eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️رازداری در اسلام (بخش اول) 🔹تیری که از کمان رها گشت و گلوله ای که از سلاح شلیک شد، دیگر به کمان و سلاح برنمی‌گردد. ، همان تیر و گلوله است که وقتی از چنگ گریخت، دیگر از اختیار بیرون است. اگر تا آن لحظه، راز در گروگان بود، پس از افشاء، فرد در گرو آن است. به تعبیر زیبای امیرالمؤمنین (ع): «راز تو اسیر توست، اگر آشکارش ساختی، تو اسیر آن شده ای». سعدی گوید: «خامشی به که ضمیر دل خویش/ با کسی گفتن و گفتن که مگوی/ ای سلیم! آب ز سرچشمه ببند/ که چو پر شد، نتوان بستن جوی». نگهبانان راز، هرچه کمتر باشند، محفوظ تر است، برخلاف نگهداری از چیزهای قیمتی دیگر که زیادی نگهبانان، آن را سالم تر نگاه می‌دارد. «کل سر جاوز اثنین شائع؛ هر رازی که از دو نفر فراتر رفت، پخش خواهد شد». 🔹در اسلام، تنها بر کتمان سر شخص تأکید نمی‌شود، بلکه افراد باید ظرفیت رازداری دیگران و حتی اسرار حکومتی را نیز داشته باشند. از این رو، آگاهی کمتر از اسرار مردم، بهتر است و احتمال فاش کردن آن هم کمتر. در همین راستا می‌توان آموزه «حرمت تجسس» را نیز کاوید. را باید از خدا آموخت. خداوند بیش و پیش از هرکس، از اعمال و حالات و رفتار و کژی‌ها و گناهان بندگانش باخبر است، اما پردہ پوشی و رازداری او بیش از همه است. اگر خداوند، رازهای زیبای بندگان و کارهای پنهانی نازیبایشان را افشا کند، آیا دوستی میان افراد پا می‌گیرد؟! امانت‌داری، فقط به برگرداندن چیزهای مادی نیست. آبرو، از هر سرمایه ای بالاتر است و در معارف اسلامی فراوان بر آن تأکید شده است. 🔹با می‌توان «آبروداری» کرد. در آموزه های دینی، زشتی و حرمت غیبت، به دلیل خمیرمایه آن، یعنی افشای اسرار و بدی‌های دیگران است. از سوی دیگر، رازداری تنها نگفتن نیست، بلکه در گفتنی‌ها نیز باید دقت کرد که در جای خود گفته شود، وگرنه رازداری نیست. «گفتن هر سخنی در هر جا / نبود شیوه مردان خدا / هر سخن، جا و مقامی دارد / مرد حق، حفظ کلامی دارد / حاصل کار دهد باد فنا / گفتن هر سخنی در هر جا». باید دوست بسیار، و رازدار اندک داشت. می‌تواند به عنوان یکی از زیبایی‌ های ارتباطی مطرح شود، و از این رو، در اسلام است. امام صادق (ع) می‌فرماید: «راز تو، خون توست. پس نباید در رگ‌های دیگری جریان یابد». 🔹سعدی گوید: «به دوست، گرچه عزیز است، راز دل مگشای / که دوست نیز بگوید به دوستان عزیز». رسول خدا (ص) می‌فرماید: «آشکار کردن راز برادرت خیانت است؛ از این کار بپرهیز». در  اسلام برای پیشگیری از اضطراب و نازیبایی‌ها، از افشای خطاها، اشتباه‌ها و نقص‌ های فرد جلوگیری می‌شود تا از افزایش مشکلات ناشی از آگاهی دیگران بر کمبودهای او جلوگیری گردد، و در نتیجه، تفاهم اجتماعی حفظ شود. فلوریان، افسانه نویس فرانسوی، معتقد است اگر می‌خواهید بدون ناراحتی و دغدغه زندگی کنید، راز خود را به کسی نگویید. ضرب المثل جالبی نیز در این کشور رایج است که می گوید: «از آدم‌ هایی دوری کن که تو را در رازهای کوچکشان امین می شمارند تا رازهای بزرگ تو را به دست آورند». ... 📕اسلام و زیبایی‌های زندگی؛ رویکردی تحلیلی و تربیتی به سبک زندگی (دکتر داود رجبی‌نیا) صص ۴۹۱-۴۹۶، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️رازداری در اسلام (بخش دوم و پایانی) 🔸تیری که از کمان رها گشت و گلوله ای که از سلاح شلیک شد، دیگر به کمان و سلاح برنمی‌گردد. ، همان تیر و گلوله است که وقتی از چنگ گریخت، دیگر از اختیار بیرون است. اگر تا آن لحظه، راز در گروگان بود، پس از افشاء، فرد در گرو آن است. 🔹آموزه‌های اسلامی، ما را از خود و دیگران بازداشته است و حد مجاز آن را به میزانی مصلحت می‌داند که مشکلی پیش نیاید. از این رو، به همه توصیه می‌کند دوست خود را از رازت باخبر نکن، مگر بر رازی که اگر دشمنت هم بداند به تو زیانی نرساند؛ زیرا گاهی دوست نیز دشمن گردد. امام صادق (ع) در این باره میفرماید: «دوستت را از خود آگاه مكن، مگر بر رازى كه اگر دشمن از آن آگاه شود، نتواند به تو زيانى رساند؛ زيرا دوست نيز ممكن است روزى دشمن شود». نظامی گوید: «چنان گو راز خود با بهترین دوست/ که پنداری که دشمن تر کسی او است». این مسئله، از چنان اهمیتی برخوردار است که امام سجاد (ع) حاضر است به جبران دو خصلت شیعیان، مقداری از گوشت دست خود را فدیه دهد (فدا کند)؛ شتابزدگی و نبودن؛ حضرت میفرماید: «کاش پاره ای از گوشت دستم فدای دو صفت برای شیعه می‌شد؛ شتابزدگی بهنگام خشم و کم ظرفیتی در نگهداری راز». 🔹یکی دیگر از جلوه‌های زیبای بحث هنر بهره گیری از گوش و زبان و مسئله رازداری، فاصله گرفتن از جایگاه گفتن یا شنیدن است. انسان دین‌دار نیاز دارد گاهی از مردم چیزی نشنود و چیزی به ایشان نگوید؛ چنانکه رسول اکرم (ص) از خاموشی، به طلا، و از سخن، به نقره یاد می‌کند. این حالت خاموشی و سکوت را گویند که زیبایی ویژه ای به دین‌دار می بخشد؛ چرا که زیبایی گل، در سکوت اوست. آن حضرت ضمن سفارش به صمت، علت این تأکید را نیز گوشزد می‌نماید: «بر تو باد خاموشی بسیار که باعث دوری شیطان، و یاور تو در کار دینت است». صائب تبریزی گوید: «به غیر شهد سکوت، آن کدام شیرینی است / که از حلاوت آن، لب به یکدگر چسبد». 🔹امام علی (ع) نیز ضمن اینکه سکوت را ایمنی بخش از خطرها و ناراحتی ها می‌داند، درباره آن به نکته جالبی اشاره می‌کند: «در خاموشی، ایمنی از پشیمانی است، و جبران آنچه به خاطر سکوت از دست رفته، آسان تر است از جبران فایده ای که به دلیل سخن گفتن از کف داده‌ای». اولیای الهی، به دلیل فتنه‌ های زبان، صمت و سکوت را در مواردی که لازم می‌دانستند، برابر با فرمان‌ های حق، شعار خود قرار می‌دادند. آنها دنیای خلوت، سکوت و خاموشی را برای تفکر و اندیشه در حقایق غنیمت می‌شمردند، و برای یافتن واقعیت های معنوی و الهامات غیبی به کار فکری می پرداختند؛ چنان که پیامبر گرامی اسلام (ص) از حضرت حق روایت میکند که به من سفارش فرمود: «آن یکون صمتی فکرا؛ خاموشی و سکوتم اندیشه باشد».    📕اسلام و زیبایی‌های زندگی؛ رویکردی تحلیلی و تربیتی به سبک زندگی (دکتر داود رجبی‌نیا) صص ۴۹۱-۴۹۶، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام صادق» (عليه السلام) چه صفاتی را برای شخصی كه با او «مشورت» ميشود لازم می دانند؟ 🔹 (عليه السلام) در روايتى كه محدث قمى آن را در «سفينة البحار» آورده است می فرمايد:  «المَشوِرَةٌ لَا يَكُونُ الَّا بِحُدُودِها فَمَن عَرِف بِحُدُودِها وَ اِلَّا كانَتْ مَضَرَّتُها عَلَى المُسْتَشِيرِ اَكثَرُ مِن مَنْفَعَتِهَا لَهُ فَأوَّلُهَا اَنْ يَكُونَ الَّذِى يُشَاوِرُهُ عَاقِلاً وَ الثَّانِيَةُ أَن يَكُونَ حُرّاً مُتَدَيِّناً وَالثَّالِثَةُ اَن يَكُونَ صَدِيقاً مُوَاخِِياً وَالرَّابِعَةُ اَن تُطَلِّعَهُ عَلَى سِرِّكَ فَيَكُونُ عِلمُهُ بِهِ كَعِلْمِكَ بِنَفْسِكَ ثُمَّ يَستُرُ ذَلِكَ وَ يَكتُمُهُ فَاِنَّهُ اِذَا كَانَ عَاقِلاً اِنْتَفَعَتْ بِمَشورَتِهِ وَ اِذَا كَانَ حُرّاً مُتَدَيِّناً جَهَدَ نَفسَهُ فِى النَّصِيحَةِ لَكَ وَ اِذَا كَانَ صَدِيقاً مُوَاخِياً كَتَمَ سِرَّكَ اِذَا اِطَّلَعتَهُ عَلَيهِ وَ اِذَا اِطَّلَعتَهُ عَلَى سِرِّكَ فَكَانَ عِلمُهُ بِهِ كَعِلمِكَ تَمَّتِ المَشوِرَةُ وَ كَمُلَتِ النَّصِيحَةُ»؛ [۱] 🔹[ترجمه روایت:] ( حاصل نمی‌شود، مگر به و آن؛ كسى كه حدود آن را شناخت [به نتيجه رسيده و نفع مى برد] و گرنه آن نسبت به بيشتر از آن است. نخستين حدّ از آن حدود اين است كه با مشورت كند. دوم اين كه كسى كه مورد مشورت قرار مى گيرد و باشد. سوّم اين كه و برادر باشد. چهارم اين كه كسى باشد كه او را بر و خود مطلع كنى، و علمش به آن راز، مثل علم تو به نفس خودت باشد و آن را مستور و كند. 🔹پس اگر شخص باشد از مشورتش مى برى و اگر آزاده و باشد، در نصيحت تو با نفس خود كرده و از تو مضايقه نمى كند، و اگر و برادر باشد تو كرده و علمش به راز تو مثل علم تو باشد، در اين صورت و نصيحت كامل مى شود). از روايت فوق خصوصيات و اوصاف ، روشن شد و اينكه: ، ، ، ، و باشد. پی نوشت: [۱] مستدرك سفينه البحار، نمازى شاهرودى، جامعه مدرسين‏، چ اول‏، ج ‏۶، ص ۶۲ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، نسل جوان‏، قم‏، چ اول‏، ج ۲، ص ۳۵۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نماز چه جایگاهی در بین اعمال دارد و چرا باید نماز بخوانیم؟ (بخش اول) 💠اهمیت نماز در متون دینی 🔹از آنجا که برای اهمیت زیادی در آیات و روایات بیان شده است، پاسخ به این سؤال که «چرا باید بخوانیم؟» نیز اهمیت زیادی دارد. در اینکه هر انسانی لازم است ساعاتی از شبانه روز را با خدای خود و داشته باشد شکی نیست؛ اما ما معتقدیم بهترین روش راز و نیاز با خداوند است. ما می گوییم «نماز» ‏ و افراد با ايمان است و كسى كه «نماز» را ترك كند رابطه ميان او و خدا قطع مى گردد. 🔹در حديث معروف (صلّى الله عليه و آله) آمده است: «الصَّلَاةُ عِمَادُ الدِّينِ‏ فَمَنْ تَرَكَ صَلَاتَهُ مُتَعَمِّداً فَقَدْ هَدَمَ دِينَه‏» [۱] ( ستون‏ دين‏ است، كسى كه عمدا آن را ترك كند خود را ويران كرده است). و در حديث ديگرى از (صلی الله علیه و آله) آمده است: «مَثَلُ‏ الصَّلَاةِ مَثَلُ‏ عَمُودِ الْفُسْطَاطِ إِذَا ثَبَتَ الْعَمُودُ نَفَعَتِ الْأَطْنَابُ وَ الْأَوْتَادُ وَ الْغِشَاءُ وَ إِذَا انْكَسَرَ الْعَمُودُ لَمْ يَنْفَعْ طُنُبٌ وَ لَا وَتِدٌ وَ لَا غِشَاء» [۲] ( همچون است، هنگامى كه ستون خيمه برقرار باشد، طناب ها و ميخ ها و پوشش خيمه برقرار و مفيد است و هنگامى كه ستون بشكند نه طناب ها بدرد مى خورد و نه ميخ ها و پوشش). به همین دلیل موقعيت در ميان عبادات اسلامى به قدرى است كه هيچ يك از عبادات به مرتبه آن نمى رسد. [۳] 💠فلسفه نماز؟ 🔹ما معتقدیم مراتب عالی به خاطر و های بسیار مهم و ذی‌قیمت مستتر در پس این عبادت است. چيزى نيست كه فلسفه اش بر كسى مخفى باشد، ولى دقت در متون و اسلامى ما را به ريزه كاری هاى بيشترى در اين زمينه رهنمون مى گردد: 1⃣«یاد خدا» 🔹روح و اساس و هدف و پايه و مقدمه و نتيجه و بالآخره همان ياد خدا است، همان «ذكر الله» است كه در آيه ۴۵ سوره العنكبوت به عنوان برترين نتيجه بيان شده است: «اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ» (آنچه را از كتاب آسمانى به تو وحى شده تلاوت كن، و را بر پا دار كه [انسان را] از و باز مى دارد و از آن هم برتر و بالاتر است، خداوند مى داند شما چه كارهايى انجام مى دهيد). 🔹البته ذكرى كه مقدمه فكر و فكرى كه انگيزه عمل بوده باشد؛ چنان كه در حديثى از (علیه السلام) آمده است كه در تفسير جمله‏ «وَ لَذِكْرُ اللهِ أَكْبَرُ» فرمود: «أَنَّهُ ذِكْرُ اللهِ عِنْدَ مَا أَحَلَ‏ وَ حَرَّم‏» [۴] ( ياد خدا كردن است به هنگام انجام حلال و حرام [يعنى به ياد خدا بيافتد و به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد]). 2⃣«سبب مغفرت معصیت ها و خطاها»  🔹 وسيله شستشوى از و مغفرت و است، چرا كه خواه ناخواه انسان را دعوت به و گذشته مى كند، لذا در حديثى مى خوانيم: (صلی الله علیه و آله) از ياران خود سؤال كرد: «اگر بر در خانه يكى از شما نهرى از آب صاف و پاكيزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد، آيا چيزى از آلودگى و كثافت در بدن او مى ماند؟». در پاسخ عرض كردند: نه، فرمود: « درست همانند اين آب جارى است، هر زمان كه انسان مى خواند گناهانى كه در ميان دو نماز انجام شده است از ميان مى رود». [۵] و به اين ترتيب جراحاتى كه بر روح و جان انسان از مى نشيند، با مرهم التيام مى يابد و زنگارهايى كه بر قلب مى نشيند زدوده مى شود. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الانوار، دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، چ ۲، ج ۷۹، ص ۲۰۲. [۲] همان، ص ۲۱۸. [۳] ر.ک: آيين ما (اصل الشيعة)، كاشف الغطاء، محمد حسین، ترجمه: مكارم شيرازى، ناصر، انتشارات امام على بن ابى طالب(ع)، قم، ۱۳۸۸ش، چ ۱، ص ۱۹۱. [۴] بحار الانوار، همان، ص ۲۰۰. [۵] وسائل الشيعه، تفصيل، تحقيق و نشر: مؤسسة آل البيت، لإحياء التراث، چ ۱، ج ۳، ص ۷، ح ۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel