گرچه معصومین ع همواره عارف و قریب به حقیقت هستند. اما معرفت و قرب الهی دارای مراتبی است، که مراتب عالیه آن، در خلوت مناجات و پس از برخی عبادات رخ میدهد.
از این روی پیامبر خاتم ص با اینکه همواره در معرفت و قرب الهی ساکن است، اما فرمود: «گاهی غباری بر دلم مینشیند که روزی هفتاد بار استغفار میکنم».
این غبار و استغفار پس از آن، به جهت رویت حق، در مظاهر کوچکتر است.
اما هنگام عبادت، حق تعالی با تمام مظاهر ریز و درشتش جلوهگر میشود و این ادراک، سبب بروز معارف توحیدی در ادعیه خواهد شد. مانند آنچه در فرازهای پایانی دعای عرفه رخ داده است.
#ر_س
@sooyesama
انسان با فقدان شفاء و اشارات شیخ الرئیس و شرح اشارات خواجه طوسی و فتوحات و فصوص شیخ اکبر محیی الدین و شرح علامه قیصری در فصوص الحکم
و مصباح الانس ابن فناری
و اسفار صدرالمتالهین،
در بیان معارف الهی کتاب و سنت احساس غربت و خلأ میکند.
#علامه_حسنزاده
(هزار و یک کلمه، ج۳، ص ۱۸۴)
#ضرورت_فلسفه
#ضرورت_عرفان_نظری
@sooyesama
در قرن ششم، دو شخصیت با نام شیخ شهاب الدین سهروردی به چشم میخورد.
اولی فیلسوفی اشراقی، و صاحب کتاب «حکمة الاشراق» و برخی آثار فلسفی دیگر است. او به «شیخ شهید» و «شیخ اشراق» شهرت دارد.
دومی صوفی شهیری است که سر سلسله سهروردیه میباشد. او صاحب کتاب «عوارف المعارف» و برخی آثار صوفیانه دیگر است.
#شهابالدین_سهروردی
@sooyesama
مرحوم حاج میرزا جواد آقاى تبریزى معروف (که از بزرگان اولیا و عرفا و مردان صاحبدلِ زمان خودش بوده است)، اوایلى که براى تحصیل وارد نجف شد، با اینکه طلبه بود ولى به شیوه اعیان و اشراف حرکت مىکرد.
نوکرى دنبال سرش بود و پوستینى قیمتى روى دوشش مىانداخت و لباسهاى فاخرى مىپوشید؛ چون از خانواده اعیان و اشراف بود و پدرش در تبریز ملکالتجار بوده یا از خانواده ملکالتجار بودند.
ایشان طلبه و اهل فضل و اهل معنا بود و بعد از آنکه توفیق شامل حال این جوان صالح و مؤمن شد، به درِ خانه عارف معروف آن روزگار، استاد علم اخلاق و معرفت و توحید، مرحوم آخوند ملاحسینقلى همدانى (که در زمان خودش در نجف، مرجع و ملجأ و قبله اهل معنا و اهل دل بوده است و حتّى بزرگان مىرفتند در محضر ایشان مىنشستند و استفاده مىکردند) راهنمایى شد.
روز اولى که مرحوم حاج میرزا جوادآقا، با آن هیئتِ یک طلبه اعیان و اشراف متعین به درس آخوند ملاحسینقلى همدانى مىرود، وقتىکه مىخواهد وارد مجلس درس بشود، آخوند ملاحسینقلى همدانى، از آن جا صدا مىزند که همانجا (یعنى همان دمِ در، روى کفشها) بنشین. حاج میرزا جواد آقا هم همانجا مىنشیند.
البته به او بر مىخورد و احساس اهانت مىکند، اما خودِ این تحمل، تربیت و ریاضت الهى او را پیش مىبرد. جلسات درس را ادامه مىدهد. استاد را (آنچنانکه حق آن استاد بوده) گرامى مىدارد و به مجلس درس او مىرود.
این، شکستن آن منِ متعرضِ فضولِ موجب شرکِ انسانى، در وجود انسان است. این، آن منیت و خودبزرگبینى و خودشیفتگى و براى خود ارزش و مقامى در مقابل حق قایل شدن را از بین مىبرد و او را وارد جادهاى مىکند و به مدارج کمالى مىرساند که مرحوم میرزا جواد آقاى ملکى تبریزى به آن مقامات رسید.
او در زمان حیات خود، قبله اهل معنا بود و امروز قبر آن بزرگوار، محل توجه اهل باطن و اهل معناست.
بنابراین قدم اول، شکستن منِ درونى هر انسانى است که اگر انسان، دائم او را با توجه و تذکر و موعظه و ریاضت (همینطور ریاضتها) پَست و زبون و حقیر نکند، در وجود او رشد خواهد کرد و فرعونى خواهد شد.
#آیتالله_خامنهای
(مقام معظم رهبری؛ ۱۳۶۹/۰۱/۳۰)
#خود_شکنی
#میرزا_جواد_ملکی_تبریزی
@sooyesama
توحید به معنای برقراری وحدت است. خداوند با روحی که در عالم دمیده، کثرات عالم را وحدت بخشیده است.
چنانکه روح بخاری، مولکولها و سلولهای پراکنده را تسخیر کرده و آنها در نظام واحدی به نام بدن، به خدمت میگیرد.
البته روح بخاری، سلولها را ایجاد نمیکند، بلکه سلولهایی که هست را تسخیر مینماید.
اما روحی که خدا در عالم دمیده است، اشیا را پدیدار مینماید. این روح امتداد بیکرانی دارد که اشیا عالم در بستر این امتداد، نمودار میشوند؛ «الم تر الی ربک کیف مد الظل».
روح خدا، همان فیض هستی است که از ناحیه ذات مقدس اشراق و نفخ شده است.
اشیاء عالم، چیزی جز امتداد و فراز و فرود فیض هستی نیستند. فیض هستی جان و متن همه اشیاست، و اشیاء تعین و تموج این فیض.
بنابراین فیض هستی، یا همان روح الهی، مایه وحدت عالم است، و خداوند با نفخ این روح، در عالم وحدت بر قرار نموده است. این توحیدی است که خدا در مقام آفرینش ظاهر ساخته است.
اکنون، آدم کسی است که این توحید در او منعکس شود. یعنی این روح وحدتبخش را مشاهده نماید و کثرات را در او فانی کند.
البته کثرات، فانی در این روح هستند و اساسا با همین فنا خلق شدهاند. اما آدم باید این حقیقت را بیابد تا در شراشر وجودی آدمی منعکس شود.
این انعکاس، به معنای نفخ روح الهی در بنیه آدمی است.
#استاد_محمود_امامی
(با تصرف و تلخیص)
#توحید
#نفخ_روح_عالم
#نفخ_روح_آدم
@sooyesama
شاگرد از راهی دور، به دیدار استاد بزرگ آمده بود تا از حقیقت بپرسد
هنگامیکه به استاد رسید، با شور و شوق از عقاید خود پیرامون حقیقت میگفت.
پس از مدتی، استاد برای شاگرد چای ریخت و آنقدر به چای ریختن ادامه داد تا
فنجان پر شد و چای از آن سرازیر گشت.
شاگرد گفت: مگر نمیبینید که فنجان پر شده و دیگر جا برای چای ندارد؟
استاد پاسخ داد: شما ھم مانند این فنجان از افکار خودتان لبریز ھستید. چطور از من چیزی میخواھید اما به اندازه یک فنجان خالی به من جا نمیدھید.
ارسالی از اعضا
@sooyesama
عارفی ۳۰ سال مرتب استغفار میکرد. مریدی به او گفت: چرا این همه استغفار میکنی؟ ما که از تو گناهی ندیدیم!
جواب داد: سی سال استغفار من به خاطر یک الحمد لله نابجاست!
روزی خبر آوردند بازار بصره آتش گرفته، پرسیدم: حجره من چه؟ گفتند: مال شما نسوخت. گفتم: الحمدلله
معنایش این بود که مال من نسوزد مال مردم مهم نیست! آن الحمدلله از سر خودخواهی بود نه خداخواهی.
#خودخواهی
@sooyesama
امام زمان ع:
قُلُوبُنا اَوْعِیَهٌ لِمَشیَّهِ اللهِ، فَإذا شاءَ شِئْنا
قلوب ما ظرف های مشیّت الهى است. پس هرگاه او بخواهد ما نیز مىخواهیم.
(بحارالأنوار: ج ۵۲، ص ۵۱)
@sooyesama
برخی از دستوراتی که به صورت روزانه باید داشت، چنین است:
۱. همیشه با طهارت باشیم یا با وضو یا غسل یا تیمم یا هر وظیفهای که داریم.
۲. روزی هفتاد مرتبه ذکر استغفار را بگوییم.
۳. خواندن پنج سوره ذیل: سه مرتبه کافرون + سه مرتبه فلق + سه مرتبه ناس + یازده مرتبه توحید + هفت مرتبه قدر. تعداد این پنج سوره را که عرض کردم از معصوم رسیده است.
#استاد_محمود_امامی
#دستورالعمل_روزانه
@sooyesama
امیرالمؤمنین علیه السلام:
مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَدِ انتَهى إلى غايَةِ كُلِّ مَعرِفَةٍ و عِلمٍ.
آنکه خود را بشناسد، به بالاترين قلّه دانش و معرفت رسيده است.
(غرر الحكم، ح 8949)
@sooyesama
حکمت متعالیه، کمال خود را در جمع میان عرفان، برهان، قرآن و وحی جستجو می کند و هر یک را در عین لزوم و استقلال با دیگری می طلبد و با اطمینان به هماهنگی و جزم به عدم اختلاف، همه آنها را گردهم می بیند و در مقام سنجش درونی، اصالت را از آن قرآن می داند و آن دو را در محور وحی، انفکاک ناپذیر مشاهده می کند.
#آیتالله_جوادی_آملی
(فلسفه صدرا، ج۱، ص۲۶)
@sooyesama
به سوی سماء
روزی که با صد شوق به درگاهت آمدم، گفتند: برو، خود را بریز، آنگاه بیا! اکنون سالهاست که درگیر این
در حدیث صحیح آمده است:
«آخر من یشفع، هو ارحم الراحمین»
آخرین شفیع [در روز قیامت]، خداوند ارحم الراحمین است
(ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ج۱، ص۳۷۵ ؛ فیض کاشانی، اصول المعارف، ص۳۳۸)
@sooyesama
تنى چند از اساتید بزرگوار ما رضوان الله تعالى علیهم كه در نجف اشرف از شاگردان نامدار اعجوبه دهر، آیه الله العظمى... حاج سید میرزا على آقاى قاضى تبریزى بودهاند...
این اساتید براى ما از مرحوم قاضى حكایت مىكردند كه آن جناب مىفرمود:
«بعد از مقام عصمت و امامت، در میان رعیت احدى در معارف عرفانى و حقائق نفسانى در حد محیىالدین عربى نیست و كسى به او نمىرسد. و نیز فرمود كه ملاصدرا هر چه دارد از محیىالدین دارد و در كنار سفره او نشسته است»
#علامه_حسنزاده
(دومين يادنامه علامه طباطبائى، ص ۴۱)
#جایگاه_محییالدین
@sooyesama
وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَىٰ فَإِذَا هُمْ قِيَامٌ يَنظُرُونَ (زمر: 68)
امیرمومنان (ع): الهی... فجعلنی ممن نادیته فاجابک و لاحظته فصعق لجلالک (مناجات شعبانیه)
سعدی شیرازی:
چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب
مهرم به جان رسید و به عیوق بر شدم
-----------------------
عَیّوق ستارهای با نور سرخ تابان، که مظهر باران است
-----------------------
#نفخ_صور
#صعق_قیامت
@sooyesam
با سوره مبارکه اخلاص بیشتر مأنوس باش. سوره قدر به ولایت راهنمایی میکند. سوره یس قلب قرآن است. آیه نور،نور می دهد
آیه سخره رفع وساوس نفسانی میکند وهفتاد بار آن در کافی منصوص است.
#علامه_حسنزاده_آملی
@sooyesama
عزیزمن!
هرگاه دلت به التهاب آمد بدان که جانت چیزی را طلب میکند چنانکه وقتی بچه به التهاب در میآید و گریه میکند معلوم است که چیزی میخواهد و تا آن چیز را به دست نیاورد آرام نمیشود
بسیاری از افراد اینگونه مواقع که دلشان میگیرد سعی میکنند به هر طریق ممکنی خود را از غم و اندوهی که نصیبشان شده برهانند...
ممکن است با رفتن به یک باغ و پارک و یا رفتن به خانه دوست و آشنایی آن درد به نوعی تسکین یابد. اما مطمئن باشید که هرگز از این طریق دلتان آرام نخواهد شد. در این حال، دل زمانی آرام میگیرد که به ملکوت عالم اتصال یابد
بدانکه تمام برکات نیز در قبض است نه در بسط
تا به قبض نیفتادید چیزی از ملکوت عالم نمیگیرید...
پس اولا وجود درد و فراهم آمدن قبض در نهاد آدمی لازم است. ثانیا اینکه بتوان از این درد و قبض ایجاد شده نهایت استفاده را کرده و خود را به ملکوت عالم اتصال داد
نه این که با کارهای... پیش پا افتادهای، نفس را از نیاز و احتیاج ذاتی خود به حقائق عالم، غافل ساخته و او را به امور مادون انصراف دهیم که احساس راحتی کند و خیال کند از غم در آمده است.
#استاد_صمدی_آملی
(شرح دروس معرفت نفس، ج۲، ص۱۶۸)
#غم_دل
#روزنه_ملکوت
@sooyesama
ابراهیم (ع) که وارد شد، آتش، گلستان گردید.
عجب مدار!
اگر آتشی بسیار، با ورود ولیای به خرابه جانت، خاموش شود
آیا حکایت وهب نصرانی و زهیر عثمانی را شنیدهای؟!
@sooyesama
امام صادق علیه السلام:
إنَّ السُّجُودَ عَلَى تُرْبَةِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَخْرِقُ الْحُجُبَ السَّبْع
سجده بر تربت اباعبدالله علیه السلام، حجابهای هفتگانه را میشکافد.
(وسائل الشیعة، ج۵، ص۳۳۶)
..................
به معنای «سجده» و «تربت» توجه نمایید
@sooyesama
يک گروهي از چهارمحال و بختياري خدمت مرحوم میرزای شیرازی آمده بودند. یکی از آن ها شروع كرده بود حاضرین که از روسا و خوانين چهار محال و بختياري بودند را معرفی کند.
در بین جمع پيرمرد لاغری بوده که يك عبا روي دوشش بوده و نشسته بود. به ایشان که رسیده بود گفته بود ايشان هم جناب عمان ساماني است.
مرحوم میرزا پرسيده بودند همان شاعر كه راجع به حضرت سيدالشهداء عليهالسلام شعر گفته؟ گفته بودند: بله.
ميرزا فرموده بودند: من ميخواهم در محضر آقايون يك معاملهاي با جناب عُمان ساماني بكنم.
عمان ساماني گفته بود: آقا من چيزي ندارم، فقيرم و مسكين و... ! مرحوم میرزا گفته بودند نه اينطور نیست...
مرحوم میرزا فرموده بودند: من شما را در ثواب درس و بحث هایي كه ميدهم، شريك ميكنم و شما هم ما را در ثواب يكي از آن اشعاري كه براي حضرت سيدالشهداء علیه السلام سروده اید شريك كنيد.
ايشان گفته بودند كه ما آماده هستیم. هر طور شما صلاح ميدانيد.
#استاد_جعفر_ناصری
#عمان_سامانی
@sooyesama
میرزا نورالله عمان سامانی ملقب به «تاج الشعراء» و متخلص به «عمان» از شعرای پرآوازهٔ آیینی است.
وی در سال ۱۲۵۸ ه.ق در سامان به دنیا آمد و به سال ۱۳۲۲ ه.ق در ۶۴ سالگی درگذشت.
نیاکان او همه از پارسیسرایان عصر خود بودهاند. پدرش میرزا عبدالله متخلص به «ذره» مولف «جامعالانساب» و جدش میرزا عبدالواهاب سامانی متخلص به «قطره» و عمویش میرزا لطفالله متخلص به «دریا» همگی از شاعران عهد ناصری بودهاند.
عمان سامانی تحصیلات ابتدائی را در مکتبخانههای محلی فرا گرفت و بعد به اصفهان عزیمت و در مدرسه «نیماورد» و «صدر» وارد شد و سالها نزد آخوند کاشی مشغول کسب علم بود.
عمان، مانند بسیاری از نیاکان خود در سلک تصوّف و عرفان بوده و در زمره ارادتمندان سعادتعلیشاه اصفهانی و ملاسلطان محمّد گنابادی (سلطانعلیشاه) از مشایخ سلسله نعمتاللهیه بود.
از آثار عمان سامانی میتوان به «گنجینة الاسرار»، «مخزن الدرّر»، «معراج نامه» و «دیوان اشعار» اشاره کرد.
در این میان، مثنوی «گنجینة الاسرار» یکی از جالبترین آثار عمان سامانی است، که به اسرار عرفانی واقعه عاشورا اشاره میکند. در این مثنوی نسبتاً کوتاه، نکتههای ظریفی از عشق و عرفان با بیانی هنرمندانه و گرم طرح شده است.
عمان را باید اولین شاعری نام برد که اشعار کربلایی را از قالب سوگ خارج کرد و در قالب حماسی آمیخته به عشق و عرفان ارائه نمود.
طبق برخی نقلها وی از مشایخ عرفان خویش دستورالعملی طلبید تا واقعه عاشورا را مشاهده نماید. پس از این شهود، داستان کربلا را از دیدگاه توحیدی به شعر سرود.
عمان سامانی در اواخر عمر به سامان بازگشت و آثار ارزندهای از خود به یادگار گذاشت. نقل است که پیکر او را در مسجد جامع سامان به خاک سپردند و بعدها بر اساس وصیتش به نجف منتقل و در وادی السلام مدفون گردیده است.
کتاب گرانقدر او «گنجینة الاسرار» با این ابیات آغاز میشود:
کیست این پنهان مرا در جان و تن
کز زبان من همیگوید سخن
این که گوید از لب من راز کیست؟
بنگرید این صاحب آواز کیست؟...
#عمان_سامانی
#سرگذشت
@sooyesama
آیتالله تحریری: استاد ما مرحوم آیت الله وجدانی فخر(ره) نقل میکردند:
بعد از ظهر عاشورایی به قبرستان... رفته بودم که دیدم مرحوم علامه طباطبایی (قدس سره) در گوشهای از قبرستان هستند.
برای عرض ارادت نزدیک شده و عرض سلام و ادب کردم. آن بزرگ (علامه طباطبایی) چند بار از سوز و گداز به من فرمودند: آقای وجدانی! میدانید امروز چه روزی است؟! عرض کردم: بله؛ امروز عاشوراست.
فرمودند: میبینی همه دنیا، موجودات، آسمان، زمین و جمادات همه در حال اشکِ خون ریختن و گریستن بر حضرت سیدالشهدا - علیه السلام - هستند؟!
متعجب شده و دانستم که ایشان خبر از حقایق هستی میدهند. در همین حال، ایشان تصرفی کردند، خم شده و سنگی از زمین برداشتند، با چشمان خودم، در زیر سنگ، خون دیدم!
سپس مرحوم علامه (قدس سره) فرمودند: نه تنها جن و انس، بلکه جمادات نیز در عزای امام حسین - علیه السلام - میگریند.
#عاشورا
#عزای_تکوینی
@sooyesama
همسر فرعون تصميم گرفت که عوض شود. یکی از زنان والاے بهشتی شد.
اما پسر نوح تصميمـی برای عوض شدن نداشت. او غرق شد و مایه عبرت آیندگان گشت.
اولی همسر يڪ طغيانگـر بود
و دومی پسر يڪ پيامبـر
ارسالی از اعضا
@sooyesama
متحيرم و در اين فكرم که چرا بعد از جريان عاشورا زياد خبري از شخصيت حضرت زينب عليها السلام نيست و نقل و گزارشات زيادي در مورد ایشان در دست نيست. تا جایی که حتي در شهادتشان و محل دفنشان هم اختلاف است؟
شايد به اين خاطر بوده كه ديگر ظرف دنيا بعد از قضايای عاشورا براي ارائه شخصيت حضرت زينب علیها السلام كوچك شده بوده كه بخواهد شخصيت حضرت را معرفي كند.
ديگر كسي دستش به گرد پای حضرت هم نرسيد. چون گاهي اين طوري ميشود؛ چنانچه برای حضرت زهرا عليها السلام هم همين طور شد.
#استاد_جعفر_ناصری
#مقام_حضرت_زینب (س)
@sooyesama
پسرم!
خود را که به فطرت الله تخمیر شدهای دریاب و از گرداب سهمگین امواج خودبینی و خودخواهی نجات ده و به سفینه نوح که پرتو ولایت الله است رکوب کن که «من رکب نجی و من تخلف عنها هلک».
پسرم!
کوشش کن در صراط مستقیم، که صراط الله است، ولو لنگلنگان حرکت کنی و حرکات و سکنات قلبی و قالبی را رنگ معنویت و الوهیت دهی.
#امام_خمینی
(آداب الصلاة، ص ۱۲-۱۱)
@sooyesama