eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.3هزار دنبال‌کننده
22.7هزار عکس
16هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽✨الهی به امیدتو بر راضیه برمرضیه کوثر صلوات بر فاطمه(س) صدّیقه اطهر صلوات بر قله ی توحیدی زهرا (س) به بقیع بر سیّده و همسر حیدر(ع)صلوات ▪ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ ▪ و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تعجب ندارد از این که حالِ دلم گرفته است مگر می شود تو داغدار باشی و من،آرام و قرار داشته باشم؟ دلم ازروضه‌های فاطمیه گرفته در هوای فاطمیه بیا ای التیام داغ زهرا بیا صاحب عزای فاطمیه در افق آرزوهایم تنها أللَّھُمَ عجِّلْ لِوَلیِکْ ألْفَرَج رامی بینم ▪آجرک الله یا صاحب الزمان ▪ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✍🏼درمان بیماران آلزایمر با عصاره گل سرخ 👈🏻متخصصان طب سنتی تایید کردند استفاده از دمنوش گل سرخ کاهش دهنده الزایمر در سنین بالا است 🌸با مصرف گل سرخ در مقابل فراموشی سالمندی ایمن شوید. ✨📖طب الائمه✨   @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
سرهنگ ساندرس یک روز در منزل نشسته بود که در این میان نوه اش آمد و گفت: بابابزرگ این ماه برایم یک دوچرخه می خری؟ او نوه اش را خیلی دوست می داشت، گفت: حتماً عزیزم. حساب کرد ماهی ۵۰۰ دلار حقوق بازنشستگی میگیرد و حتی در مخارج خانه هم می ماند. شروع کرد به خواندن کتاب های موفقیت. در یکی از بندهای یک کتاب نوشته بود: قابلیت هایتان را روی کاغذ بنویسید. او شروع کرد به نوشتن تا اینکه دوباره نوه اش آمد و گفت: بابا بزرگ داری چه کار می کنی؟ پدربزرگ گفت: دارم کارهایی که بلدم را مینویسم. پسرک گفت: بابا بزرگ بنویس مرغ های خوشمزه هم درست می کنی. درست بود؛ پیرمرد پودرهایی را درست می کرد که وقتی به مرغ ها میزد مزه ی مرغ ها شگفت انگیز می شد. او راهش را پیدا کرد. پودر مرغ را برای فروش نزد اولین رستوران برد اما صاحب آنجا قبول نکرد! دومین رستوران نه! سومین رستوران نه! او به ۶۲۳ رستوران مراجعه کرد و ششصدوبیست و چهارمین رستوران، حاضر شد از پودر مرغ سرهنگ ساندرس استفاده کند. امروزه کارخانه پودر مرغ کنتاکی (KFC) در ۱۲۴ کشور دنیا نمایندگی دارد. اگر در آمریکا کسی بخواهد تصویر سرهنگ ساندرس و پودر مرغ کنتاکی را بالای درب رستورانش نصب کند باید ۵۰ هزار دلار به این شرکت پرداخت کند. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
ریگ به کفش داشتن روزی روزگاری در سرزمینی بسیار دور، مرد دانا، شجاع و جنگاوری به نام سنجر زندگی می کردو او همیشه قبل از جنگیدن خوب فکر می کرد. روزی حاکم به او گفت: قرار است کاروانی از هدایای بسیار گران قیمت به نشانه ی پایان جنگ به کشورمان وارد شود. من به این کاروان اعتماد ندارم. چون سال ها با این کشور در جنگ بوده ایم. شاید آوردن هدایا حیله باشد و نقشه ی شومی در سر داشته باشند. سنجر تا رسیدن کاروان هدایا خوب فکر کرد. او به سربازان سپرد که کسی را با شمشیر و نیزه و خنجر به قصر راه ندهند. اما تازه واردان هیچ اسلحه ای همراه خود نداشتند. کاروان پادشاه کشور همسایه بدون هیچ مشکلی وارد قصر حاکم شد. درست وقتی که فرستاده ی پادشاه کشور همسایه، پشت در اتاق حاکم منتظر ایستاده بود تا نامه ی صلح و هدایا را با او تقدیم کند. سنجر از راه رسید. رو به آن ها کرد و گفت: حاکم سرزمین ما منتظر ورود شما مهمانان عزیز است؛ اما من به عنوان رئیس تشریفات از شما می خواهم که چکمه هایتان را قبل از ورود به اتاق حاکم درآورید.با شنیدن این حرف، افراد تازه وارد و سردسته ی آنان به همدیگر نگاهی انداختند. رنگ صورتشان سرخ سرخ شد. یکی از آن ها بهانه آورد: ولی قربان! این لباس رسمی ماست. ما نمی توانیم بدون آن به حضور حاکم برسیم. سنجر گفت: اما این قانون حاکم و قصر اوست. کسی نمی تواند آن را زیر پا بگذارد. حالا چکمه هایتان را درآورید. آن چند نفر وقتی اصرار خود را بی فایده دیدند، ناگهان خم شدند و خنجرهای کوچک زهرآگین را از چکمه های خود بیرون آوردند. آن ها با سنجر درگیر شدند. سنجر که از قبل حیله ی آن ها را فهمیده بود و آمادگی جنگ را داشت، باشجاعت با آن ها جنگید و همه را دست بسته به ماموران کاخ تحویل داد. حاکم به هوش و درایت سنجر آفرین گفت و به او هدیه داد. از آن روز به بعد به افرادی که در ظاهر خطرناک نیستند ولی در سرشان پر از نقشه است می گویند: حتماً ریگی به کفشش دارد. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
6.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
️💚 ️امام صادق علیه السلام فرمودند: ▪ ماجرای شهادت محسن ابن علی علیه السلام و سیلی خوردن مادرم زهرا سلام الله علیها از آنچه در کربلا برای ما اتفاق افتاد سخت تر و سنگین تر است. ▪و فرمودند: اولین کسی که در قیامت برای او حکم می شود محسن ابن علی علیه السلام است که قاتلش مورد بازخواست قرار می‌گیرد. سپس قنفذ و صاحبش عمر بن خطاب را می آورند و آن دو را با تازیانه هایی از آتش می زنند. كه اگر يك تازيانه از آن تازيانه‌ها به تمام درياها بيفتد، همه آب آنها از مشرق تا مغرب، به جوشش درمي آيد، و اگر آن را بر كوههاي دنيا بگذارند، همه آنها ذوب شده و به خاكستر مبدّل مي‌گردند. 📚 بحار الانوار ج ۲۸ ص ۶۴ 💚 امیرالمومنین علیه السلام در قنوت نماز می فرمودند: خدایا به خاطر جنینی که سقط کردند و پهلویی که شکستند و سندی که پاره کردند آنان را لعنت کن. 📚المصباح الکفعمی ۵۵۲. آن فرقه که زهرای جوان را کشتند ناموس خدای مهربان را کشــــتند ای وای که با کشتن محسن پسرش یک سوم سادات جهان را کشــــتند. ▪️ایام شهادت حضرت زهرا ▪️سلام الله علیها تسلیت باد @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸 ازگرفتارشدنِ مؤمنین شادنشوید، زیرا... 🔹 أبان بن عبدالملک روایت کرده که حضرت امام صادق (سلام الله علیه) فرمودند: ⚠ در گرفتاریِ برادر دینی‌ات اظهار شادی مکن؛ زیرا خداوند متعال به او رَحم می‌کند و تو را به همان گرفتاری دچار می‌سازد. هرکس به سبب مصیبتی که بر برادر دینی‌اش رسیده شادی کند، تا خودش گرفتار آن نشود از دنیا نمی‌رود. 📚الکافی، جلد ۲، کتاب الإیمان و الکفر، باب الشماتة، حدیث ۱ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh 🌸 🍃🌸 🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 سلام روزتون بخیر دوشنبه تون پربرکت نگاه خدا همراه هميشگی لحظه هاتون و ياد خدا در زندگیتون جاری سلامتی و سعادت در دنیا و آخرت نصیبتون به حق حضرت زهرا (س) ▪ ایام شهادت بانوی دو عالم حضرت زهرا سلام الله علیها تسلیت باد @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨﷽✨ ✅با خاک نشینان ✍ﺭﻭﺯﻯ ﺍﻣﺎﻡ ﻛﺎﻇﻢ (ﻉ) ﺍﺯ ﻛﻨﺎﺭ ﻣﺮﺩﻯ ﮊﻭﻟﻴﺪﻩ ﻭ ﺧﺎﻙ ﻧﺸﻴﻦ ﻋﺒﻮﺭ ﻧﻤﻮﺩ، ﺑﻪ ﺍﻭ ﺳﻠﺎﻡ ﻛﺮﺩ ﻭ ﻧﺰﺩ ﺍﻭ ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻣﺪﺗﻰ ﻃﻮﻟﺎﻧﻰ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﮕﻮ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ. 💎ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩند :ﻣﻦ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﺪﻣﺘﮕﺬﺍﺭﻯ ﺣﺎﺿﺮﻡ، ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ﻛﺎﺭﻯ ﺩﺍﺭﻯ ﺑﮕﻮ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻢ! 🤔ﺷﺨﺼﻰ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﻛﺎﻇﻢ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﻋﺠﺒﺎ! ﺗﻮ ﻧﺰﺩ ﺍﻳﻦ ﺷﺨﺺﺧﺎﻙ ﺁﻟﻮﺩ ﻭ ﻛﻮﺥ ﻧﺸﻴﻦﺁﻣﺪﻩ ﺍﻯ ﻭ ﻫﻤﻨﺸﻴﻦ ﺷﺪﻩ ﺍﻯ ﻭ ﺍﻛﻨﻮﻥ ﻧﻴﺰ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻰ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺧﺪﻣﺖ ﻛﻨﻰ ﺍﻭ ﺳﺰﺍﻭﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺧﺪﻣﺖ ﻛﻨﺪ... 😍ﺍﻣﺎﻡ ﻛﺎﻇﻢ (ﻉ) ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻳﻦ ﺷﺨﺺ ﺑﻨﺪﻩ ﺍﻯ ﺍﺯ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺧﺪﺍ، ﻭ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺩﻳﻨﻰ ﻣﻦ ﻃﺒﻖ ﻛﺘﺎﺏ ﺧﺪﺍ (ﻗﺮﺁﻥ) ﻭ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ‌ﺍﻡ ﺩﺭ ﺷﻬﺮﻫﺎﻯ ﺧﺪﺍ ﻣﻰ ﺑﺎﺷﺪ، ﭘﺪﺭ ﻣﻦ ﻭ ﺍﻭ، ﺣﻀﺮﺕ ﺁﺩﻡ (ﻉ) ﻳﻜﻰ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻭ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﭘﺪﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺎﻟﺎﺗﺮﻳﻦ ﺩﻳﻦ ؛ﺩﻳﻦ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺷﺎﻳﺪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺩﮔﺮﮔﻮﻥ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻣﺎ ﺩﺳﺖ ﻧﻴﺎﺯ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺍﻭ ﺩﺭﺍﺯ ﻛﻨﻴﻢ، ﻭ ﺧﺪﺍ ﻣﺎ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻓﺨﺮ ﺑﺮ ﺍﻭ، ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮش ﻛﻮﭼﻚ ﻧﻤﺎﻳﺪ. 👌ﺳﭙﺲ ﺍﻳﻦ ﺷﻌﺮ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪ: ﻧﻮﺍﺻﻞ ﻣﻦ ﻟﺎﻳﺴﺘﺤﻖ ﻭﺻﺎﻟﻨﺎ ﻣﺨﺎﻓﺔ ﺍﻥ ﻧﺒﻘﻰ ﺑﻐﻴﺮ ﺻﺪﻳﻖ 🌿ﺑﺎ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﻇﺎﻫﺮﺍ ﺗﻨﺎﺳﺐ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎ ﻣﺎ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﻣﻰ ﺳﺎﺯﻳﻢ، ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﺁﻧﻜﻪ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺑﺪﻭﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﺷﻮﻳﻢ. 📚ﺍﻋﻴﺎﻥ ﺍﻟﺸﻴﻌﻪ ﺝ 2، ﺹ 7 ‌‌@tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 🌹روزی دو دوست در بیابانی راه می رفتند. ناگهان بر سر اختلاف پیدا کردند و کار به کشید. یکی از آن ها از سر سیلی محکمی توی گوش دیگری زد. 🌹دوست سیلی خورده ؛ خون سرد روی های بیابان نوشت: امروز دوستم بر چهره ام سیلی زد . 🌹آن دو کنار یکدیگر به راه رفتن ادامه دادند تا به یک آبادی رسیدند. تصمیم گرفتند قدری آنجا بمانند و استراحت کنند 🌹ناگهان پای که سیلی خورده بود لغزید و داخل افتاد و چون بلد نبود نزدیک بود شود اما دوستش به کمک او شتافت و نجاتش داد . 🌹 فرد نجات یافته به سختی و روی سنگی نوشت: امروز دوستم مرا نجات داد . 🌹 دوستش با تعجب پرسید : آن روز تو مرا روی های بیابان نوشتی اما امروز به روی سنگ نجات دادنت را کردی ؟ 🌹 زد و گفت: وقتی کسی ما را آزار میدهد باید روی های صحرا بنویسیم تا باد های آن را کنند. ولی وقتی کسی به ما میکند باید آن را روی بنویسیم تا هیچ بادی نتواند آن را از یاد ما ببرد👌 🔴 به ما بپیوندید 👇 ╭═⊰🍃❣❣🍃⊱━╮ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
📚پند خداوند خداوند به یکی از پیامبران بنی اسرائیل وحی فرستاد، به اولین چیزی که رسید، آن را ببلعد، دومی را پنهان کند و سوّمی را بپذیرد و چهارمی را ناامید نکند و از پنجمی فرار کند. پیامبر به راه خود ادامه داد، در ابتدای راه به اولین چیزی که رسید، کوهی عظیم بود، گفت؛ خداوند هیچگاه بنده را به کاری که توانش را ندارد، امر نمی کند. آنگاه به قصد بلعیدن کوه جلو رفت، هرچ جلوتر می رفت، کوه کوچکتر می شد، تا جایی که وقتی به کوه رسید، به شکل یک لقمه کوچک شد و آن را بلعید. به دومین چیزی که رسید تشتی بود، و آن را زیر خاک پنهان کرد. اما تشت از خاک بیرون آمد. سومین چیزی را که دید، پرنده ای بود که پرنده ای شکاری در تعقیبش بود، پرنده کوچک را به نزد خود طلبید، و آن را در آستین خود پنهان کرد، آنگاه پرنده شکاری رو به پیامبر گفت؛ ساعت ها بود او را تعقیب می کردم. صید را از من گرفتی. پیامبر به یاد فرمان چهارم خداوند افتاد، تکه ای از ران پرنده را کند و به او داد. پیامبر چندی بعد به مرداری بدبو روبرو شد. سریع از آنجا دور شد. خداوند به او وحی فرستاد که آن کوه نشانه غضب است، زیرا که انسان هنگام خشم خود را نمی بیند و اما هنگامی که آرام گرفت، قدر خویش را می شناسد و اگر صبر پیشه کند در هنگام خشم می بیند که خشم و غضب با تمام بزرگی اش به اندازه یک لقمه کوچک و لذیذ است. اما آن تشتی را که زیر خاک پنهان کردی، عمل صالح است که هرچه بخواهی آن را پنهان کنی، خداوند آن را نمایان می سازد. پرنده نشانه مردی است که برای اندرز تو می آید که باید از او استقبال کنی و آن پرنده شکاری حاجتمندی است که رو به سوی تو می آید و نباید ناامید بازگردد و اما آن مردار گندیده غیبت است که می باید همیشه از آن گریزان باشی. اگر چنانچه بخواهی مرا در بهشت ملاقات کنی باید در دنیا غریبانه و با غم و اندوه زندگی کنی، مثل پرنده ای تنها که در دل شب از بقیه جداست و با خدای خویش مأنوس گشته است. •✾📚 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان