eitaa logo
🏴سرای شعر محتشم🏴
490 دنبال‌کننده
6 عکس
4 ویدیو
11 فایل
📍کانال شعر حضرات معصومین علیهم صلوات الله ❤️امام صادق علیه السلام:❤️ ✍️ من قال فینا بیت شعر بنی الله له بیتا فی الجنه هر کس در راه ما و برای ما یک بیت شعر بسراید، خداوند برای او خانه ای در بهشت، بنا می کند. 📔وسائل الشیعه @stayashura99 ۱۴۰۲/۰۳/۲۳
مشاهده در ایتا
دانلود
هر چقدر گریه کنم سیر نمیشم، حسین جانم من چجوری از غم تو پیر نمیشم، حسین جانم (حلالم کن اگه از غم تشنگی تو نمردم حلالم کن اگه جونمو پای غمت نیاوردم)۲ حلالم کن، آقا جانم عزیزالله، یا ثارالله... اسم تو رو میگه دلم هر ضربان، حسین جانم ذکر لب سینه‌زنا هر دو جهان، حسین جانم حسین جانم الهی که خدا تو رو ازم نگیره حسین جانم هر کسی که نمی‌خواد تو رو بره بمیره حسین جانم، یا ثارالله عزیزالله، یا ثارالله... @stayashura313
ای گل چه زود دست خزان کرد پرپرت رفتی و رفت خنده ز لب های خواهرت هرکس که دید رأس تو بر روي نیزه‌هاست آهی کشید و گفت که بیچاره مادرت تا بیش‌تر به گریه‌ی من خنده سر دهند آورده‌اند محمل من را برابرت از دوش نیزه‌دار تو فهمید کاروان خون می‌چکد هنوز ز رگ‌های حنجرت یک تیر بوسه‌ات زد و شد روز من سیاه حالا چه کرد بین سفر نیزه با سرت هرگز نمی‌رود ز خیال من این سه داغ رنگ پدر... گلوی تو... لبخند آخرت (حسن لطفي) @stayashura313
چه بهتر است ببخشم به لطف و احسانم چگونه جسم ضعیف تو را بسوزانم؟ اگر تو خالق خود را خدا نمی‌دانی منم خدا و تو را عبد خویش می‌دانم شرار قهر مرا آب بحر، کافی نیست مگر ز اشک تو آبی بر آن بیفشانم تو غافلی و مرا لحظـه‌ای نمی‌خوانی بیا منم که تو را سوی خویش می‌خوانم هزاربار شدم از تو خشمگین امّا تو کیستی که ز تو انتقام بستانم؟ به عزتم قسم ار سوی من بیایی باز تو را ز لطف در آغوش خویش بنشانم ز بس که اشک تو را دوست دارم، از رحمت بلا دهم که تو را لحظـه‌ای بگریانم هزار بار گنه کرده‌ای بیا یک‌بار بگو:اله من العفو من پشیمانم ز سال‌ها گنهت بگذرم به یک العفو ببخشم و به تو ثابت کنم که رحمانم اگرچه از همه آلوده‌تر بوَد «میثم» به ذات اقدسم او را ز در نمی‌رانم شاعر: استاد غلامرضا سازگار @stayashura313
آخه مگه من مادر چند تا پسرم نمی‌دونه هیچ‌کس که چی اومد به سرم بهار زندگیم و روبه خزون کشیدن غنچهء قلبمو از وسط ساقه چیدن بعد تو کاش منم بمیرم بی تو از این زمونه سیرم از کنارت جایی نمیرم زیر نیزه براسر تو، زبون می‌گیرم لالا علی اصغر مادر شبیه یه قرآن بودی روی دست بابات تو دلـمه مادر هنـــوز عطر نفـــسات خدا نیاره هیـچ‌کس این‌قـــده نـــاامـــید شه گلشْ رو دست باباش جلو چشاش شهید شه چشاتو بستی علی جونم خوابیدی رو نیـزه گمونم دیگه رفته تــاب و توونم برا دل خودم یه گوشه، روضه می‌خونم لالا علی اصغر مادر همیشه برام آرزو بود حرف زدنت ولی حالا برام چی مونده از بدنت نمی‌شه باورم که تو رو ازم گرفتن حالا که نیستی پیشم، چیزی نمونده از من الهی مادرت بمیره، خنده‌هاتو یادم نمیره حالا که دار بارون می‌گیره مادرت از غمت عزیزم داره می‌میره لالا علی اصغر مادر @stayashura313
چشم آلوده کجا، دیدن دلدار کجا دل سرگشته کجا وصف رخ یار کجا قصه ی عشق من و زلف تو دیدن دارد نرگس مست کجا همدمی خار کجا سرّ عاشق شدنم لطف طبیبانه توست ور نه عشق تو کجا این دل بیمار کجا منّتی بود نهادی که خریدی ما را رو سیه برده کجا میل خریدار کجا هر کسی را که پسندی بشود خادم تو خدمت شاه کجا نوکر سربار کجا کاش در نافله ات نام مرا هم ببری که دعای تو کجا عبد گنهکار کجا مِهر من گر که فتد در دل تو می فهمم شهد دیدار کجا دوریِ از یار کجا به خدا چون دل زهرا نگران است دلم یک شه تشنه لب و لشگر بسیار کجا کاش زینب نرسد کوفه بدون تو حسین زینب خسته کجا کوچه و بازار کجا یاد گیسوی رقیه جگرم می سوزد دست عباس کجا پنجه ی اغیار کجا @stayashura313
یارالی علی قرص قمر رباب، ای گل پسر رباب کوچیکه سرت اما شدی سایه سر رباب شیرخوارِ یلِ رباب، قندِ عسلِ رباب رو نیزه نشستن بهتره یا بغل رباب؟ یارالی علی، آب آزاد شده، جات خالی علی یارالی علی، رو نیزه چرا بی‌حالی علی @stayashura313
چه‌سخته، توی‌خونه از محرمت رو بگیری چه‌سخته، جوون‌باشی و دست‌به‌پهلو بگیری چه سخته، که جارو با این زخم بازو بگیری، چه سخته می‌دونم، توونی تو بازوت نداری می‌دونم، شده زخم این سینه کاری می‌دونم‌، می‌خوای دیگه تنهام بزاری یازهرا ۳ بلند شو‌، ببین غربت شیر بدر و حنین و بلند شو، بغل کن عزیزم حسن با حسین و بلند شو، بزن شونه باز گیسوی زینبین و بلند شو چی میشه، به درد دل من دوا شی چی میشه‌، که مثل‌قدیم روبرا شی چی میشه، بگی یاعلی از جا پاشی تو باشی‌، ندارم دیگه غصه تو سینه زهرا تو باشی، برام زندگی خیلی شیرینه زهرا تو باشی، همه حاجتم از خدا اینه زهرا تو باشی نباشی، همه دنیا واسم عذابه نباشی ، سلام علی بی جوابه نباشی، شروع غم بوترابه یه روزی، می‌بینیم با هم کربلای حسین و یه روزی، میاد می‌شنویم ناله‌های حسین‌و یه روزی، آتیش می‌زنن خیمه‌های حسین‌و یه روزی می‌بینیم ،که از تشنگی رفته از حال می‌بینیم، که افتاده تنها تو گودال می بینیم‌، حسینم تنش گشته پامال @stayashura313
به نام نامی حیدر قلم به دست شدم علی شراب طهوراست، من که مست شدم تبارکَ و تعالی، زنیست هست شدم خدا پرست شدم تا علی پرست شدم میان این دو پرستش هنوز حیرانم گهی به سجده ام این می‌کشد گهی آنم بشر که قدرت فهمیدنش همین قدَر است چگونه فرض کند مرتضی علی بشر است؟ نه ممکن است نه واجب، علی کسی دگر است مسلّم است خدا نیست از بشر که سر است به عجز خم شو زانو بزن در این درگاه بگو که اشهد انّ علی ولی الله به ما نگیر امیرا ! که کفرمان به لب است جنون شاعری است و کنایه از ادب است به هرجهت کمی اغراق نیز مستحب است چقدر نام علی در دهان ما رطب است سه هو کشیدم و رفتم به عالم بالا هو العلی و هو العالی و هو الاعلا من آتشم که نگیرد دلم قرار از تو مسلّم است که لا یُمکِنُ الفِرار از تو به جز نگاه نداریم انتظار از تو مرا بکش که بمانم به یاد گار از تو شهید گوشه چشمت تلف نخواهد شد بهشت هم ببرندم نجف نخواهد شد نه حِمیَری، نه کُمیتم نه دعبلم، اینم فقط پر است زعشق علی مضامینم به غیر ساقی کوثر نپرس از دینم خلاصه کورم و غیر از علی نمی‌بینم که سرّ عاشقی ام پیش مرتضی علنی است بگو که کور تو مشتاق " مَن یَمت یَرنی "است چقدر تا بشناسم تو را زمان برداشت مگر که عشق تو را ساده می‌توان برداشت خدا که پیش تو سد های آسمان برداشت " تو را به بام فلک برد و نردبان برداشت " نخواست در قد و اندازه بشر باشی اراده کرد که از کائنات سر باشی چه محشری است که، قُد دَلّ ذاته بالذّات هُوَ الشّفیع ُ بِحقٍ، بعَرصة ِالعَرَصات خوشیم ما به همین، فی حیاتنا و ممات بگیر دامن " شمسُ الضُّحاء فی الظلمات که حیدر است دو عالم کلید باب نجات " به طاق ابروی مردانه علی " صلوات خدا بدون علی مسجدالحرام نداشت بقای کعبه بدون علی دوام نداشت علی نبود که بتخانه احترام نداشت طواف سنگ و گل این قدر ازدحام نداشت به پاس مقدم حیدر حرم مطهر گشت علی که شد متولد در آن، ورق برگشت گرفت خاک، زنعلین بو تراب شرف خدا برای همین ریخت، دُر به پای نجف کسی که خاک رهش نیست عمر کرده تلف قیامتی است که " لا یُدرَک و لا یوصَف جهان و هر چه در آن است نیست قابل او زبان ناطقه لال است در فضائل او زمین که نقطه کوری در آسمان علی است فلک چراغ شبستان آستان علی است ملک سه نوبته نهج البلاغه خوان علی است قلم گرسنه یک خطبة البیان علی است و عنده کلماتی که ما نمی‌دانیم علی پر از کلماتی که ما نمی‌دانیم گشود یک تنه راه نجات را حیدر سپرد دست پیمبر برات را حیدر شبی که برد دل کائنات را حیدر شکست پشت هبل های لات را حیدر به خواب رفت و بر آشفت خواب گیتی را بنازم آن جگر لیلةُ المَبیتی را به عزم حمله اگر ذوالفقار بر خیزد سر است و دست، که در کارزار می‌ریزد که زَهره دارد با مرتضی در آویزد ؟ ببین که تیغ به دست علی است یا ایزد ؟ چنان به روز احد ذوالفقار هو هو زد که در مقابل او مرگ نیز زانو زد کشید روز ازل تا کمان ابرو را تمام عرش گرفتند ذ کر یا هو را بکِش به خاک سر کوی مرتضی رو را علی است آن که ملک سجده می‌کند او را همین که نام علی را به عرش می‌بردند پیمبران اولو العزم غبطه می‌خوردند دعا به نام علی مستجاب بر می‌گشت همیشه با نظر بوتراب بر می‌گشت علی که ماه زکویش خراب بر می‌گشت به یک اشاره او آفتاب بر می‌گشت چنان کشیده عبای عبو دیت بر دوش که در نماز علی تیر می‌رود از هوش به گوش ما چه پیامی گذاشت روز غدیر نبی چه حسن ختامی گذاشت روز غدیر عجب شراب مدامی گذاشت روز غدیر خدا چه سنگ تمامی گذاشت روز غدیر کنار دست پیمبر عجب وزیری بود غدیر و خم، چه مراعات بی نظیری بود بیا که دست خداوند در زمین این جا ست اساس مذهب و اصل اصول دین این جا ست تمام هستی طاها و یا و سین این جا ست بیا که قائدُ غُرِّ المُحَجَّلین این جا ست عمود خیمه " اکملت ُ دینُکم " علی است بنوش، ساقی روز غدیر خم علی است چه خوش شناخته ای نازنین امیرت را هزار رحمت حق باد ذات و شیرت را بنازم آن قلم نافذ دلیرت را بیار حضرت علّامه الغدیرت را بر این کرانه گسترده میمهانم کن بریز باده و آسوده از جهانم کن قیامتی است علی ، در میان اوراقم حواری علی ام مثل جُرج جرداقم گدای در بدری، مستحق انفاقم برای دیدن رویش به مرگ مشتاقم خلاصه این که ند یدیم در قفای علی نه ابتدای علی را نه انتهای علی @stayashura313
آخر ماه، گدا مانده و تنها مانده همه رفتند فقط بنده ی رسوا مانده درب مهمانی خود را کمی آرام ببند یک نفر از صف بخشیده شدن جامانده دستگیری بکنی یا نکنی هر دو رواست دست تسلیم منِ غم زده بالا مانده هیچ کس واسطه ی بنده ی آلوده نشد مثل هر سال فقط یوسف زهرا مانده همه ی زندگی ام حاصل لطف مهدی است تازه آقایی او در صف عقبی مانده عاقبت آبرویم ریخت و در چشم امام... بی بها کرد مرا چشم بد وامانده سخت دلتنگ نجف هستم و ایوان علی بر دل غم زده ام، شوق تماشا مانده آخر ماه هم از غربت ارباب بگو بین گودالِ پر از خون، تن مولا مانده اکبر و قاسم و عبداله و عون و عباس همه رفتند... فقط زینب کبری مانده چه کند زینب مضطر که سنان دور شود لب زخمی حسینش به دعا وا مانده محمد_جواد_شیرازی @stayashura313