eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
425 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا قرآن تربیت خانوادگی و وراثت را در شکل گیری اخلاقیات انسان ها موثر می داند؟ (بخش اول) 🔹اوّلين مدرسه براى تعليم و تربيت محيط است، و بسيارى از زمينه هاى اخلاقى در آنجا رشد و نمّو مى كند؛ محيط سالم يا ناسالم تأثير بسيار عميقى در پرورش فضائل اخلاقى، يا رشد رذائل دارد، و در واقع بايد سنگ انسان در آنجا نهاده شود. اهمّيّت اين موضوع، زمانى آشكار میشود كه توجّه داشته باشيم اوّلاً ، بسيار اثر پذير است، و ثانياً آثارى كه در آن سنّ و سال در روح او نفوذ مى كند، ماندنى و پابرجا است! 🔹اين حديث را غالباً شنيده ايم كه (عليه السلام) فرمود: «اَلْعِلْمُ (فى) الصّـِغَرِ كَالنَّقْشِ فى الْحَجَرِ» [۱] (تعليم در همانند نقشى است كه روى سنگ كنده مى شود [كه ساليان دراز باقى و برقرار مى ماند]). بسيارى از سجاياى اخلاقى را از و و برادران بزرگ و خواهران خويش مى گيرد؛ شجاعت، سخاوت، صداقت و امانت، و مانند آنها، امورى هستند كه به راحتى كودكان از بزرگترهاى خانواده كسب مى كنند؛ و رذائلى مانند دروغ و خيانت و بى عفّتى و ناپاكى و مانند آن را نيز از آنها كسب مى نمايند. 🔹افزون بر اين، پدر و مادر از طريق ديگرى نيز كم و بيش به فرزندان منتقل میشود، و آن از طريق و ژنها است. ژنها تنها حامل صفات جسمانى نيستند، بلكه صفات اخلاقى و روحانى نيز از اين طريق به فرزندان منتقل میشود، هرچند بعداً قابل تغيير و دگرگونى است، و جنبه جبرى ندارد تا مسؤوليّت را از فرزندان بطور كلّى سلب كند. به تعبير ديگر، و از دو راه در وضع اخلاقى فرزند اثر مى گذارند: از طريق و ؛ منظور از تكوين در اينجا صفاتى است كه در درون نطفه ثبت است و از طريق ناآگاه منتقل به فرزند مى شود، و منظور از تشريع، تعليم و تربيتى است كه آگاهانه انجام مى گيرد، و منشأ پرورش صفات خوب و بد میشود. 🔹درست است كه هيچكدام از اين دو جبرى نيست، ولى بدون شك زمينه ساز و انسانها است، و بسيار با چشم خود ديده ايم كه فرزندان افراد پاك و صالح و شجاع و مهربان، افرادى مانند خودشان بوده اند و بعكس، آلوده زادگان را در موارد زيادى آلوده ديده ايم. بى شك اين مسأله در هر دو طرف استثنائاتى دارد كه نشان میدهد تأثير اين دو عامل (وراثت و تربيت) تأثير جبرى غير قابل تغيير نيست. با اين اشاره به مراجعه میکنیم و مواردى را كه قرآن به آن اشاره كرده است، مورد بررسى قرار ميدهيم. 🔹در سوره نوح آيه ۲۷، سخن از قوم نوح است، كه وقتى تقاضاى نابودى آنها را به عذاب الهى میكند، تقاضاى خود را با اين دليل مقرون مى سازد، كه اگر آنها باقى بمانند ساير بندگان تو را ميكنند و جز نسلى فاجر و كافر از آنها متولّد نمیشود؛ «اِنَّكَ اِن تَذَرْهُمْ يُضِلّوُا عِبادَكَ وَ لا يَلِدُوا اِلاّ فاجِراً كَفّاراً». اين سخن ضمن اين كه نشان میدهد و مفسد كه داراى نسل تبهكار هستند، از نظر سازمان خلقت، حقّ حيات ندارند و بايد به عذاب الهى گرفتار شوند و از ميان بروند، اشاره به اين حقيقت است كه ، ، و حتّى عامل مى تواند در و عقيده مؤثّر باشد. 🔹قابل توجّه اين كه نوح پيامبر بطور قاطع مى گويد: تمام فرزندان آنها فاسد و كافر خواهند بود، چرا كه موج فساد در جامعه آنها به قدرى قوى بود كه نجات از آن، كار آسانى نبود؛ نه اين كه اين عوامل صددرصد جنبه جبرى داشته باشد و انسان را بى اختيار به سوى خود بكشاند. بعضى گفته اند آگاهى نوح (عليه السلام) بر اين نكته به خاطر وحى الهى بوده، كه به نوح فرمود: «اَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ اِلاّ مَنْ قَدْ آمَنَ» [هود، ۳۶] (جز آنها كه [تاكنون] ايمان آورده اند، ديگر هيچكس از قوم تو ايمان نخواهد آورد!). 🔹ولى روشن است اين آيه، شامل نسل آينده آنها نميشود، بنابراين بعيد نيست كه نسبت به نسل آينده بر اساس امور سه گانه (محيط، تربيت خانوادگى و عامل وراثت) قضاوت كرده باشد. در بعضى از روايات، آمده كه فاسدان قوم نوح هنگامى كه فرزند آنها به حدّ تميز ميرسيد، او را نزد نوح (عليه السلام) مى بردند، و به كودك میگفتند اين پيرمرد را مى بينى، اين مرد دروغگويى است، از او بپرهيز، پدرم مرا اين چنين سفارش كرده (و تو نيز بايد فرزندت را به همين امر سفارش كنى)! و به اين ترتيب ، يكى پس از ديگرى مى آمدند و مى رفتند. [۲] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۱، ص۲۲۴، ب۷ [۲] مفاتيح الغيب، فخرالدين رازى، دار احياء التراث العربى، چ۳، ج ۳۰، ص۶۵۹، [سورة نوح، آية ۲۷] منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️گفتمان اسلامی در تقابل با گفتمان ظلم و زور و تکبر و خودخواهی است 🔹در مقابل این‌پرچم، در مقابل این‌گفتمان، گفتمان امروز دنیا است. ، طرفدار است، طرفدار است، طرفدار از بین رفتن زمینه‌ های استکبار و استعمار است، طرفدار نابودی در همه‌ جهان است؛ یعنی در دنیا دو جناح و وجود نداشته باشد؛ 🔹این گفتمان نظام اسلامی است؛ این همان پرچمی است که دست شماست. نقطه‌ مقابل آن، یک ، ، و خودخواهانه است از سوی قدرت های انحصارطلب عالم، عالم که متّکی به بنگاه‌ های اقتصادی بزرگ جهانند؛ همیشه‌ دنیا بوده‌اند، امروز هم هستند؛ 🔹در گذشته با صراحت و آشکار زبانی، حقیقت خودشان را نشان می دادند؛ امروز در الفاظ زیبا، مثل ، مثل عدم خشونت و امثال اینها، و کار خودشان را پیش می‌برند؛ امّا چشمان تیزبین می تواند تشخیص بدهد؛ می تواند این دو گفتمان را در مقابل هم ببیند. 🔹این دو گفتمان با هم آشتی نمیکنند، این دو گفتمان به هم نزدیک نمیشوند؛ نمی توانند آشتی کنند. یک گفتمان، گفتمان و ستیزه‌ گری با مظلومان و ملّتها است؛ یک گفتمان، گفتمان حمایت از و مقابله‌ی با است؛ اینها چطور می توانند دست به هم بدهند؟ چطور می توانند به هم نزدیک بشوند؟ و امروز دنیا این را می داند، دنیا این را می فهمد. بیانات مقام معظم رهبری ۹۴/۰۲/۳۰ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۸۷ نهج البلاغه وضعیت «آخر الزمان» را چگونه توصیف می نماید؟ 🔹 (ع) در آغاز خطبه ۱۸۷ گروهى از خاصّان درگاه پروردگار را نام برده كه اجمالا مأموريت مهمّى بر دوش دارند و مى فرماید: «أَلَا بِأَبِی وَ أُمِّی هُمْ مِنْ عِدَّةٍ أَسْمَاؤُهُمْ فِي السَّمَاءِ مَعْرُوفَةٌ وَ فِي الْاَرْضِ مَجْهُولَةٌ». (هان! پدر و مادرم فدايشان باد! همان گروهى كه نامشان در آسمان معروف است و در زمين مجهول). قراين متعدّد نشان مى دهد كه منظور از این گروه و مأموریتشان، (عج) و ياران خاصّ اوست؛ زيرا اميرالمؤمنين (ع) بعد از اين جمله از حوادث سخت و دردناكى خبر مى دهد كه انسان را به ياد علائم و ظهور امام مهدی (عج) مى اندازد. افزون بر اين، در بخشى از خطبه كه مدائنى در كتاب «صفّين» آورده است، اشاره به شده است؛ يعنى شكافتن بيابان و فرو رفتن گروهى در آن و مى دانيم كه «خسف بيداء» جزو علائم ظهور (عج) است كه در روايات به آن اشاره شده است. 🔹از اينجا روشن مى شود كه مأموريت آنها همان مأموريتى است كه در روايات فراوان در منابع شيعه و اهل سنّت درباره (عج) آمده است كه: «يَمْلَاُ الْأَرْضَ عَدْلاً وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً». سپس امام علی (ع) پيشگويى هايى از حوادث دردناك آینده دارد كه در انتظار مردم است؛ حوادثى كه شبيه علاماتى است كه براى ظهور حضرت مهدى (عج) ذكر شده، مى فرمايد: «أَلَا فَتَوَقَّعُوا مَا يَكُونُ مِنْ إِدْبَارِ أُمُورِكُمْ، وَ اِنْقِطَاعِ وُصَلِكُمْ، وَ اِسْتِعْمَالِ صِغَارِكُمْ». (بدانيد شما بايد منتظر عقبگرد در امور خويش و گسيختگى پيوندها و روى كارآمدن خردسالان و بى كفايتان باشيد). بديهى است هنگامى كه افراد كم تجربه و خام و نالايق در اجتماعى بر سر كار آيند عقبگردها شروع مى شود و پيوندهاى اجتماعى مى گسلد! 🔹حال چرا گروهى از زمامداران براى مديريتها به سراغ صغار و كم تجربه ها مى روند؟ فقط براى آن است كه آنها بندگانى هستند «جان و دل بر كف، چشم بر امر و گوش بر فرمان»، و اين بزرگترين عامل بدبختى آنهاست. آنگاه اميرالمؤمنين (ع) به شرح گسترده اى درباره اين حوادث دردناك پرداخته، چنين مى فرمايد: «ذاكَ حَيْثُ تَكُونُ ضَرْبَةُ السَّيْفِ عَلَى الْمُؤْمِنِ أَهْوَنَ مِنَ الدِّرْهَمِ مِنْ حِلِّهِ، ذَاكَ حَيْثُ يَكُونُ الْمُعْطَى أَعْظَمَ أَجْراً مِنَ الْمُعْطِی». (و اين وضع در زمانى است كه ضربه شمشير بر مؤمن، آسان تر است از يافتن يك درهم حلال و اين در زمانى است كه اجر و پاداش گيرنده از دهنده بيش تر است!). 🔹امام علی (ع) در اين بخش از خطبه، قبل از هر چيز مسئله حلال و حرام اموال را يادآور مى شود، زيرا سرنوشت مادى و معنوى جامعه ها به آن بستگى دارد؛ مى فرمايد: به قدرى اموال آلوده و حرام و غصب و رشوه و تقلب در جامعه زياد مى شود كه به دست آوردن يك درهم حلال از تحمل ضربه شمشير در يك جنگ مشكل تر مى شود و به همين دليل آنهايى كه انفاق در راه خدا مى كنند كمتر مشمول اجر و پاداش الهى مى شوند، چون مى دانند كه اموالشان پاك نيست؛ ولى گيرندگان كه از اين معنا باخبر نيستند يا مى دانند ولى به حكم اضطرار، آن مال مشكوك يا حرام را مى گيرند، مسئوليتى در پيشگاه خدا ندارند و اجر و پاداششان بيشتر است، در حالى كه در يك جامعه سالم مطابق حديث معروف: «اِنَّ الْيَدَ الْعُلْيا خَيْرُ مِنَ الْيَدِ السُّفْلى» [۱] (دست بالا [دهنده] بهتر از دست پايين [گيرنده] است) قضيه بر عكس است يعنى مُعطِی [دهنده] اجرش بيشتر از مُعطَى [گيرنده] است. 👇
🔹سپس به مشكلات ديگر آن جامعه فاسد كه مردم بايد به حكم اجبار در انتظار آن باشند، پرداخته مى فرمايد: «ذَاكَ حَيْثُ تَسْكَرُونَ مِنْ غَيْرِ شَرَابٍ، بَلْ مِنَ النِّعْمَةِ وَ النَّعِيمِ، وَ تَحْلِفُونَ مِنْ غَيْرِ اِضْطِرَارٍ، وَ تَكْذِبُونَ مِنْ غَيْرِ إِحْرَاجٍ». (اين امر هنگامى رخ مى دهد كه مست مى شويد بى آنكه شراب خورده باشيد، بلكه مست نعمت و فزونى امكانات هستيد و سوگند ياد مى كنيد، بى آنكه مجبور باشيد و دروغ مى گوييد در حالى كه ناچار نيستید). اين بلاهاى سه گانه در هر جامعه اى باشد آن را به ويرانى مى كشد، ثروتمندان، مستِ ثروت شوند و خدا و خلق او را به فراموشى بسپارند كه مستى نعمت از مستى شراب خطرناكتر است. مستى شراب ممكن است با گذشتن يك شب پايان يابد؛ ولى مستى نعمت ممكن است يك عمر باقى بماند. 🔹همچنين قسم خوردن بى جهت، ارزش نام خدا را پايين مى آورد و دروغ گفتن بدون اجبار، پايه هاى اعتماد را لرزان مى سازد و زندگى در چنين جامعه اى بسيار مشكل و طاقت فرساست. و در پايان اين پيشگويى، چنين مى فرمايد: (و اين، هنگامى خواهد بود كه بلاها شما را مى گزد و مجروح مى سازد آن گونه كه جهاز نامناسب شتر، پشت او را مى آزارد [و مجروح مى كند، آه] اين رنج و سختى چه طولانى است و اين اميد رهايى چه دور!)؛ «ذَاكَ إِذَا عَضَّكُمُ [۲] الْبَلَاءُ كَمَا يَعَضُّ الْقَتَبُ غَارِبَ الْبَعِيرِ، مَا أَطْوَلَ هذَا الْعَنَاءَ، وَ أَبْعَدَ هذَا الرَّجَاءَ!». در اينجا توجّه به دو نكته لازم است: نخست اينكه چرا امام علی (ع) مشكلات و بلاها را تشبيه به «قتب»؛ (جهاز چوبى مخصوص شتر كه براى حلّ مشكل كوهان او گذارده مى شود) كرده است كه پشت شتر را مى آزارد؟ بعيد نيست اين تشبيه از آن رو باشد كه «قتب» را براى رهايى از مشكل برآمدگى كوهان شتر مى گذارند، ولى مشكل ديگرى ايجاد مى شود كه پشت و گردن شتر را آزار مى دهد و گاه مجروح مى كند. 🔹حوادث و بلاهاى آن زمان نيز چنين است كه هر چاره اى براى آن انديشيده شود، مشكل ديگرى دامان مردم را مى گيرد. ديگر اينكه اميرالمؤمنين (ع) چگونه مى فرمايد: «اميد نجات دور است»، در حالى كه بعضى از روايات اميد نجات را نزديك دانسته است؟ پاسخ آن است كه ظهورِ آن حضرت مشروط به شرايطى است كه اگر آن شرايط تحقق يابد، نزديك است و اگر تحقّق نيابد دور است و به تعبير ديگر: مؤمنان مى توانند با فراهم كردن شرايط ظهور، يعنى خودسازى و آمادگى كامل و دعاهاى پى درپى، ظهور آن حضرت را نزديك سازند و هر گاه اين امور ترك شود ظهور به تأخير خواهد افتاد، بنابراين ظهور از يك نظر نزديك است و از يك نظر دور و اميدواريم كه به لطف پروردگار نزديك باشد. پی نوشتها؛ [۱] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، ‏۱۴۰۷ق، چ چهارم، ج ‏۴، ص ۱۱ [۲] «عَضَّ» از «عضّ» بر وزن «خزّ» در اصل به معناى گاز گرفتن با دندان است، سپس به كنايه در مورد حوادثى كه انسان را ناراحت مى كند، به كار رفته است. 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج۷، ص۲۵۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تبیین
⭕️خود زندگی غیر از شرایط زندگی است‏ 💠علامه شهید آیت الله مطهری (ره): 🔹آیا یعنی نفس کشیدن و هوا را فرو بردن و بیرون دادن؟ نه، این معنی زندگی نیست، اینها برای ما است نه خود زندگی. خود زندگی (به معنی دانایی) و است. ما از آن جهت به خدا حی مطلق می‌ گوییم که دانا و توانای مطلق است، از آن جهت به خداوند تبارک و تعالی حی می‌گوییم که آثار حیات بر وجود مقدس او بار می‌شود. رأفت و رحمت است، رحیم و رحمن است. پس یعنی و ؛ 🔹و برنامه دانایی و توانایی است، همان برنامه‌ای که قرن‌ها آن را در عمل پیاده کرد. پس آن طرز که نتیجه‌اش دانایی یا توانایی نباشد، و نیز طرز تفکری که نتیجه‌اش و و بی‌ خبری و بی‏ اطلاعی باشد، از اسلام نیست. است. دین حیات با بی‌خبری و با ناتوانی و عجز ناسازگار است؛ شما همین را می‌توانید به عنوان یک برای شناخت اسلام همیشه در دست داشته باشید. کوشش و دارد که در خود را وابسته به او معرفی کند، یعنی انسان را متکی به اراده خودش بکند. 🔹 می‌گوید ای انسان! تو به تو بستگی دارد، تو هم به تو بستگی دارد. آیا عمل انسان به چه چیز بستگی دارد؟ به خواست و . در نتیجه انسان یک موجود متکی به خود و متکی به کردار و شخصیت خود می‌شود. آیا فکر می‌کنید این مسئله‌ شوخی است که به بشر بگویند: «وَ انْ لَیسَ لِلْانْسانِ الّا ما سَعی‏». [۱] و از این صریح‌تر دیگر نمی‌شود. برای جز آنچه با و کوشش و به دست آورده چیزی نیست. با یک حصر عجیبی می‌گوید. این خودش است، عامل بیداری و بینایی و توانایی است. پی نوشت؛ [۱] قرآن کریم، سوره نجم، آيه ۳۹ 📕احیای تفکر اسلامی، مرتضی مطهری (نسخه سایت)، ص ۵۵ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا قرآن تربیت خانوادگی و وراثت را در شکل گیری اخلاقیات انسان ها موثر می داند؟ (بخش دوم) 🔸اوّلين مدرسه براى تعليم و تربيت محيط است، و بسيارى از زمينه هاى اخلاقى در آنجا رشد و نمّو مى كند؛ محيط سالم يا ناسالم خانواده تأثير بسيار عميقى در پرورش فضائل اخلاقى، يا رشد رذائل دارد، و در واقع بايد سنگ زيربناى اخلاق انسان در آنجا نهاده شود. اهمّيّت اين موضوع، زمانى آشكار مى شود كه توجّه داشته باشيم اوّلاً ، بسيار اثر پذير است، و ثانياً آثارى كه در آن سنّ و سال در روح او نفوذ مى كند، ماندنى و پا برجا است! 🔹در قرآن مجيد در داستان (سلام الله علیها) زنى كه از مهمترين و با شخصيّت ترين زنان جهان است، تعبيراتى آمده كه نشان ميدهد مسأله و و محيط پرورشى انسان در او بسيار اثر دارد، و براى پرورش برومند پاكدامن بايد به تأثير اين امور توجّه داشت. از جمله اوست كه از زمان باردارى، پيوسته او را از وسوسه هاى شيطان به خدا مى سپرد، و آرزو مى كرد از خدمتگزاران خانه خدا باشد و حتّى براى اين كار نذر كرده بود. 🔹آيه ۳۷ سوره آل عمران مى‌ فرمايد:  «فَتَقَبَّلَها رَبُّها بَقَبُول حَسَن وَ اَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً» (خداوند او را به پذيرفت و به طرز شايسته اى را پرورش داد). تشبيه وجود به گياه برومند، اشاره به اين حقيقت است كه همانطور كه براى برخوردارى از يك بوته گل زيبا يا يك درخت پرثمر بايد نخست از بذرهاى اصلاح شده استفاده كرد و سپس وسائل پرورش آن گياه را از هر نظر فراهم ساخت، و باغبان نيز بايد بطور مرتّب در تربيت آن بكوشد، نيز چنين اند، هم عامل در روح و جان آنها مؤثّر است، و هم خانوادگى و هم . 🔹و قابل توجّه اين كه در ادامه آيه شریفه مى افزايد: «وَ كَفَّلَها زَكَرِيّا» (و خداوند را براى سرپرستى و كفالت او (مريم) برگزيد). [۱] پيداست حال كسى كه در آغوش حمايت پيامبر عظيم الشأنى است كه خداوند او را براى كفالت او برگزيده است. و جاى تعجّب نيست كه با چنين تربيت عالى، (سلام الله علیها) به مقاماتى از نظر ايمان و اخلاق و تقوا برسد كه در ادامه همين آيه به آن اشاره شده:  🔹«كُلَّما دَخَلَ عَلَيْها زَكَرِيّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزقاً قالَ يا مَرْيَمُ اَنّى لَكِ هذا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ اِنَّ اللهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِساب» (هر زمان وارد محراب او مى شد، غذاى مخصوصى در آنجا مى ديد؛ از او پرسيد اى ! اين را از كجا آورده اى؟ گفت: اين از سوى خداست؛ خداوند به هر كس بخواهد، بى حساب روزى مى دهد). آرى آن نتيجه اش اين اخلاق و غذاى بهشتى است! در سوره آل عمران آیات ۳۳ و ۳۴ باز سخن از تأثير و تربيت در پاكى و و فضيلت است؛ 🔹مى فرمايد: «اِنَّ اللّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ اِبْراهيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمينَ ـ ذُرِيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْض وَ اللّهُ سَميعٌ عَلِيمٌ» (بی تردید خدا آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را [به خاطر های ویژه ای که در آنان بود] بر جهانیان برگزید - [را برگزید] که [از نظر پاکی، تقوا، درستی و راستی] برخی از [آنان از نسل] برخی دیگرند؛ و خدا شنوا و داناست). 🔹گرفته شدن بعضى از آنها از بعضى ديگر، يا اشاره به عامل است، و يا و يا هر دو، و در هر حال شاهد گويايى براى مسأله مورد بحث، يعنى تأثير وراثت و تربيت در و و فضيلت است. در رواياتى كه ذيل اين آيه نقل شده است، به اين معنى اشاره شده [۲] و به هر حال دلالت آيات فوق، بر اين كه يك انسان و مسأله ، تأثير عميقى در ها و لياقت هاى او براى پذيرش مقام رهبرى معنوى خلق دارد، قابل انكار نيست، و هرگز نمى توان، اين گونه افراد را كه از چنين وراثت ها و تربيت هايى برخوردارند، با افراد ديگرى كه از يك و تربيت نادرست برخوردار بوده اند، مقايسه كرد. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بايد توجّه داشت «كفل» اگر بدون تشديد باشد به معنى به عهده گرفتن سرپرستى و كفالت است، و اگر به صورت ثلاثى مزيد (كفّل با تشديد) استعمال شود، به معنى انتخاب كفيل براى ديگرى است، و طبق تعبير بالا، خداوند زكريّا را براى كفالت مريم برگزيد (بنابراين كفّل در اينجا دو مفعول گرفته، يكى ضمير هاء كه به مريم بر مى گردد، و دوم زكريّا). [۲] تفسير نور الثقلين، عروسى حويزى، انتشارات اسماعيليان، چ چهارم، ج ۱، ص۳۳۱، [سورة آل‏ عمران، آيات ۳۳ الى ۳۷] ... منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است 🔹از خداوند تعالی مسالت می‌کنم که - سلام الله علیه - را نزدیک فرماید و چشم های ما را به جمال مقدسش روشن؛ ما همه داریم، و باید در این خدمت بکنیم. ، انتظار است، و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا بکند، و ان شاء الله تهیه بشود. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۰۴/۱۲ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️بخشی از نامه ۳۱ نهج البلاغه (وصیتنامه امام علی علیه السلام به امام حسن مجتبی علیه السلام) - (بخش هشتم) 🔹تلخى نااميدى بهتر از خواستن از مردم است. مال اندك همراه با عفت نفس، از ثروت با گناه بهتر است. آدمى راز زندگيش را بهتر از ديگران حفظ مى‏كند. چه بسا كوشنده‏اى كه تلاش و سعيش به او زيان مى‏زند. زياده‏گو هرزه‏گو مى‏گردد، و آن كه نسبت به امورش انديشه كند بينا مى‏شود. به اهل خير نزديك شو تا از آنان گردى، و از اهل شر جدا شو تا از آنان به حساب نيايى. بد خوراكى است خوراك حرام، و ستم بر ضعيف زشت‏ترين ستم است. آنجا كه نرمى درشتى است درشتى نرمى است، چه بسا دارو درد، و درد درمان است. چه بسا خيرخواهى كند آن كه خيرخواه نيست، و خيانت ورزد كسى كه از او نصيحت خواسته شده. 🔹از اعتماد به آرزوها بپرهيز كه سرمايه احمقان است. عقل حفظ تجربه‏ هاست، و بهترين چيزى كه تجربه كرده‏اى آن است كه تو را پند دهد. به جانب فرصت بشتاب پيش از آنكه غصه و حسرت گردد. اين طور نيست كه هر خواهنده‏اى به مقصد رسد، و هر غائب شونده‏اى باز گردد. از زمينه‏ هاى فساد، ضايع كردن زاد و توشه و تباه كردن معاد است. براى هر كارى عاقبتى است، آنچه برايت رقم خورده زود است به تو برسد. تاجر در خطر است. و چه بسيار مال اندكى كه از مال بسيار با بركت‏تر است. خيرى در يارى دهنده پست، و رفيق متّهم نيست. تا وقتى شتر زمانه رام توست آن را آسان گير. 🔹نعمتى را به اميد بيشتر به دست آوردن در خطر مينداز. از اينكه مركب لجاجت تو را چموشى كند بپرهيز. زمان جدايى برادرت از تو خود را به پيوند با او، و وقت روى گردانيش به لطف و قرابت، و برابر بخلش به عطا و بخشش، و هنگام دوريش به نزديكى، و زمان درشتخويى‏اش به نرمخويى، و وقت گناهش به پذيرفتن عذر او وادار، تا جايى كه گويى تو بنده اويى، و او تو را صاحب نعمت است. اين برنامه‏ها را در جايى كه اقتضا ندارد انجام مده، و در باره كسى كه شايسته نيست به ميدان نياور. دشمن دوستت را به دوستى انتخاب مكن‏ تا دوستت را دشمن نباشى. خيرخواهى خود را نسبت به برادرت خالص كن، چه خير خواهيت به نظر او خوب آيد يا زشت. ... منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری @tabyinchannel
⭕️پیامبر اکرم صلی الله عليه و آله:  🔸«مَنْ اَصْبَحَ لا يَهْتَمُّ بِاُمُورِ الْمُسلمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ، وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً يُنادى يا لَلْمُسلمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ».  🔹هر كس صبح كند، در حالى كه به امور اهميّتى نمى دهد (و به فكر مسلمين نيست)، او از آنان نيست؛ و هر كس بشنود كه كسى را به كمك فرا مى خواند ولى پاسخش ندهد، نيست. 📕وسائل الشيعه، ج ۱۱، ص ۵۵۹ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️گستره عفاف (بخش نهم) 🔸در این نوشتار برآنیم که ثمرات و نتایج را در جامعه مورد بررسی قرار داده، و با نگاهی به عوامل سیر نزولی توجه به فرهنگ و ، راهکارهای اجرایی که باعث رشد و ترویج این فرهنگ در جامعه می شود را ارائه دهیم. 💠راهکارهای اجرایی عفاف (۳) 3⃣«بهبود بخشیدن وضع معیشتی مردم و رفع مشکلات اقتصادی» 🔹 (ره) در این باره می نویسد: «قطعاً مهم‌ترین چیزی که را بر اساس خود می بخشد و پایدار می سازد، جامعه است که خداوند آنرا مایه قوام و برپایی اجتماع قرار داده است، و اگر ، ، ، و ، مورد بررسی و آمارگیری قرار گیرد، در تحلیل نهایی به این نتیجه میرسیم که علت بروز آنها یا است که انسان را به اختلاس اموال مردم از راه سرقت، راهزنی، آدم کشی، گرانفروشی، کم فروشی، غصب و سایر تعدیات مالی وادار می کند، و یا است که انسان را به و در خوراک و پوشاک و ازدواج و تهیه سکنی و در شهوات و و گسترش تعدی و تجاوز به مال و ناموس و جان مردم وا می دارد». 🔹اگر در مقابل این فقر و غنای مذموم، را پیشه خود کنیم، و راحتی فراهم می شود. در چنین وضعی معنا می یابد و راه تعالی گشوده می شود. «من اقتنع بالکفاف ادّاه الی العفاف» (هر که به ، قناعت کند به کشانده می شود). بنابراین این کوشش در و معیشتی مردم و در جامعه می تواند عاملی برای رسیدن جامعه به و (حیات طیبه) باشد... ... منبع: تبیان @tabyinchannel
⭕️در دوره‌ی قبل از انقلاب، ملت تحقیر می‌کردند 🔹ما در دوره‌ی ، هر دو جور را داشتیم. اوّلاً ما را نگه داشته بودند؛ یعنی [مانند] همین جوانی که مثل رضایی‌ نژاد، مثل شهریاری، مثل فخری‌ زاده در دوره‌ی انقلاب تربیت شد، در قبل از انقلاب هم بود، امّا به این رتبه نمی رسید؛ نمی گذاشتند، می کردند را و ملّت می‌شدند. 🔹آن سالها یک وقتی در یک جلسه‌ای، بر حسب تصادف، با یکی از کسانی که جزو مسئولین آن رژیم بود ارتباط پیدا شد ـ چون ما با آنها ارتباط نداشتیم ـ یعنی نشستیم در جلسه‌ای که تصادفاً او هم بود؛ من شروع کردم به انتقاد کردن از بعضی از چیزها ـ جوان بودیم و حوصله‌ی حرف زدن و بحث کردن و مانند اینها زیاد داشتیم ـ ؛ 🔹جواب او این بود که «آقا! این حرفها چیست که شما می‌زنید؟ ما نشسته‌ایم اینجا، ، دیگران، مثل نوکر دارند برای ما کار میکنند، جنس می‌آورند، آنها می سازند، ما استفاده می‌کنیم.» منطق را می‌بینید؟ منطق این بود که آنها می سازند، ما استفاده می‌کنیم، [پس] آنها نوکر ما هستند. 🔹 نفت ما را می‌بردند، ما را تصرّف می‌کردند، در ما حدّاکثرِ را می‌کردند، این بی‌عقلی که طرف صحبت ما بود اینها را افتخار ملّت می‌دانست! «عقب نگه داشته بشوند» یعنی این. بیانات مقام معظم رهبری ۱۴۰۲/۰۳/۲۱ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه قرآن و روايات چگونه می توان ثابت کرد انسان دو جنبه «جسمانی» و «روحانی» دارد و منحصر به جسم و مادّه نیست؟ 🔹 يكى از مسائلى است كه از ديرباز فكر بشر را به خود مشغول ساخته است. توجّه به اين مسئله باعث شده كه موضوع در فلسفه، فرهنگ و هنر نيز جایگاه خاصى پيدا كند. همچنين در و بارها بدان اشاره شده و در نيز اين مسئله مطرح بوده است. در اينجا به گوشه اى از آنچه در «قرآن» و «حديث» در اين باره آمده است، مى پردازيم: موجودى دو جانبه است كه در ميانه دو و قرار دارد و داراى و است. از جانب «روح»، متعالى است و دست بر آسمان دارد و از سوى «جسم»، متسافل است و بر زمين دست نهاده است. 🔹 پس‌از آنكه انسان را ـ در دوران جنينى ـ وصف مى كند، در مراحل پى در پى او را به جايى مى رساند كه از جهان مادّه فراتر رفته و در او دميده مى شود: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِينٍ - ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَّكِينٍ - ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَاماً فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْماً...» [۱] (و ما را از عصاره اى از آفریدیم - سپس او را در قرارگاهِ مطمئن [رَحِم] قرار دادیم - سپس نطفه را بصورت [خون بسته]، و علقه را بصورت [چیزى شبیه گوشت جویده شده]، و مضغه را به صورت هایى درآوردیم؛ و بر استخوان ها پوشاندیم...». 🔹 تا اينجا مراحل وجود مادّى انسان را مطرح مى كند، آن‌ گاه مى‌ فرمايد: «...ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبَارَكَ اللهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ» [۲] (...سپس آن را بخشیدیم؛ پس بزرگ و پر برکت است خدایى که است!). اين آفرينش ديگر، همان است كه پس از گذشت چهار ماه ـ دوران جنين ـ بر او دميده مى شود. در آيه ديگرى نيز به اين دو مرحله آفرينش اشاره شده است: «وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِن طِينٍ - ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلَالَةٍ مِّن مَّاءٍ مَّهِينٍ - ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ...» [۳] ( را از گِل آغاز کرد - سپس نسل او را از عصاره اى از آب ناچیز و بى قدر آفرید - سپس [اندام] او را نظام بخشید و از [روحى شریف و برجسته] در وى دمید...». 🔹نكته جالب در اين آيه آن است كه دميده شده در انسان از سِنخ معرفى مى شود، «مِن رُّوحِهِ» و به خود نسبت داده مى شود و نشان مى دهد كه روح فراتر از سنخ است. (علیه السلام) در اين زمينه مى فرمايد: «إِنَّ اللهَ خَلَقَ خَلْقاً وَ خَلَقَ رُوحاً ثُمَّ أَمَرَ مَلَكاً فَنَفَخَ فِيه...» [۴] (خداوند آفريد و آفريد، سپس فرشته اى را دستور داد تا را در آفريده بدمد...». 🔹 از ديدگاه «قرآن» آفريده اى است كه از و به وجود آمده است؛ ابتدا كالبدى آفريده شده و سپس روان جاويد در آن دميده شده است. از ديدگاه فلسفه، انسان يك موجود مادّى محض نيست. يعنى به همين كه از گوشت و پوست و استخوان و عضلات تشكيل يافته است منحصر نمى شود، بلكه دارد كه او را در مرتبه اى فراتر از جهان مادّه قرار مى دهد، و از چارچوپ جسمانى محض خارج مى كند. [۵] پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره مؤمنون، آیات ۱۲ الی ۱۴ [۲] همان، آيه ۱۴ [۳] سوره سجده، آیات ۷ الی ۹ 📕علوم قرآنی، معرفت، محمد هادی، موسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، قم، ۱۳۸۱ش، ص ۱۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️پرسش و پاسخ از حضرت آیت الله العظمی بهجت(ره) 🔸پرسش: اینجانب تصمیم دارم که به خداوند، پیدا کنم و و داشته باشم، راه آن چیست؟ 🔹پاسخ: بسمه‌ تعالی، چنانچه طالب، صادق باشد، کافی و وافی است برای تمام عمر، اگر چه هزار سال باشد.   منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️حس اعتماد به نفس‏ 🔹امروز علمای و چقدر کوشش می‌کنند که به اصطلاح حس را در انسان بیدار کنند و بجا هم هست. اعتماد به نفسی که در بیدار می‌کند این است که انسان را از هرچه، غیر است از بین می‌برد و به هرچه انسان بخواهد امید ببندد از راه عمل خودش باید امید ببندد، و همینطور پیوند انسان با هر چیز و هر کس از راه است. 🔹شما نمی‌توانید با صلی الله علیه و آله و سلم مرتبط باشید جز از راه ، نمی‌توانید با علیه السلام مرتبط باشید جز از راه ، نمی‌ توانید با سلام الله علیها مرتبط باشید جز از راه ؛ یعنی برای پیوند و ارتباط با پیامبر و اهل بیتش همه راه‌ها جز راه عمل را بسته است. 🔹حدیثی از صلی الله علیه و آله الآن یادم آمد و یادم هست که در ۱۷ - ۱۸ سال قبل که این حدیث را خواندم تحت تأثیر آن قرار گرفتم و دیدم براستی در زندگی صلی الله علیه و آله چه تابلوهای عجیبی پیدا می‌شود که در تاریخ زندگی احدی چنین تابلوهایی و چنین و پرمغزی را نمی‌توانید پیدا کنید. 🔹وقتی انسان فکر می‌کند و می‌بیند که یک مرد امّی در چنان محیطی این طور جمله‌ها در زندگی خودش ساخته است غرق در حیرت می‌شود، و جز اینکه به او اقرار کند راه دیگری ندارد. این حدیث را در کتاب‏ داستان راستان‏ هم نقل کرده‌ام. حدیث این است: صلی الله علیه و آله در یکی از مسافرت‌ هایی که با اصحابشان می‌رفتند (نقل نشده که در کدام مسافرت بوده است) موقع ظهر که شد دستور دادند قافله پایین بیایند. 🔹هر کسی از مرکب خودش پایین آمد، صلی الله علیه و آله هم پایین آمدند و جهتی را گرفتند و به آن سو رفتند. اصحاب فکر کردند که لابد حضرت برای قضای حاجت به آن سو می‌روند. ولی دیدند حضرت پس از آنکه مقداری از شتر خودشان دور شدند برگشتند. خیال کردند که حضرت این محل را مناسب فرود آمدن تشخیص نداده‌اند و آمده‌اند دستور دهند که برویم در جای دیگری پایین بیاییم. 🔹حضرت در حالی که به طرف مرکب خودشان برمی‌گشتند با احدی حرف نمی‌‏زدند. آمدند تا به مرکب خودشان رسیدند. اصحاب دیدند که حضرت دست بردند در خورجین و توبره ‏ای که بر شترشان بود و عِقال، یعنی زانوبند شتر را بیرون آوردند و با آن زانوهای شترشان را بستند و بعد دوباره به راه قبلی خودشان رفتند. فهمیدند که این راه دور را حضرت برگشتند که زانوبند شتر را ببندند. کار به این کوچکی!! عرض کردند: یا رسول الله! اگر شما برای انجام چنین کاری برگشتید چرا به ما فرمان ندادید؟! 🔹این اصحابی که فدایی هستند و اگر پیغمبر بگوید در دریا یا آتش بروید فوراً می‌روند، اینها که جلو شمشیرها می‌روند و افتخارشان این است که فرمان صلی الله علیه و آله را اجرا کنند عرض کردند: یا رسول الله! چرا از دور فرمان ندادید که ما این کار را بکنیم؟حضرت فرمودند: «لا یسْتَعِنْ احَدُکمْ مِنْ غَیرِهِ وَ لَوْ بِقَضْمَةٍ مِنْ سِواک»؛ هرگز از دیگران در کارها کمک نجویید، و لو برای یک امر باشد، و لو برای اینکه یک مسواک از دیگران بخواهید. 🔹یعنی را تا آن حدی که برای شما ممکن است و می‌توانید انجام دهید، از دیگری نخواهید که برایتان انجام دهد. ببینید چقدر بجا! حالا اگر همین جمله را یک وقتی بالای منبر گفته بود، اینقدر اثر نمی‏ بخشید. این جمله را در وقتی می‌گوید که خودش اول می‌کند. غرضم این جهت است که یکی از اصول که تفکر اسلامی را زنده می‌کند، عمل و به است. 📕احیای تفکر اسلامی، مرتضی مطهری (نسخه سایت)، ص ۵۵ - ۵۷ منبع: پورتال جامع استاد شهید آیت الله مطهری @tabyinchannel
⭕️سوء عاقبت 🔹زیانبارترین پیامد افکار واهی و ، است، چه آنکه انسان کم کم به افکار بد خو می گیرد و به هرچه خو گرفته باشد، در هنگام همان به یاد او می آید؛ 🔹همان گونه که هر چه که انسان در روز به یاد آن است یا با آن سر و کار دارد، شب به خواب او می آید و آن را در خواب می بیند. گفته‌اند اندکی پیش از مرگ، حالتی همانند خواب رفتن به انسان دست می دهد. 📕 (تلخیص و تحریر کتاب معراج‌السعادة)، ص ۹۴ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا