eitaa logo
تاملات
769 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
348 ویدیو
80 فایل
تاملاتی پیرامون آنچه در اکنون میگذرد... 🌐وبلاگ: http://noghte-sarkhat.blog.ir/ 👤ادمین: @rasoul1414
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰نصیری چرا از «نمی‌شود» می‌گوید؟ (مهدی نصیری؛ از کیهان تا عصر حیرت) ✍️ سعید قبادی (دانشجوی کارشناسی ارشد علوم ارتباطات دانشگاه تهران) 🔘 بخش ۱ از ۲ 🔸مهدی نصیری این روزها با انتشار کتاب «» و طرح ابعاد مختلف عدم امکان تحقق تمدن تراز اسلامی در عصر غیبت، نقل محافل حوزوی و دانشگاهی شده است. آنچه موجب توجه بیشتر به نظریه عصر حیرت شده، سیر تطور افکار نصیری است که پس از دوره طولانی اندیشه و عمل در عرصه مشهورات، مشاهده تنگناها و بن‌بست‌ها و فاصله بسیار بین آنچه وعده داده و محقق شده، حاصل شد. 🔹نصیری پیش از این بود. فعالیت حرفه‌ای را در کیهان شروع کرد و پس از چندی مدیر مسئول آن شد و در فضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اوایل دهه ۷۰ که اوج تقابل جریان و نیروهای انقلابی بود، در آن قلم می‌زد. در خاطراتش بارها از تمجید رهبر انقلاب از عملکردش در کیهان یاد کرده است. پس از مدتی از روزنامه جدا شد و هفته‌نامه‌ای تأسیس کرد تا بتواند با دقت و تأمل بیشتری به مسائل بپردازد و از شتاب کار روزنامه‌نگاری فاصله بگیرد. گزارش‌های تحقیقی نصیری در نشریه «» و افشای مفاسد اقتصادی در اوایل دهه ۷۰ دوران جدیدی را برای او رقم زد. نصیری می‌گوید ما در نشریه، گزارش فساد فلان وزارت‌خانه را منتشر کردیم، بعد از ما شکایت کردند و دادگاه به نفع ما حکم داد، اما شاهد بودیم که هیچ برخوردی با آن وزیر صورت نگرفت. 🔸مواجهه‌های مکرر و از نزدیک با مسائل اصلی کشور، عدم حصول نتایج مورد نظر، ناکامی مطالبه‌گری‌ها و ناکارآمدی ساختارها، او را رهسپار قم کرد تا بنیادی‌تر به ریشه‌یابی مسائل بپردازد که چرا آنچه که تصور و وعده داده می‌شد که با وقوع و استقرار نظام جمهوری اسلامی در عرصه‌های مختلف زندگی فردی و اجتماعی محقق خواهد شد، نشد! 🔹این شرح حال کوتاه از سرگذشت ، از این باب اهمیت دارد که نمی‌توان به راحتی با زدن برچسب‌های معمول او را به ضدیت با انقلاب و... متهم و به تبع آن، وی را طرد کرد. او در مقام نظر، و پس از سال‌ها تحقیق و تدبر در علوم دینی به نتایجی رسیده است که با مشهورات فعلی که از آنها با عنوان گفتمان انقلاب اسلامی و اسلام ناب یاد می‌شود، تفاوت دارد. ⚜️ @taammolat74
🔰 فرار از دانشگاه چگونه علوم انسانی در جامعه مدنی به گردش افتاد؟ ✍️ حسام سلامت 🔘 بخش سوم| بخش دوم 💠
شرایط امکان

🔸مفهوم دوم در منطق روش‌شناسیک رساله، «شرایط امکان» (conditions of possibility) است. می‌پرسیم از حیث تاریخی چه شرایطی پیش آمد که پاگرفتن موسساتی چون «»، «»، «» و... را ممکن ساخت؟ این شرایط امکان را می‌توان از مجرای نگارش تاریخ پروبلماتیک سه میدان دانشگاهی، میدان روشنفکری و میدان سیاسی ترسیم کرد. 🔹در اینجا از خود می‌پرسیم چه تحولاتی در هر یک از این سه میدان و در نسبت میان آنها با یکدیگر رخ داد تا در نهایت در نیمه دوم دهه هشتاد این موسسات ممکن شدند. تاریخ مستقل اما در عین حال درهم‌تنیده این سه میدان را می‌توان از طریق مفهوم conjecture که می‌شود به اتصال، هم‌آیندی یا هم‌آمیزی ترجمه کرد، به یکدیگر ربط داد. 🔸کنجکچر نوعی اتصال تصادفی عناصر پراکنده در یک برهه تاریخی است به گونه‌ای که یک ترکیب مشخص را شکل می‌دهند. این عناصر ممکن است در برهه‌های بعد از هم جدا شوند و به شکل‌های تصادفی دیگری با هم پیوند بخورند. در واقع به میانجی مفهوم کنجکچر نشان می‌دهیم که روندها، جریان‌ها و نیروهایی که در هر یک از این میدان‌های سه‌گانه پراکنده بوده‌اند چگونه با یکدیگر درآمیختند و به اصطلاح مفصل‌بندی شدند تا در نقطه تلاقی آنها تجربه نوظهوری - در اینجا موسسات آموزشی موازی - ممکن شود. 💠
گردش گفتارها

🔸از تاریخ پُرپیچ‌وتاب هر یک از این سه میدان تنها به یک مورد اساسی که مستقیم یا غیرمستقیم به «» ربط پیدا می‌کند، اشاره می‌کنم. در تاریخ میدان دانشگاهی احتمالا تعیین‌کننده‌ترین دقیقه به انقلاب فرهنگی مربوط می‌شود. تعیین‌کنندگی این دقیقه برای بحث ما از حیث کنترل نظام‌مند گردش گفتارهاست. 🔹تا جایی که پای در میان است عملا با عالی‌ترین مرجع سیاستگذار در قلمرو میدان دانشگاهی طرفیم. بنابراین سوال این است که این شورا چگونه رویه‌های کنترل سیستماتیک گفتار را تا به امروز هدایت کرده است؟ بیش از هر چیز به اتکای دو سازوکار مشخص: ۱. «هیات‌های جذب و استخدام اساتید» که سوژه‌های گفتار را کنترل می‌کند، از حیث اینکه چه کسانی صلاحیت دارند در دانشگاه سخن بگویند و ۲. «شورای تحول علوم انسانی» که سازوکار کنترل صوری خود گفتارهاست، از حیث اینکه چه دانش‌ها و گفتارهایی می‌توانند در دانشگاه‌ها به گردش بیفتند. 🔸در بحث ما تاریخ میدان از حیث تولید مستقل گفتارهای موازی اهمیت دارد. اگر دانشگاه در دوره پساانقلابی با قسمی از انسداد یا دست‌کم رکود تولید گفتار دست به گریبان بوده، میدان روشنفکری، در عوض، پیوسته دست‌اندرکار عرضه انبوهی از گفتارهای جورواجور بوده است. محض نمونه، مداخلات «» یا «» در دهه ۷۰ و ۸۰ را در نظر آورید. ⚜️ @taammolat74
🔰 آیت الله بهشتی؛ از «فقه شیعی» تا «حقوق اساسی» ✍️ ابراهیم فیاض 🔘 بخش 1 از 2 🔸مرحوم تنها کسی است که بعد از با وجود بحران‌ها و کشت و کشتاری که پیرامون قانون اساسی صورت گرفت، دست به انقلابی قانونی زد. 🔹توانست را به بیاورد که این مهم در مجلس حتی آیت الله منتظری نیز در به سرانجام رساندن این مهم به توفیق نرسید اما آیت الله بهشتی موفق به تحقق این مهم شد. 🔸 آیت‌الله منتظری با وجود تمام و و که در فقه و اسلام داشت و نوآورترین فقیه بود از عهده این کار برنیامد و ناچار شد در جلسات مجلس خبرگان از کرسی ریاست کنار بایستد تا آیت الله بهشتی در صحن مجلس خبرگان بر این کرسی بنشیند و این مهم را به انجام برساند. 🔹اما اینکه آیت الله بهشتی چگونه موفق به انجام و تحقق این مهم شد شاید به این واسطه بود که ایشان علاوه بر دانشی که در فقه اسلامی داشت در حوزه حقوق و قانون نیز تسلطی چشمگیر داشت و به واسطه حدود یک دهه زندگی و تحصیل در آلمان و مطالعه حقوق در اروپا چنانکه خود نیز به این مهم اشاره کرده، موفق به تبدیل فقه به قانون شد. به بیان دیگر آیت الله بهشتی در مدتی که در آلمان زندگی می کرد، موفق شد که علم کلام را که علم ارتباطی دین با جهان خارج - چه جهان ذهنی و چه جهان عینی بود- فعال کند. 🔸همزمان با توجه به تسلطی که علاوه بر زبان عربی و فارسی به زبان های انگلیسی و آلمانی داشت، موفق به این شد که کلام و زبانی به وجود بیاورد که وقتی حدود ۵ تا ۶ سال پس از حضورش در آلمان، انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسید و مجلس خبرگان رهبری دست به کار تدوین قانون اساسی جدید زد، این مهم را به انجام رسانده و فقه را به قانون تبدیل کند. ⚜️ @taammolat74
📮جریان و مدرن کشور با همان ادبیاتی که یک دهه گذشته دولت را نقد کرد و سپس رأساً و نیابتاً، دولت بنجل حسن را به کشور و مردم غالب کرد، امروز دارد ج.ا و ولی فقیه را نقد می‌کند. بدانیم و آگاه باشیم که این جریان در نقد، مغرض و در معرفی ، چلاق است. ✍️حسین دانش ⚜️ @taammolat74
روشنفکری مطهر 3.mp3
38.57M
🔉 درسگفتار 🔶 موضوع |جریان در ایران 🎙دکتر 🔹بدنه اصلی جریان روشنفکری بعد از انقلاب در ایران نئولیبرال است. روشنفکری به معنای تخصصی اولاً متعلق به عالم مدرن است دوماً از نظر طبقاتی یک کاست است و سوم اینکه این جریان جهت‌گیری مدرن دارد. 🔹جامعه ایران نسبت به این شبه مدرنیته انقلاب کرد و انقلاب اسلامی رستاخیز عالم ایران اسلامی با تکیه بر ظرفیت‌هایش علیه این شبه مدرنیته بود. بعد از این انقلاب چه شد؟ ساخت سیاسی شبه مدرنیته یعنی پهلوی متلاشی شد، اما ساخت فرهنگی و اقتصادی باقی ماند و روشنفکری ایران نقش در این زمینه بر عهده دارد که بازسازی شبه مدرنیته در ایران را آغاز کند. 🔹 نقش روشنفکران بعد از انقلاب این بود که یک مانعی بشود که اقتصاد ایران آسیب ببیند و از طرفی مانع تحولات فرهنگی شوند و سه سعی کنند در ساختار سیاسی هم قدرت را به شبه مدرنیته برگردانند. روشنفکری بعد از انقلاب می‌شود مأمور معماری یک ارتجاع شبه مدرنیته در ایران پس از انقلاب و اینها هم غالباً نئولیبرال هستند. 🔗 برای شنیدن سخنرانی قبلی این نشست اینجا کلیک کنید. ⚜️ @Taammolat74
🔰 چرا ما دچار بن‌بست شدیم؟ ✍️ حسین کچوئیان 🔸اداره بر اساس اصول و قواعدی که دارد، عمل می‌کند. این فقط ساختمان نیست. اما وقتی شما صرفاً یک ساختمانی درست کردید و یک ظواهری از این چیزها را گذاشتید، در ایران می‌شود چیزی که هیچیک از کارکردهای بروکراسی را نمی‌تواند انجام دهد و تبدیل به معضل می‌شود.در مورد در اینجا هم همینطور است. 🔹یعنی ما یک شیر بی یال و دم و اشکمی درست کردیم. همه چیزهای تجدد وقتی آمده، چون اساس آن بر مبنای انتقال تمدنی درست، انجام نگرفته و فقط یک ظواهری بوده است، صرفاً یک اسمی با بعضی از خصوصیات به اینجا آمده، یک گرته برداری ناقص صورت گرفته است. 💢لذا می‌بینیم روشنفکران ایران و اصولاً روشنفکران جهان سوم، مصیبت‌اند و عامل غرب و هستند. مرحوم شریعتی بر اساس تیپ ایده‌آل روشنفکری، نقد می‌کند و می‌گوید شما مادامی که روشنفکر می‌شوید، ارزش‌های جامعه خود و دین را طرد می‌کنید و در تعارض کامل با جامعه خود قرار می‌گیرید، پس روشنفکر نیستید. 🔸البته ایشان فرض کرده که روشنفکری هست و نقد کرده است. ما می‌گوئیم اصلاً روشنفکری وجود ندارد. آنچه در اینجا اتفاق افتاده یک شیر بی‌یال و دم و اشکمی است که فقط یک عنوانی از آن مقوله دارد و نسبتی با جامعه خود ندارد. اگر کسی بخواهد کارکرد تمدنی روشنفکر را در جامعه خودش داشته باشد باید به عالم دینی یا کسی مثل خیابانی، میرزاکوچک خان،حضرت امام و… تبدیل شود. اینها و هستند که در ربط با جامعه خودشان بعضی از کارکردهای روشنفکری را به تناسب جامعه خودشان اجرا می‌کنند. ⚜️ @Taammolat74
♨️ پایان روشنفکری! نقد و نظر درباره گفتگو اخیر دو روشنفکر! 🔸هفته گذشته در سپهر اندیشه‌ای ایران و در فضای دو چهره نام‌آشنا و به گفتگو درباره پرداختند. این جلسه که از سوی محفل آمریکایی برگزار شد، نتوانست حاشیه‌ای را ایجاد کند و بسیاری بی‌اعتنا از این نشست گذشتند و این نشان از تهی شدن ایده‌ها و بی‌مصرف شدن افکار این روشنفکران دارد. 🔹در این جلسه مصطفی ملکیان همان حرف‌های سابق خود را تکرار کرد. سروش هم از ایده‌هایی سخن گفت که شاید برای شاگردان مدرسه روشنفکری دینی تازگی داشته باشد، اما برای نسل جوان و کسانی که سالها پیش از او از پسامدرنیسم سخن می‌گفتند، هیچ رهاورد تازه‌ای در بر ندارد. این جلسه نشان داد که عصر روشنفکران و بلکه روشنفکر-آکادمیسین‌ها، به سر آمده و در سه دهه گذشته، هیچ روشنفکر یا روشنفکر-آکادمیسین تازه‌ای که بتواند هماورد روشنفکران پیشین باشد، سر بر نیاورده است. در ادامه برخی از نظرات اساتید و پژوهشگران دراینباره را تقدیم شما خواهیم کرد. ⚜️ @Taammolat74
🔰 در اوصاف روشنفکری ✍️محسن بهرامی 📍گفتگوی با نمونه‌ای از تقابل دو سنخ از میباشد. سنخ اول جریانی است که هنوز در رویاهای منورالفکری قرن هجدهم به سرمی‌برد.اینکه عقل خودبنیاد به زعمشان بدون استعانت از زعامت منبع فرا انسانی(وحی) میتواندملاک ومرجع امور قرارگیرد و شناخت طبیعت خارجی و سرشت انسان بوسیله آن میسور است. بدین طریق به تنهایی میتواند پیشوایی خودرادر عرصه تقریر حقیقت و تقلیل مرارت برعهده گیرد و این رسالت روشنفکری است. ⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
تاملات
📍دانشگاه مدرن و جامعه ایرانی نقدی بر روایت مقصود فراستخواه از نهاد علم در ایران #دانشگاه_مدرن به م
🔘 بخش 1 از 2 🔹 برخی روایت‌های پربسامد ارائه می‌شود با این مفروض که جامعه ایرانی در تأسیس نهاد علمی آموزشی پایدار ناتوان بوده و در حالی که هنوز کشور ایران، حتی یک دانشگاه هم نداشت، در انگلستان، بالغ بر ده‌ها دانشگاه بزرگ با هزاران دانشجو، مشغول تربیت نسل آینده کشور خود بودند و از این دست قبیل سخنان. یکی از مروجین اصلی این نوع روایت از تأسیس نهاد علم در ایران، دکتر است. 🔹او به طور مفصل تاریخ را بازخوانی کرده و از تا بعد از انقلاب مورد خوانش قرار داده است؛ اما پرسش اصلی او در کل این روایت و بازخوانی تاریخی، این است که چرا جامعه ایرانی دچار یک پس‌افتادگی و ناهم‌‌زمانی شده و از حیث ایجاد نظام آکادمیک مدرن، دچار تعویق و تأخیر شده است؟! 🔹این پرسش در محل خود به‌جاست اما روایتی که فراستخواه در پاسخ به این پرسش ارائه می‌دهد ناصواب است. او با غفلت از فرایند جامعه ایرانی به ویژه حوزه در فرهنگی و سیستم آموزشی مدرن، نقطه پیکان انتقادات را به سمت بافتار سیاسی و اقتصادی جامعه ایرانی حواله می‌دهد. 🔹 او در جایی از کتاب خود می‌نویسد:« مقارن تغییر و تحولات دورة سوم یعنی رنسانس تا روشنگری که به گسترش آموزش و نوآوری‌ها و رهیافت‌های فکری و اجتماعی و رشد نهادهای جدید آموزشی و دانشگاهی انجامید، جامعه ایران آماج حوادثی شد که بر اثر آن، ضعف‌های ساختاری درونی جامعه شدت می‌گرفتند و آنرا در مسیر نزولی سوق می‌دادند... در حالی که جوامع غربی با نقد سنت‌های تعلیمی‌شان و با تحول بخشیدن به نهادها، برای تکوین نخستین دانشگاه‌های جدیدشان در قرن12 میلادی بسترسازی می‌کردند، مدارس نظامیة ما بر اثر سلطه مقاصد انحصارطلبانه و تنگ‌نظری‌های حکومتی، با آفت تعصب و تک‌نگری و غلبة آموزش‌های شرعی بر آموزش‌های علمی و فنی دست به گریبان بودند و به‌تدریج به انحطاط گراییده و از رونق افتاده بودند.» ص43 🔹آقای فراستخواه به طور مستقیم بر مراکز و نهادهای آموزش سنتی می‌تازد که به جای پرداختن مسائل فنی و علمی! (که مشخصا منظورشان از علم مرادف since است!) به سمت آموزش‌های دینی و شرعی می‌رفتند! در ادامه نیز حکومت صفویان را مستبد قلمداد کرده و به آن‌ها خورده می‌گیرد که چرا پیشرفت‌های جامعه غربی را نادیده انگاشتند: «بارزترین دوره‌ای که پای غربی‌ها و به‌تبع آن، برخی از آثار و محصولات علمی وفنی نوینشان به ایران باز می‌شد، دوره حکومت صفویان است. این در حالی بود که حکمرانان مستبد صفوی در عالمی از اوهام و غرور به سر می‌بردند، به راز پیشرفت‌های جوامع غربی اعتنایی نداشتند و فقط گاهی به اقتضای نیازشان به برخی نمودها و آثار جدید علمی و فنی اروپا توجه می‌کردند...» مفروض این روایت همان ادامه مسیر دوره قاجار به بعد است که راه شکوفایی ایران و توسعه را در مسیر غربی‌شدن می‌داند. ⚜️ @Taammolat74