eitaa logo
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
3.9هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
310 ویدیو
117 فایل
طلبه درس خارج مدیر میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم @ho_mah کانال آپارات https://www.aparat.com/hosseinmahdizade
مشاهده در ایتا
دانلود
ارائه حجت الاسلام مهدیزاده.mp3
32.57M
🔶 حجت الاسلام حسین مهدیزاده 🔸 نظریۀ اجتماعی، لازمۀ استقرار نظم اقتصادی اسلام 🔹مدیر میز نظریۀ اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم ✨مدرســـــه‌تابســـــتانه‌اقتصـــــــاداســـلامـــی✨
🔻 یک معجزه در عصر سرمایه داری است.ما نیاز به تصویری روشن و یک مینیاتور از خود داشتیم تا بر اساس آن در جهت نفی"مناسبات سرمایه داری"و "تقویت نهاداجتماعی"دست به بازطراحی بزنیم؛ اربعین آن تصویر و جرئت تغییر را توامان به ما داد. همه شاهدیم اربعین برای"جهانی نو"خلق کرده است ✍ @m_amin_rezai
صوت مناسبات فقه و علوم انسانی 1402.05.30.mp3
15.25M
💢شش ایده در مناسبات فقه و علوم انسانی!💢 🔊صوت جلسه 🔹روز دوشنبه 30 مردادماه 1402 در مدرسه علمیه مشکات، ارائه‌ای داشتم در معرفی سریع شش ایده درباره مناسبات فقه و علوم انسانی. 🔹البته در ذهنم بود که هشت ایده را توضیح دهم که به خاطر ضیق شدید وقت از دوتا از آنها صرفنظر کردم: 👇 1️⃣ایده اول: ایده تبعیت فقه از علوم مدرن توسط جریان روشنفکری کشور با سه پیشنهاد. 2️⃣ایده دوم: ایده جدایی و تباین عرصه های فقه و علوم انسانی. 3️⃣ایده سوم: ایده جایگزینی فقه به جای علوم انسانی. 4️⃣ایده چهارم: ایده قرار گیری فقه در منزلت گردآوری و علوم انسانی در منزلت مشاهده و آزمون‌پذیری. 5️⃣ایده پنجم: وابستگی فقه به علوم انسانی در موضوع‌شناسی. ارتقای این ایده با توجه به سه نکته: 1ـ تفاوت علوم انسانی مدرن با خبرویت در ادبیات فقهی و لزوم دست‌یابی به علوم انسانی اسلامی 2. نگاه کلان و نظام‌مند به موضوعات مستحدثه و لزوم پرهیز از بررسی‌های صرفاً موردی و مصداقی. 3. توجه به تفاوت مسائل حاصل رشد طبیعی دانش انسان در نسبت با طبیعت و فناوریهای اجتماعیِ طراحی شده در علوم انسانی مدرن. 6️⃣ ایده ششم: ایده‌ای است که علوم انسانی اسلامی را به مثابه توضیح دهنده‌ی شرایط امکان تاریخی و فرهنگی تحقق احکام تفقه شده الهی می‌داند. این ایده، طریق بیرون آمدن فقه از انفعال و رسیدن به نقطه حادثه‌سازی و به دست گیری زمام امور و نبض حوادث را قرارگیری علوم انسانی اسلامی در امتداد عینی راهبردها، نظامات و احکام شرعی می‌داند. به تعبیر دیگر علوم انسانی، باید ابزار ایجاد موضوع باشد، نه صرفا شناسایی موضوعات مستحدثه.
دوست عزیزم آقای دکتر حمید ابدی، گاهی یادداشت هایی به غرض رویت و چرخش در فضای مجازی می نویسند، اما از آنجایی که هنوز تصمیم نگرفته اند که خود صفحه یا کانالی داشته باشند، این افتخار را به بنده می دهند و از من می خواهند که آنها را در این کانال منتشر کنم. امروز صبح یادداشتی با عنوان «زنده باد دولتِ بی‌گفتمان آیا از بی‌گفتمانی دولت سیزدهم می‌شود استقبال کرد؟» در اختیار بنده قرار دادند و تقاضا کردند که در کانال ساخت ایران منتشر شود که در ادامه و بدون تصرفی به رویت شما می رسد. یادداشتی که حقیقتا خواندنی بود و از آن استفاده کردم. قسمت اول: https://eitaa.com/social_theory/1884 قسمت دوم https://eitaa.com/social_theory/1885 قسمت سوم: https://eitaa.com/social_theory/1886 🆔 @social_theory 👇👇👇👇👇
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
دوست عزیزم آقای دکتر حمید ابدی، گاهی یادداشت هایی به غرض رویت و چرخش در فضای مجازی می نویسند، اما از
🔅زنده باد دولتِ بی‌گفتمان 💡آیا از بی‌گفتمانی دولت سیزدهم می‌شود استقبال کرد؟ 🖊حمید ابدی [1 از 3] 🔸دولت سیزدهم را دولتِ بی‌گفتمان می‌دانند و من در این نوشته کوتاه، بنا به دلایلی، در صدد همراهی با «وضعیت بی‌گفتمانی» این دولت هستم. شرایط امروز جهان و ایران را به گونه‌ای می‌یابم و می‌فهمم که اقتضای آن، بی‌گفتمانی است؛ به عبارت دیگر، اگرچه به طور کلّی، بی‌گفتمانی، وضعیت مطلوبی نیست، اما در شرایط کنونی، بی‌گفتمانی مزیّت دولت سیزدهم است. ما چون «دولت‌های گفتمانی» را با تجربه تاریخیِ دولت‌های پنجم تا دوازدهم می‌فهمیم، به خاطر عادات ذهنی ته‌نشین‌شده، قدری با این وضعیت خلاف آمد عادت، غریبه‌ایم و زبان به نقد آن می‌گشاییم. آیا نمی‌توانیم تجربه دولت‌های گفتمانی گذشته را با نظری انتقادی مورد توجّه قرار دهیم؟ 🔹اگر بخواهیم واژه گفتمان را با دقّت و حسّاسیت به کار ببریم، دولت‌ها شاید در بستر یک گفتمان شکل‌یافته، بتوانند به نشر و بسط آن گفتمان کمک کنند، امّا هیچ‌گاه منشا گفتمانی نبوده‌اند. در تجربه تاریخی سه دهه‌ پس از جنگ، مطابق دیدگاه رهبری، تنها دو گفتمان «عدالت‌» و «تولید علم» امکان پذیرش اجتماعی در جمهوری اسلامی را یافته است و از قضا هر دو گفتمان، بیش از آن‌که منشا «دولتی» داشته باشد، منشا «دانشجویی و دانشگاهی» داشت؛ یعنی سرآغاز و نقطه تولّد آن دولت مستقر نبود، اگرچه دولت مستقر در در بسط و تثبیت آن نقش‌آفرینی جدّی داشت. به استثنای این موارد، کدام دولت در جمهوری اسلامی ایران توانست طی یک تجربه هشت ساله، گفتمانی را به اجماع عمومی مردم یا نخبگان ایران برساند؟ در تقسیم کار واقعی شکل‌یافته در جمهوری اسلامی، دولت‌ها گفتمان‌ساز نبوده‌اند و اگر قدمی برای تغییر گفتمان عمومی کشور برداشته‌اند، از عهده چنین کاری بر نیامده‌اند. 🔸«گفتمان‌های دولت‌ساخته»، همواره با ارایه روایتی از نیاز و ضرورت خاصّی را که در یک برهه زمانی در کشور شکل گرفته بود، پاسخ آن نیاز را در شعار و مجموعه‌ای از گزاره‌ها صورت‌بندی کرده‌اند. دولت پنجم، ضرورت و نیاز به سازندگی را در شکل خاصّی از «توسعه تکنوکراتیک» پاسخ داد؛ دولت هفتم، جامعه به تنگ آمده از قفس آهنین تکنوکراسی را به «توسعه سیاسی» و خوانش خاصّی از آزادی فراخواند؛ دولت نهم که در پیِ گفتمان عدالت برآمده بود، در ادامه راه خود (در دولت دهم)، تصوّر می‌کرد می‌تواند با «مکتب ایرانی» شکاف‌های سیاسی و اجتماعی آن روز را التیام بخشد؛ دولت یازدهم در شرایط تحریم اقتصادی که جامعه آن را نشئت‌گرفته از فقدان خرد سیاسی در سیاست خارجی و ستیز با غرب می‌فهمید، خوانش خاصّی از شعار «اعتدال» و «تدبیر» را بر سر دست گرفت؛ این تجربه‌ها اگرچه سطحی از تاثیر بر ریل‌های اداره کشور بر جای گذاشته‌اند، اما هیچ‌یک موفق به استقرار گفتمانی در کشور نشده‌اند. 🔹دولت‌ها همواره در صدد «برساخت» گفتمانی بوده‌اند که در رویارویی با واقعیت جمهوری اسلامی و جامعه ایران، به علت ناسازگاری با بافت جمهوری اسلامی و جامعه ایران، در نهایت با پنجه‌کشیدن به صورت حاکمیت و جامعه ایران و زخمی و خسته شدن خود دولت‌ها فیصله یافته است. ما همواره با دولت‌هایی رو به رو بوده‌ایم که خسته و زخمی و زخم‌زده، صحنه را به دولت بعد واگذار کرده‌اند. البته جمهوری اسلامی راه خود را بر روی مخروبه گفتمان‌های دولت‌ساخته، پیش برده است و شعار اصلی هر دولت را به گونه‌ای استحاله‌ و در خدمت خود به کار گرفته است. سازندگی، آزادی، مردم‌سالاری، عدالت و اعتدال هنوز در متن جمهوری اسلامی حاضرند، امّا نه به معنایی که دولت‌ها در صدد برساخت آن بوده‌اند. 🔸دولت سیزدهم در شرایطی بر سر کار آمد که نوعی سستی و زوال در آرایش سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور پدید آمده و همزمان نشانه‌ها و جوانه‌های نوعی نظم سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جدید ظاهر شده است. وضعیت زمانی بغرنج‌تر می‌شود که توجّه کنیم، نظم سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان پیرامون ایران نیز در سراشیبی زوال قرار گرفته و نشانه‌های نظم جدید ظاهر شده است. فهم این‌که روند تحوّلات و برآیند نیروهای کنشگر صحنه، در ایران و جهان، رو به چه سمتی است، بسیار دشوار شده و دولت سیزدهم در چنین شرایطی «بی‌شعار» و «بی‌گفتمان» به میدان آمده است. در وضعیت امروز ایران و جهان، کسی را سراغ ندارم که ادّعایی در باب اشراف و تسلّط بر روند تحوّلات داشته و یا روایتی عرضه کرده باشد. به جز احتمالات و گمانه‌هایی اجمالی و پراکنده‌، «روایت» پرقدرتی از روند تحوّلات وجود ندارد. این خلا روایت، نه از سر ضعف داده، اطلاعات یا قدرت تحلیل تحلیل‌گران، بلکه از پیچیدگی درک معادله تغییرات حکایت دارد. 🆔 @social_theory ادامه ⬇️⬇️
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
🔅زنده باد دولتِ بی‌گفتمان 💡آیا از بی‌گفتمانی دولت سیزدهم می‌شود استقبال کرد؟ 🖊حمید ابدی [1 از 3] 🔸د
🔅زنده باد دولتِ بی‌گفتمان 💡آیا از بی‌گفتمانی دولت سیزدهم می‌شود استقبال کرد؟ 🖊حمید ابدی [2 از 3] 🔹وضعیت آغاز دولت سیزدهم یک تفاوت اساسی با وضعیت اجتماعی در دولت‌های پیشین دارد. دولت‌های پیشین در بستر یک نیاز و ضرورت جمعی که جامعه ایران آن را احساس می‌کرد، شکل یافتند: نیاز به سازندگی، نیاز به آزادی، نیاز به عدالت، نیاز به عقلانیت. می‌توان پرسید: دولت سیزدهم با چه جامعه‌ای و با چه تمنّایی رو به رو بوده است؟ آیا روایتی از تمنّای جامعه ایران در طلیعه گام دوم انقلاب وجود دارد؟ به نظر می‌رسد، جامعه ایران در سال‌های ابتدایی گام دوم، بی‌آنکه بر روی شعار خاصّی مطالبه‌ای داشته باشد یا نیاز خاصّی را ضروری بداند، اساساً در مورد «آینده و سرنوشت» خود به تردید و پرسش افتاده است. در دولت‌های قبل، ما با چنین وضعیتی رو به رو نبوده‌ایم و انگار آینده مطلوب، با سطحی از اطمینان و به سهولت «قابل دسترسی» می‌نمود. راهِ آینده در دولت‌های قبل، باز و گشوده به نظر می‌رسید و شاید به همین دلیل بود که دولت‌ها با شوقی وافر و زانو‌انی پرتوان برای پای‌نهادن در مسیر تحوّل و اصلاح به میدان می‌آمدند. امّا در دولت سیزدهم، وضعیت ویژه جهان و ایران، اساس آینده را در پرده‌ای از ابهام قرار داده است؛ در دولت‌های قبل، هیچ‌گاه آینده تا این اندازه، ابهام‌آلود و پرسش‌برانگیز به نظر نمی‌رسید. این نه وضعیت دولت سیزدهم که وضعیت جمعی ایرانیان در ابتدای قرن پانزدهم هجری شمسی است. با این وضعیت چگونه می‌شد و می‌توان رو به رو شد؟ آیا برساختِ یک شعار یا یک راه‌برد یا مجموعه‌ای از گزاره‌ها، می‌توانست و می‌تواند راهی باز کند و کاری را پیش ببرد؟ 🔸پرسش‌برانگیزی آینده، امری ملّی در ایران نیست و اختصاص به ایران ندارد. جهان امروز در مورد آینده به تردید افتاده است و دست‌ها و افکار و اندیشه‌ها برای حرف زدن از آینده و ساختن آن، قدری سست شده‌اند و صاحب‌نظران سعی می‌کنند اندکی محتاطانه‌تر در مورد آینده حرف بزنند. اگر دقّت کنیم، نسبت ایران با جهان نیز دست‌خوش تحوّلاتی شده است. بعد از ماجرای سوریه، ماجرایِ برجام و از همه مهم‌تر، بعد از شهادت شهید سلیمانی، انگار دریچه‌ای به سوی دیدن و فهمیدن جهان برای ما ایرانیان باز شده که در سابقه تاریخی ما وجود نداشته است. ما عمدتاً با جهان، از دریچه نوعی شیفتگی یا نوعی غیریت‌انگاری رو به رو بوده‌ایم. امّا به برکت جمهوری اسلامی و حوادث دهه نود شمسی که به آن اشاره شد، و هم‌چنین وضعیت تحوّلات جهانی و افول قدرت آمریکا و در حال تکوین بودن نظم جدید جهانی، انگار برای اوّلین بار، با دولت سیزدهم امکان آن را یافته‌ایم که در ورای شیفتگی و غیریت‌انگاری، جهانی که در آن قرار داریم را بشناسیم. «جهان» در این وضعیت جدید، دیگر «ّبیرونِ» ایران نیست و ما با «ایرانِ در جهان» رو به رو شده‌ایم. «ایرانِ در جهان»، یعنی سرنوشت و آینده ایران با سرنوشت و آینده جهان امروز پیوند خورده است و این وضعیت، فوق روابط بین‌المللی و سیاست خارجی همسو یا ناهمسو با غرب، در دولت‌های پیشین است. 🔹شرایط امروز ایران و جهان به گونه‌ای نیست که با انتخاب یک شعار و مجموعه‌ای از گزاره‌ها، بتوان گفتمانی را در جامعه پمپاژ کرد. وقتی اساس آینده مورد سوال و ابهام واقع شده و جامعه ایران بیش از گذشته، مسائل خود را در پیوند با مسائل جهان می‌بیند، گوشی برای شنیدن راه‌حل‌های دم دستی، مشابه آن‌چه در گفتمان‌های دولت‌ساخته قبلی دنبال می‌شد، وجود ندارد. تازگیِ وضعیتی را که دولت سیزدهم در آن واقع شده است، دریابیم و به آن بیاندیشیم. این وضعیت نوظهور، ایران و مسئله‌های ایران را در شاکله جدیدی پیش روی دولت سیزدهم قرار داده است. دولت سیزدهم به جای دنبال کردن یک «گفتمان سیاسی»، به واسطه شخصیت آقای رییسی، حامل «فرهنگ سیاسی» خاصّی است که امکان مواجه شدن با وضعیت پیچیده‌ای را که به آن اشاره شد، یافته است. 🔸به بیانات رهبری در دیدار با هیئت دولت در سال 1401 که عمدتاً به ستایش و تحسین «فرهنگ سیاسی» دولت سیزدهم اختصاص داشت، با نظری عمیق‌تر بنگریم. در میان ویژگی‌هایی که رهبری برشمردند، به نظرم «زدودن رقابت‌های منفی از روابط بین قوا» و «احتراز از فرافکنی و بهانه‌تراشی» جلوه‌ای ویژه‌ داشت. این دو ویژگی را صرفاً به عنوان ویژگی اخلاقی رئیس‌جمهور و هیئت دولت فرونکاهیم؛ این دو ویژگی، ظرفیت و امکان جدیدی را پیش روی دولت سیزدهم قرار داده است که دولت‌های گفتمانی قبلی فاقد آن بوده‌اند: «رو به رو شدن با واقعیت و پیچیدگی مسائل کشور». این‌که دولت سیزدهم تا چه اندازه در فهم و حل مسئله‌های کشور موفق بوده، در جای دیگری باید مورد بررسی قرار گیرد، امّا می‌توان ادّعا کرد که دولت سیزدهم به عنوان نخستین دولت گام دوم انقلاب، با پیچیدگی مسائل واقعی جمهوری اسلامی مواجه شده است. 🆔 @social_theory ادامه ⬇️⬇️
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
🔅زنده باد دولتِ بی‌گفتمان 💡آیا از بی‌گفتمانی دولت سیزدهم می‌شود استقبال کرد؟ 🖊حمید ابدی [2 از 3] 🔹و
🔅زنده باد دولتِ بی‌گفتمان 💡آیا از بی‌گفتمانی دولت سیزدهم می‌شود استقبال کرد؟ 🖊حمید ابدی [3 از 3] 🔹تمامی دولت‌های گفتمانی، چالش‌های جمهوری اسلامی را در پرتو گفتمانی که برساخته بودند خوانش می‌کردند، نه آن‌گونه که واقعیتِ آن چالش‌ها بود. اغلب گفتمان‌های برساخته ـ چه غیرهمسو و چه همسو با انقلاب ـ فضایی آمیخته از ستیز و رقابت منفی و فرافکنی و بهانه‌تراشی را رقم می‌زد که امکان مواجه شدن با ابعاد پیچیده مسائل را از آن‌ها سلب می‌کرد. تنش سیاسی کاذب که من آن را غیر از سیاست‌ورزی و سیاست‌مداری اصیل می‌فهمم، اجازه نمی‌دهد مسائل آن‌گونه که هستند، خود را بنمایاند. ضرر گفتمان‌های دولت‌ساخته، «زدودن پروا» از دولت‌های قبلی و حاصل آن نوعی «بی‌پروایی» در مواجه شدن با چالش‌های جمهوری اسلامی بود. این بی‌پروایی، اگرچه در ظاهر به راه‌حل‌هایی می‌انجامید که پرطنطنه و قاطع و محکم ارایه می‌شد، اما در مجموع، احساس می‌شد که پیچیدگی‌ها، آن‌گونه که باید، فهم نمی‌شود. در فضای پروپاگاندایی دولت‌های گفتمانی، سروصداها اجازه مواجه شدن با ابعاد گوناگون و پیچیده چالش‌ها را سلب می‌کرد. دولت سیزدهم، امّا، دولتی «بی‌سروصدا» است و ما که گفتمان داشتن دولت‌ها را با سروصدا و هیاهو تجربه کرده‌ایم، قدری در فهم این دولت با دشواری‌‌هایی مواجهیم. 🔸دولت‌های گفتمانی قبلی، بعضاً حاویِ سیاست‌مداران، مدیران و کارشناسان هوشمند و خوش‌فهمی بودند که شاید درکی از پیچیدگی مسئله‌ها برایشان فراهم بود، اما فرهنگ سیاسی حاکم بر دولت ـ با نظر به حیثیت کلّی دولت ـ اجازه نمی‌داد با مسئله‌های جمهوری اسلامی، با همه دقائق و پیچیدگی‌های آن رو به رو شوند. ما می‌توانیم به نحوه صورت‌بندی مسئله‌ها توسط دولت سیزدهم انتقاد داشته باشیم و دولت سیزدهم از این منظر قابل نقد است، امّا به تازگی این فرُم از مواجه شدن توجّه کنیم و به استقبال آن برویم. فرهنگ سیاسی حاکم بر دولت سیزدهم که با نظر به سابقه تاریخی دولت‌های پس از انقلاب، می‌توان آن را بی‌سابقه دانست، شاید بتواند موانع راه ساخت «دولت اسلامی» را از پیش رو بردارد. ایجاد دولت اسلامی نیازمند «نرم‌افزار/نظریه اداره» است که با نظریه‌های آکادمیک متفاوت است و امری در میانه نظر و عمل است. تاسیس چنین نرم‌افزاری تنها در شرایطی امکان‌پذیر می‌شود که فرهنگ سیاسی کشور بستر رو به رو شدن با ابعاد پیچیده مسائل را فراهم نماید. وقتی چنین فرهنگ سیاسی نباشد(هم‌چنان‌که در دولت‌های قبل نبود)، اذهان درگیر تنش‌هایی می‌شود که نتیجه آن غیاب مسئله‌ها است. 🔹دولت سیزدهم «اصول» دارد، اما گفتمانی نساخته و ندارد. دولت سیزدهم، دولتِ گفتمانی نیست و گفتمانی از سنخ دولت‌های گذشته و به سبک آن‌ها را تا کنون ارایه و پمپاژ نکرده و چه خوب که آن‌گونه به میدان نیامده است؛ زنده باد دولت بی‌گفتمان! امّا در عین حال، دولت سیزدهم ظرفیت و امکان «ظهور و تکوین» گفتمان متناسب با شرایط تاریخی را که امروز در آن قرار داریم، داراست. میان تکوین گفتمان با برساخت گفتمان می‌بایست تفاوت قائل شد. برساخت گفتمان، قبل از مواجهه با چالش‌ها، به نحو «پیشینی» انتخاب مشخّصی دارد و با نوعی پمپاژ مصنوعی و پروپاگاندایِ رسانه‌ای همراه است، امّا تکوین گفتمان در حینِ مواجهه عملی با شرایط تاریخی، به صورتی طبیعی شکل می‌گیرد و زبان متناسب با خود را می‌یابد. گفتمان‌های تکوینی در مقایسه با گفتمان‌های برساختی، ظرفیت بیشتری برای تفاهم جمعی و ماندگاری داراست. فراموش نکنیم که گفتمان‌ها را دولت‌ها نمی‌سازند و دولت سیزدهم تنها می‌تواند در تمهید شرایط ایجاد و نشر گفتمان نقش‌آفرینی نماید؛ بنای یک گفتمان را در جایی بیرون از دولت باید جستجو کرد. آیا دولت سیزدهم می‌تواند مسیر تکوین گفتمانِ متناسب با شرایط تاریخی امروز ایران و جهان را به درستی طی کند؟ 🆔 @social_theory
11.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | سومــــین رویـــداد مـــلی اقتصــادی هجـرتِ "خانه سلیمانی" 🔻 ویژه بانوان 🗓️ زمان برگزاری: ۲۲ تا ۲۵ شهریور ماه 📍محل برگزاری: دانشگاه قم ⏳ مهلت ثبت‌نام: تا ۱۰ شهریور ماه 🖥 نشانی ثبت‌نام: 🌐 www.hejrat3.ir 🆔 @khanehsoleimani ❌⚠️❌ من هم با موضوع رویای اجتماعی و ضرورت آن در پیشرفت اجتماعی بانوان در این دوره بحثی خواهم داشت.
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
دوست عزیزم آقای دکتر حمید ابدی، گاهی یادداشت هایی به غرض رویت و چرخش در فضای مجازی می نویسند، اما از
✅یادداشت جناب حمید شب بویی از اساتید خوشفکر موسسه فرهنگ و تمدن توحیدیِ فتوت در استقبال از یادداشت جناب ابدی نوع تقریر امیدوارنه در عین حال واقع بینانه از دولت جمهوری اسلامی و بالاخص دولت سیزدهم، توسط برادر ابدی بسیار ستودنی است و قابل اعتناست و باید لب گزید که امروز سم مهلک رویکردهای انقلابی نداشتن این زاویه دید است. نکته دیگر که به ذهن حقیر میرسد این است که در این تحلیل از یک چیز غفلت شده و توضیح مناسبی برایش صورت نگرفته است و آن عقلانیت دولت هاست. ما تا جایگاه عاقله و نسبت آن با گفتمان سازی روشن نکنیم، نمیتوانیم تبیین دقیقی از اثر گفتمان در دولت ها داشته باشیم. گفتمان معرفتی است که تکرار و زمزمه شدنش بیانگر رقم زدن یک اتمسفری است که تمامی مواجهه ها و برساخت ها را جهت داده و عملا میتوان گفت تنفس خارج از آن اتمسفر معنا ندارد. اینکه احساس کنیم دولت بی گفتمان به معنای این است که او نباید خود را از شریان های اصلی گفتمان سازی به حساب بیاورد، نشان میدهد که در نسبت سنجی گفتمان، عاقله و اذهان مردمی ارتباط واضحی ترسیم نکردیم. اشاره به گفتمان عدالت و علم شد که این گفتمان را هم دانشجویان بالا اورده اند اما توضیح داده نشد که اساسا دانشجو اگر پیشران و افشانه است، عقلانیت نظری و راهبردی ساخت گفتمان و تشخیص گفتمان متناسب صحنه امروز کجاست؟ توضیح داده نشد که جوهره حرکت گفتمان سازها چیست؟ آیا شریان های عقل عملی جامعه دانشجویان اند یا شریان های اصلی به کنش ها و واکنش هایی متصل است که دانشجو در این ساحت ضریب بالایی پیدا میکند. باید دقت کرد ساحت عقل عملی جامعه به پدیده ها و صحنه هایی متصل است که آن پدیده ها معنابخشی و تکرارش برای جامعه ذهنیت سازی میکند و از آن به بعد مواجه با پدیده دیگر، معنایی متفاوت از قبل پیدا خواهد کرد. دولت به معنای یک بازوی اجرایی اگر متصل به عقلانیتی مستقل و انتخاب شده تکیه نداشته باشد یا به گونه ای چینش کند که شکل گیری عاقله برایش میسر نشود یعنی ذهنیت سازی جامعه را هدف نگرفته و اجازه داده در گفتمانی که عقلانیت منفک از او فعال است پدیده ها را معنا بخشی و جهت دهی کند. این غفلت را نباید امری ساده دید و برایش کف و سوت زد بلکه می بایست تحلیل کرد که چرا جبهه انقلاب این سطح از غفلت را به راحتی پذیرفته؟ آیا اینگونه چشم پوشی ها نشان از یک انفعال عمیق ندارد؟ 🆔 @social_theory
عشق بین ایشون و این عروسک کوچک بسیار قدیمی و دیرپاست و هر از چندگاهی در بازی های ایشان در نقشی حاضر می شود. این دفعه که رفته بودم خونوشون، اومده جلوم ایستاده و بدون اینکه حرف بزنه این را جلوم گرفته! بهش میگم عمو این چیه اینجور با خنده و سکوت جلوم گرفتی؟ میگه: حاکم ه! 😂😂😂 🆔 @social_theory
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
دوست عزیزم آقای دکتر حمید ابدی، گاهی یادداشت هایی به غرض رویت و چرخش در فضای مجازی می نویسند، اما از
یادداشت استاد اصغر طاهرزاده
درباره متن اقای دکتر ابدی
👇👇👇👇 راز دشواری فهم دولت سیزدهم با سلام. چه اندازه مسرور شدم از مقاله «زنده باد دولت بی‌گفتان» که جناب آقای دکتر حمید ابدی فرمودند: «آیا از بی‌گفتمانی دولت سیزدهم می‌شود استقبال کرد ؟» حقیقتاً اینکه متذکر میشوند دولت‌های دارای گفتمان چه اندازه از ذات انقلاب اسلامی فاصله داشته‌اند و این بی گفتمانی دولت سیزدهم چه اندازه به ذات انقلاب اسلامی نزدیک است .مرا به یاد این گفته جناب مولوی انداخت که می‌فرماید گر شوم مشغول اشکال و جواب/ تشنگان را کی توانم داد آب در این مقاله بحث در آن شد که چگونه با نظر به تمنای اصیل انقلاب اسلامی میتوانیم انقلاب اسلامی را در این تاریخ دقیق‌تر درک کنیم. فرمودند: آیا روایتی از تمنای جامعه ایران در طلیعه گام دوم انقلاب وجود دارد ؟ و در این رابطه بحث آینده ایران و آینده جهان را به هم پیوند دادند، به خصوص که جهان امروز در مورد آینده به تردید افتاده است و از آن طرف دریچه‌ای به سوی دیدن و فهمیدن جهان برای ما ایرانیان باز شده. آری حقیقتا با دولت سیزدهم امکان آنکه جهان را و آینده آن را ورای شیفتگی نسبت به جهان مدرن بنگریم، نکته مهمی است و حقیقتاً ایران در جهان ،یعنی سرنوشت و آینده ایران با سرنوشت و آینده جهان امروز پیوند خورده و به نظر بنده این است آن حضور تاریخی که در دل انقلاب در حال ظهور بود و ما منتظر آن بودیم. این نکته بسیار مهمی است که دولت سیزدهم به جای دنبال کردن یک گفتمان سیاسی به واسطه شخصیت آقای رئیسی ، حامل فرهنگ سیاسی خاصی است و این به عنوان نخستین دولت گام دومبه حساب می آید البته با پیچیدگی مسائل واقعی جمهوری اسلامی. بنده عنوان مقاله آقای دکتر ابدی را « راز دشواری فهم دولت سیزدهم » گذاشتم که در عین بی سر و صدا بودن مبنایی را به میان آورده است که در واقع ذات انقلاب اسلامی در آن نهفته است و به گفته ایشان گفتمان‌های تکوینی به جای کفتمان های برساختی نشسته است و این همان چیزی است که جهان آینده از طریق انقلاب اسلامی به آن میاندیشد. 🆔 @social_theory
هدایت شده از قلم اقتصادی
🌱 به نام حق ✅ اقتصاد اربعینی! 🔸در انسان‌شناسی اومانیستی و بر مبنای اصالت لذّت و فایده‌گراییِ بنتامی، انسان به‌مثابه یک ماشین منفعت‌طلبِ بیشینه‌سازِ حساب‌گر (لذّت-درد) است که حداکثرسازی لذّت و رفاه مادی نشانه رفتار عقلایی اوست. 🔸در اقتصاد سرمایه‌داری قیمت تمام حرف را در عرضه و تقاضا می‌زند و حداکثرسازی سود و مطلوبیت مطابق با آن معنا می‌شود؛ البته «به شرط ثابت بودن سایر شرایط (ceteris paribus)»!. 🔸این تمام آن چیزی است که ادبیات سرمایه‌داری چند قرن است به خورد دانشجویان و سیاست‌گذران دنیا می‌دهد و بر اقتصاد جهان حکومت می‌کند. 🔹فرهنگ اربعینی قواعد و ساختارهای روتین اقتصاد متعارف را به چالش کشیده است. 🔹قواعد بازار و تجارت، رابطه عرضه و تقاضا و نیز سود و زیان ماهیت و کارکرد متفاوتی به خود گرفته‌اند. 🔹نفع شخصی جای خود را به نفع اجتماعی و ایثار داده است. 🔹در این فرهنگ خدمات اجتماعی فقط وظیفه دولت نیست. 🔹عرضه‌کنندگانی که توان رقابت ندارند از بازار خارج نمی‌شوند. 🔹هدف عرضه‌کننده فقط کسب سود نیست. هدف تقاضاکننده نیز فقط مطلوبیت مادی نیست. 🔹قیمت تمام حرف را نمی‌زند. یعنی سایر شرایط ثابت نیست؛ بلکه مدخلیت بیشتری دارد! 🔹اقتصاد پیوند با فرهنگ دارد؛ ار نوع توحیدی‌اش! ✍️ سیدجواد میرزازاده ✅ @GhalamEghtesadi14