"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَوْ أَنَّ لِكُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ ما فِي الْأَرْضِ لَافْتَدَتْ بِهِ وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ «54»
اگر براى هر كس كه ستم كرده، آنچه در زمين است مىبود، قطعاً همهى آن را (براى نجات از قهر الهى و باز خريد خود) مىداد. آنان با ديدن عذاب، پشيمانى خود را پنهان مىكنند (تا شماتت نشوند) و ميانشان به عدالت داورى مىشود و بر آنان ستم نرود.
نکته ها
فديه دادن براى نجات از عذاب، در آيات ديگر هم مطرح شده است. از جمله آيهى «ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ» «1» حتّى اگر دو برابر آنچه در زمين است بدهند، از عذاب خدا نجات نمىيابند.
همچنين در سورهى معارج مىفرمايد: مجرم دوست دارد آن روز، همهى فرزندان، همسر، برادر و فاميل و آنچه را در زمين است فديه دهد تا نجات يابد، امّا پذيرفته نمىشود. «2»
پیام ها
1- در قيامت، براى مجرم راه نجاتى نيست و كسى يا مالى فداى ديگرى نمىشود. وَ لَوْ ...
2- حبّ نفس، قوىترين غريزه در انسان است. زيرا حاضر است همهى هستى را براى نجات خود فدا كند. «ما فِي الْأَرْضِ لَافْتَدَتْ بِهِ»
3- مجرمان براى آنكه گرفتار شماتت نشوند، پشيمانى خود را در دل پنهان نگاه
«1». رعد، 18 و زمر، 47.
«2». معارج، 11- 15.
جلد 3 - صفحه 585
مىدارند. «1» «أَسَرُّوا النَّدامَةَ»
4- در قيامت، برخى پشيمانى خود را با گفتنِ اى كاش ... آشكار مىكنند، برخى دست خود را مىگزند و برخى هم با سكوت و كتمان آن را پنهان مىكنند. «أَسَرُّوا النَّدامَةَ»
5- رهبران شرك، در قيامت پشيمانى خود را پنهان مىكنند تا از زيردستان خجالت نكشند. «2» «أَسَرُّوا النَّدامَةَ»
6- در دادگاه عدل الهى، نه قدرت كارساز است، «ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ» و نه ثروت. ما فِي الْأَرْضِ ...
7- در دنيا ممكن است به خاطر اشتباه قاضى به كسى ستم شود، امّا در قيامت خطايى نيست و به كسى ستمى نمىشود. «قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ»
8- در مجازات ظالم هم به عدالت رفتار كنيم. «ظَلَمَتْ، لا يُظْلَمُونَ»
«1». تفسير صافى.
«2». تفسير مجمعالبيان."
#تفسیر_سوره_یونس_آیه۵۴__جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَلا إِنَّ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَلا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ «55»
آگاه باشيد! آنچه در آسمانها و زمين است، قطعاً از آنِ خداست. آگاه باشيد كه وعدهى خدا حتمى و راست است، ليكن بيشترشان نمىدانند.
هُوَ يُحيِي وَ يُمِيتُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ «56»
اوست كه زنده مىكند و مىميراند وبه سوى او باز گردانده مىشويد.
پیام ها
1- دانستن كافى نيست، تذكّر وتوجّه به دانستهها و باورها مهّم است. «أَلا»
2- چون مالك همهى هستى خداست، كفّار از خود چيزى ندارند كه براى نجات خويش فديه بدهند. (با توجّه به آيه قبل)
جلد 3 - صفحه 586
3- مالكيّت او بر هستى، نشانهى توانمندى او بر تحقّق وعدههاست. لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ ... إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌ
4- همان كسى كه هستى از اوست، مىتواند زنده كند و بميراند. لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ ... يُحيِي وَ يُمِيتُ
5- حيات و مرگ و سرانجام كار همه به دست خدا و به سوى اوست. «يُحيِي وَ يُمِيتُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۵۵_۵۶_جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ «57»
اى مردم! همانا از سوى پروردگارتان پند و اندرزى براى شما آمد كه مايهى شفا براى آنچه در سينههاى شماست و هدايت و رحمتى براى مؤمنان است.
نکته ها
«مَوْعِظَةٌ»، بازداشتنِ آميخته با هشدار و انذار است. «1»
«شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ»، يعنى مايهى پاكى روح و قلب از آفات روحى است. زيرا امراض روحى سختتر از امراض جسمى است و هنر قرآن نيز در همين شفابخشى به امراض روحى است.
پيامبراكرم صلى الله عليه و آله فرمود: اذا التبسَتْ عليكم الفِتن كالّيل المُظلم فعليكم بالقرآن فانّه شافع مشفّع ... در هجوم فتنههاى تيره و وحشتناك، به قرآن پناه بريد كه هم موعظه است، هم شفا، هم نور و هم رحمت. «2»
امام صادق عليه السلام فرمود: «شفاء لما فى الصدور من الامراض الخواطر و مشبّهات الامور» قرآن، براى تمام امراض روحى و شبهات و افكار شفاست. «3»
گويا آيه اشاره به مراحل چهارگانهى تربيت و تكامل دارد، يعنى:
الف: مرحلهى موعظه، نسبت به كارهاى ظاهرى. «مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ»
«1». مفردات راغب.
«2». بحار، ج 92، ص 17.
«3». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 587
ب: مرحلهى پاكسازى روح از رذايل. «شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ»
ج: مرحلهى راهيابى به سوى مقصود. «هُدىً»
د: مرحلهى دريافت رحمت الهى. «رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ»
پیام ها
1- نزول كتاب كه شامل موعظه و شفابخشى و هدايت و رحمت باشد، از شئون ربوبيّت الهى است. «مِنْ رَبِّكُمْ»
2- قرآن، شفاى هر دردى است. درمان دردها را بايد از مكتب قرآن گرفت، نه مكاتب شرق و غرب. «شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ»
3- قرآن براى همهى مردم موعظه است، ولى تنها گروه حقّپذير، مشمول هدايت و رحمت الهى مىشوند. يا أَيُّهَا النَّاسُ ... هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه۵۷_جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ «58»
بگو: (مؤمنان) تنها به فضل و رحمت خداوند شاد شوند، (نه به مال و مقام،) كه آن بهتر از هرچيزى است كه مىاندوزند.
نکته ها
با توجّه به شفا، موعظه و رحمت بودن قرآن كه در آيهى قبل بود، ظاهر اين آيه آن است كه مراد از فضل ورحمت، همان تمسّك به قرآن باشد. به فرمودهى حضرت على عليه السلام: روز قيامت ندا مىدهند كه هر كشاورزى گرفتار آفتى مىشود، جز آنان كه در مزرعهى قرآن كشتند، پس در زمين قرآن كشت كنيد. «فكونوا من حرثة القرآن» «1»
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «مَن هداه اللَّه للأسلام وعلّمه القرآن ثمّ شكى الفاقة كتب اللَّه الفاقة بين عينيه الى يوم القيامة» هر كس را كه خداوند به نعمت اسلام و فهم قرآن مفتخر ساخت ولى او احساس بدبختى كند واقعاً بدبخت است و تا روز قيامت مهر بدبختى بر پيشانى او زده
«1». نهجالبلاغه، خطبه 17.
جلد 3 - صفحه 588
مىشود. سپس اين آيه را تلاوت نمود. «1»
و در روايت ديگرى فرمودند: به سراغ قرآن برويد تا زندگىتان زندگى سعيدان و مرگتان مرگ شهيدان باشد و از حسرتِ روز قيامت نجات يابيد، چرا كه قرآن، كلام خداوند رحمن و مانع و امانى از شرّ شيطان و سبب برترى و سنگينى ميزان است. «2»
در روايات، فضل و رحمت، به نبوّت و امامت تفسير شده است. «3» چنانكه فضل به نعمتهاىِ عامّ الهى و رحمت به نعمتهاى خاصّ خداوند تفسير شده است. «4»
پيامبراكرم صلى الله عليه و آله فرمود: اهل ايمان بدانند كه نعمت دين از همهى اموال كافران بهتر است و بايد بدان شاد باشند. «5»
پیام ها
1- به قانونى همچون قرآن كه شفا، موعظه، هدايت و رحمت است افتخار كنيم كه از همهى قوانين بشرى برتر است. «فَلْيَفْرَحُوا»
2- به نعمت ولايت شاد باشيم، نه به مال و مقام. «فَلْيَفْرَحُوا»
3- نعمتها را از فضل الهى بدانيم، نه از خود تا شادى ما رنگ الهى بيابد و سبب فخر فروشى و تكبّر نگردد. «6» بِفَضْلِ اللَّهِ ... فَلْيَفْرَحُوا
4- تنها نعمتى كه برخوردارى از آن بايد سبب شادمانى باشد، قرآن است.
بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ ... فَلْيَفْرَحُوا (تقدّم «بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ» نشانهى انحصار است)
5- نعمتهاى مادّى، گاهى سبب فتنه و فساد شده و زود گذر است، ولى نعمتهاى معنوى، پايدار و سبب رشد است. «خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ»
6- نعمتهاى معنوى، برتر از تمام نعمتهاى مادّى است. «خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ» (كسى كه بهرهاى از قرآن دارد، نبايد از تنگدستى خود و دارايى ديگران اندوهناك باشد.)
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». بحار، ج 89، ص 19.
«3». تفسير نورالثقلين.
«4». تفسير الميزان.
«5». تفسير صافى.
«6». تفسير كبيرفخررازى.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 589"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه۵۸_جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام