eitaa logo
شهدای غریب شیراز
3.3هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
2.9هزار ویدیو
42 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇ انتشارمطالب جهت ترویج فرهنگ شهدا #بلامانع است.... به احترام اعضا،تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ خاص رهبر معظم انقلاب: تمدن نوین اسلامی(ظهور) در جوانان و جوانان خواهد بود ، هر چه میتوانید از نظر ایمان و تقویت جسم خود را آماده کنید. ☘☘☘ ﻧﺰﺩﻳﻚ اﺳﺖ اﻧﺸﺎاﻟﻠﻪ 🌹 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
امروز تولد توست رفیق اما من ماندم با بااشڪ هاے دردمندم و واژه هاے خاڪسترےام ڪه تڪ تڪ شان درفراق تو به سوگ نشسته 🌷 ﻣﺪاﻓﻊ ﺣﺮﻡ🌹 🌺🌺🌹🌹🌺🌺 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ ..,........... : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
شهدای غریب شیراز
امروز تولد توست رفیق اما من ماندم با بااشڪ هاے دردمندم و واژه هاے خاڪسترےام ڪه تڪ تڪ شان درفراق تو
🌷حمید که اطلاعات و عملیات گردان بود با تعدادی از نیروها در جایی به نام انبار🏠 کاه مستقر بود.درگیری که به اوج رسید،باردشدن ازبعضی سنگرها نیروها عقب کشیدند وعملآ قسمت میانی خط گردان شکسته شد❌ ولی تعدادی از نیروها در سمت راست و چپ خط می کردند. 🌷سمت چپ که بود با اتمام مهمات مجبور به عقب نشینی شدند،حمید نیروها را عقب فرستاد😰 آخرکار خودش وابوحسن عقب آمدند.در حال عقب آمدن به پای حمید خورد ولی باز تا جایی که توانست😔 در حال مقاومت 🌷 وباباقیمانده هایش در حال شلیک به سمت دشمن بود، نفر ابوحسن اورادیده بودولی نتوانسته بود به حمید کمک کند‼️.آخرین چیزی را که از گفت این بود:حمید میخندید☺️ و میگفت یاحسین یازینب... 🌷 📎سالروز ولادت http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️دعای روز اول ماه مبارک رمضان ﺧﺪاﻳﻲ 🌹
ﻣﺎﻩ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﺭﻣﻀﺎﻥ 🌹 اﻣﺴﺎﻝ ﻏﻴﺮ,اﺯ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻋﺼﺮ ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﻫﺎ, ﻫﻢ ﺑﺎ ﺩﻭ ﻫﻴﻴﺖ ﻣﺪﻳﻨﻪ اﻟﻨﺒﻲ و ﻋﺸﺎﻕ اﻟﺮﻗﻴﻪ ﻣﺮاﺳﻢ ﻣﺸﺘﺮﻙ ﺩاﺭﻳﻢ.... اﻧﺸﺎاﻟﻠﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻣﺒﻠﻎ ﺑﺎﺷﻨﺪ 🌹🌹 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فرازی از وصیت نامه شهید حجت اصغری ✅ کسانے که ولی فقیه را نپذیرند در عصرظهور، امام زمان (عج) را نشناخته و نخواهند پذیرفت. http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 👆👆 ﺑﻪ ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺷﻬﺪاﻳﻲ ﻣﺎ ﺑﭙﻴﻮﻧﺪﻳﺪ
☀️دعای روز دوم ماه مبارک رمضان http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌹🌹 🌷به شوخی گفتم مادر تا حالا عراقی هم کشتی؟ خندید و گفت: «نه مادر من یک بیسیم چی ام!» چهار سال تمام جبهه بود. دیگه دلم نمی خواست بره. .... گفتم مادر 24 سالت شده دیگه نرو جبهه، بمون می خواهم برات زن بگیرم. گفت: «مادر این جنگ 20 سال هم طول بکشه، من جبهه را ترک نمی کنم.» http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﻓﺎﻳﻞ ﺻﻮﺕ ﻣﺮاﺳﻢ ﻫﻔﺘﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ : ﺑﺎ ﻣﺪاﺣﻲ ﺣﺎﺝ ﻣﻬﺪﻱ ﺳﻠﺤﺸﻮﺭ 👇
☀️دعای روز سوم ماه مبارک رمضان http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
اﻭﻟﻴﻦ ﻫﻔﺘﻪ ﻣﺎﻩ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﺭﻣﻀﺎﻥ ﻣﻴﻬﻤﺎﻥ ﺷﻬﻴﺪ اﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻴﻢ ﻓﺮاﻣﻮﺵ ﻧﺸﻮﺩ 🌹🌹
شهدای غریب شیراز
اﻭﻟﻴﻦ ﻫﻔﺘﻪ ﻣﺎﻩ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﺭﻣﻀﺎﻥ ﻣﻴﻬﻤﺎﻥ ﺷﻬﻴﺪ اﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻴﻢ #ﺗﺒﻠﻴﻎ ﻓﺮاﻣﻮﺵ ﻧﺸﻮﺩ 🌹🌹
اﻳﻦ ﻫﻔﺘﻪ : ﺑﺎ ﻋﺠﻞ ﻓﺮﺟﻬﻢ ﺑﻪ اﻫﻞ ﺑﻴﺖ اﻃﻬﺎﺭ(ع) و اﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ(ﻋﺞ)و اﻣﺎﻡ ﺭاﺣﻞ(ﺭﻩ ) و ﺷﻬﺪاﻱ ﺷﻬﺮﻣﺎﻥ و اﻣﻮاﺕ و... ﺑﺨﺼﻮﺹ ﻫﺮﻛﺲ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺗﻌﺪاﺩ ﺑﻪ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﺩﺭ ﺧﺘﻢ اﻳﻦ ﺫﻛﺮ ﺷﺮﻛﺖ ﻛﻨﻨﺪ
1_64412981.mp3
16.8M
«سید رضا نریمانی»🍃 همه آرزومه دیدنِ یه حرم ...🌀 😢 🎤 🌷 اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ع http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌸ﺍﻟﻠّﻬُﻢَّ ﻧَﻮِّﺭ ﻗُﻠُﻮﺑَﻨﺎ ﺑِﺎﻟْﻘُﺮﺁﻥ🌸 خدایا قلب هایمان را با قرآن نورانی کن... ماه_رمضان_در_جبهه 🌹 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
AUD-20190510-WA0003.m4a
7.46M
ﺭﻭاﻳﺖ ﮔﺮﻱ ﺣﺎﺝ اﻛﺒﺮ ﺁﺭاﻡ ﺩﺭ ﻳﺎﺩﻭاﺭﻩ ﺩﻳﺮﻭﺯ🌹
ﺩﻋﺎﻱ ﺭﻭﺯ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﻣﺎﻩ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﺭﻣﻀﺎﻥ
⭕️دشمنان بدانند اگر ما را محاصره اقتصادی کنند فرزندان رمضانیم 🔻و اگر ما را محاصره نظامی بکنند فرزندان عاشورائیم. http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
☝️☺️ 🔸 تصویري از افطاری در بین الحرمين ...🌹🌹 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
☀️دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷ظهر پنجم رمضان سال 57 بود. مزدوران رژیم پهلوی به نمازگزاران مسجد نو حمله کرده بودند. وسط درگیری متوجه صدایی شدم... - کُشتن ... کُشتن... چشمم به سمت صدا کشیده شد. روی بام یکی از خانه های مجاور کوچه مسجد، جوانی ایستاده و به سمت ارتشی های روی پشت بام و حیاط مسجد با قدرت و سرعت سنگ پرتاب می کرد و با عصبانیت و غیرت این کلمه را تکرار می کرد. تا متوجه من شد، فریاد زد: - سنگ... سنگ... به من سنگ بدین! شروع کردیم به جمع کردن و پرتاب کردن سنگ به بالای بام. او هم غیرتمندانه به سرعت سنگ ها را به سمت ارتشی ها پرتاب می کرد. به اندازه کافی که برایش سنگ انداختیم. ناگهان صدایش قطع شد. به سمت درِ خانه ای که او روی پشت بامش بود، دویدم. با احتیاط به سمت طبقه دوم رفتم و خودم را روی بالکن رساندم. در کمال حیرت دیدم که آن جوان از ناحیه سر تیر خورده و از پشت بام خانه با صورت بر روی بالکن کوچک طبقه دوم افتاده است. خون سرخش بالکن را فرش کرده و در حال جان دادن بود. با ترس و دلهره خودم را به او رساندم. او را به سمت خودم چرخاندم. صورت رنگ پریده و سفیدش در هاله ای سرخ رنگ از خون می درخشید. تیر به فرق سرش خورده و خون زیادی از او رفته بود. سینه اش هنوز بالا و پائین می شد. دست و پایم را گم کرده بودم. چند لحظه مات و مبهوت نگاهش کردم. با هر سختی بود او را بلند کردم و روی دوش کشیدم. با احتیاط از راه پله پائین آمدم. تا وارد کوچه شدم، مردم با دیدن من و آن مجروح و بدن خونی مان تهییج شدند و ولوله ای به پا شد... چند دقیقه بیشتر نگذشت تا در آغوش خودم به شهادت برسد... بخشی از خاطرات سردارسلطان آبادی 🌸🌷🌸
الهـــی ... بین مـا و گناہ سیم خـاردار بڪش و این فاصله را مین گذاری ڪن ! بارالهــا ! ما را از ترکشِ خمپاره‌های گناہ حفظ ڪن ... 🌺🍃 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷شهید محمد اسلام نسب نقل می کرد: یک شب دلم گرفته بود، گفتم برم پیش دست بالا... تا نیمه شب سرگرم صحبت بودیم، بعد هم در همان چادر غلامعلی خوابیدم. هوا سرد بود و خوابم نمی برد. حدود ساعت 3 شب بود که دیدم غلامعلی آرام بلند شد و به نماز قامت بست. تا اذان صبح، در حال رکوع و سجود بود. "الله اکبر" اذان که در محوطه پیچید، خودش را از سجاده کند و خزید زیر پتو... اذان به "حی علی خیر العمل" که رسید یکی از بچه ها ما را برای نماز صدا زد. غلامعلی بلند شد، دستی به چشم هایش کشید. چشمانش که باز شد دست هایش را به دو سمت کشید تا مثلاً خستگی خواب از تنش برود. جوری ادا در می آورد که انگار چند روز است خواب بوده. به اتفاق برای گرفتن وضو به سمت تانکر آب رفتیم. گفتم: غلامعلی، تو که وضو داری... سرخ و سفید شد و گفت: هیس... خواب دیدی خیر باشه... آقای اسلام نسب در مورد روز شهادت غلامعلی هم تعریف می کرد: غلامعلی بهترین مربی ما در آموزش بود، همزمان کار چهار مربی را انجام می داد. برای همین مانع حضورش در عملیات می شدم، اما این عملیات آخر حریفش نشدم. قبل از اینکه به سمت خط برود، فانسقه اش را باز کرد، به من داد و گفت: محمد، فانسقه ام نو است، دوست ندارم وقتی شهید شدم عراقی ها آن را از کمرم باز کنند! فانسقه اش را به عنوان یادگار برای خودم برداشتم، کمربند یکی از راننده ها که مندرس و کهنه بود را به او دادم. در چشمانش درخشش خاصی بود. قلبم تکان خورد، زیر لب گفتم: دست بالا هم رفت! دیگر طاقت نیاوردم، خودم را در آغوش غلامعلی رها کردم و آن دریای نور را بوسیدم. 🌸🌷 🌹🌹
ﺩﻋﺎﻱ ﺭﻭﺯ ﺷﺸﻢ ﻣﺎﻩ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﺭﻣﻀﺎﻥ
خبر دارید... . . هنوز که هنوز است از فاتحانه خیبر بر نگشته... . .. خبر دارید که آن دلیرمرد خطه مهمان نهنگ های خلیج فارس شد و برنگشت... . ..از خبری دارید... . .. بعد از اینکه یارانش را از به عقب بازگرداند دیگر کسی او را ندید... اﻥ ﻋﺎﺭﻑ ﺑﺎﻟﻠﻪ ﻛﻪ ﺁﺭﺯﻭﻱ ﮔﻤﻨﺎﻣﻲ ﻛﺮﺩ .... ﻳﺎ ﻛﻪ ﺟﻠﻮﻩ اﺧﻼﻕ ﺧﻮﺵ ﺑﻮﺩ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﻲ ﻧﺎﻡ ﻣﺎﻧﺪﻩ . از جوانانی که خوراک کوسه های شدند خبری دارید... . . .هنوز از صدای بچه ها می آید... . . .هنوز صدای مناجات از به گوش می رسد... . . .هنوز وصیت نامه شهدا خشک نشده؛ .... .... .. هنوز که هنوز است می ترسند از اینکه رو تنها بگذاریم... . .. و هنوز که هنوز است شهدا بند پوتینهایشان را باز نکرده اند و منتظر منتقم علیه السلام هستند تا دوباره در رکابش شهید شوند..... 🌹🌹🌺🌺🌹🌹 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ ..,........... : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
ﺩﻋﺎﻱ ﺭﻭﺯ ﻫﻔﺘﻢ ﻣﺎﻩ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﺭﻣﻀﺎﻥ