تأملات اجتماعی
📌در جست و جوی نظریه اجتماعی شهید مطهری (بخش یازدهم) 🔹درباره ی اصلاح اجتماعی (۴ و پایانی) استاد شه
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش دوازدهم)
🔹هستی شناسی جامعه ۱
پرداختن به اصل وجود جامعه و مسایل آن را باید مهمترین بعد نظریه ی اجتماعی استاد شهید تلقی کرد.
فهرستی از مسایلی که ذیل آثار ایشان قابل طرح است، به این شرح است:
_کیفیت تولد جامعه
_ وجود مستقل از فرد جامعه
_تراکم و اشتداد جامعه
_نسبت فرد و جامعه
_ثبات و تغییر در جامعه
_تغییرات اجتماعی
🔸بدون گفت و گو، جامعه متشکل از افراد انسانی است و بدون حضور انسانها هیچ اجتماعی صورت نمی بندد.
مراد از انسانهای تشکیل دهنده ی اجتماع نیز، انسانهای مرده نیست؛ و از همین رو اجتماع مردگان گورستان را هیچ گاه جامعه نمی نامیم، بلکه مراد، اجتماع انسانهای زنده ی دارای شعور و اراده است.
اجتماع چنین انسانهایی ما را در برابر پدیده ای قرار می دهد که اگرچه ناشی از حضور همان انسانهاست، اما امری فراتر از آنان است، بنحویکه با افزوده یا کاسته و یا تغییر آن انسانها، در اصل وجود آن جامعه تبدلی حاصل نمی شود.
❓اکنون سوال این است که اجتماع انسانها چگونه به شکل گیری این پدیده ی جدید منجر می شود؟
استاد شهید ره در کتاب «جامعه و تاریخ» و همچنین «جامعه و تاریخ در قرآن» با طرح بحث «اقسام ترکیب در پدیده ها»، ترکیب میان افراد در جامعه را از نوع ترکیب حقیقی می دانند.
واضح است که مراد از ترکیب در اینجا ترکیب آبدان و اجسام نیست، بلکه مراد ترکیب روح ها و معانی است.
فیلسوف اجتماعی معاصر استاد پارسانیا، در کتاب ارزشمند خویش، (جهان های اجتماعی) با بهره گیری از برخی مسائل بنیانی حکمت اسلامی، شرح جزیی تری از مسئله ی نحوه ی ترکیب در اجتماع بدست داده اند که متن زیر بخشی از آن است:
«اثبات وجود جامعه و یا نفی آن با روش تجربی ممکن نیست؛ حکمت متعالیه اصول و قواعدی را بنا می نهد که بر اساس آن می توان به اثبات وجود جامعه پرداخت.
اصول یاد شده عبارتند از:
۱. اصالت وجود
۲. حرکت اشتدادی وجود
۳. جسمانیه الحدوث و روحانیت البقا بودن نفس
۴. تجرد ادراکات بشری
۵. اتحادعلم، عالم و معلوم
۶.اتحاد عمل، عامل و معمول
بر اساس اصول یاد شده، حیات انسانی با حرکت وجودی و جوهری خود، صور معدنی، نباتی و حیوانی را یکی پس از دیگری طی می کند تا آنکه به جهان انسانی وارد می شود و در قلمرو حیات انسانی به ادراک صور و معانی متنوعی که در قلمرو حیات انسانی قابل وصول است، دسترسی پیدا می کند.
صور علمی به دلیل تجرد خود مقید به امور مادی نیستند و در آنها تغییر و حرکتی راه ندارد و نفوس انسانی با حرکت خود به سوی آنها راه می سپارند.
نفوس انسانی به دلیل اصل «اتحاد عالم با معلوم» با متحد شدن با صور علمی از یک سو آنها را به عرصه ی حیات و زندگی وارد می کنند و از سوی دیگر از طریق وحدت با معلوم خود، با یکدیگر وحدت و یگانگی پیدا می کنند.
صور علمی که در حوزه ی مشترک زندگی انسانها قرار می گیرند نقطه ی اتصال وحدت و یگانگی انسانهایی می شوند که با آنها وحدت پیدا می کنند، و به بیان دیگر این صور در حکم روح و جان واحد برای نفوس متعددی می شوند که با آنها اتصال وجودی پیدا می کنند.»
📚جهان های اجتماعی،۱۱۹-۱۲۰
#نظریه_اجتماعی
#شهید_مطهری
#جریان_حکمت_و_اجتهاد
#هستی_شناسی_جامعه
#اصالت_وجود
#حرکت_اشتدادی
#اتحاد_علم_عالم_معلوم
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره (بخش چهاردهم) 🔹هستی شناسی جامعه ۳ (تغییرات اجتماعی) 🔻د
📌 در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش پانزدهم)
🔹هستی شناسی جامعه ۴
🔻تبیین صدرایی از هستی جامعه که تبیین آن از کلام استاد پارسانیا در یادداشت های قبل گذشت، در یادداشت های یکی از اندیشورزان فاضل توسعه و عمق بیشتری پیدا کرده است.
استاد سیدمهدی موسوی، در سلسله یادداشت هایی با عنوان «واقعیت اجتماعی در بستر حکمت متعالیه»، طی سیزده یادداشت نسبتا مبسوط، به تشریح دیدگاه شهید مطهری و استاد پارسانیا در باب هستی جامعه پرداخته اند.
ایشان پس از تحلیل وجودی حقیقت «معنا»، و اشاره به «معناساز» و «معنایاب» بودن انسان، به نقش معنا در شکل گیری جهان اجتماعی انسان ها پرداخته و سپس به نقش فلسفه و علوم در «ساخت» و «شناخت» معانی پرداخته اند.
چنانکه استاد پارسانیا در کتاب «جهان های اجتماعی» اشاره کرده اند، جهان اجتماعی امر ثابتی نیست و بر اثر دخالت انسانها، مدام در حال بازتولید است، استاد موسوی به رشته ای دیگر از عوامل موثر بر بازتولید و تکامل جهان اجتماعی اشاره کرده و نقش «دین» را در «تعالی شبکه مفاهیم و کشف نظام معنایی واقعیت» تشریح نموده اند.
ایشان در این بخش با استناد به کلماتی از مرحوم علامه طباطبایی ره در کتاب «علی ع و فلسفه ی الهی» به ناتوانی عقل و تجربه در توسعه ی کمی و کیفی جهان اجتماعی اشاره کرده و دین را مهمترین عامل توسعه ی جهان اجتماعی انسانها قلمداد نموده است.
بیان علامه ره در باب نقش دین در تکامل تاریخی بشر، دقیقا با نگاه استاد مطهری ره در باب دین و تکامل تاریخی همراستا ست.
گویا همه ی متفکران انقلاب اسلامی معتقدند که دین مهمترین عامل تراکم و تکامل جهان اجتماعی است.
فصول بعدی یادداشت های استاد موسوی به نقش فلسفه در «تعالی شبکه ی مفاهیم» و «کشف نظام معنایی واقعیت» اختصاص دارد.
فصول پایانی نیز عهده دار تبیین فلسفی برخی از مفاهیم مورد نیاز علم الاجتماع، مانند واقعیت، تغییر اجتماعی و... است.
#نظریه_اجتماعی_شهید_مطهری
#هستی_شناسی_جامعه
#تغییرات_اجتماعی
#نظام_اندیشه_متفکران_مسلمان
@taamollat
📌تحلیلی بر «نوع مواجهه ی شهید مطهری با مسئله ی وجود جامعه» (بخش ۱از۲)
🔹 در میان همه ی مسائل اجتماعی که استاد شهید به آنها پرداخته، مسئله ی اصل وجود جامعه و روش پرداختن به آن، دارای نکات و ملاحظات قابل تأملی است که در این یادداشت تنها به آنها اشارت می رود و اظهار نظر نهایی به تحقیقات بعدی موکول می شود.
۱. به سیاق بسیاری از متفکران مسلمان که به مسئله ی اصل وجود مستقل جامعه و عوارض آن پرداخته اند، شهید مطهری نیز بخش مهمی از مباحث اجتماعی خود را به اثبات و تحقیق درباره ی ذات و هویت جامعه اختصاص داده و بنابر مسلمات علوم اسلامی که اثبات وجود یا عدم را در حوزه ی دانش فلسفه می دانند، استاد شهید نیز بحث از این مسئله را با رویکردی کاملا فلسفی پی گرفته است.
۲. مقایسه ای بین روش متفکران مسلمان و نظریه پردازان مدرن نشان می دهد که حتی آنانی که به اصل وجود مستقل جامعه پرداخته اند، برای اثبات وجود مستقل جامعه، بیش از فلسفه، وامدار نگاه تاریخی به جامعه بوده و یا تنها به نگاه تاریخی متکی بوده اند.
به عبارت دیگر در جوامع دارای همبستگی مکانیکی یا ارگانیکی (که مبنای تقسیم اجتماعی دورکیم است) و یا در جوامع فئودال و سرمایه داری و .... (که محصول نگاه مارکس است) و یا جوامع جنگجو و صنعتی (که محصول نگاه اسپنسر است) و..... آن چیزی که مبنای مطالعه ی وجود مستقلی به نام جامعه شده، نگاه تاریخی به حیات انسانی و تغییراتی است که در دل آن رخ داده است.
جالب است که عموم نظریات مدرن نیز مربوط دوران پس از تغییرات اجتماعی و معرفتی گسترده مانند انقلاب فرانسه است.
این نوع مواجهه با جامعه و مسائل آن دلالت ها و نتایج خاص خود را دارد که از غرض فعلی این نوشتار بیرون است.
۳. فیلسوفان مسلمان در ابتدای آثار فلسفی خود به جایگاه فلسفه نسبت به سایر علوم اشاره کرده و تصریح دارند که همه ی علوم در اثبات موضوعات خود نیازمند فلسفه اند، در حالیکه خود فلسفه در اثبات موضوع خود نیازمند دانش دیگری نیست.
علاوه بر این نتایج فلسفه به جهت روش برهانی و اتکا به مقدمات یقینی، قطعی و یقینی است.
۴. در میان همه ی مسائل فلسفی استاد شهید برای اثبات وجود جامعه به سراغ بحث ترکیب می رود. بحث ترکیب از مباحثی است که ذیل مسئله ی ذات وجود و وجود باریتعالی از آن بحث شده و در هر دو بحث ، بعد از بر شمرده شدن اقسام ترکیب جمیع اقسام آن از ذات باریتعالی نفی می شود.
استاد شهید همین بحث را در مسئله ی وجود جامعه به کار می گیرد و با بر شمردن اقسام پدیده هایی که ممکن است از ترکیب اجزا پدید آید، در نهایت جامعه را نوعی مرکب حقیقی صناعی معرفی می کند. (جامعه و تاریخ)
۵. در بحث ایشان از مرکب حقیقی بودن جامعه دو نکته قابل تأمل و دقت است:
اول: آنکه جامعه هر مرکبی باشد، ترکیب جسمها و بدن ها نیست، بلکه ترکیب روح ها، ارزش ها و عواطف.
دوم: انکه جامعه یا همان روح جمعی همان هویت جدیدی است که توسط افراد مختلف پذیرفته شده، در نتیجه جامعه هویت یگانه و مستقلی ندارد. (همان)
👈بخش مهم تحلیل ایشان از کیفیت جامعه همان بخش دوم است که اگرچه ایشان تصریح بدان ندارند، اما به نظر می رسد با استمداد از دیدگاه استاد پارسانیا در کتاب جهان های اجتماعی که افراد یک جامعه ی انسانی را افرادی می دانند که با معانی مشترکی پیوند خورده اند» (جهان های اجتماعی ،ص۱۱۹) می توان توجیه نمود.
این رویکرد، در حقیقت یکی از مصادیق بحث اتحاد عاقل و معقول در فلسفه ی اسلامی است.
#شهید_مطهری
#نظریه_اجتماعی
#هستی_شناسی_جامعه
@taamollat
📌تحلیلی بر «نوع مواجهه ی شهید مطهری با مسئله ی وجود جامعه» (بخش دوم و پایانی)
۶. به عبارت دیگر کلمات استاد شهید و استاد پارسانیا را اینگونه می توان جمع بندی نمود:
«افراد انسانی با اتحاد با معانی، عواطف و ارزش ها، علاوه بر آن معانی، با افراد دیگری که آن معانی را دریافت کرده و با آنها متحد شده اند، نوعی اتحاد و یگانگی وجودی پیدا می کنند که امری افزون بر هویت فردی انهاست، به عبارت دیگر این هویت جدید و مشترک با سایرین که به هویت فردی آنها افزوده می شود همان روح جمعی یا جامعه است که نوعی یگانگی میان افراد متحد با آن معانی پدید می آورد.
نکته ی قابل توجه در کلمات استاد شهید آنست که جامعه، وجود مستقل و یگانه ای از افراد ندارد، بلکه همان روح جمعی موجود در هویت جمعی و مشترک افراد است.» (جامعه و تاریخ)
۷. نتایج:
الف: جامعه با همین نحو وجود که گویا وجود رابطی است، بعنوان بخشی از هویت افرادی که معانی موجود در آن را پذیرفته اند، بعضی امور را بر افراد انسانی تحمیل و آنها را تحت اجبار قرار می دهد. این البته هرگز به معنی جبر تکوینی انسانها نیست، بلکه بدان معناست که این روح جمعی، با وصف «مشترک بودن میان افراد متعدد» دارای چنین نیرویی هست.
ب: به فرموده ی آیات قرآن کریم که مورد استناد استاد شهید نیز می باشد، این روح جمعی خود دارای احکام ویژه ای چون حیات و ممات و حتی فطرت است.
تحلیل برخورداری روح جمعی از فطرت و اثرات آن نیازمند نوشتار مستقلی است، اما بطور خلاصه می توان گفت که اگر دسته ای از معانی در هویت ثانوی و روح جمعی مردمانی قرار گرفت، همین خاصیت مشترک بودن، ظرفیت ها و قابلیت هایی را در آن روح جمعی ایجاد می کند که از آن تعبیر به «فطرت» می کنیم.
ج: جامعه ی انسانی بیش از آن که مرز جغرافیایی داشته باشد، دارای مرزهای فرهنگی است. چه بسا انسانهایی که فرسنگ ها از موطن بعضی معانی دورند اما بجهت حفظ اتحاد با آن معانی همچنان عضو آن جامعه هستند و چه بسا جسم کسی در محیطی باشد، اما بجهت بیگانه بودن از معانی آن جامعه و اتحاد با معانی جامعه ی دیگر، از جامعه ی خود دور و عضو جامعه ی دیگر محسوب شوند.
د: یکی از مهمترین نتایج رویکرد متفکران مسلمان به هر تعریف جامعه تفاوت ذاتی آن با تعاریف مادی است.
در حالیکه جامعه در نظریات مدرن اجتماعی از انسانها در فرم تقسیم کار و کنش های شکل گرفته بر اساس آن و با هدف رفع نیازهای ذاتی است، جامعه در نگاه متفکران مسلمان مرتبه ای از حیات است که آدمی پس از حیات معدنی، نباتی و حیوانی و از طریق اتحاد با معانی متعالی به آن دست می یابد.
در حالیکه در نگاه های مادی جامعه با رفع نیازهای ضروری، انسان را در مسیر فردیت سوق می دهد، در نگاه اسلامی انسانها با اتحاد با معانی متعالی، وارد لایه های عمیقتر پیوند، آنهم در لایه ی معنوی و روحی می شوند.
در حقیقت اگر جامعه در نگاه مادی زمینه ای برای رفع نیاز ها و سپس رها شدگی بشر است، جامعه در نگاه اسلامی مرتبه ای از مراتب کمال توحیدی بشر است.
از همین رو مطابق آنچه آیت الله خامنه ای در کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» ذکر کرده اند، الگوی اداره و نظم جامعه ی اسلامی الگوی ولایی است.
در این مطلب که چهارراه مباحث اجتماعی متفکران مسلمان است، نکات و دقائق بسیاری وجود دارد، که در نوشتاری دیگر بدان خواهیم پرداخت، به فضل الهی.
#شهید_مطهری
#نظریه_اجتماعی
#هستی_شناسی_جامعه
#نظام_اندیشه_متفکران_انقلاب_اسلامی
@taamollat