#حساب_کتاب
" با چشم خودم دیدم؛ باورکن "
▫️ این جمله گواهیست که برای اثبات حرفهایش، ممکن است، به زبان بیاورد؛ درحالیکه ما آنرا نه به چشم دیدهایم و نه از نیّت پشت پردهٔ گویندهٔ آن باخبریم!...
خانم جان، آقاجان؛
درست زمانیکه پای آبروی انسانی در میان است؛ #شک جایز است!
▪️وقتی برای یک لحظه، خودتان را جای آن انسان مظلوم بگذارید که از او در نبودش #بدگویی میشود، بدون اینکه فرصت دفاع از خود را داشته باشد، براحتی میتوانید رفتار بد او را، به خوبی تعبیر کنید و نگذارید تصویرِ خوب یک شخص در اذهان بقیه تخریب شود...
✓ شما با شک خود، علاوه بر اینکه قطع کنندهٔ زنجیرهٔ سرایت این باور به دیگران هستید، به گویندهٔ آن نیز، غیر مستقیم نشان میدهید که علاقهای به شنیدن اینگونه اخبار ندارید!
و پرونده یک آتش همینجا بسته میشود!
#استاد_شجاعی
13.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💡 فرمول طلایی انتقاد از دیگران
💠 استاد #تراشیون
♨️ در اکثر موارد انتقاد کردن از دیگران همراه با دلخوری و ناراحتی است.
✅ در این ویدیو با اشاره به یک روایت زیبا، روش صحیح انتقاد از دیگران را بیان می شود.
#حساب_کتاب
⚠️ هشدار؛ #دروغ نوعی خودکشیست.
☜ همه چیز در ابتدای راه خوب به نظر میرسد، شما برای اولین بار که دروغ میگویید، همه باور میکنند و شاید کارتان با همین دروغ راه بیفتد؛
اما دروغ پشت دروغ، باعث میشود کمی حواس پرت شوید، دیگر یادتان نمیآید کجا چه گفتید و چه قولهایی دادید،
و اینجاست که مشتتان برای بقیه، آهسته آهسته وا میشود... شاید به رویتان نیاورند، اما دیوار اعتماد بین شما و آنها ترک برداشته است ...
درواقع شما با دروغ گفتن، خود را در نگاه عزیزان و اطرافیانتان، به دار تردید میکشید.
حالا دیگر آنها نسبت به دوستت دارمها، مهربانیها، نگرانیها، همدردیها، حرفها، تعهدها، قولها و رفتارهای شما تردید دارند!
و نتیجه؛ هیچکس روی شما حساب نمیکند.
🔥 این خودکشی نیست؟!!....
#استاد_شجاعی
4_5821255087946730799.mp3
2.94M
🔅ثروتمندترین آدم ها❗️
عدهای در قیامت از دیگران فاصلههای نجومی گرفته و به مقامات بسیار بالا میرسند.
بطوریکه رشک برانگیز میشوند!
☜ بقیه سوال میکنند اینان چگونه به چنین جایگاهی رسیدند؟
🔰 #استاد_شجاعی
✨قَالَ كَلَّا ۖ إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ / شعراء ۶۲
این خبر از امام صادق علیهالسلام آمده بود؛
💫درست از همان جایی که امید ندارید ،
نور امیدِ خداوند ، خواهد تابید....
➖همان نقطهای که تو را محکم به سینه میچسباند و از بحبوحهی بلا ، به سلامت رد میکند.
#استاد_شجاعی
16.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تجربه نزدیک به مرگ
✅جوان عراقی را مجبور می کنند به امیر المومنین علیه السلام جسارت کند و قبول نمی کند. او را می کشند و...
🌷مطلب بسیار شنیدنی از روحانی عراقی عامر الزابلی با زیر نویس فارسی
📙نسیمی از ملکوت. اثر گروه شهید هادی
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی
پس از تصادف روح از بدنم خارج شد. بدنم را به بیمارستان بردند.
در آنجا هیچ کس مرا نمیدید. فقط یک خانم جوان بود که متوجه حضور من شد!
جلوتر آمد و گفت تو به دنیا برمیگردی، اما من نمی توانم.
بعد گفت: من مبلغ ۱۷ هزار تومان به کسی بدهکارم و برای همین اینجا گرفتارم.
✅ گفتم مشکلی نیست. من در خانه این مبلغ را دارم.
به چشم برهم زدنی به منزل ما رفتیم. اما هر چه خواستم پول را از داخل کمد بردارم نشد. دست من از داخل پول عبور می کرد!
در خانه فقط یک بچه یکساله متوجه حضور ما شده بود.
آن خانم جوان ناامید شد و رفت و ساعتی بعد روح به بدن من بازگشت...
📙برگرفته از کتاب تقاص. تجربه نزدیک به مرگ. اثر گروه شهید هادی
هرچه مادرم میگفت: دخترم تو ساداتی، در خانواده مذهبی بزرگ شده ای، چرا موهایت را نمی پوشانی؟ چرا اینگونه از خانه بیرون میروی؟ من فقط میخندیدم. فکر میکردم اینگونه آزادتر هستم و راحت.
با اینکه در خانواده ای مذهبی و مدرسه ای دینی درس خوانده بودم، اما هیچ علاقه ای به حجاب نداشتم.
من با بی ایمان ترین خواستگارم در سال ۵۷ ازدواج کردم!
اعتقاد دارم انسان هیچ گاه در یک روال ثابت نمی ماند، من نیز روز به روز بدتر شدم. تا اینکه در مجالس عروسی مختلط به عنوان خواننده دعوت می شدم و...
هر بار مادرم را میدیدم، نصیحت می کرد و می گفت: روزی با این موهای جلوی سرت تو را در جهنم آویزان می کنند و...
من میخندیدم و او را مسخره میکردم.
من با تمام بدی ها فقط یک کار خوب انجام میدادم و آن نمازهایم بود.
تا اینکه یک روز در سال ۷۳ سردرد شدید و سپس مرگ موقت برایم پیش آمد!
من تمام آنچه شنیده بودم و مادرم میگفت را در این تجربه دیدم.
یکباره هیولای بسیار وحشتناکی به سراغم آمد. یک تار موی مرا گرفت و بالای دریای از آتش قرارم داد! مانند کسی که دم موش را میگیرد.
من فقط ناله میکردم. التماس که یک فرصت دیگر به من بدهید.
آن هیولا گناهان مرا نام برد و از زنا صحبت کرد!
گفتم هرگز در عمرم زنا نکردم، اما او گفت: آن زمان که آرایش کردی و معطر و بی حجاب از خانه بیرون آمدی برایت زنا نوشتند...
📙 برگرفته و تلخیص از کتاب تقاص. اثر گروه شهید هادی
10.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تجربه نزدیک به مرگ در زمینه حیا و پوشش فقط مربوط به مسلمانان نیست.
خوب دقت کنید که این دختر فرانسوی در تجربه خود چه چیزهایی مشاهده کرده...
حجاب در تمامی ادیان سفارش شده و فقط دستور اسلام نیست.
❇️❇️❇️❇️❇️
در تجربه نزدیک به مرگ، وقتی اعمال من مرور می شد، صدای وحشتناکی از سمت چپم آمد! صدا شبیه جیغ یک زن بود! نگاه کردم. زنی را دیدم که روی زمین می کشیدند.
زمین حالت سنگلاخ داشت و گویی میخ هایی از زمین بیرون زده بود!
ردی از خون روی زمین مانده بود! باوحشت به این صحنه ها نگاه می کردم.
زن را داخل یک رودخانه انداختند. حرارت این رودخانه و بوی تعفن آن از دور حس می شد.
او جیغ میزد و همینطور با جریان آب مذاب جلو می رفت. کمی دورتر، احساس کردم ارتفاع آب کم شده!
یکبار دیدم حیوانات درنده به این زن حمله کردند و بدن او را تکه تکه کردن و...
با حیرت این صحنهها را نگاه می کردم که بار دیگر بدن او در همان محل قبل، تشکیل شد و همین ماجرا ادامه پیدا کرد.
هر سوالی در ذهن من ایجاد می شد، جوابش را به من می فهماندند.
آری این عذاب زنی مسلمان بود که در دنیا، به بی حجابی و بی حیایی مشهور بود و دستورات خدا برایش اهمیتی نداشت...
مصاحبه با یکی از تجربه گران نزدیک به مرگ در اصفهان. شهریور ۱۴۰۱
در طی سه سال اخیر با بیش از یکصد نفر از تجربه گران نزدیک به مرگ مصاحبه کردیم که علاقه ای به دیده شدن در رسانه ها نداشتند. برخی از تجربه گران مطالب بسیار عجیبی داشتند. این مطالب پس از راستی آزمایی منتشر شده یا می شود.
یکی از آنها می گفت: در ماجرای عمل جراحی، تجربه نزدیک به مرگ برایم پیش آمد و برخی عذاب های برزخی را مشاهده کردم.
یکی از این عذاب ها بوی تعفن وحشتناکی بود که تحمل آن بسیار مشکل بود.
من تا یک هفته پس از بهبودی حالات عجیبی را حس می کردم.
همنشینی با برخی افراد برایم لذت بخش و برخی...
از جمله اینکه وقتی یک خانم بدپوشش یا انسان بی حیا که در مسائل ناموسی، توجهی به دستورات خدا نداشت را مشاهده میکردم، یکباره همان بوی تعفن آزاردهنده را حس می کردم!
برخی از این افراد، آرایش کرده و عطر و ادکلن استفاده کرده بودند، ولی بوی تعفن جهنمی آنها باعث می شد از آنجا فرار کنم!
به خصوص کسانی که غسل واجب به گردن داشته و به دستورات خدا در زمینه حجاب و حیا بی توجه بودند!
📄 مصاحبه تابستان ۱۴۰۱ با یکی از تجربه گران نزدیک به مرگ.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تجربه نزدیک به مرگ یک خانم مسیحی اروپایی که حیا و عفت را رعایت نمی کرد.
او در کاباره فعالیت می کرد و با وجود داشتن همسر، مرتکب کارهای زشت اخلاقی شده و عاقبت سختی را تحمل می کند.
به حضرت عیسی متوسل می شود و قول می دهد...
سه دقیقه از تجربه این خانم مطالب تاثیر گذاری دارد.