eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸☄🌸☄🌸☄🌸☄🌸 ☄ ⭕️تربیت دینی خانواده (بخش دوم) 🔹شناخت مفهوم منوط به شناخت معنای دو کلمه «تربیت» و «دین» است. از این رو، لازم است به معانی این دو واژه اشاره شود؛ واژه در لغت، به معنای پرورانیدن یا پرورش دادن - یعنی: به فعلیت رساندن نیروهای بالقوه [۱] - آمده، اما در اصطلاح، تعاریف متعددی از آن ارائه شده است. این تعاریف در عین تعدد، همگی در این جهت توافق دارند که فرایندی است که نتیجه اش (اعم از ظاهری و باطنی) و کسب هنجارهای مورد قبول می باشد. با توجه به این مطلب، اولاً، حصول چنین چیزی نمی تواند دفعی باشد. ثانیاً، نیز باید استعدادهای لازم را برای دارا باشد. اما علاوه بر این، پرورش واقعی در صورتی محقق می شود که بر اساس و سرشت متربی انجام گیرد. واژه نیز در لغت، به معنای کیش، آیین، طریقت، و شریعت [۲] و در اصطلاح، عبارت است از: مجموعه اصول و قواعد بنیادی و احکام و دستوراتی که از سوی خدا به انسان داده شده است. به عبارت دیگر، دین شامل گزاره های توصیفی و تجویزی است و سه عنصر اساسی دارد: 🔸الف. : نخستین عنصر مؤثر در دینداری و تدین، علم به اصول و قواعد ضروری دین است؛ یعنی باید گزاره های دینی را از طریق استدلال و برهان عقلی دریافت نماید؛ مانند توصیف این که «الله آفریننده جهان است» یا «خدا یکی است» از گزاره های توصیفی مربوط به مسائل اعتقادی است، که یک موحد باید بداند. آنچه در این زمینه قابل توجه است این که در باب شناخت گزاره های دینی، نباید به ظن و گمان قناعت کرد؛ زیرا خداوند می فرماید: «وَ لَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ؛ [اسراء، ۳۶] از چیزی که به آن علم نداری پیروی نکن». بلکه به علم و یقین باید رسید. 🔸ب. : عنصر دوم در دین، انسان به باورها و اصول مسلم دینی است. به کسی که اعتقاد قلبی نسبت به خدا نداشته باشد، متدین گفته نمی شود. ریشه تمام ارزش های اخلاقی ایمان به گزاره های دینی بوده و این ایمان مبتنی بر معرفت و شناخت است، به گونه ای که هر چه معرفت کامل تر باشد، آن ایمان نیز بارورتر خواهد بود. البته علم و شناخت شرط کافی برای ایمان نیست، بلکه شرط لازم آن است و عنصر اراده و به التزام قلبی نسبت به باورهای دینی جزء اخیر ایمان را تشکیل می دهد. با توجه به این مطلب، ایمان یک عمل قلبی کاملاً اختیاری است، که فرد پس از شناخت لازم و به دور از فشارهای بیرونی یا اصول اسلامی را پذیرا می شود و یا آن را انکار می کند. چه بسا افرادی هستند که در عین شناخت گزاره های دینی، در اثر لجاجت و عناد، ایمان نمی آورند. در مورد انتخابی بودن ایمان، شواهد فراوانی از آیات قران وجود دارد؛ از جمله این که خداوند می فرماید: «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا؛ [انسان، ۳] ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر و پذیرا باشد، یا کفران کننده و ناسپاس». در جای دیگری می فرماید: «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ؛ [بقره، ۲۵۶] در قبول دین اکراهی نیست. 🔸ج. : عنصر سوم دین عمل به گزاره های تجویزی و احکام دینی است؛ یعنی: آنچه را فرد از باورهای دینی میداند و به آن ایمان دارد، در مرحله نیز آشکار سازد. عملی از نظر اسلام ارزشمند است، که ناشی از به اصول دین و ارزش های مذهبی باشد. در موارد متعددی از قرآن کریم، ایمان پیش از عمل صالح ذکر شده است؛ مانند «آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ»؛ و این می رساند که هیچ عملی بدون ایمان نیکو و پذیرفته نیست. در این مورد، شواهد فراوانی از قرآن وجود دارد که را مشروط به ایمان می کند؛ نظیر «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً؛ [نحل، ۹۷] هر کس از مرد و زن کار نیکی انجام دهد، به شرط این که ایمان داشته باشد، ما او را زندگی پاک و پاکیزه ای می بخشیم». از آنچه درباره دین و تربیت گفته شد، روشن گردید که در ارتباط با سه محور ، و قابل تحقق است. این سه عنصر در تربیت دینی هر کس، نقش اساسی دارد و مربی بر همین اساس باید عمل تربیت دینی را اجرا کند. بنابراین، می توان گفت: فرایندی است که از طریق اعطای بینش، التزام قلبی و عملی به فرد هماهنگ با فطرت و به دور از جبر و فشار، به منظور نیل به سعادت دنیوی و اخروی انجام می گیرد. ... برگرفته از فصلنامه معرفت، شماره ۳۲، محمد احسانی منبع: حوزه نت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیه «نَفْر» چگونه بر لزوم تعلیم و تعلم دلالت می کند؟ 🔹در «آیه ۱۲۲ سوره توبه» آمده است: «فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِی الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ؛ چرا از هر گروهى طايفه اى از آنان نمى كنند تا در آگاهى يابند و به هنگام به سوى قوم خود، آنها را نمايند؛ شايد از مخالفتِ فرمان الهى حذر نمايند». اين آيه نه تنها را واجب مى شمرد، بلكه آن را بعد از فراگيرى نيز لازم مى داند. 🔹تعبير به نشان مى دهد كه منظور كوچ كردن به سوى است. زيرا اين تعبير در آيات مختلف قرآن به همين معنا به كار رفته، بنابراين مسلمانان موظّف بودند كه در غير موارد ضرورت همگى به ميدان جهاد با دشمن نروند، بلكه گروهى به جهاد روند و گروهى براى در مدينه بمانند و را فرا گيرند و به ديگران بعد از بازگشت دهند. تفسير ديگر آيه اين است كه مسلمانان به دو گروه تقسيم شوند: گروهى براى در آنجا بمانند و گروهى كه به رفته اند، و امدادهاى غيبى و پيروزى هاى اعجازآميز مسلمين را با چشم خود در ميدان جهاد مشاهده كنند، و به هنگام بازگشت به ديگران . 🔹احتمال سوّمى در تفسير آيه نيز داده شده است كه بر مردم اطراف مدينه لازم بود گروهى در شهر و آبادى خود براى زندگى عمومى بمانند، و گروهى به مدينه نزد پيامبر (صلى الله عليه وآله) آيند و را فرا گيرند و به ديگران برسانند. [۱] هر يك از اين تفسيرهاى سه گانه مزيّتى دارد كه در ديگرى نيست، [۲] ولى هر كدام را بپذيريم براى آنچه ما به دنبال آن هستيم تفاوتى ندارد، كه هم واجب است و هم به ديگران؛ و تأكيد بر اين دو واجب، دليل روشنى بر امكان و لزوم مسأله و است. پی نوشت‏ها؛ [۱] مجمع البيان فى تفسير القرآن، طبرسى فضل بن حسن، انتشارات ناصر خسرو، چ سوم، ج ۵، ص ۱۲۸ [۲] در تفسير اوّل مرجع ضمير «ها» در جمله «ليتفقهوا» و «لينذروا» اسم محذوفى است و در تقدير چنين است و «تبقى طائفة»، و اين مخالف ظاهر محسوب مى شود، در حالى كه «نفر» به معناى جهاد آمده، و اين نقطه قوّت آن است. در تفسير دوّم مرجع ضماير همان مذكور است (طائفة) ولى مشكل اين تفسير آن است كه ميدان جهاد مركز فراگيرى احكام دين نيست، مگر با توجيهى كه در بالا ذكر شد، و در تفسير سوّم باز محذوفى در تقدير است، ولى با روايات زيادى كه «نفر» را به معناى (كوچ براى تفقه در دين) تفسير مى كند هماهنگ است (در تفسير نور الثقلين، عروسى حويزى، تحقيق: سيد هاشم رسولى محلات، انتشارات اسماعيليان، چ ۴، ج ۲، ص ۲۸۲، سورة توبة، آيات ۱۱۹ الى ۱۲۳، ۹ روايت در اين زمينه نقل شده است). [۳] امام صادق(ع) مى فرمايد: «لَوَدِدْتُ اَنَ اَصْحابى ضُرِبَتْ رُؤُسُهم باسياط حَتى يَتَفَقَهُوا»؛ (من دوست مى دارم يارانم را با تازيانه به دنبال علم و دانش بفرستم) الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ۱، ص ۳۱ 📕پیام قرآن، ناصر، مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، چ نهم، ج ۱، ص ۵۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️زنده کردن هویت ایرانی و اسلامی و شخصیّت ملی 🔹یکی از چیزهایی که از عزیز و محترم انتظار می‌رود این است که «احساس و و » را در این کشور باید زنده کنید. «مسئله‌ی » مهم است، «مسئله‌ی » مهم است، «مسئله‌ی » مهم است؛ دلبسته باید باشد؛ اینها چیزهای لازمی است، اینها است. 🔹بایستی این را، این و شخصی را در زنده کنید؛ [دانش‌آموز] باید به خودش کند. البتّه افتخار هم دارد. فقط هم با اینکه [بگوییم] «افتخار کنید»، با توصیه، درست نمی‌شود... ، ، ، وقتی که به و نشان داده بشود، در او به وجود می‌آید. 🔹دیگران تاریخی ندارند، برای خودشان تاریخ درست می‌کنند، فیلمش را هم می‌فرستند اینجا در تلویزیون ما پخش می شود؛ نه چنان قهرمان هایی دارند، نه چنان آدم هایی دارند، [ولی] درست می کنند؛ هنر است، هنر فیلم‌سازی است. ما این‌ همه پُر از و پُر از و پُر از و انسانی و اجتماعی داریم، اینها مسکوت می‌ماند. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با معلمان ۱۴۰۲/۰۲/۱۲ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
⭕️امام مهدی عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف: 🔸فَإِنـّا يُحيطُ عِلمـُنا بِأنْبـائِكُمْ، وَ لا يَعْزُبُ عَنّا شَىءٍ مِنَ أخبارِكُمْ وَ مَعْرِفَتِـنا بَالِزَّلَلِ الَّذى أصابَكُمْ.  🔹به راستى كه ما بر احاطه دارد، و هيچ چيز از بر ما پوشيده نيست، و نسبت به هايى كه از شما سر می‌زند داريم. 📕بحارالانوار، ۱۷۵/۵۳ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مهارت های ضروری در سبك زندگی اسلامی (بخش چهارم) 💠برخی از مهارت هايی که در زندگی کسب آنها ضرورت دارد عبارتند از: 3⃣«مهارت حل مسئله» 🔹 در زندگی روزانه خويش همواره با مواجه است. اين مسائل کوچک و بزرگ زمينه و بالندگی انسان را فراهم می آورد. هر مسئله بايد برای انسان يک و کمال بخش باشد. بنابراين بايد آن را و آن را يافت. خداوند در بيان مى کند که و و در انسان برای اوست؛ لذا نبايد از مسائل و طرح آنها فرار کرد، بلکه بايد آنها را از سوی خداوند دانسته، و به استقبال مسئله رفت و برای آن تلاش کرد. 🔹خداوند را در زندگی براساس ، بسيار مهم و می داند، زيرا اين امور شخص را به می رساند که بتواند ضمن کمال يابی، خود و حتی ديگران را حل کند. خداوند در آيه ۶ سوره نساء مى فرمايد: «و یتیمان را چون به حد بلوغ برسند، بیازمایید! اگر در آنها رشد (کافی) یافتید، اموالشان را به آنها بدهید! و پیش از آنکه بزرگ شوند، اموالشان را از روی اسراف نخورید! هر کس که بی‌نیاز است، (از برداشت حق الزحمه) خودداری کند؛ و آن کس که نیازمند است، به طور شایسته (و مطابق زحمتی که می‌کشد،) از آن بخورد. و هنگامی که اموالشان را به آنها بازمی‌گردانید، شاهد بگیرید! اگر چه خداوند برای محاسبه کافی است». 🔹از اين آيه به دست می آيد که نه تنها «کسب مهارت» از طريق قرار گرفتن در مسائل و ابتلائات و ها مهم است، بلکه يکی از راه های و پرورش و ديگران قرار دادن آنان در مشکلات و مسائل است، تا بتوانند با و خويش، آن را کرده و آمادگی برای مسئوليت فردی و اجتماعی مهم‌تری چون ازدواج و تشکيل خانواده را به دست آورند. مشکلات و و دقيق آن، زمانى شدنی است که شخص در آن قرار گيرد و با و ، بر و کار خويش بيفزايد. 🔹البته شرايط به او می آموزد که در نيازمند است و می‌آموزد که بايد درخواست کمک داشته باشد و براساس آيه ۲ سوره مائده و مانند آن عمل کند. همچنين و مسائل به او می آموزد که گاه بايد مصالحه کند و مصالحه را راهی برای حل تعارض بداند. (انفال، آيه ۱) البته برای کسب بايد از استفاده کند، و در عصر حاضر بايد آشنايی با مراکزی برای حل مشکلات را در نظر داشته باشد. همچنين در خواهد آموخت که برخی از راه حل هايی که به دست آورده مشترک است و برای ديگران نيز کاربرد دارد. ... برگرفته از روزنامه كيهان، شماره ۲۱۲۰۴ به تاريخ، ص ۸ (معارف) منبع؛ وبسایت پژوهه @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از انگیزه «فطری» برای شناخت خداوند چیست؟ 🔹هنگامى كه از سخن مى‌ گویيم، منظور همان و دركى است كه هيچ گونه نيازى به ندارد. از این رو هنگامى كه يك منظره بسيار زيباى طبيعى، يا يك گل بسيار خوشرنگ و خوشبو را مى‌ بينيم، جاذبه نيرومندى از درون خود نسبت به آن احساس مى‌ كنيم كه نام آن را تمايل و عشق به زيبايى مى‌ نهيم؛ و هيچ گونه نيازى به استدلال در اينجا نمى‌ بينيم. در واقع حس زيبايى يكى از تمايلات عاليه روح انسانى است. 🔹همچنین كشش به سوى ، مخصوصا نيز يكى از اين و درونى است، بلكه از در اعماق سرشت و جان همه انسان‌ ها است. به همين دليل هيچ قوم و ملتى را نه در امروز و نه در گذشته تاريخ مشاهده نمى‌ كنيم كه نوعى از عقاید مذهبى بر فكر و روح آنها حكمفرما نباشد؛ و اين نشانه اصالت اين است. از این رو به هنگام ذكر داستان قيام در موارد زيادى روى اين نكته تكيه كرده كه رسالت اصلى انبياء زدودن آثار و بوده، نه اثبات وجود خدا؛ چرا كه اين موضوع در اعماق سرشت هركس نهفته شده است. 🔹به تعبير ديگر: آنها به دنبال اين نبودند كه نهال خداپرستى را در دل‌ هاى مردم غرس كنند، بلكه به دنبال اين بودند كه نهال موجود را آبيارى كرده، و خارها و علف هرزه‌ هاى مزاحم را كه گاهى اين نهال را به كلى پژمرده و خشك مى‌ كند از ريشه بركنند! جمله «ألّا تَعْبُدُوا اِلّا الله» يا «ألّا تَعْبُدوا اِلّا اِيّاهُ»؛ (جز خدا را نپرستيد) كه به صورت نفى بت‌ها، و نه اثبات وجود خدا، مطرح شده، در گفتار بسيارى از در آمده است. 🔹از جمله: در دعوت (صلی الله علیه و آله) [سوره هود، آیه ۲]؛ در دعوت (عليه السلام) [سوره هود، آيه ۲۶]؛ در دعوت (عليه السلام) [سوره يوسف، آيه ۴۰] و در دعوت (عليه السلام) [سوره احقاف، آيه ۲۱] مطرح شده است. از اين گذشته، ما در درون جان خود «احساسات اصيل فطرى» ديگرى نيز داريم، از جمله جذبه فوق‌ العاده‌اى است كه نسبت به علم و دانش و آگاهى هرچه بيشتر در خود مى‌ بينيم. آيا ممكن است ما اين را در اين جهان پهناور مشاهده كنيم و علاقه نداشته باشيم سرچشمه اين نظام را بشناسيم؟ 🔹آيا ممكن است دانشمندى بيست سال براى شناخت زندگى مورچگان زحمت كشد، و دانشمند ديگرى ده‌ها سال براى شناخت بعضى از پرندگان يا درختان يا ماهيان درياها تلاش كند، بى‌ آنكه انگيزه‌ اى جز عشق به علم، در درون جان او باشد؟ آيا ممكن است آنها نخواهند سرچشمه اصلى اين درياى بى‌ كرانى كه از ازل تا ابد را فرا گرفته بشناسند؟! آرى اينها انگيزه‌ هايى است كه ما را به سوى دعوت مى‌ كند؛ ما را به اين راه مى‌ خواند، ما را به اين سو جذب مى‌ كند، و ما را به اين سمت مى‌ راند. 📕پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ نهم، ج ۲، ص ۴۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دیدگاه اهل بیت (علیهم السلام) نسبت به فطری بودن «توحید» چیست؟ 🔹در احادیث اسلامى درباره بودن معرفة الله و ، بحث هاى قابل ملاحظه اى وارد شده است، که در بعضى تأکید بر ، و در بعضى تحت عنوان معرفت و در بعضى دیگر و بالاخره در بعضى نیز تحت عنوان آمده است. در حدیث معتبرى که محدث بزرگوار «کلینى» در «اصول کافى» آورده، از «هشام بن سالم» چنین نقل مى کند: «از (علیه السلام) پرسیدم: منظور از «فِطْرَتَ اللهِ الَّتى فَطَرَ الناسَ عَلَیها» [۱] چیست؟ فرمود: منظور، است. [۲] 🔹و نیز در همان کتاب «کافى» از یکى دیگر از یاران امام صادق (علیه السلام) نقل شده که وقتى از (عليه السلام)، تفسیر آیه را مطالبه کرد، امام فرمود: «هِىَ الإِسْلامُ». [۳] در حدیث مشابهى از (علیه السلام) مى خوانیم که در پاسخ «زراره» یکى از یاران دانشمندش، که از تفسیر آیه سؤال کرده بود، فرمود: «فَطَرَهُمْ عَلَى الْمَعْرِفَةِ بِه» [۴] (خداوند آنها را بر معرفت و خود قرار داد). 🔹حدیث معروف «کُلُّ مَوْلُود یُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ حَتّى لَیَکُونُ أبْوَاهُ هُما اللَّذان یُهَوِّدانِهِ وَ یُنَصِّرانِهِ» که از پیامبر گرامى اسلام (صلى الله علیه و آله) نقل شده، نیز نشان مى دهد هر بر و دین خالى از شرک متولد مى شود، و معتقد است، «یهودیت» و «نصرانیت» انحرافی، از طریق پدر و مادر به آنها القاء مى شود. [۵] و بالاخره، در حدیثى که آن نیز در اصول کافى از (علیه السلام) نقل شده است در تفسیر همین آیه، مى خوانیم: «قالَ هِىَ الْوِلایَةُ»؛ (فرمود: منظور فطرت و پذیرش رهبرى اولیاى الهى است). [۶] 🔹در خطبه اوّل «نهج البلاغه» نیز از اميرالمؤمنين (علیه السلام) در عبارتى کوتاه و پرمعنى چنین آمده است: «خداوند خود را به سوى انسان ها فرستاد و انبیاى خود را یکى پس از دیگرى مأموریت داد، تا وفاى به را از آن ها مطالبه کنند، و نعمت هاى فراموش شده الهى را به آنها یادآور شوند. از طریق تبلیغ بر آنان نمایند، و گنجینه هاى اندیشه ها را براى آنها فاش سازند». طبق روایات فوق، نه تنها که مجموع به صورت فشرده، در درون نهاده شده است، از توحید گرفته تا رهبرى پیشوایان الهى و جانشینان راستین پیامبر (صلى الله علیه و آله) و حتى فروع احکام. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره روم، آیه۳۰‌. [۲] اصول كافى، ج۲، ص۱۲، باب فطرة الخلق على التوحيد. [۳] همان مدرک. [۴] همان مدرک. [۵] تفسير جوامع الجامع، مرحوم طبرسى، ذيل آيات ۳۰ تا ۳۷ سوره روم. [۶] تفسير« نور الثقلين»، ج۴، ص۱۸۲ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازی، دار الکتب الإسلامیه، چ ۲۵، ج ۱۶، ص ۴۵۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در «عصر ظهور» رشد عقلى و تكامل علمى انسان در چه سطحی است؟ 🔹نقش اصلى دعوت در گسترش دانايى و آموزش و تجربه و تعليم است و از شاخه هاى و شناخت به شمار مى رود. پيامبران به ها راه و رسم زندگى و و نتيجه آن را آموختند. از سوى ديگر چون هدف از خلقت انسان و تكامل و شناخت اوست، بايد روزى اين هدف تحقق يابد و روزگارِ دانش هاى راستين و پيروزى بر مجهولات فرا رسد. 🔹از اين رو در كه روزگار تحقق همه آرمان هاى انسانى و الهى است، انسان به مى رسد و در ابعاد گوناگون دانايى، از جهان شناسى، انسان شناسى و خداشناسى، عروج لازم را مى يابد. در دوران (عجل الله تعالى فرجه) همه مسائل بشرى به هدف اصلى و مرز نهايى مى رسد، 🔹و در پس اعصار و قرون زیاد به محضر استاد و معلمى راه مى يابد كه نكته اى از ديد ژرف‌نگر و حقيقت بينِ او پوشيده نيست، و هدف او پرده بردارى از و مجهولات است و تا سرحد امكان و توانِ انسان ها، آنان را به مى رساند. اين موضوع از مهم ترين برنامه ها و اقدام هاى (عجل الله تعالى فرجه) است و از اين رهگذر دو محور اساسى تحقق مى پذيرد: 1⃣با گسترش شناخت و كشف اسرار كائنات، پايه هاى استوار مى گردد. 2⃣ و دانايى، تشكيل جامعه انسانى و بسامان و مرفه را ممكن مى سازد. 🔹 (صلى الله عليه و آله) فرمود: « ... تَاسِعُهُمُ الْقَائِمُ الَّذِی يَمْلَأُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْأَرْضَ نُوراً بَعْدَ ظُلْمَتِهَا وَ عَدْلًا بَعْدَ جَوْرِهَا وَ عِلْماً بَعْدَ جَهْلِهَا ... » [۱]؛ (نهمين از آنان (عج) است كه خداوند به دست او سرزمين تاريك [زندگى] را نورانى و روشن مى كند و از پر می کند پس از [دورانِ] ظلم، و علم و را فراگير مى سازد پس از [دورانِ] جهل و نادانى ... ). (عليه السلام) فرمود: «إِذَا قَامَ‏ قَائِمُنَا وَضَعَ‏ اللهُ يَدَهُ‏ عَلَى‏ رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُمْ» [۲]؛ ( ما به هنگام رستاخيزِ خويش، نيروهاى عقلانى توده ها را تمركز می دهد و و دريافت هاى خلق را به كمال می رساند). پی نوشت‌ها؛ [۱] كمال الدين و تمام النعمة، ابن بابويه، اسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۹۵ق، چ دوم‏، ج ‏۱، ص ۲۶۰، باب ۲۴ [۲] الخرائج و الجرائح‏، قطب الدين راوندى، مؤسسه امام مهدى (عج)، قم‏، ۱۴۰۹ق، چ اول‏، ج ‏۲، ص ۸۴۰ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۹۰ش، چ هفتم، ص ۶۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«حضرت اباالفضل عباس» (علیه السلام) سرآمد در صفات 🔸 (علیه‌ السلام) در روز چهارم شعبان المعظم، سال ۲۶ هجری، پا به عرصه وجود گذاشت. مادرش حضرت فاطمه، معروف به علیهاالسلام و پدرش، علیه‌ السلام است. مشهورترین کنیه حضرت، و مشهورترین القابشان ، و است. [۱] 💠حضرت ابالفضل العباس در کلام امام صادق علیه‌السلام 🔹 (علیه‌ السلام) در توصیف (عليه السلام) می‌فرماید: «کانَ عَمُّنَا الْعَبَّاسَ نافِذَ البَصیرَةِ، صَلْبَ الْأیمانِ، جاهَدَ مَعَ أَبی‌ عَبْدِاللهِ علیه‌ السلام وَ أَبْلی بَلاءً حَسَناً وَ مَضی شَهیدا»؛ [۲] (عموی ما علیه‌ السلام، و استوار داشت. وی همراه با علیه‌ السلام بود و مبتلی به بلایی نیکو شد و سرانجام با سرافرازی به رسید). بنابر این روایت، علیه‌ السلام واجد ویژگی‌های ذیل بود: 1⃣«بصیرت» 🔹 ، بینش ژرف و تیزبینی از مهم‌ترین خصوصیات در کلام امام صادق (علیهم السلام) است. به معنای ، ، و به کار رفته است، و به کسی گفته می‌شود که ظاهر و باطن همه اشیا را بدون استفاده از جوارح مشاهده می‌کند. [۳] 🔹بنابراین ، چیزی است که را از رهایی بخشد، و او را به راه و رهبری کند، و از او بکاهد. این امر باعث بینا شدن و راهنمایی انسان به سوی می‌شود. [۴] بنابراین (علیه‌ السلام) از چنان بصیرتی برخوردار بود که علاوه بر دشمن‌شناسی و دوست‌شناسی، در مقابل ولی زمان خویش امام حسین علیه‌السلام سرتاپا گوش و ادب بود. 2⃣ایمان راسخ و استوار 🔹هر چند دارای مراتب است، ولی بی‌شک (علیه‌ السلام) را داشت و همین امر باعث شد تا علیه‌السلام با افتخار از او یاد کند. امام صادق (علیه‌ السلام) بعد از شهادت به تسلیم بودن علیه‌ السلام می‌فرماید: «وَ رَفَعَ‏ ذِكْرَكَ‏ فِي‏ عِلِّيِّين»؛ [۵] (خداوند نام و یاد تو را تا بالا برد). ‏ 3⃣«جهادگری» 🔹خداوند در در آیه ۲۴ سوره توبه بعد از ذکر هشت مورد از چیزهایی که به طور معمول با آن‌ها دارد، می‌فرماید که اگر کسی این هشت مورد را بیشتر از خدا، رسول و در راه خدا دوست داشته باشد، فاسق خواهد بود؛ بنابراین دوست داشتن به خودی خود دارای ارزش است. (علیه‌ السلام) نه تنها علاقمند به بود، بلکه با تمام وجود از علیه‌ السلام دفاع کرد و بالاترین مقام را نصیب خود کرد، مقامی که تمام شهداء به آن غبطه می‌خورند. [۶] 4⃣«سربلندی در آزمایش زیبا» 🔹 و آزمایش از است و شامل همه می‌شود، ولی برای برخی این امتحان و آزمایش آنقدر و زیبا می‌شود که از آن به ، تعبیر می‌کنند: «وَ لِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا»؛ [انفال، ۱۷] (و مؤمنان را از سوی خود به بیازماید). در این مرحله از بلاها جز نمی‌بیند، همان‌گونه که (سلام‌ الله‌ علیها) فرمود: «مَا رَأَيْتُ‏ إِلَّا جَمِيلا»؛ [۸] (جز زیبایی چیزی ندیدم). 5⃣«شهادت» 🔹 ، پایانی زیبا برای است. (علیه‌ السلام) در جواب ابن زیاد فرمود: «أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ... كَرَامَتَنَا الشَّهَادَةُ»؛ [۹] (آیا نمی‌دانی که ، کرامت و بزرگواری ماست). آری! (علیه‌ السلام) به دلیل داشتن ، در نگاه اهل‌بیت (علیهم‌ السلام)، بسیار بزرگوار و قابل احترام بوده است. • نویسنده؛ محمدهاشم شفیعی منبع؛ وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ضرورت «امام شناسی» 🔹اصلاً چرا باید (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را بشناسیم و شناخت کافی از او داشته باشیم؟ ، زمینه ساز «اعتقاد» و «ایمان»، و در نتیجه «عمل» و «تعهّد» است. چه زیبا فرموده است امیر بیان (عليه السلام) که: «انّ قیمة کلّ امرى ء و قدرهُ معرفتُه». [۱] (ارزش و منزلت هر کسى (به اندازه) او است». در «قرآن» و «احادیث»، (عليه السلام) و اعتقاد به او، از اهمیتى ویژه برخوردار بوده و «امرى واجب» براى هر شخص مؤمن و متدین دانسته شده است، 🔹و ، پیوندى ناگسستنى با معرفت خدا و پیامبر دارد، و زمینه ساز «بینش عمیق در دین و منش درست و پسندیده در زندگى» است. ، «پیشوا»، «راهنما» و «راهبر انسانها به سوى تکامل و تعالى»، و «حجّت و خلیفه خدا بر روى زمین» است. ، «انسان کامل»، «برگزیده خالق»، «معصوم و پاک سرشت» و «واسطه‌ فیض‌ الهى» است، و مقامى بس والا در میان آفریده هاى خداوند دارد. ، «طریق وصول به حقیقت» و «مبیّن و مفسّر شریعت» است و... همانگونه که اطاعت و تبعیت از و دوستى او، بایسته و است، شخصیت و ویژگى هاى او نیز ضرورى است. 🔹در روایات و نصوص معتبر دینى نیز، سفارش خاصى به شده است. در یکى از روایات مشهور شیعه و سنّى از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آمده است: «مَن مات ولم یعرف امام زمانِه، ماتَ میتة جاهلیّة». [۲] (هر کسى بمیرد در حالى که خود را نشناخته باشد، به مرده است». امام صادق (عليه السلام) این را چنین معرفى میکند: «جاهلیة کفر و نفاق و ضلال». [۳] با توجه به این روایات، اهمیت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را مى توان در موارد زیر خلاصه کرد: 🔹۱) شرط اسلام واقعى: بر اساس روایات مختلف (از جمله حدیث «من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میتة جاهلیة»)، (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، و اگر کسى بدون شناخت امام از دنیا برود، گویا از و اصیل بى بهره بوده است. پس، شناخت (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، آنگاه میتواند انسان را از دور کند که بتواند به دستورات او پاینده بوده و از ارشادات و هدایت هاى او بهره مند شود. ۲) رسیدن به هدایت واقعى: (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، چراغ هدایت و رمز دیندارى است و نتیجه آن، دستیابى به ، خداشناسى، حق شناسى و راه کمال و است. 🔹یکى از دعاهاى مهم در عصر غیبت، این دعا است که می‌گوییم: «اللّهم عرّفنى نفسک فانّک ان لَم تُعَرّفنى نَفسَک لَم اَعرِف رَسولَکَ، اللّهُم عرِّفنى رَسولک فانّک اِن لم تُعرِّفنى رسولک لم اَعرف حجّتکَ؛ اللّهُم عَرِّفنى حجّتِک فانّک اِن لم تُعرِّفنى حُجّتک ضللتُ عن دینى»؛ [۴] (! خود را به من بشناسان که اگر خودت را به من نشناسانى، را نخواهم شناخت. خداوندا! رسولت را به من بشناسان که اگر رسول خود را، به من نشناسانى، را نخواهم شناخت. خداوندا! را به من بشناسان که اگر حجّتت را به من نشناسانى، از دین خود خواهم شد». 🔹۳) رسیدن به ثواب یارى او: براساس بعضى از روایات، (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و باور قلبى به او، باعث نزدیکى هرچه بیشتر انسان به او می‌شود. اگر با این از دنیا برود، از پاداش هاى بی‌شمارى برخوردار خواهد شد، که یکى از آنها درک ثواب یارى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در است؛ یعنى، چنین شخصى، همچون کسى است که در لشکر آن حضرت بوده و یا زیر پرچم او نشسته است. [۵] پی نوشتها: [۱] بحارالانوار، ج ۲، ص ۱۸۴؛ [۲] همان، ج ۷۲، ص ۱۳۵؛ [۳] کافى، ج ۱، ص ۳۷۷، ح ۳؛ [۴] کمال الدین، ج ۲، ص ۳۴۳؛ [۵] کافى، ج ۱، ص ۳۷ منبع: پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️الگو بودن «حضرت زهرا» (سلام الله عليها) برای انسان‌ها (بخش دوم) 🔶تمام جهات و لحظات زندگى (سلام الله علیها) و سرمشق برای همه انسان‌ها است؛ چنان که (صلی الله علیه و آله) را خداوند در قرآن سرمشق و اسوه معرفی نمود، دختر گرامیش نیز همه انسان های حقیقت‌جو و موحد است. 💠رفتار با فرزند 🔹با كمى دقت در برخورد عاطفى و منطقى (سلام الله علیها) در مى يابيم كه آن بانوى بزرگوار، در ساختن روح و شخصيت ، از ابزارى بسيار ظريف و دقيق استفاده كرده است، كه بسيارى از آنها در حال حاضر، ميان روانشناسان تربيتى مورد بحث و بررسى قرار گرفته و خبرگان اين فن، به نتايج مثبت آن ايمان آورده اند. بى شك، اين توفيق بى نظير در ، ناشى از و صحيحى است كه در مورد انسان، ارائه داده است. 🔹بنابراين اگر بگوئيم هر مكتبى به اندازه شناخت درستى كه از انسان دارد، در نظام تربيتى خود، به توفيقاتى دست مى يابد، سخن به گزاف نگفته ايم و چون اين دین آسمانى و الهى از و واقع بينانه ترين ، در مورد برخوردار است، بيشترين توفيق را در قضيه بدست آورده است. روش تربيتى و اخلاقى (سلام الله علیها) بهترين شيوه، و تجربه براى ساختن و سعادتمند است. از اين رو جا دارد كه پيروان و ارادتمندان ، با به كار بستن شيوه ها و ظرايف تربيتى آن حضرت در رشد و تربيت نسلى پاك، و پيشرو همت نموده، سعادت دنيا و آخرت فرزندان خود را بيمه كنند. 🔹 به گونه اى ساخته شده كه نياز به و ، يكى از اساسى ترين نيازهاى روحى او محسوب مى شود، بدين جهت كودكان محروم از اين نياز فطرى، دچار كمبودها و مشكلات روانى، و گاه نواقصى جسمى خواهند شد. (سلام الله علیها) كه خود از سرچشمه محبت و عطوفت (صلی الله علیه و آله) سيراب گشتند، و قلبش كانون محبت به همسر و فرزندان خود بوده، در اين جهت نيز خود را به بهترين شكل انجام مى داد. 🔹سلمان مى گويد: روزى (سلام الله علیها) را ديدم كه مشغول آسياب بود. در اين هنگام، فرزندش (عليه السلام) گريه مى كرد، و بى تاب بود؛ عرض كردم براى كمك به شما آسياب كنم، يا بچه را آرام نمايم؟ ايشان فرمود: «من به آرام كردن فرزند اولى هستم، شما آسياب را بچرخانيد». [۱] از جمله مواردى كه در شيوه تربيت (سلام الله علیها) جايگاه خاصى داشت، تحرك و بود. 🔹اين فعاليت و تكاپو مقدارى براى سلامتى و رشد مناسب كودك، ضرورى است كه حتى براى تشويق آن ها به تحرك و بازى، بزرگترها نيز بايد تن به بازى و جست و خيز بدهند. نقل شده است كه (سلام الله علیها) با فرزندش (عليه السلام) بازى مى كرد و او را بالا مى انداخت و مى فرمود: «پسرم مانند پدرت باش، ريسمان ظلم را از حق بركن، خداى را بپرست كه صاحب نعمت هاى متعدد است، و هیچ گاه با صاحبان ظلم و تعدی دوستی مکن». ... پی نوشت؛ [۱] انصارى، عذرا، جلوه هاى رفتارى حضرت زهرا، قم، دفتر تبليغات اسلامى، ص ۳۹ نویسنده: امیر علی حسنلو منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
 ✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نقش و جایگاه خانواده در شیوع بی حجابی در جامعه (بخش سوم و پایانی) 🔸بدون شک اولین و مؤثرترین جایی که هویت دینی و اجتماعی انسان در آن شکل می گیرد است، از این رو اگر گرامی در خود کوتاهی نمایند، و هیچ گونه دغدغه و یا برنامه ای برای هدایت و سالم سازی رفتار کودکان و خود نداشته باشند، فرزندان آنان عملکرد منفی و در مواردی خلاف عرف و اخلاق را از خود بروز خواهند داد. 💠نقش و جایگاه خانواده در شیوع بی حجابی در جامعه 3⃣«عدم اعتماد به نفس، خودباختگی فرهنگی» 🔹یکی دیگر از علل و عواملی که موجب می شود تن به و دهند، موضوع روانی «عدم اعتماد به نفس و خود کم بینی» و همچنین «خودباختگی فرهنگی» است. کم نیستند که تنها با یک القای شیطانی و کوچک، خود را زشت و نازیبا می پندارند؛ عدم اعتماد به نفس در این چنین افرادی موجب می شود که برای جلب نظر دیگران به و روی آورند، این در حالی است که اگر در به خوبی روحیه اعتماد به نفس و عزتمندی در وجود فرزندان تقویت می شد، هیچ گاه این چنین افرادی جایگاه انسانی خود را با رنگ و لعاب عوض نمی کردند. 4⃣«عدم شناخت و معرفت کافی دختران در مسأله حجاب» 🔹یکی از فضاهایی که باید موضوع و چرایی و  برای دختران به خوبی تبیین و روشن شود است. سهل انگاری و در این خصوص و وظیفه نشناسی و فرار آنان از مسئولیت آموزشی، موجب می شود که اهمیت و برای فرزندان روشن نشود، و آنان را در مواجهه با چالش هایی همچون کمپین مبارزه با حجاب اجباری به مخاطره اندازد؛ 🔹این در حالی است که اگر این افراد به خوبی از آگاهی لازم برخوردار بودند، «حجابی» از سر ، و را انتخاب می کردند، شناختی و معرفتی که هیچ‌گاه باعث عقب نشینی از مقدساتی همچون نمی شد. «قُلْ هذِهِ سَبیلی‏ أَدْعُوا إِلَى اللهِ عَلى‏ بَصیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنی‏ وَ سُبْحانَ اللهِ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکینَ». [۱] (بگو: این راه من است؛ من و پیروانم، و با بصیرت کامل، همه مردم را به سوی خدا دعوت می‌کنیم! منزّه است خدا! و من از مشرکان نیستم!) 💠تأثیر محیطی و ارتباطات اجتماعی در بی حجاب 🔹علاوه بر محیط خانواده و شیوه تربیتی که والدین در قبال فرزندان خود در پیش می گیرند، و تعاملی که انسان ها در خارج از منزل در آن فعالیت می کنند، نیز به نوعی تأثیرات غیر قابل انکاری بر نوع عملکرد افراد بر جای می گذارد. چه بسا یک و آشنا در محیط کاری و یا آموزشی به راحتی فکر و اندیشه و عملکرد همراه خود را تغییر دهد، از این رو در فرهنگ اسلامی تأکید و سفارش فراوانی بر «انتخاب صحیح همراه و دوست» در زندگی شده است؛ چه بسیار افرادی که تنها به خاطر ارتباط با گرفتار ناهنجاری های دینی و اخلاقی شده اند، و همین امر موجبات حسرت و اندوه آنان را در قیامت فراهم کرده است: «یا وَیْلَتى‏ لَیْتَنی‏ لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلیلاً». [۲] (اى واى، کاش فلانى را دوست [خود] نگرفته بودم‏). نویسنده؛ علی بیرانوند منبع؛ راسخون @tabyinchannel