تأملات اجتماعی
📌مبانی اجتهاد از دیدگاه شهید مطهری ره (بخش ششم) 🔹در یادداشت قبل گفته شد که استاد شهید، بر اساس مبا
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره (بخش هفتم)
📌فلسفه ی دین و نظریه ی اجتماعی در نظام اندیشه ی شهید مطهری
🔹فلسفه ی دین در نگاه شهید مطهری، از آنجا که در بستری از فهم تاریخ و اجتماع حاصل شده، یکی از بهترین منفذ ها برای ورود به نظریه ی اجتماعی اوست.
مسئله عمیق تر و گسترده تر از آن است که در این فضای محدود بازگو شود؛ آنچه در زیر می آید رشته ای از مسائلی است که در موضوع «فلسفه ی دین» استاد شهید باید مورد بحث قرار گیرد.
(از عناوین هم روشن است که فلسفه ی دین ایشان، تا چه میزان با نظریه ی اجتماعی ایشان مرتبط و آمیخته است.)
۱. منشا و خاستگاه دین
۲. علل ختم نبوت
۳. رابطه ختم نبوت و تکامل اجتماعی انسانها
۴. علل اجتماعی نسخ شرایع گذشته
۵. رابطه ی نسخ شرایع و ادوار تمدن (آیا رشد تمدنی باعث نسخ شرایع شده؟)
۶. تقسیم نبوت ها به تبلیغی و تشریعی
۷. علم و عقل جانشین نبوت تبلیغی
۸. رابطه ی ثابتات و متغیرات دین با نیازهای ثابت و متغیر انسان
۹. رابطه ی دین و فطرت
۱۰. پیامبر خاتم و مسایل مربوط به ایشان
۱۱. قرآن کریم و مسایل مربوط به آن
۱۲. جایگاه مسائل جدید و اجتهاد در نظام دین
۱۳. متناهی بودن مسائل وحیانی برای بشر
۱۴. نسبت عقل و دین
۱۵. ....
👌اینها مشتی از مسائلی است که باید درباره اش ساعت ها مطالعه و گفت و گو کرد و ده ها مقاله و کتاب نوشت.
📚برخی از کتابهایی که بیشترین ارتباط را با مباحث فلسفه ی دین استاد شهید دارد:
▪️خاتمیت
▪️وحی و نبوت
▪️اسلام و نیازهای زمان
📝تتمه:
این مباحث را نباید مباحث نظری و مدرسی صرف در نظر گرفت.
اینها بنیان فهم ما از جامعه و تاریخ و دین و... .
بدون حل اینها و بدون داشتن یک نظریه ی اجتماعی متقن و عملیاتی، چگونه می خواهیم به سراغ اصلاح اجتماعی و تمدن اسلامی برویم؟ 🤔
#نظریه_اجتماعی
#فلسفه_دین
#امتداد_حکمت
#شهید_مطهری
#بار_بر_زمین_مانده
@taamollat
تأملات اجتماعی
📣 جلسه ی دوم کارگروه «فلسفه ی دین از منظر شهید مطهری ره» ، پنجشنبه، اول تیر، پس از نماز صبح (حدود۳:۴
🔖گزارش جلسه
🔗دومین جلسه ی کارگروه «فلسفه ی دین از دیدگاه شهید مطهری ره»، دقایقی پیش به پایان رسید.
دستور کار این جلسه، بررسی دیدگاه ها درباره خاستگاه دین بود. استاد شهید بعنوان نمونه به مواردی چون جهل، ترس و کنترل اجتماعی، بعنوان بخشی از ادله ی توجیه حضور دین در جامعه اشاره کرده اند.
نکته ی جالب توجه آنکه تمام کسانی که بدنبال توجیهی برای حضورم دین در جامعه هستند، گویا پیش فرضشان این است که دین نسبتی با جامعه ندارد و اگر می بینم جامعه ای به سمت دین می رود، باید در پی علل آن باشیم.
دیدگاه استاد شهید دقیقا بر خلاف این مطلب است و ایشان معتقدند دینداری اتفاقا نه تنها خلاف اقتضای حیات بشر نیست، بلکه اگر اجتماع بشری در مسیر طبیعی خودش قرار داده باشد، میل به سمت دین یک امر قطعی خواهد بود.
از نکات مهم و قابل توجه دیگر در این جلسه، بررسی دیدگاه فروید در باب خاستگاه دین بود که در بستر روانشناسی خاص وی مطرح گردیده است.
الحمدلله، جلسه خوب و پرباری بود.
#فلسفه_دین
#نظریه_اجتماعی
#شهید_مطهری
@taamollat
📌اندک اندک جمع مستان می رسند🏃♂🏃
🔹با گذشت دو هفته از آغاز به کار حلقه های علمی #مدرسه_حکمت_سلمان به لطف خدا این حلقه مورد توجه و اقبال اهل علم و دغدغه مندان تفکر انقلاب اسلامی قرار گرفته است.
دوستان و علاقمندانی بصورت حضوری و مجازی برای شرکت در جلسات یا تشکیل حلقه های جدید ابراز تمایل کردند.
انشالله و با عنایت امام عصر (عج) از این هفته دو حلقه ی مطالعاتی جدید، به مجموع حلقات علمی مدرسه ی حکمت سلمان اضافه می شود.
🔸اول: حلقه ی فلسفه ی تاریخ
چنانکه قبلاً هم متذکر شده ایم، فلسفه ی تاریخ و رویکرد استاد شهید به تاریخ، بی شک یکی از قطعات پازل #نظریه_اجتماعی استاد شهید خواهد بود؛ بطوریکه امیدواریم پژوهش های حلقه ی «فلسفه ی دین»، در نقطه ای با مباحث فلسفه ی تاریخ پیوند بخورد.
اداره ی این حلقه به عهده ی یکی از دانشوران ارجمند و دانش آموختگان حوزه و دانشگاه خواهد بود که بعداً به تفصیل معرفی خواهد گردید.
🔸🔸دوم: حلقه ی اقتصاد اسلامی
بدون شک تحلیل مسائل اجتماعی، بدون اطلاع از اقتصاد و تاثیرات آن بر پدیده های اجتماعی امکانپذیر نیست.
ولی شناخت تاثیر اقتصاد بر جامعه، خود متوقف بر اشراف حداقل کلی بر دانش پیچیده ی اقتصاد است.
در اولین جلسه ی #حلقه_اقتصاد_اسلامی، یکی از دانشوران حوزوی و دانشگاهی که در رشته اقتصاد مشغول به تحصیل است، کلیات دانش اقتصاد و برخی از مفاهیم اولیه ی آن را شرح خواهد داد.
🕰جزییات زمان جلسات در روزهای بعد اطلاع رسانی خواهد شد.
#مدرسه_حکمت_سلمان
#نظام_اندیشه_متفکران_مسلمان
#نظریه_احتماعی_شهید_مطهری
#فلسفه_دین
#فلسفه_تاریخ
#اقتصاد_اسلامی
@taamollat
تأملات اجتماعی
🔖گزارش جلسه 🔗دومین جلسه ی کارگروه «فلسفه ی دین از دیدگاه شهید مطهری ره»، دقایقی پیش به پایان رسید.
📌گزارش جلسه
🔹 سومین جلسه ی کارگروه «فلسفه ی دین از منظر استاد مطهری ره» دقایقی پیش به پایان رسید.
گزارش جلسه به زودی منتشر خواهد شد.
#فلسفه_دین
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌گزارش جلسه 🔹 سومین جلسه ی کارگروه «فلسفه ی دین از منظر استاد مطهری ره» دقایقی پیش به پایان رسید.
📌گزارش جلسه «فلسفه ی دین»
🔹 در این جلسه گزارشی از فصل دوم و چهارم کتاب «جامعه شناسی دین» ارائه شد.
از نگاه نویسنده ی کتاب، نظریات موجود در باب علل گرایش به دین به دو دسته ی کلی نظریات روان شناختی و جامعه شناختی قابل تقسیم است.
نظریات روان شناختی نظریاتی هستند که دین را نتیجه کنش و واکنش درونی خود انسانها -بدون اثرپذیری از جامعه - می دانند.
به عبارت دیگر نظریات روان شناختی معتقدند که دین پاسخی است به سوالات و نیازهای درونی انسان.
نظریات روان شناختی خود دو دسته اند.
نظریات عقلگرایانه و نظریات عاطفه گرایانه.
نظریات روان شناختی عقلگرایانه، دین را نتیجه ی جست و جوی عقلی انسان و قوه ی تعمیم او در شناخت هستی می پندارند، در حالیکه دیدگاه های عاطفه گرایانه، دین را نتیجه ی نوعی نیاز عاطفی به خدا، ماورا و اموری از این دست تلقی می کنند.
فصل دوم کتاب همیلتون شرح دیدگاه هایی است که دین را برآمده از کاوش عقلی انسان برای شناخت طبیعت معرفی می کند و فصل چهارم نیز شرح دیدگاه های عاطفه گرایانه است.
آگوست کنت، فریزر و تایلر کسانی هستند که دین را نتیجه ی جست و جوی عقلی بشر قلمداد می کنند و هر یک برای ادعای خود به گونه ای به تاریخ بشر و ویژگیهای انسانی استناد می کنند.
فصل دو و چهار احتمالا خواندنی ترین فصل های این کتاب هستند.
در جلسات بعد به مقارنه ی این دیدگاه ها با نظریات متفکران مسلمان خصوصا استاد شهید خواهیم پرداخت.
#فلسفه_دین
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره (بخش هجدهم) 🔹تغییرات اجتماعی (۳ و پایانی) 🔻یکی از نوآو
📌 در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره (بخش نوزدهم)
🔹فلسفه ی دین ۱
🔻قبلاً گفته بودیم که برخی مباحث استاد شهید اگرچه مستقیما در نظریه ی اجتماعی ایشان جای نمی گیرد، اما به جهت ابتنا بر دیدگاه ایشان در باب اجتماع و تاریخ، قطعا یکی از پنجره های مناسب برای فهم نظریه اجتماعی ایشان خواهد بود.
«فلسفه دین» قطعا یکی از این پنجره ها خواهد بود که به یاری خدا در چهار بخش به بررسی دیدگاه ایشان در این باب پرداخته و در پایان دست یافته ها را مرور و جمع بندی خواهیم کرد.
چهار بخش مورد اشاره در باب فلسفه ی دین استاد شهید بدین قرار است:
بخش اول: نگاه استاد شهید به خاستگاه دین
استاد شهید دین را امری پیوسته با حیات فردی و اجتماعی انسان می داند، در نتیجه از نگاه ایشان ضرورت حضور دین در حیات انسان امری لابد کنه است و نیازی نیست که برای توجیه دین به دنبال دلیل باشیم.
بخش دوم: نسخ و خاتمیت
استاد شهید مسئله ی نسخ شرایع را اساسا بر بستر فهم تکاملی تاریخ توجیه پذیر می داند؛ از اینرو کلمات ایشان در باب علل نسخ شریعت راهگشای خوبی برای فهم نظریه ی اجتماعی ایشان خواهد بود.
بخش سوم: ختم نبوت و تکامل اجتماعی
(بمانند بخش قبل)
بخش چهارم: دین و تحولات تاریخی و اجتماعی
استاد. شهید ذیل این عنوان به بررسی نسبت دین و تحولات تاریخی و اجتماعی می پردازند.
این بحث نیز رهیافت های خوبی برای درک نظریه ی اجتماعی ایشان به دست می دهد.
📝طی یادداشت های بعدی، به مرور یک یک این عناوین پرداخته و در پایان نشان خواهیم داد که نظریه ی اجتماعی علامه ی شهید مطهری، تا چه میزان علوم اجتماعی و انسانی را در عصر خود به پیش برده و زمینه را برای حل مسائل روز فراهم نموده است. رحمة الله عليه، رحمة واسعة
#نظریه_اجتماعی_شهید_مطهری
#فلسفه_دین
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌 در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره (بخش نوزدهم) 🔹فلسفه ی دین ۱ 🔻قبلاً گفته بودیم که برخی
📌در جست و جوی نظریه اجتماعی شهید مطهری ره (بخش بیستم)
🔹فلسفه دین۲:
🔻بخش اول: خاستگاه دین:
نکته ی اول: آیا برای حضور دین در عرصه ی اجتماع باید به دنبال دلیل بود؟
استدلال برای امری آورده می شود که روشن نبوده و یا نسبت موضوع و محمول در آن ذاتی نباشد، در نتیجه ارتباط یافتن و نسبت پیدا کردن ان دو تصور نیازمند دلیل و شاهد باشد.
استاد شهید خود با اعتقاد به اینکه روح گرایی و معناگرایی بخش لاینفک حیات بشر است، برای توجیه مادی گرایی در دنیای جدید به کنکاش ادله ی آن پرداختند که منجر به تألیف کتاب علل گرایش به مادیگری گردید.
در مقابل دانشمندان عصر مدرن با گمان اینکه خرافاتی به نام دین نباید در عصر علم باقی بماند، در پی علل بقای دین در دوران جدید برآمدند و فرضیه های متعددی برای آن عرضه کردند.
استاد شهید کلمات مبسوطی به بطلان این نگاه به دین می پردازند و ریشه ی این کلمات ایشان نیز کما سبق، بحث مهم و بنیانی فطرت است.
از همین رو کلمات استاد در باب خاستگاه دین را باید «تنبیه» بر این مطلب بشمار آورد.
نکته ی دوم:
تعریف دین در نگاه متفکران مسلمان با نگاه دانشمندان مادی تفاوت اساسی دارد.
در حالیکه مادیون عالم اعتقادات دینی را باورهایی غیر واقعی و نتیجه ی ترس یا جهالت مردمان می دانند، متفکران مسلمان، دین را پنجره ای رو به واقعیت های دور از دسترس بشر تلقی می کنند که توسط خداوند خالق ناظم و مدبر به روی بشر گشوده شده است.
علاوه بر این واقعیات غیر محسوس عالم، در کنار واقعیات محسوس، نظمی آهنگین و هدفدار و در حال حرکت به هستی بخشیده و اگر انسان - که موجودی دارای عقل و اراده است- خود را با این نظم عالم هماهنگ کند، به سعادت دنیا و آخرت نائل می شود.
در نگاه متفکران مسلمان، دین، علاوه بر آنکه بخشی از واقعیات پنهان عالم را در برابر انسان آشکار می کند، انسان را به هماهنگی و تطابق با این نظم شکوهمند هستی فرا می خواند.
چنانکه روشن است، تعریف دین در نگاه ما و آنان از اساس متفاوت است و طبیعتاً نتایج متفاوتی هم خواهد داشت.
نکته ی سوم: با توجه به نکات پیش گفته، خاستگاه گرایش به دین، همان فطرت و درون انسان است و این کشش درونی انسان است که او را به سوی کشف واقعیات پنهان عالم و هماهنگی با انها می کشاند.
استاد شهید در آثار متعددی به امتداد بحث فطرت پرداخته اند.
یکی از آن امتداد ها همین مسئله ی خاستگاه دین است.
به نگاه ایشان انسان دارای دو دسته فطریات بینشی و گرایشی است.
بینش های فطری اموری است که انسان فارغ از موقعیت اجتماعی و تربیتی داراست.
گرایش های فطری نیز کش درش هایی است که فارغ از تربیت و محیط در وجود انسان هست.
در نگاه متفکران مسلمان، یکی از مهمترین گرایش های فطری در وجود انسان، گرایش به خدا و فضیلت های معنوی است و انسان تا به این امور واصل نشود آرام نمی گیرد.
پس خاستگاه اصلی دین، همان فطرت آدمی است.
#نظریه_اجتماعی_شهید_مطهری
#فلسفه_دین
#نظام_جامع_اندیشه_اسلامی
@taamollat
هدایت شده از تأملات اجتماعی
...📌در جست و جوی نظریه اجتماعی شهید مطهری ره (بخش بیست و یکم)
🔹فلسفه دین۳
🔻بخش سوم: نسخ و خاتمیت (گزارش یک رویکرد کلامی و مبانی جامعه شناختی و تاریخی آن)
بحث نسخ و خاتمیت در آثار استاد شهید، هم به جهت نوآوری های ایشان در این مسئله و هم به جهت آمیختگی آن با مبانی اجتماعی و تاریخی قدری پیچیده تر است.
عمده ی مطالب این بخش خلاصه ایست از کتاب خاتمیت آن شهید بزرگوار:
استاد شهید در باب نسخ، نبوت انبیا را به دو دسته ی نبوتهای تبلیغی و نبوت های تشریعی تقسیم می کند.
منظور از نبوت های تشریعی، نبوت هایی هستند که حامل پیام جدیدی برای بشر نبوده، بلکه شریعت پیامبر اولوالعزم قبلی را تبلیغ کرده و تذکر می دادند.
در مقابل نبوت های تشریعی دارای پیام جدید بوده اند.
هرکدام از این نبوت ها کارکرد خاص خود را در طول تاریخ داشته است.
مثلاً رسالت نبوت های تبلیغی، تثبیت اقدامات پیامبران اولوالعزم بوده است و اصلا قرار نبوده که حامل پیام جدیدی باشند.
این دسته نبوت ها تا زمانی که بشر قادر به حفظ میراث فرهنگی خود نبوده دوام داشته و پس از آن به انتها رسیده است.
اما نبوت های تشریعی را داستانی دیگر است.
...
استاد شهید می گوید، آنچه در حقیقت نسخ شده نبوت های تبلیغی هستند، به عبارت دیگر پس از شریعت حضرت ختمی مرتبت، پیامبر دیگری برای تبلیغ شریعت ایشان ارسال نشده و نسخ و ختم نبوت در حقیقت مربوط به نبوت های تبلیغی است.
ایشان ادامه می دهد که علت نسخ نبوت های تبلیغی، رشد و تکامل علمی و فرهنگی بشر و قدرت او بر حفظ میراث فرهنگی خود بوده است.
🔻از مجموع کلمات ایشان در اینجا چند نکته حاصل می شود.
اول: آنکه بر خلاف دیدگاه برخی دانشوران، حرکت تاریخ حرکتی تکاملی و رو به جلو بوده است.
دوم: ادیان علی رغم برخورداری از روح واحد، گام به گام با تحولات بشر پیش آمده و آن را هدایت کرده است.
سوم: آنکه تحول بشر در وهله ی اول تحول فکری و فرهنگی و تاریخی بوده است و همین تحول و تکامل موجب تکامل های بعدی -بمانند تکامل علمی و صنعتی گردیده است.
این بحث را باید یکی از گرانیگاه های دیدگاه تاریخی استاد شهید لحاظ نمود.
بشر با ضبط و نگهداری میراث فرهنگی گذشتگان خود، آجر به آجر بر بنای ساختمان فرهنگ و علم افزوده و جلو آمده است.
🔻عوامل رشد اجتماعی بشر
در باب علل رشد و تکامل تاریخی بشر، دو عامل پر رنگ تر از عوامل دیگر جلوه می کنند.
عامل اول در تکامل تاریخی بشر همان فطرت حقیقت جو و تنوع طلب انسانی است.
فطرت انسانی از سویی به دنبال کشف حقایق، رازها و قوانین عالم است و از سوی دیگر میل به خلق، ساختن و نوآوری دارد.
این دو میل قطعا یکی از عوامل رشد و تکامل تاریخی بشر بوده است.
عامل دوم تحولات تاریخی خود دین بوده است. استاد شهید در مقاله ی «نقش دین در تحولات تاریخی» که در کتاب ۱۵ گفتار منتشر شده، به تاثیرات دین در تحولات و تکامل تاریخی می پردازد.
🔹دو نتیجه ی مهم
استاد شهید از مجموع مطالب دو نتیجه ی مهم می گیرند:
۱. تحول و تکامل بشر در وهله ی اول تکامل فکری و ذهنی بوده که در قالب حفظ تجربیات تاریخی و میراث گذشته جلوه گر شده. دانشمندان امروز نیز چیزی شبیه همین (اختراع خط و کتابت) را ملاک تقسیم تاریخ به ماقبل تاریخ و مابعد تاریخ می دانند.
به عبارت دیگر پیداکردن تفکر تاریخی، توجه به تاریخ و گذشته (که خط و کتابت یکی از نتایج آن است) یکی از نشانه های رشد و تکامل تاریخ بشر است که خواه ناخواه نتایجی بر آن بار می شود.
۲. دومین نتیجه آنست که تکامل تاریخی -به شرحی که گذشت- منجر به پایان نبوت تبلیغی گردیده است.
استاد شهید در این مرحله علم و عقل را جانشین نبوت تبلیغی می دانند و معتقدند در این دوره از تاریخ بشر این علم روز و عقل بشری است که باید دین نازل شده در عصر ختمی مرتبت ص را تبیین و منتشر کند.
این نکته ی اخیر، بیانگر آنست که علم و عقل و دین و فطرت آدمی همگی در یک راستا حرکت می کنند.
(این نکته ی بسیار مهمی در معرفت شناسی استاد مطهری ره است که در یادداشت جداگانه ای به آن پرداخته خواهد شد.)
#نظریه_اجتماعی_شهید_مطهری
#فلسفه_دین
#نظام_جامع_اندیشه_اسلامی
@taamollat
تأملات اجتماعی
...📌در جست و جوی نظریه اجتماعی شهید مطهری ره (بخش بیست و یکم) 🔹فلسفه دین۳ 🔻بخش سوم: نسخ و خاتمیت
📌 در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره (بخش بیست و دوم)
🔹فلسفه دین ۴: نسخ و خاتمیت
🔻 علل ختم نبوت تشریعی:
قبلا گفته بودیم که علامه مطهری در باب علل ختم نبوت تشریعی کلام دیگری دارند که مطالب جدیدی در باب جامعه و تاریخ از ان اصطیاد می شود. اکنون وقت شرح ان است.
خلاصه کلام استاد شهید ان است که رسالت نبوت تشریعی، اموختن چیزهایی به بشر بود که خود بتنهایی قادر به کشف انها نبود(و یعلمکم ما لم تکونوا تعلمون)
با این حال ظرفیت بشر در ساحت دنیایی برای دانستن و عمل کردن محدود است. (و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا)
کلام استاد شهید انست که بر اثر رشد و تکامل فرهنگی و تاریخی، بشریت از نبوت تبلیغی بی نیاز شد و بواسطه اطلاع از هر انچه که نیاز داشت و می توانست از طریق وحی بداند، از نبوت تشریعی مستغنی گردید.
به عبارت دیگر بشر بوسیله ی نبوت های تشریعی گذشته، هر انچه را که قابلیت داشت دریافت کرد و از این جهت باب نبوت تشریعی بسته شد.
🔻استاد شهید در باب ادامه ی حیات بشر مبتنی بر نظام وحی و نبوت دو نکته ی مهم دارند:
اول: انکه در دوران ختمیه علم و عقل در امتداد حیات ایمانی نقش محوری دارند. به عبارت دیگر علم و عقل و وحی هم راستا و هم جهت با هم در پی کشف واقعیات عالمند و هر کدام کشف بخشی از وقایع را بر عهده دارند.
علم عهده دار کشف طبیعت، عقل عهده دار کشف حقایق غیر مادی و قوانین و وحی نیز عهده دار بیان خطوط کلی شناخت هستی و همچنین شناساندن حقایق ماورای عالم ماده است.
از این جهت گسترش علم و عقلانیت نه تنها خطری برای دین نیست، بلکه مؤید و کمک کار دین هستند. رحمه الله علیه، رحمه واسعه
دوم: آنکه علوم وحیانی ناظر به نیازهای فطری و پایدار بشر است، اما پاسخ به نیازهای عصری و موقتی بر عهده ی علم و عقل است.
علم و عقل طی فرایندی که اجتهاد نامیده می شود، با رجوع به اصول معارف وحیانی، پاسخ مسائل نوپدید را پیدا می کنند.
در نتیجه اصلا جای طرح این شبهه نیست که «اگر گزاره های دینی ثابت و دائمی است، پس دین با تغییرات اجتماعی همراه نیست و در گذر زمان باید کنار گذاشته شود. ».
چون دین با به رسمیت شناختن علم و عقل، راه را برای امتداد دین در عرصه ی حیات بشر هموار کرده است.
🔻نتایج:
از نوع نگاه استاد شهید به کارکرد نبوت، نکاتی در باب حیات اجتماعی استفاده می شود:
▪️اول آنکه مدار حرکت و تکامل اجتماعی بر مدار علم و معرفت است. و این منظومه ی معرفتی است که هم اصل حرکت و هم جهت آن را آشکار می کند.
میل به حقیقت جویی که در نهاد بشر گذاشته شده، توسط وحی راهنمایی و تعیین جهت و توسط عقل و علم حرکت داده می شود.
▪️وحی و علم و عقل، هر سه با هم از لوازم تکامل اجتماعی اند و بدون آنها تکامل حقیقی رخ نمی دهد.
#نظریه_اجتماعی_شهید_مطهری
#نظام_اندیشه_متفکران_مسلمان
#فلسفه_دین
#شهید_مطهری
@taamollat
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره (بخش بیست و سوم)
🔹فلسفه ی دین۴:
🔻دین و تحولات تاریخی
آخرین بخش مباحث فلسفه دین مبتنی بر دیدگاه های تاریخی به موضوع «دین و تحولات تاریخی» اختصاص دارد.
کلمات استاد شهید در این زمینه به روشنی در تقابل با دیدگاه فلسفه ی دین مارکسیسم قرار دارد.
استاد شهید در مقاله ای با همین نام که در کتاب پانزده گفتار به چاپ رسیده، سه مسئله را از مسائل اصلی و عمومی همه ی جوامع معرفی می کند:
۱. تکامل زندگی اجتماعی انسان
۲. اصل نقل و انتقال فرهنگ و تمدن
بر این اساس هیچ فرهنگی در عالم از صفر شروع نکرده، بلکه فرهنگ ها با هم داد و ستد دارند و از این طریق با هم رشد می کنند و بالا می آیند.
۳. اصل تنازع و تقابل
استاد شهید با بیان این سه اصل بعنوان اصول مشترک میان همه جوامع تلاش می کند تا نقش دین را در این میانه بیان کند.
یا توجه به مجموع آثار ایشان به نظر می رسد که دین دو نقش عمده در زندگی بشر بازی کرده است:
اول: پاسخ به نیاز فطری بشر به شناخت عوالم پنهان هستی و پاسخگویی به پرسش های چندهزارساله و بی جواب مانده
دین این نقش را از طریق ایجاد یک نظام معرفتی شامل وحی و عقل و وجدان و تجربه بانجام رسانده است.
دوم: اتوجه دادن بشر به دو مقوله ی حق و باطل و ارتقا سطح تنازعات بشر از مدار منافع و شهوانی به مدار حقوق و باطل.
از همین رو دین در تاریخ بشر به نحو روشنی اقدام به راهبری اجتماعی و رشد دادن بشر نموده است.
اگر چه این بحث در آثار استاد شهید بصورت مستقل مطرح شده، اما ذیل بحث از «نیروهای پیش برنده ی تاریخ» که در مباحث فلسفه ی تاریخ به آن پرداخته اند نیز قابل طرح است.
بر این اساس، بر خلاف روایت های مارکسیستی که تضاد منافع را موتور حرکت اجتماع می دانند، دین ضمن به رسمیت شناختن تضادهای طبقاتی عامل وجدان و حق و باطل را عامل مهمتری در وقوع تضادهای اجتماعی قلمداد می کند:
«به طور کلی این اصل از نظر قرآن مورد قبول است. این را میگویم برای اینکه قرآن یک مطلب دیگری را گفته است که برای بعضی سبب اشتباه شده و ابتدا این اشتباه در نویسندگان عرب زبان پیدا شد که در کتابهای خودشان نوشتند قرآن اصل تضاد طبقاتی را به عنوان اصیلترین اصلها در زندگی بشر میپذیرد. تضاد طبقاتی یعنی تضاد براساس منافع. اصلاً فکر تضاد طبقاتی معنایش این است: او در طبقه برخوردار و مرفّه و قهراً استثمارگر زندگی میکند که منافع را به خودش اختصاص داده است و دیگری در طبقه محروم و قهراً استثمار شده زندگی میکند. موقع طبقاتی او یک نوع تفکر را اقتضا میکند و موقع طبقاتی این، نوع دیگر را. او میخواهد حق خودش را از این پس بگیرد و این میخواهد حق او را به وی ندهد.
شک ندارد تضاد طبقاتی خودش یک حقیقتی است در عالم، خودش در دنیا جنگ ایجاد میکند و مسئله احقاق حق، یعنی جنگ برای استیفای حقوق از دست رفته، اصلی است که اسلام کاملاً آن را به رسمیت میشناسد. لایحِبُّ اللهُ الْجَهْرَ بِالسّوءِ مِنَ الْقَوْلِ الّا مَنْ ظُلِمَ؛ اما قرآن هرگز تمام تضادها را محدود و منحصر به تضادهای طبقاتی نمیکند یعنی تحلیل تاریخی قرآن از جوامع بشری بر این اساس نیست که هرچه جنگ و کشمکش و تنازع در دنیا بوده ریشه طبقاتی داشته است.
...
ولی با همه اینها قرآن این مطلب را قبول ندارد که همه جنگها و تنازعها و تضادها ریشه طبقاتی دارد. هم به ریشههای طبقاتی اشاره میکند و آن را قبول میکند و هم به ریشههای وجدانی و ایمانی و مافوق طبقاتی؛ و اسلام در تعلیم و تربیت خودش تکیهاش بیشتر روی این دومی است. آنجا که تضاد، طبقاتی باشد از نظر اسلام ارزشی ندارد؛ ارزشش آن وقت است که مافوق طبقاتی باشد، یعنی به خاطر حق و حقیقت باشد نه به خاطر وضع خاص و منافع خاص خودم؛ مثل [تضاد] علی علیه السلام [با دشمنانش.] علی آنجایی که دیگری حقش را- ولو یک ریال- غصب میکرد، تا آن دم آخر دست از احقاق حق خودش برنمیداشت:...»
(پانزده گفتار، ص۲۷۸-۲۸۰)
#نظریه_اجتماعی_شهید_مطهری
#نظام_اندیشه_متفکران_مسلمان
#فلسفه_دین
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره (بخش بیست و سوم) 🔹فلسفه ی دین۴: 🔻دین و تحولات تاریخی
📌 در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره (بخش بیست و چهارم)
🔹فلسفه ی دین ۴:
🔻دین و تحولات اجتماعی
یکی از شاخه های مهم بحث فلسفه ی دین استاد شهید، رابطه ی دین و تحولات اجتماعی است.
آنچه در اینجا ذکر می شود محصول مرور تمام آثار استاد شهید نیست و ممکن است با فحص بیشتر، نکات بیشتری بدان افزود.
فی الجمله به نظر می رسد که استاد شهید در مسائل روانی و اجتماعی انسان قایل به دو نقش عمده برای دین هستند؛ از همین جهت دین را باید یکی از عوامل عمده در ساخت اجتماعات انسانی تلقی نمود:
اول: آرامش روانی از راه ارائه ی تقریری معقول و منتظم از انسان و عالم هستی (خدا در اندیشه ی انسان)
دین با در نظر گرفتن تمام لایه های وجود، هرم هستی را ترسیم کرده و جایگاه انسان بااراده و شاعر و عاقل را در این پهنه ترسیم کرده. اولین اثر ارایه ی چنین تصویری هویت سازی برای انسان و دور کردن او از بحران شناخت خویشتن است. که اگر چنین شناختی نباشد و انسان به هویت مشخصی برای خود نرسد، هیچ معرفت دیگری او را آرام نخواهد کرد.
ریشه ی بحران های مدرن و پست مدرن، همین از بین بردن هویت برامده از دین و رها کردن انسان در برهوت حیرت و آوارگی است.
دوم: صدور شریعت و قانون متناسب با تکامل حیات انسانی
حیات انسان بدون قانون و شریعت امکان بقا ندارد. انسان بواسطه ی قدرت اراده و عقل و همچنین نیازهای متنوع به طبیعت و سایر انسانها، نیازمند چارچوبی برای رفتار با خود، دیگران و طبیعت است.
گستردگی و تنوع روابط، فرصت و امکان ایجاد چنین نظام قانونی را از او سلب کرده و بجای آن خداوند متعال بعنوان خالق و رب هستی، خود عهده دار تشریع قانون گردیده است.
کلمات استاد شهید در باب قوانین دینی و نحوه ی همگام سازی آن با تحولات اجتماعی، از مباحث مهم و پردامنه ای است که استاد شهید در کتاب اسلام و نیازهای زمان بدان پرداخته اند و ما قدری از آن را در یادداشت های ابتدایی این سلسله یادداشت (ذیل مدخل اجتهاد) مطرح کردیم.
توسعه و تنقیح بیشتر این بحث را به مجالی دیگر موکول می کنیم.
#نظریه_اجتماعی_شهید_مطهری
#نظام_اندیشه_متفکران_مسلمان
#فلسفه_دین
@taamollat