eitaa logo
سلطان نصیر
3.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
446 ویدیو
249 فایل
موضوع کانال: ادیان و عرفان و اسطوره و علوم غریبه و خفیه و ماوراء و نجوم و دشمن شناسی با رویکرد آخرالزمانی و مسئله ظهور حضرت صاحب الامر عجل اللّه آدرس جیمیل ما : 👇 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Soltan313nasir@gmail.com کپی بدون ذکر منبع مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
@soltannasir { پاسخ به سوالات 156 } { سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره و دین 34} { عطارد در نقش وزیر و پایان فرمانروایی شمس 30 } ادامه ...👇 اما حال می خواهیم ماجرا را از جنبهٔ دیگری بررسی نماییم. به یاد دارید که در دروس و تطابق شکل دایرة البروج با اعضای بدن گفته شد که برج میزان به شباهت دارد. و کلیه ها در بدن به مثابه (ترازو) می باشند . همچنین در توضیحات ایزد رشن آمد که : 👈{ ترازوی مینوی را رشن در دست دارد. این ترازوی مینوی هرگز خطا نمی کند و به اندازه سر مویی، نه برای توانگرترین و نه برای درویش ترین مردمان منحرف نمی شود. 👈یوغ ترازویش را سر بر 👈بن البرز و سری بر فراز 👈قله البرز است. } و گفتیم که البرزکوه زرتشتی با کوه قاف در روایات اسلامی مطابقت دارد. ( این مطلب را در ادامه به شما نشان خواهیم داد) و نباید آن را با رشته کوه البرز در خاک ایران اشتباه گرفت. همچنین پیشتر در دروس تصویر نقشه عالم را از منظر مسلمین از کتاب دایره المعارف معرفتنامه برایتان آوردیم. و گفتیم که در تطابق این نقشه درخت سدره و شجره طوبی به مثابه نای و نایژه ها می باشد و لوح محفوظ به مثابه ریه ها و کوه قاف به مثابه روده ها علی الخصوص روده بزرگ می باشد که دور روده کوچک را گرفته است. حال با توجه به این تطبیق ها دقت نمایید که کلیه ها که به مثابه میزان (ترازو) در بدن هستند در کجا قرار گرفته اند? در قسمت خلفی بدن پشت و معده و در پشت قسمت فوقانی روده بزرگ، و مثانه هم در پایین روده بزرگ قرار دارد . اگر را در بدن (عالم صغیر ) کوه قاف یا البرز در نظر بگیریم، و کلیه ها را کفه های ترازو ، این کفه ها بر سر البرز کوه قرار دارد. و بخش دیگر ترازو می باشد که در پایین البرز کوه (کوه قاف) قرار دارد. و سرخ رگ آئورت را که از کنار کلیه ها عبور می نماید. را می توان به مثابه پل چینود دانست. که خون از طریق سرخ رگ کلیوی که از آئورت جدا می شود وارد کلیه ها می شود و پس از تصفیه (مورد داوری قرار گرفتن) توسط سیاه رگ کلیوی به بزرگ سیاهرگ زیرین وارد می شود. تا به بهشت قلب وارد شود. نکته 1: در اساطیر مصری به جای پل چینود، مسیر راه یافتن به تالار حقیقت (داوری) از طریق نیل آسمانی است. و روح مرده توسط زورقی که آنوبیس آن را می راند به تالار حقیقت می رود. دقت نمایید در عالم صغیر (بدن انسان) رگ های خونی که به کلیه ها (برج میزان) می رود به رود نیز تا حدی شبیه می باشند. حال به ماجرا از جنبه دیگری نگاه نماییم . ما بر اساس یافته های علم جدید می دانیم که رودها از قله کوه ها سرچشمه می گیرند . این دانسته را فراموش نماییم. و ماجرا را از جنبه دیگر بنگریم . پیشتر گفته شد که در نظر قدما رودها منشأ آسمانی دارد . و همه کوه های جهان ریشه در کوه قاف دارند. حال با توجه به تطابق عالم صغیر(بدن انسان) و عالم کبیر اگر روده بزرگ را به مثابه کوه و بخشی از روده کوچک را زمین در نظر بگیریم و برآمدگی های روده کوچک را رشته کوه های زمین ، می توان پیوستگی کوه ها و رودها را به یکدیگر در نظر قدما تا حدودی دریافت . بنابراین می توان فهمید که چگونه رود نیل در نظر قدما به آسمانی متصل می شود . همانگونه که مویرگ های پرزهای روده در نهایت به رگ های اصلی بدن متصل می شوند . تمام رودهای مهم نیز در نظر قدما در عالم منشأ آسمانی دارند . بنابراین انتقال ارواح را نیز توسط به تالار حقیقت می توان درک نمود . زیرا آنچه که توسط روده جذب می شود وارد جریان خون می شود و سرانجام ممکن است به کلیه ها نیز وارد شود . البته چنین تطابقی هر چند قابل قبول به نظر می رسد . اما همانگونه که گفته شد با علم جدید و یافته های آن مطابقت ندارد . پیشتر گفتیم که در حدیث معصوم نیز رود منشأ آن در بهشت است. بهشتی که متعلق به ارواح است . و در مغرب است . به هر حال تا هنگامی که مرز عوالم باز نشود و عالم به شکل حقیقی خویش ظاهر نشود . اسرار و شکل عالم به صورت کامل ظاهر نخواهد شد . نکته 2: دقت نمایید گفته شد که در اساطیر گوناگون ایزدان شمس در جایگاه عدالت قرار داشتند . حتی گفته شد که حضرت امیرالمومنین (ع) نیز شمس الله است . و این مسئله را با توجه به جایگاه کوکب شمس در هبوط خویش در برج میزان از منظر نجومی بررسی نمودیم . علاوه بر آنچه گفته شد در اسطوره ها آمده جایگاه ایزد مهر بر بالای کوه البرز قرار دارد ! ( در ادامه در توضیحات البرزکوه خواهیم آورد ) حال جایگاه خورشید بالای کوه البرز باشد در بدن کجا می شود ? چاکرای خورشیدی محل این چاکرا تقریباً در همان نقطه قرار دارد . بنابراین هنگامی که خون وارد کلیه ها می شود . از محل چاکرای خورشیدی در بدن که محل سلطنت خورشید است می گذرد . ادامه دارد ... @soltannasir 🌞☀️🌙🌜🌛🌚🌝
صورت فلکی میزان در آسمان شب @soltannasir
تصویر تطابق شکلی دستگاه ادراری با ترازو و برج میزان . در این تصویر نیز ترازو شکلی معکوس دارد . که به شکل طبیعی نیز تطبیق تا حدی ممکن است . @soltannasir
نقشه عالم به نقل از دایره المعارف معرفتنامه ابراهیم حقی 1195 هجری قمری که در آن کعبه مرکز جهان هست . به جایگاه شجره طوبی و سدره و در های بهشت و لوح و قلم نگاه نمایید . @soltannasir
ادامه .همانگونه که در بدن انسان شجره طوبی (نای و نایژه ها) و بهشت (کیسه های هوایی) و قلم (استخوان جناغ) و لوح محفوظ (ریه ها) در کنار یکدیگر است . در عالم کبیر نیز در کنار یکدیگر میباشند @soltannasir
تصویر تطابق اندام های بدن با نقشه عالم در دایره المعارف معرفتنامه . که روده ها علی الخصوص روده بزرگ به مثابه کوه قاف یا البرز باستانی می باشد . @soltannasir
تصویر و جایگاه کلیه ها( میزان و ترازو ) در بدن که در پشت کبد و معده و روده بزرگ که تقریباً در موازات قسمت فوقانی روده بزرگ یا کوه قاف (البرز ) است . و مثانه در قسمت پایین آن . @soltannasir
تصویر چاکرای خورشیدی در بدن در محلی کمی بالاتر و تقریباً چسبیده به کلیه ها ، محل سلطنت شمس که خون از این محل باید عبور کند تا به کلیه ها وارد شود . @soltannasir
@soltannasir { پاسخ به سوالات 157} {سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره و دین 35} {عطارد در نقش وزیر و پایان فرمانروایی شمس 31} ادامه ...👇 نکته3:ملاحظه نمودید که ایزد سروش در جایگاه عدالت (ترازو) در کنار ایزد مهر و رشن قرار داشت. جایگاه عدالت برج بود که در عالم صغیر معادل کلیه ها است. و یکی از وظایف روزانه ایزد سروش مبارزه با دیو خشم بود. حال در عالم صغیر (جسم انسان) هنگامی که خشمگین می شویم چه اتفاقی می افتد ? فشار خون بالا می رود. ارتباط و کلیه ها چیست? فشار خون برای کلیه ها مضر است و می تواند بدان آسیب برساند. همچنین یکی از وظایف کلیه ها در بدن، تنظیم فشار خون است. بنابراین با توجه به تطابق عالم صغیر و کبیر، همانگونه که در عالم کبیر ایزد سروش با دیو خشم در ستیز است. و جایگاهش در بالای البرزکوه، در جایگاه میزان است. در عالم صغیر (بدن انسان) نیز کلیه ها فشار خون ناشی از را تنظیم می نمایند. همچنین در توضیحات ایزد آمده بود که این ایزد با دیو کُند که باعث کُندی و سستی میشود نیز دشمن است. باید این نکته را مدنظر داشته باشیم که هنگامی که کلیه ها() سالم باشند هورمونی به نام تولید می نمایند که عامل حمل اکسیژن توسط گلبول های قرمز خون می باشد. با کم کاری کلیه ها تولید این نیز کمتر و با از کار افتادن نسبی کلیه ها، تقریباً متوقف میشود. این مسئله باعث می شود که اکسیژن در گلبول های قرمز خون کاهش یابد که باعث خستگی در اندام های ماهیچه ای و مغز میشود. که به نوبه خود باعث بی حالی کُندی و سستی میشود. زیرا شخص همیشه خسته است و احساس خستگی می نماید با وجود آنکه فعالیت جسمانی خاصی انجام نداده است. بنابراین فعالیت درست کلیه ها منجر به عدم احساس خستگی و کسلی میشود. اما از کار افتادن آنها باعث سستی و خستگی و کُندی است. بنابراین همانگونه که در عالم صغیر (جسم انسان) عملکرد درست کلیه ها، با احساس خستگی و سستی در تضاد است. در عالم کبیر نیز ایزد سروش که جایگاهش میزان است با کُندی در حال مبارزه دائمی است. اما حال مدخل کوه را به نقل از کتاب فرهنگ اساطیر ایرانی به تمامی می آوریم :👇 { البرز به اوستایی: harab°r°zaiti؛ فارسی میانه: harburz ؛ در اوستا نام رشته کوهی است افسانه ای. در ادبیات پهلوی این رشته کوه به گرد نیمکره زمین می گردد و نیمکره قابل زیست زمین را از نیمکره زیرین زمین که در آب فرو رفته است، جدا میکند. در ابتدای خلقت بر اثر حمله اهریمن به زمین کوه ها از زمین بیرون آمدند. کوه اصلی کوه البرز بود که هشتصد سال طول کشید تا از زمین به در آمد. دویست سال طول کشید تا به ستاره پایه رسید. دویست سال طول کشید تا به ماه پایه رسید. دویست سال طول کشید تا به خورشید پایه رسید و دویست سال طول کشید تا به منتهی الیه آسمان یا روشنی بیکران رسید. این کوه میان گیهان کشیده شده است. در حالی که پایه آن به آسمان در جایی که جهان را احاطه کرده، پیوسته است. ریشه های این کوه در زیر زمین پراگنده است و آن را به هم پیوسته نگاه می دارد و از این ریشه ها همه کوه های دیگر به تعداد 2244 کوه سر بر می آوردند. در وسط زمین کوه تیرگ که قله البرز است قرار دارد و از آنجا تا به عرش چینود پل کشیده شده که روان ها پس از مرگ در سفر خویش به بهشت یا دوزخ باید از آن بگذرند. ستیغ ارزور، دروازه دوزخ، بر لبه کوه البرز است. بر البرز 180 روزن به سمت خراسان (مشرق) و 180 روزن به سمت خاوران (مغرب) وجود دارد. خورشید هر روز به روزنی در آید و به روزنی غروب کند. بر کنار البرز دریای «فراخکرد» و «پویدیگ» قرار دارند. دو رود مهم «ارنگ» و «وهرود» از البرز سرچشمه می گیرند و گرداگرد زمین راهی می کنند و دوباره به البرز باز می گردند. هوگر بلندترین قله کوه البرز است که بر فراز آن ایزد هوم مسکن دارد و برای مهر قربانی آورد و از همین قله است که رودخانه اردوی أناهید جاری می شود و نیز جم در خانه گوهرین خود بر فراز این قله ایزد اناهید را نیاز می فرستد. نشستنگاه ابرها نیز برفراز البرز است. این کوه افسانه ای محل وقوع اعمال بزرگ و سرنوشت ساز است. اورمزد بر بالای این کوه یزش میکند. خانه هزار ستونی ایزد سروش که از درون خود بخود روشن است و 👈مسکن ایزد مهر بر بالای کوه البرز قرار دارد. 👉سام که از داشتن فرزند سپید موی خود زال آزرده است، فرمان می دهد تا کودک را در دامن کوه البرز رها کنند. سیمرغ که بر فراز کوه البرز لانه دارد زال را به فرزندی می پرورد. کیقباد نیز در کاخی با شکوه بر فراز البرز می زیست. کیکاوس نیز بر بالای البرز هفت خانه ساخت. اهریمن تهمورس را بر فراز این کوه فرو بلعید. ستاره «»(معادل نسر واقع) بر گذرهای کوه البرز نهاده شده تا راه دیوان را ببندد. چمروش مرغ، دشمنان ایران را بر فراز این کوه نابود می کند. } @soltannasir 🌞
شهادت امام حسن عسکری بر حضرت صاحب الامر و قائم آل محمّد و بقیة الله الاعظم و همه شیعیانش تسلیت باد . @Soltannasir 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
@soltannasir { پاسخ به سوالات 158 } { سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره و دین 36} { عطارد در نقش وزیر و پایان فرمانروایی شمس 32} ادامه ...👇 نکته 1: ملاحظه نمودید که مسکن همانگونه که گفته شد بر بالای کوه است . یعنی جایی که در عالم صغیر ما آن را با عنوان چاکرای خورشیدی می شناسیم . اکنون احادیث را از کتاب تفسیر روایی البرهان در ذیل تفسیر آیه 1 سوره مبارکهٔ قاف 👈«ق وَالْقُرْآنِ الْمَجِيدِ ﴿۱﴾ قاف سوگند به قرآن باشكوه» می آوریم : 👇 { 10561/1) شیخ صدوق با سند خود از سفیان بن سعید ثوری روایت کرده است ، که گفت : از امام صادق(ع) دربارهٔ معنای «قٓ» ، سؤال کردند ? فرمود : و اما «قٓ» ، کوهی است که بر زمین احاطه دارد و سبزه بودن آسمان ، از آن بر گرفته شده می باشد و خداوند زمین را به وسیلهٔ آن کوه نگاه می دارد تا اهل خود را فرو نبرد .(به نقل از کتاب معانی الاخبار) 2/10562) . علی بن ابراهیم با سند خود از یحیی بن میسره خثعمی روایت کرده است ، که گفت : از امام باقر (ع) شنیدم که می فرمود : «قٓ» ، کوهی است که بر دنیا احاطه دارد و همانند زُمرّد می باشد و سبز رنگ بودن آسمان ، از آن خواهد بود . ( تفسیر قمی ) 10563/3) سعد بن عبدالله (قمی) با سند خود از یقطین جوالیقی به نقل از فُلفُله ، روایت کرده است ، که گفت : امام باقر (ع) فرمود : به درستی که خداوند متعال دارای کوهی است که بر دنیا احاطه دارد و همانند سبز رنگ می باشد و سبزه بودن آسمان ، از آن کوه خواهد بود و خداوند پشت آن کوه خلقی را آفریده و احکامی را که بر این خلق _ از نماز ، زکات و غیره _ واجب نموده ، بر آن ها 👈واجب ننموده است و آن ها دو نفر مرد از این امت را لعن و نفرین می کنند . (مختصر بصائر الدرجات) 10564/4) همچنین با سند خود از عُبیداللّه بن عبداللّه دهقان روایت کرده است ، که گفت : از امام رضا (ع) شنیدم که می فرمود : به درستی که خداوند را پشت این نُطاق آسمانی یک زبرجد سبز رنگی وجود دارد که آسمان رنگ خود را از آن بر گرفته است . عرضه داشت : چیست ? فرمود : حجاب و پرده است ، که خداوند عزیز و جلیل پشت آن 👈هفتاد هزار جهان دارد ، که ( مخلوق آن جا ) بیش از آدمیان و جنیان می باشند و همهٔ آن ها فلان و فلان را لعنت می کنند . (مختصر بصائر الدرجات و بحارالانوار جلد 57 صفحه 330) پانویس : 👈 «مرحوم مجلسی بعد از نقل حدیث ، گفته است : شاید مقصود از نُطاق کوه هایی باشند که در دید ما هستند و مقصود از زبرجد ، کوه قاف باشد و یا مقصود از نُطاق همان کوه است و مقصود از زبرجد پشت آن کوه خواهد بود ، در نهایه گفته است : نطق جمع نطاق می باشد و نطاق دورنمای یک رشته کوه های بلند و کوتاهی است که تشبیه شده به 👈 که در وسط می بندند . » 10565/5) و در کتاب منهج التحقیق إلی سواء الطریق ، تألیف بعضی از علمای امامیه _ در حدیثی بسیار طولانی _ در رابطه با سؤال امام حسن (مجتبی) از پدر بزرگوارش (ع) ، تا فضائل و کراماتی را که خداوند متعال عطایش نموده ، ارائه دهد . و حدیث ادامه دارد تا جایی که گفته است : سپس (ع) به فرمان داد و حرکت کرد تا به کوه رسید و چون نزدیک آن رسیدیم ، متوجه شدیم که از زمرّد سبز رنگ می باشد و بر روی آن فرشته ای همانند 👈 ( )👉 قرار دارد ، هنگامی که چشم آن فرشته به امیرالمومنین (ع) افتاد ، گفت : سلام بر تو باد ای وصیّ رسول پروردگار جهانیان و خلیفه اش ! آیا به من اجازه می دهی که سخن بگویم ? حضرت جواب سلام او را داد و فرمود : اگر مایل هستی خودت سخن بگو و گرنه من از آن چه می خواهی سؤال کنی ، سخن بگویم ، فرشته گفت : ای امیرالمومنین ! شما خود مطرح نما، حضرت فرمود : اجازه می خواهی تا خضر را زیارت کنی ? فرشته اظهار داشت : بلی ، حضرت فرمود : به تو اجازه دادم ، پس آن فرشته بعد از آن که گفت : « بسم اللّه الرّحمن الرّحیم » ، با سرعت حرکت کرد و ما هم مقدار مختصری بر آن کوه قدم زدیم تا آن فرشته از زیارت (ع) به جایگاه خود بازگشت ، گفت : ای امیرالمؤمنین ! این فرشته به زیارت خضر(ع) نرفت مگر با اجازهٔ شما ?! فرمود سوگند به کسی که آسمان را بدون ستون بالا قرار داده ! اگر هر کدام به خواهند به اندازهٔ یک نفس کشیدن از جای خود حرکت کنند تا من اجازه ندهم ، حرکت نخواهند کرد و موقعیت فرزندم چنین خواهد بود و همچنین بعد از او ،حسین و نُه تن دیگر از فرزندان او ( یکی بعد از دیگری چنین موقعیتی را دارا خواهند بود ) ، که نهمین ایشان (حضرت ) قائم (ع) می باشد . از حضرت سؤال کردیم : اسم فرشته ای که مأمور بر کوه قاف می باشد ، چیست ? فرمود : است ، سپس عرضه داشتیم : ای امیرالمؤمنین ! چگونه هر شب به این مکان می آیی و چگونه باز می گردی ? } ادامه دارد... @soltannasir 🗻🏔⛰🌋