سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠 کسى که راز خود را بپوشاند همواره اختیار آن به دست اوست (و کسى که نپوشاند از اختیارش ب
✅ شرح و تفسیر حکمت ۱۶۲ نهجالبلاغه...👇🏻👇🏻👇🏻
🔹 منظور از #سرّ، امورى است مربوط به انسان که اگر دیگران از آن آگاه شوند ممکن است مشکلات عظیمى براى وى فراهم سازند؛ مثلاً شخصى که معتقد به مذهب اهلبیت است و در میان متعصبان لجوج و نادانى از مخالفان قرار گرفته است، بدیهى است اگر سرّ خویش را فاش کند جانش به خطر مىافتد و گاه افشاى اسرار سبب مىشود که حسودان انسان را از رسیدن به نتیجه کارش باز دارند و به اصطلاح چوب لاى چرخهایش بگذارند یا رقیبانى باشند که براى حفظ منافع خود پیشدستى کنند و کارى را که او ابداع کرده از وى بگیرند و به ثمر برسانند و از فواید آن بهره گیرند و ابداع کننده اصلى را محروم سازند.
🔺 بدیهى است عقل مىگوید: در چنین مواردى #اسرار را باید #مکتوم داشت و حتى براى عزیزترین عزیزان بازگو نکرد، زیرا آن عزیزان هم عزیزانى دارند که براى آنها بازگو مىکنند و چیزى نمىگذرد که آن سرّ، همه جا منتشر مىشود و صاحب سرّ در رسیدن به اهدافش ناکام مى ماند.
💠 در نامه ۳۱ نهج البلاغه (نامه امام به فرزند دلبندش امام حسن مجتبى(علیهما السلام)) نیز اشاره به #کتمان_سرّ شده است.
💠 همچنین در حکمت ۶ و ۴۸ نیز امام(علیه السلام)بر این معنا تأکید کرده است.
❇️ مسئله کتمان اسرار به قدرى اهمیت دارد که در حدیثى امام صادق(علیه السلام) آن را همچون #خونى مىشمرد که فقط باید در درون رگهاى خود انسان جریان یابد، مىفرماید: «سِرُّکَ مِنْ دَمِکَ فَلاَ تُجْرِیهِ فِی غَیْرِ أَوْدَاجِکَ».
🔸 البته مسئله کتمان سرّ در #مسائل_اجتماعى که براى یک جامعه سرنوشتساز است از اهمیت بسیار بیشترى برخوردار است و چه بسا افشاى یک سرّ سبب حمله غافلگیرانه دشمن و ریختهشدن خونهاى بىگناهان گردد.
🔺 در تاریخ زندگى پیامبر(صلى الله علیه وآله) موارد زیادى مىبینیم که از طریق کتمان، پیشگیرى از خسارات مهمى بر جامعه اسلامى کرد و از آن جمله مسئله کتمان اسرار در #فتح_مکه بود که با دقت انجام شد و هنگامى که لشگر اسلام با عِدّه و عُدّه فراوان در کنار مکه فرود آمدند تازه مکیان از جریان باخبر شدند و همین امر سبب شد مقاومتى نشان ندهند و خونى ریخته نشود و فوج فوج اسلام را پذیرا شوند.
🔻 گاه مىشد رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) هنگامى که به گروهى براى یکى از جنگ هاى اسلام مأموریت مىداد براى این که دشمن از هدف آگاه نشود دستور مىداد نامهاى بنویسند و آن را به صورت سربسته به فرمانده لشگر مىداد و مىفرمود: هنگامى که به فلان نقطه رسیدید نامه را باز کنید و مطابق دستور عمل نمایید و به این ترتیب دشمن از نقشههاى مسلمانان آگاه نمىشد.
🔹 این سخن را با حدیث پربار دیگرى از امیرمؤمنان(علیه السلام) ادامه مىدهیم که فرمود: « #خیر دنیا و آخرت در دو چیز جمع شده است: « #کتمان_سرّ و #دوستى_با_نیکان و تمام #شرور در دو چیز جمع شده: #فاشکردن_اسرار و #دوستى_با_اشرار». البته این قاعده کلى مانند غالب قواعد کلّى استثناى محدودى نیز دارد و آن در موردى است که انسان مىخواهد با شخص عاقل و دانایى مشورت کند و با کلى گویى نمىتواند نظر او را جلب نماید، بلکه باید جزئیات مطلب را با او در میان بگذارد تا بتواند از مشورت او بهره گیرد. هرگاه چنین کسى انسان رازدارى باشد مىتوان اسرار را در اختیار او براى رسیدن به اهداف مشورت گذارد.
🔸 امام صادق(علیه السلام) در حدیثى که درباره شرایط شخص مورد مشورت بیان کرده مىفرماید: «چهارمین شرط (بعد از عقل و دیانت و صداقت) این است که او را بر سرّ خود آگاه سازى و همانگونه که تو درباره موضوع مورد مشورت آگاهى دارى او هم آگاهى داشته باشد سپس سرّ تو را پنهان و مکتوم دارد... هرگاه او را بر سرّت آگاه ساختى و علم او نسبت به آن موضوع مانند علم تو شد مشورت کامل مىشود و خیرخواهى به کمال مىرسد».
✅ نکته: حفظ اسرار و اهداف مهم آن گاه سؤال مىشود که براى چه منظورى ما اسرار را کتمان کنیم و از دیگران پنهان داریم. با کمى دقت معلوم مىشود که آثار قابل ملاحظهاى مىتواند داشته باشد از جمله:👇🏻👇🏻👇🏻
1⃣ عدم توانایى طرف مقابل بر تحمل آن سرّ؛ همانگونه که در مورد ائمه هدى(علیهم السلام) و مطالب مربوط به مقامات آنها یا معارف خاص الهى در احادیث دیده مىشود و همان گونه که در داستان خضر و موسى در قرآن مجید آمده که خضر ـ آن مرد الهى ـ به موسى گفت: «تو توانایى تحمل بعضى از کارهاى مرا ندارى».
2⃣ گاه مکتوم بودن سرّ به نفع مردم است؛ مثل این که #شب_قدر به صورت سرّى در آمده و سبب مىشود که مردم در لیالى مختلف به امید درک شب قدر به در خانه خدا بروند و یا #پنهانبودن #زمان عصر #ظهور تا قیام قیامت که سبب آمادگى مداوم مردم مى شود و همچنین #مکتومبودن #پایان_زندگى_انسانها.
3⃣ گاه مىشود افشاى سرّ سبب سوء استفاده دشمن مىگردد و کارى که ممکن است به سادگى انجام گیرد بسیار پیچیده و پرهزینه مىشود همانگونه ک
سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠 من کى آتش خشمم را فرو نشانم؛ آیا هنگامى که از انتقام ناتوانم که به من مىگویند : اگر
✅ شرح و تفسیر حکمت ۱۹۴ نهج البلاغه...👇🏻👇🏻👇🏻
💠 این یک واقعیت است که انسان خشمگین در برابر ظلم و ستمى که بر او مىرود دو حالت دارد:
گاه مىخواهد #انتقام بگیرد؛ اما توان آن را ندارد و چه بسا به پرخاشگرى و گفتن سخنان درشت و تهدید شخص ظالم برخیزد و گاه با او گلاویز شود. اما هنگامى که ناتوانى خود را مىبیند عقب نشینى مىکند. در این هنگام همه به او مىگویند: اگر مىخواهى انتقام بگیرى بگذار توانایى پیدا کنى و اینگونه که مایه رسوایى و آبروریزى است به میدان دشمنت مرو، بنابراین در چنین حالتى مردم، او را به صبر و شکیبایى دعوت مى کنند؛ اما اگر توان بر انتقام داشته باشد و طرف مقابل ضعیف و ناتوان گردد همین که دست به انتقام بلند مىکند مردم به او مىگویند: شایسته است عفو کنى که #زکات_قدرت #عفو است.
🔺 به این ترتیب در هیچ حال، انتقام جویى #عاقلانه و #صحیح نیست.
💠 امام (علیه السلام) با این تعبیر لطیف مىخواهد مردم را به #ترک_انتقام فراخواند، همان چیزى که آتشهایى برمىفروزد و گاه سرچشمه جنگهاى خونین و گسترده و دامنهدار مى شود.
🔸 خود امام (علیه السلام) نمونه کاملى از این معنا بود:
🔺 در داستان #جنگ_جمل هنگامى که بر دشمنان پیروز شد فرمان #عفو آنها را صادر کرد و عایشه را که از گردانندگان اصلى این جنگ بود با احترام به مدینه باز گرداند.
🔺 داستان عفو امام (علیه السلام) از «عمرو بن عاص» هنگامى که در میدان #صفین در چنگ او گرفتار شده بود و براى نجات خویشتن خود را برهنه و عریان ساخت معروف است.
🔺از آن معروفتر داستان توصیههاى او درباره #قاتل خویش «عبدالرحمان ملجم مرادى» که به فرزندان خود سفارش کرد آب و غذا و وسیله استراحت این زندانى را فراهم کنند و فرمود: اگر زنده بمانم خود مىدانم با او چگونه رفتار کنم و اگر شما هم عفو کنید بهتر است و اگر (مصلحت عموم مردم ایجاب کرد که) لازم بدانید او قصاص شود تنها را با #یک_ضربه وى را قصاص کنید همانگونه که او یک ضربه بر من وارد کرد.
❇️ امیرمؤمنان على (علیه السلام) این درس را از استادش پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) آموخته بود که نمونه روشن آن عفو عمومى حضرت در داستان #فتح_مکه است، در حالى که آنها قاتلان اصحاب و یاران پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) بودند و در سیزده سال که حضرت در مکه بود ظلم و جنایت فراوانى در حقش روا داشتند و در سالیانى که در مدینه بود آتش جنگهایى بر ضدش برافروختند؛ ولى حضرت با یک فرمان عمومى، همه را را عفو کرد و حتى «وحشى» قاتل معروف عمویش «حمزه» را که جنایتى بسیار وحشتناک انجام داده بود بعد از پذیرش اسلام بخشید و هنگامى که به مدینه آمد و خدمت پیامبر (صلى الله علیه وآله) رسید و اسلام را ظاهراً پذیرفت حضرت او را عفو کرد ولى فرمود: در اینجا نمان، زیرا دیدن تو خاطره شهادت عمویم حمزه را در نظرم زنده مى کند. «وحشى» از آنجا به شام رفت و در آنجا ماند.
✨ قرآن مجید یکى از صفات بهشتیان و پرهیزگاران را #کظم_غیظ (فرو خوردن خشم) و سپس عفو و گذشت مى شمارد و مىفرماید: «و شتاب کنید براى رسیدن به آمرزش پروردگارتان، و بهشتى که وسعت آن، آسمانها و زمین است، و براى پرهیزگاران آماده شده است. (همان) کسانى که در توانگرى و تنگدستى، انفاق مىکنند، و خشم خود را فرو مىبرند، و از خطاى مردم درمىگذرند، و خدا نیکوکاران را دوست دارد».
✅ مسئله عفو و گذشت در اسلام به قدرى اهمیت دارد که علاوه بر آیات فراوانى از قرآن، در روایات معصومان نیز بازتاب گسترده اى دارد؛
🔸 از جمله در حدیثى از رسول اکرم (صلى الله علیه وآله) مىخوانیم: «کسى که پاداش او بر خداست وارد بهشت شود»« گفته مىشود چه کسى است که پاداش او بر خداست»«گفته مىشود کسانى که مردم را عفو کردهاند و آنها بدون حساب وارد بهشت مىشوند».
🔹 در حدیث دیگرى از امیرمؤمنان على (علیه السلام) مىخوانیم: «عفو و گذشت #تاج فضائل اخلاقى است».
💠 البته عفو و گذشت در مورد کسانى است که از عفو سوء استفاده نکنند و بر جنایات خود نیفزایند، همان گونه که در حدیثى از امیرمؤمنان(علیه السلام) آمده است: «عفو درباره کسى است که اقرار به گناه خود کند (و پشیمان باشد) نه از کسى که اصرار مى ورزد».
@syed213