❓جهت گیری مذهبی شما کدام است؟🤔
تا به حال به این مقوله فکر کرده اید که من برای چه به اعمال و مناسک مذهبی روی آورده ام؟😇
پاسخ به این سوال سبک #تربیت_دینی فرزندانتان را نیز مشخص می کند😊
اگر جزء آن دسته از والدین هستید که تمایل دارید فرزندانتان منش مذهبی داشته باشند به این خاطر که اگر آنها رفتار یا پوشش مذهبی نداشته باشند، مایه ی آبروریزی یا سرافکندگی شما جلوی دوستان یا همکاران هست و با این نوع رفتار او می ترسید تربیت شما زیر سوال برود؛ جهت گیری_مذهبی شما بیرونی است☺️.
اما اگر تمایل شما به #تربیت_دینی فرزندان آشنایی او با خداوند مهربان و بندگی خالق خود در همه حال باشد سوای از اینکه دیگران چه ذهنیتی نسبت به این نوع تربیت شما داشته باشند، جهت گیری مذهبی درونی را برگزیده اید.☺️
پس قبل از اینکه بخواهید فرزندان خود را به صورت مذهبی تربیت کنید لازم است #هدف خود را از این نوع تربیت بدانید. درواقع بهتر است بگوئیم ابتدا جهت گیری مذهبی خود را بیابید. منافع و مضرات این سبک را شناسایی کنید و در آخر تصمیم بگیرید که می خواهید فرزندانتان را به کدام جهت سوق دهید؟😊
گوردون آلپورت ، پدر روانشناسی شخصیت که علاقة خاصی به مطالعة روانشناختی دین داشت ، به شیوه های مختلفِ کاربرد دین در زندگی توسط افراد علاقه مند بود و برای کمک به فهم و ارزیابی این تفاوت ها ، مفاهیم دین داری درونی و بیرونی و مقیاس جهت گیری مذهبی ( ROS ) را ابداع کرده و گسترش داد ( کامتور تامسون ، 1388 ) .
از طرف آلپورت و محققان پس از وی ، شکل کلی نظریة جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی ، به عنوان نظریة روان شناسی نیت مذهبی معرفی شد ( گل پرور و خاکسار ، 1388 ) .
به نظر آلپورت در دو سطح می توان از مذهب سخن گفت : مذهب رشد یافته و مذهب رشد نایافته .
مذهب رشدیافته از خود اندیشی حاصل شده و یک نظام سازمان یافته و یک پارچه را در شخصیت آدمی پدید می آورد ، در حالی که مذهب رشد نایافته هر چند با رضایت فردی همراه است ، به یکپارچگی #شخصیت نمی انجامد . بر این اساس دو نوع جهت گیری مذهبی وجود دارد : جهت گیری درونی که شامل تجربه کردن مذهب به منزلة یک عامل مهم انگیزشی در زندگی فردی است و کـاملاً در زندگی درونی شده و عملی است و جهت گیری بیرونی که برابر با مـذهب رشـد نایافته است و به صورت استفاده از مذهب برای دستیابی به برخی هدف ها مانند حمایت اجتماعی تعریف شده است. فرد با جهت گیری درونی تمایل دارد به #مذهب خدمت کند ، نه آنکه از مذهب به نفع هدف های دیگر بهره گیرد . در صورتی که فرد با جهت گیری بیرونی از مذهب برای رسیدن به اهدافی مانند مقام ، کسب پذیرش در جامعه و #خانواده ، بالابردن اعتماد به نفس و حتی توجیه اعمال خود استفاده می کند . در بیشتر افراد ، درجات متفاوتی از جهت گیری درونی و بیرونی به چشم می خورد ( محمدزاده و همکاران ، 1388 ) .
بنابر این در این نظریه ، جهت گیری مذهبی درونی ، شکل رشد یافته تری از نیت مذهبی محسوب می شود که به عنوان یک انگیزة غالب و راهنمای عمومی و همیشگی برای سبک و روشی عمل می نماید که فرد در زندگی در پیش می گیرد ؛ در مقابل ، جهت گیری مذهبی بیرونی ، شکل رشد نایافته تر عقاید و باورهای مذهبی را در بر می گیرد ، به این دلیل که در افراد دارای جهت گیری مذهبی بیرونی ، تمایلات و گرایشات مذهبی را ابزاری برای دستیابی به اهداف و یا همان پدیدة خدمت به خود می دانند ( گل پرور و خاکسار ، 1388 ) .
افرادی که دارای #جهت_گیری_مذهبی درونی هستند به تعالیم مذهبیشان صادقانه اعتقاد دارند و اعمال مذهبی آنها از عقیده و علم باطنی آنها نشأت می گیرد . برعکس افرادی که جهت گیری مذهبی بیرونی دارند ، برای کسب منافع شخصی رفتار مذهبی نشان می دهند . به عبارت دیگر در جهت گیری مذهبی بیرونی ، مذهب در خدمت نیازها و عقده ها و وجوه ناسالم فرد است ولی مذهب درونی با فرد زندگی می کند و این طور نیست که او از این مذهب ( درونی ) استفاده کند (حسینی نسب و همکاران ، 1388 ) .
بنابراین در همه حال ( چه در رنج باشد یا در اوج لذت ) ، چه دیگرانی باشند که او را مشاهده کنند و چه خود فرد به تنهایی زندگی کند رفتار و منش او تابع مذهبش می باشد.
ادامه دارد....
eitaa.com/slamicpsychology
sapp.ir/slamicpsychology
روانشناسی در پرتو قرآن
❓جهت گیری مذهبی شما کدام است؟🤔 تا به حال به این مقوله فکر کرده اید که من برای چه به اعمال و مناسک مذ
در ادامه مبحث جهت گیری مذهبی باید به این چالش پرداخت که کدام نوع جهت گیری به مذهب موجب رشد و #سلامت جسم و روان می گردد و کدام نوع #جهت_گیری_مذهبی برای جامعه و نسل ما آسیب زا و اضطراب آور هست؟😇
جهت گیری درونی ، مذهبی فراگیر ، دارای اصولی سازمان یافته و درونی شده است که خود غایت و هدف است نه وسیله ای برای رسیدن به هدف . شخصی که جهت گیری مذهبی درونی دارد با مذهبش زندگی می کند و مذهبش با شخصیتش یکی می شود . شخصی که جهت گیری مذهبی بیرونی دارد ، مذهب با شخصیت و زندگیش تلفیق نشده است ؛ برای او مذهب وسیله ای است که برای ارضای نیازهای فردی از قبیل #مقام و #امنیت مورد استفاده قرار می گیرد ( خوانین زاده و همکاران ، 1384) .
آلپورت بر اهمیت رابطة بین مذهب درونی و #سلامت_روان تأکید ورزیده ، می گوید : « مطمئناً جهت گیری مذهبی درونی برخلاف جهت گیری مذهبی بیرونی موجب #سلامت روانی می شود » ( همان:ص 228 ) . افراد با مذهب دروني رويدادها را نوعي آزمايش الهي فرض مي كنند و سعي مي كنند از اين #اعتقادات دروني براي مبارزه با بحرانهاي زندگي استفاده كنند ( عسگری و همکاران ، 1388) .
از دیدگاه آلپرت و راس جهت گیری مذهبی به دو صورت جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی است . وی قابل قبول ترین روش متمایز کردن این دو قطب مذهب را این می داند که بگوییم شخصی با مذهب بیرونی ، مذهبش را بکار می گیرد ، یعنی مذهبش با #شخصیت و زندگی اش تلفیق نشده است ، در صورتی که شخص دارای مذهب درونی با مذهب اش زندگی می کند ( اسماعیل پور و همکاران ، 1389 ) و اشخاصی که جهت گیری درونی دارند انگیزه های اصلی خود را در خود مذهب می یابد . چنین اشخاصی شخصیتشان با مذهبشان یکی می گردد . در حالی که اشخاص با جهت گیری بیرونی برای رسیدن به اهدافی دیگر به سمت مذهب می روند ، به عبارت دیگر چنین اشخاصی به سمت خداوند می روند بدون اینکه از خود روی بگردانند ( مختاری و همکاران ، 1380 ) .
فرض آنها این است که مذهب بیرونی کمتر از مذهب درونی جنبه درمانگرانه و پیشگیرانه دارد . کسانی که مذهب بیرونی دارند ، از نظر فلسفه الهی به خدا روی می آورند بدون اینکه از خود دور شوند . به همین دلیل مذهب آنها به سپری برای خودمیان بینی تبدیل می شود . این همان مذهبی است که از نظر فروید به روان آزردگی منتهی می گردد . در اینجا مذهب به عنوان دفاعی در برابر #اضطراب عمل می کند ، او معتقد است تنها مذهب با جهت گیری درونی است که سلامت روان را تضمین می کند ( خلیل آذر و اسماعیل پور ، 1389 ) .
فرض آلپورت این است که مذهب بیرونی کمتر از مذهب درونی جنبة درمانگرانه و پیشگیرانه دارد . برای بسیاری از مردم مذهب عادتی ملال آور ، تشریفاتی ، صرفاً فرهنگی ، برای جشن ها و مراسم سنتی می باشد که برای آرامش خانوادگي و شخصي و مسايلي از اين قبيل مورد استفاده قرار مي گيرد .براي برخي ديگر مقام در پي دارد و اعتماد به نفس آنها را تقويت كرده و اهداف و نتايج آنها را به پيش مي برد، به وسيله آن بر دوستانشان فايق مي آيند، در ديگران نفوذ مي كنند و قدرتي براي خود دست و پا مي كنند. گاهي نيز در اين راستا مذهب، دفاعي است در برابر واقعيت .
كساني كه مذهب بيروني دارند، از نظر فلسفه الهي، به خداوند روي مي آورند ولي از خود دور نمي شوند. به همين دليل مذهب آنها اساسا به سپري براي خودميان بيني آنها تبديل مي شود. اين همان مذهبي است كه از نظر #فرويد به نوروتيك ( روان آزردگي ) منتهي مي شود. در اينجا مذهب به عنوان دفاعي در برابر اضطراب عمل مي كند. از نظر انگيزشي اين مذهب بر انگيزاننده نيست ولي به ديگر انگيزه ها مانند نياز به امنيت ، نياز به مقام و قدرت ، نياز به حرمت خود، سرويس مي دهد . از نظر تحولي نيز چنين افرادي مصداق توضيحاتي هستند كه پياژه درباره خود ميان بيني مي دهد . مذهب دروني به شكل ابزاري سازمان نمي گيرد و وسيله اي براي كنترل #ترس ها و كسب آسايش و راحتي و يا تلاشي براي والايي گرايي مسايل جنسي يا آرزوهاي كمال جويانه نيست. مسايل اخير ممكن است در چارچوب نيازهاي اوليه ما باشند ولي مذهب وسيله اي براي ارضاء آنها نيست ، بلكه مذهب يك تعهد همه جانبه است . اين تعهد علاوه بر اينكه هوشمندانه است ، اساسا انگيزشي است . چنين مذهبي هر آنچه در تجربه خود قرار گيرد را پوشش مي دهد و هر آنچه كه فرا تجربي باشد نيز از دايره آن خارج نيست . اين مذهب خانه اي است براي حقايق علمي و حقايق عاطفي و مشتاق تعهد به يك وحدت يافتگي و يكپارچگي ايده آل در زندگي شخصي است . او معتقد بود كه تنها #مذهب با جهت گيري دروني است كه سلامت رواني را تضمين مي كند ( جان بزرگی ، 1386 ) .
به هر میزان که والدین و اطرافیان نوجوان از مذهب برای رسیدنِ صرف به خواسته های خود بهره گیری کنند و در تعامل با دیگران رعایت حال آنها را نداشته باشند، از #تربیت_دینی دور می شوند.
eitaa.com/slamicpsychology
sapp.ir/slamicpsychology