eitaa logo
تأملات اجتماعی
184 دنبال‌کننده
301 عکس
93 ویدیو
7 فایل
محمدرضا کرباسچی دانش آموخته ی حوزه ی علمیه ی قم کارشناس ارشد فلسفه ی علوم اجتماعی @mrkarbs
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 علوم اجتماعی در بستر حکمت (بخش اول) 🔹 علوم اجتماعی یکبار ممکن است در منظومه ی معرفت حکمی ساخته و پرداخته شود و بار دیگر ممکن است بصورت یک دانش مستقل از حکمت بدان نگریسته شود. هر کدام از این انگاره ها اثرات خاص خود را در تولید علوم اجتماعی برجای خواهد گذاشت. 🔹علوم اجتماعی رایج در جهان که بر بستر معرفت تجربی متولد شده، به معارف حکمی نگاه پادویی و ابزاری داشته و به تناسب نیاز از معارف حکمی بهره می گیرد. (اگر بگیرد) در 🔹 در حالیکه در علوم اجتماعی حکمت بنیان، علوم اجتماعی بخشی از منظومه ی گسترده ی معارف است که در نسبت و ارتباط با سایر علوم، خصوصا حکمت نظری متولد می شود. مهمترین ویژگی این مدل علم اجتماعی تبعیت آن از عمده ی قواعد حکمت نظری مانند اصالت وجود، حرکت جوهری، قاعده ی علیت و... است. 🔹اطلاق اصطلاح "علم" بر علوم اجتماعی حکمت بنیان، بسی آسان تر و شایسته تر است از اطلاق آن بر علوم اجتماعی تجربی. چون دستیابی به کلیت، ضرورت و دوام -که لازمه ی هر علمی است- در معرفت های حکمی بسیار آسانتر است، تا معرفت های تجربی. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 علوم اجتماعی در بستر حکمت (بخش اول) 🔹 علوم اجتماعی یکبار ممکن است در منظومه ی معرفت حکمی ساخته و
📌 علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش دوم) 🔹 عمده ی آنچه که در اندیشه ی اجتماعی دانشمندان مسلمان باقی مانده، در همین فضای حکمت تولید و منتشر شده. مباحث اجتماعی فارابی، حکمت عملی خواجه نصیرالدین طوسی و اندیشه ی اجتماعی استاد شهید مطهری همگی در دامن حکمت اسلامی نشو و نما یافته اند. 🔹گونه های دیگری هم از اندیشه اجتماعی در میان مسلمانان هست که بریده از حکمت است؛ مانند علم عمران ابن خلدون (که در فضای کلام اشعری متولد شده) و برخی اندیشه های اجتماعی روشنفکران معاصر. (که در بستر اندیشه های غربی ایجاد گردیده) اما به نظر می رسد که بطور کلی، اندیشه اجتماعی در میان مسلمانان، با مبنای حکمی قرابت بیشتری دارد تا سایر مبانی. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش دوم) 🔹 عمده ی آنچه که در اندیشه ی اجتماعی دانشمندان مسلمان باقی م
📌علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش سوم) 🔹 عدم پای بندی به "عینیت" مهمترین اشکال علمای اجتماعی تجربی و... به فیلسوفان اجتماعی است. آنان می گویند: فیلسوفان جامعه را آنگونه که نظام فلسفی شان اقتضا می کند می بینند و تحلیل می کنند؛ در حالیکه جامعه باید پیراسته از همه ی پیش فرض ها (حتی پیش فرض های فلسفی) دیده و نگریسته شود تا به "عینیت" و واقعیت اجتماعی همان گونه که هست دست یابیم، نه آنطور که می خواهیم و پیش فرض هایمان اقتضا می کند. جواب فیلسوفان اجتماعی -به زبان ساده- آنست که قواعد حکمی و فلسفی، قواعدی عصری نیستند که در استعمال یا عدم استعمال آنها مخیر باشیم؛ بلکه قواعدی ثابت، برهانی و ضروری هستند که هر چه را عنوان "وجود" دارد در بر می گیرد. این قواعد کلان سازنده ی مبادی و مبانی علم اجتماعی است چه بپسندیم و چه نپسندیم. اما مشکل عینیت را باید به گونه ای دیگر حل کرد. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش سوم) 🔹 عدم پای بندی به "عینیت" مهمترین اشکال علمای اجتماعی تجربی و.
📌علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش چهارم) ✅ پذیرش قانونمندی اجتماع لازمه ی ورود حکمت به علوم اجتماعی 🔹اگر قائل به این باشیم که جامعه ی انسانی قانون دارد و این قانون بصورت مستمر و دائمی در حال تکرار است و بر همین اساس بخواهیم حوادث آینده را پیش بینی کنیم، چه بدانیم و چه ندانیم به درون مرزهای علوم اجتماعی حکمی وارد شده ایم. 🔹اما اگر قائل به قانونمندی اجتماع نباشیم و بگوییم جامعه از قوانین ثابت و مشخصی پیروی نمی کند و هر حادثه ای ممکن است هر بار با یک علت بروز کند، طبیعتا امکان پیش بینی حوادث آینده را از خود سلب کرده و از مرز های دانش اجتماعی حکمی نیز دور افتاده ایم. (چنانکه برخی جریانهای علوم اجتماعی چنین می گویند.) لازمه ی پذیرش قانونمندی جامعه -که همه ی متفکرین اجتماعی بدنبال آن هستند- پذیرش قواعد حکمت به عنوان مبدا و مبنای همه ی علوم است. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش چهارم) ✅ پذیرش قانونمندی اجتماع لازمه ی ورود حکمت به علوم اجتماعی
📌 علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش پنجم) ✅چرا باور به قانونمندی جامعه مستلزم باور به حکمت اسلامی است؟ 🔹اصولا علمی گزاره ای است که ادعایش آنست که در همه ی مصادیق خود، برای همیشه، و بصورت ضروری صادق است. به عبارت دیگر "قانون" قضیه ای است کلی، ضروری و دائمی. اما اینکه کلیت و دوام و ضرورت دقیقا چیست و چگونه محقق می شود همگی در بستر حکمت پاسخ خود را می یابد. در نتیجه هر دانشی که قضایایی عرضه کند و ادعای کلیت، ضرورت و دوام آن قوانین را داشته باشد، طبیعتا به دامن حکمت فرو غلتیده است. این است که گفته می شود مادر علوم است. چون همه ی دانش ها برای اثبات کلیت، ضرورت و دوام قضایای خود وامدار فلسفه هستند، چه بپذیرند و چه نپذیرند. هزار مرتبه خوردم قسم که نام تو را به لب نیاورم اما قسم به نام تو بود. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش ششم) ✅مروری بر ظرفیت های علمی و عملی جهان اسلام در تولید نظریه ی اج
📌علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش هفتم) ✅ ظرفیت های جهان اسلام برای تولید علوم اجتماعی 2⃣پیوستگی تاریخی 🔹یکی دیگر از ظرفیت های جهان اسلام برای تولید علوم اجتماعی، پیوستگی تاریخی آنست. پیوستگی تاریخی امت اسلامی بدان معناست که امت اسلامی از بدو تولد تاکنون، و در سرزمین های گوناگون دارای هویت مشترک و پیوسته ای بوده و حتی وقایعی چون نفوذ استعمار در برخی مناطق نتوانسته آن هویت یکپارچه را بهم بزند. نتیجه ی این پیوستگی و حفظ هویت در طول تاریخ آنست که می توان به جامعه ی اسلامی بصورت انسانی نگریست که در طول زمانی طولانی و بصورت پیوسته مراحل تکامل خویش را طی کرده و جلو آمده است. نقطه ی مقابل آن انقطاع تاریخی است که ما در آن با وضعیتی مواجه هستیم که جامعه در مقاطع تاریخی گوناگون دارای هویت های گوناگونی بوده و هیچ گاه هویت واحدی نداشته، در نتیجه تکامل هم برای او بی معناست. امت اسلامی با برخورداری از پیوستگی تاریخی و با حفظ همان هویت واحد، فراز و نشیب ها و تجربیات گوناگونی را پشت سر گذاشته و آنها را در درون خود حفظ کرده و با عبرت گیری از آنها به پیش آمده است. همین موضوع یکی از ظرفیت های قابل توجه برای تولید علوم اجتماعی است. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش هفتم) ✅ ظرفیت های جهان اسلام برای تولید علوم اجتماعی 2⃣پیوستگی تا
📌علوم اجتماعی بر بستر حکمت (بخش هشتم) ✅ ظرفیت های علمی جهان اسلام برای تولید علوم اجتماعی 3⃣تولید و تکامل علوم اسلامی 🔹سومین ظرفیت قابل توجه در جهان اسلام تولد و تکامل علوم مختلف در طول سده های مختلف است. این علوم که یک بار منجر به شکل گیری تمدن اسلامی در قرن 4و5 گردیده- در شاخه های مختلف بروز و ظهور یافته است. 🔹 ما در جهان اسلام از ابتدا با گونه ای از حیات عقلی مواجه هستیم که در علومی چون کلام و فقه ظاهر شده و در گذشته کم سابقه یا بی سابقه بوده است. پیوند کلام و فلسفه نیز آغازگر عصری دیگر در حیات تعقلی مسلمانان بود که هم به رشد کلام و هم به رشد فلسفه سرعت بخشید. بنابر گزارش شهید مطهری مسائل فلسفه پس از ورود به جهان اسلام از دویست مسئله به هفتصد مسئله بالغ شد که بسیاری از آنها تاثیر مستقیم بر شکل گیری تفکر اجتماعی داشت و بسیاری دیگر بصورت غیر مستقیم. خلاصه آنکه علوم عقلی -بعنوان پیش نیاز قطعی دانش های اجتماعی- روند تکاملی قابل قبولی را در جهان اسلام پشت سر گذاشته و جلو آمده است. 🔹 همه ی آنچه گفتیم در باب فلسفه های هستی شناختی و معرفت شناختی است، والا فلسفه هایی که مستقیما به تحلیل اجتماع پرداختند -مانند فلسفه فارابی و خواجه نصیر- خود برگ زرین دیگری در فضای علوم اسلامی است که بعدها به آن خواهم پرداخت؛ انشاءالله @taamollat
🔗جمله معترضه 📌 علوم اجتماعی در دامن فیزیک یا حکمت؟ 🔹خیلی فرق می کند که جامعه و مسائل آن را شاخه ای از فیزیک ببینیم یا شاخه ای از حکمت. اگر جامعه و مسائل آن شاخه از فیزیک باشد، همه چیزش هم مثل اشیای طبیعی و فیزیکی خواهد بود و همه ی قوانین فیزیک هم در آن جریان دارد. و چنانکه پدیده های طبیعی روح ندارند و معنا سرشان نمی شود و بر اساس قانون علت و معلول کارشان را می کنند و جلو می روند، پدیده های اجتماعی هم. این همان نگاه جامعه شناختی است که آگوست کنت ساخته و پرداخته اش کرد و اسمش را گذاشت فیزیک اجتماعی، و امیل دورکیم بر اساس آن پدیده ی خودکشی را تبیین کرد. در حالیکه اگر پدیده های اجتماعی را ذیل حکمت ببینیم اولا ذات جامعه و زندگی اجتماعی تبیین می شود، ثانیا لایه های گوناگون آن و ثالثا نسبت آن با سایر پدیده ها. در نگاه حکمی به جامعه، سهم وجودهای غیر مادی و غیرمحسوس نیز در ساخت جامعه ادا می شود و بسیاری چیزهای دیگر. حکمت صرفا یک دانش نیست، بلکه سبک نگریستن یکپارچه به عالم وجود و یافتن روابط میان اجزای آن است. در پرتو رهنمودهای قرآن کریم و سنت پنجره های جدیدی رو به عوالم انسانی گشوده است. این است قدر و قیمت و ظرفیت حکمت اسلامی. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌قلمرو برهان در علوم اجتماعی (بخش نهم) 🔹مروری بر نظریه اجتماعی خواجه نصیرالدین طوسی ره 🔻طوسی بر
📌بعد التحریر۱ 🔸ان قلت: 🔹برخی دوستان و همراهان کانال می گویند در حالی که جامعه ی امروز با اقسام تحولات و دگرگونی ها مواجه است و جواب و تحلیل قانع کننده ای از کسی شنیده نمی شود و هر چه می گذرد آشفتگی ها بیشتر و بیشتر می شود، این قبیل بحث های نظری و مدرسی به چه کار می آید و چه گرهی را می تواند باز کند؟ 🔹قلت فی جوابک: به نظر نگارنده اتفاقا علت آشفتگی های فکری و عملی اخیر، نبود مطالعات و تحقیقات عمیق و فقدان نگاه جامع به تمام مقولات انسانی و سپس تحلیل و استنتاج بر اساس آنست. اتفاقا اینکه ما علی رغم غنای میراث اسلامی هنوز نتوانسته ایم نظریه ی علوم انسانی و علوم اجتماعی قابل قبولی عرضه کنیم، راه را برای تحلیل های ناقص و کوتاه مدت هموار کرده است. عموم تحلیل های اجتماعی که امروز ذهن ها را مشغول کرده، ابتنای صحیحی بر هستی شناسی و انسان شناسی و فلسفه ی تاریخ ندارند و نتیجتا پس از مدتی که از تحلیل وقایع جدید باز می مانند، نظریه ای دیگر پا به میدان می گذارد و روز از نو و روزی از نو. به جد معتقدم که با توجه به میراث غنی اسلامی، و مباحثات انبوه و متراکم در این چهاردهه زمان تولد نظریات علوم انسانی و علوم اجتماعی فرارسیده، -اگر نگوییم به تاخیر افتاده-. با تولید نظریات علوم انسانی و علوم اجتماعی می توانیم محکم تر و آینده نگرانه تر فکر کنیم و حرف بزنیم. ▪️از نکات پیشنهادی و انتقادی خوانندگان محترم استقبال می کنم و آن را موجب باروری مباحثات علوم انسانی می دانم. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌بعدالتحریر۱ 🔹هویت مفهومی علوم انسانی در پیوند با تاریخ و فرهنگ 🔹قبلا در اینجا گذشت که از منظر آی
❖ اصطلاحات علوم انسانی اشباع شده از بنیاد های فلسفی و تاریخی خود هستند! ❃ کاش در به کارگیری اصطلاحات علوم انسانی، با احتیاط بیشتری عمل کنیم و آن ها را راحت در سنت فکری خودمان استفاده نکنیم. صرفاً به دلیل رواج یافتن یک اصطلاح، نباید آن را بدون توجه به مبانی فلسفی و تاریخی که به آن معنا و مفهوم در یک منظومه فکری یا نظام تحلیلی می بخشد، به کار برد. برای مثال، اصطلاحی که این روزها مد شده و بسیاری بدون در نظر گرفتن پیشینه فلسفی و تاریخی آن، در حوزه فقه و سایر علوم استفاده می کنند، در حالی که حتی آثار اندیشمندانی مانند شوپنهاور، نیچه و فوکو را به صورت جدی نخوانده اند چرا که این مفاهیم در غرب ریشه در این نوع تاملات دارد که فهم این متفکران نیز خود مستلزم مطالعه کانت، هگل، هوسرل و هایدگر است! بدون این پیش زمینه ها، چگونه می توان میان «حکومت داری» و «حکمرانی» یا «آینده پژوهی» و «پیش بینی» تمایز قائل شد و سپس از «فقه حکمرانی» یا «حکمرانی از دیدگاه فارابی» یا «آینده پژوهی از دیدگاه ملاصدرا» سخن گفت؟ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــ مدرسه علوم انسانی اسلامی آیه 📲 https://eitaa.com/AyeSchool