eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
تبیین
🔖 #پرونده_ویژه| روحانیون در گذر زمان 1️⃣ #سیدحسین_موسوی_تبریزی: 🔰 هماهنگی با #کدیور در پروژه انت
🔖 | روحانیون در گذر زمان 1️⃣ / بخش هفتم 🔰 تحلیل‌های سطحی از تاریخ اسلام برای اغراض سیاسی: 🔺 یکی از مواردی که سیدحسین موسوی تبریزی همانند رئیس جمهور محترم نگاه سهل‌اندیشانه‌ای دارد، مسائل تاریخ اسلام از جمله (علیه السلام) است. 🔺 همچنانکه رئیس جمهور محترم با نگاه سطحی در تحلیل تاریخ اسلام صلح امام حسن (علیه السلام) را مؤیدی برای با قلمداد می‌کند.(سخنرانی رئیس جمهور در جمع استانداران، تابستان 1394). 🔺 موسوی تبریزی نیز به دفاع از این نگاه برخاسته و اینگونه می‌گوید: «امام حسن مجتبی (علیه السلام )به ما یاد داد که اگر مسلمین اقتضا کند و اگر مصلحت عاجل و یا آجل اقتضا کند که از آن منافع ظاهری شخصی چه مال و جان و قدرت باشد بگذریم، یک مسلمان باید این چنین کند و در برابر آن مصلحت واقعی سر خم کند. 🔸 حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) دیدند با آن وضعی که آن روز بود و تبلیغاتی که کرده بود و پول‌هایی که داده بود و بزرگان قوم را بعد از خلفا دور خودشان جمع کرده بود و حتی کسانی که تابع پیامبر بودند به هر دلیلی که یا آنها را فریب داده بود و یا این که در کنار معاویه شریک شده بودند در این حکومت ظالمانه حضور داشتند بهترین راه صلح با معاویه است.»1395/7/9 🔺 این سخنان در حالی است که اولا صلح امام حسن (علیه السلام)، گرچه از روی ناچاری بود اما این بدان معنی نبود که صلح امام از روی باشد و تمام امتیازات برای معاویه باشد بلکه برعکس این امام بود که شروط را معین کرد. 🔺 ثانیا شرايط زمان ما با شرايط زمان امام حسن(عليه السلام) كاملا متفاوت است؛ زيرا در زمان ما غير از برخي از مسئولينِ ، عموم و توده‌های مردم و مسئولين، وفادار به انقلاب و نظام‌اند و آماده و در راه آرمان‌های خمينی كبير هستند. 🔺 بنابراين قياس امثال سيدحسين موسوي تبريزی قیاس مع الفارق است و تنها می‌توان اينگونه برداشت كرد كه وی نيز يكی از افرادی است كه همراه دولت، راه را برای غربگرايی هموار می‌کند.
تبیین
⚠️التماس ظریف.. 🔴خوب بخاطر داشته باشید این ها کسانی هستند که زمین و زمان را گره زدند به برجام نافرج
۰: ⚠️ ؟! یا ؟! 🔹 اختلال رسانه ای ظریف در مانور تاریخی اقتدار جمهوری اسلامی ایران 🔺خیانت یا جهالت؟   🔺ظریف خائن همان کسی هست که در اوج قدرت منطقه ای ایران که حضور بشار اسد رئیس جمهور سوریه در ایران بعد از نابودی داعش بود، 👈 که این خبر مثل بمب در جهان صدا کرده بود ، ظریف خائن اون موقع اومد داد!! بعد از دو روز رسانه سازی ، استعفایش قبول نشد!! به همین راحتی 🚨الان هم همان ظریف خائن در شرایطی که: 👈هنوز چند هفته نیست که سردار ما به دستور ترامپ احمق ترور شده 👈 و هنوز همین چند روز پیش بود که شاهد توهین ترامپ احمق به سردار سلیمانی بودیم. 👈هنوز چند روز پیش بود که در اغتشاشات کشورمان ترامپ مدام از اغتشاشگران حمایت میکرد و توئیت فارسی میزد!! 👈همون چند روز پیش بود که آقا مون تو نماز جمعه فرمودند که از مذاکره ابایی نداریم ولی نه با آمریکا 👈همین روز جمعه اخیر شاهد تظاهرات گسترده مردم عراق علیه آمریکا بودیم 👈تو همین روزها که مسئله استیضاح و کم کردن اختیارات ترامپ توسط نمایندگان خودشان مطرح هست 🚨اون وقت این ظریف خائن در این اوضاع ضعف و افول آمریکا به ترامپ احمق ، گرای مذاکره میده!! اون وقت همین ترامپ احمق میاد ظریف را بیشتر تحقیر میکنه میگه 👈نه مرسی ❓❓ظریف چی کار کردی؟ با خودت ! با ملتت! با خون سردار ما ! شرمت باد واقعا شرمت باد @tabyinchannel
💎 40 سال پیش به صلای الله‌ اکبرها، مردمانی هوای پَر زدن در افقی تازه برداشتند... پیرمردی با لباس اساطیری از دل دیروز آمد و با دست خالی دوره‌ای از را شکست و مشتی مفاهیم متروک و غریب را از زیر قبر و بیرون کشید و دوباره بر سر زبان‌ها انداخت... 🔹روح‌الله بود در کالبد زمان! 🔸 انقلابش باز پای آسمان را به زمین باز کرده بود. بی‌نظمی‌‌ای در نظم نیهیلیستی افتاده بود. انقلابش اسلامی بود؛ نه صنعتی. افق‌ش تمدن تکنیکی نبود. غایت‌ش تکنولوژی نبود. حرف‌ها همه حول بود. 🔸الله اکبر آن‌روزها شعاری فقط زبانی نبود. خدا در نظرها راستی‌راستی بزرگ‌تر از آن بود که وصف شود. بزرگ‌تر از علم. بزرگ‌تر از سلاح. بزرگ‌تر از پول. بزرگ‌تر از هرچیزی که بزرگ به نظر می‌رسید. 🔹 و آزمون بزرگ از راه رسید. ! 🔸نه یک‌بار و دوبار؛ چند ده‌هزاربار فرزندان خمینی، مرگ را میراندند و معلوم شد آن الله اکبرها لقلقه‌ی زبان نبود. شمس گفته بود: چنان دنبال مرگم که شاعر دنبال قافیه. بی‌دل می‌گفت: مردان نفس به یاد دم تیغ می‌زنند... این دو تا را نوشتم تا فرهیخته بودن من دست‌تان بیاید و الا سرتاسر این تقویم مندرس، می‌بینی شاعر و عارف را که دربه‌در دنبال مرگ بوده‌اند. 🔸 و آنچه در چند قرن فقط گفته‌ می‌آمد، حالا راستی‌راستی به چشم می‌آمد: . 🔹 که تمام شد، انقلاب هم تمام شد. انقلابی که برای بسط خود برنامه‌ای نداشت افتاد در دام فتنه‌ی . 🔸 انقلاب اسلامی بود یا صنعتی؟ در انقلاب اسلامی هدف بقا و به روز شدن است؟ یا حکومتِ ارزش بر تاریخ؟ امیرالمومنین عمروعاص را گردن نزد، درحالی که می‌دانست خدعه می‌زاید و بودنش شر. چرا؟ اگر هدفش اصلاحِ آنی بود که باید می‌کشت. اما در مرام علی کسی که آن‌طور اظهار کرده بود حتی ارزش تعقیب نداشت. 🔸 علی شمشیر می‌زد تا بر تاریخ حکومت کند. اباعبدالله به مسلخ رفت و قبلش وعده داده شده بود که «ان‌الله شاء ان یراک قتیلا». هدفش فراتر از بودن و بقای مقطعی بود. رفت و با رفتنش ماند و بر تاریخ کرد. 🔹 انقلاب خودش را جدی گرفته. انقلابی که در ۴٠ سالگی از عاشورا درس مذاکره می‌گیرد می‌خواهد نه . 🔺 مساله روحانی و احمدی‌نژاد نیست. مساله این دولت و آن دولت نیست. مساله جهل جوانی‌ست که نمی‌فهمد انقلاب برای چه بود؟ برای ساخت موشک و فتح فضا و اقتصاد؟ آوینی می‌گفت «ما بر خلاف تمام دنیا تابع هستیم نه اقتصادمان» راستی که خاک سرد است و هوای زمانه‌ی نیست‌انگار از خاک سردتر. مساله، جهلِ جوانِ تمامیت‌خواهی‌ست که جای و انسانیت را در سیاست گم کرده، هدف غایی انقلاب را نمی‌داند. @tabyinchannel
🔺 مساله روحانی و احمدی‌نژاد نیست. مساله این دولت و آن دولت نیست. مساله جهل جوانی‌ست که نمی‌فهمد انقلاب برای چه بود؟ برای ساخت موشک و فتح فضا و اقتصاد؟ آوینی می‌گفت «ما بر خلاف تمام دنیا تابع هستیم نه اقتصادمان» راستی که خاک سرد است و هوای زمانه‌ی نیست‌انگار از خاک سردتر. مساله، جهلِ جوانِ تمامیت‌خواهی‌ست که جای و انسانیت را در سیاست گم کرده، هدف غایی انقلاب را نمی‌داند. 🔸 آدمی که درد و دغدغه‌ی فراق دارد و قرار ندارد انقلاب ۵۷ را طور دیگری می‌فهمد. گفتند: «این حرف‌ها مزخرف است. مملکت باید پیش‌رفت کند» 🔴 این بی‌راهه‌ای که انقلاب در آن پا گذاشته همانی‌ست که صدسال قبل غرب رفت و نمی‌بینی سرنوشت فضیلت‌ها را؟ نمی‌بینی سرنوشت عشق و عدالت را؟ ذبح صداقت و ادای شرافت در مجامع بین‌المللی را؟ نمی‌بینی تمدن تکنیکی را؟ که چطور فطرت بشر را به ستوه آورده؟ 🔸 اختلاط دنیای عرفی و قدسی بیش از هر زمانی نظم و نظام زندگی را به هم ریخته. تجدد در بستری از تعلق سیر کرده، عالم تجدد عالم تعلقات است و ما در این بستر اسیریم. مرگ/شهادت، نسبت وجود آدم است با هرچیزی که به آن قید خورده و متعلق شده. 🔹 من انقلابی که از درس مذاکره بگیرد را دوست ندارم. 1⃣و آنچه در چند قرن فقط گفته‌ می‌آمد، حالا راستی‌راستی به چشم می‌آمد: . 2⃣ که تمام شد، انقلاب هم تمام شد. انقلابی که برای بسط خود برنامه‌ای نداشت افتاد در دام فتنه‌ی . 3⃣انقلاب اسلامی بود یا صنعتی؟ در انقلاب اسلامی هدف بقا و به روز شدن است؟ یا حکومتِ ارزش بر تاریخ؟ امیرالمومنین عمروعاص را گردن نزد، درحالی که می‌دانست خدعه می‌زاید و بودنش شر. چرا؟ اگر هدفش اصلاحِ آنی بود که باید می‌کشت. اما در مرام علی کسی که آن‌طور اظهار کرده بود حتی ارزش تعقیب نداشت. @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تفکیک ناپذیری از اخلاق در اسلام (بخش دوم) 🔶 ، سیاست خاصی است و با سیاستهای منفور جهان به هیچ وجه قابل مقایسه نمیباشد. در مساله وحدت و در ، اختلاف اساسی اسلام، با فلسفه سیاسی غرب آشکار می شود. در نظام سیاسی اسلام، نه تنها از سیاست جدا نیست، بلکه بر استوار است. 🔷 ، طبق مکلف است را در اعمال خود بکار بندد، و در و ، نمونه و آراسته به فضائل عالی انسانی باشد. ، و و شرافت روح را از وظایف قطعی شناخته، و به هیچ سیاستمداری اجازه نداده است که باعث ذلت و خواری خود شود، و به حقارت و فرومایگی تن در دهد، و برای جلب منافع مادی، شرف انسانی خود را پایمال نماید. امام صادق (ع) میفرمایند: «خداوند کارهای شخص را به خودش واگذار نموده، تا آن طوری که میل دارد، عمل نماید؛ ولی به وی اجازه نداده است که خود را نماید و موجبات پستی و خواری خویش را فراهم آورد». [وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۴۲۴، باب ۱۲ کراهه التعرض للذل] 🔷 ، مکر و فریب، دروغ و اغفال، خدعه و تدلیس و ریا و تزویر و سایر را از عیوب اخلاقی میداند و نفعی که از این راهها عاید شخص میگردد، ناپاک و پلید میخواند. در ، وسیله را توجیه نمیکند، و برای وصول به هدف، هر نوع وسیله را مجاز نمیداند، زیرا در یک ، نه تنها هدفها ارزش دارند، بلکه نیز دارای ارزش اند. بعبارت دیگر: سؤال اینکه: «هدف وسیله را مباح میکند یا نه؟» سئوالی نیست که بتوان جدا و بیرون از اعتبارات یک مکتب بدان پاسخ گفت، مکاتب ممکن است اندیشه های متفاوت درباره آن داشته باشند. ممکن است در مکتبی انتخاب وسیله برای رسیدن به هدف مجاز شمرده شود ولی در مکتب دیگر نه. 🔷 از مکاتبی است که خود معین میکند برای وصول به چه وسائلی را می پسندد و کدام را مجاز نمیشمارد. در ، معقول نیست روش هایی برای تامین هدف برگزیده شود، و با آن اهدافی که در نظر دارد، تناقض داشته باشد. مثلا که ، ، ، پرهیز از دروغ و مکر و فریب و... را در صدر اهداف خود قرار داده، معقول نیست در عین حال، هر روشی را برای رسیدن به این اهداف تجویز کند، زیرا در این صورت به مرتکب شده است، به این معنی نمیتوان از مردم دوستی دم زد، اما به خاطر همین مردم، که رفاه و آزادی شان مورد نظر است، مردم را به انواع قتل و شکنجه و فریب و تحمیق گرفتار کرد. 🔷آری ، مبتنی بر و است و لذا موسس و خود عملا در همه حال بود، و ایشان هرگز در دوران رسالت خود، بر خلاف و اصول اخلاقی قدمی برنداشت، را اغفال نکرد و وعده دروغ به مردم نداد، و فضیلت را هیچ وقت نادیده نگرفت و از راه گول زدن و انواع حقه بازیها و دغل کاریها که عادت سیاستمداران منفور تاریخ است، خود را پیش نبرد؛ او هرگز به مصلحت رنگ عوض نکرد و برخلاف عقیده و ایمانش سخن نگفت. ... برگرفته از فصلنامه مکتب اسلام، شماره ۷، داود الهامی منبع: حوزه نت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️انقلاب مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) از چه خاستگاه دینی نشأت گرفت؟ به عبارتی این انقلاب مشروعیّت خود را از چه مبانی و قواعد دینی می گیرد؟ (بخش دوم) 🔸 بر مبانی و اصول خاصی استوار است که آن را از سایر می کند، برای آشنایی بیشتر با این ، به طور اختصار به تعدادی از اصول و مبانی آن اشاره می شود: 2⃣نفی سلطه کفار بر سرزمین اسلامی و سرنوشت مسلمین 🔹با دقت در آیات و روایات، از جمله آیه ۱۴۱ سوره مبارکه نساء « ...لَنْ يَجْعَلَ اللهُ لِلْكافِرينَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ سَبيلا»، (خداوند هرگز را بر تسلّطی نداده است) در می‌یابیم که در سیاست خارجی ، پس از موضوع جهاد، بر هیچ مسئله سیاسی دیگری، نظیر «نفی ولایت غیر مسلمانان بر مسلمان» تأکید نشده است؛ به عبارت بهتر در دیدگاه ، خصوصاً فقه امامیه، و چیرگی بر جامعه اسلامی و امری نارواست. با توجه به این عقیده، هر گونه مبادلات و که باعث افزایش و گسترش نفوذ غیر مسلمانان و در جامعه اسلامی گردد، به نحوی که آنان بتوانند در دخالت کنند، و نادرست تلقی می‌شود. 🔹 (ره) در ذیل آیه ۱۴۱ سوره مبارکه نساء «لَنْ یَجْعَلَ اللهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً» چنین می‌نویسد: «ممکن است بگویم قاعده وجه دارد، و در مقام توجه دادن به این امر مهم که لازم است از به هر وسیله ممکن خارج شوند؛ زیرا تسلط آنان امر محتوم و تقدیر الهی نیست تا تسلیم به آن لازم باشد، بلکه رضایت دادن به این ، و است و خداوند از این بری است». [۱] 🔹براساس این قاعده فقهی، نظام پادشاهی که از خودش نداشت و در قانونگذاری و از حامیان خود دستور می گرفت، تلقّی می شد؛ جریان لایحه نمونه بارز از بر سرنوشت مسلمانان می باشد. امام خمینی (ره) بعد از تصویب این قانون با آن مخالفت و چنین فرمودند: «مجلس به پیشنهاد دولت، ملت ایران را امضا کرد... بدون اطّلاع ملت با چند ساعت صحبت های سرّی، را در تحت قرار داد... اکنون من اعلام می کنم که این رأی ننگین مجلسین، و قرآن است». [۲] 🔹ایشان در جای دیگر نیز می فرماید: «ما را فروختند، ما را فروختند و باز هم چراغانی کردند و پایکوبی کردند. اگر من به جای اینها بودم... می گفتم بیرق سیاه بالای سر بازارها بزنند... به حسب این رأی ننگین، اگر یک یا یک خادم مستشار آمریکایی به یکی از ایران، به یکی از افراد محترم ملت، به یکی از عالی رتبه ایران هر بکند، هر جنایتی بنماید، پلیس حق بازداشت او را ندارد؛ حق رسیدگی ندارند؛ ولی اگر به یک سگ آنها تعرض بشود، پلیس باید دخالت کند، دادگاه باید رسیدگی نماید!». [۳] 🔹بنابراین یکی از اصول و که ، بر اساس آن شکل گرفت، قاعده فقهی نفی سبیل و بر سرزمین اسلامی و سرنوشت آنان می باشد. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] صحیفه امام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، ۱۳۸۰ ش، ج ۲، ص ۷۲۵ [۲] همان، ج ۱، ص ۴۰۹ [۳] همان، ص ۴۱۱ و ۴۱۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در دوران حكومت خود چه خدماتی به مسلمين ارائه کرده اند؟ 🔹 (عليه السلام) در خطبه ۱۵۹ به گوشه اى از «خدماتش به و كسانى كه تحت حكومت او مى زيستند» اشاره مى كند و آن را در چهار جمله بيان مى دارد و مى فرمايد: «وَ لَقَدْ أَحْسَنْتُ جِوَارَكُمْ». (به يقين، وظيفه را در مورد شما به كار بستم). منظور از «حُسن جوار» اين است كه انسان، در برابر معاشران و دوستان همزيستى مسالمت آميز و توأم با ادب و احترام و خوشرفتارى و تحمل ناملايمات داشته باشد؛ به گونه اى كه از حضور او در جمع‌شان احساس آرامش و خوشوقتى كنند. 🔹بررسى تاريخ زندگانى (عليه السلام) به خصوص در ، نشان مى دهد كه در همه جا با مهر و محبّت با رفتار مى كرد؛ حتى خانه هاى يتيمان و بيوه زنان را شبانه سركشى مى نمود و با دست خود، آنها را تغذيه مى كرد؛ يتيمان را نوازش مى داد؛ بيوه زنان را تسليت مى گفت؛ با رنجوران همدردى مى كرد؛ با مخالفان مُدارا مى نمود و با دوستان، نهايت محبّت را مبذول مى داشت. 🔹به عكسِ دوران كه با نهايت خشونت با مردم رفتار مى كردند، حتى بر بزرگان اسلام، همچون ابوذر، عمّار ياسر و عبدالله‌ بن‌ مسعود رحم نكردند، و همان گونه كه مى دانيم ابوذر را با خشونت زياد به منطقه بسيار بد آب و هواى ربذه تبعيد كردند، که در آن جا از دنيا رفت و اطرافيان خليفه يا خود او عمار ياسر را به علت انتقاد مختصرى از نابسامانى هاى موجود در زمان عثمان چنان زدند كه به فتق مبتلا شد و يكى از دنده هايش شكست، و عبدالله بن مسعود، قارى و حافظ معروف قرآن را نيز چنان بر زمين كوبيدند كه بدنش ناقص شد و بعضى گفته اند: همين امر باعث مرگ او شد. 🔹اگر (عليه السلام) حتى برادرش را با ديگران در سهم كاملا يكسان مى شمرد، اطرافيان عثمان، چنان بر اموال بيت المال چنگ انداخته بودند كه مردم، عراق را بستان قريش و بنى اميّه مى ناميدند. [۱] در دوّمين خدمت خود به مردم مى فرمايد: «وَ أَحَطْتُ بِجُهْدِی مِنْ وَرَائِكُمْ». (من در پشت سر نيز به از شما پرداختم). اشاره به اين كه شما را در مسير و بندگى خدا از وسوسه هاى جنّ و اِنس حفظ كردم، و در برابر گزند از شما نگهدارى نمودم. 🔹و در سوّمين و چهارمين خدمت به آزاد ساختن مردم از بند ذلّت و زنجيرهاى ظلم و اسارت اشاره مى فرمايد: «وَ أَعْتَقْتُكُمْ مِنْ رِبَقِ الذُّلِّ، وَ حَلَقِ الضَّيْمِ». (و شما را از بند و حلقه هاى زنجيرِ آزاد كردم). چرا كه در دوران حكومت و سيطره و بر حكومت اسلامى، دامنه و در همه جا گسترده بود، و كسى جز آن گروهِ خودكامه، ارزش و نفوذى در جامعه نداشت، (عليه السلام) آنها را از اين حكومتِ خودكامه فاميلى و قبيلگى كه به دست افرادی شرور همچون بنى مروان و بنى اميّه اداره مى شد، رهايى بخشيد. 🔹و در پايان اين سخن به نكته لطيفى اشاره مى كند كه اين نه به جهت و شايسته شما در برابر من است؛ بلكه: «شُكْراً مِنِّي لِلْبِرِّ الْقَلِيلِ وَ إِطْرَاقاً عَمَّا أَدْرَكَهُ الْبَصَرُ، وَ شَهِدَهُ الْبَدَنُ، مِنَ الْمُنْكَرِ الْكَثِيرِ» (همه اينها براى سپاس فراوانِ من در برابر نيكىِ اندكى از سوى شما و چشم‌پوشى از بدى‌هاى فراوانى بود كه نسبت به من انجام داديد؛ بدى هاى آشكارى كه چشم، آن را مى ديد و بدن، آن را لمس مى كرد). 🔹در حقيقت، منظور اميرالمؤمنين (عليه السلام) اين است كه شما خدمتى به من نكرديد كه خدمات من براى شكرگزارى آن باشد، بلكه مشكلات و دردسرهايى كه براى من آفريديد بسيار زياد است؛ اگر من به شما كردم براى خدا و اداى‌ بوده است. بنابراین، «الْمُنْكَرِ الْكَثِيرِ» در اين عبارت، اشاره به و و هاى مردم در برابر امام (عليه السلام) است. 🔹شبيه همين معنا در خطبه هاى ديگر «نهج البلاغه» به چشم مى خورد. در خطبه ۹۷ مى فرمايد: «وَ لَقَدْ أَصْبَحَتِ الْأُمَمُ تَخَافُ ظُلْمَ رُعَاتِهَا وَ أَصْبَحْتُ أَخَافُ ظُلْمَ رَعِيَّتِي‏». (همواره امت‌ها از ظلم زمامدارشان در وحشت بوده اند، ولى من از ظلم پيروانم بيمناكم). پی نوشت: [۱] شرح نهج البلاغة، ابن أبي الحديد، انتشارات آية الله مرعشي نجفي‏، ۱۴۰۴ق، چ اول، ج ۲، ص ۱۲۹ (از قول «سعيد بن عاص» فرماندار كوفه از جانب عثمان) 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۶، ص ۲۰۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel