🍉 #برشی_از_کتاب
🔰 وقتی برای چندمین بار کنار دست استاد فاضل ایستاد و دستیارش شده بود. مجروحی با هفتاد درصد جراحت. بدنش شده بود مثل لباسی که با قیچی تکهتکه کرده باشند. پوست بدنش کاملاً رفته بود و پاهایش قطع شده بود. اصلاً شبیه به جراحتهای ترکش نبود. وقتی علت این آسیبدیدگی را پرسید، تنها یک جواب شنید: «کوموله و دموکرات این بندهخدا رو شکنجه دادن و با یکی از خودشون معاوضه کردن. » بعدها از محمدرضا دربارۀ آنها پرسید. آن روزها محمدرضا حال خوشی نداشت. پیر و مرادش، مصطفی چمران، را از دست داده بود؛ برای همین هم سربسته گفت: «توی کردستان دو تا گروهک هستن. مخالف حکومتن. اگر بسیجی یا سپاهی دستشون بیفته، پوستش رو غلفتی میکَنن. »
پروین در بیمارستان به چشم خودش مجروحانی را با آن شرایط دیده بود.
📘 #همه_خبرها_اینجاست
🖋 #نجمه_جوادی
کتاب «همه خبرها اینجاست» از سلسله آثار تولیدی کنگره ملی شهدای استان قم، به همت انتشارات کتاب جمکران، به چاپ دوم رسید.
📙 #همه_خبرها_اینجاست
🖋 #نجمه_جوادی
📚ماجرای زندگی اولین بانوی پزشک جراح ایرانی، شهیده #پروین_ناصحی. او رکورددار جراحی مجروحین در بیمارستانهای قم در زمان جنگ تحمیلی است که با وجود مسائل و مشکلات برای رسیدن به خواسته و هدف خود میایستد. پنجه طلا عنوانی بود که به همین دلیل به او داده شد. او هیچگاه حرف از #شهادت نمیزند و ادعایی ندارد، اما به گونهای زندگی میکند که به جایگاه شهادت رسیده و مدال شهادت را هم از آن خود میکند. زندگی این بانوی شهیده الگویی است برای دختران و زنان سرزمین کهن ایران.
🔺 #شهدای_قم
🔻 #قم_سرآمد_شهادتوسرافرازی
🌹 ستاد کنگره ملی شهدای استان قم
📌به ما بپیوندید:
http://zil.ink/shohadayeqom
#شهدا_را_یاد_کنیم
📖پروین تمام آن روزها را دوست داشت؛ تمام خندهها و گریههایشان را. آن روزها وقتی ناهید به دانشگاه میآمد برای تنها دوستش از کشتار مردم میگفت و از کودکانی که در آغوش مادرانشان در میدان ژاله شهید شده بودند و جنازههایی که بار کامیون ارتشی کرده بودند و کسی نمیدانست کجا دفنشان کردهاند. پروین چند باری خودش را رساند به بیمارستان و زخمهای مجروحان را بخیه زد. او وقتی از پدرش میپرسید: «آخه چرا شاه داره با مردم کشور خودش این کار رو میکنه؟» پدر سرش را پایین میانداخت و با حسرتی عمیق، همانطور که به فرش دستباف مادر خیره میماند، جواب میداد: «اونا به زائرای امام رضا رحم نکردن، میخوان به مردم کوچه و بازار رحم کنن.»
🔰شهدا را یاد کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
شهیده #پروین_ناصحی
#برشی_از_کتاب
📙 #همه_خبرها_اینجاست
🖋 #نجمه_جوادی
برای خرید کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/123988
🔺 #شهدای_قم
🔻 #قم_سرآمد_شهادتوسرافرازی
🌹 ستاد کنگره ملی شهدای استان قم
📌به ما بپیوندید:
http://zil.ink/shohadayeqom
ا❁﷽❁ا
🔰#شهدا_را_یاد_کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
📖هنوز چند قدمی از میز خدمت دور نشده بود که پرستار صدایش زد.
_ خانم دکتر ناصحی یه لحظه...
پروین برگشت. نگاهی به او انداخت. دختر جوان مقنعه سفیدش را تکاند تا خوردههای بیسکویت از روی آن بریزد. چند قدم نزدیکتر آمد و برگهای به او داد و از کودکی گفت که پایش رفته روی مین و آسیب دیده است.
_ میگن زنده موندنش معجزه بوده.
پروین برگه را گرفت. بااینکه در تمام این سالهای جنگ، کارش جراحی بود، اما کودکان جنگزده قلبش را میآزرد. نگاهی به مشخصات کودک انداخت. هنوز نُه سالش نشده بود..
شهیده #پروین_ناصحی
📙 #همه_خبرها_اینجاست
🖋 #نجمه_جوادی
برای خرید کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/123988
📘📘📘📘📘
🔺 #شهدای_قم
🔻 #قم_سرآمد_شهادتوسرافرازی
🔸 #قم_شهر_قیامواقامه
🌹 ستاد کنگره ملی شهدای استان قم
📌به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/joinchat/2154430515C2570438306
ا❁﷽❁ا
🔰#شهدا_را_یاد_کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
📖مادر #شهید_دهقان را مانند همه #مادران_شهید دیگری که در تهران به دیدنشان میرفت، دوست داشت. تصمیم داشت هر دو هفته یک بار به دیدنش برود. همین کار را هم کرد. هر دو از دیدن یکدیگر خوشحال میشدند. بعد هم باهم از گذشته و زمان قدیم صحبت میکردند.
پروین از مادرش میگفت؛ از سرسبزی کیلان و زیبایی بیحد آنجا، از سکوت کوهستانیاش، از #مراسمات_مذهبی و مردمی که از نان شبشان میزدند تا ظهر #تاسوعا و #عاشورا به #عزاداران_امام_حسین(ع) ناهار بدهند. او از مادرش حرف میزد و تلفنهای پیدرپیاش برای رفتن به آمریکا.
بارها به مادر شهید گفته بود: «اگر همه بخوان برن که #ایران میافته دست اجنبی».
شهیده #پروین_ناصحی
📙 #همه_خبرها_اینجاست
🖋 #نجمه_جوادی
برای خرید کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/123988
📘📘📘📘📘
🔺 #شهدای_قم
🔻 #قم_سرآمد_شهادتوسرافرازی
🔸 #قم_شهر_قیامواقامه
🌹 ستاد کنگره ملی شهدای استان قم
📌به ما بپیوندید:
http://zil.ink/shohadayeqom