eitaa logo
میعادگاه شهدا | روشنگری
394 دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
18.8هزار ویدیو
920 فایل
🕯میعادگاه شهدای وَرجُوی 📌شهید پرور ترین روستای ایران آذربایجان شرقی ؛ ۶ کیلومتری جنوب شهرستان مراغه پایگاه شهید رجائی صاحب امتیاز: 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْائوی Www.varjovi.ir @varjovi ۰۹۳۵۴۳۲۱۲۹۴ | ارتباط با مدیر مسئول
مشاهده در ایتا
دانلود
11 Az Heyvaniyat Ta Hayat (1402-05-05) Tehran.MP3
27.47M
🔈 | جلسه یازدهم 🔰 فصل اول؛ دو راهی طغیان و اطمینان ▪️شب عاشورا، ۱۴۰۲ * امتحان و ابتلا؛ شاه کلید صعود انسان * برای هم‌پایان شدن با امام حسین علیه‌السلام؛ هم‌داستان شدن با ایشان لازم است * نزدیک شدن به مرکز گرداب بلا = تقرب به امام حسین علیه السلام * شب عاشورا به نیت سلامتی امام زمان ارواحنافداه صدقه بدهید 🔻 آداب و اعمال روز عاشورا🔻 * زیارت امام حسین علیه السلام * سقایت و آب دادن به مردم * رفتن به صحرا یا مکان مرتفع و سلام دادن به حضرت و نماز * برپا کردن روضه با خانواده * تسلیت گفتن به یکدیگر * سراغ کار و کاسبی نرفتن * زیارت عاشورا * دعای علقمه * نماز و دعای عبدالله بن سنان * غذا نخوردن تا غروب بدون نیت روزه * شبیه اهل مصیبت شدن - مقتل خوانی و روضه شب عاشورا 📅 ۱۴۰۲/۰۵/۰۶ 🔔منبع/امینی خواه 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
ebnoreza94080107.mp3
6.89M
آخرین لحظه های وصال زینب و شاهِ کرب و بلا بود.......💔 آه مَکن ای صــبح طلــوع😭 🏴 🇮🇷کانال دختران انقلاب 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مقام عبودیت حضرت زینب (سلام الله علیها) 🔹 کسی است که در ، و در شرایط سخت، آن زمانی که و انسان آماج تیر و قرار می‌گیرد، به جای شکایت و اعتراض، خود را حفظ و ارتباطش را با مستحکم تر نماید، و همین نکته کلیدی است که آدمی را آرام و را در مقابل آن گرفتاری‌ها تشدید می‌نماید. 🔹«الَّذينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللهِ أَلا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» [۱] (آن‌ها كه به خدا آورده و به ياد خدا آرام مى‏‌گيرد، آگاه شويد كه تنها دل‌هاست). عقیله‌ بنی‌ هاشم، و استقامت، (سلام الله علیها)، عمیقا این ارتباط با معدن آرامش را حفظ نموده بود، که توانست در دوران زندگی مشقت بارش، آن همه را تحمل نماید. به عنوان نمونه: 🔹الف: آن بانوی مکّرمه در حساس ترین شب زندگی، شب هجران از (علیه السلام)، فرزندان و برادران، شب اسارت و غربت، شب آوارگی، و تنهایی، و خویش را ترک ننمود. از فاطمه بنت الحسین (سلام الله علیها) نقل شده است که فرمود: «وَ اَمَّا عَمَّتِی زِینَب فَاِنَّهَا لَم تَزَل قَائِمَةٌ فِی تِلکَ اللَّیلَة اَی عَاشِرَة مِنَ المُحَرَّمِ فِی مِحرابِها تَستغیث اِلَی رَبِّهَا... [۲] عمّه ام (سلام الله علیها) در تمام‌ در محراب خویش ایستاده و به پروردگارش استغاثه می‌نمود». 🔹ب: روز عاشورا (علیه السلام) که خود و واسطه فیض الهی است، هنگام وداع با مصیبت زده‌اش، جمله‌ای را می‌فرماید که حاکی از رسیدن قلّه رفیع و پرستش آن مخدّره، دارد: «يا اُخْتاه! لا تَنْسِنی فی نافلةِ اللَّيْل»؛ [۳] (! مرا در فراموش مکن). 🔹ج: (عليه السلام) درباره این جنبه از زندگی خانم (سلام الله علیها) می‌فرمودند: «اِنَّ عَمَّتي زَيْنَب کانَتْ تُؤَدّي صَلَواتِها مِنْ قِيام، اَلفَرائِضَ وَ النَّوافِلَ، عِنْدَ مَسيرِنا مِنَ الکُوفَةِ اِلَی الشّامِ، وَ فی بَعْضِ المَنازِل تُصَلّي مِنْ جُلُوسٍ... لِشِدَّةِ الجُوعِ وَ الضَّعْفِ مُنْذُ ثَلاثِ لَيالٍ لاَنَّها کانَتْ تَقْسِمُ ما يُصيبُها مِنَ الطَّعامِ عَلَي الاَطْفالِ، لِاَنَّ القَوْمَ کانُوا يَدْفَعُونَ لِکُلِّ واحِدٍ مِنّارغيفاً واحِداً مِنَ الخُبْزِ فِي اليَوْمِ وَ اللَّيلَة»؛ [۴] (همانا عمه ‏ام همه نمازهای واجب و مستحب خود را در طول مسير ما از کوفه به شام ايستاده می‏ خواند و در بعضی از منزل ‏ها نشسته نماز خواند... و اين هم به جهت گرسنگی و ضعف او بود، زيرا سه شب بود که غذايی را که به او می ‏دادند ميان اطفال تقسيم می‌کرد، چون‌ که آن مردمان (سنگدل) در هر شبانه روز به ما يک قرص نان بيشتر نمی دادند». 🔹این‌ها گوشه‌هایی از و ارتباط (سلام الله علیها) با حق‌ تعالی بود که به ما این درس را می‌دهد، که اگر می‌خواهیم در مقابل امواج سهمگین و کوبنده به ساحل آرامش برسیم، بهترین راه، و اتصال با می‌باشد. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره رعد، آيه ۲۸ [۲] بحرانى اصفهانى، عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار الأقوال،ج ۱۱، ص ۹۵۴، مؤسسة الإمام المهدى (عج)، قم [۳] همان [۴] همان منبع؛ وبسایت اندیشه برتر حوزه منبع/ تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
🏴 در منابع معتبر (۱) 🔺عمر سعد قصد داشت عصر روز ۹ محرم، جنگ را شروع کند و کار امام حسین را تمام کند. 🔺امام حسین(ع) به برادرش عباس فرمود: «به سوی آنها برو و اگر میتوانی امشب را مهلت بگیر، شاید که امشب برای پروردگارمان، نماز بخوانیم و از وی آمرزش بخواهیم. خدا می‌داند که من، برای او، قرآن، و آمرزش خواهی را دوست دارم». 🔺 آن شب، صدای حسین(ع) و یارانش به نماز و تلاوت قرآن، بلند بود و مانند آوای زنبور عسل، قطع نمی شد و گروهی (۳۲ نفر) از همراهان عمر بن سعد، به آنان پیوستند. 📚 تاریخ طبری، ج۵، ص۴۱۶ / مثیر الاحزان، ص۵۲ منبع/ تاریخ اسلام 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
🏴 در منابع معتبر (۲) 🔹 امام حسین(ع) در شب عاشورا خطاب به یارانش فرمود: «من، یارانی شایسته تر و بهتر از یاران خود نمی شناسم و خانواده ای بهتر از خانواده ام، در نیکی کردن و صِلۀ ارحام، سراغ ندارم. خداوند، از جانب من به همۀ شما، جزای خیر دهد! من گمان دارم که روز [کارزار] ما با این دشمنان، فرداست. همگی آزادید که بروید. تعهّدی به من ندارید. این [سیاهیِ] شب، شما را پوشانده است. آن را مَرکب خود سازید». 🔺 عباس ع فرمود: چرا چنین کنیم؟ که بعد از تو زنده باشیم؟ خدا آن روز را به ما نشان ندهد. 🔺 سعید بن عبد الله گفت: اگر می‌دانستم که کشته می‌شوم و سپس زنده می‌شوم، آن گاه زنده زنده، سوزانده می‌شوم و خاکسترم را بر باد می‌دهند و این کار را هفتاد مرتبه با من می‌کنند، از تو جدا نمی شدم عموم یاران حسین علیه السلام، سخنانی چنین و به همین صورت، بر زبان آوردند 📚 الارشاد، ج۲، ص۹۱ منبع/ تاریخ اسلام 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
🏴 در منابع معتبر (۳) امام سجاد نقل میکند: ▪️در شبی که بامدادش پدرم به شهادت رسید، نشسته بودم و عمّه‌ام زینب علیها السلام، از من پرستاری می‌کرد که پدرم از یارانش کناره گرفت و به خیمۀ خود رفت. پدرم می‌خواند: «ای روزگار! اف بر دوستی ات! چه قدر بامدادها و شامگاه‌هایی داشته ای که در آنها، کسی کُشته شده که روزگار، از آوردن همانندش، ناتوان است! و کار، با [خدای] بزرگ است و هر زنده ای، این راه را می‌پیماید». دو یا سه بار، این شعر را خواند تا آن جا که فهمیدم و دانستم که منظورش چیست. گریه، راه گلویم را بست؛ ولی بغضم را فرو خوردم و هیچ نگفتم و دانستم که بلا، فرود می‌آید. امّا عمه‌ام نیز آنچه را من شنیدم، شنید و چون مانند دیگر زنان، دلْنازک و بی تاب بود، نتوانست خود را نگاه دارد. بیرون پرید و در حالی که لباسش را بر روی زمین می‌کشید و درمانده شده بود، خود را به امام علیه السلام رساند و گفت: وا مصیبتا! کاش مُرده بودم. امروز، [گویی] مادرم فاطمه و پدرم علی و برادرم حسن، در گذشته اند، ای جانشینِ گذشتگان و پناه باقی ماندگان! حسین علیه السلام به او نگریست و فرمود: «خواهرم! شیطان، بردباری ات را نبرَد». زینب علیها السلام گفت: ای ابا عبد اللّه! پدر و مادرم فدایت! خود را آمادۀ کشته شدن کرده ای! جانم فدایت! آن گاه، به صورت خود زد و گریبان، چاک کرد و بیهوش شد و افتاد. حسین علیه السلام به سویش آمد و آب بر صورتش زد و به او گفت: خواهرم! از خدا، پروا کن و به تسلّی بخشیِ او، آرام باش. بدان که زمینیان، می‌میرند و آسمانیان، باقی نمی مانند و هر چیزی، از میان می‌رود، جز ذات خدا که با قدرتش، زمین را آفریده است، و مردم را برمی انگیزد تا همه، باز گردند و او، تنها بمانَد. پدرم، از من بهتر بود. مادرم، از من بهتر بود. برادرم، از من بهتر بود، و سرمشق من و آنان و هر مسلمانی، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله است». حسین علیه السلام، با این سخن و مانند آن او را تسلّا داد و به او فرمود: «خواهرم! تو را سوگند می‌دهم که به این [سفارشم]، عمل کنی: بر [مرگ] من، گریبانْ چاک مده و صورت، مخراش و چون در گذشتم، ناله و فغان مکن». 📚 تاریخ الطبری: ج ۵ ص ۴۲۰/ الإرشاد: ج ۲ ص ۹۳ منبع/ تاریخ اسلام 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi