#شرح_دعای_عهد(قسمت دوم)
وَ رَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفِيعِ ؛ پروردگارکرسی بلند!
و در احادیث وارد شده که #عظمت «کرسی » و #وسعت آن قدری است که جمیع آسمانها و زمینها در نزد آن مانند حلقه ای است در بیابان بی منتهی. (11)
و هرگاه تفسیر شود «#کرسی » به «علم خداوند» چنانکه در کریمه «وسع کرسیه السموات والارض » (12) تفسیر به آن هم شده. (13) . فعلی هذا، او را در عظمت و وسعت، نهایت نخواهد بود. و علی ای حال، «کرسی » بعد از «عرش »، نهایت علؤ را نسبت به جمیع خلایق دارد. پس محیط بر همه هست. و اقرب از همه نسبت به عرش است. پس نور عرش بعد از «عرش »، از او ظاهر است و محل آن، او خواهد بود.
و اگر مراد به «#نور_عظیم » در فقره سابقه، نور #حضرت_ختمی_مآب(ص) باشد، پس مراد به «#کرسی_رفیع » بعد از آن بزرگوار، #حضرت_امیرالمؤمنین; #علی_بن_ابی_طالب(ع) خواهد بود. زیر که محل و مظهر نور آن بزرگوار بعد از آن بزرگوار، آن حضرت بود. و #باب_مدینه_علم آن بزرگوار هم آن حضرت بود. و بالجمله چون «کرسی » آلت علو و رفعت کسی است که بر بالای آن قرار می گیرد و رفعت دین حضرت خاتم الانبیاء هم به حضرت امیرالمؤمنین (ع) شد، لهذا کمال مناسبت فیما بین ایشان هست و عیب ندارد که یکی را «عرش » بنامیم و دیگری را «کرسی ».
و اگر مراد به «#نور_عظیم » #مطلق_نور خداوند یا خصوص #امام_عصر (عج) باشد، مراد به #کرسی، #مطلق_مظهر_و_سبب_ظهور و #ارتفاع_نور خواهد بود. مانند کسی که #نور_خداوند از او جلوه کند. مثل خود امام عصر، بعد از ظهور او، که محل نور خداوندی در #عالم_ظاهر می شود. و بنابراین، آن حضرت به یک اعتبار خودنور و به اعتبار دیگر محل و مظهر آن خواهد بود.
و خواندن خدا به پروردگاری او به هر دو اسم، اشاره به آن خواهد بود که آن حضرت، بعد از ظهور، به اعتباری نفس نور خداوند است، که عبارت از کمال او (14) باشد. و به اعتباری دیگر، مظهر او است،که #نور_ذات_و_کمالات_خداوندی، در عالم ظاهر، به او متحقق می شود; که اگر او نباشد، خدایی هم در ظاهر برای خلق نخواهد بود. و چون او معروف خلق می شود، خدا هم به او معروف خلق می شود. چنانکه در حدیث است که مراد از #معرفت_الله، #معرفت_امام_زمان است.(۱۵)
و بالجمله شبههای نیست که مرجع هر خیری و هر کمالی امام است.(۱۶) پس باکی نیست که همه را در حق او فروز بیاوریم و بگوییم در مقام که مراد از «#نور_عظیم » و «#کرس_ رفیع » همه #امام_زمان(عج) است، که خداوند رب و مربی او است، در هر آنی، به آن معنی که گذشت. و بعد از تسمیه امام به «نور عظیم و کرسی رفیع » میگویی:
📚پینوشتها:
11. ر. ک: خصال 2/524، تفسیر عیاشی 1/137، بحارالانوار 58/5 و 58.
12. بقره/257.
13. تفسیر برهان 1/240 ح 6 و7، بحارالانوار 58/28 و29 ح 46 و47.
14. اصل: + «بلکه ذات او».
15. بحارالانوار23/93 ح 40، به نقل ای کنزالفوائد الکراجکی / 151، تفسیر صافی 5/75 ذیل آیه «و ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون » جذاریات /56ج به نقل از علل الشرایع شیخ صدوق.
16. زیارت جامعه کبیره تفصیل نیکویی بر این معناست.
منبع: مجله: موعودخرداد و تیرماه 1376، شماره3، نقل از سایت حوزه