eitaa logo
به سوی سماء
950 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
473 ویدیو
38 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم مطالب معرفتی، اخلاقی و گه‌گاه هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
از لقمان حکیم نقل شده است: روزی در کنار کشتزاری از گندم ایستاده بودم. خوشه‌هایی از گندم که از روی تکبر سر برافراشته و خوشه‌های دیگری که از روی تواضع سر به زیر آورده بودند، نظرم را به خود جلب نمودند. هنگامی‌که آنها را لمس کردم، شگفت زده شدم. خوشه‌های سر برافراشته را تهی از دانه و خوشه‌های سر به زیر را پر از دانه‌های گندم یافتم. با خود گفتم: در کشتزار زندگی نیز چه بسیارند سرهایی که بالا رفته‌اند اما در حقیقت خالی‌اند. @sooyesama
به سوی تو می‌آیم... خدایا دردمندم، روحم از شدت درد می‌سوزد، قلبم می‌جوشد، احساسم شعله می‌کشد، و بندبند وجودم از شدت درد صیحه می‌زند. تو مرا در بستر مرگ آسایش بخش... #شهید_چمران #مناجات @sooyesama
دنیا جای عبور است، و دار گذار... این را، شرشر آب در بستر رود، می‌سرود و گریه باران، هنگام وداع با بهار... این عبور تلخ، مقدمه رشد توست و شیرینی‌های جدیدی که در راه است... @sooyesama
مهم‌ترین مراقبات ماه رجب: ۱- ده هزار مرتبه سوره توحید در کل ماه (روزی ۳۳۳)، اگر مشکل بود هزار مرتبه (روزی ۳۳ مرتبه). ۲- استغفار به صیغه‌های مختلف: «استغفر الله الذی لا اله الا هو، وحده لا شریک له و اتوب الیه» + «استغفر الله ذا الجلال و الاکرام من جمیع الذنوب و الآثام» + «استغفر الله الذی لا اله الا هو و أسئله التوبه» + «اللهم اغفر لی و تب علیّ» + «استغفر الله و اتوب الیه». ۳- دو رکعت نماز در هر شب از ماه: در هر رکعت (حمد + ۳کافرون + ۱توحید). پس از سلام دستها را بلند كرده و بگويد: «لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ هُوَ حَيٌّ لا يَمُوتُ بِيَدِهِ اَلْخَيْرُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ وَ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ وَ آلِه»ِ. سپس دستها را به صورت بکشد. ۴- روزه روز اول، سیزده، چهارده، پانزده و آخر ماه. ۵- ۱۰۰ مرتبه: «سبحان الاله الجلیل، سبحان من لا ینبغی التسبیح الا له، سبحان الاعز الاکرم، سبحان من لبس العز و هو له الاهل». بجای روزه روزهای دیگر. ۶- دعاهای ذیل پس از فرایض: یامن ارجوه...+ خاب الوافدون...+ یامن یملک حوائج السائلین... ۷- هزار مرتبه «لا اله الا الله» در کل ماه. منبع: مفاتیح الجنان @sooyesama
«ندای رجب ۱» قال رسول اللّه (ص): «إنَّ اللّهَ تَعالى نَصَبَ فِي السَّماءِ السّابِعَةِ مَلَكا يُقالُ لَهُ الدّاعي. فَإِذا دَخَلَ شَهرُ رَجَبٍ يُنادي ذلِكَ المَلَكُ كُلَّ لَيلَةٍ مِنهُ إلَى الصَّباحِ: طوبى لِلذّاكِرينَ! طوبى لِلطّائِعينَ! و يَقولُ اللّهُ تَعالى: أنا جَليسُ مَن جالَسَني، ومُطيعُ مَن أطاعَني، وغافِرُ مَنِ استَغفَرَني، الشَّهرُ شَهری، وَ العَبدُ عَبدي، وَ الرَّحمَةُ رَحمَتي، فَمَن دَعاني في هذَا الشَّهرِ أجَبتُهُ، و مَن سَأَلَني أعطَيتُهُ، و مَنِ استَهداني هَدَيتُهُ، و جَعَلتُ هذَا الشَّهرَ حَبلاً بَيني و بَينَ عِبادي؛ فَمَنِ اعتَصَمَ بِهِ وَصَلَ إلَيَ». پيامبر خدا (ص): «خداوند متعال، در آسمان هفتم، فرشته‌اى گماشته است كه به آن ، «داعى» مى‌گويند. چون ماه رجب فرا رسد، آن فرشته، هر شبِ آن ماه را تا صبح، ندا مى‌دهد: خوشا بر ذاكران، خوشا بر طاعت كنندگان! خداوند متعال مى‌فرمايد: من، همنشين كسى هستم كه با من همنشين باشد، و مطيع كسى هستم كه اطاعتم كند، و آمرزنده كسى هستم كه از من آمرزش بخواهد. ماه، ماه من است و بنده، بنده من و رحمت، رحمت من. هركه مرا در اين ماه بخوانَد پاسخش مى‌گويم و آنکه از من [چيزى] بخواهد، عطايش مى‌كنم و هركه از من هدايت جويد، راهنمايش باشم. اين ماه را رشته‌اى بين خودم و بندگانم قرار داده‌ام. هركس به اين ريسمان چنگ زند، به من مى‌رسد». (سید بن طاوس، إقبال الأعمال، ج۲، ص۶۲۸) ۱ @sooyesama
ببین! دانه‌های شکر تا با آب یکی نشوند با هم یکی نمی‌شوند، آدم‌ها هم تا با خدا یکی نشوند با هم یکی نمی‌شوند. @sooyesama
رغبت يعني ميل نه آرزو؛ ليلة الرغائب به معناي شب آرزوها نيست بلکه شب رغبت‌ها و گرايش‌ها و مجذوب شدن‌هاست... خداي سبحان جنّاتي دارد كه ما را به آنها ترغيب كرده و براي روح ما هم بهشتي دارد كه ما را به آن هم ترغيب كرده است. در بخش پاياني سوره مباركه «قمر» چنين آمده «إنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنّاتٍ وَنَهَرٍ ٭ فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ»؛ يعني مردان باتقوا بهشتي دارند همين «جَنَّاتٌ تَجْرِيْ مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ» جنت جسم و بدن است و لذايذ مادي... اما يك بهشت ديگري دارد كه آن براي روح ماست... براي جان ماست كه نزد خدا قرار بگيريم. اوساط اهل ايمان، رغبتشان در ليلةالرغائب به «جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ» است و اوحدي از اهل ايمان گذشته از اينكه «جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ» را طالب هستند، «فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ» را هم مورد رغبت و ميل و گرايش و انجذاب خود قرار مي‌دهند. آن‌گاه درباره چنين گروهي گفته مي‌شود: «وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ» هم جنّت بدن است هم جنّت جان است هم لذّت روح است هم لذّت تن است كه ان‌شاءالله در ليلةالرغائب به اين رغبت‌ها بار مي‌يابيم... بنابراين ليلةالرغائب مي‌تواند رغبت‌هاي گوناگون و مراحل فراواني را در پيش‌رو داشته باشد كه ان‌شاءالله در اوّلين شب جمعه ماه پربركت رجب همه شما آن توفيق را داشته باشيد هم به جنّت جسماني برسيد هم به جنّت روحاني. @sooyesama
تا آینه رفتم که بگیرم خبر از خویش دیدم که در آن آینه هم جز تو کسی نیست من در پی خویشم، به تو بر می‌خورم اما آن سان شده‌ام گم، که به من دسترسی نیست #ابتهاج @sooyesama
بذر گیاه باید در خاک قرار گیرد. و در آن فضای تاریک و نمناک، پوسته خود را بشکافد، تا رشد کند. او برای خروج از حالت جمادی و ورود به حالت نباتی، ناگزیر از این اماته و احیاست. آدم نیز برای لقاء خدا، نیازمند به خروج از پوسته بشری و انسانی است؛ یعنی باید «خود» را کنار بگذارد و برای «خدا» باشد. این اماته و احیاء لازم است. انسان در ابتدای أمر، برای «خود» کار می‌کند؛ زیرا خودش را خدا می‌پندارد؛ «أرأیت الذی اتخذ الهه هواه». یا دستکم، خودش را شریک خدا می‌پندارد. این کفر و شرک، زاییده وهم بشر است و بشر برای رشد، باید پوسته وهم را پاره کند و از آن خارج گردد. اینکه در ماه رجب ده‌هزار «قل هو الله» وارد شده، برای همین معناست؛ زیرا توحید، آدم را از پوست وهم خارج می‌کند. ده، عدد تام است، و هزار معادل هشتاد سال که عمر معمولی یک انسان است. ده‌هزار مرتبه یعنی تمام ایام و ظهورات آدمی را توحید فرا بگیرد. (با تصرف و تلخیص) @sooyesama
نگاهت می‌کنم خاموش و خاموشی زبان دارد زبانِ عاشقان چَشم است و چَشم از دل نشان دارد #ابتهاج @sooyesama
دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت. پیرمرد شادمان گوشه‌های دامن را گره زده و می‌رفت و در راه با پرودرگار خود سخن می‌گفت: ای گشاینده گره‌های ناگشوده، گره از گره‌های زندگی ما بگشای... در همین حال، گره‌ای از گره‌هایش باز شد و گندم‌ها به زمین ریخت. او با ناراحتی گفت: من تو را کی گفتم ای یار عزیز کاین گره بگشای و گندم را بریز؟ آن گره را چون نیارستی گشود این گره بگشودنت دیگر چه بود؟! نشست تا گندم‌ها را از زمین جمع کند که در کمال ناباوری دید، دانه‌های گندم بر روی ظرفی از طلا ریخته است! ندا آمد که: تو مبین اندر درختی یا به چاه تو مرا بین که منم مفتاح راه. @sooyesama
زیباترین لحظات حیاتم اوقاتی بود که کاملا یقین داشتم در آغوش مرگ فرو می‌روم و هیچ انتظاری از کسی نداشتم و هیچ آرزویی در سر نمی‌پروراندم. ستارگان آسمان در آن شب صاف، زیبا و آن‌قدر دل انگیز بودند که کمتر نظیر آن را دیده بودم. از اعماق آسمان بلند در دامان سکوت کهکشان عالم چه زمزمه‌های اسرار آمیزی می‌شنیدم. @sooyesama
«افسون چشم مست» وقتی‌که در کهکشان گیسوی پریشانت محو می‌شوم... جز‌ عمق سیاهی چشمانت، هیچ نمی‌یابم... و ستارگان که با پیکان نور، دل شیدایم را نشانه می‌روند. و من با تپش‌های قلب متحیرم، به چشمان تو خیره می‌شوم... آنگاه در جادوی چشمان مستت فرو می‌روم و جز حسن تو نمی‌یابم... کهکشان‌ها، حلقه حلقه در سماع عشق، و نغمه‌ای که همه را تسخیر نموده است؛ زخمهٔ دستان سیمینت بر تار آفرینش، که هِجاهای شیدایی را از سینه تنگ و مشتاقت، آزاد می‌کند... دستگاه ناز، با مضرابی از نیاز، و همین‌طور می‌نوازی... تا حلقه‌های کواکب، در طواف حسن یکتایت پدیدار شوند. هرچه می‌بینم تو تنها هشیار این حلقه‌ای و همه مست و مسحور، در طواف... به ستارگان می‌نگرم... و چشمان تو که در خاموشی مطلق، غزل می‌سرایند... ای حسن مطلق! رازی که در عمق چشمانت نهفته چیست؟! لطیف می‌شوم و به گنجینه پنهان چشمانت سفر می‌کنم... شگفتا... در چشمان تو جز من چیزی نیست. تو از ابتدا خواهان من بودی و نغمه عشقت که جهان را به رقص آورده بود، تنها مرا می‌خواند. مرا از عمق کهکشان‌های دور دست دعوت کردی... تا در چشم مشتاق تو تصویر خویش را به نظاره بنشینم. آه ای یگانه یکتا! جان و دلم فدای تو باد، که سال‌های دراز، با صبوری، منتظر پیدایش من شدی، و با لطف پنهانت مرا تربیت نمودی، تا اکنون که چشم در چشم تو، خود را می‌بینم. و تو نیز، در چشم من، چیزی جز خودت را نخواهی یافت. من حقیقت خویش را در چشم تو می‌یابم. و تو رقیقه خود را در چشم من... افسون عشق، چنانم کرد، که آیینه دیدار تو با خویشتن، شوم. افسونی که از چشمان مستت فرو می‌ریخت و مرا از عمق کهکشان‌های دور دست، به سوی خود، فرا می‌خواند. «مَلَک» عشقت، در تمامی این سال‌ها، «داعی» من بود تا به سویت پر گشایم: رهرو منزل عشقیم و ز سرحد عدم تا به اقلیم وجود این همه راه آمده‌ایم @sooyesama
همه کساني‌که خدمت اهل بيت صلوات الله عليهم اجمعين رسيدند از جهت معرفت، ايمان و ولايت در يک سطح نبودند. گاهي اهل‌بيت (ع) مطالبي را به بعضي از اصحاب می‌فرمودند که اجازه نقل آن را به ديگران نداشتند. از جمله اصحاب سرّ ائمه اطهار صلوات الله عليهم اجمعين جابر بن يزيد جعفي است. از ايشان نقل شده است که: «پنجاه هزار حديث از امام باقر و صادق عليهما السلام شنيده‌ام که اجازه نقل حتي يکي از آن‌ها را هم ندارم». اجمالا از اينگونه روايات می‌توان به دست آورد که هر مطلب حقي را براي هر کسي نبايد گفت چراکه ظرفيت اشخاص متفاوت است. @sooyesama
ذکر و فکر، دو بال سالک است که بوسیله آنها در آسمان معرفت پرواز می‌نماید و بدون آنها نتیجه‌ای برای او انتظار نمی‌رود. #ذکر #فکر @sooyesama
تو آفتاب و جهان جز به جستجوی تو نیست بهار در نظرم غیرِ رنگ و بویِ تو نیست #بيدل_دهلوى @sooyesama
«نی و نای» «نی» نیستی و تهی شدن از خویشتن است. و «نای» دمی که از سینه پر شرر دلدار بر می‌خیزد و در نهاد تهی نی، می‌نشیند. نی، چون نیست، قابل هستی است. اگر بود، قابل چیزی نبود. پُری پذیرای چیزی نیست؛ ظرف، آن چیزی است که خالی است. نیست، بدین معنا که در برابر «نای»، خاموش و تهی است؛ گویی که نیست. اگر «نی» نبود، «نای» متموج نمی‌شد و نغمه‌های شیرین متولد نمی‌ساخت. نیستی «نی»، هستی «نای» را نمودار کرد. و نغمه‌های خوش‌گوار را آشکار نمود. آه ممتدی که از سینه دلدار بر می‌خواست، در نهاد نی، درهم شکست، و تکثیر شد. تا گوش گیتی به ترانه شوق، مترنم شود. نی، بر لب دلدار نشست، تا بی‌واسطه، آهِ برخاسته از درونش را تلقی کند. و از حفره‌های نیستی خویش بگذراند، تا اصوات پدیدار شوند. و ترجمانی از آه ممتد و نای نامحدود حقیقت باشند. هفت حفره که در نی بود، هریک بخشی از نای را پذیرفت و نغمه ویژه‌ای آزاد نمود. چُنان آدم که با هفت مرتبه از نیستی خویش، هفت ساحت از هستی حق را پدیدار کرد. سپس تالیف آن هفت نغمه، با اقسام نامحدود خویش، امتداد آه، را تا انتهای بی‌انتهای آن پوشش داد. آه می‌رفت و تراکیب نغمه‌ها آنرا همراهی می‌نمود؛ همه عالم صدای نغمه اوست که شنید اینچنین صدای دراز آدمی، «نیِ» هستی است که نای وجود را از دو لب حقیقت نوشید، تا مراتب سبعه عالم را آشکار نمود. نیستیِ «نی»، شب تاریکی است، که پذیرای صبح هستی است. این لیل، قابل همه قدرها، و لیلهٔ «القدر» است. و آنگه که نای وجود در منافذ نیستی «نی» نشست، بغض هستی شکست. مروارید اشک، از چشمان شهود بر گونه‌های اشتیاق غلطید و غم تنهایی را شست. ناله‌های «نی»، گره از سینه هستی باز نمود و لب به تبسم گشود. تا سپیدی دندانش آشکار شد و برقی که جهید و بهشت را آفرید. پس راز آشکار شد و نای در شیارهای نی، جلوه‌گر گشت. تا ناله به نغمه، و غم به شادی مبدل گشت. و بهشت پدید آمد؛ تبسم هستی! @sooyesama
تهران، بهشت زهرا، قطعه ۲۴، ردیف ۷۱، شماره ۲۵. دکترای فیزیک پلاسما و سردار جنگ‌های نامنظم، حتی به اندازه یک سنگ مزار، به این دنیا تعلق نداشت. #مزار_شهید_چمران @sooyesama
همه ملائکه، بلکه همه عالم، داعی الی الله هستند. اما آنها داعی به وجوه و ظهورات الله هستند. ملک «داعی»، را داعی گفته‌اند؛ چون به بالاترین مراتب هستی، و ظهور تامِ الله، دعوت می‌نماید. او از فراز آسمان هفتم، ندا می‌دهد و به آنجا دعوت می‌نماید. ده‌هزار «قل هو الله»، استغفار و دیگر اعمالی که در ماه رجب وارد شده، در واقع، اجابت ندای اوست. این عبادات، از عرش عالم نازل شده، و عرشِ آدم را پرورش می‌دهد. (با تصرف و تلخیص) @sooyesama
در مجلس عشاق قراری دگر است وین بادهٔ عشق را خماری دگر است آن علم که در مدرسه حاصل کردند کار دگر است و عشق کاری دگر است #مولوی @sooyesama
با صد هزار جلوه برون آمدی که من با صد هزار دیده تماشا کنم تو را چشمم به صد مجاهده آیینه‌ساز شد تا من به یک مشاهده شیدا کنم تو را #فروغی_بسطامی @sooyesama
حیوانات و اطفال، وقتی‌که نامه پادشاه را می‌بینند، تنها خطوط را ادراک می‌کنند، اما معنا و مقصود نویسنده را نمی‌فهمند؛ یعنی قادر نیستند از خطوط عبور کنند و به معانی دست یابند. اما انسان‌های باسواد معنای خطوط را می‌فهمند. در این صورت، خطوط، حروف و کلمات، رسولان نویسنده‌اند که پیام او را به خواننده می‌رسانند. عالم کتاب حق تعالی است، و مخلوقات، کلمات کتاب الهی هستند. «نبی» کسی است که توانایی خواندن این کلمات را داراست، و از آنها به مقصود حق متعال پی می‌برد. در منظر انبیاء همه مخلوقات رسولان و ملائکه حقیقت‌اند و هریک پیغام ویژه‌ای از حقیقت دارند. انبیاء و پی‌روان حقیقی آنها، قادر به مطالعه کتاب تکوین، و دریافت معانیِ پنهان در کلمات عالم هستند. اما آنان‌که از نور نبوت بی‌بهره‌اند، در خطوط و نقوش کتاب عالم، فرو می‌مانند و پیام‌های الهی را دریافت نمی‌کنند. این‌ها از حقایق هستی بی‌خبرند‌. @sooyesama
من از عهد آدم تو را دوست دارم از آغاز عالم تو را دوست دارم چه شب‌ها من و آسمان تا دم صبح سرودیم نم‌نم، تو را دوست دارم #قیصر_امین‌پور @sooyesama
قل ان الموت الذی تفرون منه، فانه ملاقیکم، ثم تردون الی عالم الغیب و الشهادة، فینبئکم بما کنتم تعملون (جمعه/۸) #مرگ @sooyesama