#حساب_کتاب
بازی را شوخی نگیرید!
باباجان، مامان جان ؛
بازی، جدیترین فعالیت فرزندتان است، آنرا شوخی نگیرید...
- در درجه اول، شما آینهٔ رفتارهای فرزندتان هستید؛ الگوی خوبی باشید تا رفتار فرزندتان اصلاح شود!
❌ اما ممکن است گاهی او بیرون از چارچوب خانه، رفتارهای ناپسندی بیاموزد؛ مثلاً تمسخر و دست انداختن دیگران!
- کافیست هم قد او کوچک شوید و خیلی هوشمندانه و آگاهانه، مسیر بازی او را به گونهای هدایت کنید که او بیاموزد آن رفتار پسندیده نیست...
▫️این کار چند حُسن دارد؛
ـ هم آنچه را که میخواستید، غیرمستقیم به او آموزش دادهاید؛
ـ هم به او اجازه دادهاید که با ایفای نقش، خلاقیتها و استعدادهای خود را بروز دهد،
ـ و هم کودکتان با احساس امنیت، لحظات شاد و مفرّحی را کنار شما تجربه کردهاست...
▫️بازی میتواند بزرگترین بستر تربیتی شما باشد؛ اگر از آن کمک بگیرید!
علاوه بر این، تلاش شما در قالب همین بازی برای تربیت فرزندتان، نوعی عبادت محسوب میشود، آن را دست کم نگیرید...
#استاد_شجاعی
#حساب_کتاب
☜ من به عیادتش رفتم، اما او ...
من اولین نفر، ازدواجش را تبریک گفتم، اما او...
من چند بار با او تماس گرفتم، اما او...!
❀ خانم جان، آقاجان ؛
- درد، مقدس است؛ زیرا مانند یک آژیر خطر، انسان را از وجود مشکل و یا بیماری باخبر میکند و به او فرصت درمان میدهد...
روح نیز، گاهی بیمار میشود و نیاز به درمان دارد.
💥 اینکه شما در قبال محبتهایتان، محبت دریافت نمیکنید، یا اینکه با وجود خوبیهایتان، دیگران شما را به اصطلاح تحویل نمیگیرند، به شما برمیخورد و تصمیم میگیرید، محبتتان را قطع کنید؛
💥 یعنی شما در " منِ " خود، احساس درد کردید...
اما نگران نباشید؛
برای هر درد، درمانی هست و برای هر زهر، پادزهری!
[ علاج این بیماری، ولخرجی در محبت است!]
محبت کردن بدون #حساب_کتاب علیرغم میل باطنی مان !
دردش را که تحمل کنیم، کم کم ریشههای بیماری قطع میشود ؛
شبیه خدا رحمان میشویم ، آنوقت بدون مهربانی، نمیتوانیم زندگی کنیم.
#استاد_شجاعی
#حساب_کتاب
💥شنیدی فلانی پشت سرت چی گفت؟
و شما با گفتن همین جملات، چند ورود ممنوع را تا انتها رفتید⛔️...
- شاید او در آن لحظه عصبانی بوده و حرفی زده! از کجا معلوم که الان از حرفهایش پشیمان نشده باشد!
و شما آنچه را که شنیده بودید با همان حرارت انتقال دادید و ناخواسته، آتش بیار معرکه شُدید...
•← گاهی باید شبیه آتشنشان، شعله های خشم را در همان ابتدا خاموش کرد تا به جان انسان دیگری سرایت نکند!
- شاید قصد شما این بوده که او را از آنچه پشت سرش اتفاق افتاده، آگاه کنید؛ اما به چه قیمتی؟!...
به قیمت کاشتن بذر کینه در قلب یک انسان؟
✓ بهتر است به راه حلی فکر کنید که؛ هم رابطهٔ دو دوست را اصلاح میکند،
هم توشهای برای سفر به آخرت است،
و از همه مهمتر، #لبخند_خدا را دربردارد☀️.
#استاد_شجاعی
#حساب_کتاب
💥" بالاخره مچت را گرفتم" ...
- مچگیریِ شما، آغاز باختِ شماست نه فرد خطاکار ...
زیرا از میان تمام راهحلها، راهی را انتخاب کردهاید که جاده را برای تکرار خطای او باز میکند!
- شما با این کار به او ثابت کردهاید که حساب و کتاب خطاهایش را دارید و قبح خطایش را براحتی ریختهاید!
خانم جان ، آقاجان!...
گاهی باید چشمها را بر هم گذاشت و خود را به ندیدن و نشنیدن زد، تا به راهکار بهتری رسید.
▫️ "ندیدن، نشنیدن و برو نیاوردن "
هم فرصتی است برای شما، تا شبیه خدا شوید!
و هم فرصتی است برای او، تا نتیجهی اشتباهش را ببیند و طعم تلخش، تا ابد مانع بازگشتش بسمت خطا گردد!
✓ فقط کافیست هوشمندانه موقعیتهای مهم "تغافل" را تشخیص دهید!
#استاد_شجاعی
#حساب_کتاب
جملاتی از جنس یخ ....
خانم جان، آقا جان!
در طول روز چند بار توی ذوق اطرافیان خود میزنید؟...
ـ همان موقع که همسرتان پیامکی میفرستد و شما میگویید: شنیده بودم، تکراری بود!
ـ همکارتان داستانی با ذوق نقل میکند و میگویید:خودم میدانستم!
ـ دوستتان هدیهای میخـرد، میگویید: خودم عین همین را داشتم،
ـ فرزندتان شیرینکاری میکند، میگویید: خودت را لوس نکن...
💥اینها عکس العملهای سردیست که اگر تکرار شود خطرناک است...
از کودکی ما را از آتش ترساندهاند، درحالیکه از یخ بودن هم باید ترسید.
▫️سردی کلام و رفتار، حرارتِ محبت و عشق را، از ارتباط ما با عزیزانمان میگیرد...
زیرک باشیم؛ فرق است بین تمام چیزهایی که قبلا شنیدهای و اکنون عزیزانت آنرا "برای تو" تکرار میکنند...
آن بخش از #محبت که در این جملات پنهان شده، اینبار فقط "برای تو" ست!
#استاد_شجاعی
#حساب_کتاب
" کار من بود، دستم خورد، ببخشید..."
- کودکتان این را زمانی به زبان آورد که گلدان شیشهای که دوستش داشتید را، سهواً شکسته بود...
و شما در حالی فریاد کشیدید؛ که نه چشمتان معصومیتش را دید و نه گوشتان صدق در گفتارش را شنید!
شما با این کار، اولین خشت از دیوار اعتمادی، که بنا بود دیگران در آینده به آن تکیه کنند را کج گذاشتید...
خوب میدانید، هیچکس به دیوار کج تکیه نمیکند!
▪️خشت اول همان باوریست که به اشتباه در او شکل گرفت؛
حالا فرزندتان در همین زمان کوتاه، از عکسالعمل شما میآموزد که با بیان حقیقت، سرزنش، تنبیه و تحقیر میشود،
او با این تجربه، دیگر نه تنها حقیقت را بیان نمیکند بلکه در ذهنش جستجو میکند که اشتباهش را به گردن چه کسی بیندازد، طبیعیتر است!
▪️پدر و مادر عزیز؛
شاید این آخرین جملهٔ صادقانهای باشد که از زبان كودکتان شنیدید!
حالا کدام یک دوستداشتنیتر هستند؟!..
گلدانی که شکست!
یا روحِ معصومی، که حالا پایش به بیراههٔ دروغ باز شده؟!
#استاد_شجاعی
#حساب_کتاب
باز هم از کوره در رفتم! 😖
▪️داستانِ در رفتن از کوره، از آنجا آغاز میشود که حرفها و رفتارهای دیگران به مذاق ما خوش نمیآید!
- حالا به فرض در خوشبینانه ترین حالت، حق با شماست، لباسی که میخواستید بپوشید اتو شده نبود، آن اتومبیل ورود ممنوع آمد، شخصی ناخواسته در شلوغی پیاده رو به شما تنه زد و....
- و شما در همه این حالتها از کوره در رفتید و با همین توجیه که #حق با شماست، اولین جرقه را زدید و حریقی به راه انداختید که جان شما، اولین طعمهٔ آن بود...
کاش وقتی آتش خشم در وجودتان روشن شد، شبیه انسان درحال سوختن، ناشیانه عمل نمیکردید، و نمیدویدید⛔️...
شما به جای اینکه آتش خشم را در همان نطفه خفه کنید، داد و فریاد به راه انداختید و این آتش را به جانِ چند نفر دیگر انداختید، و حالا آثار سوختگی باقیست!
دلی شکسته شده، حرمتی ریخته شده و دیگر انسانها پیش شما احساس امنیت نمیکنند.
مهار آتش خشم؛ مهارت میخواهد و برای کسب آن، باید تمرین کرد...
#استاد_شجاعی
#حساب_کتاب
- او ازدواج کرد، من هنـــوز ...
- او صاحب خانه شد، من هنــــوز ...
- او صاحب کمالات معنوی شد، من هنـــوز ....
- او مورد توجه پدر و مادرم، معلّمم، استادم قرار گرفت، ... 💥 من هنـــوز ....
و دهها سؤال دیگر که با آمدنشان هم آرامش از ذهن و قلبت رخت می بندد و هم تو را به همنشینی ناامن برای دیگران ، تبدیل میکند...
✘ چشم دوختن به نعمتهای دیگران (که فقط زرق و برق دنیایند برای امتحان آدمی)، دیگر چشمی برای دیدن داشتههای خودت باقی نمیگذارد و تو ناخواسته در درّهای بنام #کفر (ناسپاسی) سقوط میکنی!
✓ کافیست قدری حساب کتاب کنی تا ببینی داشتههای دیگران نه تنها از سهم تو کم نمیکند، بلکه آن زمانی که برایشان خوشحال شدی، روحت قد میکشد و وسعت مییابد!
💥#حسادت ، شاخهای از کفر است!
مراقب باشیم با حسادتِ خودمان مدارا نکنیم!
جراحیاش کنیم!
#استاد_شجاعی
#حساب_کتاب
🔍 چی گفت؟... کِی اومد؟... با کی اومد؟
چی پوشیده بود؟... برای چی اومده بود؟... و....
اینها سادهترین نمونه سوالاتی است که ذهنِ شما را به سرک کشیدن در حرفها، رفتار و زندگی دیگران عادت میدهد؛ چیزهایی که شاید آنها دوست نداشته باشند برملا شود!
💥اسم این علاقهٔ شما به پیگیری خبرهای ریز و درشت زندگی افراد، بیماری نگرانکنندهی "تجسس" است.
※ خانم جان، آقا جان؛
ما موظفیم، برای ورودیهای ذهن و خیال خود، ورود ممنوعهایی تعریف کنیم ؛ تا حریم رفت و آمد افکارمان را مشخص کند.
باور کنیم که گاهی، بیخبری، تماماً خوشخبریست...
#حساب_کتاب
🔥 چقدر حالِ بدیاست ... این بحثهای جهنّمی؛
که تا فامیل یا دوستان دور هم جمع میشوند؛ چند نفری شروع میکنند به بحثهای #سیاسی و #اعتقادی !
- یا با حالت طعنه، به روح کسی که در جمع با آنان همعقیده نیست؛ چنگال میکشند!
▫️خانه، دورهمی و یا اجتماع مؤمنین، باید محل سکون و آرامشگیریِ اعضاء باشد؛
✗ نه محلّ بحثهایی که هیچ کدام از ما، نه در اثبات و نه ردّش، تأثیری نداشته و نخواهیم داشت...
※ این وظیفهی ماست که ، با "تغافل و تجاهل" و عدم شرکت در چنین مباحثههایی، به روح خود و اطرافیانمان، نجاساتی غیرقابل جبران، وارد نکنیم.
#حساب_کتاب
" با چشم خودم دیدم؛ باورکن "
▫️ این جمله گواهیست که برای اثبات حرفهایش، ممکن است، به زبان بیاورد؛ درحالیکه ما آنرا نه به چشم دیدهایم و نه از نیّت پشت پردهٔ گویندهٔ آن باخبریم!...
خانم جان، آقاجان؛
درست زمانیکه پای آبروی انسانی در میان است؛ #شک جایز است!
▪️وقتی برای یک لحظه، خودتان را جای آن انسان مظلوم بگذارید که از او در نبودش #بدگویی میشود، بدون اینکه فرصت دفاع از خود را داشته باشد، براحتی میتوانید رفتار بد او را، به خوبی تعبیر کنید و نگذارید تصویرِ خوب یک شخص در اذهان بقیه تخریب شود...
✓ شما با شک خود، علاوه بر اینکه قطع کنندهٔ زنجیرهٔ سرایت این باور به دیگران هستید، به گویندهٔ آن نیز، غیر مستقیم نشان میدهید که علاقهای به شنیدن اینگونه اخبار ندارید!
و پرونده یک آتش همینجا بسته میشود!
استاد_شجاعی
#حساب_کتاب
"نباید فکر کند کم آوردهام"
⚡️مگر زندگی میدان جنگ است یا دیگران دشمن شمایند که اینگونه مقابلشان با تمام قــوا میایستید و با کمال بیانصافی آنچه در ذهن دارید با اسلحهٔ زبان به سمتشان نشانه میگیرید؟!...
فقط با این منطق که "کم نیاورده" و پیروز میدان باشید؛ حتی اگر حق با شما نباشد!
آقاجان، خانم جان !
- منطق خدا، با منطق شما فرق میکند!
در منطق خدا، برای رشد و قد کشیدن، باید بشکنیم؛ درست شبیه گیاهی که برای قلمه زدن از ساقه میشکند تا ریشهای جدید بزند...
-در منطق خدا، کسی پیروز میدان جدال است، که زبان به دهان میگیرد و آتشها را خاموش میکند!
و کسی "کم میآورد" که؛ سعی میکند ثابت کند حق با اوست ...
- در منطق خدا ؛
شاید همان وقت، نه...
اما، بعد از زمانی، همه به چشم میبینند، نه تنها کم نیاوردهاید؛ بلکه قد کشیدهاید.
#استاد_شجاعی