eitaa logo
تا عشق
5.9هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
4.9هزار ویدیو
347 فایل
برای عشق آمده‌ایم و بر این عهد که بستیم هستیم. (لیس الدین الا الحب) ارتباط با مدیر: @T_Ghaemibafghi تبلیغات: https://eitaa.com/olguobanoo
مشاهده در ایتا
دانلود
(قسمت دوم)   وَ رَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفِيعِ ؛ پروردگارکرسی بلند! و در احادیث وارد شده که «کرسی » و آن قدری است که جمیع آسمانها و زمینها در نزد آن مانند حلقه ای است در بیابان بی منتهی. (11) و هرگاه تفسیر شود « » به «علم خداوند» چنانکه در کریمه «وسع کرسیه السموات والارض » (12) تفسیر به آن هم شده. (13) . فعلی هذا، او را در عظمت و وسعت، نهایت نخواهد بود. و علی ای حال، «کرسی » بعد از «عرش »، نهایت علؤ را نسبت به جمیع خلایق دارد. پس محیط بر همه هست. و اقرب از همه نسبت به عرش است. پس نور عرش بعد از «عرش »، از او ظاهر است و محل آن، او خواهد بود. و اگر مراد به « » در فقره سابقه، نور (ص) باشد، پس مراد به « » بعد از آن بزرگوار، ; (ع) خواهد بود. زیر که محل و مظهر نور آن بزرگوار بعد از آن بزرگوار، آن حضرت بود. و آن بزرگوار هم آن حضرت بود. و بالجمله چون «کرسی » آلت علو و رفعت کسی است که بر بالای آن قرار می گیرد و رفعت دین حضرت خاتم الانبیاء هم به حضرت امیرالمؤمنین (ع) شد، لهذا کمال مناسبت فیما بین ایشان هست و عیب ندارد که یکی را «عرش » بنامیم و دیگری را «کرسی ». و اگر مراد به « » خداوند یا خصوص (عج) باشد، مراد به ، و خواهد بود. مانند کسی که از او جلوه کند. مثل خود امام عصر، بعد از ظهور او، که محل نور خداوندی در می شود. و بنابراین، آن حضرت به یک اعتبار خودنور و به اعتبار دیگر محل و مظهر آن خواهد بود. و خواندن خدا به پروردگاری او به هر دو اسم، اشاره به آن خواهد بود که آن حضرت، بعد از ظهور، به اعتباری نفس نور خداوند است، که عبارت از کمال او (14) باشد. و به اعتباری دیگر، مظهر او است،که ، در عالم ظاهر، به او متحقق می شود; که اگر او نباشد، خدایی هم در ظاهر برای خلق نخواهد بود. و چون او معروف خلق می شود، خدا هم به او معروف خلق می شود. چنانکه در حدیث است که مراد از ، است.(۱۵) و بالجمله شبهه‌ای نیست که مرجع هر خیری و هر کمالی امام است.(۱۶) پس باکی نیست که همه را در حق او فروز بیاوریم و بگوییم در مقام که مراد از « » و « رفیع » همه (عج) است، که خداوند رب و مربی او است، در هر آنی، به آن معنی که گذشت. و بعد از تسمیه امام به «نور عظیم و کرسی رفیع » می‌گویی: 📚پی‌نوشت‌ها: 11. ر. ک: خصال 2/524، تفسیر عیاشی 1/137، بحارالانوار 58/5 و 58. 12. بقره/257. 13. تفسیر برهان 1/240 ح 6 و7، بحارالانوار 58/28 و29 ح 46 و47. 14. اصل: + «بلکه ذات او». 15. بحارالانوار23/93 ح 40، به نقل ای کنزالفوائد الکراجکی / 151، تفسیر صافی 5/75 ذیل آیه «و ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون » جذاریات /56ج به نقل از علل الشرایع شیخ صدوق. 16. زیارت جامعه کبیره تفصیل نیکویی بر این معناست. منبع: مجله: موعودخرداد و تیرماه 1376، شماره3، نقل از سایت حوزه
🌸شرح دعای عهد (قسمت سوم)🌸   وَ ؛ ای ! یا ! یا ! پس به مناسبت دو فقره ماضیه می گوییم که: مراد از «» هم باید باشد. زیرا که است و یا . یا . و در بعض احادیث واقع شه که «بحر مسجور» است _و_آسمان که خداوند در وقت برپا شدن از آن دریا می‌بارد به زمین، پس خاکهای مردگان در زمین از آن آب زنده می شوند، یعنی اجزاء متفرقه جمع می شوند. و هر کسی دو مرتبه، به جهت قیامت زنده می شود. و در بعض احادیث این دریا را «بحرالحیوان» نامیده اند و آب آن را مثال آب منی ذکر کرده‌اند و محل آن را در زیر عرش خداوند قرار داده اند که عمق و قعر آن مقابل هفت آسمان و زمین است و بر می شود و در همه خلایق از آن زنده می شوند و از قبور بیرون می آیند. و لکن در بعض روایات به دریای افروخته از آتش جهنم ذکر شده که در قیامت خواهد بود.(۱۷) پس بنابراین تفسیر اخیر، مراد از آن، امام نخواهد بود. چنانکه تفسیر به دریای زیر عرش و دریای مابین زمین و آسمان هم، منافی آن است. بلی، با قطع نظر از منافات و اختلاف تفسیر، می‌توان گفت که امام بعد از ظهور خود، از و خود، بر مقابر و مظاهر حقایق خلق می بارد. و اجزاء متفرقه غیرمتمیزه ایشان را جمع آوری می کند. و هر کسی را ظاهر می فرماید; به نوعی که گویا او را از کتم عدم، به عرصه وجود آورده و او را زنده کرده. پس عیب ندارد که او را «بحر مسجور» نامند; هرچند مجازا باشد، نه حقیقت؛ نسبت به آن معنی که در اخبار وارد شده. و همچنین بعض مفسرین ذکر کرده که اهل تحقیق گفته‌اند که «بحر مسجور» (۱۸) پس بنابراین هم عیب ندارد که مراد امام زمان باشد. و علی ای حال، ذکر این فقره بعد از دو فقره اول، کانه اشاره به این است که چون نبی و ولی، ابوین امت می باشند; چنانچه پیغمبر (ص) فرموده که: انا و علی ابوا هذه الامة(۱۹) یعنی; من و علی پدر و مادر این امتیم.(۲۰) لهذا امام زمان هم که قائم مقام ایشان است، پدر و مادر ایشان است، پدر و مادر امت خواهد بود. و از آب رحمت که نازل از صلب او و ساکن در رحم اوست یعنی به فیوض خداوند، که به واسطه باطن، که اعلای او است، نازل بر ارض قابلیت، که اسفل او و ظاهر او است، خلایق تربیت می شوند. مثل; تربیت طفل در شکم مادر. و به این واسطه به عرصه وجود و شهود و امتیاز می آیند که از یک دیگر ممتاز و معرف می شوند. مثل; امتیاز موجودات از یکدیگر، بعد از تساوی ایشان در عدم. والحاصل; بعید نیست که حاصل سه فقره مذکور این باشد که: خداوندا! ای پروردگار امام زمان! که هم و (۲۱) ذات تو است، که فاعل در سایر مخلوقات است. و هم و تو است، که مفعول و مخلوق تو است. و هم اصل فیض تو است، که آبی است شبیه به منی که خلقت خلایق از آن می شود؛ اگرچه به سبب وسعت بلانهایه او، او را دریا نامند و افروخته باشند آن را از نور محبت یا نار عشق، و آن را از جانب سماء علو باطن، بر ارض دنو ظاهر، که قابل فاعل است، نازل سازند و به آن احیاء خلق را نمایند؛ مثل روز اول که ابتداء خلقت ایشان باشد. و خلاصه؛ مقصود آن است که زمان ظهور امام، قیامت صغری است و معاد کوچک خلق است.(۲۲) پس چنانکه مبدا لغت خلایق را در سه مقام؛ یکی «فاعل » و یکی «قابل » و یکی «نطفه »، است; همچنین در ایشان هم در باید هر سه مقام باشد. و همه در قیامت صغری از وجود ذی جود مقدس مطهر (عج) ظاهر می‌شود. لهذا خدا را به پروردگاری هر سه مقام می‌خوانیم و باکی نیست که همه را عبارت از خود امام بدانیم ولو مجازا، و بعد از آن می گوییم: پی‌نوشت‌ها: ۱۷. در مورد مستندات قول شارح (ره) درباره «بحر مسجور» رجوع شود به: بحارالانوار 58/107 و ج 60/27 . ج 13/273، مجمع البیان 5/444 و سایر تفاسیر ذیل آیات 6 تکویر و26 طور. ۱۸. ر. ک: مفردات راغب، ذیل «سجر». ۱۹. بحارالانوار36/255، ح 71، به نقل از کمال الدین / 151 و 152 و نیز همان مدرک/ 8، ح 11. و برای تحقیق بیشتر به باب 26 همان مدرک رجوع شود. ۲۰. بلکه «دو پدر این امتیم » نه «پدر و مادر این امتیم.» ۲۱- اصل: + «و». ۲۲- ر. ک: بحارالانوار 51/49 ح 14، به نقل از تفسیر قمی ذیل آیه شریفه «اقتربت الساعة » و ص 50 و 51 ح 24 و 25، به نقل از کمال الدین و ثواب الاعمال، ذیل آیه 1 سوره غاشیه و آیه 158 سوره انعام و ص 61، ح 61 به نقل از تفسیر فرات ذیل آیات 38 - 48 سوره مدثر. منبع: مجله: موعودخرداد و تیرماه 1376، شماره3، نقل از سایت حوزه
✅قسمت چهارم👌   وَ ؛ و اى نازل كننده كتاب آسمانى تورات موسى (ع) و انجيل عيسى (ع) و زبور داود (ع) در ذکر این فقره، بعد از فقرات سابقه، یحتمل که اشاره باشد به آن که این کتب، کتابهای آسمانی است که نازل شده. و مثل آنها، مثل از سماء است، که به آن می‌شود. و از می‌شود. پس کانه; هم به او می‌شود. بلکه وجود آن حضرت، کتاب الله است; که و محیط بر هر خلقی هست. چنانکه خداوند فرمود: « فی الکتاب من شییء».(۲۳) «لا الا فی »(۲۴) و فرموده:«و کل شیی ء فی .» (۲۵) و جای دیگر فرموده:« لکل شییء»(۲۶) و فرموده: «و کل شییء » (۲۷) که حاصل همه آن است که; کتاب «تورات» و «قرآن» و «امام» همه جامع هر چیزی هستند. و همه چیزها در تحت ایشان درج است. پس; همه کتب و همه ائمه باید چنین باشند. زیرا که همه حاکی از مشیت خداوندند، و در حدیث وارد شده. که «خلق الله المشیة بنفسها. ثم خلق الاشیاء بالمشیتة.» (۲۸) یعنی; خداوند را ، به نفس آن آفرید. و سایر اشیاء را به توسط مشیت خلق فرمود. پس در (عج) ظهور هر چیزی هست. زیرا که ارواح آنها در است. و در حقیقت کل اشیاء کلمات آن کتب می باشند. و آن کتب جامع آنهایند. پس هم آنها خواهد بود. و از این جهت باکی نیست که مراد از انزال کتب مذکوره، در این فقره هم، اذن ظهور آن حضرت باشد - ولو مجازا - چنانچه بر مخفی نیست. و چون انسب به فقرات مذکوره، بیان اختلاف خلق در مراتب است، زیرا که به ظهور امام، خلق مختلف می‌شوند؛ زیرا که بعضی قبول می‌کنند و آن حضرت را می‌نمایند و بعضی می‌کنند و در برمی‌آیند. پی نوشت ها: ۲۳. انعام/ ۳۸. ۲۴. انعام/۵۹. ۲۵. یس / ۱۲. ۲۶. نحل/۸۹. ۲۷- اسراء/ ۱۲. ۲۸. التوحید/ ۱۴۸، ح ۱۹ . ص ۳۳۹، ح ۸. منبع: مجله: موعودخرداد و تیرماه ۱۳۷۹، شماره۳، نقل از سایت حوزه
❤️شرح دعای عهد❤️ ✅قسمت هفتم👌   و و و؛ و ای پروردگار و و از جانب خدا! و این فقره، یحتمل که اشاره باشد به آن که چون ظاهر شد و بعضی مؤمن به او شدند و بعضی کافر; لهذا آن حضرت مصداق کریمه «هل ینظرون [الا ان یاتیهم]الله فی ظلل من الغمام والملاءکة »(۳۷) خواهد بود. زیرا که این آیه، تفسیر به آمدن عذاب خداوند هم شده در قیامت. چنانکه در آیه دیگر هم هست که: «و جاء ربک والملک صفا صفا.»(۳۸) و در جای دیگر فرموده: «یوم یاتی بعض آیات ربک، لاینفع نفسا ایمانها»(۳۹) و در جای دیگر فرموده: «فاذا جاء امرالله قضی بینهم بالحق و خسر هنالک المبلطون »(۴۰) و فرموده: «وجیء بالنبیین والشهداء»(۴۱) پس چنانکه در ، این اوضاع است، در قیامت صغری هم نظیر آنها هست. و همه به واسطه ظهور امام خواهد شد. پس حاصل مقصود از فقره مذکور این است که; ای پروردگار ملائکه که در قیامت کبری و صغری با عذاب تو، یا امر تو می آیند و مقرب نزد تواند به اطاعت آنچه تو ایشان راامر به آن بنمایی از آوردن عذاب یا غیر آن! و همچنین; ای پروردگار نبیین و مرسلین که در روز قیامت ایشان را حاضر فرمایی، که شهدا خلق یا غیر آن باشند! و بالجمله; ممکن است که جمیع فقرات مذکوره از اول دعا تا اینجا را، همه با شان امام عصر فروز آوریم و بگوییم که مراد از همه، خود حضرت و مایتعلق او است; از ظهور و لوازم آن. بلکه ممکن است که همه فقرات فی الحقیقه دعا باشد. و مجرد خواندن خدا به این اسماء نباشد; که معنی آنها این باشد. مثلا که; خداوندا! رب و مربی شو امام زمان را، به ظهور او و رب و مربی شو مظهر و محل ظهور علوم و ذات او را به ظهور او نیز! و تجدید خلقت و اظهار حقائق و بواطن را بنما به ظهور او! و انزال حقیقت تورات و انجیل و زبور را بنما به اظهار او! که جامع جمیع حقایق است،مثل این کتب. و خلایق را دو طائفه فرما به ظهور او! که ابرار و اشرار باشند. و قرآن تمام یا حقیقت را که و برای مؤمنین باشد; فروفرست به ظهور آن حضرت! که برای نیکان خوب است و بدان بدان بد. و و شو و و را به ظهور آن حضرت! که تو و کمالات و افعال تو است. و امر تو و عذاب تو و تو همه به آن متحقق می شود. و مؤید اراده دعا است، از فقرات مذکوره، آنچه بعد از آنها می گویی: پی‌نوشت‌ها: ۳۷. بقره/ ۲۱۰. ۳۸. فجر/ ۲۲. ۳۹. انعام/۱۵۷. ۴۰. غافر/ ۷۸. ۴۱. زمر/۶۹. منبع: مجله: موعودخرداد و تیرماه ۱۳۷۶، شماره۳، نقل از سایت حوزه
ماه من! تا نبینمتان، ‎عید نمی‌شود ... به رسم هميشه، عيد ما آن روز است كه شما رویت بشوى؛ ماه من، ماه همه، ای ماه ترين ماه … علیه السلام تعجیل در ظهور صلوات اللهم عجل لولیک الفرج ذکر روز دوشنبه: یا قاضی الحاجات