفت : در حقیقت #خون مردم انقلابی به جوش آمده بود ، در آن روز خیلیها برای #تشییع_سومین فرزند #شهید خود به میدان آمده بودند، برخی خانوادهها تنها #یک_فرزند داشتند که او را هم، ۲۵ آبان #تشییع می کردند .
لازم به ذکر است که از ۱۲۵۰ #شهید عملیات محرم ، ۷۵۰ #شهید مظلوم و حماسه آفرین ، سهم #اصفهان بود که ۳۷۰ #نفرشان در این شهر #تشییع و #خاکسپاری و بقیه به دیگر #شهرستان_های استان منتقل شدند .
جهت سلامتی و تعجیل در فرج #امام_زمان_عج
شادی روح #امام_راحل و #شهداء
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌷🕊🌹🥀🌹🕊🌷
@shohadasafadasht
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#در_محضر_شهدا
#شهید_والامقام
#محمود_شهریاری
محمود هفته قبل از #شهادتش خواب امام زمان (عج) را میبیند و آقا ندای #شهادتش را به او میدهد.
مدام میگفت: دوست دارم #شهید شوم.
از آنجایی که در جبهه #شهید نشده بود، همیشه آرزوی #شهادت بر دلش مانده بود.
حال و هوای دیگری داشت و من نگرانش بودم و میگفتم به تنهایی چهطور بچهها را بزرگ کنم؟
روی #حجاب خانمها خیلی حساس بود و گاهی برای این موضوع #اشک میریخت که چرا جامعه اینگونه شده است.
مدام توصیه میکرد که با مردم #خوشرو باشید.
همیشه بعد از #حوادث تروریستی که رخ میداد، خیلی ناراحت میشد و میگفت : دعا کنید که #انتقام خون #شهیدان را بگیریم و دشمن را نابود کنیم.
راوی :
#همسر_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
کانال شهدا و ایثارگران صفادشت
https://eitaa.com/shohadasafadasht
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊
#شهیدانه
#شهیدی که
برای آب #نامه می نوشت
#شهید_والامقام
#یوسف_قربانی
هر روز می دیدم #یوسف گوشه ای نشسته و #نامه می نویسد . با خودم می گفتم #یوسف که کسی را ندارد ، برای چه کسی #نامه می نویسد؟ آن هم هر روز !
یک روز گفتم : #یوسف نامه ات را پست نمی کنی؟
دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل #اروند برد.
#نامه را از جیبش در آورد، ریز ریز کرد و توی آب ریخت. چشمانش پر از #اشک شد و آرام گفت : من برای آب #نامه می نویسم، #کسی را ندارم که …
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
کانال شهدا و ایثارگران صفادشت
https://eitaa.com/shohadasafadasht
🥀🕊🌷🌹🌷🕊🥀
#شهیدانه
#مقاومت
#ایستادگی
این عکس ، ﺁﺩﻡ را #خجالت زده میکند ، یکی از #حزن انگیزترین و در عین حال حماسی ترین لحظات فکه ، ماجرای #گردان حنظله است .
300 تن از رزمندگان این #گردان درون یکی از #کانالها به محاصرهی نیروهای عراقی در میآیند ، آنها چند روز و صرفا با تکیه بر #ایمان سرشار خود به #مبارزه ادامه میدهند و به مرور #همگی توسط آتش دشمن و با #عطش مفرط به #شهادت میﺭﺳﻨﺪ .
ساعتهای آخر #مقاومت بچهها در کانال، بیسیمچی #گردان حنظله #حاج_همت را خواست ، #حاجی آمد پای بیسیم و گوشی را به دست گرفت.
صدای #ضعیف و پر از خش خش را از آن سوی #خط شنیدم که می گوید :
#احمد رفت ، #حسین هم رفت ، باطری بیسیم دارد #تمام میشود ، بعثیها عن قریب میآیند تا ما را #خلاص کنند ، من هم #خداحافظی می کنم .
#حاج_همت که قادر به محاصرهی تیپهای تازه نفس دشمن نبود ، همان طور که به #پهنای صورت #اشک می ریخت ، گفت :
بیسیم را قطع نکن... حرف بزن، هر چی دوست داری بگو، اما تماس خودت را قطع نکن ، صدای بیسیمچی را شنیدم که میگفت :
سلام ما را به امام برسانید، از قول ما به امام بگویید: همانطور که فرموده بودید حسینوار مقاومت کردیم، ﻣﺎﻧﺪﻳﻢ و ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ایستادیم .
#ولایت_مداری
📚 #کتاب_خاطرات_دردناک
کانال شهدا و ایثارگران صفادشت
https://eitaa.com/shohadasafadasht
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#در_محضر_شهدا
#شهید_والامقام
#محمود_شهریاری
محمود هفته قبل از #شهادتش خواب امام زمان (عج) را میبیند و آقا ندای #شهادتش را به او میدهد.
مدام میگفت: دوست دارم #شهید شوم.
از آنجایی که در جبهه #شهید نشده بود، همیشه آرزوی #شهادت بر دلش مانده بود.
حال و هوای دیگری داشت و من نگرانش بودم و میگفتم به تنهایی چهطور بچهها را بزرگ کنم؟
روی #حجاب خانمها خیلی حساس بود و گاهی برای این موضوع #اشک میریخت که چرا جامعه اینگونه شده است.
مدام توصیه میکرد که با مردم #خوشرو باشید.
همیشه بعد از #حوادث تروریستی که رخ میداد، خیلی ناراحت میشد و میگفت : دعا کنید که #انتقام خون #شهیدان را بگیریم و دشمن را نابود کنیم.
راوی :
#همسر_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
کانال شهدا و ایثارگران صفادشت
https://eitaa.com/shohadasafadasht
🥀🏴🕊🌹🕊🏴🥀
#السلام_علیک
#یا_سیدالساجدین
#یا_زینالعابدین_علیهالسّلام
#سلام بر آقایی که #آب می دید به #فکر فرو می رفت، #نوزاد می دید #اشک می ریخت، #طفلان و #کودکان را می دید #ناله می کرد.
#شهادت جانسوز چهارمین اختر تابناک ولایت و امامت، حضرت امام سجاد(ع) تسلیت باد.
کانال شهدا و ایثارگران صفادشت
https://eitaa.com/shohadasafadasht
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#در_محضر_شهدا
#شهید_والامقام
#محمود_شهریاری
محمود هفته قبل از #شهادتش خواب امام زمان (عج) را میبیند و آقا ندای #شهادتش را به او میدهد.
مدام میگفت: دوست دارم #شهید شوم.
از آنجایی که در جبهه #شهید نشده بود، همیشه آرزوی #شهادت بر دلش مانده بود.
حال و هوای دیگری داشت و من نگرانش بودم و میگفتم به تنهایی چهطور بچهها را بزرگ کنم؟
روی #حجاب خانمها خیلی حساس بود و گاهی برای این موضوع #اشک میریخت که چرا جامعه اینگونه شده است.
مدام توصیه میکرد که با مردم #خوشرو باشید.
همیشه بعد از #حوادث تروریستی که رخ میداد، خیلی ناراحت میشد و میگفت:
دعا کنید که #انتقام خون #شهیدان را بگیریم و دشمن را نابود کنیم.
راوی :
#همسر_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
کانال شهدا و ایثارگران صفادشت
https://eitaa.com/shohadasafadasht
🥀🕊🌷🌹🌷🕊🥀
#شهیدانه
#مقاومت
#ایستادگی
این عکس، ﺁﺩﻡ را #خجالت زده میکند، یکی از #حزنانگیزترین و در عین حال حماسیترین لحظات فکه، ماجرای #گردان حنظله است.
300 تن از رزمندگان این #گردان درون یکی از #کانالها به محاصرهی نیروهای عراقی در میآیند، آنها چند روز و صرفا با تکیه بر #ایمان سرشار خود به #مبارزه ادامه میدهند و به مرور #همگی توسط آتش دشمن و با #عطش مفرط به #شهادت میﺭﺳﻨﺪ.
ساعتهای آخر #مقاومت بچهها در کانال، بیسیمچی #گردان حنظله #حاج_همت را خواست، #حاجی آمد پای بیسیم و گوشی را به دست گرفت.
صدای #ضعیف و پر از خش خش را از آن سوی #خط شنیدم که می گوید:
#احمد رفت، #حسین هم رفت، باطری بیسیم دارد #تمام میشود، بعثیها عن قریب میآیند تا ما را #خلاص کنند، من هم #خداحافظی می کنم.
#حاج_همت که قادر به محاصرهی تیپهای تازه نفس دشمن نبود، همانطور که به #پهنای صورت #اشک می ریخت، گفت:
بیسیم را قطع نکن... حرف بزن، هر چی دوست داری بگو، اما تماس خودت را قطع نکن، صدای بیسیمچی را شنیدم که میگفت:
سلام ما را به امام برسانید، از قول ما به امام بگویید: همانطور که فرموده بودید حسینوار مقاومت کردیم، ﻣﺎﻧﺪﻳﻢ و ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ایستادیم.
#ولایت_مداری
📚 #کتاب_خاطرات_دردناک
کانال شهدا و ایثارگران صفادشت
https://eitaa.com/shohadasafadasht
🥀🏴🕊🌹🕊🏴🥀
#السلام_علیک
#یا_سیدالساجدین
#یا_زینالعابدین_علیهالسّلام
#سلام بر آقایی که #آب می دید به #فکر فرو می رفت، #نوزاد می دید #اشک می ریخت، #طفلان و #کودکان را می دید #ناله می کرد.
#شهادت جانسوز چهارمین اختر تابناک ولایت و امامت، حضرت امام سجاد(ع) تسلیت باد.
کانال شهدا و ایثارگران صفادشت
https://eitaa.com/shohadasafadasht