eitaa logo
"پاتوق کتاب آسمان"
494 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
125 ویدیو
9 فایل
🔹معرفی‌و‌عرضه‌آثار‌برجسته‌ترین‌نویسندگان‌و‌متفکرین‌ایران‌و‌جهان 🔸تازه‌های‌نشر 🔹چاپارکتاب/ ارسال‌به‌سراسرایران https://zil.ink/asemanbook ادمین: @aseman_book آدرس: خ‌مسجد‌سید خ‌ظهیرالاسلام‌کوچه‌ش۳ بن‌بست‌اول سمت‌راست "سرای‌هنر‌و‌اندیشه" تلفن:09901183565
مشاهده در ایتا
دانلود
. . ...وقتی ساده دلانه و بی خبر گمان میکنی زندگی تا ابد بر همان مدار سابق می چرخد، یک تند باد، یک زلزله یا سونامی می آید و ... چه قدر ما انسان ها معصوم ایم و چه قدر بد بخت و مستحق ترحم. گمان کنم وقتی خدا ما را تماشا می کند که چطور ساده دلانه به ابدیت به ابدی بودن بعضی چیزها معتقدیم ،گریه اش می گیرد. حتا دلش نمی آید گوش مان را بگیرد و بگوید الاغ، یواش تر نمی بینی؟ نمی بینی به آنی همه چیز به هم می‌ریزد؟ خود ما هم وقتی نوزادی را می بینیم که بی خبر از هولناکی جهان در خواب لبخند می زند، همین حس را نداریم؟ شک ندارم بالاخره یک روز ما ، آدم بزرگ ها، وقتی آن قدر عاقل شدیم که همه ی این چیزها را فهمیدیم ،خود کشی دسته جمعی می کنیم... 📚...میم عزیز.../ 🖊 محمد حسن شهسواری @Skybook
. . #تاز_های_نشر "آرما" @Skybook
. . "آرما" 📕 شهر گنبد‌های فیروزه‌ای/ محمود فروز بخش 📘 گاف فرهنگ/ محمدرضا رائری 📗 خطر سقوط بهمن/ محسن حسام مظاهری 📙 تصوف ایرانی و عزاداری عاشورا/ محمد مشهدی نوش آبادی @Skybook
. ♦️ روزه؛ مسیر فنای فی‌الله  اگر کسی زیبایی زندگی را در گرسنگی ندید هنوز سالک نیست و نمی تواند حرکت به سوی مسیری را که راه به سوی مقصد متعالی جان او دارد شروع کند. آن هایی که به جایی رسیده اند تمام عمر با گرسنگی مأنوس بوده اند، غذا نمی خورند که سیر شوند، غذا می خورند که برای ادامه ی بندگی، قوّت بگیرند. 📚...رمضان دریچه رویت سیر الی الله... 🖋 استاد طاهرزاده @skybook
. #پیشنهاد_ویژه 📚 اولین قصه‌های قرآن من 🖊 ثانی اثنین خان 📇 آرما "آهو" 1397 @Skybook
"پاتوق کتاب آسمان"
. #پیشنهاد_ویژه 📚 اولین قصه‌های قرآن من 🖊 ثانی اثنین خان 📇 آرما "آهو" 1397 @Skybook
. . 🔻 . 🍃🍂 ماه رمضان ماه بهار قرآن است... همه ما دلمان می‌خواهد کودکانمان نیز ازهمین سنین با قرآن اُنس داشته باشند. جدای از روخوانی قرآن، فهم قرآن متناسب با سن آنها و جذابیت معانی و داستان‌های قرآن چیزی است که میتواند تا سالها در ذهن کودکانمان تاثیر مثبت و ماندگاری بر جای بگذارد. کتاب "قرآن من" نخستین بار در سال ۲۰۰۷ میلادی و به زبان انگلیسی منتشر شده است، و یکی از پر مخاطب ترین آثار ثانی اثنین خان نویسنده مسلمان هندی به شمار می‌رود. در این کتاب، نویسنده با زبانی ساده، روان و صمیمی، داستان‌های قرآن را برای کودکان و نوجوانان بازگو می‌کند. 🔹به جرئت می‌توان گفت یکی از بهترین و خوش خوان ترین کتاب‌ها در حوزه ادبیات دینی برای کودکان همین کتاب است. @skybook
#رستاخیز_عاشقی #محمد_سرشار @skybook
"پاتوق کتاب آسمان"
#رستاخیز_عاشقی #محمد_سرشار @skybook
نویسنده در این اثر قهرمانی خلق کرده است که با وجود داشتن دل مشغولی‌های فراوان روزمره، دغددغه‌هایی والا از جنس عدالت‌خواهی و مبارزه با فساد دارد و در راه تحقق آرمان‌هایش نیز حاضر به هزینه‌کردن از دارایی‌های مادی و معنوی خود است. محمد سرشار تا کنون در کارنامه ادبی خود آثاری چون « بچرخ تا بچرخیم» و «زنها همه مثل هم‌اند» را داراست. @skybook
"پاتوق کتاب آسمان"
#عشق_در_برابر_عشق #امید_کوره_چی #کتابستان @skybook
کتاب "عشق در برابر عشق"به قلم (امیدکوره چی) به روایت زندگی پسری به اسم هرمز می پردازد،که با امام حسن مجتبی علیه السلام آشنا و به خدمت ایشان میرسد و مابقی قصه زندگی او شکل می گیرد. @skybook
"پاتوق کتاب آسمان"
#عشق_در_برابر_عشق #امید_کوره_چی #کتابستان @skybook
در چشم به هم زدنی مسجد پر شد از جمعیت سوگواری که دسته دسته همه جا را پر کرده بودند؛درست مثل جزیره های بهم چسبیده .هرمز این تربیت عشیره نشینی عرب را خوب می شناخت که هرکس فقط با قبیله  و عشیره خودش می نشیند برای همین خودش را قاتی هیچ دسته ای نکرد و کنار ستونی ایستاد که ناگهان دوباره مرد را دید.خودش بود،با قامتی بلند،چهره ای به روشنی ماه و اندامی ورزیده وارد مسجد شد و به سمت منبر رفت.همه مردم ساکت شدند.مرد ایستاد روی پله منبر و گفت:ای مردم در چنین شبی قرآن نازل شد و در چنین شبی عیسی بن مریم را به آسمان بردند و در چنین شبی یوشع بن نون کشته شدو در این شب پدرم امیرالمومنین علی از این جهان رحلت کرد . های های گریه های مردم بلند شد . مرد دوباره گفت:به خدا سوگند هیچ یک از اوصیابر پدرم علی در رفتن به بهشت پیشی نجسته اند و نه کسی پس از او تواند،و این گونه بود که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم او را در هر ماموریت جنگی که می فرستاد جبرئیل در سمت راست او و میکائیل در سمت چپ او می جنگیدند و هیچ درهم و دیناری پس خود به جای نگذارد جز هفتصد درهم نقره که از جیره بیت المال او زاید و اضافه آمده. مردم همین طور های های می گریستند و بر سر و صورت می زدند.مرد سکوت کرد.اندوه روشنی به چهره اش دویده بود...و ناگهان مرد هم گریست.همه جمعیت با دین اشک مرد به گریه و ضجه اقتادند.بغض غریبی گلوی هرمز را گرفت،انگار غم دنیا نشسته بود به حلقش تا خفه اش کند و هرمز هم بی هوا به گریه افتاد و ناباورانه گریست.از روزی که خودش را شناخته بود این طور گریه نکرده بود،اما حالا نمی دانست چرا دلش این طور می لرزد و این اشک از کجا می آید!انگار آسمان هم گریه می کرد. @skybook