eitaa logo
شجر
1.2هزار دنبال‌کننده
767 عکس
38 ویدیو
1.6هزار فایل
شبکه جهادی رشد ⚡شتاب سابق💡 جهت کسب اطلاعات بیشتر با @ad_shajar در ارتباط باشید. ایتا eitaa.com/tahlil_shjr بله ble.ir/tahlil_shjr روبیکا rubika.ir/tahlil_shjr سروش splus.ir/tahlil_shjr تلگرام t.me/tahlil_shjr
مشاهده در ایتا
دانلود
درباره پیشانی پینه بسته... 🔶 تصویر پیشانی پینه بسته یک جاسوس، نقل جنجالی این روزهاست. خیلی هم این تصاویر بی سابقه نیست، از کلاهی و کشمیری و تا مهدی هاشمی در بیت منتظری تا این اواخر در میان محکومان فساد اقتصادی و جاسوسی شبیه اکبری و موسوی مجد و غیره. اما در نسبت پیشانی پینه بسته و هر نماد مذهبی دیگری مثل یقه بسته و تسبیح و انگشتر با پروژه نفوذ و نفاق، چند نکته کلیدی قابل طرح است. 1⃣ پیشانی پینه بسته الزاما نشانه نفاق امثال اکبری نیست. چه بسا متعبد بوده و در میانه راه منحرف شده است. حجتی وجود ندارد هر منحرفی را از بندگهواره منافق بدانیم. برای نفاق چنین فردی باید در پی نشانه های دیگر بود.  2⃣ چرا باید منافق از نمادها و نشانه های انقلابی استفاده کند؟ روشنست؛ تا شناخته نشود. تا اعتبار جذب کند. یعنی منافق برای پیشبرد کارش ناچارست به هویت متدین ها دربیاید. همین نشانه ای بر حاکم بودن ارزش ها است. لذا به تعبیر شهید مطهری خاصیت رشد جامعه دینی اینست که در کنارش نفاق شکل می گیرد.     3⃣ نفاق دو گونه است. نفاق اکبر و نفاق اصغر. نفاق اکبر همانست که امام فرمود از کفر بدترست. چنین منافقی علماً کافر به دین است و تظاهرش از سر خدعه است. اما نفاق اصغر در عمل است. در دل منکر دین و ارزش ها نیست و برای پیشبرد مقاصد دنیوی متظاهر به دین شده است. 🔶 برخورد با ایندو کاملا متفاوت است. برخورد با اولی باید امنیتی باشد. اما برخورد با دومی فرهنگی است. راه اصلاح اولی جز محاکمه و تحکم نیست. اما راه اصلاح دومی چه بسا اصلاح ساختارها و ایجاد یک نظام کنترلی و حتی مدارا است.  اولی در میان مومنین وصله ناچسب است اما دومی با حضور در میان مومنین چه بسا اصلاح شود. همانطور که باطن بر ظاهر اثر دارد، ظاهر نیز بر باطن موثر است.  4⃣ کافر از دوران طاغوت وقتی به جامعه دینی می رسد منافق می شود. اما همین نفاق با رشد جامعه دینی کم و کمتر می شود. لذا در روایات آمده است که در نزدیکی ظهور، نفاق به کمترین میزان خود می رسد. چرا؟ چون آگاهی مردم قدرت جولان نفاق نمی دهد و بصیرت و ایمان ابزار شناسائی منافق می شود. همین روزها را بررسی کنیم. دشمنی ها روز به روز صریح تر و نفاق کمتر شده است. دو راه بیشتر نیست؛ جریانات سیاسی یا انقلابی و یا کریه و سیاه می شوند. به همین دلیلست که دشمن ایران، همان دشمن دینست، دشمن اهل بیت است و حتی دشمن عدالت و آزادی حقیقی است. این نشانه رشد جامعه ماست. 5⃣ جمع بندی: 🔶 الف/ جامعه ای که نظام کنترلی دارد کمتر اجازه شکل گیری و توسعه نفاق علمی و عملی می دهد. 🔸ب/ جامعه ای که ظواهر دین در آن رعایت شود خود به خود منافق عملی را هدایت و نفاق اصغر را کم می کند. 🔶 ج/ جامعه ای که ارزش ها در آن تعمیق و تبیین و بصیرت بیشتر شود، نفاق اکبر خودبه خود کاهش و از خفی به جلی و به سمت دشمنی صریح پیش میرود. خلاصه اینکه مبارزه با نقاب نفاق، فراتر از اقدامات امنیتی است. 🔸 : محسن مهدیان؛ تحلیلگر 🆔 @tahlil_shjr
منافقین دیروز؛ منافقین امروز.pdf
70.5K
منافقین دیروز؛ منافقین امروز 🔶 نفاق در لغت معنا شده‌ی دورویی است. یا منافق معنا شده دو رو، ریاکار، مزوّر. منافق به زبان اظهار ایمان می‌کند و در قلب کافر است. قرآن کریم در کنار رسول اکرم دو جریان را به امت معرفی می‌کند. یک جریان، جریان عصمت است؛ که اهل‌بیت پیغمبر اکرم بودند و دوم جریان نفاق. 🔸 : آقای دکتر سیدمحسن میرباقری؛ مفسر قرآن کریم و استاد علوم قرآن و حدیث 🆔 @tahlil_shjr
فردای 29 خرداد 🔶 در سال 1388 بود که بازندگان انتخابات سال 1384 با همه توان به میدان آمده بودند که جبران مافات کنند و اجازه ندهند که رئیس‌جمهور منتخب مردم که مورد علاقه آنان نبود! بار دیگر بر صندلی قدرت تکیه زند! در این مسیر همه تمهیدات لازم برای تحقق این پروژه را فراهم کرده بودند تا اگر نتوانستند با رأی هواداران، رقیب سرسخت خود را شکست دهند، با به کارگیری نسخه‌های کودتای رنگین، از رأی اقلی خود اکثریت بسازند! با اعلام تدریجی نتایج انتخابات و مشخص شدن ناکامی و شکست این جریان بود که فرمان آشوب و اردوکشی خیابانی صادر گردید و با طرح ادعای تقلب، خواستار ابطال انتخابات شدند! 🔸هفته پایانی روزهای غبارآلودی بود که بخشی از جامعه توان تشخیص حق و باطل را نیافت! در این میان همه منتظر بودند که حکیم انقلاب اسلامی راهگشای آنان باشد! حکیم در نماز جمعه حاضر شد و به ایراد سخن پرداخت؛ ابتدا از حماسه بزرگ ملت ایران تقدیر کرد!؛ «مردم‌سالاری دینی» را «راه سوم» خواند که همه دوستداران انقلاب در سراسر جهان را به وجد آورده و دشمنان را خشمگین و پرکینه نموده است؛ به نامزدهای حاضر در انتخابات اشاره کرده و همه را عناصر نظام خواندند که در رقابتی درون‌گروهی به مسابقه آمده بودند و رقابت میان آنها ارتباطی به فرصت‌طلبان و دشمنان این ملت ندارد! و تا دقایق پایانی با نگاهی پدرانه تلاش کرد تا دست همه بازیگران را گرفته و آنان را در چارچوب نظام و انقلاب تعریف کرده و مانع از واگرایی آنان شوند! 🔶 اما حکم حکیمانه که پایانی بر مناقشات بود آنجایی بود که فرمودند: «بنده زیر بار بدعت‌های غیرقانونی نخواهم رفت. امروز اگر چهارچوب‌های قانونی شكسته شد، در آینده هیچ انتخاباتی دیگر مصونیت نخواهد داشت. بالاخره در هر انتخاباتی بعضی برنده‏اند، بعضی برنده نیستند؛ هیچ انتخاباتی دیگر مورد اعتماد قرار نخواهد گرفت و مصونیت پیدا نخواهد كرد. اگر واقعاً شبهه‏ای هست، از راه‏های قانونی پیگیری بشود.» 🔸فردای 29 خرداد دیگر غبار فروکاسته و حق آشکار شده بود و مردم تکلیف خود را دانسته بودند! اما فتنه‌گران که تاب شنیدن کلام حکیم را نداشتند، مسیر دیگری غیر از مسیر ملت را برگزیدند! آنان در برابر سخنان فصل‌الخطاب تمکین نکردند!، اقدامات غیرقانونی‌شان را ادامه دادند، بر طبل خشونت کوبیده و 30 خرداد را به روز آشوب علیه جمهوری اسلامی بدل کردند! مسجد را به آتش کشیدند، قرآن سوزاندند، چند کشته بر جای گذاشتند، به اموال عمومی خسارات وارد کردند و چهره از نفاق خود انداختند! 🔸 :مهدی سعیدی 🆔 @tahlil_shjr
منطق روشنگری اجتماعی در عهد انقلابی.pdf
90.4K
✅ منطق روشنگری اجتماعی در عهد انقلابی 🔰 بازآفرینی فهم استاد مطهری از نبرد روایت‌ها 🔶 جبهۀ دشمن، شامل سه دسته نیرو است: یکی «دشمنان آشکار و علنی» که مخالفت خود را به‌طور صریح بیان می‌کنند و بی‌پروا، در برابر ما صف‌بندی می‌نمایند و کافر هستند؛ دیگری، «دشمنان پنهان و در پرده» که هرچند مخالف و معارض هستند، اما چهرۀ دوستانه به خود گرفته‌اند و در کنار ما و در درون جبهۀ خودی هستند و از این‌ جهت، همچون کفر مستور و در زیر پرده هستند؛ و در نهایت، «دوستان احمق» که با جهالت و نادانی‌شان، به جبهۀ دشمن خدمت می‌کنند (مرتضی مطهری، آشنایی با قرآن، ج۷، ص۲۰۲؛ همو، پانزده گفتار، ص۱۲۶-۱۲۵). 🔸 : آقای مهدی جمشیدی 🆔 @tahlil_shjr
✅ وحدت برای توحید یا توحید برای وحدت؟ تأملی در باب نسبت وحدت و توحید 🔰 قسمت اول 🔶 به مجرد این که جریان حق، در طول تاریخ، به نقطه‌ای از قدرت رسیده که بتواند خود را در عداد معمول قدرت‌های هم عرض خویش مطرح کند، یک دوگانه مطرح شده است، نسبت بین گفتمان و رویکرد خالص و صریح توحیدی با گفتمان‌های مذبذب مختلف و گونه گون اطرافش چیست؟ خصوصا زمانی که همه این جریانات در مجموع ذیل یک جامعه گرد هم آمده اند و به نوعی سرنوشتشان به هم گره خورده است. 🔶 این تعارض لزوما در مرحله پیش از تقیه و ملاحظات اجتماعی توسط ولی جامعه نیز باقی نمی‌ماند و حتی پس از لحاظ انواع تقیه‌ها نیز ادامه دارد. اراده جریان تذبذب به دلیل خصلت دنیازده‌اش، حتی پس از آن که ولی الهی با رعایت ملاحظات مختلف به هدف ایجاد همراهی طیف‌های مختلف، تصمیمی نرم‌تر از آنچه باید می‌گیرد، باز هم متوقف نمی‌شود تا جایی که کاملا تصمیم را از خاصیت بیندازد. 🔶 پیشروی تذبذب، خصوصا وقتی مستظهر به گفتمانی ساخت یافته و در ابعاد تمدنی باشد، شدیدتر خواهد بود؛ شرایطی که ما اکنون با آن مواجهیم، چنین است. با اراده‌هایی در سطوح مختلف جامعه روبرییم که به دلیل جاذبه تمدن جدید، از لایه‌های معرفت شناسی تا عملیاتی گفتمان توحیدی را مورد بازخوانی قرار می‌دهند تا بلکه بتوانند همراهی بیشتری با نظم مستقر تمدنی جدید بیافرینند. نفوذ این گفتمان در درون جریان انقلابی نیز پوشیده نیست و عمده ما با کم و زیاد، به این تمایلات دچاریم. در این شرایط چگونه باید به جریان ولایت الهی کمک کرد تا اراده خداوند متعال در عالم بیشتر جاری گردد؟ 🔶 نحوه ایجاد وحدت در جامعه برای فهم سازوکار پیشبرد اراده خداوند در عین حفظ وحدت و وفاق در جامعه، توجه به دو نکته ضروریست: 1️⃣ نکته اول این که باید تکثر را به رسمیت شناخت. نمی‌توانیم فضا را به جبر یک دست کنیم. به صورت طبیعی این اراده‌ها در جامعه وجود دارند و باید بتوان فضای تعاملی سالمی بین آنان ایجاد کرد. 2️⃣ در پوشش وفاق و وحدت، نباید اجازه داد رویکرد اصلی در تحقق اراده الهی لطمه‌ای ببیند. در واقع باید هوشیار بود تا قرائتی تقلیل گرایانه از وحدت، صورت مسئله اصلی جامعه انسانی که عبودیت خداوند متعال است را پاک نکند. اساسا نکته اصلی این است که وحدت به غیر از محوریت توحید، قابل تحقق نیست و هر گاه اراده‌ای غیر از اراده خداوند متعال در جامعه محوریت یابد، قطعا وحدت پایداری در جامعه وجود نخواهد داشت. 🔶 با تحفظ بر این دو نکته، باید گفت وحدت چون به معنای توجه قلوب و عقول به یک نقطه است، تا زمانی که یک امر عینی و غیر انتزاعی شکل نگرفته باشد، وحدت امکان تحقق ندارد. وحدت ناظر به یک رخداد بیرونی است. نمی‌توان منتظر ماند تا وفاقی حاصل شود و پس از آن اقدام را طراحی کرد. اساسا وحدت در مسیر حرکت به سمت اهداف الهی حاصل می‌شود یا می‌تواند حاصل شود. بازخوانی تجربه حضرت رسول (ص) و حضرت امام (ره) در مدینه و شروع نهضت می‌تواند راهگشا باشد. 🆔 @tahlil_shjr
شجر
#معنویت #وحدت #گفتمان_سازی #نفوذ #نفاق #اسلام_ناب ✅ وحدت برای توحید یا توحید برای وحدت؟ تأملی در
وحدت برای توحید یا توحید برای وحدت؟ تأملی در باب نسبت وحدت و توحید 🔰 قسمت دوم 🔶 این تصور سخت اشتباه است که وقتی حضرت رسول (ص) وارد مدینه شدند، به سبب فاصله میان بیعت عقبه اول و دوم، و نیز پیمان موسوم به صحیفه مدینه که در ابتدای ورود به شهر بین ایشان و مهاجرین و اهالی یثرب بسته شد، با جامعه‌ای یک دست مواجه بودند. شاهد این اشتباه بودن حجم زیاد آیات نفاق است. حضرت (ص) با علم به این چند دستگی، و به استناد حقایق میدانی یثرب، بار اصلی پروژه اقامه دین خویش را به ناچار با گروهی محدود آغاز کردند، چه این که اساسا عامه اوس و خزرج، حتی آنانی که اسلام آورده و در پیمان شرکت کرده بودند، نوعا آماده ورود به این صحنه پرهزینه نبودند. 🔶 تا پیش از جنگ بدر عمده نیروی فعال سرایا و غزوات را مهاجرین تشکیل می‌دهند و معدودی از انصار در اعزام‌ها شرکت می‌کنند. در بدر نیز عمده استعداد انصار فعال نشده است و آن بخشی که حضور دارند، عمدتا بخشی از خزرجیان هستند. در این مدت بیشتر اوسیان هنوز درگیر خصلت نفاق خویش اند و از خزرج نیز برخی تیره‌ها هنوز به پیامبر (ص) نپیوسته‌اند. حتی پیروزی شکوهمند بدر نیز راه را بر وفاق مدنی حول حضرت (ص) هموار نمی‌کند و در احد نیز کماکان بخش معتنابهی از انصار در جنگ شرکت نمی‌کنند. هم از خزرجیان که به همراه عبد الله بن ابی در آخرین لحظه از معرکه باز می‌گردند و هم از اوس، حتی برخی تیره‌هایی که ساکن مناطق نزدیک معرکه بودند نیز در عبور سپاه مسلمین کارشکنی می‌کنند. حتی در این برحه زمانی هنوز معدودی از اوس و خزرج مشرک باقی مانده‌اند. از قضا می‌توان گفت حضرت (ص) تا حدی از تراژدی کشتار مسلمین در احد استفاده می‌کنند تا فشار اجتماعی شدیدتری بر رویگردانان از معرکه وارد کنند تا متأثر از ریخته شدن خون شهداء، قلوبشان نرم‌تر گردد. 🔶 احد شاید نقطه عطفی باشد در تثبیت یاری انصار. روندی که با غزوه بنی نضیر و خصوصا جنگ احزاب سیر صعودی خود را حفظ می‌کند. شاید تهدید وجودی تام و تمام غزوه احزاب و نصرت خاص الهی در این جنگ است که یاریگری انصار را کامل می‌گرداند و تقریبا از این پس به صورتی یک دست از حضرت رسول (ص) حمایت و اطاعت می‌کنند تا مکه را فتح نمایند. 🔶 در این روند، آنچه واضح هست معطل نماندن پیامبر (ص) بر اتحاد همگانی برای ورود در معرکه است، امری که هزینه زیادی نیز بر نهال اسلام تحمیل می‌کند. حضرت (ص) هرچند حساب شده و با تدبیر، گام‌های خود برای افزایش تنش با قریش به هدف خاضع کردن مشرکان مکه را با توکل به خداوند آغاز می‌کند و در مسیر به تدریج و با استفاده از اهرم‌های فرهنگی و فشارهای اجتماعی و برخی برخوردهای سخت تنبیهی، اتحاد انصار پیرامون خویش را فراهم تر می‌نماید. در این مسیر فشارهای سخت اقتصادی نیز وجود دارد، که البته به تدریج و در نتیجه غنائم جنگی تا حدی از آن کاسته می شود. اما نکته اصلی این است که حضرت (ص) به بهانه فشارها، پروژه نشر دین را به تعویق نمی اندازند. خاصه اگر این نکته را لحاظ کنیم که اساسا اوس و خزرج به این دلیل در پذیرش اسلام و نبوت حضرت (ص) رغبت نشان داده بودند که از جنگ‌های فرسایشی چندین ساله بین خودشان خسته شده بودند، اما اینک با دعوتی مواجه بودند که حداقل سالی یک بار به آنان دستور جهاد می‌داد، آن هم نه با قبیله کوچک همسایه، بلکه با قریش و متحدانش! 🆔 @tahlil_shjr
شجر
#معنویت #وحدت #گفتمان_سازی #نفوذ #نفاق #اسلام_ناب ✅ وحدت برای توحید یا توحید برای وحدت؟ تأملی در
وحدت برای توحید یا توحید برای وحدت؟ تأملی در باب نسبت وحدت و توحید 🔰 قسمت سوم 🔶 این تصویر مکانیکی که ابتدا در مکه هسته سختی فراهم می‌آید و سپس در مدینه امتی پا به رکاب برای جهاد فی سبیل الله با کار تبلیغی و فرهنگی حول حضرت (ص) حلقه می‌زنند، بسیار رهزن است. این تصویر که باید روی مردم و امتی کار کرد تا پس از آمادگی کامل یا حداکثری جامعه وارد معرکه شوند و هزینه‌های جنگ را کاملا طوعا و رغبتا تحمل کنند، بسیار رهزن است. وحدت و اتحاد در اندیشه دینی مآلا از جنس مقوله‌های ایمانی اند و این مفاهیم در فضایی انتزاعی و دور از هزینه دادن‌های واقعی و درگیر شدن با آزمون و ابتلائات حقیقی شکل نمی‌گیرند و تثبیت نمی‌شوند. با ادبیات رایج مردم سالاری و المردم ثم الاقدام، نمی‌توان پیچیدگی‌های مسیر اقامه دین را توضیح داد. 🔶 حرکت حضرت امام در ابتدای دهه 40 نیز همین گونه است. امام با امتی آماده و خواصی آماده‌تر مواجه نبودند تا فرمان مبارزه با شاه را صادر کنند. برای آماده کردن مخاطبان خویش هم انواع دوره‌های فرهنگی و تبلیغی برگزار نکردند. با بضاعت موجود و با وجود اختلافات راهبردی و بلکه عمیقتری که با بزرگان همرده خویش (رحمة الله علیهم) داشتند و با وجود اقبال نه چندان زیادی که در ابتدای امر از سوی توده مردم به مبارزه نشان داده شد، حرکتی را آغاز کردند که خداوند پس از 15 سال بدان برکتی بی‌مانند داد. ولی این برکت در اثر آن حرکت رخ داد. وحدت حول پرچم انقلاب اسلامی در مسیر رخ داد و نه در استراحت‌گاه قبل از آن. 🔶 حال این ماییم و یکی از مهم‌ترین گردنه‌های مبارزه با استکبار و سگ هار منطقه. از سویی با دولتی مواجهیم که در خوشبینانه‌ترین حالت، برخاسته از مطالبات طبقه متوسطی که به او رای داده، نهایتا به دنبال تایید شدن به عنوان شهروندی خوب در دنیاست و طبعا از تنش گریزان. از سوی دیگر، رگه‌های قابل توجه و بعضا پررنگی از مصلحت اندیشی در بدنه انقلابی نیز ریشه دوانده است. توده‌های مردمی نیز یک دست نیستند و تمایلات جدی به سبک زندگی غربی و بروزات طبقه متوسطی، فضا را برای کنش حاد و جدی در مواجهه با رژیم سخت می‌کند. چالش مهم دیگر البته وضعیت اقتصادی است که به دلیل عقب ماندگی‌های دهه 90، دست ما را بسته و حجتمان را کوتاه کرده است. 🔶 در چنین فضایی، نمی‌توان منتظر ماند تا وفاق در سطوح مختلف نظام حاصل آید و بعد اقدام کرد. بدنه انقلابی نظام، اعم از مسئولین و حزب‌اللهی‌ها، باید اقدام مستقیم در مقابله با رژیم را در سطحی مؤثر اجرا کنند به گونه ای که در گام اول ضربت متقابل و متوازن جمهوری اسلامی به دشمن در قبال ترورهای اخیر تثبیت و نهادینه شود. انتقام شاید بازدارندگی کاملی نداشته باشد، اما دشمن را قطعا محتاط‌تر خواهد کرد و فضای بین الملل را نیز حساس‌تر. 🔶 این گره‌های ذهنی باید از اذهان، خصوصا برخی از مسئولین انقلابی باز شود تا بتوان حرکت کرد. پالس‌های معنادار مبنی بر نیفتادن در تله جنگ از سوی مدیران انقلابی نظامی و غیرنظامی قابل هضم نیست و اقدام عاجل، رفع این قبیل گره‌هاست. مهار جریان غرب‌گرا نیز اساسا در دل حرکت معنادار است نه در مساومات پیش از قیام! وقتی نهضتی شکل نگرفته و میدان قیامی مطرح نیست، آنکه مهار می‌شود جریان انقلابی است! وفاق ملاحظه ایست بر مدیریت جریان جامعه تا در مسیر آزمون الهی حرکت بهتری داشته باشد. نباید این ملاحظه جای اصل حرکت توحیدی را بگیرد. آقایان، وفاق و وحدت را باید خرج توحید و کلمه الله کنیم نه برعکس! 🆔 @tahlil_shjr