11 Az Heyvaniyat Ta Hayat (1402-05-05) Tehran.MP3
27.47M
🔈 #از_حیوانیت_تا_حیات | جلسه یازدهم
🔰 فصل اول؛ دو راهی طغیان و اطمینان
▪️شب عاشورا، ۱۴۰۲
* امتحان و ابتلا؛ شاه کلید صعود انسان
* برای همپایان شدن با امام حسین علیهالسلام؛ همداستان شدن با ایشان لازم است
* نزدیک شدن به مرکز گرداب بلا = تقرب به امام حسین علیه السلام
* شب عاشورا به نیت سلامتی امام زمان ارواحنافداه صدقه بدهید
🔻 آداب و اعمال روز عاشورا🔻
* زیارت امام حسین علیه السلام
* سقایت و آب دادن به مردم
* رفتن به صحرا یا مکان مرتفع و سلام دادن به حضرت و نماز
* برپا کردن روضه با خانواده
* تسلیت گفتن به یکدیگر
* سراغ کار و کاسبی نرفتن
* زیارت عاشورا
* دعای علقمه
* نماز و دعای عبدالله بن سنان
* غذا نخوردن تا غروب بدون نیت روزه
* شبیه اهل مصیبت شدن
- مقتل خوانی و روضه شب عاشورا
📅 ۱۴۰۲/۰۵/۰۶
#تهران
#شب_عاشورا
🔔منبع/امینی خواه
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
ebnoreza94080107.mp3
6.89M
آخرین لحظه های وصال زینب و
شاهِ کرب و بلا بود.......💔
آه مَکن ای صــبح طلــوع😭
#شب_عاشورا🏴
#حاج_امیر_عباسی
#پا_به_پای_زینب_میمانیم
#دختــران_انقلــاب
🇮🇷کانال دختران انقلاب
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️مقام عبودیت حضرت زینب (سلام الله علیها)
🔹 #مومن_واقعی کسی است که در #کوران_حوادث، و در شرایط سخت، آن زمانی که #جسم و #روح انسان آماج تیر #بلاها و #مصیبتها قرار میگیرد، به جای شکایت و اعتراض، #ایمان خود را حفظ و ارتباطش را با #خداوند_متعال مستحکم تر نماید، و همین نکته کلیدی است که آدمی را آرام و #تحملش را در مقابل آن گرفتاریها تشدید مینماید.
🔹«الَّذينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللهِ أَلا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» [۱] (آنها كه به خدا #ايمان آورده و #دلهاشان به ياد خدا آرام مىگيرد، آگاه شويد كه تنها #ياد_خدا #آرام_بخش دلهاست). عقیله بنی هاشم، #اسوه_صبر و استقامت، #حضرت_زینب (سلام الله علیها)، عمیقا این ارتباط با معدن آرامش را حفظ نموده بود، که توانست در دوران زندگی مشقت بارش، آن همه #مصیبت را تحمل نماید. به عنوان نمونه:
🔹الف: آن بانوی مکّرمه در حساس ترین شب زندگی، شب هجران از #امام_حسین (علیه السلام)، فرزندان و برادران، شب اسارت و غربت، شب آوارگی، و تنهایی، #تهجد و #شبزندهداری خویش را ترک ننمود. از فاطمه بنت الحسین (سلام الله علیها) نقل شده است که فرمود: «وَ اَمَّا عَمَّتِی زِینَب فَاِنَّهَا لَم تَزَل قَائِمَةٌ فِی تِلکَ اللَّیلَة اَی عَاشِرَة مِنَ المُحَرَّمِ فِی مِحرابِها تَستغیث اِلَی رَبِّهَا... [۲] عمّه ام #زینب (سلام الله علیها) در تمام #شب_عاشورا در محراب خویش ایستاده و به پروردگارش استغاثه مینمود».
🔹ب: روز عاشورا #امام_حسین (علیه السلام) که خود #معصوم و واسطه فیض الهی است، هنگام وداع با #خواهر مصیبت زدهاش، جملهای را میفرماید که حاکی از رسیدن قلّه رفیع #بندگی و پرستش آن مخدّره، دارد: «يا اُخْتاه! لا تَنْسِنی فی نافلةِ اللَّيْل»؛ [۳] (#خواهرجان! مرا در #نماز_شب فراموش مکن).
🔹ج: #امام_سجاد (عليه السلام) درباره این جنبه از زندگی خانم #حضرت_زینب (سلام الله علیها) میفرمودند: «اِنَّ عَمَّتي زَيْنَب کانَتْ تُؤَدّي صَلَواتِها مِنْ قِيام، اَلفَرائِضَ وَ النَّوافِلَ، عِنْدَ مَسيرِنا مِنَ الکُوفَةِ اِلَی الشّامِ، وَ فی بَعْضِ المَنازِل تُصَلّي مِنْ جُلُوسٍ... لِشِدَّةِ الجُوعِ وَ الضَّعْفِ مُنْذُ ثَلاثِ لَيالٍ لاَنَّها کانَتْ تَقْسِمُ ما يُصيبُها مِنَ الطَّعامِ عَلَي الاَطْفالِ، لِاَنَّ القَوْمَ کانُوا يَدْفَعُونَ لِکُلِّ واحِدٍ مِنّارغيفاً واحِداً مِنَ الخُبْزِ فِي اليَوْمِ وَ اللَّيلَة»؛ [۴] (همانا عمه ام #زينب همه نمازهای واجب و مستحب خود را در طول مسير ما از کوفه به شام ايستاده می خواند و در بعضی از منزل ها نشسته نماز خواند... و اين هم به جهت گرسنگی و ضعف او بود، زيرا سه شب بود که غذايی را که به او می دادند ميان اطفال تقسيم میکرد، چون که آن مردمان (سنگدل) در هر شبانه روز به ما يک قرص نان بيشتر نمی دادند».
🔹اینها گوشههایی از #عبادت و ارتباط #حضرت_زینب (سلام الله علیها) با حق تعالی بود که به ما این درس را میدهد، که اگر میخواهیم در مقابل امواج سهمگین و کوبنده #مصیبتها به ساحل آرامش برسیم، بهترین راه، #ارتباط و اتصال با #مبدأ_آرامش میباشد.
پینوشتها؛
[۱] قرآن کریم، سوره رعد، آيه ۲۸
[۲] بحرانى اصفهانى، عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار الأقوال،ج ۱۱، ص ۹۵۴، مؤسسة الإمام المهدى (عج)، قم
[۳] همان
[۴] همان
منبع؛ وبسایت اندیشه برتر حوزه
#حضرت_زینب
منبع/ تبیین
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
🏴#شب_عاشورا در منابع معتبر (۱)
🔺عمر سعد قصد داشت عصر روز ۹ محرم، جنگ را شروع کند و کار امام حسین را تمام کند.
🔺امام حسین(ع) به برادرش عباس فرمود: «به سوی آنها برو و اگر میتوانی امشب را مهلت بگیر، شاید که امشب برای پروردگارمان، نماز بخوانیم و از وی آمرزش بخواهیم.
خدا میداند که من، #نماز برای او، #تلاوت قرآن، #دعا و آمرزش خواهی را دوست دارم».
🔺 آن شب، صدای حسین(ع) و یارانش به نماز و تلاوت قرآن، بلند بود و مانند آوای زنبور عسل، قطع نمی شد و گروهی (۳۲ نفر) از همراهان عمر بن سعد، به آنان پیوستند.
📚 تاریخ طبری، ج۵، ص۴۱۶ / مثیر الاحزان، ص۵۲
منبع/ تاریخ اسلام
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
🏴#شب_عاشورا در منابع معتبر (۲)
🔹 امام حسین(ع) در شب عاشورا خطاب به یارانش فرمود:
«من، یارانی شایسته تر و بهتر از یاران خود نمی شناسم و خانواده ای بهتر از خانواده ام، در نیکی کردن و صِلۀ ارحام، سراغ ندارم. خداوند، از جانب من به همۀ شما، جزای خیر دهد! من گمان دارم که روز [کارزار] ما با این دشمنان، فرداست.
همگی آزادید که بروید. تعهّدی به من ندارید. این [سیاهیِ] شب، شما را پوشانده است. آن را مَرکب خود سازید».
🔺 عباس ع فرمود: چرا چنین کنیم؟ که بعد از تو زنده باشیم؟ خدا آن روز را به ما نشان ندهد.
🔺 سعید بن عبد الله گفت: اگر میدانستم که کشته میشوم و سپس زنده میشوم، آن گاه زنده زنده، سوزانده میشوم و خاکسترم را بر باد میدهند و این کار را هفتاد مرتبه با من میکنند، از تو جدا نمی شدم
عموم یاران حسین علیه السلام، سخنانی چنین و به همین صورت، بر زبان آوردند
📚 الارشاد، ج۲، ص۹۱
منبع/ تاریخ اسلام
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi
🏴#شب_عاشورا در منابع معتبر (۳)
امام سجاد نقل میکند:
▪️در شبی که بامدادش پدرم به شهادت رسید، نشسته بودم و عمّهام زینب علیها السلام، از من پرستاری میکرد
که پدرم از یارانش کناره گرفت و به خیمۀ خود رفت. پدرم میخواند:
«ای روزگار! اف بر دوستی ات!
چه قدر بامدادها و شامگاههایی داشته ای که در آنها، کسی کُشته شده که روزگار، از آوردن همانندش، ناتوان است! و کار، با [خدای] بزرگ است و هر زنده ای، این راه را میپیماید».
دو یا سه بار، این شعر را خواند تا آن جا که فهمیدم و دانستم که منظورش چیست.
گریه، راه گلویم را بست؛ ولی بغضم را فرو خوردم و هیچ نگفتم و دانستم که بلا، فرود میآید.
امّا عمهام نیز آنچه را من شنیدم، شنید و چون مانند دیگر زنان، دلْنازک و بی تاب بود، نتوانست خود را نگاه دارد.
بیرون پرید و در حالی که لباسش را بر روی زمین میکشید و درمانده شده بود، خود را به امام علیه السلام رساند و گفت: وا مصیبتا! کاش مُرده بودم. امروز، [گویی] مادرم فاطمه و پدرم علی و برادرم حسن، در گذشته اند، ای جانشینِ گذشتگان و پناه باقی ماندگان!
حسین علیه السلام به او نگریست و فرمود: «خواهرم! شیطان، بردباری ات را نبرَد».
زینب علیها السلام گفت: ای ابا عبد اللّه! پدر و مادرم فدایت! خود را آمادۀ کشته شدن کرده ای! جانم فدایت!
آن گاه، به صورت خود زد و گریبان، چاک کرد و بیهوش شد و افتاد.
حسین علیه السلام به سویش آمد و آب بر صورتش زد و به او گفت: خواهرم! از خدا، پروا کن و به تسلّی بخشیِ او، آرام باش. بدان که زمینیان، میمیرند و آسمانیان، باقی نمی مانند و هر چیزی، از میان میرود، جز ذات خدا که با قدرتش، زمین را آفریده است، و مردم را برمی انگیزد تا همه، باز گردند و او، تنها بمانَد. پدرم، از من بهتر بود. مادرم، از من بهتر بود. برادرم، از من بهتر بود، و سرمشق من و آنان و هر مسلمانی، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله است».
حسین علیه السلام، با این سخن و مانند آن او را تسلّا داد و به او فرمود: «خواهرم! تو را سوگند میدهم که به این [سفارشم]، عمل کنی: بر [مرگ] من، گریبانْ چاک مده و صورت، مخراش و چون در گذشتم، ناله و فغان مکن».
📚 تاریخ الطبری: ج ۵ ص ۴۲۰/ الإرشاد: ج ۲ ص ۹۳
منبع/ تاریخ اسلام
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi