#از_معصومیه_ای_که_بود
#بخش_دوازدهم
#بخش_باهنر
🔸🔹 #معصومیه، مدرسه بزرگی است، ساختمان های متعددی دارد و هر کدام را به نام عالم و بزرگی نامگذاری کرده اند، #بخش_باهنر پیش از #دانشجویی شدن، پذیرای طلاب سطح 2 بود، اما با افزایش حجم ورودی طلاب لیسانسه به مدرسه این بخش مختص طلاب لیسانسه شد.
🔸🔹 کوچک بودن بخش و صفای بچه ها باعث شده بود تا جو #صمیمیت خاصی بین رفقا شکل بگیرد . بیشتر بچه ها به اتاقهای همدیگر رفت و آمد داشتند و ناهار یا شام مهمان سفره های ساده و بی ریای اتاق دوستانشان بودند.
🔸🔹 با وجود آنکه مدرسه برای خودش هیئتی داشت اما رفقا تصمیم گرفتند تا #هیئت عاشورائیان را در بخش تاسیس کنند. مراسم هیئت عموما داخل راهرو بخش برگزار می شد. دوستان اتاق مطالعه را هم بنام #حسینیه شهید علمدار نامگذاری کردند و بعضا مراسم هیئت آنجا هم برگزار می شد.
🔸🔹 یکی از شلوغ ترین اتاقها #اتاق_مطالعه بزرگی بود که بعلت شمالی بودن در پاییز و زمستان خیلی سرد بود . اتاق مطالعه در دل شبهای سرد پاییز و زمستان حتی نیمه های شب به نور #مناجات بچه ها روشن می شد و چند نفری از بچه ها که نمی خواستند صدای مناجات هم اتاقی ها را اذیت کند در اتاق مطالعه به مناجات و نماز شب مشغول بودند.
🔸🔹 یکی از نکات جالبی که از این بخش مدرسه شروع شد فروش عطر بدون حضور فروشنده بود. یکی از دوستان شیشه های عطر را داخل مقوایی قرار داده بود و کارتنی را کنارش گذاشته بود تا دوستان وجه عطر را داخلش بیندازند. فروشنده نبود اما خدا حاضر بود....آنچه که برای بعضی جزو آرزوها و ایده آلهاست در معصومیه دیدیم.
🔸🔹 بر خلاف #دانشگاه که سر شستن ظرف دعوا بود، اینجا طلاب برادرانه ظرفها را می شستند. تقسیم بندی ای در کار نبود ولی رفقا هوای همدیگر را داشتند و بعضا برای شستن ظرف از همدیگر سبقت می گرفتند.
💢 جالب اینکه یکی از دوستان که برای ثبت نام دانشگاه مهمان ما شده بود با دیدن این صحنه ها از رفتن به دانشگاه پشیمان شد و رفت دنبال ثبتنام حوزه.
🔰️ (متن و #خاطره از برادر عزیز و فاضلم جناب حجت الاسلام محمد یوسفعلی تبار)
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حاج_احمد_پناهیان
#مناجات
☘ دعای جوشن کبیر خواندن حاج احمد #پناهیان خیلی دلنشین و متفاوته. سطر به سطر و فراز به فراز رو با اشک و آه و ناله می خونه و #عاشقانه مناجات می کنه...
☘ چقدر در این روزهای سیاست زدگی و سیاست بازی و #هیاهوی_دنیادارها به نشستن در مجلس #مناجات نیاز داریم...
☘ چقدر دل هامون به #اشک و صیقل محتاجه...
🆔 @taalighat
تعلیقات
▪️انا لله و انا الیه راجعون ▪️ 🔹 روح مطهر و ملکوتی عارفِ موحد و فقیه و فیلسوف کم نظیر معاصر، دانشمن
#علامه_حسنزاده_آملی
🔻 هدایت قلوب و تربیت نفوس مستعده 🔻
☘ از همان سنین کم با خانواده از ایران رفته بودند و در مالزی زندگی میکردند. همانجا مدرسه میرود، بزرگ میشود و ارتباطش با فرهنگ ایرانی _ اسلامی محدود میشود به جمع خانواده و برخی دوستان. ولی فضای غالب اطرافش حال و هوای دیگری داشت.
☘ خوش استعداد بود و ذهن ریاضی قوی داشت و بسیار اهل مطالعه و عاشق #کتاب و درس. همیشه در مدرسه و دبیرستان شاگرد اول بود. همین موجب شد در یکی از معروفترین دانشگاههاي مالزی در رشته #مهندسی_الکترونیک مشغول تحصیل شود. حالا به یکی از دانشجویان موفق رشته خودش تبديل شده بود. بقیه برای سوالات شان به او مراجعه میکردند.
☘ یک #زندگی_ایدهآل برای یک دختر جوان امروزی! زندگی در یک کشور خوش آب و هوا، تحصیل در یک دانشگاه معروف در رشتهای خوب، تسلط به زبان و دارای آینده علمی و شغلی خوب...
☘ ناگهان ورق برگشت... با خانمی آشنا میشود که کتابی از آثار معرفتی #علامه_حسنزاده_آملی را تدریس میکند. احساس میکند دارد به مرحله جدیدی از زندگیاش قدم میگذارد و دنیا معنای دیگری پیدا کرده است.
☘ ترم آخر دانشگاه بود. حالا دختر امروزی قصه ما، نگاهش به عالم و زندگی عوض شده بود. شبها تا صبح #مناجات میکرد و روزها مطالعه و سکوت و #تفکر و عبادت و گوش دادن به سخنرانیها و دروس #علامه_حسنزاده_آملی. دنبال انصراف از #دانشگاه بود و میخواست بیاید ایران برای تحصیل در #حوزه!!!
☘ حالا پای کلاس درس علامه، تعریف جدیدی از انسان، جهان، مرگ، هدف و معنای زندگی، پیدا کرده بود و نگاهش به عالم تغییر کرده و شده بود یک انسان جدید...
☘ همه سرزنشش میکردند که داری به #آینده خودت لگد میزنی ولی او تصمیم خودش را گرفته بود. تازه زندگي برایش معنادار شده بود و انگار #گمشده خودش را پیدا کرده بود.
☘ #علامه_حسنزاده_آملی دختری را از آن گوشه دنیا عاشق خدا کرده بود. به محض پایان ترم آخر دانشگاه و نگارش پایاننامه، بدون خانواده به ایران آمد و رفت به #حوزه و این شد آغاز یک زندگی و حیات نو...
#زندگی_ایده_آل
#معنای_زندگی
#هدایت_نفوس
#تحول_بنیادین
#علامه_حسنزاده_آملی
🆔 @taalighat
#مناجات
#پایان_محرم
دارد تمام می شود آقا عزای تو
کم گریه کرده ایم محرم برای تو
دارد چه زود سفره تو جمع می شود
تازه نشسته ایم بخوریم از غذای تو
شبهای آخر است... گدا را حلال كن
اين هم بساطِ نوكر بی دست و پای تو
ما را ببخش گريه یِ سيری نكرده ايم
چشمانِ خشكِ ما خجل از اين عزای تو
هر روز روز تو همه جا محضر شما
یعنی که هست هر چه زمین کربلای تو
میل دوبارگی بهشت آدمی نداشت
وقتی شنید گوشه ای از روضه های تو
کی دست خالی از در این خانه رفته است
دست پر است تا به قیامت گدای تو
تنها بلد شدیم تباکی کنیم و بس
گریه کند برای تو صاحب عزای تو
گریه کنِ تو حضرت زهراست والسلام
جانم فدای فاطمه و جانم فدای تو
تازه به شام می رسد از راه قافله
تازه رسیده نوبت تشتِ طلای تو
📌علی اکبر #لطیفیان
🆔 @taalighat