تأملات اجتماعی
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش هشتم) 🔹درباره ی اصلاح اجتماعی ۱ در عرف عامه و همچنی
📌 در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش نهم)
🔹درباره ی اصلاح اجتماعی ۲
مهمترین مسئله در باب اصلاح اجتماعی تعریف اصلاح است.
آیا هر تغییری الزاما اصلاح است و باید آن را تکاملی به حساب آورد؟
نهرو در فصول مربوط به انقلاب فرانسه، در کتاب تاریخی خود (نگاهی به تاریخ جهان) به ابعاد اجتماعی نظریه تکامل انواع داروین پرداخته و در آنجا شرح می دهد که چگونه نگاه تکاملی به تغییرات زیستی، به تغییرات اجتماعی نیز سرایت کرده و هر حرکت و تغییری، تکامل تلقی شد.
او در پی نشان دادن آن که چگونه پس از برافتادن نظام شاهنشاهی، جامعه ی فرانسه به امپراتوری ناپلئون تن داد، نظریه ی تکامل داروین را یکی از علل توجیه امپراتوری ناپلئون تلقی می کند که بر اساس آن امپراتوری ناپلئون -اگر چه زورگویانه تر از حکومت لویی شانزدهم- اما چون نمونه ای از تغییر است و هر تغییری هم تکامل است، پس امپراتوری ناپلئون قطعا بخشی از فرایند تکاملی جامعه است و باید آن را پذیرفت!
این بود که بفاصله ی کوتاهی از سرنگونی حکومت پادشاهی، لویی هجدهم دوباره به تخت پادشاهی نشست و جامعه ی فرانسه نیز از او استقبال کرد!
این یک نمونه برداشت تاریخی اشتباه از تکامل و اصلاح اجتماعی است. اصلاح اجتماعی اگر بدرستی تنقیح نشود، ممکن است حرکت اصلاحی جامعه را قرن ها به عقب بیندازد.
از این رو اصلاح اجتماعی باید به #نظام_اندیشه ی دقیقی مشتمل بر هستی شناسی، انسان شناسی، جامعه شناسی و تغییرات آن متکی باشد.
استاد شهید ره در ترسیم مدل اصلاحی جامعه نیز به مبانی علمی متقن جریان #حکمت_و_اجتهاد رجوع کرده و بر اساس آن به ترسیم تغییرات اصلاحی و قهقرایی اقدام کرده است.
🔹اصلاح در اندیشه ی اجتماعی استاد شهید
....
#نظریه_اجتماعی
#اصلاح_اجتماعی
#نظام_اندیشه
#شهید_مطهری
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌 در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش نهم) 🔹درباره ی اصلاح اجتماعی ۲ مهمترین مسئله در باب
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش دهم)
🔹درباره ی اصلاح اجتماعی ۳
- یکی از پیش فرض های حاکم بر دیدگاه اصلاح اجتماعی شهید مطهری، برخورداری جامعه از هویت مستقل و همچنین راهیابی صلاح و فساد در ذات جامعه است.
راهیابی صلاح و فساد در جامعه بدان معناست که چنانکه فرد انسانی به سلامت و بیماری متصف می شود، جامعه ی انسانی نیز.
این مطلب خود فرع بر آنست که جامعه دارای حالت نرمال و طبیعی باشد که بقای بر آن همان صحت و گذر از آن فساد جامعه تلقی می شود.
اتفاقا ایشان در کتاب «جامعه و تاریخ در قرآن» به برخورداری جامعه از فطرت تصریح می کند.
این بدان معناست که جامعه نیز به مانند فرد انسانی گونه ای خاص از خلقت و حرکت را اقتضا دارد که اگر در آن مسیر باقی ماند سالم و اگر از آن خارج شد، بیمار خواهد بود.
اصلاح اجتماعی نیز دقیقا در همین فضا صورت پیدا می کند. اصلاح در اندیشه ی استاد شهید بازگرداندن جامعه به همان مسیر فطرت خویش است. از اینرو هر تغییری الزاما تکامل و پیشرفت نیست، بلکه تغییری پیشرفت است که در مسیر «فطرت جامعه» باشد؛ و الا حرکت جامعه قهقرایی خواهد بود.
#نظریه_اجتماعی
#اصلاح_اجتماعی
#فطرت_جامعه
#نظام_اندیشه
#شهید_مطهری
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش دهم) 🔹درباره ی اصلاح اجتماعی ۳ - یکی از پیش فرض های
📌در جست و جوی نظریه اجتماعی شهید مطهری (بخش یازدهم)
🔹درباره ی اصلاح اجتماعی (۴ و پایانی)
استاد شهید در کتاب اسلام و نیازهای زمان، در آنجایی که از تغییرات اجتماعی صحبت می کند، نکاتی دارند که اگرچه ذیل عنوان کلی «اصلاح اجتماعی» نیست، اما قطعا در فهم آن موثر است.
ایشان در آنجا می گویند هر تغییری که در حیات بشر اتفاق می افتاد الزاما مثبت و پیشرفت نیست و اینگونه نیست که باید با هر تغییری هماهنگ شویم، بلکه برخی تغییرات اجتماعی از آنجا که خلاف فطرت بشر و فطرت خود جامعه است، اتفاقا باید جلوی آن ایستاد.
بر این اساس اصلاحگری اجتماعی دو بعد دارد. بعد اول آن کنش مثبت در مقابل تحولات اجتماعی است، یعنی تلاش کنیم تا خود را به برخی معیارها و مرزها نزدیک کنیم، مانند پیشرفت علمی و صنعتی.
اما بعد دیگر که نام آن را کنش منفی می گذاریم عبارتست از ایستادگی در برابر تغییرات اجتماعی.
بر اساس آن مبانی پیش گفته، هر دو نوع کنش اصلاحگری است.
استاد شهید ره در آثار خود نیز هر دو بعد کنشگری اصلاحی را به ظهور رسانده.
ایشان از طرفی نسبت به برخی تغییرات اجتماعی مانند وقوع انقلاب اسلامی واکنش مثبت نشان داده و از طرف دیگر در برابر برخی تحولات اجتماعی، خصوصا تحولات فکری (که اتفاقا داعیه ی نوآوری و پیشرفت داشتند) سخت ایستاده و مقاومت کرده.
آثار ایشان مملو از هر دو گونه ی کنشگری اصلاحی است. رحمة الله عليه رحمة واسعة.
#نظریه_اجتماعی
#اصلاح_اجتماعی
#نظام_اندیشه
#متفکران_انقلاب_اسلامی
#کنش_اصلاحی_مثبت
#کنش_اصلاحی_منفی
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌در جست و جوی نظریه اجتماعی شهید مطهری (بخش یازدهم) 🔹درباره ی اصلاح اجتماعی (۴ و پایانی) استاد شه
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش دوازدهم)
🔹هستی شناسی جامعه ۱
پرداختن به اصل وجود جامعه و مسایل آن را باید مهمترین بعد نظریه ی اجتماعی استاد شهید تلقی کرد.
فهرستی از مسایلی که ذیل آثار ایشان قابل طرح است، به این شرح است:
_کیفیت تولد جامعه
_ وجود مستقل از فرد جامعه
_تراکم و اشتداد جامعه
_نسبت فرد و جامعه
_ثبات و تغییر در جامعه
_تغییرات اجتماعی
🔸بدون گفت و گو، جامعه متشکل از افراد انسانی است و بدون حضور انسانها هیچ اجتماعی صورت نمی بندد.
مراد از انسانهای تشکیل دهنده ی اجتماع نیز، انسانهای مرده نیست؛ و از همین رو اجتماع مردگان گورستان را هیچ گاه جامعه نمی نامیم، بلکه مراد، اجتماع انسانهای زنده ی دارای شعور و اراده است.
اجتماع چنین انسانهایی ما را در برابر پدیده ای قرار می دهد که اگرچه ناشی از حضور همان انسانهاست، اما امری فراتر از آنان است، بنحویکه با افزوده یا کاسته و یا تغییر آن انسانها، در اصل وجود آن جامعه تبدلی حاصل نمی شود.
❓اکنون سوال این است که اجتماع انسانها چگونه به شکل گیری این پدیده ی جدید منجر می شود؟
استاد شهید ره در کتاب «جامعه و تاریخ» و همچنین «جامعه و تاریخ در قرآن» با طرح بحث «اقسام ترکیب در پدیده ها»، ترکیب میان افراد در جامعه را از نوع ترکیب حقیقی می دانند.
واضح است که مراد از ترکیب در اینجا ترکیب آبدان و اجسام نیست، بلکه مراد ترکیب روح ها و معانی است.
فیلسوف اجتماعی معاصر استاد پارسانیا، در کتاب ارزشمند خویش، (جهان های اجتماعی) با بهره گیری از برخی مسائل بنیانی حکمت اسلامی، شرح جزیی تری از مسئله ی نحوه ی ترکیب در اجتماع بدست داده اند که متن زیر بخشی از آن است:
«اثبات وجود جامعه و یا نفی آن با روش تجربی ممکن نیست؛ حکمت متعالیه اصول و قواعدی را بنا می نهد که بر اساس آن می توان به اثبات وجود جامعه پرداخت.
اصول یاد شده عبارتند از:
۱. اصالت وجود
۲. حرکت اشتدادی وجود
۳. جسمانیه الحدوث و روحانیت البقا بودن نفس
۴. تجرد ادراکات بشری
۵. اتحادعلم، عالم و معلوم
۶.اتحاد عمل، عامل و معمول
بر اساس اصول یاد شده، حیات انسانی با حرکت وجودی و جوهری خود، صور معدنی، نباتی و حیوانی را یکی پس از دیگری طی می کند تا آنکه به جهان انسانی وارد می شود و در قلمرو حیات انسانی به ادراک صور و معانی متنوعی که در قلمرو حیات انسانی قابل وصول است، دسترسی پیدا می کند.
صور علمی به دلیل تجرد خود مقید به امور مادی نیستند و در آنها تغییر و حرکتی راه ندارد و نفوس انسانی با حرکت خود به سوی آنها راه می سپارند.
نفوس انسانی به دلیل اصل «اتحاد عالم با معلوم» با متحد شدن با صور علمی از یک سو آنها را به عرصه ی حیات و زندگی وارد می کنند و از سوی دیگر از طریق وحدت با معلوم خود، با یکدیگر وحدت و یگانگی پیدا می کنند.
صور علمی که در حوزه ی مشترک زندگی انسانها قرار می گیرند نقطه ی اتصال وحدت و یگانگی انسانهایی می شوند که با آنها وحدت پیدا می کنند، و به بیان دیگر این صور در حکم روح و جان واحد برای نفوس متعددی می شوند که با آنها اتصال وجودی پیدا می کنند.»
📚جهان های اجتماعی،۱۱۹-۱۲۰
#نظریه_اجتماعی
#شهید_مطهری
#جریان_حکمت_و_اجتهاد
#هستی_شناسی_جامعه
#اصالت_وجود
#حرکت_اشتدادی
#اتحاد_علم_عالم_معلوم
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش دوازدهم) 🔹هستی شناسی جامعه ۱ پرداختن به اصل وجود جام
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره (بخش سیزدهم)
🔹هستی شناسی جامعه۲
(ماهیت دوگانه ی انسان اجتماعی)
🔻چنانکه در تقریر استاد پارسانیا، از نحوه ی اتحاد افراد انسانی با صور علمی مشترک، و نحوه ی شکل گیری جامعه انسانی ذکر شد، انسان در مسیر صیرورت وجودی خود از مرحله جمادی به نباتی و سپس حیوانی وارد می شود و سپس از طریق اتحاد با صور علمی مشترک میان آدمیان هویتی جدید و افزون بر حیات های گذشته پیدا می کند.
حال یک سوال در برابر ما قرار دارد:
❓آیا با پیوستن انسان به آن صور علمی مشترک، مراتب قبلی حیات او زائل می شود یا اینکه انسان ضمن حفظ صورت های قبلی دارای هویت جدیدی به نام هویت اجتماعی می گردد؟
جواب این سوال از مسائلی است که به زبان های مختلف میان فیلسوفان اجتماعی مورد بحث قرار گرفته. رفت و برگشتی میان آثار استاد شهید و استاد پارسانیا و دیگرانی که در این حوزه قلم زده اند -بمانند استاد یزدان پناه- پاسخ بهتری به این سوال فراچنگ خواهد آورد.
استاد شهید در کتاب جامعه و تاریخ ضمن تاکید بر ترکیب حقیقی جامعه، به دلیل پای بندی به فطرت انسانی، به هیچ وجه از اصالت فردی انسان در برابر جامعه عقب نشینی نکرده و نهایتا قائل به اصالت توامان فرد و جامعه می شود.
به عبارت دیگر اگرچه انسان به جهت اتحاد با سایر انسانها در صور علمی مشترک، به ساحتی به نام جامعه وارد شده، اما این اتحاد همه ی ابعاد وجودی او را در بر نمی گیرد و همه ی وجود او را تسخیر نمی کند؛ بلکه ساحت هایی از وجود او هست که ازین ترکیب برکنار است؛ از اینرو انسان این ظرفیت و امکان را دارد که علیه جامعه ای که در آن وارد شده دست به شورش و طغیان بزند.
چنانکه روشن است چنین استنتاجی، برآمده از رویکرد #انسان_شناسی #حکمت_اسلامی است.
🔻بحث از رابطه ی فرد و جامعه و تبیین فلسفی آن را باید یکی از نمونه های برجسته ی #امتداد_حکمت قلمداد کرد.
این مسئله - که در فضاهای جامعه شناسی، از آن به مسئله ی #عاملیت_و_ساختار تعبیر می شود - ، از مسائل بنیانی علوم اجتماعی است و هیچ نظریه ی علوم اجتماعی نیست که از پاسخگویی به این دوگانه خلاصی داشته باشد.
استاد شهید و سایر فیلسوفان اجتماعی نیز، به بیانی که خلاصه ای از آن گذشت، ظرفیت حکمت اسلامی را در حل این مسئله به نمایش گذاشته اند.
#نظریه_اجتماعی
#جریان_حکمت_و_اجتهاد
#انسان_شناسی
#فطرت
#عاملیت_و_ساختار
@taamollat
تأملات اجتماعی
📣 جلسه ی دوم کارگروه «فلسفه ی دین از منظر شهید مطهری ره» ، پنجشنبه، اول تیر، پس از نماز صبح (حدود۳:۴
🔖گزارش جلسه
🔗دومین جلسه ی کارگروه «فلسفه ی دین از دیدگاه شهید مطهری ره»، دقایقی پیش به پایان رسید.
دستور کار این جلسه، بررسی دیدگاه ها درباره خاستگاه دین بود. استاد شهید بعنوان نمونه به مواردی چون جهل، ترس و کنترل اجتماعی، بعنوان بخشی از ادله ی توجیه حضور دین در جامعه اشاره کرده اند.
نکته ی جالب توجه آنکه تمام کسانی که بدنبال توجیهی برای حضورم دین در جامعه هستند، گویا پیش فرضشان این است که دین نسبتی با جامعه ندارد و اگر می بینم جامعه ای به سمت دین می رود، باید در پی علل آن باشیم.
دیدگاه استاد شهید دقیقا بر خلاف این مطلب است و ایشان معتقدند دینداری اتفاقا نه تنها خلاف اقتضای حیات بشر نیست، بلکه اگر اجتماع بشری در مسیر طبیعی خودش قرار داده باشد، میل به سمت دین یک امر قطعی خواهد بود.
از نکات مهم و قابل توجه دیگر در این جلسه، بررسی دیدگاه فروید در باب خاستگاه دین بود که در بستر روانشناسی خاص وی مطرح گردیده است.
الحمدلله، جلسه خوب و پرباری بود.
#فلسفه_دین
#نظریه_اجتماعی
#شهید_مطهری
@taamollat
📌اندک اندک جمع مستان می رسند🏃♂🏃
🔹با گذشت دو هفته از آغاز به کار حلقه های علمی #مدرسه_حکمت_سلمان به لطف خدا این حلقه مورد توجه و اقبال اهل علم و دغدغه مندان تفکر انقلاب اسلامی قرار گرفته است.
دوستان و علاقمندانی بصورت حضوری و مجازی برای شرکت در جلسات یا تشکیل حلقه های جدید ابراز تمایل کردند.
انشالله و با عنایت امام عصر (عج) از این هفته دو حلقه ی مطالعاتی جدید، به مجموع حلقات علمی مدرسه ی حکمت سلمان اضافه می شود.
🔸اول: حلقه ی فلسفه ی تاریخ
چنانکه قبلاً هم متذکر شده ایم، فلسفه ی تاریخ و رویکرد استاد شهید به تاریخ، بی شک یکی از قطعات پازل #نظریه_اجتماعی استاد شهید خواهد بود؛ بطوریکه امیدواریم پژوهش های حلقه ی «فلسفه ی دین»، در نقطه ای با مباحث فلسفه ی تاریخ پیوند بخورد.
اداره ی این حلقه به عهده ی یکی از دانشوران ارجمند و دانش آموختگان حوزه و دانشگاه خواهد بود که بعداً به تفصیل معرفی خواهد گردید.
🔸🔸دوم: حلقه ی اقتصاد اسلامی
بدون شک تحلیل مسائل اجتماعی، بدون اطلاع از اقتصاد و تاثیرات آن بر پدیده های اجتماعی امکانپذیر نیست.
ولی شناخت تاثیر اقتصاد بر جامعه، خود متوقف بر اشراف حداقل کلی بر دانش پیچیده ی اقتصاد است.
در اولین جلسه ی #حلقه_اقتصاد_اسلامی، یکی از دانشوران حوزوی و دانشگاهی که در رشته اقتصاد مشغول به تحصیل است، کلیات دانش اقتصاد و برخی از مفاهیم اولیه ی آن را شرح خواهد داد.
🕰جزییات زمان جلسات در روزهای بعد اطلاع رسانی خواهد شد.
#مدرسه_حکمت_سلمان
#نظام_اندیشه_متفکران_مسلمان
#نظریه_احتماعی_شهید_مطهری
#فلسفه_دین
#فلسفه_تاریخ
#اقتصاد_اسلامی
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌بعدالتحریر: ۱. از جهت تبلیغی همین نگاه را در مناسبت های دیگر درباره ی سایر ائمه ادامه داده و می د
📌چارچوب تاریخی
🔹چارچوب تاریخی دیدگاهی کلان درباره ی تاریخ و جوامع بشری است که همه ی مسائل خرد در پرتو آن فهمیده و تحلیل می شود.
از این رو آن چارچوب تاریخی شکل گرفته در ذهنیت عموم مبنای تحلیل، قضاوت و پیش بینی خواهد بود.
مثلا تحلیل کسانی که تاریخ را اساسا مجلا و محل ظهور جریان حق می بینند و باطل را طفیلی و سربار حق می دانند، با تحلیل کسانی که حرکت تاریخ را محصول کنش و واکنش دو جریان حق و باطل و یا اصلا جریان باطل را قدرت پیروز تاریخ می دانند متفاوت است.
تحلیل کسانی که تاریخ و جامعه را دارای فطرت و ذات می دانند با تحلیل کسانی که تاریخ و جامعه را فاقد فطرت و محصول صرف اراده ی آدمیان از ریشه متفاوت خواهد شد.
و همچنین تحلیل کسانی که حرکت تاریخ را تکاملی می دانند با تحلیل غیر آنها متفاوت است.
قرآن درباره ی همه ی این سوالات پاسخ های روشنی دارد که همان ها مبنای تحلیل قرآن کریم از اقدامات انبیا و سایر حوادث است.
ما در مسجد هم سعی می کنیم این چارچوب را از قرآن استخراج کرده و آن را در تحلیل مسائل خرد از آسیب های اجتماعی گرفته تا انقلاب اسلامی به کار بگیریم.
▪️اولین ثمره ی داشتن چارچوب تاریخی، خودآگاهی تاریخی و خودآگاهی ملی و سپس حرکت در مسیر است.
بدون داشتن چارچوب فهم تاریخی خودآگاهی رخ نمی دهد و بدون خودآگاهی تکامل و پیشرفت بی معناست.
#چارچوب_تاریخی
#خودآگاهی_تاریخی
#نظریه_اجتماعی
@taamollat
📌 در جست و جوی نظریه ی اجتماعی آیت الله خامنه ای (حاشیه ای بر خطبه ی اول نماز جمعه ی۱۳ مهر۰۳)
🔹بیانات امروز «آقا» در خطبه ی اول نماز جمعه، پیرامون شبکه ی ارتباطی امت اسلامی را، باید همان بازتعریف الگوی جامعه ی اسلامی، این بار در عرصه ی بین الملل دانست.
به عبارت دیگر بیانات امروز امتداد همان مدل ولایت، در عرصه ی بین الملل است.
اگرچه در تبیین مفهوم ولایت گاهی بر سرپرستی تاکید می شود، اما آقا در کتاب طرح کلی، در تبیین مفهوم ولایت، بر معنای پیوستگی و ارتباط تاکید دارند. به عبارت دیگر ایشان جامعه ی ولایی را جامعه ای می داند که در وهله ی اول بین آحاد آن ارتباط و پیوستگی و هماهنگی وجود دارد و اینگونه نیست که هر کس در پی تامین خواسته ها و منافع خود باشد.
آقا امروز این معنا از ولایت را در عرصه ی روابط بینالملل ترسیم کردند که بر اساس ملت های مسلمان نیز باید بهم پیوسته و متحد باشند، بطوریکه تعرض به یکی پاسخ بقیه را نیز در پی داشته باشد و اصولاً معنای امت چیزی جز این نیست.
🔹این مدل از نظم بین المللی تقابل آشکاری دارد با نظم فعلی جهان و ظرفیت های جدیدی از حیات اجتماعی انسان را پدیدار می کند.
بسیار جای فکر و تحقیق دارد این الگوی نظم اجتماعی.
درباره اش بیشتر خواهم نوشت انشالله.
#نظریه_اجتماعی
#ایت_الله_خامنه_ای
@taamollat
📌تحلیلی بر «نوع مواجهه ی شهید مطهری با مسئله ی وجود جامعه» (بخش ۱از۲)
🔹 در میان همه ی مسائل اجتماعی که استاد شهید به آنها پرداخته، مسئله ی اصل وجود جامعه و روش پرداختن به آن، دارای نکات و ملاحظات قابل تأملی است که در این یادداشت تنها به آنها اشارت می رود و اظهار نظر نهایی به تحقیقات بعدی موکول می شود.
۱. به سیاق بسیاری از متفکران مسلمان که به مسئله ی اصل وجود مستقل جامعه و عوارض آن پرداخته اند، شهید مطهری نیز بخش مهمی از مباحث اجتماعی خود را به اثبات و تحقیق درباره ی ذات و هویت جامعه اختصاص داده و بنابر مسلمات علوم اسلامی که اثبات وجود یا عدم را در حوزه ی دانش فلسفه می دانند، استاد شهید نیز بحث از این مسئله را با رویکردی کاملا فلسفی پی گرفته است.
۲. مقایسه ای بین روش متفکران مسلمان و نظریه پردازان مدرن نشان می دهد که حتی آنانی که به اصل وجود مستقل جامعه پرداخته اند، برای اثبات وجود مستقل جامعه، بیش از فلسفه، وامدار نگاه تاریخی به جامعه بوده و یا تنها به نگاه تاریخی متکی بوده اند.
به عبارت دیگر در جوامع دارای همبستگی مکانیکی یا ارگانیکی (که مبنای تقسیم اجتماعی دورکیم است) و یا در جوامع فئودال و سرمایه داری و .... (که محصول نگاه مارکس است) و یا جوامع جنگجو و صنعتی (که محصول نگاه اسپنسر است) و..... آن چیزی که مبنای مطالعه ی وجود مستقلی به نام جامعه شده، نگاه تاریخی به حیات انسانی و تغییراتی است که در دل آن رخ داده است.
جالب است که عموم نظریات مدرن نیز مربوط دوران پس از تغییرات اجتماعی و معرفتی گسترده مانند انقلاب فرانسه است.
این نوع مواجهه با جامعه و مسائل آن دلالت ها و نتایج خاص خود را دارد که از غرض فعلی این نوشتار بیرون است.
۳. فیلسوفان مسلمان در ابتدای آثار فلسفی خود به جایگاه فلسفه نسبت به سایر علوم اشاره کرده و تصریح دارند که همه ی علوم در اثبات موضوعات خود نیازمند فلسفه اند، در حالیکه خود فلسفه در اثبات موضوع خود نیازمند دانش دیگری نیست.
علاوه بر این نتایج فلسفه به جهت روش برهانی و اتکا به مقدمات یقینی، قطعی و یقینی است.
۴. در میان همه ی مسائل فلسفی استاد شهید برای اثبات وجود جامعه به سراغ بحث ترکیب می رود. بحث ترکیب از مباحثی است که ذیل مسئله ی ذات وجود و وجود باریتعالی از آن بحث شده و در هر دو بحث ، بعد از بر شمرده شدن اقسام ترکیب جمیع اقسام آن از ذات باریتعالی نفی می شود.
استاد شهید همین بحث را در مسئله ی وجود جامعه به کار می گیرد و با بر شمردن اقسام پدیده هایی که ممکن است از ترکیب اجزا پدید آید، در نهایت جامعه را نوعی مرکب حقیقی صناعی معرفی می کند. (جامعه و تاریخ)
۵. در بحث ایشان از مرکب حقیقی بودن جامعه دو نکته قابل تأمل و دقت است:
اول: آنکه جامعه هر مرکبی باشد، ترکیب جسمها و بدن ها نیست، بلکه ترکیب روح ها، ارزش ها و عواطف.
دوم: انکه جامعه یا همان روح جمعی همان هویت جدیدی است که توسط افراد مختلف پذیرفته شده، در نتیجه جامعه هویت یگانه و مستقلی ندارد. (همان)
👈بخش مهم تحلیل ایشان از کیفیت جامعه همان بخش دوم است که اگرچه ایشان تصریح بدان ندارند، اما به نظر می رسد با استمداد از دیدگاه استاد پارسانیا در کتاب جهان های اجتماعی که افراد یک جامعه ی انسانی را افرادی می دانند که با معانی مشترکی پیوند خورده اند» (جهان های اجتماعی ،ص۱۱۹) می توان توجیه نمود.
این رویکرد، در حقیقت یکی از مصادیق بحث اتحاد عاقل و معقول در فلسفه ی اسلامی است.
#شهید_مطهری
#نظریه_اجتماعی
#هستی_شناسی_جامعه
@taamollat
📌تحلیلی بر «نوع مواجهه ی شهید مطهری با مسئله ی وجود جامعه» (بخش دوم و پایانی)
۶. به عبارت دیگر کلمات استاد شهید و استاد پارسانیا را اینگونه می توان جمع بندی نمود:
«افراد انسانی با اتحاد با معانی، عواطف و ارزش ها، علاوه بر آن معانی، با افراد دیگری که آن معانی را دریافت کرده و با آنها متحد شده اند، نوعی اتحاد و یگانگی وجودی پیدا می کنند که امری افزون بر هویت فردی انهاست، به عبارت دیگر این هویت جدید و مشترک با سایرین که به هویت فردی آنها افزوده می شود همان روح جمعی یا جامعه است که نوعی یگانگی میان افراد متحد با آن معانی پدید می آورد.
نکته ی قابل توجه در کلمات استاد شهید آنست که جامعه، وجود مستقل و یگانه ای از افراد ندارد، بلکه همان روح جمعی موجود در هویت جمعی و مشترک افراد است.» (جامعه و تاریخ)
۷. نتایج:
الف: جامعه با همین نحو وجود که گویا وجود رابطی است، بعنوان بخشی از هویت افرادی که معانی موجود در آن را پذیرفته اند، بعضی امور را بر افراد انسانی تحمیل و آنها را تحت اجبار قرار می دهد. این البته هرگز به معنی جبر تکوینی انسانها نیست، بلکه بدان معناست که این روح جمعی، با وصف «مشترک بودن میان افراد متعدد» دارای چنین نیرویی هست.
ب: به فرموده ی آیات قرآن کریم که مورد استناد استاد شهید نیز می باشد، این روح جمعی خود دارای احکام ویژه ای چون حیات و ممات و حتی فطرت است.
تحلیل برخورداری روح جمعی از فطرت و اثرات آن نیازمند نوشتار مستقلی است، اما بطور خلاصه می توان گفت که اگر دسته ای از معانی در هویت ثانوی و روح جمعی مردمانی قرار گرفت، همین خاصیت مشترک بودن، ظرفیت ها و قابلیت هایی را در آن روح جمعی ایجاد می کند که از آن تعبیر به «فطرت» می کنیم.
ج: جامعه ی انسانی بیش از آن که مرز جغرافیایی داشته باشد، دارای مرزهای فرهنگی است. چه بسا انسانهایی که فرسنگ ها از موطن بعضی معانی دورند اما بجهت حفظ اتحاد با آن معانی همچنان عضو آن جامعه هستند و چه بسا جسم کسی در محیطی باشد، اما بجهت بیگانه بودن از معانی آن جامعه و اتحاد با معانی جامعه ی دیگر، از جامعه ی خود دور و عضو جامعه ی دیگر محسوب شوند.
د: یکی از مهمترین نتایج رویکرد متفکران مسلمان به هر تعریف جامعه تفاوت ذاتی آن با تعاریف مادی است.
در حالیکه جامعه در نظریات مدرن اجتماعی از انسانها در فرم تقسیم کار و کنش های شکل گرفته بر اساس آن و با هدف رفع نیازهای ذاتی است، جامعه در نگاه متفکران مسلمان مرتبه ای از حیات است که آدمی پس از حیات معدنی، نباتی و حیوانی و از طریق اتحاد با معانی متعالی به آن دست می یابد.
در حالیکه در نگاه های مادی جامعه با رفع نیازهای ضروری، انسان را در مسیر فردیت سوق می دهد، در نگاه اسلامی انسانها با اتحاد با معانی متعالی، وارد لایه های عمیقتر پیوند، آنهم در لایه ی معنوی و روحی می شوند.
در حقیقت اگر جامعه در نگاه مادی زمینه ای برای رفع نیاز ها و سپس رها شدگی بشر است، جامعه در نگاه اسلامی مرتبه ای از مراتب کمال توحیدی بشر است.
از همین رو مطابق آنچه آیت الله خامنه ای در کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» ذکر کرده اند، الگوی اداره و نظم جامعه ی اسلامی الگوی ولایی است.
در این مطلب که چهارراه مباحث اجتماعی متفکران مسلمان است، نکات و دقائق بسیاری وجود دارد، که در نوشتاری دیگر بدان خواهیم پرداخت، به فضل الهی.
#شهید_مطهری
#نظریه_اجتماعی
#هستی_شناسی_جامعه
#نظام_اندیشه_متفکران_انقلاب_اسلامی
@taamollat
📌 آب در کوزه و ما گرد جهان
🔹 امام ره در نوفل لوشاتو در پاسخ به سوال خبرنگاری که پرسید «شما که دانش روابط بین المللی نمی دانید، چطور می خواهید کشور را اداره و با سایر دولت ها ارتباط برقرار کنید؟» فرمودند ما اصلا بدنبال پذیرفتن و عمل بر طبق این نظام موجود نیستیم، بلکه به دنبال نظم جدیدی هستیم. (نقل به مضمون)
در حقیقت اشاره به این نکته داشتند که یکی از اساس های فکری انقلاب اسلامی، گذر کردن از منطق قدرت است. یعنی ما جهان را بر اساس ملاک قدرت نمی بینم و آن را به جهان اول و دوم و سوم تقسیم نمی کنیم، بلکه ما جهان و روابط انسانی را بر اساس منطق فطرت می بینم که بر اساس آن همه ی انسانها مفطور به فطرت الهی اند و به دنبال کمال مطلق، در این میان برخی موجود کامل را درست یافته اند و برخی به اشتباه، اما همگی در مسیر حرکت و در تکاپوی رسیدن به او هستند.
در نتیجه اختلافات و تنازع ها و جنگ ها هیچکدام در ذات بشر نیست و اینگونه نیست که انسانها گرگ یکدیگر باشند، بلکه این تنازع ها نتیجه ی فراموشی یا انحراف از آن سرشت و فطرت الهی است و هر چه که تاریخ پیش تر برود این ذات و هویت الهی بشر آشکار تر می شود.
نمونه اش دفاع جانانه ی مردم دنیا از مظلومین فلسطین و غزه.
در نتیجه ما با رد منطق قدرت نه به سمت قدرت می رویم تا غالب شویم و ظلم کنیم و نه در مقابل ظلم قدرتمندان کوتاه می آییم. بلکه در مقابل آن می ایستیم و همه را به عبودیت و بندگی خدا دعوت و برای آن مبارزه می کنیم. (قل تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم ان لا نعبد الا الله و لا نشرک به شیئا)
🔹منطق فطرت و هدایت که یکی از بن مایه های اصلی انسان شناسی اسلامی است و در آثار امام ره تفصیل یافته، یکی از مبانی انسان شناختی نظریه ی اجتماعی امام ره نیز می باشد.
بحث از منطق فطرت و هدایت، صرفا بحثی اعتقادی و کلامی نیست، ما در واقع با بررسی منطق فطرت امام و امدادهای اجتماعی آن، در حال کنار زدن غبار از #نظریه_اجتماعی_امام ره هستیم.
آنهایی که سالها به دنبال امتداد های اجتماعی حکمت متعالیه و فلسفه ی اسلامی می گردند، یکی از امتداد هایش همین جاست.
#علوم_انسانی_اسلامی
#نظریه_اجتماعی
#نظریه_فطرت
@taamollat