eitaa logo
✨شکوهِ شعر✨
212 دنبال‌کننده
490 عکس
67 ویدیو
4 فایل
اینجا شعر را زندگی می‌کنیم🪴 @shokoohsher✨ . ارتباط با ما @poem14 برایم ناشناس بنویس:👇 https://harfeto.timefriend.net/17359128070831
مشاهده در ایتا
دانلود
دیدمت! چشم تو جا در چشم های من گرفت آتشــی یک لحــظه آمد در دلـــم دامن گرفت آنقدر بی اختیـــار این اتفــاق افتاد کـــه این گناه تازه ی من را خدا گردن گرفت... ☘️ @shokoohsher
میان جاده بدون تو خوب می فهمم نوشته‌های غــــم انگیز کامیونها را! ☘️ @shokoohsher
✨شکوهِ شعر✨
میان جاده بدون تو خوب می فهمم نوشته‌های غــــم انگیز کامیونها را! #نجمه_زارع☘️ @shokoohsher✨
بده بـــه دست من این بار بیستونها را که این چنین به تو ثابت کنم جنونها را بگـــو بـــه دفتـــر تاریــــخ تا سیاه کند به نام ما همه ی سطرها، ستونها را عبور کم کن از این کوچه ها که می ترسم بسـازی از دل مـــردم کلکسیونهـــا را منم کـــه گاه به ترک تـو سخت مجبورم تویی که دوری تو شیشه کرده خونها را میان جاده بدون تو خوب می فهمم نوشته‌های غــــم انگیز کامیونها را! @shokoohsher☘️
من نیستم مانند تو، مثل خودم هم نیستم تو زخمی صدها غمی، من زخمی غم نیستم با یادگاری از تبر، از سمت جنگل آمدی گفتم چه آمد بر سرت؟ گفتی که محرم نیستم مجذوب پروازم ولی، دستم به جایی بند نیست حالا قضاوت کن خودت، من بی گناهم! نیستم؟ با یک تلنگر می شود، از هم فروپاشی مرا نگذار سر بر شانه ام، آنقدر محکم نیستم خواندی غزل‌های مرا، گفتی که خیلی عاشقم اما نمی دانم خودم، هم عاشقم هم نیستم! @shokoohsher🍃
خورشیدِ پشتِ پنجره‌ پلک‌های من من خسته‌ام! طلوع کن امشب برای من.. @shokoohsher🍃
✨شکوهِ شعر✨
خورشیدِ پشتِ پنجره‌ پلک‌های من من خسته‌ام! طلوع کن امشب برای من.. @shokoohsher✨ #نجمه_زارع🍃
خورشیدِ پشتِ پنجره‌ پلک‌های من من خسته‌ام! طلوع کن امشب برای من می‌ریزم آن‌چه هست برایم به پای تو حالا بریز هستی خود را به پای من وقتی تو دل‌خوشی، همه‌ی شهر دل‌خوشند خوش باش هم به جای خودت هم به جای من تو انعکاسِ من شده‌ای… کوه‌ها هنوز تکرار می‌کنند تو را در صدای من آهسته‌تر! که عشق تو جُرم است، هیچ‌کس در شهر نیست باخبر از ماجرای من شاید که ای غریبه تو همزاد با منی من… تو… چه‌قدر مثل تو هستم! خدای من! @shokoohsher🍃
‌لکنت شعر و پریشانی و جنجال دلم چه بگویم که کمی خوب شود حال دلم؟ کاش می‌شد که شما نیز خبردار شوید لحظه‌ای از من و از دردِ کهن‌سال دلم از سرم آب گذشته است، مهم نیست اگر غم دنیای شما نیز شود مالِ دلم عاشقِ نان و زمین نیستم، این را حتماً بنویسید به دفترچه‌ی اعمال دلم آه! یک عالمه حرف است که باید بزنم ولی انگار زبانم شده پامال دلم مردم شهر! خدا حافظ‌تان من رفتم کسی از کوچه‌ی غم آمده دنبال دلم @shokoohsher 🪴
من خسته‌ام، تو خسته‌ای آیا شبیه من؟ یک شاعر شکسته‌ی تنها شبیه من حتی خودم شنیده‌ام از این کلاغ‌ها در شهر یک نفر شده پیدا شبیه من امروز دل نبند به مردم که می‌شود این‌گونه روزگار تو فردا، شبیه من ای هم‌قفس بخوان که ز سوز تو روشن است خواهی گذشت روزی از اینجا شبیه من از لحن شعرهای تو معلوم می‌شود مانند مردم است دلت یا شبیه من من زنده‌ام به شایعه‌ها اعتنا نکن در شهر کشته‌اند کسی را شبیه من @shokoohsher 🍃
تا می‌کشم خطوطِ تو را پاک می‌شوی داری کمی فراتر از ادراک می‌شوی هرلحظه از نگاهِ دلم می‌چکی ولی با دستمالِ کاغذی‌ام پاک می‌شوی! این عابران که می‌گذرند از خیال من مشکوک نیستند تو شکاک می‌شوی تو زنده‌ای هنوز برایم گمان نکن در گورِ خاطرات خوشم خاک می‌شوی! باید به شهرِ عشق تو با احتیاط رفت وقتی که عاشقی چه خطرناک می‌شوی! @shokoohsher☘️
میان این همه آدم، همیشه بهترِ من فدای چشم سیاهت شود سراسرِ من فقط برای تو اینگونه زنده می‌مانم برای اینکه تویی سایه سایه بر سر من تو از کدام تباری؟ کدام قبله‌ی سبز؟! که ذکر توست فقط در نماز باورِ من فرشته‌های نگاهت دریچه‌ی غم را چگونه باز نکردند بر کبوتر من؟ تو مهربان‌تر از آنی که گفتنی باشی چه عاجز است ز درک تو، شعرِ دفتر من هر آنچه عشق، خدا آفریده در دل‌ها نثار مادر او ، مادر تو ، مادر من! @shokoohsher 🍃
غم که می‌آید در و دیوار شاعر می‌شود در تو زندانی‌ترین رفتار شاعر می‌شود می‌نشینی چند تمرین ریاضی حل کنی خط‌کش و نقّاله و پرگار، شاعر می‌شود تا چه حد این حرف‌ها را می‌توانی حس کنی حس کنی دارد دلم بسیار شاعر می‌شود تا زمانی با توام، انگار شاعر نیستم از تو تا دورم، دلم انگار شاعر می‌شود باز می‌پرسی چطور این‌گونه شاعر شد دلت؟ تو دلت را جای من بگذار، شاعر می‌شود گرچه می‌دانم نمی‌دانی چه دارم می‌کشم از تو می‌گوید دلم هر بار، شاعر می‌شود @shokoohsher 🌱