⬅️ به بچّههاتون یاد بدهید...
🌷 #حسین از بییاری سر بریده شد،
نه از بیآبی...
عباس از #معرفت و #مرام و #ادب
و #مهربانی برای #کودکان تشنه لب، بیدست شد
نه بخاطر #مشک آب..
اونجا که حسین فریاد زد
هَل مِن ناصِر یَنصُرُنی؟
#یار میخواست نه #آب...
به بچّههاتون اول از #آزادگی حسین(ع) بگوئید، بعد از لبهای #تشنه...
خیلی ها لب تشنه از دنیا رفتن اما حسین(ع) نشدن!
🚩حسین یعنی مردانگی، آزادگی، غیرت، شجاعت و شهامت
🏴 #عباس یعنی جوانمردی، معرفت، حیا، غیرت
🏴 عباس یعنی پشت برادر حتی بدون دست...
🚩حسین یعنی آزادگی حتی لحظهای که گلوی نوزادت دریده شد...
⚠️ به بچّههاتون یاد بدهید...
شب #عاشورا 🚩
#امام_حسین علیهالسلام به یارانش فرمود:
هر کس از شما حق الناسی به گردن دارد برود!
او به جهانیان فهماند که حتی
کشته شدن در #کربلا هم
از بین برنده حق الناس نیست...
◽️به بچههاتون،
#راه_اصلی_کربلا_را_نشان_بدهید
@tabyinchannel
#کانال_تبیین #کانالی_متفاوت_برای_ارائه_ی_اندیشه_ها #رصد_بهترین_تحلیل_های_روز
⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️
🌸
⭕️خلاصهای از زندگانی حضرت ابوالفضل العباس (ع)
🔷 #حضرت_اباالفضل_العباس (ع) در سال ۲۴ هجری در شهر مدينه به دنيا آمدند. [۱] ایشان اولين فرزند امام علی (ع) از ام البنين (س) بودند. [۲] ام البنين بانوی بزرگوار و پرهيزكار، از قبيله كلابيه بود، قبيلهای كه به شجاعت و دلاوری مشهور بودند. استاد مطهری مينويسد: آرزوی امیرالمؤمنین (ع) در ازدواج با ام البنين (س)، در وجود مقدسِ #حضرت_ابوالفضل (ع) تحقق يافت. از القاب حضرت اباالفضل (ع) ميتوان به #قمر_بنی_هاشم، #باب_الحوائج، #سقا، #علمدار، عبد صالح و الحامی اشاره كرد. #حضرت_اباالفضل_العباس (ع) نه تنها در شجاعت، بلكه در تمام صفات برجسته انسانی و #فضايل_اخلاقی سرآمد و نمونه بودند. پس از شهادت امام علی (ع) #حضرت_اباالفضل (ع) از دل و جان، فرمانبردار برادرشان امام حسن مجتبی (ع) بودند. بعد از شهادت امام حسن (ع) نیز حضرت عباس (ع) پيوسته همراه و هماهنگ با #حضرت_سيدالشهداء (ع) بودند و تمام اعمالشان را با پيروی از آن حضرت انجام ميدادند.
🔷در سفر امام حسين (ع) به سمت كربلا #حضرت_اباالفضل_العباس (ع) همراه برادر بودند و به عنوان #علمدار_كربلا، مهمترين ياور و پشتيبان امام حسين (ع) محسوب ميشدند. #امام_حسين (ع) نيز علاقه خاصی به برادرشان، #حضرت_عباس (ع) داشتند. يكی از راههای شناخت منزلت والای #حضرت_ابالفضل (ع) و صفات گرانقدر ایشان، مراجعه به روايات پيشوايان دين عليهم السلام است، كه آگاه به شخصيت وجودی افراد میباشند. امام صادق (ع) شخصيت برجسته #حضرت_عباس (ع) را چنين ترسيم مينمايند: «عموی ما #عباس_بن_علی (ع) #بصيرتی_نافذ و #بينشی_عظيم و #ايمانی_شديد داشت؛ در محضر امام حسين (ع) جهاد نمود و جانبازی و ايثاری تمام نمود و #شهيد درگذشت». [۳] در اذن ورود به حرم آن حضرت نيز از امام صادق (ع) بر شيفتگان علمدار كربلا، چنين دستور آمده كه بايد عرضه بدارند؛ «سلام خدا و سلام فرشتگان مقربش و سلام پيامبران مرسل و بندگان شايستهاش و سلام تمامی شهدا و صديقان و سلام های پاكان در صبحگاهان و شام بر تو باد ای فرزند اميرالمومنين (ع)». [۴]
🔷سپس امام در زيارت قمر منير بنی هاشم (ع) ميفرمايند: «شهادت ميدهم كه تو نسبت به جانشين رسول اكرم (ص) در مقام تسليم بودی و حضرتش را تصديق نمودی و در شأن وی وفا نموده و خيرخواهی كردی». [۵] امام سجاد (ع) درباره عمويشان میفرمایند: «خدا رحمت كند عمويم #عباس (ع) را، ايثار كرد و جانش را فدای برادر نمود، تا اين كه دست هايش قطع شد، سپس خداوند عوض دو دستش، دو بالی به او عنايت كرد، تا با آنها با ملائكه در بهشت پرواز كند. همانطور كه برای جعفر بن ابيطالب (ع) دو بال عنايت فرمود، همانا برای او نزد خدا #مقامی است كه در روز قيامت همه شهدا به آن مقام غبطه میخورند». [۶] #حضرت_اباالفضل_العباس (ع) پيوسته در صدد بپا داشتن حق بوده اند؛ ایشان از آن هنگام كه از كانون شجاعت شير نوشيدند و در #خاندان_امامت تربيت يافتند، #اسوه_دلاوری و #مشتاق_شهادت در راه حفظ نواميس الهی بودند و همواره نیز آماده فداكاری در ركاب حجت خدا بودند.
پینوشتها
[۱] تنقيح المقال (مامقانی) ج۲، ص۱۲۸
[۲] مقاتل الطالبين (ابوالفرج اصفهانی) ص۸۹
[۳] شرح الاخبار فی فضائل الائمه الاطهار (نعمان تمیمی مغربی) ج۳، ص۱۸۴، ح۳
[۴] بحارالأنوار، ج۹۸، ص۲۷۷، باب۲۰، ح۱
[۵] همان
[۶] بحارالأنوار، ج۴۴، ص۲۹۸، باب۳۵، ح۴
منبع: وبسایت اندیشه قم با تلخیص
#حضرت_اباالفضل
#حضرت_عباس
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
`🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳
🏴
⭕️حضرت اباالفضل العباس (ع) چگونه به شهادت رسید؟
🔹 #عبّاس_بن_على (ع) #پرچمدار_لشكر برادرش #امام_حسين (ع) بود. هنگامى كه ديد تمام ياران و برادران و عموزادگان شربت شهادت نوشيدند، گريست و به شوق ديدار پروردگار جلو آمد و پرچم را برگرفت و از برادرش امام حسين (ع) اجازه ميدان خواست. امام (ع) (كه از فراق برادر سخت ناراحت بود) به سختى گريست، به گونه اى كه محاسن شريفش از اشك ديدگانش تر شد، و فرمود: «برادرجان! تو نشانه [شكوه و عظمت و] برپايى سپاه من و محور پيوستگى نفرات ما هستى. اگر تو بروى [و شهيد شوى]، جمعيّت ما پراكنده، و ويران ميگردد». #حضرت_اباالفضل (ع) عرض كرد: «جان برادرت فدايت، اى سرورم! سينه ام از زندگانى دنيا به تنگ آمده است، میخواهم از اين منافقان انتقام [آن خون هاى پاك را] بگيرم!». امام (ع) فرمود: «اينك كه آهنگ ميدان دارى براى اين كودكان، آبى تهيّه كن». #حضرت_عبّاس (ع) رهسپار ميدان شد و آنان را موعظه كرد و از عذاب خدا ترساند، ولى اثرى نبخشيد. به نزد برادرش بازگشت و ماجرا را گزارش داد، كه ناگهان صداى العطش كودكان به گوشش رسيد، بى درنگ بر اسب شد و نيزه و مشك را برداشت و به سوى فرات روانه شد.
🔹۴۰۰۰ تن از مأموران فرات، آن حضرت را محاصره كردند و هدف نيزه ها قرار دادند، ولى آن حضرت دلاورانه لشكر دشمن را شكافت و ۸۰ نفر از آنان را به خاك هلاكت افكند، و وارد فرات شد. «هنگامى كه خواست مقدارى آب بياشامد تشنگى امام حسين (ع) و اهل بيتش را به خاطر آورد، آب را روى آب ريخت، مشكش را پر كرد»؛ [۱] آنگاه مشك را بر دوش راست خود نهاد و به سوى خيمه رهسپار شد و چنين گفت: «اى نفس [عباس]! زندگى پس از حسين (ع) خوارى و ذلت است، مبادا پس از او زنده بمانى. اين حسين (ع) است كه شربت مرگ مینوشد و تو میخواهى آب سرد و گوارا بنوشى؟!» [۲] «هيهات! چنين كردارى، از آيين من نيست و نه كردار شخص راست باور». [۳] سپاه خون آشام ابن سعد اطرافش را گرفتند. #حضرت_اباالفضل_عباس (ع) دليرانه در آن ميان حمله میكرد و اين رجز را ميخواند: «هنگامى كه مرگ فرا رسيد، مرا از آن باكى نيست، تا آن هنگام كه شمشيرها مرا درخاك افكنند. من جانم را سپر فرزند زاده پيامبر پاكيزه خوى قرار داده ام، من همان عباسم كه سِمَتِ سقایى دارم، و از سختىِ نبرد، واهمه اى ندارم». [۴]
🔹 #دشمن خود را باخته بود، توانِ مقابله رويارو با آن حضرت را نداشت، لذا پشت درختها كمين كرده بودند. «نوفل ازرق» دست راست #قمر_بنى_هاشم (ع) را قطع نمود و آن جناب مشك را به دوش چپ نهاد و پرچم و شمشير را به دست چپ گرفت و اين رجز را خواند: «به خدا سوگند! اگر چه دست راستم را قطع نموديد، ولى من پيوسته از دينم حمايت مى كنم و از امامى صادق الايمان كه فرزند پيامبر پاك و امين است، حمايت مى كنم». آنگاه «نوفل ارزق» و «حكيم بن طفيل» از كمينگاه بر آن حضرت حمله كردند و دست چپ او را از بدن جدا كردند. آن حضرت پرچم را به سينه خود چسبانيد و اين رجز را خواند: «اى نفس! از كفار هراسى نداشته باش، تو را بشارت باد بر رحمت خداوند جبران كننده و همنشينى با پيامبر بزرگ و برگزيده. اينان دست چپم را به ستم قطع كردند، خدايا حرارت آتش را به آنان بچشان». [۵]
🔹آنگاه بنا به قولى، مشك را به دندان گرفت، چيزى نگذشت كه تيرى بر مشك اصابت كرد و آبهاى آن فرو ريخت. تير ديگرى بر سينه مباركش اصابت كرد و بعضى نوشته اند تيرى بر چشم حضرت نشست و مردى از قبيله تميم با عمود آهنين بر فرق مباركش زد كه از اسب به زمين افتاد؛ «با صداى بلند فرياد زد: برادر مرا درياب». [۶] هنگامى كه امام حسين (ع) بر بالينش رسيد وى را كشته ديد، پس گريست. همچنين نقل شده است: هنگامى كه #حضرت_اباالفضل (ع) شهيد شد #امام_حسين (ع) فرمود: «اينك كمرم شكست و راه چاره بر من محدود شد». آنگاه گريست و اينگونه فرمود: «اى بدترين مردم! با ستمكارى خويش بر ما تعدّى كرديد، و با آيين پيامبر خدا محمّد (ص) مخالفت ورزيديد. آيا بهترين پيامبر، سفارش ما را به شما نكرده بود؟ آيا ما از نسل پيامبر راستين نيستيم؟ آيا جز اين است كه حضرت زهرا (س) مادر من است نه شما؟ آيا او از نسل بهترين انسان ها نبود؟ به سبب جنايتى كه مرتكب شديد ملعون و خوار گشتيد، و به زودى گرفتار آتش شعله ور الهى خواهيد شد!». [۷] در هر گام درسى است، درسى از فضيلت و ايثار، درسى از شجاعت و شهامت و از خودگذشتگى.
• مآخذ و متن عربی روایات و... در منبع موجود است
📕عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد، ص ۴۹۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#حضرت_اباالفضل #قمر_بنی_هاشم #عباس
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️چرا امام حسین (علیه السلام) عصر تاسوعا نجنگید و آن را به صبح عاشورا موکول کرد؟
🔹پس از بى نتیجه ماندن راه هاى مسالمت آمیز و تسلیم ناپذیرى #امام_حسین (علیه السلام)، #عمر_سعد (لعنت الله علیه) براى گرفتن بیعت اجبارى، و یا کشتن امام و یارانش در عصر #تاسوعا فرمان حمله را صادر کرد. با این فرمان هزاران تن سواره و پیاده به سمت اردوى حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) روانه شدند، صداى همهمه آنها در بیابان کربلا پیچید و به گوش لشکریان سیدالشهداء (علیه السلام) رسید. حضرت عبّاس بن على (علیه السلام) محضر امام (علیه السلام) شرفیاب شد و عرض کرد: «اى برادر! دشمن بدین سو مى آید». #امام_حسین (علیه السلام) برخاست و فرمود: «یا عَبّاسُ! اِرْکَبْ بِنَفْسِی أَنْتَ ـ یا أَخِی ـ حَتّى تَلْقاهُمْ فَتَقُولَ لَهُمْ: ما لَکُمْ؟ وَ ما بَدالَکُمْ؟ وَ تَسْأَلْهُمْ عَمّا جاءَ بِهِمْ»؟؛ (اى عبّاس! جانم به فدایت اى برادر! سوار شو و برو از آنها بپرس! هدف آنها چیست؟ چه روى داده است؟ و بپرس: چه دستور تازه اى به آنان داده شده؟).
🔹«قمر بنى هاشم» عبّاس (علیه السلام)، با بیست سوار که زهیر بن قین و حبیب بن مظاهر از جمله آنان بودند، در برابر سپاه دشمن آمد و پرسید: «شما را چه شده است؟ و چه مى خواهید؟». گفتند: به تازگى فرمان امیر به ما رسیده است که به شما بگوییم یا حکم او را بپذیرید [به طور کامل تسلیم شوید] یا آماده کارزار باشید. #عبّاس (علیه السلام) فرمود: «شتاب مکنید تا نزد [برادرم] ابى عبدالله (علیه السلام) بروم و پیام شما را به ایشان برسانم». آنان پذیرفتند و گفتند: «پیام ما را به #ابیعبدالله (علیه السلام) برسان و پاسخش را به ما ابلاغ کن». عبّاس (علیه السلام) به تنهایى نزد امام حسین (علیه السلام) برگشت و ماجرا را به عرض رساند و همراهانش همانجا (در برابر سپاه دشمن) ماندند و به نصیحت سپاه ابن سعد پرداختند.
🔹هنگامى که #حضرت_عبّاس (علیه السلام) پیام ابن سعد را به عرض امام (علیه السلام) رساند، #امام_حسین (علیه السلام) به برادر خطاب کرد و فرمود: «اِرْجَعْ اِلَیْهِمْ فَاِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تُؤَخِّرَهُمْ إِلى غُدْوَة وَ تَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشِیَّةَ لَعَلَّنا نُصَلِّىَ لِرَبِّنَا اللَّیْلَةَ وَ نَدْعُوهُ وَ نَسْتَغْفِرُهُ، فَهُوَ یَعْلَمُ أَنِّی کُنْتُ أُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ وَ تِلاوَةَ کِتابِهِ وَ کَثْرَةَ الدُّعاءِ وَ الاِسْتِغْفارِ»؛ (نزد آنان برگرد، چنانچه توانستى از آنان بخواه که جنگ را تا سپیده دم فردا به تأخیر بیاندازند و یک امشب را مهلت بگیر، تا در این شب به درگاه خداوند نماز بگذاریم و به راز و نیاز و استغفار بپردازیم. خدا مى داند که من نمازِ براى او و تلاوت کتابش (قرآن) و راز و نیازِ فراوان و استغفار را دوست دارم). حضرت اباالفضل عبّاس (علیه السلام) سوار بر اسب به سمت دشمن برگشت و هنگامى که رو در روى سپاه قرار گرفت، به آنان خطاب کرد و فرمود: «اى مردم! ابا عبدالله (علیه السلام) یک امشب را از شما مهلت مى خواهد».
🔹پس از این سخن، در میان سپاهیان عمر بن سعد گفتگوهایى ردّ و بدل شد، تا آن که عمرو بن حجّاج زبیدى گفت: سبحان الله! به خدا سوگند! اگر اینان از مردم دیلم (کفّار) بودند و از تو چنین تقاضایى مى کردند، سزاوار بود که بپذیرى. قیس بن اشعث گفت: «درخواست آنها را بپذیر، به جانم سوگند! که آنان بیعت نخواهند کرد و فردا با تو خواهند جنگید». ابن سعد گفت: به خدا سوگند! اگر بدانم که چنین کنند هرگز این شب را به آنان مهلت نمى دهم! در روایتى از على بن حسین (علیه السلام) آمده است که فرمود: «فرستاده عمر سعد نزد ما آمد و در جایى که صدایش به گوش مى رسید ایستاد و گفت: «ما تا فردا به شما مهلت مى دهیم، اگر تسلیم شدید شما را نزد عبیدالله بن زیاد خواهیم برد و اگر سرباز زدید، از شما دست نخواهیم کشید». [۱]
پی نوشت:
[۱] تاریخ طبرى، ج ۴، ص ۳۱۵ - ۳۱۶ و بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۹۱ - ۳۹۲ (با مختصر تفاوت)
📕عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها، زیر نظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی، ص ۳۸۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_حسین
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«حضرت اباالفضل عباس» (علیه السلام) سرآمد در صفات
🔸 #حضرت_عباس (علیه السلام) در روز چهارم شعبان المعظم، سال ۲۶ هجری، پا به عرصه وجود گذاشت. مادرش حضرت فاطمه، معروف به #امّالبنین علیهاالسلام و پدرش، #امیرالمؤمنین علیه السلام است. مشهورترین کنیه حضرت، #اباالفضل و مشهورترین القابشان #قمربنیهاشم، #سقّا و #علمدار است. [۱]
💠حضرت ابالفضل العباس در کلام امام صادق علیهالسلام
🔹 #امام_صادق (علیه السلام) در توصیف #حضرت_عباس (عليه السلام) میفرماید: «کانَ عَمُّنَا الْعَبَّاسَ نافِذَ البَصیرَةِ، صَلْبَ الْأیمانِ، جاهَدَ مَعَ أَبی عَبْدِاللهِ علیه السلام وَ أَبْلی بَلاءً حَسَناً وَ مَضی شَهیدا»؛ [۲] (عموی ما #عباس علیه السلام، #دیدهای_تیزبین و #ایمانی استوار داشت. وی #مجاهدی همراه با #امام_حسین علیه السلام بود و مبتلی به بلایی نیکو شد و سرانجام با سرافرازی به #شهادت رسید). بنابر این روایت، #حضرت_عباس علیه السلام واجد ویژگیهای ذیل بود:
1⃣«بصیرت»
🔹 #بصیرت، بینش ژرف و تیزبینی از مهمترین خصوصیات #حضرت_عباس در کلام امام صادق (علیهم السلام) است. #بصیرت به معنای #شناخت، #یقین، #زیرکی و #عبرت به کار رفته است، و #بصیر به کسی گفته میشود که ظاهر و باطن همه اشیا را بدون استفاده از جوارح مشاهده میکند. [۳]
🔹بنابراین #بصیرت، چیزی است که #انسان را از #حیرت رهایی بخشد، و او را به راه #صواب و #درست رهبری کند، و از #غفلت او بکاهد. این امر باعث بینا شدن و راهنمایی انسان به سوی #هدایت_الهی میشود. [۴] بنابراین #حضرت_اباالفضل (علیه السلام) از چنان بصیرتی برخوردار بود که علاوه بر دشمنشناسی و دوستشناسی، در مقابل ولی زمان خویش امام حسین علیهالسلام سرتاپا گوش و ادب بود.
2⃣ایمان راسخ و استوار
🔹هر چند #ایمان دارای مراتب است، ولی بیشک #حضرت_اباالفضل (علیه السلام) #بالاترینمرتبهایمان را داشت و همین امر باعث شد تا #امام_صادق علیهالسلام با افتخار از او یاد کند. امام صادق (علیه السلام) بعد از شهادت به تسلیم بودن #حضرت_عباس علیه السلام میفرماید: «وَ رَفَعَ ذِكْرَكَ فِي عِلِّيِّين»؛ [۵] (خداوند نام و یاد تو را تا #اعلی_علیین بالا برد).
3⃣«جهادگری»
🔹خداوند در #قرآن_کریم در آیه ۲۴ سوره توبه بعد از ذکر هشت مورد از چیزهایی که به طور معمول #انسان با آنها #انس دارد، میفرماید که اگر کسی این هشت مورد را بیشتر از خدا، رسول و #جهاد در راه خدا دوست داشته باشد، فاسق خواهد بود؛ بنابراین دوست داشتن #جهاد به خودی خود دارای ارزش است. #حضرت_اباالفضل (علیه السلام) نه تنها علاقمند به #جهاد بود، بلکه با تمام وجود از #امام_حسین علیه السلام دفاع کرد و بالاترین مقام را نصیب خود کرد، مقامی که تمام شهداء به آن غبطه میخورند. [۶]
4⃣«سربلندی در آزمایش زیبا»
🔹 #امتحان و آزمایش از #سنتهای_الهی است و شامل همه #انسانها میشود، ولی برای برخی این امتحان و آزمایش آنقدر #شیرین و زیبا میشود که از آن به #بلای_نیکو، تعبیر میکنند: «وَ لِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا»؛ [انفال، ۱۷] (و مؤمنان را از سوی خود به #آزمایشی_نیکو بیازماید). #مؤمن در این مرحله از بلاها جز #زیبایی نمیبیند، همانگونه که #حضرت_زینب (سلام الله علیها) فرمود: «مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلا»؛ [۸] (جز زیبایی چیزی ندیدم).
5⃣«شهادت»
🔹 #شهادت، پایانی زیبا برای #اولیای_الهی است. #امام_سجاد (علیه السلام) در جواب ابن زیاد فرمود: «أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ... كَرَامَتَنَا الشَّهَادَةُ»؛ [۹] (آیا نمیدانی که #شهادت، کرامت و بزرگواری ماست).
آری! #حضرت_ابالفضل (علیه السلام) به دلیل داشتن #صفاتی_برجسته، در نگاه اهلبیت (علیهم السلام)، بسیار بزرگوار و قابل احترام بوده است.
• #مآخذدرمنبعموجوداست
نویسنده؛ محمدهاشم شفیعی
منبع؛ وبسایت اندیشه برتر حوزه
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد