✅روضهٔ ابن هلال برای شب نوزدهم رمضان!
✅روضه ما برای ندانستن قدر #فقه_حکایتها
📝حسین مهدیزاده
ما امیرالمومنین علی(ع) را روایت نکرده ایم. آنطور که کارهای فرزندش سیدالشهداء(ع) را از مکه تا کربلا و اول محرم تا 10 محرم و نهایتا در روز عاشورا را روایت می کنیم، اصلا بلد نیستیم، این چهار سال و اندی، حکومت پر از آب چشم و دود دل را روایت کنیم.
ما خیلی #نا_راوی شده ایم. اطلاعات داریم، اما اهل #قصه گفتن و حکایت یک دست درآوردن و بعد هم روایت کردن نیستیم! #نهاد_قصهگویی ما بسیار کُند و گاهی واگذار شده به دشمنان است و باورتان می شود اگر بگویم، غالب ما اصلا نگران نیستیم!
قبلا هم نوشتم که رهبر معظم انقلاب در توضیح #جهادتبیین فرموده بودند که ما در #جنگ_روایت_ها هستیم و جهادتبیین، #جهاد_روایت است، اما درک غالب از جهاد تبیین، پاسخ های #جدلی به #شبهه هاست و همچنان روایت ما از صحنه ها، کچل و لاغر و رها شده به زندگی خودش ادامه می دهد و رقیب ما، مدام روایت هایی پرپشت و چاق و دنباله دار از خود ما و زندگی گذشته و اکنون ما می دهد و برای آینده ما #رویاهای_تاریک تولید می کند و ما اصلا متوجه نیستیم که مساله #کلیت_روایت است، نه شبهاتی که در متن آن پراکنده شده است.
در جنگ روایت ها، روایت رقیب، راستگویی هایش هم دشمنی و برای ضربه زدن و ناکار کردن است! روایتی که در جهت تخریب است، کلیتش خطر است و جوابش هم #نقد آن روایت تخریبی نیست چرا که نقد، خود تبلیغی است برای آن روایت!
بلکه جوابش محاصرهٔ آن روایت است و در جریان انداختن روایت های صحیح و تبلیغ و انتشار آنها در افکار و خیال اجتماعی!
امروز داشتم احوال ابراهیم بن محمد، ابن هلال ثقفی کوفی، مولف کتاب الغارات را می خواندم. او در این کتاب روایتی از یک سال و نیم آخر عمر امیرالمومنین(ع) داده است. روایتی که شما از هیچ کس دیگری این شکل از روایت را نمی بینید.
عینک و زاویه دید او برای نوشتن مقتل امیرالمومنین(ع) از یکسال و نیم قبل و از پایان سه سال جنگ نفسگیر شروع می کند. آنجایی که در اطراف جنگ نهروان، علی(ع) بر فراز منبر از آینده ای خوفناک با بنی امیه، خبر غیبی می گفت و در گوشه دیگر شهر کوفه قبیله باهله و غنی برای دشمنان علی(ع) دعای پیروزی می کردند!
ابن هلال ادامه میدهد که امیرالمومنین(ع) از نهروان برگشته بود و در نُخَیله برای سپاهیان آیه «يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَىٰ أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ» می خواند.
یعنی برای آنها حرف موسی نبی(ع) را می خواند که به آنها می گفت اى قوم من، به زمين مقدسى كه خدا برايتان مقرر كرده است داخل شويد و بازپسمگرديد كه زيانديده باز مىگرديد! سپاهیانش می آمدند و گریه می کردند و می گفتند سرما سخت است و ما را رها کن! و خلاصه یکی یکی و دسته دسته لشگرگاهش را ترک کردند و به شهر برمیگشتند تا اینکه امیرالمومنین(ع) هم ناگزیر شد به کوفه برگردد.
ابن هلال می گوید وقتی امیرالمومنین(ع) وارد کوفه شد، اول به سمت رزمندگان بنی هَمدان رفت، اما گروهی از آنها جلو آمدند و به او(ع) گفتند که یا علی! آیا برای طلب حکومت، مسلمین را بدون جرم به کشتن دادی؟!...
و اینجا بود که مولای مظلوم ما با آه حسرت این جمله سوخته را گفت -و بعدا هم بارها و حتی بر سر منبر تکرار کرد- که «چه چیزی شقیترینِ این امت را از اینکه محاسن من را به خونِ سرم خضاب کند باز داشته است؟!!!»
🟢
داشتم احوال ابن هلال را می خواندم که او الغارات را حداقل در زمان امام هادی(ع) نوشته است، برایم سوال شد که قبل از او، شیعیان این قصه را چطور روایت میکردند؟!
ابن هلال فقیه ثقه و پرکاری بوده، در سالهایی که با آغاز غیبت امام دوازدهم، خیلی ها مذهب امامیه را ترک می کردند و مثلا زیدی می شدند(رجوع کنید به مقدمه مرحوم شیخ طوسی بر کتاب تهذیب الاحکام) او تازه از زیدیه، امامی مذهب شده و حتی کتابهایی در معرفت الامام نوشته که قمی های سخت گیر را هم جلب کرده تا او را به قم دعوت کنند!
وقتی به سیاهه بلندبالایی که شیخ طوسی و ابن ندیم و نجاشی و... برای تألیفات او معرفی کرده بودند و امروز هیچ کدام از آنها دیگر موجود نیست الا همین کتاب الغارات، دود از سرم بلند شد! او #فقیه_راوی و دلمشغول فقهِ حکایات بود، به جای #فقیه_مفهومی و #فقیه_اخلاقی و #فقیه_امرونهی ! نه اینکه آنها کم باشند که همه آنها هم مهم و بسیار مهم هستند، اما جای خالی #فقیه_قصه_گو خیلی پیداست! باورتان می شود که او کتاب سقیفه و فدک و شورا و بیعت با امیرالمومنین و مقتل امیرالمومنین و سیدالشهداء (ع) و قیام توابین و مختار، تا کتاب حوض کوثر و شفاعت نیز داشته است و ما آدم های قدرنشناسِ قصه ها و کلان روایت ها، هیچکدامش را امروز نداریم! همهٔ این کتابهای مهم در تاریخ نابود شده اند!
🆔 @social_theory
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
1️⃣ ایران در روزهای پیش رو از مسیر رهبری تحولات بزرگ یکبار دیگر فاصله خواهد گرفت به هر حال چه بخواهیم و چه نخواهیم ما به روندهای گیچ و آشفته گذشته برگشتیم.
2️⃣اما مشکل کجاست؟ مشکل بزرگ این است که جریان معتقد به انقلاب اسلامی و طرح درست و وسیع آن برای نجات ایران توان روایت کردن خود برای مردم ایران را هم ندارد! من قبلا درباره ضرورت روایت در فهم و تصمیم یک جامعه آنقدر نوشته ام که دیگر لازم نیست چیزی بنویسم و این یک بلیه عمومی در ساختار جریان معتقد به انقلاب است که #نا_راوی شده است!
3️⃣ دو روز بعد از شهادت شهید هنیه یکی از مسئولیت امنیتی را دیدم. گفتم آبدارچی های العربیه و الجزیره تا بلومبرگ و نیوزویک هم روایتی از شهادت شهید هنیه در ایران دادن و حتی عکس منتشر کردند! شما نمی خواهید چیزی بگویید؟ در جواب حرف من را تایید کرد و گفت دوستان ما کمی شکه شده اند ولی مدام به آنها تذکر دادیم اما هنوز از شوک بیرون نیامده اند! جواب من یک کلمه بود: «این سطح از شوک شدن، یعنی اساسا شما مرد روایت نیستید!» چنانچه واقعا و در این سالها ثابت شده است که جریان انقلابی در روایت صحنه ها و جانمایی آنها بسیار نالایق عمل می کند. آن وقت نالایق های غربگرا، کلاغ را رنگ می کنند به عنوان بلبل به ملت می فروشند!
4️⃣ همین اندازه اطلاعات که در این کلیپ می بینید، می تواند خط روایی جدید بسازد. کجاست #روایت_صحیح؟ کجاست #جهاد_تبیین؟
5️⃣ فقط فرسایش اسرائیل، افق پیشروی اقتصاد و سیاست و فرهنگ #ایران را باز می کند و لاغیر! کجاست کسی که بتواند #قصه_وار و مو به مو این #آینده_بدیل را برای مردم تعریف کند؟!
🆔 @social_theory