eitaa logo
صبح حسینی
462 دنبال‌کننده
37 عکس
21 ویدیو
1 فایل
صبحتان را با #اشک_بر_اباعبدالله علیه السلام آغاز کنید ارتباط با مدیر کانال 👇 @Alamdar1404
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
نگران بودم و پریشان حال ناگهان شیهه ی عقاب آمد متوجه شدم که لشگر کفر به سراغ تو با شتاب آمد دیدم از دور ابن منقذ را داغ تو بر دلم گذاشت علی دیدم از دور افسری میزد سوی تو هرچه نیزه داشت علی   ناله ات را شنیدم و دیگر به فراق تو گریه ها کردم تا ببینم دوباره روی تو را زیرلب هی خدا خدا کردم   کمکم کن تو را بغل گیرم  پدرت آمده , ولی پسرم زانوانم رمق ندارد تا بدنت را به خیمه ها ببرم   پسر من که پرپرت کردند دیده وا کن ببین پر آوردم آنقدر ناله ها زدم آخر نیزه از پهلویت در آوردم   چه بلایی سر تو آمده است که ترک روی استخوان داری سد راه گلوی تو شده است لخته خونی که در دهان داری   اشتباهی بگو کجا رفتی  که چنین بد تو را نظر زده اند  از کمر تا شدی چرا بابا؟؟ به گمانم که با تبر زده اند   چه بلایی سر تو آمده است تار و پودت همه گسسته چرا؟ بی هوا سنگ خورده ای پسرم؟ دو سه دندان تو شکسته چرا؟   با مشقت پسر بزرگ کردم همه ی حاصل وجود منی به خدا که گمان نمیکردم پیش چشمم تو دست و پا بزنی   ای علی جان عنب نمیخواهی؟؟ خاطراتت مرا کُشَد بابا عاقبت کار دست من دادی یوسف خانواده ی زهرا   ای موذن , بلال خانه ی من کاش که جوهر صدایی بود این عبا و ردا که کافی نیست  لااقل کاش بوریایی بود  علیرضا خاکساری علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
تا حسین ازجان گذشت وسوی قربانگاه رفت اززمین تا آسمان، پیوسته دود و آه رفت چون قدم در وادی  سرخ منا می زد حسین  «ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین» ذوالجناح او به خیمه سربه خاک غم نهاد ازفغان کودکان لرزه به عرش حق فتاد چون که آتش ازغمش برماسوا می زد حسین ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین مثل برق ازپیش چشمش می گذشت آن لحظه ها دست برسر، داشت برلب، ناله ی واغربتا داغ وقتی بردل اهل ولا می زد حسین ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین قاتل ازیک سودوید و زینب ازیک سودوید قاتل اوخنجرو زینب ز دل آهی کشید با هزاران زخم دم از ربنّا می زد حسین ازحرم تا قتلگه ،زینب صدا می زد حسین لحظه ای که با خدا، لبریز شور وحال بود اول معراج او ازخاک آن گودال بود درهمان لحظه که پَرسوی خدا می زد حسین ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین از زمین تا آسمان گلبانگ واویلا رسید ناگهان برگوش او، فریادی از زهرا رسید چون که سربر دامن خیرالنسا می زد حسین ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین سید هاشم وفایی علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
 آه از این خاک و خارها برگرد وای از این شوره زارها برگرد  خوب پیداست جای نخلستان  لشگری در غبارها برگرد  جان به لب کرده کودکانت را خنده ی نیزه دارها برگرد حرمله آمده ست و بند آمد  نفس شیرخوارها برگرد  دخترانت چقدر میلزرند از حضور سوارها برگرد  ترس دارم که بال و پر بزنند به علمدارمان نظر بزنند  تا که از خواهرت جدا نشوی تا که صاحب عزای ما نشوی  تا که در خارهای این صحرا غرق در زخم ها نشوی تا که در شیب تند آن گودال با لب تیغ آشنا نشوی  تا لباس تو را ز تن نبرند تا هم آغوش بوریا نشوی  جان مادر بیا بیا برگرد آه از این کربلا بیا برگرد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
همه شادند دخترت گریان همه خوابند دخترت بیدار خیلی امروز مردم این شهر دادنم با نگاهشان آزار دخترت را ببر به همراهت خسته از دست روزگار شده یا که تشخیص تو شده مشکل یا دو چشم رقیه تار شده گر به دور سرت نمی گردم پر پرواز من شکسته شده مثل سابق زبان نمی ریزم دو سه دندان من شکسته شده وسط ازدحام و خنده ی شام بغض تنهایی ام ترک میخورد هر کجایی که گریه میکردم عمه ام جای من کتک میخورد دختری  چند کوچه  بالاتر تا من و رخت پاره ام را دید بین دستش عروسکی هم داشت به من و حال و روز من خندید میکشم دست بر سر و رویت چه  قدر پلک  تو ورم  دارد بر لبت زخم تا بخواهم هست ولی انگار  بوسه کم دارد آن قدر روی خارها رفتم بخدا هر دو پای من زخم است لرزش دست من طبیعی نیست نوک انگشتهای من زخم است   محمد حسن بیات لو سلام الله علیها http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
اِبـتلایش فرق داشت چون که در نزد عـمو “قالوا بلایش” فرق داشت بر عمـو لبّیـک گفت… وقتِ حَجّش بود و لَحنِ ” رَبّـنایش ” فرق داشت مثل نامـش خاص بود روضه ی او با هـمه حـال و هوایش فرق داشت “لا أُفـارِق گو”دویــد صـوت غــرّایِ “أنَا بْنُ المُجـتَبایــش” فرق داشت هم سـپر شد هم قلم ای به قُـربانش که جنسِ دستهایش فرق داشت گـشت آویزان به پوست پس گریزِ روضه ی دســـت جُــدایش فرق داشت بـین آغـوش حُـسـین آخــرین نذری این قُـــربان , مِـنایش فرق داشت گفت “واأمّاه ” لیک آخِرین دَمْ , خـواهـشِ مادر بیـایـش فرق داشت بـا سه شعبه ذبح شد گرچه با شش ماهه خیلی حجم نایش فرق داشت مانـْد در گـودال , آه وقت دفنش استخوانهایش صدایش فرق داشت محمّدقاسمی علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
هدایت شده از صبح حسینی
🌴🌴🌴 اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
تو قَد کشیده ای,یا که عمو کمان شده است و یا دوباره علمدار نوجوان شده است بخند حضرتِ عباسِ سیزده ساله که خنده یِ تو برایِ حسین, جان شده است دلم برای حسن تنگ شد تو را دیدم کریم زاده کریم است این همان شده است بگو علی و بگو مجتبی بگو تکبیر بگو که نامِ تو کابوسِ شامیان شده است بلند شو که نبینند می خورم به زمین که این غریبِ جوانمُرده ناتوان شده است چه آمده به سَرَت که سرِ تو می افتد چه دید مادرم اینجا که نیمه جان شده است به خیمه ناله ی نجمه: نزن نزن شده بود به گریه هر قسمِ من بمان بمان شده است سپاه رویِ تو افتاد و آسیابت کرد پر از ترک تنت از ضربِ این و آن شده است تو را برایِ رساندن زِ خاکها کَندم که نیمی از تو عیان نیمه ای نهان شده است صدای سینه ی تو می رسد به خیمه بگو مزاحمِ نفست چند استخوان شده است چقدر رویِ تو را جایِ نعل پر کرده چقدر روی دهانت پر از دهان شده است حسن لطفی علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872