#مسئله_محوری
#حجاب
✅ تفاوت «حرام شرعی» با «حرام سیاسی»
🔶 وجه اشتراکشان اینست که هر دو «حرامِ فقهی» هستند؛ اما تفکیکشان بخاطر توجّه به «تعدّدِ جهت حرمت» است. بیحجابی از دو جهت حرام است:
1️⃣ جهت اوّل حرمتی که طبق ادلّهی مسلّم قرآنی و حدیثی دارد؛ فارغ از وجود حکومت اسلامی و ابعاد سیاسی که ممکن است داشته باشد.
2️⃣ امّا جهت دوّم که معمولاً به آن توجّه نمیشود و رهبر انقلاب به آن اشاره فرمودند، حرمت مضاعفِ فقهی از جهت عنوان ثانیهای است که بخاطر شرایط ویژهی سیاسی و اجتماعی پیدا میکند.
🔶 اگر امروز حجاب بهمثابه خطّمقدم جبهه دشمن برای «برهمزدن #انسجام_اجتماعی» و «جنگ با #حکومت_اسلامی» است، پس همراهی کردن با این جریان توسّط مسلمانانی که درون جامعۀ اسلامی زندگی میکنند و تحت حاکمیّت اسلام هستند، نوعی جنگ با حکومت اسلامی و لذا حرام است.
🔶 از آنجا که این عنوان وجه سیاسیِ پررنگی دارد، رهبر انقلاب از آن به «حرام سیاسی» تعبیر کردند.
🔶 پ.ن: با وجود چنین حرمت مضاعفی، مواجهۀ پدرانه رهبر انقلاب در پردازش مسئله بگونهای که باعث دامنزدن به دوقطبی اجتماعی نشود، بسی مشعوفکننده است.
🔸 #به_قلم_اساتید: علیرضا ملااحمدی
🆔 @tahlil_shjr
#عزت_ملی
#حجاب #اغتشاشات
#انسجام_اجتماعی
✅ فرجامِ گفتار انسجام اجتماعی چالش های رواداریِ منفعلانه برای حکمرانی کشور
🔶 پس از غائله اخیر کشور نزد بدنه نخبگانِ متدین جامعه یک ایده نسبتا فراگیر ناظر به سیاستگذاری حجاب شکل گرفت که من تحت عنوان «گفتار انسجام اجتماعی» از آن یاد میکنم. توصیهی سیاستیِ روشنِ این گفتار در شرایط پسامهسا، عبور نظام از قانون حجاب است. استدلالِ پایه و محوری آن نیز استعدادِ شکاف اجتماعی در جامعه ایران و بروز یک التهاب زیانبار و گسترده در کشور در واکنش به قانون حجاب است. به تعبیر من، نوعی «رواداریِ منفعلانه» حاکمیت در برابرِ «هنجارشکنیِ فعالانه» اقلیت.
🔶 صرفنظر از چالش جدی این ایده در ناحیهی «واقعیتسنجی»، پرسش اصلی ناظر به فرجام گفتار انسجام اجتماعی است. باید پرسید حامیان این ایده تا کجا حاکمیت را دعوت به سکوت و رواداری خواهند کرد؟ آیا امکانِ بروز ناآرامی و التهاب اجتماعی در آینده کشور به بهانههای دیگری غیر از حجاب منتفی است؟ پاسخ به این پرسش، لحظهی آشکار شدن تناقضاتِ درونیِ گفتار انسجام اجتماعی است. زیرا آنها خواهند گفت که حاکمیت میبایست نقطهای را برای مداخلات قانون در حوزه حجاب تعیین کند که حمایتِ حداکثری جامعه را داشته باشد و سایر مرزهای رد شده را به دست فرهنگ و عرف بسپارد. «برهنگیِ و نیمه برهنگی» همان نقطه مشخص و مردمپذیر برای برخورد قانونی است و کشف حجاب سر و سایر اشکال بیحجابی را باید به خود جامعه واگذار کرد. واضح است که نتیجه منطقیِ چنین توصیهای، عدولِ نقطه به نقطه از تمامیِ مرزهای حکمرانیِ فرهنگی ما خواهد بود. چرا؟
🔶 اولا اکثریتِ مطلق حامیان این گفتار به هیچوجه قائل به مداخلهی عرفی و فرهنگی جامعه درباره موضوع حجاب هم نیستند. یعنی اولین پارادوکس آنها دقیقا اینجاست که به هر نوع مداخلهی فرهنگیِ معطوف به تنظیم و کنترل وضعیت حجاب از سوی مردم واکنشِ منفیِ تند و تحقیرآمیز نشان میدهد. فقط کافیست یک بانوی چادری در فلان روستای کشور به یک شهروندِ هنجارشکن کوچکترین تذکری بدهد و طبقِ رویهی معمولِ این اقلیتِ هنجارشکن، مورد هجمه و هتاکی قرار گیرد. واکنش حامیانِ گفتار انسجام اجتماعی چه خواهد بود؟ بدون تردید تنها واکنش آنها تِرِند کردن هشتک نه به دخالت در زندگی مردم در صفحات توییتر و اینستاگرام خواهد بود. این تصور که حامیان گفتار انسجام اجتماعی فقط یک استوری در حمایت از حق آن بانوی محجبه در پیگیری هنجارها و ارزشهای اجتماعی بکنند از اساس منتفی است.
🔶 یا مثلا تصور کنید فلان نهاد فرهنگی حاکمیت، جمعی از بانوانِ محجبه را برای اهداء گلسر یا گیره روسری به بانوان ضعیفالحجاب در مترو جمع کند. سیلِ استوریها و توئیتهای تحقیرآمیز و منتقدانه از سوی حامیان این گفتار را شاهد خواهید بود! حامیانِ این گفتار، درباره عدم دخالت قانونیِ حاکمیت کاملا صریح و صادق هستند اما درباره تنظیمگری عرف و نقش مردم متناقضگو و غیرشفاف هستند. منظورِ واضح این گفتار از انسجامِ اجتماعی، همراهی و همرنگی با اقلیتِ هنجارشکن در ساحت رفتاری، نگرشی و ارزشیست. بدنهی متدین و مذهبی جامعه باید از نظام هنجارین و ارزشهای دینی خود عدول کند برای اینکه این اقلیتِ پرصدا «اغتشاش» نکنند!
🔶 ثانیا طرفداران این ایده هیچ توصیه روشنی برای مداخله قانونیِ حاکمیت در برخورد با برهنگی و نیمه برهنگی هم ندارند. مرجعِ تعیین این سطح در پوشش شهروندان کجاست؟ به کدام حد از پوشش میتوان چنین عناوینی را اطلاق کرد؟ قطعا پاسخ این رویکرد، «مراجعه به عرف» است. لذا در میانهی دعوای «عرفِ قیطریه» و «عرف فلان شهرستان یزد» این نقطه نیز رها خواهد شد! دستآورد این گفتار برای حکمرانی تا همین حد منفعلانه و ارتجاعی است.
🔶 گفتار جایگزین ما چیست؟ از قضا ما مدافعانِ قانونمندی پوششِ اجتماعی بانوان نیز بر ضرورت حفظ و تقویتِ انسجام اجتماعی تاکید صادقانه و روشن داریم. اما معتقدیم انسجام اجتماعی به معنای همرنگیِ منفعلانه مردم با یکدیگر نیست. جامعه از رهگذرِ برهمکنشِ نیروهای متضاد به تعادل و یکپارچگی خواهد رسید. مسیر داشتنِ یک جامعهی متحد، همدل و یکپارچه، ایجاد فضای تخاصم و ضدیت با «دیگری»ست. تاریخ جامعه ما گواهی میدهد که اوج انسجام اجتماعی مردم ایران در زمانهایی بود که «غیریتها» فعال بودند.
🔶 کاپیتولاسیون دیگریِ عزت ملی ما بود. سلطنت پهلوی دیگریِ استقلال ملی ما بود. رژیم بعث دیگریِ امنیت ملی ما بود، تحریم دیگریِ اقتصاد ملی ماست. مردم ایران اوج اتحاد و یکپارچگی تاریخی خود را در تقابل و ضدیت با این دیگریها تجربه کردهاند. امروز هم کشف حجاب و برهنگی، دیگریِ فرهنگ و ارزشهای ملی ماست. هنر نخبگان اجتماعی این است که انسجام ملی را در چنین بستر مساعدی تئوریزه و عملیاتی کنند.
🔸 #به_قلم_اساتید: آقای دکتر ابوالفضل اقبالی؛ پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده
🆔 @tahlil_shjr
#عزت_ملی
#انتخابات
#انسجام_اجتماعی #امنیت
#مشارکت_حداکثری #پیشرفت
✅ رای دادیم چی شد!؟
🔶 مهمترین شبهه این روزهای مرددین برای رای ندادن این گزاره است که معمولا به زبان های مختلف بیان می شود. مثلا رای دادیم تورم چی شد یا مگه رای دادیم مسکن درست شد؟ یا اگر رای دادن فایده داشت انقدر بیکاری نبود یا خودرو چنان نبود و غیره.
🔶 اما واقعا رای دادیم چی شد؟ دو پاسخ در این رابطه وجود دارد و لازم است توامان به هردو توجه کرد.
1⃣ اولا فارغ از اینکه با رای دادن چه نتیجه حاصل می شود، خود رای دادن موضوعیت دارد نه صرفا طریقیت. صندوق رای قدرت ساز است. قدرت مهمترین رکن یک جامعه است، برای اینکه به هر جایی بخواهد برسد. حضور مردم اراده جامعه و حاکمیت را تقویت می کند. همین قدرت است که امنیت ساز است. همین قدرت است که موجب انسجام اجتماعی و جلوگیری از فروپاشی می شود. همین قدرت است که مسیر پیشرفت را تعیین می کند. اراده صالح ترین مسئول در بالاترین سطح کارآمدی، بدون پشتوانه و اقبال و مشارکت مردم محکوم به شکست است.
2⃣ اما واقعیت اینست که فارغ از این موضوع، رای دادیم و تغییر هم ایجاد شد.
➖رای دادیم و تورم ۶۰ درصدی دولت قبل به ۴۵ درصد آنهم ظرف کمتر از یکسال رسید. تورمی که همه اقتصاددانان وحتی مسئولین دولت قبلی پیش بینی می کردند سه رقمی می شود.
➖رای دادیم و نرخ بیکاری از ۱۱.۵ درصد به ۷.۵ درصد رسید و رکورد کاهش نرخ بیکاری پس از انقلاب شکسته شد.
➖رای دادیم و قدم های بلند برای شفافیت قوا برداشته شد. قانون سوت زنی برای مبارزه با فساد تصویب شد و بجای اینکه مسئولین دولتی خط قرمز مبارزه با فساد باشند، گشت ارشاد مدیران راه افتاد و ۶۰ مدیر متخلف بیکار و ۲۰ مدیر به دادگاه معرفی شدند.
➖رای دادیم و نرخ رشد اقتصادی از منفی بودن خارج و به ۴ درصد بدون نفت و ۷ درصد با احتساب نفت رسید.
➖رای دادیم و مالیات تولید از ۲۶ درصد به ۱۵ درصد کاهش و همزمان مالیات خانه های خالی و مالیات بر سوداگری و سفته بازی و مالیات بر سلبریتی ها و هنرمندان و غیره برقرار شد.
➖رای دادیم و رشد ۱۰ برابر قیمت مسکن در چند سال آخر دولت قبل، با ساخت یک میلیون مسکن در سال متوقف و در برخی نقاط کاهنده شد.
➖رای دادیم و رشد تولید خودرو افزایش و به یک میلیون و ۳۰۰ هزار دستگاه در سال رسید و با واردات خودروی مصرفی انحصار خودروی داخلی شکسته و در نهایت جلوی رشد افسارگسیخته قیمت ها گرفته شد.
➖رای دادیم و تسهیلات مسکن ۳.۵ برابر و حقوق سربازی ۱۲ برابر و یارانه ۹ برابر شد.
➖رای دادیم و ۵ دهک اول بیمه کامل شدند و ۳ دهک بیمه رایگان شدند و هزینه درمان بیماران صعب العلاج صفر شد.
🔶 اینها همه ثمره رای دادن است. امروز وظیفه همه ما اینست که برای دیگران هم توضیح دهیم که رای دادیم و چه شد.
🔸 #به_قلم_اساتید: آقای محسن مهدیان؛ تحلیلگر
🆔 @tahlil_shjr
مشارکت در انتخابات، قدرت ملی را افزایش میدهد.pdf
88.7K
#عزت_ملی
#انتخابات
#انسجام_اجتماعی #مشارکت_حداکثری
#مجلس
✅ مشارکت در انتخابات، قدرت ملی را افزایش میدهد
🔶 اگر مجلس یک مجلس قوی باشد، تصمیماتی که میگیرد با توجه به پشتوانه مردمیاش میتواند در حل مشکلات و معضلات بسیار اثرگذار باشد. مصوبات مجلسی که پشتوانه مردمی قویتری دارد در سطح اجتماعی هم کارکرد بسیار قویتری خواهد داشت و انسجام اجتماعی را هم به دنبال دارد. میتوانیم دو مدل حکمرانی داشته باشیم؛ یک نوع حکمرانی حاکمانی که خودشان برای کشور تصمیم بگیرند که این مدل در گذشته وجود داشته و در نظامهای غیردموکراتیک شخص حاکم بوده که همواره تصمیم میگرفت چه چیزی به صلاح خلق است و همان کار را انجام میداد.
🔸 #گفتگو_با_اساتید: حجتالاسلام والمسلمین سیدمهدی ساداتینژاد؛ استادیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
🆔 @tahlil_shjr
#حماسه_نه_دی
#بصیرت #جنگ_ترکیبی
#انسجام_اجتماعی #هویت
✅ نُه دی؛ نقطه عطف بصیرت ملی و الگوی مقابله با فتنههای نوین
🔶 حماسه نُه دی ۱۳۸۸، فراتر از یک رخداد تاریخی، تجلی هوشمندی جمعی ملت ایران در شناخت و مقابله با جریانهای انحرافی است. این رویداد که به "یومالله" تعبیر شد، نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی محسوب میشود که میتواند به عنوان الگویی برای مواجهه با چالشهای آینده مورد بازخوانی قرار گیرد.
🔶 تحلیل ابعاد این رویداد نشان میدهد که نُه دی، محصول همگرایی سه عنصر کلیدی بود:
1⃣ بصیرت سیاسی: جامعه ایران با درک صحیح از ماهیت فتنه و تشخیص مرز میان اعتراض مدنی و آشوب ساختارشکنانه، نشان داد که از بلوغ سیاسی بالایی برخوردار است.
2⃣ هویت دینی: هتک حرمت عاشورای حسینی، نقطه عطفی در بیداری افکار عمومی بود که نشان داد جریان فتنه، نه تنها با ساختار سیاسی، بلکه با هویت دینی جامعه نیز در تعارض است.
3⃣ انسجام اجتماعی: حضور خودجوش و گسترده اقشار مختلف مردم، بدون وابستگی جناحی، نشاندهنده ظرفیت بالای جامعه ایران در ایجاد وحدت حول ارزشهای بنیادین است.
🔶 مطالعه دقیق این رویداد نشان میدهد که قدرت نرم جمهوری اسلامی در بسیج اجتماعی و مدیریت بحرانهای داخلی، متکی بر سرمایه اجتماعی عظیمی است که ریشه در باورهای دینی و هویت ملی دارد. این ظرفیت، مهمترین عامل بازدارنده در برابر طرحهای براندازانه محسوب میشود.
🔶 نکته قابل تأمل آنکه، الگوی نُه دی در شرایط کنونی نیز میتواند راهگشا باشد. در عصری که جنگهای ترکیبی و فتنههای نوین، پیچیدهتر از گذشته شدهاند، تقویت بصیرت عمومی و حفظ انسجام ملی، مهمترین راهبرد مقابله با تهدیدات نرم است. بیتردید، رمز ماندگاری این حماسه، در تبدیل آن به یک گفتمان پویا و زنده است که میتواند نسل جدید را با ظرفیتهای درونی انقلاب اسلامی آشنا سازد و راه را برای خنثیسازی فتنههای آینده هموار کند.
🔸 #به_قلم_اساتید: آقای سعید سپاهی
🆔 @tahlil_shjr
#رسانه
#آمریکا #انسجام_اجتماعی
#مدیریت_بحران
✅ تحلیلی بر تفاوت رویکرد رسانهای در بحرانها: مطالعه موردی آتشسوزیهای اخیر آمریکا
🔶 در روزهای اخیر، بخش قابل توجهی از خاک ایالات متحده آمریکا در لس آنجلس درگیر آتشسوزیهای گستردهای است که خسارات جانی و مالی فراوانی به همراه داشته است. این بحران که موجب قطعی برق و اختلال در نظم عمومی شده، نکتههای قابل تأملی را در خصوص مدیریت افکار عمومی به ما نشان میدهد.
🔶 نکته قابل تأمل در این میان، تفاوت چشمگیر رویکرد رسانهای در مواجهه با بحرانها در جوامع مختلف است. در حالی که در برخی جوامع، بحرانهای طبیعی به ابزاری برای تضعیف روحیه ملی و ایجاد یأس اجتماعی تبدیل میشود، جامعه آمریکا با وجود مشکلات عدیده، از این پدیده به عنوان فرصتی برای همبستگی ملی استفاده میکند.
🔶 تحلیل عمیقتر این پدیده نشان میدهد که عدم حضور چهرههای رسانهای خود تحقیرگر و نخبگان منفیباف، نقش کلیدی در حفظ انسجام اجتماعی دارد. این موضوع میتواند درسآموز باشد که چگونه رویکرد رسانهای متعهد و مسئولیتپذیر میتواند در شرایط بحرانی به کمک جامعه بیاید.
🔶 راهکار عملی: تقویت رسانههای متعهد و مسئول، پرورش نخبگان رسانهای با رویکرد سازنده، و ایجاد فضای گفتمانی مبتنی بر امید و راهحلمحوری میتواند الگوی مناسبی برای مدیریت افکار عمومی در شرایط بحرانی باشد.
🔶 نتیجهگیری: تجربه مدیریت بحران در آمریکا نشان میدهد که رویکرد رسانهای میتواند نقش مهمی در حفظ انسجام اجتماعی و مدیریت بهینه بحرانها داشته باشد. این الگو میتواند در چارچوب ارزشهای اسلامی و اصول نظام جمهوری اسلامی، به تقویت تابآوری اجتماعی کمک کند.
🔸 #به_قلم_اساتید: آقای سعید سپاهی
🆔 @tahlil_shjr