🔶 امام علی(ع) با مشورت، همکاری و همفکری با خلفا تمام توان خویش را برای جلوگیری از انحراف #اسلام پس از رسول خدا(ص) به کار بستند.
✅ #ابوبکر در بزنگاههای مختلف (جنگ با مرتدین، در نبرد با رومیان، در مناظره با علمای یهود و نصاری و..) خود را مدیون مشورت ها و علم امیرالمومنین(ع) میدانست.
✅ این از سانسورهای تاریخ اسلام است که علاوه بر مشاوره های علمی، نظامی، سیاسی، در طول خلافت #عمر بن خطاب، حضرت علی(ع) سه بار (به هنگام عزیمت خلیفه دوم به شام، در ابتدای جنگ قادسیه و عزیمت او به بیت المقدس) جانشینی عُمر در مدینه و اداره این شهر را می پذیرد. صرفا برای حفظ اسلام. وحدت از این بالاتر؟!
✅ حضرت علی در عصر خلیفه سوم، افزون بر مشاوره های معمول، در برابر ناراضیان خلیفه نیز نقش میانجی گری را به عهده داشت و هنگام محاصره خانه #عثمان و بستن آب بر وی، ⚔ به خلیفه آب 💧رساند و فرزندان جگرگوشه اش حسنین(ع) را برای حفاظت از او به درِ خانه اش فرستاد.
🔶 این از بزرگترین ظلمهای دوستان نادان و دشمنان آگاه به حضرت علی(ع) است که این #محور_وحدت شیعه و سنی به #محور_تفرقه بدل شود.
چه خوب که شیعه درست پا بر جای پای اهلبیت(ع) گذارد🐾 و نه پیش و نه پس از آن. در عمل و نه در حرف.
✍منابع در: http://yon.ir/57sN
@tabyinchannel
#کانال_تبیین #کانالی_متفاوت_برای_ارائه_اندیشه_ها #رصد_بهترین_تحلیل_های_روز #انتشار_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! و اگر قصد قیام داشت، چرا به اندازه کافی آذوقه به همراه نبرد؟! (بخش اول)
🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه حرکت مصلحانه #امام_حسین (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد:
1⃣وضعیت سیاسی، فرهنگی، اجتماعی جامعه و حاکمان زمان امام حسین علیه السلام (۱)
🔹 #انحرافات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در #جامعه_اسلامی با رحلت پیامبر اکرم (ص) آغاز شد و روز به روز گسترش پیدا کرد. کار به جایی رسید که در عصر #عثمان و #معاویه ارزش های اسلامی و معنوی یکی پس از دیگری جای خود را به ارزش های مادی و جاهلی دادند؛ که این روند انحرافی در اواخر عمر معاویه به اوج خود رسید. [۱] در این دوره تاریخی مبارزه با مبانی و ارزشهای اسلامی شکل علنی به خود گرفت و بار دیگر #جاهلیت با همه ویژگیهایش ظهور یافت و #دین_اسلام در معرض نابودی قرار گرفت.
به طور کلی مبارزه با قرآن کریم و سنت رسول خدا (ص) به مرحله جدیدی وارد شده و شکل علنی به خود گرفت. لذا #خطر_اضمحلال_دین، جدی شد. [۲]
🔹و همه اینها به خاطر رفتارهای ضد دینی حکومت و زمامداران وقت بود. #معاویه از وقتی خلیفه شد، ابزارهای دینی و دنیوی را به استخدام درآورد و جامعه را از ارزش های الهی و معنوی تهی ساخت و به سوی ارزش های مادی و جاهلی سوق داد. [۳] فضای کلی به این گونه بود که #بنی_امیه عده ای را با تطمیع و جماعتی را با تهدید، مطیع خود ساخته بودند. خواص امت در مقابل ستمکاران سکوت کرده و عوام امت نیز هر یک به طریقی گرفتار بدبختی و تباهی شده بودند.
🔹در حالی که #سنتهای_مبارک #پیغمبر_اسلام (ص) یکی بعد از دیگری از بین می رفت، کسی فریاد نمی کشید و #امر_به_معروف و #نهی_از_منکر در جامعه اسلامی تعطیل شده بود. سرسپردگی به دنیا فخر شمرده می شد. ارزش های دینی و معنوی رنگ باخته بودند. اولیای خدا در رنج و شکنجه گرفتار آمده بودند. فقر و بی چیزی جماعتی از خلق را به ستوه آورده بود. سنت های جاهلی بار دیگر در جامعه اسلامی رخ می نمود و جماعتی به احیای آن سنت ها فخر می فروختند. حکام با هوسبازی و خودخواهی در منجلاب سلطنت غوطه می خوردند و در برابر خدای متعال گستاخی می کردند. فحشا و منکرات آشکارا انجام می گرفت و حتی در مقدس ترین شهرها استعمال آلات لهو و لعب و شراب خواری رواج یافته بود. [۴] اما این تباهی و سقوط با به حکومت رسیدن #یزید به اوج خود رسید. یکی از ویژگی های #یزید_بن_معاویه که نزد مورخین مشهور است این است که اهل لهو و لعب و اهل مسکرات بوده است. #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] زمینه های قیام امام حسین(ع)، عبدالحمیدی، حسین، زمزم هدایت، چ دوم، ص ۳۷۱
[۲] همان
[۳] همان
[۴] همان، ص ۳۷۲
منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_حسین #کربلا #معاویه #یزید
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی(ع) در خطبه ۱۷۶ نهج البلاغه، درباره «بدعت» چه هشداری داده است؟
🔹#امام_علی(ع) در بخشی از خطبه ۱۷۶ #نهج_البلاغه يكى از آفات مهم دينى و اجتماعى را بيان ميفرمايد و آن، آفت #بدعت و تغيير احكام خدا بر طبق خواسته هاى دل و #هوای_نفس و بدعت گزارى در دين خداست؛ ميفرمايد: «بدانيد اى بندگان خدا! #انسان_باايمان، آنچه را سال گذشته حلال میشمرد، امسال هم حلال میشمرد و آنچه را سال گذشته حرام میدانست امسال هم حرام میداند [و پيوسته بر احكام الهى و سنّت پيامبر ثابت میماند])».
🔹اشاره باينكه #مؤمنان_راستين، احكام الهى را بازيچه هوی و هوس خود نمیسازند و با افكار ناقص خويش آنرا تغيير نمیدهند؛ چه اينكه اگر باب #بدعت در #احكام_الهى گشوده شود تمام #ظالمان و #تبهكاران و #هوسبازان آنچه را برخلاف منافع نامشروع خود میبينند تغيير میدهند و بعد از زمان كوتاهى چيزى از اصول و فروع دين باقى نمیماند.
🔹اين سخن اشاره به #بدعتهايى است كه بعد از پيامبر اكرم(ص) در #دين_خدا گذارده شده؛ نه تنها #قياس را در موارد عدم دسترسى به نصوص كتاب و سنت به كار گرفتند، بلكه به #مخالفت با نصّ صريح #قرآن يا #پيامبر(ص) برخاستند. #خليفه_سوّم روشى را كه پيامبر(ص) در تقسيم بيت المال گذارده بود و مساوات را در حدّ نيازها در نظر میگرفت، به كلّى دگرگون ساخت و #اعيان و #اشراف و از آن فراتر، اقوال و #بستگان خويش را بر همه مقدّم شمرد و همه چيز رادر اختيار آنها گذاشت؛
🔹و #خليفه_دوّم با صراحت گفت: دو چيز در زمان پيامبر(ص) حلال بوده و من آنها را حرام میكنم و هركس با من مخالفت كند او را مجازات خواهم كرد: «متعة النساء (عقد موقّت) و متعة الحج (حج به صورت حج تمتّع)» و #بدعتهای_فراوان ديگرى كه در عصر خلفا روى داد كه در بعضى كتابها جمع آورى شده و مقدار قابل توجّهى است.[۱]
🔹#امام (ع) با درايت فوق العاده اى كه داشت، میديد اگر جلوى اينكار گرفته نشود، همه #احكام_اسلام به خطر مى افتد و چهره نورانى اين آيين پاك بكلّى دگرگون میشود؛ از اينرو پرهيز از بدعت را نشانه ايمان شمرد. و در ادامه سخن ميفرمايد: «[بدانيد] بدعتهايى را كه مردم گذارده اند آنچه را بر شما حرام شده، حلال نمى كند؛ #حلال همان است كه خدا حلال كرده و #حرام همان است كه خدا حرام نموده)».
🔹سپس در ادامه اين سخن به نكته اى اشاره ميفرمايد كه به منزله دليلى بر گفتار پيشين اوست؛ ميفرمايد: «شما امور مختلف را [در مورد بدعتها و كجروى ها] آزموده ايد و خوب و بد را در اين تجربه آموخته ايد و با وضع گذشتگان #پند و اندرز داده شده ايد، #عبرت گرفته ايد و مَثَلها براى شما زده شده و به امرى آشكار دعوت شده ايد)».
🔹به اين معنا كه شما در عمر خود مشاهده كرديد كه #بدعت هاى پيشين چه مشكلات و نابسامانیها و بدبختیهايى براى مسلمين به ارمغان آورد. بدعتهاى زمان #عثمان سبب شورش عظيمى شد كه خون او بر باد رفت و چنان شكافى ميان مسلمين پيدا شد كه آثارش همچنان باقیست و بدعتهاى عصر #خليفه_دوّم از جمله تبعيض در ميان موالى [غير عرب] و عرب سبب شكاف عظيمى در ميان مسلمانان گشت و حتى خون خليفه نيز در همين راه ريخته شد. [۳]
🔹بعلاوه خداوند در #قرآن، داستان يهود و بدعتها و تحريفات آنها را نقل كرده و عواقب سوء آنرا نشان داده است؛ شما خود نيز مفاسد بدعت را تجربه كرده ايد و هم تاريخ پيشينيان به شما اندرز داده است؛ لذا من شما را به مطلب واضحى دعوت كردم كه دلايل حسّى و تجربى و نقلى معتبر دارد. آنگاه دريك نتيجه گيرى آشكار ميفرمايد: [براساس اين سخن]، «تنها افراد ناشنوا از درك اين مطلب [كه صدايش در همه جا پيچيده است] عاجز و ناتوان میماند و تنها نابينايان آن را نمیبينند)». اشاره باينكه آثار سوء و نكبت بار #بدعتها آشكار است و پيام تاريخ نيز در اين زمينه روشن است. آنكس كه آن آثار را نبيند، نابيناست و آنكس كه اين پيام را نشنود، كر است.
🔹و در ادامه ميفرمايد: «آنكس كه از آزمونهاى الهى و تجربه ها، سودى نبرد، از هيچ پند و اندرزى سود نخواهد برد و كوته فكرى و كوته نگرى، آشكارا دامان او را ميگيرد؛ تاآنجا كه بد را خوب و خوب را بد میبيند». تجربيات حسّى و #آزمايشهای_الهى مهم ترين وسيله #بيدارى انسانهاست. اگر واقعاً كسى ازاين طريق بيدار نشود بسيار بعيد است پند و اندرز #واعظان و نصيحت خيرخواهان در وى اثر بگذارد و يكى از سرنوشتهاى حتمى او اينست كه به جايى میرسد كه خوبیها در نظرش بدى و بدیها به شكل خوبى جلوه میكند؛ آنگونه كه #قرآن_مجید مى فرمايد. [۲]
پینوشتها
[۱] رجوع كنيد به كتاب النص و الاجتهاد، الموسوی، عبدالحسين شرف الدين، أبو مجتبى قم ۱۴۰۴ق، چ۱
[۲] رجوع کنید به آيات۱۰۳و۱۰۴ سوره کهف
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، ۱۳۸۶ش، چ۱ ج۶ ص۵۸۴
منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی
#بدعت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) در دوران حكومت خود چه خدماتی به مسلمين ارائه کرده اند؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در خطبه ۱۵۹ #نهج_البلاغه به گوشه اى از خدماتش به #مسلمين و كسانى كه #تحت_حكومت او مى زيستند اشاره مى كند و آن را در چهار جمله بيان مى دارد و مى فرمايد: «وَ لَقَدْ أَحْسَنْتُ جِوَارَكُمْ». (به يقين، وظيفه #حُسن_جوار را در مورد شما به كار بستم). منظور از #حُسن_جوار اين است كه انسان، در برابر #معاشران و #دوستان همزيستى مسالمت آميز و توأم با #ادب و #احترام و خوشرفتارى و #تحمل_ناملايمات داشته باشد؛ به گونه اى كه از حضور او در جمعشان احساس #آرامش و خوشوقتى كنند.
🔹بررسى تاريخ زندگانى #امام_علی (عليه السلام) به خصوص در #دوران_حكومت، نشان مى دهد كه در همه جا با #مهر و #محبّت با #مردم رفتار مى كرد؛ حتى خانه هاى يتيمان و بيوه زنان را شبانه سركشى مى نمود و با دست خود، آنها را #تغذيه مى كرد؛ #يتيمان را نوازش مى داد؛ بيوه زنان را تسليت مى گفت؛ با #رنجوران همدردى مى كرد؛ با #مخالفان مُدارا مى نمود و با #دوستان، نهايت محبّت را مبذول مى داشت.
🔹به عكسِ دوران #حكومت_عثمان كه با نهايت خشونت با مردم رفتار مى كردند، حتى بر بزرگان اسلام، همچون #ابوذر، #عمّار ياسر و #عبداللهبنمسعود رحم نكردند، و همان گونه كه مى دانيم ابوذر را با خشونت زياد به منطقه بسيار بد آب و هواى ربذه تبعيد كردند، که در آن جا از دنيا رفت و اطرافيان خليفه يا خود او عمار ياسر را به علت انتقاد مختصرى از نابسامانى هاى موجود در زمان #عثمان چنان زدند كه به فتق مبتلا شد و يكى از دنده هايش شكست، و عبدالله بن مسعود، قارى و حافظ معروف قرآن را نيز چنان بر زمين كوبيدند كه بدنش ناقص شد و بعضى گفته اند: همين امر باعث مرگ او شد.
🔹اگر #اميرالمؤمنين(عليه السلام) حتى برادرش #عقيل را با ديگران در سهم #بيت_المال كاملا يكسان مى شمرد، #اطرافيان_عثمان، چنان بر اموال #بيت_المال چنگ انداخته بودند كه مردم، عراق را بستان قريش و بنى اميّه مى ناميدند. [۱] در دوّمين خدمت خود به مردم مى فرمايد: «وَ أَحَطْتُ بِجُهْدِي مِنْ وَرَائِكُمْ». (من در پشت سر نيز به #پاسدارى از شما پرداختم). اشاره به اين كه شما را در مسير اطاعت و #بندگى_خدا از وسوسه هاى #شياطين جنّ و اِنس حفظ كردم، و در برابر گزند #دشمن از شما #نگهدارى نمودم.
🔹و در سوّمين و چهارمين خدمت به آزاد ساختن مردم از بند ذلّت و زنجيرهاى ظلم و اسارت اشاره مى فرمايد: «وَ أَعْتَقْتُكُمْ مِنْ رِبَقِ الذُّلِّ، وَ حَلَقِ الضَّيْمِ». (و شما را از بند #ذلّت و حلقه هاى زنجيرِ #ستم آزاد كردم). چرا كه در دوران حكومت #عثمان و سيطره #بنىاميّه و #بنىمروان بر حكومت اسلامى، دامنه #ظلم و #ستم در همه جا گسترده بود، و كسى جز آن گروهِ خودكامه، ارزش و نفوذى در جامعه نداشت، #امام_علی (عليه السلام) آنها را از اين #حكومتِ_خودكامه فاميلى و قبيلگى كه به دست #افرادی_شرور همچون بنى مروان و بنى اميّه اداره مى شد، رهايى بخشيد.
🔹و در پايان اين سخن به نكته لطيفى اشاره مى كند كه اين #خدمات_خالصانه نه به جهت #حقّشناسى و #قدردانى شايسته شما در برابر من است؛ بلكه: «شُكْراً مِنِّي لِلْبِرِّ الْقَلِيلِ وَ إِطْرَاقاً عَمَّا أَدْرَكَهُ الْبَصَرُ، وَ شَهِدَهُ الْبَدَنُ، مِنَ الْمُنْكَرِ الْكَثِيرِ». (همه اينها براى سپاس فراوانِ من در برابر #نيكىِ_اندكى از سوى شما و #چشمپوشى از #بدىهاى_فراوانى بود كه نسبت به من انجام داديد؛ بدى هاى آشكارى كه چشم، آن را مى ديد و بدن، آن را لمس مى كرد).
🔹در حقيقت، منظور اميرالمؤمنين #امام_علی (عليه السلام) اين است كه شما #خدمتى به من نكرديد كه خدمات من براى شكرگزارى آن باشد؛ بلكه #مشكلات و دردسرهايى كه براى من آفريديد بسيار زياد است؛ اگر من خدمتى به شما كردم براى خدا و اداى #وظيفه_الهى بوده است. بنابراین، «الْمُنْكَرِ الْكَثِيرِ» در اين عبارت، اشاره به #نافرمانىها و #سرپيچىها و #بیوفايى هاى مردم در برابر امام (عليه السلام) است.
🔹شبيه همين معنا در خطبه هاى ديگر #نهج_البلاغه به چشم مى خورد. در خطبه ۹۷ مى فرمايد: «وَ لَقَدْ أَصْبَحَتِ الْأُمَمُ تَخَافُ ظُلْمَ رُعَاتِهَا وَ أَصْبَحْتُ أَخَافُ ظُلْمَ رَعِيَّتِي». (همواره #امتها از #ظلم_زمامدارشان در وحشت بوده اند، ولى من از #ظلم_پيروانم بيمناكم).
پی نوشت:
[۱] شرح نهج البلاغة، ابن أبي الحديد، انتشارات آية الله مرعشي نجفي، ۱۴۰۴ق، چ اول، ج ۲، ص ۱۲۹ (از قول «سعيد بن عاص» فرماندار كوفه از جانب عثمان)
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۶، ص ۲۰۵
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_علی #اميرالمؤمنين
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«معصومين» (علیهم السلام) نسبت به خيانت در اموال عمومی و «بيت المال» چگونه عمل می کردند؟ (بخش اول)
🔸از منظر اسلام، #اموال_عمومى و سرمايه هاى معنوى و مادى، که به جامعه تعلق دارد، داراى #اهمیت_فراوانی است و فلسفه آن نيز روشن است؛ زيرا اولا اين اموال به #همهافرادجامعه تعلق دارد و باید عادلانه تقسیم شود تا هر کس به اندازه سهمش از آن برخوردار شود، و ثانياً با رواج #خيانت در اموال عمومى و #بيت_المال، نظام جامعه از هم گسيخته شده، و چنين جامعه اى هرگز روى سعادت را نمى بيند.
🔹براى پى بردن به اهميت اين موضوع كافى است كه داستان «حديده مُحْماة» را به خاطر بياوريم. آنجا كه #عقيل برادر اميرمؤمنان #امام_على (عليه السلام)، از آن حضرت تقاضا كرد كمى بر سهميه او از گندم بيت المال بيفزايد، و #ضابطه_عدالت بين مسلمين را به سبب رابطه برادرى كمى تغيير دهد، #امیرالمؤمنین (عليه السلام) آهنى را در آتش گذارد، و نزديك دست او برد، که فرياد «عقيل» بلند شد، و #امام (عليه السلام) با عصبانيت فرمود: «اى #عقيل از آهن تفتيده اى كه انسانى آن را به بازى سرخ كرده [و نزديك دست تو آورده] ناله مى كنى، اما مرا به سوى آتشى مى كشانى كه خداوند جبار با شعله خشم و غضبش آن را برافروخته؟ آيا تو از اين ناراحتى مختصر مى نالى و من از آن آتش سوزان ننالم؟». [۱]
🔹آن حضرت در سخن تكان دهنده دیگری، در هنگام باز گرداندن عطايايی که #عثمان بى حساب از #بيت_المال به اقوام و بستگانش بخشیده بود، فرمودند: «به خدا سوگند اگر آنها را بيهوده از #بيتالمالمسلمين به اين و آن بخشيده شده بيابم، به بيت المال باز مى گردانم، هر چند مهر و كابين زنان شده باشد، و يا كنيزانى را با آن در اختيار گرفته باشند، چرا كه #عدالت سبب گشايش و پيشرفت جامعه است، و آن كس كه #عدالت بر او گران آيد تحمل جور، بر او گران تر است». [۲]
🔹در موردی دیگر هنگامى كه به آن حضرت پيشنهاد كردند براى پيشرفت كار حكومت (حداقل در آغاز كار) براى افراد صاحب نفوذ، امتيازى در عطاياى #بيت_المال قائل باشد، #امام (عليه السلام) از اين پيشنهاد خشمگين شده و فرمودند: «آيا به من دستور مى دهيد كه براى پيروزى خود، از جور و #ستم در حق كسانى كه بر آنها حكومت مى كنم استفاده كنم؟ به خدا سوگند تا زنده ام و شب و روز برقرار است و ستارگان آسمان در پى هم طلوع و غروب مى كنند، هرگز به چنين كارى دست نمى زنم، اگر اين اموال از خودم بود، به طور مساوى در ميان آنها تقسيم مى كردم [و عدالت را رعايت مى نمودم] تا چه رسد به اين كه اين اموال، #اموال_خداست [و متعلق به #بيت_المال است]». [۳]
🔹گاهی اوقات نزديكترين دوستان خود را در خيانت به #بيت_المال تهديد مىكردند، تا ديگران به حساب خود برسند، و بدانند اين مسأله بسيار جدى است. در همين رابطه در نامه اى كه اميرمؤمنان #امام_على (عليه السلام) به بعضى از فرمانداران كشور اسلامى كه به خاطر بروز پاره اى از جنگ ها از آشفتگی جامعه اسلامى سوء استفاده كرده، و #اموال_بيتالمال را به غارت می بردند، مى نويسد: «از خدا بترس و #اموال_مردم [اموال بيت المال] را به آنها بازگردان كه اگر اين كار را نكنى و خداوند مرا بر تو مسلط سازد، وظيفه ام را در برابر خدا درباره تو انجام خواهم داد، و با اين #شمشيرم كه هيچ كس را با آن نزدم، مگر اين كه داخل دوزخ شد به تو خواهم زد، به خدا سوگند اگر حسن و حسين كارى همانند تو انجام دهند، هيچ پشتيبانى و هواخواهى از سوى من نخواهند داشت، و در اراده من تأثير نمى كند، تا آن زمان كه حق را از آنها بستانم». [۴] #ادامه_دارد...
پینوشتها؛
[۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت، قم، ۱۴۱۴ ق، چاپ اول، ص۳۴۷، خطبه۲۲۴ و من كلام له يتبرأ من الظلم.
[۲] همان، ص۵۷، خطبه۱۵ و من كلام له فيما رده على المسلمين من قطائع عثمان
[۳] همان، ص۱۸۳، خطبه۱۲۶ و من كلام له لما عوتب على التسوية في العطاء
[۴] همان، ص۴۱۳، نامه۴۱ و من كتاب له إلى بعض عماله
📕اخلاق در قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابيطالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، چ۱، ج۳، ص۱۹۵
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#بیت_المال
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️از نظر امام علی (علیه السلام)، هدف «بنی امیّه» از به دست گرفتن حکومت چه بود؟ (بخش اول)
🔸از تعبيرات #امام_علی (عليه السلام) در خطبه ۱۶۲ «نهج البلاغه» مخصوصاً جمله «حَاوَلَ الْقَوْمُ إِطْفَاءَ نُورِ اللهِ مِنْ مِصْبَاحِهِ...» چنين استفاده مى شود كه هدف #بنى_اميّه تنها استيلاى بر خلافت اسلامى نبود، بلكه آنها - كه تفاله هاى عصر جاهليّت بودند - كمر به محو #اسلام بسته بودند، و اگر با فداكارى هاى #شهيدان_كربلا و بيدارى مسلمين پرده از نيّاتشان برداشته نمى شد، معلوم نبود كه امروز، نامى از #اسلام باقى مى ماند يا نه؟! شواهد تاريخى بر اين مدّعا بسيار است؛ از جمله:
1⃣مورخ معروف، مسعودى در كتاب «مروج الذّهب» داستانى نقل مى كند كه: «#مأمون، خليفه عباسى در سال ۲۱۲ ق دستور اكيدى داد، منادى در همه جا ندا دهد كه احدى حقّ ندارد از #معاويه ذكر خيرى كند يا او را بر هيچ يك از صحابه پيامبر (صلى الله عليه و آله) مقدّم بشمرد. جمعى از آگاهان در انديشه فرو رفتند كه اين دستور اكيد و شديد براى چيست؟ بعداً معلوم شد اين به سبب خبرى بود كه از طرف فرزند «مغيرة بن شعبه» نقل شده بود كه خلاصه اش چنين است:
🔹او مى گويد: من با پدرم مغيره به شام آمديم. پدرم هر روز نزد #معاويه مى رفت و با او سخن مى گفت و بر مى گشت و از عقل و هوش او تعريف مى كرد. شبى از نزد #معاويه برگشت. او را بسيار اندوهگين يافتم، به گونه اى كه از خوردن شام خوددارى كرد. من تصور كردم مشكلى درباره خانواده ما پيدا شده است. پرسيدم: چرا امشب اين همه ناراحتى؟ گفت: من امشب از نزد #خبيثترينمردم بر مى گردم. گفتم: چرا؟ گفت: براى اين كه با #معاويه خلوت كرده بودم. به او گفتم: مقام تو بالا گرفته، اگر عدالت را پيشه كنى و دست به كار خير بزنى بسيار بجا است، مخصوصاً به خويشاوندانت از بنى هاشم نيكى كن و صله رحم به جا آور. آنها امروز خطرى براى تو ندارند.
🔹ناگهان [او منقلب و منفجر شد و] گفت: هَيْهاتَ هَيْهاتَ! #ابوبكر به خلافت رسيد و آنچه بايد انجام بدهد انجام داد؛ اما هنگامى كه از دنيا رفت نام او هم فراموش شد؛ فقط گاهى مى گويند: ابوبكر. سپس #عُمر به خلافت رسيد و ده سال زحمت كشيد. او نيز هنگامى كه از دنيا رفت نامش هم از ميان رفت. فقط گاهى مى گويند عُمر. بعد برادرمان #عثمان به خلافت رسيد و كارهاى زيادى انجام داد. هنگامى كه از دنيا رفت نام او هم از ميان رفت؛
🔹ولى آن مرد هاشمی [اشاره به #پيامبر_اكرم (صلى الله عليه وآله) است] هر روز پنج مرتبه به نام او فرياد مى زنند: «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمّداً رَسُولُ اللهِ» با اين حال چه عملى و چه نامى از ما باقى مى ماند، اى بى مادر؟! «وَ اللهِ اِلَّا دَفْناً دَفْناً» [۱] (به خدا سوگند! چاره اى جز اين نيست كه اين نام براى هميشه دفن شود!). هنگامى كه #مأمون اين خبر را شنيد در وحشت فرو رفت و آن دستور شديد را درباره #معاويه صادر نمود». [۲] اين خبر كه در كتب معروف تاريخ آمده پرده از مسائل بسيارى بر مى دارد و به سؤالات بسيارى در برنامه هاى #بنىاميّه پاسخ مى گويد. #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] در شرح نهج البلاغة، ابن أبي الحديد، محقق / مصحح: ابراهيم، محمد ابوالفضل، انتشارات آية الله مرعشى نجفی، قم، ۱۴۰۴ق، چ ۱، ج ۵، ص ۱۳۰ نقل شده است: «لا و الله اِلَّا دفناً دفناً».
[۲] مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، تحقیق: سعد داغر، دار الهجرة، قم، ۱۴۰۹ق، چ ۲، ج ۳، ص ۴۵۴؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، همان، ص ۱۲۹
📕پيام امام اميرالمؤمنين (عليه السلام)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۶، ص ۳۰۰
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#بنى_اميّه
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️از نظر امام علی (علیه السلام)، هدف «بنی امیّه» از به دست گرفتن حکومت چه بود؟ (بخش دوم و پایانی)
🔸از تعبيرات #امام_علی (عليه السلام) در خطبه ۱۶۲ «نهج البلاغه» مخصوصاً جمله «حَاوَلَ الْقَوْمُ إِطْفَاءَ نُورِ اللهِ مِنْ مِصْبَاحِهِ...» چنين استفاده مى شود كه هدف #بنى_اميّه تنها استيلاى بر خلافت اسلامى نبود؛ بلكه آنها - كه تفاله هاى عصر جاهليّت بودند - كمر به محو #اسلام بسته بودند و اگر با فداكارى هاى #شهيدان_كربلا و بيدارى مسلمين پرده از نيّاتشان برداشته نمى شد، معلوم نبود كه امروز، نامى از #اسلام باقى مى ماند يا نه؟! شواهد تاريخى بر اين مدّعا بسيار است؛ از جمله:
2⃣سخنان فرزند معاويه، #يزيد كه به هنگام شنيدن خبر شهادت #امام_حسين (عليه السلام) و انتقال سرهاى بريده به شام در ميان جمعى از شنوندگان و اشعار معروفش «لَعِبَتْ هاشِمُ بِالْمُلْكِ فَلَا خَبَرٌ جَاءَ وَ لَا وَحْىٌ نَزَلْ» گواه زنده ديگرى بر اين مدّعاست. او و پدرش #معاويه اين تفكّر زشت و كفرآميز را از پدر و جدّشان #ابوسفيان به ارث برده بودند،
🔹كه به گفته «تاريخ طبرى» و ديگران، هنگامى كه خلافت به #عثمان [عثمان فرزندزاده اميّه بود] رسيد بسيار خشنود شد و در يك جلسه خصوصى خطاب به «بنى عبد مناف» [و بنى اميّه] گفت: «تَلَقَّفُوها تَلَقُّفَ الْكُرَةِ فَمَا هُناكَ جَنَّةٌ وَ لَا نارٌ» [۱] (گوى خلافت را بربایید كه نه بهشتى در كار است و نه دوزخى!).
🔹و در عبارت مسعودى در «مروج الذّهب» چنين ذكر شده است: «يا بَنِي أُمَيَّةَ، تَلَقَّفُوها تَلَقُّفَ الْكُرَةِ فَوَ الَّذِي يَحْلِفُ بِهِ اَبُوسُفْيانَ مَازِلْتُ اَرْجُوها لَكُمْ وَ لَتَصْبِرَنَّ اِلَى صِبْيانِكُمْ وِراثَةً» [۲] (اى #بنىاميّه، گوى خلافت را برباييد، قسم به كسى كه ابوسفيان به او سوگند ياد مى كند [اشاره به بتها] من هميشه اميدوار بودم كه خلافت به دامان شما برگردد و به يقين در آينده به بچه هاى شما نيز به ارث خواهد رسيد).
🔹همين معنا را «ابن عبد البرّ» در كتاب «استيعاب» نقل كرده است؛ او مى گويد: «اين سخن در مجلس عثمان بود و هنگامى كه عثمان انكار بهشت و دوزخ را از #ابوسفيان شنيد، فرياد زد: برخيز و از من دور شو». [۳]
پی نوشتها؛
[۱] تاريخ الأمم و الملوك (تاریخ طبری)، طبری، دار التراث، بيروت، ۱۳۸۷ق، چ ۲، ج ۱۰، ص ۵۸؛ حوادث سال ۲۸۴ قمرى، به مناسبت نامه اى كه براى معتضد عباسى درباره رسوايى هاى معاويه نوشته شده بود.
[۲] مروج الذهب، همان، ج ۲، ص ۳۴۳
[۳] الاستيعاب فى معرفة الأصحاب، ابن عبد البرّ، دار الجيل، بيروت، ۱۴۱۲ق، چ ۱، ج ۴، ص ۱۶۷۹
📕پيام امام اميرالمؤمنين (عليه السلام)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۶، ص ۳۰۰
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#بنى_اميّه
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد