eitaa logo
میعادگاه شهدا | روشنگری
394 دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
18.8هزار ویدیو
920 فایل
🕯میعادگاه شهدای وَرجُوی 📌شهید پرور ترین روستای ایران آذربایجان شرقی ؛ ۶ کیلومتری جنوب شهرستان مراغه پایگاه شهید رجائی صاحب امتیاز: 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْائوی Www.varjovi.ir @varjovi ۰۹۳۵۴۳۲۱۲۹۴ | ارتباط با مدیر مسئول
مشاهده در ایتا
دانلود
7115_068_maad_SL.mp3
31.82M
👤 استاد: دکتر محمد اسدی گرمارودی 📣 جلسه شصت و هشتم * پاسخ به شبهه اعاده معدوم * آیا اعاده معدوم محال است؟ * معاد جسمانی اعاده معدوم نیست * قیامت اعاده وجود است *بدن انسان بعد از مرگ معدوم نمیشود بلکه تبدیل میشود *بدن انسان در ظرفِ زمانِ قیامت برمیگردد نه در ظرفِ زمانِ دنیا *روح بعد از مرگ بدن همچنان زنده میماند *انسان را بر مبنای نفس مواخذه می کنند نه بر مبنای بدن *در سوره اسراء در رابطه با موجودیتِ مُلکی و خَلقی و بدنی ، مِثل را مطرح میکند نه عِین *عالم ماده آن به آن به وجود می آید *ملک الموت روح و نفس ما را تحویل میگیرد *انفاس ما مثل باران از عالم برزخ میآید و بدن مناسب خودش را برمی دارد *ماجرای شکافته شدن قبر ابن بابویه در سِیل و بدن مطهر و سالم ایشان بعد ۹۰۰ سال *اگر به حُسن فعلی بی توجه باشیم کم کم حُسن فاعلی از بین میرود.(تذکر) *حضور در اماکن و مجالس مذهبی اثر وضعی دارد و با شرکت در مراسم مذهبی به صورت آنلاین بسیار متفاوت است.(تذکر) منبع/امینی خواه 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
39.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️🎥 حقیقت روح و شبهه خدایی انسان 🎙 استاد ایمان اکبرآبادی (مدرس و پژوهشگر) منبع/بصیرت فاطمی 🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه قرآن و روايات چگونه می توان ثابت کرد انسان دو جنبه «جسمانی» و «روحانی» دارد و منحصر به جسم و مادّه نیست؟ 🔹 يكى از مسائلى است كه از ديرباز فكر بشر را به خود مشغول ساخته است. توجّه به اين مسئله باعث شده كه موضوع روحانيّت انسان در فلسفه، فرهنگ و هنر نيز جایگاه خاصى پيدا كند. همچنين در و بارها بدان اشاره شده و در فلسفه اسلامى نيز اين مسئله مطرح بوده است. در اينجا به گوشه اى از آنچه در «قرآن» و «حديث» در اين باره آمده است، مى پردازيم: موجودى دو جانبه است كه در ميانه دو جهان مادّه و مجرّدات قرار دارد و داراى روح و جسم است. از جانب ، متعالى است و دست بر آسمان دارد و از سوى ، متسافل است و بر زمين دست نهاده است. 🔹 پس از آن كه مراحل آفرينش انسان را ـ در دوران جنينى ـ وصف مى كند، در مراحل پى در پى او را به جايى مى رساند كه از جهان مادّه فراتر رفته و روح متعالى در او دميده مى شود: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ - ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ - ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَاماً فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْماً...؛ [۱] و ما را از عصاره اى از گِل آفریدیم - سپس او را نطفه اى در قرارگاهِ مطمئن [رَحِم] قرار دادیم - سپس نطفه را بصورت علقه [خون بسته]، و علقه را بصورت مضغه [چیزى شبیه گوشت جویده شده]، و مضغه را بصورت استخوانهایى درآوردیم؛ و بر استخوان ها گوشت پوشاندیم...». 🔹«قرآن» تا اينجا مراحل وجود مادّى انسان را مطرح مى كند، آن‌ گاه مى‌ فرمايد: «...ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبَارَكَ اللهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ؛ [۲] ...سپس آن را آفرینش تازه اى بخشیدیم؛ پس بزرگ و پر برکت است خدایى که بهترین آفرینندگان است!». اين آفرينش ديگر، همان است كه پس از گذشت چهار ماه ـ دوران جنين ـ بر او دميده مى شود. در آيه ديگرى نيز به اين دو مرحله آفرينش اشاره شده است: «وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِن طِينٍ - ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلَالَةٍ مِّن مَّاءٍ مَّهِينٍ - ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ...؛ [۳] آفرینش را از گِل آغاز کرد - سپس نسل او را از عصاره اى از آب ناچیز و بى قدر آفرید - سپس [اندام] او را نظام بخشید و از روح خویش [روحى شریف و برجسته] در وى دمید...». 🔹نكته جالب در اين آيه آن است كه دميده شده در انسان از سِنخ معرفى مى شود، «مِن رُّوحِهِ» و به خود پروردگار نسبت داده مى شود و نشان مى دهد كه روح فراتر از سنخ ماديات است. امام صادق (علیه السلام) در اين زمينه مى فرمايد: «إِنَّ اللهَ خَلَقَ خَلْقاً وَ خَلَقَ رُوحاً ثُمَّ أَمَرَ مَلَكاً فَنَفَخَ فِيه...؛ [۴] خداوند آفريده اى آفريد و روحى آفريد، سپس فرشته اى را دستور داد تا را در آفريده بدمد...». از ديدگاه «قرآن» آفريده اى است كه از و به وجود آمده است، ابتدا كالبدى آفريده شده و سپس روان جاويد در آن دميده شده است. از ديدگاه فلسفه، انسان يك موجود مادّى محض نيست. يعنى به همين پديده جسمانى كه از گوشت و پوست و استخوان و عضلات تشكيل يافته است منحصر نمى شود، بلكه وجودى والاتر دارد كه او را در مرتبه اى فراتر از جهان مادّه قرار مى دهد، و از چارچوپ جسمانى محض خارج مى كند. [۵] پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره مؤمنون، آیات ۱۲ الی ۱۴ [۲] همان، آيه ۱۴ [۳] سوره سجده، آیات ۷ الی ۹ [۴] التوحيد، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، چ اول‏، ص ۱۷۲؛ بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ دوم، ج ۵۸، ص ۳۲ [۵] براى توضيح و تفصيل بيشتر رجوع كنيد به: الحكمة المتعالية فى الاسفار العقلية الاربعة، صدر المتألهين، دار احياء التراث، چ سوم، ج ‏۸، ص ۲۹۵؛ مفاتيح الغيب، فخرالدين رازى، دار احياء التراث العربى، چ سوم، ج ۲۱، ص ۳۹۱ ذيل آيه «و يسألونک عن الروح...»؛ الميزان فى تفسير القرآن، طباطبايى، انتشارات اسلامى، چ پنجم، ج ۱، ص ۳۶۵ الی ۳۶۹ و ج ۱۰، ص ۱۱۸ 📕علوم قرآنی، معرفت، محمد هادی، موسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، قم، ۱۳۸۱ش، ص ۱۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) منبع/تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه قرآن و روايات چگونه می توان ثابت کرد انسان دو جنبه «جسمانی» و «روحانی» دارد و منحصر به جسم و مادّه نیست؟ 🔹 يكى از مسائلى است كه از ديرباز فكر بشر را به خود مشغول ساخته است. توجّه به اين مسئله باعث شده كه موضوع روحانيّت انسان در فلسفه، فرهنگ و هنر نيز جایگاه خاصى پيدا كند. همچنين در و بارها بدان اشاره شده و در فلسفه اسلامى نيز اين مسئله مطرح بوده است. در اينجا به گوشه اى از آنچه در «قرآن» و «حديث» در اين باره آمده است، مى پردازيم: موجودى دو جانبه است كه در ميانه دو جهان مادّه و مجرّدات قرار دارد و داراى روح و جسم است. از جانب ، متعالى است و دست بر آسمان دارد و از سوى ، متسافل است و بر زمين دست نهاده است. 🔹 پس از آن كه مراحل آفرينش انسان را ـ در دوران جنينى ـ وصف مى كند، در مراحل پى در پى او را به جايى مى رساند كه از جهان مادّه فراتر رفته و روح متعالى در او دميده مى شود: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ - ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَّكِينٍ - ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَاماً فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْماً...؛ [۱] و ما را از عصاره اى از گِل آفریدیم - سپس او را نطفه اى در قرارگاهِ مطمئن [رَحِم] قرار دادیم - سپس نطفه را بصورت علقه [خون بسته]، و علقه را بصورت مضغه [چیزى شبیه گوشت جویده شده]، و مضغه را بصورت استخوانهایى درآوردیم؛ و بر استخوان ها گوشت پوشاندیم...». 🔹«قرآن» تا اينجا مراحل وجود مادّى انسان را مطرح مى كند، آن‌ گاه مى‌ فرمايد: «...ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبَارَكَ اللهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ؛ [۲] ...سپس آن را آفرینش تازه اى بخشیدیم؛ پس بزرگ و پر برکت است خدایى که بهترین آفرینندگان است!». اين آفرينش ديگر، همان روح انسان است كه پس از گذشت چهار ماه ـ دوران جنين ـ بر او دميده مى شود. در آيه ديگرى نيز به اين دو مرحله آفرينش اشاره شده است: «وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِن طِينٍ - ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلَالَةٍ مِّن مَّاءٍ مَّهِينٍ - ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ...؛ [۳] آفرینش را از گِل آغاز کرد - سپس نسل او را از عصاره اى از آب ناچیز و بى قدر آفرید - سپس [اندام] او را نظام بخشید و از روح خویش [روحى شریف و برجسته] در وى دمید...». 🔹نكته جالب در اين آيه آن است كه دميده شده در انسان از سِنخ معرفى مى شود، «مِن رُّوحِهِ» و به خود پروردگار نسبت داده مى شود و نشان مى دهد كه روح فراتر از سنخ ماديات است. امام صادق (علیه السلام) در اين زمينه مى فرمايد: «إِنَّ اللهَ خَلَقَ خَلْقاً وَ خَلَقَ رُوحاً ثُمَّ أَمَرَ مَلَكاً فَنَفَخَ فِيه...؛ [۴] خداوند آفريده اى آفريد و روحى آفريد، سپس فرشته اى را دستور داد تا را در آفريده بدمد...». از ديدگاه «قرآن» آفريده اى است كه از و به وجود آمده است، ابتدا كالبدى آفريده شده و سپس روان جاويد در آن دميده شده است. از ديدگاه فلسفه، انسان يك موجود مادّى محض نيست. يعنى به همين پديده جسمانى كه از گوشت و پوست و استخوان و عضلات تشكيل يافته است منحصر نمى شود، بلكه وجودى والاتر دارد كه او را در مرتبه اى فراتر از جهان مادّه قرار مى دهد، و از چارچوپ جسمانى محض خارج مى كند. [۵] پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره مؤمنون، آیات ۱۲ الی ۱۴ [۲] همان، آيه ۱۴ [۳] سوره سجده، آیات ۷ الی ۹ [۴] التوحيد، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، چ اول‏، ص ۱۷۲؛ بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ دوم، ج ۵۸، ص ۳۲ [۵] براى توضيح و تفصيل بيشتر رجوع كنيد به: الحكمة المتعالية فى الاسفار العقلية الاربعة، صدر المتألهين، دار احياء التراث، چ سوم، ج ‏۸، ص ۲۹۵؛ مفاتيح الغيب، فخرالدين رازى، دار احياء التراث العربى، چ سوم، ج ۲۱، ص ۳۹۱ ذيل آيه «و يسألونک عن الروح...»؛ الميزان فى تفسير القرآن، طباطبايى، انتشارات اسلامى، چ پنجم، ج ۱، ص ۳۶۵ الی ۳۶۹ و ج ۱۰، ص ۱۱۸ 📕علوم قرآنی، معرفت، محمد هادی، موسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، قم، ۱۳۸۱ش، ص ۱۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) منبع/تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مقصود از قلب در قرآن چیست؟ 🔹 در قرآن به معانى گوناگونى آمده است، از جمله: ۱) به معنى و ، چنان که در آیه ۳۷ «سوره ق» مى خوانیم: «إِنَّ فی ذلِکَ لَذِکْرى لِمَنْ کانَ لَهُ قَلْب؛ در این مطالب، تذکر و یادآورى است براى آنان که و داشته باشند». ۲) به معنى و ، چنان که در «سوره احزاب» آیه ۱۰ آمده است: «وَ إِذْ زاغَتِ الأَبْصارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ؛ هنگامى که چشم ها از وحشت فرو مانده و به لب رسیده بود». ۳) به معنى ، آیه ۱۲ «سوره انفال» شاهد این معنى است: «سَأُلْقی فی قُلُوبِ الَّذینَ کَفَرُوا الرُّعْب؛ به زودى در کافران ترس ایجاد مى کنم». و در جاى دیگر در «سوره آل عمران» آیه ۱۵۹ مى خوانیم: «فَبِما رَحْمَة مِنَ اللّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک؛ ... اگر سنگدل بودى از اطرافت پراکنده مى شدند». 🔹توضیح این که، در وجود انسان دو مرکز نیرومند به چشم مى خورد: ۱) ، که همان «مغز و دستگاه اعصاب» است و لذا هنگامى که مطلب فکرى براى ما پیش مى آید، احساس مى کنیم با مغز خویش آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار مى دهیم (اگر چه مغز و سلسله اعصاب در واقع وسیله و ابزارى براى روح هستند). ۲) ، که عبارت است از همان که در بخش چپ سینه قرار دارد و در مرحله اول، روى همین مرکز اثر مى گذارد، اولین جرقه از قلب شروع مى شود. ما هنگامى که با مصیبتى روبرو مى شویم بالوجدان فشار آن را روى همین قلب صنوبرى احساس مى کنیم، و همچنان وقتى که به مطلب سرورانگیزى بر مى خوریم، فرح و انبساط را در همین مرکز احساس مى کنیم (دقت کنید). 🔹درست است که مرکز اصلى «ادراکات» و «عواطف» همگى و آدمى است، ولى تظاهرات و عکس العمل هاى جسمى آنها متفاوت است. عکس العمل درک و فهم، نخستین بار در دستگاه مغز آشکار مى شود، ولى عکس العمل مسائل عاطفى از قبیل محبت، عداوت، ترس، آرامش، شادى و غم در قلب انسان ظاهر مى گردد، به طورى که به هنگام ایجاد این امور به روشنى اثر آنها را در قلب خود احساس مى کنیم. نتیجه اینکه: اگر در مسائل عاطفى، به قلب (همین عضو مخصوص) و مسائل عقلى، به قلب (به معنى عقل یا مغز) نسبت داده شده، دلیل آن همان است که گفته شد، و سخنى به گزاف نرفته است. از همه اینها گذشته، به معنى عضو مخصوص نقش مهمى در حیات و بقاى انسان دارد، بطورى که یک لحظه توقف آن با نابودى همراه است. بنابراین چه مانعى دارد که فعالیت هاى فکرى و عاطفى به آن نسبت داده شود. 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چاپ ۵۵، ج ۱، ص ۱۲۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) منبع/تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خصوصیات منحرفان قوم یهود در قرآن از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدّ ظلّه العالی) - (بخش ششم) 🔸در ابتداى ظهور پیامبر اسلام (ص) انتظار می رفت که پیش از دیگران با نداى اسلام لبیک گویند، چرا که آنها - بر خلاف مشرکان - بودند؛ به علاوه صفات (ص) را نیز در کتاب هاى خود خوانده بودند؛ ولى می گوید: با سابقه بدى که اکثریت آنها دارند، انتظار شما مورد ندارد؛ چرا که گاهى صفات و روحیات انحرافى یک جمعیت، سبب می شود که با تمام نزدیکى به حق از آن دور گردند. [۱] 💠رباخواری 🔹خداوند در سوره نساء آیه ۱۶۱ ضمن انتقاد از عادات و رسوم غلط ، به عادت زشت آنها اشاره کرده و مى فرماید: «وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ؛ یکى دیگر از عادات بد آن ها این بود که مى خوردند با اینکه از آن نهى شده بودند!». [۲] 💠سحر و جادوگری 🔹نویسنده قاموس کتاب مقدس اعتراف مى کند که سحر و را فرا گرفتند و بر خلاف تورات به آن معتقد شدند؛ این ماده فاسده در میان داخل گردید، قوم به آن معتقد شدند و در وقت حاجت بدان پناه بردند. [۳] به همین دلیل آنها را شدیدا مورد نکوهش قرار داده و آن ها را سود گرانى مى شمرد که خود را به بدترین بهایى فروختند. [۴] 💠قساوت و سنگدلی بنى اسرائیل 🔹می توان به معنای کلام الهی در: «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکمْ مِنْ بَعْدِ ذلِک فَهِىَ کالْحِجارَةِ اوْ اشَدُّ قَسْوَةً؛ سپس هاى شما پس از این واقعه، چون سخت شد و حتّى سخت تر از سنگ»، چنین پى برد که و عاطفه و و ادراک ، همانند سنگ سخت شده است. [۵] این آیه شریفه در مورد «بنى اسرائیل» و مثال جالب و زیبایى در مورد آنهاست. بنی اسرائیل در طول تاریخ بشریت و سیاهى داشته اند. در عصر و زمان ما نیز بیشترین ضربه را «بنى اسرائیل» یا بخش خاصّى از آن به نام بر پیکره امّت اسلامى وارد کرده است. [۶] 💠کینه توزی و دشمنی منحرفان یهود 🔹 صریحاً در آیات مختلف بازگو مى کند، ، و عداوت خاصى نسبت به دعوت اسلام نشان مى دادند: [۷] «لَتَجِدَنَ اشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمَنُوا الْیهُود؛ را سرسخت ترین دشمن نسبت به مؤمنان مى یابید». [۸] تاریخ اسلام نیز به خوبى گواه این حقیقت است، زیرا در بسیارى از صحنه هاى نبرد ضد اسلامى، بطور مستقیم یا غیر مستقیم دخالت داشتند. [۹] 💠عهد شکنی جمعى از یهود 🔹در به یکی از اوصاف بسیار بد جمعى از یعنى که گویا با تاریخ آن ها همراه است اشاره شده است: «أَوَ کلَّما عاهَدُوا عَهْداً نَبَذَهُ فَرِیقٌ مِنْهُمْ؛ آیا هر بار آنان پیمانى با خدا و پیامبر بستند جمعى از آن ها آن را دور نیفکندند و با آن مخالفت نکردند؟!». [۱۰] اساساً این شیوه دیرینه اکثریت است که به خویش پایبند نیستند، و هم اکنون نیز به روشنى مى بینیم که هر گاه منافع و به خطر بیفتد، تمام عهدنامه هاى خصوصى و جهانى را زیر پا گذارده، و با بهانه هاى واهى همه را به دست فراموشى مى سپارند. [۱۱] 💠کتمان حق توسط علماى یهود 🔹خداوند در آیه ۱۵۹ سوره بقره را با شدیدترین لحنى مورد سرزنش قرار داده، می فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یکتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَیناتِ وَ الْهُدى مِنْ بَعْدِ ما بَینَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکتابِ أُولئِک یلْعَنُهُمُ اللهُ وَ یلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ؛ کسانى که دلائل روشن و وسائل هدایت را که نازل کرده ایم بعد از بیان آن براى مردم در کتاب آسمانى، کتمان مى کنند، خدا آنها را لعنت مى کند [نه فقط خدا] بلکه همه لعنت کنندگان نیز آن ها را لعن مى کنند». [۱۲] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۳۱۴ [۲] همان، ج‏۳، ص۸۷ [۳] قاموس كتاب مقدس، ص۴۷۱ [۴] تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۳۸۱ [۵] بقره، ۷۴؛ (مثال هاى زیباى قرآن، ج‏۱، ص۷۲). [۶] مثالهاى زیباى قرآن، ج‏۱، ص۶۶ [۷] تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۵۵ [۸] مائده، ۸۲، (پیام قرآن، ج‏۱۰، ص۳۵۶) [۹] تفسیر نمونه، ج‏۵، ص۵۵ [۱۰] بقره، ۱۰۰؛ (تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۳۶۶) [۱۱] تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۳۶۷ [۱۲] همان، ص۵۴۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (حفظه الله) منبع/ تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مقام عبودیت حضرت زینب (سلام الله علیها) 🔹 کسی است که در ، و در شرایط سخت، آن زمانی که و انسان آماج تیر و قرار می‌گیرد، به جای شکایت و اعتراض، خود را حفظ و ارتباطش را با مستحکم تر نماید، و همین نکته کلیدی است که آدمی را آرام و را در مقابل آن گرفتاری‌ها تشدید می‌نماید. 🔹«الَّذينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللهِ أَلا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» [۱] (آن‌ها كه به خدا آورده و به ياد خدا آرام مى‏‌گيرد، آگاه شويد كه تنها دل‌هاست). عقیله‌ بنی‌ هاشم، و استقامت، (سلام الله علیها)، عمیقا این ارتباط با معدن آرامش را حفظ نموده بود، که توانست در دوران زندگی مشقت بارش، آن همه را تحمل نماید. به عنوان نمونه: 🔹الف: آن بانوی مکّرمه در حساس ترین شب زندگی، شب هجران از (علیه السلام)، فرزندان و برادران، شب اسارت و غربت، شب آوارگی، و تنهایی، و خویش را ترک ننمود. از فاطمه بنت الحسین (سلام الله علیها) نقل شده است که فرمود: «وَ اَمَّا عَمَّتِی زِینَب فَاِنَّهَا لَم تَزَل قَائِمَةٌ فِی تِلکَ اللَّیلَة اَی عَاشِرَة مِنَ المُحَرَّمِ فِی مِحرابِها تَستغیث اِلَی رَبِّهَا... [۲] عمّه ام (سلام الله علیها) در تمام‌ در محراب خویش ایستاده و به پروردگارش استغاثه می‌نمود». 🔹ب: روز عاشورا (علیه السلام) که خود و واسطه فیض الهی است، هنگام وداع با مصیبت زده‌اش، جمله‌ای را می‌فرماید که حاکی از رسیدن قلّه رفیع و پرستش آن مخدّره، دارد: «يا اُخْتاه! لا تَنْسِنی فی نافلةِ اللَّيْل»؛ [۳] (! مرا در فراموش مکن). 🔹ج: (عليه السلام) درباره این جنبه از زندگی خانم (سلام الله علیها) می‌فرمودند: «اِنَّ عَمَّتي زَيْنَب کانَتْ تُؤَدّي صَلَواتِها مِنْ قِيام، اَلفَرائِضَ وَ النَّوافِلَ، عِنْدَ مَسيرِنا مِنَ الکُوفَةِ اِلَی الشّامِ، وَ فی بَعْضِ المَنازِل تُصَلّي مِنْ جُلُوسٍ... لِشِدَّةِ الجُوعِ وَ الضَّعْفِ مُنْذُ ثَلاثِ لَيالٍ لاَنَّها کانَتْ تَقْسِمُ ما يُصيبُها مِنَ الطَّعامِ عَلَي الاَطْفالِ، لِاَنَّ القَوْمَ کانُوا يَدْفَعُونَ لِکُلِّ واحِدٍ مِنّارغيفاً واحِداً مِنَ الخُبْزِ فِي اليَوْمِ وَ اللَّيلَة»؛ [۴] (همانا عمه ‏ام همه نمازهای واجب و مستحب خود را در طول مسير ما از کوفه به شام ايستاده می‏ خواند و در بعضی از منزل ‏ها نشسته نماز خواند... و اين هم به جهت گرسنگی و ضعف او بود، زيرا سه شب بود که غذايی را که به او می ‏دادند ميان اطفال تقسيم می‌کرد، چون‌ که آن مردمان (سنگدل) در هر شبانه روز به ما يک قرص نان بيشتر نمی دادند». 🔹این‌ها گوشه‌هایی از و ارتباط (سلام الله علیها) با حق‌ تعالی بود که به ما این درس را می‌دهد، که اگر می‌خواهیم در مقابل امواج سهمگین و کوبنده به ساحل آرامش برسیم، بهترین راه، و اتصال با می‌باشد. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره رعد، آيه ۲۸ [۲] بحرانى اصفهانى، عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار الأقوال،ج ۱۱، ص ۹۵۴، مؤسسة الإمام المهدى (عج)، قم [۳] همان [۴] همان منبع؛ وبسایت اندیشه برتر حوزه منبع/ تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«روزه» چه اثر و فایده اى براى انسان دارد؟ (بخش اول) 🔸 در سه بخش از زندگى انسان تأثیر گذار است: ۱) آثار تربیتی؛ ۲) آثار اجتماعی؛ ۳) آثار بهداشتی و درمانی. 1⃣آثار تربیتى 🔹 ابعاد گوناگونى دارد، و از نظر و در وجود انسان مى گذارد، که از همه مهم تر بعد اخلاقى و آن است. از فواید مهم این است که را ، و انسان را ، و او را تعدیل مى کند. باید در حال روزه با وجود گرسنگى و تشنگى از غذا و آب و همچنین لذت جنسى چشم بپوشد، و عملاً ثابت کند او همچون حیوان، در بند اصطبل و علف نیست؛ 🔹او مى تواند زمام را به دست گیرد، و بر و شهوات خود مسلط گردد. در حقیقت، بزرگترین فلسفه همین اثر و آن است. انسانى که انواع غذاها و نوشیدنی ها را در اختیار دارد و هر لحظه تشنه و گرسنه شد به سراغ آن مى رود، همانند درختانى است که در پناه دیوارهاى باغ بر لب نهرها مى رویند. این درختان نازپرورده، بسیار کم مقاومت و کم دوامند، اگر چند روزى آب از پاى آنها قطع شود پژمرده مى شوند، و مى خشکند. 🔹اما درختانى که از لابلاى صخره ها در دل کوه ها و بیابان ها مى رویند، و نوازشگر شاخه هایشان از همان طفولیت طوفان هاى سخت، و آفتاب سوزان، و سرماى زمستان است، و با انواع محرومیت ها دست به گریبانند، محکم و با دوام و پر استقامت و سختکوش و سخت جانند!. نیز با و انسان همین عمل را انجام مى دهد، و با محدودیت هاى موقت به او ، و با حوادث سخت مى بخشد؛ و چون را کنترل مى کند، بر انسان و صفا مى پاشد. 🔹خلاصه، انسان را از عالم حیوانیت ترقى داده و به صعود مى دهد، جمله «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون»؛ (باشد پرهیزگار شوید) اشاره به همه این حقایق است. و نیز حدیث معروف: «الصَّوْمُ جُنَّةٌ مِنَ النّار»؛ [۱] ( سپرى است در برابر )، اشاره به همین موضوع است. در حدیث دیگرى از (عليه السلام) مى خوانیم: از (صلی الله علیه و آله) پرسیدند: چه کنیم از ما دور شود؟ فرمود:  🔹«الصَّوْمُ یُسَوِّدُ وَجْهَهُ، وَ الصَّدَقَةُ تَکْسِرُ ظَهْرَهُ، وَ الْحُبُّ فِی اللهِ وَ الْمُواظَبَةُ عَلَى الْعَمَلِ الصّالِحِ یَقْطَعُ دابِرَهُ، وَ الإِسْتِغْفارُ یَقْطَعُ وَتِینَه»؛ [۲] ( روى را سیاه مى کند؛ و انفاق در راه خدا، پشت او را مى شکند؛ و دوست داشتن به خاطر خدا، و مواظبت بر عمل صالح دنباله او را قطع مى کند؛ و استغفار رگ قلب او را مى برد!». در «نهج البلاغه» به هنگامى که امیرمؤمنان (عليه السلام) را بیان مى کند، به که مى رسد چنین مى فرماید:  🔹«...وَ الصِّیامَ ابْتِلاءً لإِخْلاصِ الْخَلْق»؛ [۳] (خداوند را از این جهت تشریع فرموده که در مردم پرورش یابد). و نیز در حدیث دیگرى از پیامبر (صلی الله علیه و آله) مى خوانیم: «إِنَّ لِلْجَنَّةِ باباً یُدْعَى الرَّیّانُ لایَدْخُلُ فِیْها إِلاَّ الصّائِمُون»؛ [۴] ( درى دارد به نام ریان (سیراب شده) که تنها از آن وارد مى شوند). مرحوم صدوق در «معانى الاخبار» در شرح این حدیث مى نویسد: انتخاب این نام براى این درِ ، به خاطر آن است که بیشترین زحمت از ناحیه عطش است؛ هنگامى که از این در وارد مى شوند چنان مى گردند که بعد از آن هرگز تشنه نخواهند شد. [۵] ... پی نوشت‌ها: [۱] وسائل الشيعه، ج ۱۰، ص ۳۹۵ و ۳۹۷ (چاپ آل البيت)؛ [۲] همان، ص ۳۹۶ و ۴۰۵؛ [۳] نهج البلاغه، كلمات قصار، شماره ۲۵۲؛ جامع الأخبار، ص۱۲۳ (انشتارات رضى)؛ [۴] بحار الانوار، ج ۹۳، ص۲۵۲؛ [۵] معانى الأخبار، ص۴۰۹ (انتشارات جامعه مدرسين) 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمى مکارم شیرازی، دارالكتب الاسلاميه، چ ۵۵، ج ۱، ص ۷۰۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) منبع/ تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«روزه» چه اثر و فایده اى براى انسان دارد؟ (بخش اول) 🔸 در سه بخش از زندگى انسان تأثیر گذار است: ۱) آثار تربیتی؛ ۲) آثار اجتماعی؛ ۳) آثار بهداشتی و درمانی. 1⃣آثار تربیتى 🔹 ابعاد گوناگونى دارد، و از نظر و در وجود انسان مى گذارد، که از همه مهم تر بعد اخلاقى و آن است. از فواید مهم این است که را ، و انسان را ، و او را تعدیل مى کند. باید در حال روزه با وجود گرسنگى و تشنگى از غذا و آب و همچنین لذت جنسى چشم بپوشد، و عملاً ثابت کند او همچون حیوان، در بند اصطبل و علف نیست؛ 🔹او مى تواند زمام را به دست گیرد، و بر و شهوات خود مسلط گردد. در حقیقت، بزرگترین فلسفه همین اثر و آن است. انسانى که انواع غذاها و نوشیدنی ها را در اختیار دارد و هر لحظه تشنه و گرسنه شد به سراغ آن مى رود، همانند درختانى است که در پناه دیوارهاى باغ بر لب نهرها مى رویند. این درختان نازپرورده، بسیار کم مقاومت و کم دوامند، اگر چند روزى آب از پاى آنها قطع شود پژمرده مى شوند، و مى خشکند. 🔹اما درختانى که از لابلاى صخره ها در دل کوه ها و بیابان ها مى رویند، و نوازشگر شاخه هایشان از همان طفولیت طوفان هاى سخت، و آفتاب سوزان، و سرماى زمستان است، و با انواع محرومیت ها دست به گریبانند، محکم و با دوام و پر استقامت و سختکوش و سخت جانند!. نیز با و انسان همین عمل را انجام مى دهد، و با محدودیت هاى موقت به او ، و با حوادث سخت مى بخشد؛ و چون را کنترل مى کند، بر انسان و صفا مى پاشد. 🔹خلاصه، انسان را از عالم حیوانیت ترقى داده و به صعود مى دهد، جمله «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون»؛ (باشد پرهیزگار شوید) اشاره به همه این حقایق است. و نیز حدیث معروف: «الصَّوْمُ جُنَّةٌ مِنَ النّار»؛ [۱] ( سپرى است در برابر )، اشاره به همین موضوع است. در حدیث دیگرى از (عليه السلام) مى خوانیم: از (صلی الله علیه و آله) پرسیدند: چه کنیم از ما دور شود؟ فرمود:  🔹«الصَّوْمُ یُسَوِّدُ وَجْهَهُ، وَ الصَّدَقَةُ تَکْسِرُ ظَهْرَهُ، وَ الْحُبُّ فِی اللهِ وَ الْمُواظَبَةُ عَلَى الْعَمَلِ الصّالِحِ یَقْطَعُ دابِرَهُ، وَ الإِسْتِغْفارُ یَقْطَعُ وَتِینَه»؛ [۲] ( روى را سیاه مى کند؛ و انفاق در راه خدا، پشت او را مى شکند؛ و دوست داشتن به خاطر خدا، و مواظبت بر عمل صالح دنباله او را قطع مى کند؛ و استغفار رگ قلب او را مى برد!». در «نهج البلاغه» به هنگامى که امیرمؤمنان (عليه السلام) را بیان مى کند، به که مى رسد چنین مى فرماید:  🔹«...وَ الصِّیامَ ابْتِلاءً لإِخْلاصِ الْخَلْق»؛ [۳] (خداوند را از این جهت تشریع فرموده که در مردم پرورش یابد). و نیز در حدیث دیگرى از پیامبر (صلی الله علیه و آله) مى خوانیم: «إِنَّ لِلْجَنَّةِ باباً یُدْعَى الرَّیّانُ لایَدْخُلُ فِیْها إِلاَّ الصّائِمُون»؛ [۴] ( درى دارد به نام ریان (سیراب شده) که تنها از آن وارد مى شوند). مرحوم صدوق در «معانى الاخبار» در شرح این حدیث مى نویسد: انتخاب این نام براى این درِ ، به خاطر آن است که بیشترین زحمت از ناحیه عطش است؛ هنگامى که از این در وارد مى شوند چنان مى گردند که بعد از آن هرگز تشنه نخواهند شد. [۵] ... پی نوشت‌ها: [۱] وسائل الشيعه، ج ۱۰، ص ۳۹۵ و ۳۹۷ (چاپ آل البيت)؛ [۲] همان، ص ۳۹۶ و ۴۰۵؛ [۳] نهج البلاغه، كلمات قصار، شماره ۲۵۲؛ جامع الأخبار، ص۱۲۳ (انشتارات رضى)؛ [۴] بحار الانوار، ج ۹۳، ص۲۵۲؛ [۵] معانى الأخبار، ص۴۰۹ (انتشارات جامعه مدرسين) 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمى مکارم شیرازی، دارالكتب الاسلاميه، چ ۵۵، ج ۱، ص ۷۰۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) منبع/ تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه امام علی (علیه السلام) «غم و اندوه» چه آثار زیان باری دارد؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۴۳ تأثير غم و اندوه را در و انسان بيان میدارد و ميفرمايد: «اَلْهَمُّ نِصْفُ الْهَرَمِ» ( و اندوه نيمى از پيرى است). اشاره به اين كه غم و ، در موارد بسیار انسان را پير میكند، هرچند انسان به حسب سن و سال پير نشده باشد، موهاى او تدريجاً سفيد شده، و قامت وى خميده و قواى بدن رو به تحليل میرود و از نظر فكرى و روحى نيز احساس پيرى میكند. منظور حضرت اين است كه انسان تا میتواند و را به خود راه ندهد و از آثار سوء آن بپرهيزد. 🔹البته انكار نمیتوان كرد اسباب غم و مختلف است و بخشى از آن قابل اجتناب نيست؛ گاه مربوط به مسائل دينى و معنوى است كه انسان به هرحال با آن دست به گريبان خواهد بود. در حديث معروفى از ابن عباس میخوانيم كه میگفت: «هيچ آيه اى شديدتر و مشكلتر از اين آيه «فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ...» [۱] بر پيامبر (صلى الله عليه و آله) نازل نشد و از اين رو هنگامى كه اصحاب آنحضرت پرسيدند: اى رسول خدا! چرا به اين زودى موهاى شما سفيد شده و آثار پيرى نمايان گشته؟ فرمود: «شَيَّبَتْني هُودُ وَ الْواقِعَةُ»؛ [۲] (سوره هود و واقعه مرا پير كرد). 🔹گفته شده علت همان دستورى است كه خداوند به پيغمبرش درباره در مقابل و كينه توز و بى رحم داده است. ميدانيم سوره «هود» و «واقعه» هر دو در مكه نازل شده در زمانى كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) سخت از طرف مشركان در فشار بود و گفته اند: سوره «هود» بعد از وفات «ابوطالب» و «خديجه» نازل شد كه امواج غم و اندوه از هر سو قلب پاك پيامبر (ص) را احاطه كرده بود. 🔹اما بسيارى از و اندوه، امورى هستند كه انسان میتواند خود را از آن دور دارد يا نسبت به آن بى اعتنا باشد، از اين رو در حديثى آمده است كه غم و را زايل میكند؛ زيرا سرچشمه بسيارى از غمها است، هنگامى كه انسان به زيارت اهل قبور میرود و پايان كار دنيا را مى بيند كه ثروتمند و مسكين همه در يكجا خفته اند و هيچكدام جز كفنى با خود از اين دنيا نبرده اند پيدا میكند. 🔹در طب امروز اين مسئله به روشنى ثابت شده كه سرچشمه بسيارى از بيماریهاى جسمى است، بيمارى هاى اعصاب، قلب، معده و غير آن در بسيارى از موارد از فشارهاى عصبى و به اصطلاح و غم و ناشى میشود و درمانى جز خلاص كردن خود از غم و اندوه ها ندارد، و اگر انسان عزم راسخ و داشته باشد میتواند خود را از آن دور دارد. بسيارى از حكما و شعرا براى كمك كردن به انسانها براى فراموشىِ اسبابِ اينگونه غم و اندوه ها سخنان نغز و پربارى دارند. 🔹شاعر عرب ميگويد: «ما فاتَ مَضى وَ ما سَيَأْتيكَ فَأَيْنَ - قُمْ فَاغْتَنِمِ الْفُرْصَةَ بَيْنَ الْعَدَمَيْنِ»؛ و شاعر فارسى زبان ميگويد: «از دى كه گذشت هيچ از آن ياد مكن - فردا كه نيامدست فرياد نكن». در واقع اين دو شاعر گويا مطلب خود را از حديث (عليه السلام) اخذ كرده اند، آنحضرت ميفرمايد: «در برابر امور دنيا و شكيبايى پيشه كنيد، زيرا ساعتى بيش نيست؛ آنچه گذشته است نه دردى از آن احساس میكنى نه سرورى و آنچه نيامده است نمیدانى چيست، بنابراين براى تو همان ساعتى است كه در آن هستى پس در برابر پيشه كن و بر صبر نما». [۳] 🔹در حقيقت بسيارى از افكار غم انگيز، است كه ما خودمان آن را براى خود فراهم ميكنيم. مثلا مى نشينيم خود را با افراد بالادست ميكنيم و بر محروميت خود اشك میريزيم و گاه میگوييم: اى كاش فلان فرصت را از دست نمیداديم كه اگر نداده بوديم امروز چه ثروت يا چه مقامى داشتيم. به همين دليل دستور داده شده است كه هميشه به از خود نگاه كنيد تا و خرم باشيد و نگاه به نكنيد تا و اندوهگين نشويد. [۴] 🔹البته بسيار میشود كه به هنگام ما يك روى سكه را مى بينيم و نگران ميشويم، در حالى كه سوى ديگر سكه ممكن است امورى باشد كه بهترين كمك را به ما بكند. ميفرمايد: «فَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللهُ فِيهِ خَيْراً كَثِيراً» [۵] (چه بسا چيزى شما نباشد، و خداوند در آن قرار مى دهد). شاعر ميگويد: «جبين گره مكن از هر بدى كه پيش آيد - كز اين نوشته تو يك روى صفحه میخوانى؛ به روى ديگر آن نهفته خداى - كه شكر كردنِ آن تا به حشر نتوانى». [۶] 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۱۳، ص ۱۶۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) منبع/ تبیین @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۸۹ نهج البلاغه، «ایمان» را به چند دسته تقسیم نموده است؟ 🔹(عليه السلام) در بخش اوّل خطبه ۱۸۹ ، با اشاره به اقسام مى فرمايد: «فَمِنَ الْاِيمَانِ مَا يَكُونُ ثَابِتاً مُسْتَقِرّاً فِي الْقُلُوبِ، وَ مِنْهُ مَا يَكُونُ عَوَارِيَ بَيْنَ الْقُلُوبِ وَ الصُّدُورِ، إِلَى أَجَلٍ مَعْلُومٍ». (بعضى از ثابت و در دل هاست و بعضى ديگر و عاريتى است در ميان قلبها و سينه ها تا سرآمدى معلوم). تقسيم به و مستقر و و ناپايدار و به بيان ديگر عاريتى، چيزى است كه در احاديث اسلامى به آن اشاره شده است. 🔹در حديثى از (عليه السلام) در تفسير آيه شريفه «وَ هُوَ الَّذِى أَنشَأَكُمْ مِّنْ نَّفْس وَاحِدَة فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ» [۱] اين چنين مى فرماید: «فَالْمُسْتَقَرُّ اَلْإِيمَانُ الثَّابِتُ وَ الْمُسْتَوْدَعُ الْمُعَارُ» [۲] (مستقرّ به معناى است و مستودع، است). در حديث ديگرى از (عليه السلام) در تفسير همان آيه آمده است: «مَا كانَ مِنَ الْإِيمَانِ اَلْمُسْتَقَرِّ فَمُسْتَقَرٌّ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ أَبَداً وَ مَا كَانَ مُسْتَوْدَعاً سَلَبَهُ اللهُ قَبْلَ الْمَمَاتِ» [۳] ( كه مستقر باشد تا ابد ادامه خواهد يافت، و اما ، خداوند آن را قبل از ممات مى گيرد). 🔹گرچه در تفسير آيه فوق نظرات مختلفى داده شده است، از جمله اينكه منظور از ، آنهايى هستند كه از قرارگاه رَحِم به دنيا گام نهادند و ، آنهايى هستند كه هنوز در رَحِم مادرانند؛ ولى مانعى ندارد كه يك آيه داراى چند تفسير باشد. به هر حال اگر انسان داراى شود و در اعماقش نفوذ كند، ايمان او است و با دگرگونى شرايط، تهديدها و تطميع ها متزلزل نمى شود؛ ولى اگر نباشد، زوال آن در برابر زر و زور كاملا ممكن است. 🔹عوامل متعدد است؛ از دلايل محكم و ها و ضعف نفس و آلودگى به . هر يك از اينها امورى هستند كه ممكن است در پايان عمر، انسان را متزلزل سازند و سرانجام آدمى بى ايمان از دنيا برود. تعبير به «عَوَارِيَ بَيْنَ الْقُلُوبِ وَ الصُّدُورِ»؛ كنايه از اين است كه هنوز در قلب و آدمى نفوذ نكرده و به همين دليل استقرار نيافته است. درست مانند انسانى كه به كنار ديوار خانه اى مى رسد و وارد آن نمى شود. به يقين چنين شخصى استقرارى ندارد. پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره انعام، آيه ۹۸ [۲] قرب الإسناد، حميرى، مؤسسة آل البيت(ع)‏، قم‏، چ ۱، ص ۳۸۲ [۳] تفسير نور الثقلين‏، عروسى حويزى، انتشارات اسماعيليان‏، قم‏، ‏چ ۴، ج ‏۱، ص ۷۵۱ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، ۱۳۸۶ش، چ۱، ج۷، ص۲۷۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) منبع/ تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi