eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️چه عواملی سبب شد که (ع) معاویه را بپذیرد؟ (بخش پنجم) 🔷یکی دیگر از (ع) برای ، آن بود که اقدام مزبور برای انجام شده است. معترضان به امام از دو گروه بودند، کسانی که از افراطیون خارجی بوده و به همین دلیل با امام علی (ع) نیز درگیر شده بودند و گروهی از شیعیان که روحیه انقلابی و آتشین داشته و با تسامح، میانه‌ ای نداشتند. آنها با صلح مخالف بوده و گاه‌ و بی‌ گاه به امام (ع) اعتراض می‌ کردند. از میان معترضان کسانی بودند که امام (ع) را «مُذِلُّ الْمُؤْمِنِینَ» می‌ خواندند. (ع) در برابر، اقدام به را دانسته و خود را  معرفی می‌ کردند. دلیل این امر را نیز چنین یاد می‌ کردند: «إِنّی لَمَّا رَأَیْتُکَ لَیْسَ بِکُمْ عَلَیْهِمْ قُوَّةٌ، سَلَّمْتُ الْأَمْرَ لَأَبْقَی أَنَا وَ أَنْتُمْ بَیْنَ أَظْهَرِکُمْ؛ زمانی که دیدم شما در اختیار ندارید، کار را تسلیم کردم تا من و شما بمانیم». [۱] 🔷از عبارات دیگر آن حضرت، چنین به دست می‌ آید که از آنها و خود، بوده است. (ع) در سخنی، اقدام خود را شبیه سوراخ کردن کشتی توسط آن عالِم همراه موسی (ع) کرد که هدف او حفظ کشتی برای صاحبانش بود. امام (ع) در سخن دیگری فرمود: «فَصَالَحْتُ بَقْیاً عَلَی شِیعَتِنَا خَاصَّةً مِنَ الْقَتْلِ فَرَأَیْتُ دَفْعَ هَذِهِ الْحُرُوبِ إِلَی یَوْمَ‌ مَّا، فَإِنَّ اللّهَ کُلُّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ؛ من برای از قتل مصالحه کردم، و تا این جنگها را تا مدتی به تأخیر بیندازم، چه خداوند هر روز دست‌ اندرکار، کاری است». [۲] 🔷آنحضرت در پاسخ یکی دیگر از معترضان فرمودند: «مَا أَرَدْتُ بِمُصَالِحَتِی مُعَاوِیَةَ إِلَّا أَنْ أَدْفَعَ عَنْکُمْ الْقَتْلَ عِنْدَ مَا رَأَیْتُ تَبَاطِئُ أَصْحَابِی عَنِ الْحَرْبِ وَ نُکُولِهِمْ عَنِ الْقِتَالِ؛ هدف من در مصالحه با معاویه جز آن نبود، که وقتی را از و آنها را از دیدم، لااقل جان شما را حفظ کنم». [۳] (ع) در برابر معترض دیگری، را (ص) می‌ داند، با این تفاوت که آن صلح، صلح با کفار «بالتنزیل» بوده و این با کفار «بالتأویل». سپس فرمودند: «وَ لَوْ لَا مَا أَتَيْتُ لَمَا تُرِكَ مِنْ شِيعَتِنَا عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ أَحَدٌ إِلَّا قُتِلَ؛ اگر من چنین نمی ‌کردم، از ما کسی نبود جز آن که می‌شد». [۴] 🔷امام در پاسخ اعتراض «حجر بن عدی» فرمود: «یَا حِجْرُ! لَیْسَ کُلُّ النَّاسِ یَحِبُ مَا تُحِبُّ وَ مَا فَعَلْتُ اِلَّا إِبْقَاءَ عَلَیْکَ وَ اللهُ کُلُّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ؛ ای حجر! همه مردم آنچه را تو دوست داری، خوش نمی‌دارند. من این اقدام را جز به قصد زنده ماندن تو [و امثال تو] نکردم، خداوند نیز هر روز دست اندر کار، کاری است». [۵] همچنین «مالک بن ضمره» درباره صلح به امام اعتراض کرد. امام (ع) در پاسخ او فرمودند: «یَا مَالِکُ! لَاتَقُلْ ذَلِکَ، إِنِّی لَمَّا رَأَیْتُ النَّاسَ تَرَکُوا ذَلِکَ اِلَّا أَهْلَهُ، خَشِیتُ أَنْ تَجْتَثُّوا عَنْ وَجْهِ الْاَرْضِ، فَأَرَدْتُ أَنْ یَکُونَ لِلدِّینِ فِی الْاَرْضِ نَاعِیٌ؛ ای مالک! چنین مگوی، زمانی که من دیدم که جز عده‌ ای این کار را ترک کردند، ترسیدم که از زمین کنده شود. پس مصمم شدم تا ، در روی زمین فریادگری باقی بگذارم». [۶] ... پی‌نوشتها [۱] بحارالانوار، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چ۲ ج ۴۴، ص ۱۹؛ تحف العقول، ص ۲۲۷؛ فرائد السمطين في فضائل المرتضى و البتول و السبطين و الأئمة من ذريتهم(ع)، شافعى، ابراهيم بن سعد الدين، محقق: محمودی محمد باقر، مؤسسة المحمودی، بيروت‏، ‏بی تا، ج ۲، ص ۱۲۰ [۲] الأخبار الطوال، الدینوری، محقق: عبد المنعم عامر، ص ۲۲۰؛ مناقب آل أبي طالب(ع)، ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على‏، علامه‏، قم‏، چ۱، ج ۴، ص ۳۵ [۳] اخبار الطوال، همان، ص ۲۲۱ [۴] علل الشرائع‏، ابن بابويه، محمد بن على‏، مطبعة الحیدریه، نجف، ج ۱، ص ۲۱۱؛ عوالم العلوم، همان، ج ۱۶، ص ۱۷۴ [۵] بحارالانوار، همان، ج ۴۴، ص ۲۹، ۵۷؛ مناقب، ابن شهر آشوب، همان، ج ۴، ص ۳۵؛ عوالم العلوم، همان، ج ۱۶، ص ۱۷۰ [۶] ترجمة الامام الحسن(ع)، ابن عساکر، همان، ص ۲۰۳ برگرفته از کتاب حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، چ ۶، ص ۱۴۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️☄☀️☄☀️☄☀️☄☀️ ☄ ⭕️جایگاه اجتماعی زن در قرآن (بخش سوم و پایانی) 🔶در به لحاظ اجتماعی برای قرار داده شده است. ضرورت حضور زنان در مسائل اجتماعی، استقلال مالی قائل شدن برای زنان، و به رسمیت شناختن حقوق آنان، و دادن مسئولیت های مهم اجتماعی به زنان مثل امر به معروف و نهی از منکر بخشی از این برای است‌. 3⃣وظیفه ی اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر و زنان 🔷«وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ؛ و مردان و با ايمان، دوستان يكديگرند، كه به كارهاى پسنديده وا مى‌دارند، و از كارهاى ناپسند باز مى‌دارند». [توبه، ۷۱] در این آیه شریفه همانطور که بر عهده مردان است، بر عهده نیز می باشد، و این بیانگر در سپردن به است. 4⃣حضور زن در واقعه پر اهمیت «مباهله» 🔷«فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ؛ پس هر که با تو درباره او [عیسی] پس از آنکه بر تو [به واسطه وحی، نسبت به احوال وی] علم و آگاهی آمد، مجادله و ستیز کند، بگو: بیایید ما پسرانمان را و شما پسرانتان را، و ما را و شما زنانتان را، و ما نفوسمان را و شما نفوستان را دعوت کنیم؛ سپس یکدیگر را نفرین نماییم، پس لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم». [آل عمران، ۶۱] 🔷 به معنی نفرین کردن دو نفر به یکدیگر است، بدین ترتیب که افرادی که با هم گفتگو درباره یک مسأله مهم مذهبی دارند، در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرع کنند و از او بخواهند که را رسوا سازد و کند. در تفاسير شيعه و سنى و برخى كتب حديث و تاريخ مى‌خوانيم كه در سال دهم هجرى، افرادى از سوى رسول خدا (ص) مأمور تبليغ اسلام، در منطقه شدند. مسيحيانِ نجران نيز نمايندگانى را براى گفتگو با پيامبر اسلام (ص) به مدينه گسيل داشتند. با وجود گفتگوهايى كه ميان آنان و پيامبر (ص) ردّ وبدل شد، باز هم آنان بهانه‌جويى كرده و در حقّانيّت اسلام ابراز ترديد مى‌كردند. اين آيه نازل شد و دستور به با آنان آمد. 🔷نکته اینجاست که برای حضور در رسول خدا (ص) را در کنار خود قرار می دهد؛ که خود از و است. حقیقتا با وجود انسیه حورایی چون حضرت صدیقه طاهره، سلام الله علیها، در مکتب انسان پرور اسلام، هیچ شائبه ای نسبت به جایگاه، اهمیت و کرامت او در باقی نمی ماند. ✍خدابنده لو حسین منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تفکیک ناپذیری از اخلاق در اسلام (بخش دوم) 🔶 ، سیاست خاصی است و با سیاستهای منفور جهان به هیچ وجه قابل مقایسه نمیباشد. در مساله وحدت و در ، اختلاف اساسی اسلام، با فلسفه سیاسی غرب آشکار می شود. در نظام سیاسی اسلام، نه تنها از سیاست جدا نیست، بلکه بر استوار است. 🔷 ، طبق مکلف است را در اعمال خود بکار بندد، و در و ، نمونه و آراسته به فضائل عالی انسانی باشد. ، و و شرافت روح را از وظایف قطعی شناخته، و به هیچ سیاستمداری اجازه نداده است که باعث ذلت و خواری خود شود، و به حقارت و فرومایگی تن در دهد، و برای جلب منافع مادی، شرف انسانی خود را پایمال نماید. امام صادق (ع) میفرمایند: «خداوند کارهای شخص را به خودش واگذار نموده، تا آن طوری که میل دارد، عمل نماید؛ ولی به وی اجازه نداده است که خود را نماید و موجبات پستی و خواری خویش را فراهم آورد». [وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۴۲۴، باب ۱۲ کراهه التعرض للذل] 🔷 ، مکر و فریب، دروغ و اغفال، خدعه و تدلیس و ریا و تزویر و سایر را از عیوب اخلاقی میداند و نفعی که از این راهها عاید شخص میگردد، ناپاک و پلید میخواند. در ، وسیله را توجیه نمیکند، و برای وصول به هدف، هر نوع وسیله را مجاز نمیداند، زیرا در یک ، نه تنها هدفها ارزش دارند، بلکه نیز دارای ارزش اند. بعبارت دیگر: سؤال اینکه: «هدف وسیله را مباح میکند یا نه؟» سئوالی نیست که بتوان جدا و بیرون از اعتبارات یک مکتب بدان پاسخ گفت، مکاتب ممکن است اندیشه های متفاوت درباره آن داشته باشند. ممکن است در مکتبی انتخاب وسیله برای رسیدن به هدف مجاز شمرده شود ولی در مکتب دیگر نه. 🔷 از مکاتبی است که خود معین میکند برای وصول به چه وسائلی را می پسندد و کدام را مجاز نمیشمارد. در ، معقول نیست روش هایی برای تامین هدف برگزیده شود، و با آن اهدافی که در نظر دارد، تناقض داشته باشد. مثلا که ، ، ، پرهیز از دروغ و مکر و فریب و... را در صدر اهداف خود قرار داده، معقول نیست در عین حال، هر روشی را برای رسیدن به این اهداف تجویز کند، زیرا در این صورت به مرتکب شده است، به این معنی نمیتوان از مردم دوستی دم زد، اما به خاطر همین مردم، که رفاه و آزادی شان مورد نظر است، مردم را به انواع قتل و شکنجه و فریب و تحمیق گرفتار کرد. 🔷آری ، مبتنی بر و است و لذا موسس و خود عملا در همه حال بود، و ایشان هرگز در دوران رسالت خود، بر خلاف و اصول اخلاقی قدمی برنداشت، را اغفال نکرد و وعده دروغ به مردم نداد، و فضیلت را هیچ وقت نادیده نگرفت و از راه گول زدن و انواع حقه بازیها و دغل کاریها که عادت سیاستمداران منفور تاریخ است، خود را پیش نبرد؛ او هرگز به مصلحت رنگ عوض نکرد و برخلاف عقیده و ایمانش سخن نگفت. ... برگرفته از فصلنامه مکتب اسلام، شماره ۷، داود الهامی منبع: حوزه نت @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️کودکان و نوجوانان در کشاکش جذابیت‌های فضای مجازی (بخش چهارم و پایانی) 🔶«روش کنترل فرزندان در فضای مجازی»؛ به طور کلی با می‌توان این مدیریت را دنبال کرد و تمام تلاش والدین باید این باشد که به فرزندان در حرکت در این دو مسیر کمک نماید: 💠اقدامات جایگزینی 🔷یکی از کارهای مؤثری که می‌تواند بر میزان و یا مخاطره‌ آمیز از ، تأثیر قابل قبولی داشته باشد، پیشنهاد است که قابلیت آن را دارد، به جای و اموری از این قبیل بنشیند. بازی‌های رایانه‌ای در کنار آثار مخربی که دارند اثرات مثبتی نیز به همراه دارد، که می‌توان در بازی‌ها و فعالیت‌های دیگر نیز این آثار را جستجو کرد و اینگونه نیست که این آثار مفید منحصرا در بازی‌های رایانه‌ای و استفاده از فضای مجازی وجود داشته باشد.   🔷اگر امروزه استفاده از آن هم در اکثر اوقات به شکل ناسالمش گستره فراوانی پیدا کرده، و در موارد زیادی نیز را به همراه داشته است، به غیر از این مطلب که گفته می‌شود "در هر چیز جدیدی لذتی قرار دارد" باید به این نکته نیز توجه کرد که به موضوع در این فضا توجه لازم صورت نگرفته است.   🔷 ممکن است گاهی اوقات از دل خود فضای مجازی بیرون بیاید و استفاده از این فضا را به شکل چشمگیری برای مثبت و سالم نماید. وقتی برای از این فضا برای فرزندان خود پیشنهادات جذاب و مناسبی نداشته باشند، و فقط به دنبال این باشند که فرزند خود را در خانه نگه دارند، نهايتاً این میشود که و ، فضای مجازی را، با انواع سرگرمی‌هایش در اختیار فرزند قرار میدهند، که نتیجه این اقدام بهتر از این که امروزه شاهد آن هستیم به دست نخواهد آمد. 🔷از جمله در فضای مجازی آموزش و یادگیری نرم‌افزارهای مفید رایانه‌ای، ورود به فضای کسب و کار و ... می‌باشد. در نهایت از فضای مجازی را می‌توان به صورت فشرده اموری از قبیل: و مفید با فرزندان در تأمین نیازهای آنها، سوق دادن به سمت از جمله آموزش زبان، حفظ قرآن، فراگیری شغل و حرفه مفید و مناسب، تشویق کردن به انجام ورزش‌های حرفه‌ای و نیمه حرفه‌ای و... دانست.   ✍مصطفی راهی منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️ ☄ ⭕️ و علت برتری در حجاب (بخش چهاردهم) 💠امنیّت اجتماعی، فلسفه حقیقی وجوب حجاب 🔷یكی از ، ، از فساد و عمق و معنا بخشیدن به امنیّت اجتماعی با توسعه آن می‏باشد. زیرا ، دریایی موّاج از تمایلات و خواسته‏های اوست كه مهم‏ترین آنها به خوراكی‏ها، امور جنسی و مال و جاه و مقام، مربوط می‏شود، و بدون شك بالاترین خواسته‏های مردان، تمایل به جنس زن است. در سخنان عرفا آمده است: «أعْظَمُ الشَّهْوَة، شَهْوَة النّساء؛ بزرگ‏ترین خواسته‏های مرد، رغبت به زنان است». [محجة البیضاء، ج۵، ص۱۷۷] 🔷ارائه زیبایی‏ها و مواضع بدن زن، به شهوت و طمع مردان، دامن می‏زند و آنها را به یك كانون جدّی خطر، مبدّل می‏سازد كه به و امنیّت اجتماعی منتهی می‏گردد. آنچه می‏تواند از این ناامنی پیشگیری كند، از چشمان گرسنه نامحرمان است كه با ، عملی خواهد شد. ، پیام عفت، شخصیّت و خداترسی زن مسلمان است، و نه تنها به چنین بانویی چشم طمع نخواهند داشت، كه او را نیرویی بالفعل در هرچه وسعت بخشیدن امنیّت اجتماعی دانسته و را می‏ستایند. 🔷در این صورت است كه نه تنها در سنگر حجاب خود، از تیر نگاه‏های زهرآلود، سخنان آزاردهنده و برخوردهای اراذل جامعه در امان خواهد بود، بلكه و خود و خویش را برقرار خواهد كرد. نكته معنوی و عرفانی قابل ذكر در این باب، پیام الهی آفریدگار هستی، خطاب به است: «ای زن! آگاه باش، دنیا خراب‏آبادی است كه هر نقطه آن به مین‏های شیطان و نگاه‏های آلوده، ناامن گشته است. اما فرشته‏های حجاب در محفل انس و یاد خدا در امنیّتی بی‏نظیر به سر می‏برند كه دیگران از طعم آن بی‏خبرند». [تحلیلی نو و عملی از حجاب در عصر حاضر، محمدرضا اكبری، ص ۱۴-۱۶] ... منبع: پرسمان / حقوق زن @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️چه عواملی سبب شد که (ع) معاویه را بپذیرد؟ (بخش ششم و پایانی) 🔷 (ع) در سخن دیگری فرمود: «إِنَّمَا هَادَنْتُ‏ حَقَّنَا لِلدِّمَاءِ وَ صِيَانَةً وَ إِشْفَاقاً عَلَى نَفْسِی وَ أَهْلِی وَ الْمُخْلِصِينَ مِنْ أَصْحَابِي؛ من را پذیرفتم تا از کرده و جان خود، خانواده و اصحاب صمیمی خودم را حفظ کرده باشم». [۱] معترضان، نوعا علاقه‌مند به اهل بیت بوده و کسانی از آنها همانند «حجر بن عدی» خلافت را تنها حق آل علی می‌ دانست، با این حال، به سبب آگاهی از کینه‌ توزی امویان، نسبت به اسلام و داشتن روحیه انقلابی، بر آن بودند تا به هر صورت، در مقابل آنها بایستند. جملات فوق که به تعمد با تفصیل نقل کردیم، به خوبی نشان می‌ دهد که (ع) و بوده است. 🔷آن حضرت دریافته بود که با چهره حق به جانبی که گرفته و با سپاه عظیم بی‌شعوری که در اختیار دارد، می‌ تواند حرکت محدود عراق را سرکوب کرده و برجستگان خاندان علوی و را به بهانه قتل عثمان نابود کند. تمام ظواهر کار را به نفع خود شکل داده بود. اکنون کمتر کسی از صحابیان بنام، که توان عرضه در برابر او را داشته باشد، باقی مانده بود، تا این زمان، او توانسته بود را نیز به تردید وا دارد. به همین دلیل و دلایل دیگر، را از گرد (ع) پراکنده کرده بود. تصور این نکته دشوار نیست، که اگر در اواخر زمان امام علی (ع) نیز می‌ خواست عراق را بگیرد، امام نمی‌ توانست در برابر او اقدامی جز آنچه فرزندش (ع) انجام داد، انجام دهد. 🔷وجود شماری از افراد مخلص، اما اندک، کافی نبود تا (ع) را آغاز کند. برای دریافت این نکته که اگر (ع) نیز در آن شرایط بود، راهی جز این اقدام نداشت، توجه به برخورد امام با قابل توجه است. (ع) به برخی از معترضان به پذیرش که اصرار داشتند جنگ را ادامه دهند فرمود: «شما می‌ بینید که چگونه با من به برخاسته است. در میان اکثریت آنچنانی هستید. اگر را آغاز کنیم، همین اکثریت مخالف جنگ، دشمنی‌ شان با شما بیشتر از اهل شام است. زمانی که اهل شام و اینها با یکدیگر متحد شوند، همه شما را نابود خواهند کرد. به خدا سوگند من نیز به این حکمیت راضی نیستم؛ اما تسلیم شدم، بدان جهت که بر می‌ ترسیدم». [۲] 🔷به هر روی یکی از ضرورت‌ هایی بود که (ع) را به پذیرش اقدامی کرد که از انجام آن خود رشادت خاص خود را می‌ طلبید. (ع) و اصولاً هر فرد مکتبی، مهم آن است تا به خویش عمل کند، نه آنکه به دلیل احتمال طعنه‌ های مردم، خود را به دامی در اندازد که جز نابودی خود و همراهان حاصلی ندارد. (ع) خود فرمود: «وَ اللَّهِ‏ الَّذِي‏ عَمِلْتُ‏ خَيْرٌ لِشِيعَتِي مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ أَوْ غَرَبَتْ» [۳] و امام باقر (ع) درباره این اقدام فرمود: «وَ اللهُ، اَلَّذِی صُنْعُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ (علیهما السّلام)، کَانَ خَیْراً لِهَذِهِ الْأُمَّةِ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ». [۴] پی‌نوشت‌ها [۱] عوالم العلوم، ج ۱۶، ص ۱۶۹ تا ۱۷۰ [۲] كتاب جمل من انساب الأشراف، البلاذرى، أحمد بن يحيى بن جابر، تحقيق: سهيل زكار، رياض زركلى، دارالفكر، بيروت، چ ۱، ج ۲، ص ۳۳۸؛ ترجمة الامام الحسن(ع)، ابن عساکر، ص ۲۰۳ (پاورقی) [۳] فرائد السمطین، ج ۲، ص ۱۲۴؛ بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۹ [۴] بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۵؛ الكافی، كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، آخوندى، محمد، دارالكتب الإسلامية، چ ۴، ج ۸، ص ۳۳۰ برگرفته از کتاب حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، چ ۶، ص ۱۴۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا