#تحلیل_انیمیشن
#شانس
1⃣ قسمت اول
شانس، شانس و باز هم شانس!
یقیناً مقولهی «شانس» بخشی از سبک زندگی غربی است که در جزئیترین موارد مثل بازیها و قمارها گرفته تا به صورت کلان و سیستماتیک جریان دارد.
این شانس که زادهی «تصادف» و «اتفاق» است آنقدر در زندگی غربی پررنگ است که در سال دوهزار و بیست و دو انیمیشنی به نام (luck) ساخته شد تا روایتگر داستان دختری به نام «سم» باشد که از بدشانسی مفرط رنج برده و تا سن هجده سالگی به دلیل ناکامی در پیدا کردن خانواده مجبور به ترک پرورشگاه است. کودک خردسالی به نام «هیزل» دوست اوست و سم میخواهد با پیدا کردن یک سکه خوششانسی یک خانواده خوب برایش پیدا شود. از این رو وارد جهان عجیب و غریب شانس میشود و در آنجا درمییابد که تمام خوششانسیها و بدشانسیهای دنیای آدمها تولید این جهان است و حتی اگر نانتُست صبحانه میسوزد دلیلش بدیُمنی و بدشانسیای است که دستگاه «تصادفی کننده» با به تعادل رساندن خوششانسی و بدشانسی به سمت زمین فرستاده تا یک نان سوخته نصیب انسانی بدشانس شود!
علاوه بر اینکه این سرزمین عجیب در بستر جهانموازی شکل گرفته است این انیمیشن فلسفی سعی کرده تماما معرفت ثنویتی (دوتاییهای) یین و یانگی شرقی را به تصویر بکشد. این اتفاق هم در تبیین ثنویت بدشانسی و خوششانسی و جهان بالا و جهان پایین به تصویر کشیده شده است و هم به فلسفهی دایرههایی با رنگهای متضاد در یین و یانگ اشاره دارد که معتقد است در دل سیاهی سفیدی زاده شده و در دل سفیدی سیاهی متولد میشود و این چرخهی متضادها جهت ایجاد تعادل تا ابد ادامه دارد.
ادامه👇
#تحلیل_انیمیشن
#شانس
2⃣قسمت دوم
دستگاه تصادفی کننده درست به همین فلسفه اشاره دارد چرا که با دو سنگ خوششانسی و بدشانسی (که توسط اژدها تولید میشود) کار میکند و دقیقا شباهت به دایره یین و یانگ دارد از طرفی سم در انتها اذعان میکند که گاهی بدبختی خوشبختی میآفریند و گاهی خوشبختی بدبختی بوجود میآورد. (جهت آشنایی بیشتر به جلسه ۴۲ و ۶۳ اتاق کودک مراجعه کنید)
فارغ از اینکه در حقیقت ثنویت خوششانی و بدشانسی وجود دارد یا خیر، مخاطب کودک و نوجوان بعد از دیدن این اثر با نگاهی جبرگرایانه سرمنشا تمام اتفاقات را شانس تلقی میکند و سهم انگارههایی مانند «رزق»، «قسمت و سهم»، «حکمت»، «تقدیر»، «استعداد»، «شرایط» و... را در اتفاقات روزمره نادیده میگیرد و تمام خرابکاریهایی که ناشی از سهلانگاری و... است را گردن شانس میاندازد. چرا که در انیمیشن، «لپرکانها» (جنهایی که مسئول بازگرداندن سکههای شانس به گردونه مصرف هستند) با اینکه ابله و سادهلوح هستند سراسر شانس و اقبال بوده و این خوشبختی را به دیگران نیز هدیه میدهند! اما سم که مظهر تلاش و پشتکار است بدیمن و بدشانس است. (اشاره به دیالوگ:«موجودات خوششانس لازم نیست سعی کنند»)
.
پ.ن: در انیمیشن شانس سکههایی است که هر فردی با داشتن آن خوشبخت میشود. سکه سمبل ثروت و پول است که به صورت یک استعاره و نماد شانس تلقی شده است.
پ.ن: در این انیمیشن بسیاری از نمادهای شانس کشورهای مختلف استفاده شده است.
📢 کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
پیج اینستاگرام: nimavary