📚 کتابِ #دولت_وبازار؛ فصلِ دوم، بخش ششم
🔰عرض شد در #نظریه_حمایت_هوشمند، دولت با نیروهای بازار پنج نوع ارتباط برقرار می کند. سه مورد آن [صیانت از بازار، خلق بازار و حفظ بازار] ذکر شد و اینک به مورد چهارم یعنی #قبض_بازار خواهیم پرداخت. سرمایه بالطبع میلِ به بیشینه شدن دارد و به سمتی حرکت می کند که بدونِ درگیر نمودنِ سایر عواملِ تولید [زمین، نیروی کار و فنّاوری] به بیشترین سود برسد. فعالیت های "غیر مولّد" نظیر #دلّالی، #سوداگری و #سفته_بازی، بیشترین جاذبه را برای سرمایه دارند که بدونِ دخالتِ سائر عواملِ تولید، سود حاصل شود. یک #نظام_اقتصادی_سالم اما باید بیشترین سود را به تولید بدهد. اگر فعالیت های #غیر_مولّد بازار پُرسودی داشته باشند، سرمایه ها بصورتِ طبیعی از فعالیت های مولّد فاصله خواهند گرفت و باعث تضعیفِ تولید در کشور خواهد شد. در چنین شرایطی #وظیفه_دولت؛ قبضِ بازارهای غیرمولّد از طریقِ کاهشِ سطحِ سود آنها به زیرِ سطح سودِ تولید است. برای برخی بازارهای کاملا مضرّ مانند بازارِ ربا، باید سیاستِ "انقباض کامل" در نظر گرفته شود به نحوی که هیچ سرمایه ای اجازه حرکت به سمتِ این بازارها را نداشته باشد.
🔰اساسا مشخصه اصلیِ یک نظام اقتصادیِ سالم این است که؛ در آن به تولید پاداش داده شود نه #سوداگری، #دلالی و #سفته_بازی. لازمه جریان یافتنِ سرمایه به سمتِ تولید، #جذابیت_زدایی از فعالیت های غیرمولّد است. بررسی جریان #سرمایه در ایران نشان می دهد، #سیاست_قبض_بازار برای بازداشتنِ سرمایه از فعالیت های غیرمولّد اتخاذ نشده است و سازوکاری جُز حبس نقدینگی در بانک ها، برای نهی سرمایه از حرکت به سمتِ سوداگری وجود نداشته است. سیاست گذار برای جلوگیری از هجومِ #نقدینگی به بازارهای سفته بازی و سوداگری، #نرخ_سود_بانکی را بالا نگه داشته تا سرمایه در بانک محبوس بماند.
🔰اجمالا به چند نمونه از سیاست های #قبض_بازار فقط گذرا اشاره می کنیم:
1️⃣ استفاده از سازوکارِ #مالیات_بر_سفته_بازی_دارایی؛ این سیاست منجر می شود نقدینگی به سمتِ فعالیت های سفته بازی سرازیر نشود.
2️⃣ اخذِ #مالیات_بر_عایدی_سرمایه برای قبضِ بازارهای غیرمولّد؛ عایدی سرمایه اختلافِ بینِ "قیمتِ خرید دارایی به اضافه برخی هزینه ها در طولِ دوره نگهداری" و "قیمت فروش آن دارایی" است. یعنی در صورتیکه یک سرمایه گذار اقدام به فروش دارایی خود با قیمتی بیشتر از قیمتِ خرید کند، روی مازادِ قیمتِ دارایی او مالیات وضع می شود تا از سفته بازیِ دارایی جلوگیری شود. قانونِ مالیات بر عایدی سرمایه در کشورهایی چون #انگلیس، #فرانسه، #ژاپن، #اسپانیا، #پرتغال و... وجود دارد که از ذکر جزئیات می گذریم.
3️⃣ مالیات بر #تراکنش_های_بانکی در اروپا برای قبضِ بازارهای غیرمولّد.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
✅️ #مکتب_تاریخی؛ اندیشه های اقتصادیِ ملی گرایی [بخش پنجم]
🔸️ منظور از اندیشه ی ملی گرایی، وجود عقائدی است که دغدغه ی اقتصاد ملی و داخلی دارند و به اقتصادِ فرد گرایانه و در مواردی روابط اقتصادی با خارجیها بدبین هستند. ملی گرایان منافع ملی را بر منافع فردی مقدم می دارند. اجمالا به اندیشه های اقتصادی برخی از ایشان اشاره می شود.
1️⃣ الکساندر همیلتون [۱۷۵۷- ۱۸۰۴] اقتصاددان ملی گرای آمریکایی است که ضمنِ طرفداری از وضعِ تعرفه بر واردات، به مخالفت با دیدگاه آزادیِ تجارتِ آدام اسمیت پرداخت و معتقد بود که دولت باید از صنایع داخلی حمایت کند.
2️⃣ دانیل ریموند [۱۷۸۶- ۱۸۹۴] از دیگر صاحب نظرانِ اقتصاد ملی گرایی، دیدگاه آدام اسمیت در مورد هماهنگیِ منافع اجتماعی و فردی را رد کرده و مسیر رشدِ ثروت ملی را متفاوت از رشدِ ثروت فردی می دانست. ریموند حمایت از صنایع داخلی را در راستای بالا بردنِ قدرت اقتصاد ملی در مقابلِ اقتصادِ دیگر کشورها می دانست.
3️⃣ بنجامین فرانکلین [۱۷۰۶- ۱۷۹۰] از اقتصاددانان معروف آمریکایی است که به مردِ علم و عقل و عمل نیز معروف است. او عقیده داشت که وجودِ میزانِ معینی از #حجم_پول در جامعه ضروری است و کمتر از آن باعثِ بالا رفتنِ #نرخ_بهره می گردد و بیشتر از آن نیز موجبِ افزایش قیمت ها و کاهشِ ارزش پول خواهد شد. او عقیده دارد که سه راه برای ثروتمند شدن وجود دارد که عبارتند از: پیروزی در جنگ (که نوعی غارتِ اموال دیگران است.) تجارت (که نوعی تقلب است.) و کشاورزی که مهمترین و تنها راه شرافت مندانه ی توسعه ی ثروت است. ضمنا او تولیداتِ صنعتی را نیز به عنوانِ ابزار تقویت تولیدِ کشاورزی مورد توجه قرار می دهد.
4️⃣ توماس پین [۱۷۳۷- ۱۸۰۹] از دیگر اقتصاددانانِ آمریکایی که بر حمایتِ دولت از فقیران، از کار افتاده ها و ارائه ی آموزش مجانی و ایجاد اشتغال برای بیکاران تأکید داشت. او یکی از طرفدارانِ جدی راه اندازیِ نظام #تأمین_اجتماعی توسط دولت بود. وی در این رابطه، نوعی مالکیت اشتراکی را برای منابعِ ثروت (بویژه زمین) مطرح کرده و اختصاص یافتنِ زمین به فرد یا گروه خاصی را نادرست می شمرد. او مشکلِ توزیعِ غیر عادلانه را متوجه نظام اقتصادی و حکومت دانسته و عقیده داشت که دولت می تواند از راه یک نظامِ مالیاتی کارآمد و طراحی نوعی نظامِ توزیعِ مجدد، #عدالت برقرار سازد.
5️⃣ هنری جرج [۱۸۳۹- ۱۸۹۷] دیگر اقتصاددانِ مشهورِ آمریکایی است. او نیز همانندِ ریکاردو و فیزیوکراتها عقیده داشت که #مالیات باید تنها از رانت زمین گرفته شود. از آنجا که در آمریکای آن روز خرید و فروش زمین فعالیتی مبتنی بر #سفته_بازی بود و دیدگاه مالیاتی جرج در این رابطه موجه بود. البته دلیل فیزیوکراتها برای گرفتنِ مالیات انحصاری از زمین، بر پایه ی عقیده ی آنها به انحصاری بودنِ ثروت در زمین بود، ولی جرج چنین عقیده ای نداشت. دیدگاه فیزیوکرات ها بر توسعه ی کشاورزی استوار بود، ولی نگرش جرج، فعالان اقتصادی را از کشاورزی به دیگر مشاغل، مثل صنعت جهت می داد. جرج با راه حل های سوسیالیستی و دولتی شدنِ اقتصاد مخالف بوده و آن را موجبِ فساد و کاهشِ انگیزه ی #بخش_خصوصی می دانست. او همچنین با خوش بینی نسبت به پیشرفتِ #تکنولوژی، مخالفِ دیدگاه بدبینانه ی مالتوس بوده و #بازدهی_نزولی را رد می کرد. وی عقیده داشت که رشدِ فرآورده های مورد نیازِ بشر با توجه به #تحولات_فنی، بیشتر از رشد جمعیت است.
@taammolatenazari