#سلوک_معنوی
#حیات_عارفانه
🖌و َقَالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْمًا مِنَ الْعَذَابِ ◈ قَالُوا أَوَلَمْ تَكُ تَأْتِيكُمْ رُسُلُكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ ۖ قَالُوا بَلَىٰ ۚ قَالُوا فَادْعُوا ۗ وَ مَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ (غافر، ۴۹،۵۰)
♦جهنّمیان به فرشتگانِ عذاب متوسّل میشوند تا خدا کمی از عذابِ ایشان کم کند؛ امّا آن فرشتگان میگویند: "خودتان باید دعا کنید!"
امّا جهنّم برای دعا کردن و خدا را خواندن دیر است.
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
🗨 مراتبِ سکوت
🔹زیستن در سکوت است که انسان را به روشنی و تعالی میرسانَد. ما در سخن گفتن غبار ایجاد میکنیم و در این غبار شکایت میکنیم که چرا نمیبینیم و چرا نمیرسیم؟
🔹سخن گفتن ـ فقط و فقط ـ باید به قدرِ ضرورت و به وقتِ ضرورت باشد.
♦عارفان سه مرتبه از سکوت را برای انسان قائلاَند:
✔️ مرتبهٔ اوّل سکوت:
√ اوّل: مطلقاً در هنگامِ غذاخوردن نباید حرف زد.
√ دوم: هر حرفی که خواستی بزنی، به خودت بگو: "به تو چه؟"؛ خواهی دید که بیش از نود درصد از سخنانت بیفائده و غیرِضروریست.
√ سوم: تا زمانیکه کسی از شما سۇال نکرد و یا احتیاجِ ضروری نداشت، لزومی به سخن گفتن نیست.
✔️ مرتبهٔ دومِ سکوت:
این نوع سکوت، ذهنی یا فکری است. ممکن است من سخنی نگویم امّا در ذهنم نیز نباید چیزی وجود داشته باشد.
✔️ مرتبهٔ سومِ سکوت:
سکوتی است که انسان فراتر از غم و شادی برود؛ عشق، نفرت، کینه و تمامِ آن چیزهایی که از لحاظِ عاطفی درونِ آدم را آشفته میکند و سکوتِ درونیِ آدم را میگیرند، نباید وجود داشته باشند.
@sulookmanavi
#سلوک_معنوی
#حیات_عارفانه
ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم
غمِ هجرانِ تو را چاره ز جایی بکنیم
🖌#حافظ
➰#شعر
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
🖌حُنَفَاءَ لِلَّهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ ۚ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ (حج، ۳۱)؛ در تمامِ اعمالِ حج، قصدتان خالصانه باشد و قصدی جز خدا نداشته باشید. کسیکه چیزی بهجای خدا بپرستد، مثلِ این است که از اوجِ آسمان سقوط کند و پرندههای شکاری - وسطِ زمین و هوا - او را طعمهٔ خود سازند، یا تندبادها به جایی دوردست پرتابش کنند!
🔸در این آیه دو تمثیل برای شرک - یعنی مقاصدِ غیرِالهی - آمده: یکی، سقوط و طعمهٔ آفات شدن؛ دوم، پرت افتادن و تنها شدن.
این دو تمثیل نشان میدهد که شرک - به هر صورتی که باشد - آدم را تباه میکند. (بعضی گفتهاند پرندگان اشاره به شیاطبناَند، و تندباد به هوای نفس).
🔸در هر حال طبقِ این آیه، هر قدمی که آدمی برمیدارد و قصدش در آن خدا نیست، همان قدم او را سوق میدهد بسوی سه چیز: ذلیل شدن، مبتلا شدن به دشمن، و تنهایی. فاعتبروا یا اولیالابصار.
🔸جالب است که این تذکّر را در حاشیهٔ اعمالِ حج آورده که بهظاهر عالیترین عبادت در مقدّسترین سرزمین است. یعنی شرک و ناخالصی، والاترین اعمال را ناگهان به پستترینها بَدل میسازد. همانطور که اخلاص انسان را در برابرِ بورانِ حوادث بیمه میکند، ناخالصی او را طعمهٔ حوادث میسازد. وصل شدن به هر قدرتی جز خدا، آخرش سقوط است.
@sulookmanavi
مصاحبه امام خمینی با خبرنگار کیهان.mp3
1.61M
#سلوک_معنوی
#حیات_عارفانه
✔ ️خانمِ نوشابه امیری ـ خبرنگارِ کیهان ـ که برای گفتوگو با امام خمینی به پاریس رفته بود، سؤال کرد:
چون مرا بهعنوانِ یک زن پذیرفتهاید، این نشاندهندهٔ این است که نهضتِ ما یک نهضتِ مترقّی است، اگرچه دیگران سعی کردند نشان دهند که عقبمانده است. فکر میکنید بهنظرِ شما آیا زنانِ ما باید حتماً حجاب داشته باشند، مثلاً چیزی روی سر داشته باشند یا نه؟
🖌امام خمینی پاسخ فرمودند:
اینکه من شما را پذیرفتهام، من شما را نپذیرفتهام؛ شما آمدهاید اینجا و من نمیدانستم که شما میخواهید بیایید اینجا و این هم دلیل بر این نیست که اسلام مترقّی است که به مجرّدِ اینکه شما آمدید اینجا، اسلام مترقّی است.
مترقّی هم به این معنی نیست که زنها یا مردهای ما خیال کردهاند؛ مترقّی به کمالاتِ انسانی و نفسانی است و با اثر بودنِ افراد در ملّت و مملکت است، نه اینکه سینما بروند و دانس بروند و اینها ترقّیّاتی است که برای شما درست کردهاند و شما را به عقب رانده و باید بعداً جبران کنیم.
شماها آزادید در کارهای صحیح؛ در دانشگاه بروید و هر کاری را که صحیح است بکنید، و هم ملّت در این زمینهها آزادند؛ امّا اگر بخواهند کاری خلافِ عفّت بکنند و یا مُضرّ به حالِ ملّت و خلافِ ملیّت بکنند جلوگیری میشود، و این دلیل بر مترقّی بودن است.
📚#صحیفه_امام، ج ۵، ص ۵۲۰-۵۲۱
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
🗨 رفتارهای ظاهری اثرگذار در روح و باطن
🔸بايد دانست كه بهواسطهٔ شدّتِ اتّصالى كه مابينِ ملکِ بدن و روح است - چنانچه در فلسفهٔ اعلا ثابت است كه نفس داراى نشئاتِ غيب و شهادت است، و آنْ عالى در عينِ دُنُوّ است و دانى در عينِ عُلُوّ است، و با وحدتْ تمامِ قوا است - بنابراين تمامِ آثارِ ظاهريّه در روح، و آثارِ معنويّه در ملکِ بدن سرايت مىكند.
🔸پس اگر كسى در حركات و سكنات مواظبت كند كه با سكونت و آرامش رفتار كند و در اعمالِ صوريّه مانندِ اشخاصِ حليم رفتار كند، كمكم اين نقشهٔ ظاهر به روح سرايت كند و روح از آن متأثّر شود، و نيز اگر مدّتى كظمِ غَيظ كند و حلم را به خود ببندد، ناچار اين تحلّم به حلم منتهى شود و همين امرِ تكلّفىِ زورى امرِ عادىِ نفس شود، و اگر مدّتى انسان خود را به اين امر وادار كند و مواظبتِ كامل از خود كند و مراقبتِ صحيح نمايد، نتيجهٔ مطلوبه البتّه حاصل شود، و در آثارِ شريفهٔ اهلِ بيتِ وحى عليهمالسّلام اين علاج مذكور است.
🔸در وسائل، از نهجالبلاغه نقل كند كه مولاى متّقيان عليهالسّلام فرمود: "اگر نمیباشى حليم، پس حلم را به خود ببند؛ زيرا كه كم است كه كسى خود را شبيه به قومى كند مگر آنكه اميد است از آنان شود"؛ و از حضرتِ صادق نيز روايت است كه "اگر حليم نيستى، تحلّم كن".
🖌عارفِ کبیر، حضرتِ #امام_خمینی، سلاماللهعلیه
📚 شرحِ حديثِ جنودِ عقل و جهل، ص ۳۹۶
@sulookmanavi
🇮🇷 🏴برای #امام_خمینی
زان دَم که سایهاَت ز سرِ عشق کم شده است
احساس میکنم کمرِ عشق خم شده است
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
🗨 #فقاهت_فقیه یا #ولایت_فقیه؟ (چرا فقاهتِ فقیه کافی نیست؟)
🔹مسئولیّتِ شناساییِ قانونِ اسلام با کیست؟ ما ملّت برای اینکه خاطرمان جمع باشد که قانونهایی که اجرا می شود قانونِ اسلام است، از کجا خاطرجمع بشویم؟ ما از کجا مطمئن بشویم که نظاممان در اقتصاد، در ادارهٔ جامعه، در سیاستِ دفاعی، در سیاستِ فرهنگی و آموزشی، در روشِ قضایی، در حقوقِ مدنی، در حقوقِ جزا ـ در همهٔ این مراحل ـ نظاممان نظامِ اسلامی است و از اسلام منحرف نیست؟ از کجا بفهمیم؟ چه چیزی میتواند به ما این اطمینان را بدهد؟
🔹خـوب، جوابش را مسلمانها بلدند؛ همهٔ شما بلدید جوابِ اینرا. برادرم! خواهرم! تو وقتی به نماز میایستی و دلت میخواهد قٔرص باشد که این نمازی که میخوانی مطابقِ اسلام باشد و نمازِ درستی باشد، چهکار میکنی؟ به فقیه، به رسالهٔ فقیه مراجعه میکنی، میگویی فقها هستند که از دیـد ـ مـن صـاحبنظران و کارشناسانِ قابلِ اعتماد در شناختِ قوانین و احکامِ اسلاماَند. غیر از این است؟
🔹این حرف هم که تازگی ندارد. بعضیها خیال میکنند این حرف از توی دلِ انقلاب درآمده؛ نه بابا! ... مردمِ ما برای شناختِ احکامِ اسلام در زمینهٔ نماز و روزه و عبادات و کارهایشان چه کسی را میشناختند؟ فقیه را. خیلی روشن است؛ این خیلی سابقه دارد. خوب، فقط فرقش این است که آن روزها فقط در زمینهٔ مسائلِ نماز و روزه و زیارت و پاکی و نجسی سراغِ فقیه میرفتند. انقلاب، آن چیزی که اضافه کرده این است: میگوید آقا در قوانینِ مالیاتی، در قوانینِ کشاورزی، در قوانینِ تجارت، در قوانینِ مربوط به صنعت، در قوانینِ کار، در قوانینِ بیمه، در قوانینِ مدنی، در قوانینِ جزایی و در همهٔ اینها باید سراغِ فقیه بروید. بهنظرِ شما ایـن جـاییاش مبهم است؟ جای شک و تردید دارد؟ ...
🔹بچّههای مـن! فرزندانِ عزیزِ نورستهٔ این انقلاب! شما باید با همین منطقِ همهکسفهمِآسان، تـوی مدرسهها این مطلب را با بچّههای دیگر بگوئید، رویش بحث کنید؛ به آنها بگوئید. آقا مسئله روشن است. ما از قدیم وقتی میخواستیم مسائلِ دینمان را بفهمیم، سراغِ فقیه میرفتیم. آن روزها مسائلِ دینِ ما این بود که ما از دین، نمازی و روزهای و حجّی و زیارتی و عاشورایی و تاسوعایی و خمسی و زکاتی و اینها را میفهمیدیم. حالا فهمیدیم این یک بخش از دینِ ماست؛ دینِ ما خیلی از این وسیعتر است. ما باید همهٔ نظامهای اجتماعی، همهٔ قوانینمان را، همهٔ آئیننامههایمان را از اسلام بفهمیم؛ پس برای همهٔ اینها میرویم سراغِ فقیه.
🔹خوب، مطلبی که تا اینجا گفتم ولایتِ فقیه بود؟ ... نخیر، اینها که من تا اینجا گفتم، فقاهت بود. این یک تکّهاش بود؛ این تکّهٔ اوّلش بود. تا اینجا آنچه برای شما گفتم، ولایتِ فقیه نبود؛ اونی که تا اینجا گفتم، فقاهتِ فقیه بود. ...
خوب، پس ولایتِ فقیه کدام است دیگر؟ ... تجربهٔ تاریخ نشان داده است که اگر فقیه فقاهتش را اِعمال کند، یعنی همهٔ این مسائل را تحقیق کند، رنج ببرَد، زحمت بکشد، صاحبنظرانه، روشنبینانه و متعهدانه و فقیهانه فتوی بدهد روی همهٔ این ها، امّا کنار بنشیند و بگوید: آقایان بفرمائید شما بگیرید این رسالهها را اجرا کنید، تجربه نشان داده است که یا اجرا نمیکنند یا در اجرایش موشکشی میکنند! و آنها را از مجرای اصیلِ اسلامی منحرف میکنند.
🔹من برای ادای مسئولیّتم در برابرِ تاریخ ـ بهعنوانِ کسیکه در طولِ این دو سال [از سالِ ۱۳۵۷ تا ۱۲۵۹] تجربهٔ عینی کرده است این جریان را ـ در پیشگاهِ خدا، در این خانهٔ خدا و در برابر و با حضورِ شما خلقِ خدا، شهادت میدهم که اگر مراقبتِ پیگیرِ فقیهِ اسلامشناسِ با تقوای شجاعِ آگاهِ به مسائلِ روز در جریانِ عمل و اجرا ـ ولو به حداقلِ ممكن ـ تأمین نشود، ضمانتی عملی برای اسلامی ماندنِ نظامِ حاکمِ اجتماعی وجود ندارد.
🖌#شهید_آیتالله_دکتر_سید_محمد_حسینی_بهشتی
📚 جاودانهٔ تاریخ؛ گفتارها (۱)؛ (۱۳۹۰) ج ۳: صص ۴۳-۴۶
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
🔹اگر میخواهیم #نظام_اخلاقی_اسلام را تنظیم کنیم، بالاتر از همهچیز باید "عبودیّت و مسکنت" را بنویسیم و در ذیلِ آن "تولّی و تبرّی" را قرار دهیم.
(طریقِ قُرب، تولّی و تبرّی است؛ همچنانکه در زیارتِ عاشورا آمده است: "اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ فِي هَذَا الْيَوْمِ وَ فِي مَوْقِفِي هَذَا وَ أَيَّامِ حَيَاتِي بِالْبَرَاءَةِ مِنْهُمْ وَ اللَّعْنَةِ عَلَيْهِمْ وَ بِالْمُوَالاةِ لِنَبِيِّكَ وَ آلِ نَبِيِّكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمُ السَّلَام").
🔹"تخلّقِ کامل" یعنی "تبرّیِ کامل و تولّیِ کامل". کسیکه از دشمنانِ تاریخیِ سیّدالشُّهدا (ع) تبرّی ندارد، چگونه میتواند بگوید من یک انسانِ اخلاقی هستم؟ انسانی که نسبت به پرچمِ اسلام حسّاسیت ندارد، چطور میتواند بگوید من متخلّق هستم؟
🔹این چه نوع تعریف از اخلاق است که بگوییم فلانشخص، عارف و مُهذّب است امّا برای او مهمّ نباشد که پرچمِ اسلام شکست بخورد یا پیروز شود؟ این نوع اخلاق، همان اخلاقِ یونان است! اخلاقِ انبیاء، اخلاقِ تولّی و تبرّی است. تبرّی و تولّی ـ به این معنا ـ یکی از فروعِ دین نیست بلکه جزوِ اصولِ دین و از ارکانِ توحید است.
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
♦کسیکه مشغولِ مقایسهٔ زندگیاَش با دیگران است، آرامش بر او حرام میشود ...
@sulookmanavi