اسلحه هنر و هراس رژیم صهیونیستی.pdf
حجم:
71.5K
#مرزبندی_با_دشمن
#رژیم_صهیونیستی #هنر
✅ اسلحه هنر و هراس رژیم صهیونیستی
🔶 بعضی از افراد کاریکاتور را بهعنوان یک ابزار قدرتمند واکنش به موضوعات مختلف نام میبرند. یک مثال از این کارایی و اثرگذاری، سرنوشت کاریکاتوریست فلسطینی، ناجی العلی است. ناجی در سال ۱۹۳۸ در فلسطین متولد شد و از ۱۰ سالگی -هنگام تشکیل رژیم صهیونیستی- تا آخر عمرش یک آواره ماند. او پس از آوارگی در چندین کشور زندگی کرد. او کاریکاتورهای مختلفی علیه رژیم صهیونیستی تولید میکرد و رژیم صهیونیستی نتوانست حتی یک کاریکاتوریست را تحمل کند و نهایتاً در سال ۱۹۸۷ او را در انگلیس با گلوله به شهادت رساند.
🔶 ما یک جنگ تمامعیار را شروع و در این جنگ از سلاح قلم استفاده میکنیم. بعد از انقلاب، برگزاری اولین مسابقات بینالمللی کاریکاتور در ایران، با حضور پرشمار هنرمندان پرافتخاری از کشورهای مختلف، از جمله کشورهای غیرمسلمان، مقابل رژیم صهیونیستی یک قدرتنمایی بود؛ بسیاری از این هنرمندان مسلمان نبودند ولی آدمهای آزادهای بودند که مخالف سیاستهای ظالمانه صهیونیستی بودند. یک جایی دیگر اینها اینقدر نفسشان بند میآید که شخص بنیامین نتانیاهو میرود شکایت میکند علیه مثلاً مسابقهی هولوکاست.
🔸 #گفتگو_با_اساتید : آقای سیدمسعود شجاعی طباطبایی؛ هنرمند کارتونیست
🆔 @tahlil_shjr
#مسئله_محوری
#رسانه #زن_تراز
#هنر
✅ زن و رسانه
🔰قسمت اول
🔶 یکی از مسائل مهم و اساسی در حیطه مفهومی رسانه دینی همواره موضوع زن بوده و هست. در نسبت میان زن و رسانه دینی پرسشی محوری وجود دارد و آن هم نحوه و کیفیت بازنمایی زن به مثابه کنشگر فعال در رسانه است. در پاسخ به سوآل فوق طیفی از دیدگاهها و رویکردهای مختلف مطرح شدهاند و هرکدام به بعدی از ابعاد این مساله پرداختهاند. طیفی از دیدگاهها با حذف حضور زن به مثابه کنشگر از رسانه قرابت و سازگاری بیشتری داشته و مفسده ناشی از آن را پایه استدلال خود قرار میدهند. طیف دیگر بر ضرورت پیوند زن و رسانه تاکید کرده و ناامکانی رسانه بدون جذابیتهای زنانه را مطرح میکنند.
🔶 دال مرکزی گفتمان مخالفت با حضور زن در رسانه، تعارض ذاتی رسانه و ارزشهای زن تراز است. رسانه بنا به میل ذاتی خود از زن تقاضای ابراز و ظهور جذابیتهای زنانه برای افزایش ضریب نفوذ و تاثیر پیام دارد اما ارزشهای زنانه بر پوشیدگی و عدم تبرج زن تاکید میکند. این دو هرگز با یکدیگر قابل جمع نیست. دال مرکزی گفتمان موافقت با حضور زن در رسانه، مفهوم "رسانهی جذاب" و الزامات ساختاری آن است. در این گفتمان اساسا رسانه با جذابیت تعریف میشود و عناصر جذابیت در رسانه نیز معلوم و معروفاند!
🔶 هیچ یک از این دو دیدگاه به تنهایی قابلیت حل مشکله موجود را ندارند و دیدگاه سومی باید گام به عرصه نظریه پردازی در این زمینه بگذارد. حذف زن از ساحت هنر و رسانه به معنای پاک کردن کامل صورت مساله و نادیده گرفتن تاثیر روایتهای زنانه در مهندسی و انتقال پیام به مخاطب است. اگرچه مفسدات و تبعات اخلاقی استفاده ابزاری از جذابیتهای زنانه در رسانه نیز موضوع مهم و قابل توجهی است.
🔶 اخیرا پس از تماشای چندمین بار آژانس شیشهای و دقت در پرداخت شخصیت فاطمه(همسر حاج کاظم) توسط کارگردان، به این نکته پی بردم که میتوان به مدلی از نسبت زن و رسانه دست یافت که نه مفسدات و تبعات حضور ابزاری زن در رسانه را داشته باشد و نه ساحت هنر و رسانه از زنانگی و وجوه تاثیرگذار آن محروم شود. مدلی که ابراهیم حاتمیکیا در این شاهکار سینمایی کرده است. ما در آژانس شیشهای شاهد نقش و حضور محوری یک زن در روایت فیلم هستیم بی آنکه هیچ تصویری از این شخصیت در هیچیک از سکانسهای فیلم ببینیم. فاطمه در آژانس شیشهای نمادی از زن به مثابه همسری تمام عیار است که مخاطب تمام محبوبیت ناشی از آرمانخواهی قهرمان داستان(حاج کاظم) را مدیون او میداند. فاطمه در متن فیلم حضور دارد اما ظهور ندارد. شخصیت پردازی فاطمه در آژانس شیشهای یقینا میتواند پایهی نظریه پردازی و طراحی الگوی مطلوب پیوند زن و رسانه دینی باشد.
🔸 #به_قلم_اساتید: ابوالفضل اقبالی
🆔 @tahlil_shjr
#مسئله_محوری
#سبک_زندگی
#رسانه #زن_تراز
#هنر
✅ زن و رسانه
🔰قسمت دوم
🔶 گونهشناسی الگوی شخصیت زن در رسانه ملی
🔶 تلویزیون هر روزه در قالب فیلمها و مجموعههای نمایشی ایرانی، تصویرهایی را از جامعه، خانواده، افراد و سبک زندگی آنها ارائه میدهد که میتواند برای بیننده معانی و پیامدهای متفاوتی داشته باشد. برای گونهشناسی، طبقهبندی و تفکیک این تصاویر از یکدیگر میتوان مدخلهای متفاوتی را برگزید. در این نوشتار تلاش شده تا با نگاهی هویتی و فرهنگی گونههای مختلف تصویر شخصیت زن از یکدیگر تفکیک گردد.
1⃣ زن نمایشی:
🔶 فیلمها و مجموعههای تلویزیونی ایرانی انباشتهای از تصاویر کاریکاتوری و نمایشی از زنان در قالبها و اشکال مختلف است که با واقعیات و آرمانهای زندگی زنان ایرانی هیچ تناسبی ندارد. بهطور خاص نمونه این زن نمایشی را میتوان در دو نوع بد و خوب، یا مورد نفی و مورد تأیید مشاهده کرد. زنان نمایشی بد آنهایی هستند که در قالب مادرهای الکی مهربان و کاملا منفعل، مادرشوهرهای بدجنس، زنان خبیثی که همسر دوم و یا صیغهای هستند، زنان خانهدار احمق، دختران جوان احساسی و خام که فریب میخورند و... زنان نمایشی خوب نیز معمولا مادربزرگهای فوق العاده مهربان، دختران بسیار فهمیده و عاقل و بعضا با یک چادر مصنوعی روی سرشان، زنان فداکار که حتی شوهران دزد و معتاد و بیوفایشان را صرفا از روی عشق رها نمیکنند، زنان شاغل و موفقی که شبیه مردان هستند و...
🔶 آنچه این تصویرسازیها را شدیدا مخدوش و معیوب ساخته، تمرکز روی یک یا چند ویژگی است که به شکل مصنوعی و اجباری به شخصیتهای داستانهای آبکی الصاق شده است. این زنان آن قدر دور از انتظارند و آنقدر با واقعیات ملموسی که زنان ایرانی با آن درگیرند دور هستد، که میتوان آنها را نسخه نمایشی زنان در رمانهای عامه پسند دانست. ظاهرا هدف از ارائه این تیپهای معیوب این است که بیننده از یک الگوی شخصیتی و رفتاری دوری جوید و به نوع دیگر نزدیک شود. اما متأسفانه این هدف بسیار دشوار و پیچیده است و تیپ های مزبور نه تنها کمکی جهت رسیدن به آن نمیکنند بلکه اسباب دورتر شدن از آن هستند.
2⃣ زن واقعی:
🔶 در سالهای اخیر برخی مجموعههای تلویزیونی با مضامین اجتماعی و تاریخی و همچنین پارهای از برنامههای مستند توانستهاند تا حدودی تصویرگر واقعیاتی پیرامون زنان جامعه ما باشند. آنچه در اغلب این آثار به چشم میآید محدود شدنشان به نمایش زنانی است که به نوعی با مسائل اجتماعی کلان مانند اعتیاد، طلاق، فرزندان بزهکار، تنگی معیشت و نظایر آن درگیر هستند. در واقع این برنامهها زنان را معمولا در شرایط خاصی نشان میدهند که گرچه در جامعه ما فراوان وجود دارند اما واقعیت ملموس زندگی تمام زنان یا تمام زندگی یک زن درگیر مسائل خاص نیست. انتخاب پارهای از بخشهای زندگی زنان در این موارد و حذف سایر ابعاد زندگی آنها هرچند عامدانه نیست، اما به نوعی تحریف واقعیات از طریق کاستن از آن و برجسته کردن وجوه خاصی از آن است. این مورد، از جمله مواردی است که در بررسی ناکامی الگوی شخصیت زن در تلویزیون مهم به شمار میآید.
3⃣ زن آرمانی:
🔶 یکی از اهداف رسانه فرهنگیِ پیشرو، غیر از ترسیم واقعیات و پاسخوگویی به نیازهای واقعی مخاطبان، ترسیم افقهای متعالیتر و ارتقاء بخشیدن به نیازهای مخاطبان است. ظاهرا در پیگیری این هدف است که گه گاهی شاهد پخش آثاری هستیم که سعی دارند زنان موفق و واجد ویژگیهای برجسته را همچون الگو و آرمانی برای سایر زنان ترسیم کنند. آنچه معمولا در این راستا تولید و پخش میشود مجموعههای مستندی است که به معرفی و مصاحبه با همسران و مادران شهدا و جانبازان، مادران فرزندان ناتوان، زنان مشغول به فعالیتهای خیریه و مانند آن اختصاص دارد و البته برنامههای مذهبی و خانواده که با دعوت از کارشناسان، سعی دارند زنان را برای رسیدن به زندگی مطلوب راهنمایی کنند.
🔸 #به_قلم_اساتید: ابوالفضل اقبالی
🆔 @tahlil_shjr
#مسئله_محوری
#سبک_زندگی
#رسانه #زن_تراز
#هنر #روشنفکری #حجاب
✅ زن و رسانه
🔰قسمت سوم
🔶 سینمای غرب زده و ارزش های زنانه...
1⃣ در دنیای مدرن و عصر جهانی شدن، رسانهها مهمترین و با نفوذترین ابزار انتقال فرهنگ و شکل دهی به سبکهای زندگی میباشند. امروزه ديگر اين بشر نيست كه فكر ميكند چگونه بپوشد، چگونه بخوابد و چگونه زندگي كند؛ بلكه اين رسانههاي جهاني هستند كه اين برنامهريزيها را به عهده گرفتهاند. هم چنین گسترش تعاملات جهانی و برخورد فرهنگها با یکدیگر از یک سو، و تمرکز قدرتهای رسانهای و تبلیغاتی در دست متولیان و حامیان فرهنگ و تمدن غرب از سوی دیگر، باعث شده که سبک زندگی دنیای مدرن به فرهنگ غالب دنیا تبدیل شود. فرهنگی که پایه¬های اصلی آن بر تفکر اومانیستی و لیبرالیستی انسان مدرن بنا شده است و شاید ضرورتا سنخیتی با زمینههای اجتماعی و فرهنگی جوامع مختلف از جمله جامعه ما نداشته باشد.
2⃣ ارزش های زنانه آن دسته از مقولاتی است که در دین مبین اسلام وجود و رعایت آن¬ها برای زنان بسیار توصیه و تاکید شده است که از جمله آنها می توان به ارزش حیا و عفاف، دلبستگی و تن ندادن به عشق¬های مجازی و علاقه و هوس زود گذر میان دو جنس مخالف، رعایت حدود و چارچوب شرعی و دینی در ارتباط با نامحرم، عدم بروز رفتارهای عاطفی آشکار در برابر جنس مخالف، وفاداری به همسر، رعایت حجاب در پوشش، خانواده گرایی، پذیرش قیومیت مرد در ساختار قدرت خانواده و تمکین در برابر او و مواردی از این قبیل میباشد. حیا به عنوان یکی از ارزشهای اساسی و مورد تاکید اسلام برای انسان به ویژه زنان میباشد که کارکرد تقویت و تحکیم پایههای روابط زوجین و خانواده را داشته و از بین رفتن و یا کمرنگ شدن آن در خانوادهها علی الخصوص در زنان باعث ایجاد آسیبهای جدی در مدیریت ارزشی و رفتاری اعضای خانواده میگردد.
3⃣ عشق میان دختر و پسر نامحرم در آثار سینمایی داخل کشور مقوله ای است که به شدت سخیف و سطحی ایجاد می شود و با دو بار گفتگوی کوتاه این دو به یکدیگر وابسته می شوند. گویا عشق سطحی و سست میان دختر و پسر که با یک نگاه و یک تعامل ساده اتفاق می افتد از مفروضات جریان حاکم بر سینماست. این مساله در واقع یکی از مهمترین نقاط آسیب زا در فیلم های سینمایی کشور ما است که به تایید و الغای یک بخش از سبک زندگی روشنفکری و مدرن در جامعه می پردازد. در حالی که واقعیات جامعه گواه بر این حقیقت است که عشق هایی که مبنایی چون شناخت و عقلانیت نداشته و مبتنی بر احساس و نشئت گرفته از یک نگاه زود گذر و یا خاطرات کودکی است چندان اساس محکمی برای تشکیل خانواده و ازدواج نبوده و نیست. با عنایت به این مساله، سریالهای پرمخاطب شبکههای ماهوارهای، با حذف و یا کمرنگ جلوه دادن ارزشهای زنانهای چون حیا در تعاملات میان افراد نامحرم و قبحزدایی از عشقهای خارج از چارچوب زن و مرد متاهل و نیز عادی جلوه دادن مفاهیمی چون خیانت به همسر، سعی در آسیب رساندن به رکن اساسی جامعه اسلامی ایران یعنی خانواده مینمایند. از سوی دیگر در سال های اخیر جریان حاکم بر سینمای کشور که متاثر از دیدگاه های روشنفکری و لیبرال هستند یک نوع هم صدایی با رسانه های غربی را در آثار و ساخته¬های خود صورت می¬دهند که نمونه¬هایی از این دست را می¬توان در آثار و فیلم¬های سینمایی کشور مشاهده نمود.
🔶 یکی از مهمترین عناصر مشترک این دسته از آثار و فیلم ها با گفتمان اصلی حاکم بر رسانه های غربی، مقوله بازنمایی زنان و ارزش های مربوط به زنان است. مسائلی از قبیل عشق های مجازی و دوستی های قبل از ازدواج، روابط باز با جنس مخالف، استفاده ابزاری از زن در جهت ارتقاء جذابیت اثر، سبک مدرن پوشش و حجاب، خانواده ستیزی و... در این آثار به وفور به چشم می خورد.
🔸 #به_قلم_اساتید: ابوالفضل اقبالی
🆔 @tahlil_shjr
#مسئله_محوری
#سبک_زندگی
#رسانه #زن_تراز
#هنر #روشنفکری #حجاب
✅ زن و رسانه
🔰قسمت چهارم
🔶 بازنمایی مسائل خانواده در رسانه ملی
🔶 خانواده یکی از نهادهای مهم جامعه بشری است که زیربناییترین و اولین نهاد اجتماع به شمار میرود. تاثیر خانواده بر رشد، تعادل و شکوفایی افراد و جامعه به حدی است که هیچ صاحبنظری نمیتواند آن را انکار کند. از این رو ادیان الهی از جمله دین اسلام بر ضرورت تشکیل و حفظ این نهاد تاثیرگذار، تاکیدات بسیار نموده اند. لذا در یک جامعه ایده آل و مطلوب، محوری ترین کارگزار تعلیم و تربیت و جامعه پذیری افراد، خانواده بوده و افراد در درون خانواده، ارزش ها و هنجارهای متناسب با زندگی اجتماعی را فرا می گیرند.
🔶 از سوی دیگر نقش رسانهها در گسترش و ترویج فرهنگ برخاسته از تحولات مدرنیسم، نیز غیر قابل انکار میباشد و رسانههای دیداری و شنیداری با بازتولید پیامهای فرهنگ و سبک زندگی دنیای مدرن، در جهت دهی روند تحولات خانواده سهم ایفا مینمایند. از جمله این رسانهها، تلویزیون میباشد که می توان گفت تنها رسانهای است که اکثریت قریب به اتفاق افراد جامعه به آن دسترسی داشته و مخاطب آن هستند. در کشور ایران نیز پر بازدیدترین و پر مخاطب ترین رسانه ای که اکثریت قریب به اتفاق مردم و افراد جامعه به آن دسترسی دارند تلویزیون است که نقش بسزایی در فرهنگ سازی و ایجاد گفتمان در میان مخاطبان خود ایفا می کند.
🔶 تلویزیون با تولید برنامه های مختلف از جمله سریال های خانوادگی و اجتماعی که پر بازدیدترین برنامه ها نیز می باشند، به ارائه الگوهای خانوادگی متفاوت پرداخته و به صورت کاملا غیر مستقیم و ناخودآگاه، ذهنیت افراد جامعه را به سمت الگوهای ارائه شده سوق می دهد. به همین دلیل رسانه ملی ایران را می توان تاثیر گذارترین و با نفوذترین رسانه در داخل کشور معرفی کرد.
🔶 مشاهده روند تغییر و تحولات در سبک زندگی و ساختار خانواده های ایرانی و نیز کمرنگ شدن نقش و تاثیر این نهاد در فرایند جامعه پذیری افراد، نشان از نفوذ و تاثیر الگوهای مدرن از خانواده در جامعه ایرانی می باشد که توسط رسانه های مختلف از جمله تلویزیون ارائه و تایید می گردند. خانواده ایرانی امروزه با مسائل اساسی و بعضا بحران آفرین مواجه است.
🔶 امروزه به دلیل غلبه فرهنگ مدرن بر فضای فرهنگ سنتی و اصیل جامعه ما توسط رسانه ها، شکاف نسلی قابل توجهی میان والدین و فرزندان آن ها به چشم می خورد و این مساله زمینه ساز پیدایش بحران های هویتی و رفتاری در میان جوانان گردیده است. از سوی دیگر الگوهای خانوادگی ارائه شده توسط رسانه ملی نیز به نظر می رسد نه تنها پاسخ در خور توجهی به این مساله در میان خانواده های ایرانی نداده است بلکه بر شدت این شکاف و فاصله نیز در بعضی مواقع افزوده است. بهطور کلی روند تولیدات و سریالهای رسانه ملی در دهه اخیر در جهت تقویت سبک زندگی اسلامی – ایرانی از خانواده نبوده و تصویر ارائه شده از خانواده ایرانی دچار معضلاتی چون شکاف نسلی، سبک زندگی مصرفی و مدرن، غلبه ارزش های سکولار و غیر دینی، هسته ای شدن خانواده و خروج از مدل خانواده گسترده و تعاملات محدود فامیلی و خانوادگی، کم رنگ شدن ارزش های سنتی و دینی، ضعف و عدم تدبیر والدین در تربیت و پرورش فرزندان، فرزند سالاری و عدم توجه و احترام به جایگاه والدین و بزرگترها، تضعیف جایگاه مرد در ساختار قدرت خانواده و تاکید بر مدیریت دوگانه و در عرض هم زن و مرد در خانه و مواردی از این قبیل است.
🔸 #به_قلم_اساتید: ابوالفضل اقبالی
🆔 @tahlil_shjr
#مسئله_محوری
#سبک_زندگی
#رسانه #زن_تراز
#هنر #روشنفکری #حجاب
✅ زن و رسانه
🔰قسمت پنجم
🔶 زن و کنشگری در رسانه
🔶 نسبت میان زن و رسانه در 3 سطح بروز دارد. سطح اول زن بهمثابه کنشگر است که در نقشهایی چون بازیگر، مجری، نویسنده، کارگردان، تهیهکننده و... ظاهر میگردد. سطح دوم زن بهمثابه مخاطب است که در جایگاه بهرهبردار و مصرفکننده قرار میگیرد و سطح سوم زن بهمثابه موضوع و پیام است. یعنی برنامه یا درباره زن است یا دلالتهای جنسیتی بارز دارد. شاید بتوان گفت که عمده چالشهای ما در حوزه زن و رسانه به سطح اول مربوط است و در سطوح دیگر مسائل ما تابع روندهای اجتماعی جامعه ایران است.
🔶 در سطح اول چالشهای ما در دو حوزه کلان مطرح میشوند. حوزه اول ناظر به مباحث فقهیِ زن و کنشگری در رسانه است. اختلاط با نامحرم، گریم و آرایش زنان، نگاه به نامحرم، جذابیتهای زنانه و... حوزه دوم نیز مسائل مربوط به حضور موثر، کنشگری مستقل و فعالیت زنان در عرصه رسانه و برنامهسازی است که شامل محدودیتهای عرفی، مناسبات صنفی و موانع ساختاری میگردند. برای حل مسائل و چالشهای حوزه اول نیازمند طرح پرسشهای دقیق در زمینه مناسبات زن و رسانه با رویکرد فقهی و فلسفی هستیم. چارچوبهای حضور زن در رسانه بهویژه در قاب تصویر را باید با ارجاع مسالهمحور و دقیق به فقه طراحی کنیم و تعاریف بومی از عناصر جذابیت در رسانه و سازوکار استفاده از ظرفیت زنان را باید با ابزار حکمت و فلسفه ارائه کنیم.
🔶 هردوی این عرصهها در ساحت اندیشهورزی دارای خلاءهای تئوریک جدی هستند و بیش از پیش نیازمند بحث و نظر میباشند. از سوی دیگر مسائل ساختاری و موانع جنسیتی و فرهنگی پیش روی بانوان در زمینه کنشگریِ رسانه به ویژه در سطح تولید و برنامهسازی موثر و مستقل نیز باید به طور جدی مورد چارهاندیشی واقع شده و سازوکار استفاده از ظرفیت زنان در فرایندهای طراحی و ساخت برنامههای تلویزیونی و آثار سینمایی در کشور تسهیل گردد. زیرا هیچ تردیدی در ضرورت حضور موثر زنان در این عرصه به ویژه در نقش نویسندگی و کارگردانی وجود ندارد.
🔸 #به_قلم_اساتید:ابوالفضل اقبالی
🆔 @tahlil_shjr
مبلغ؛ حلقه وصل مردم و جریان علم و تمدن.pdf
حجم:
52.5K
#مسئله_محوری
#علم_و_پژوهش
#انقلاب_اسلامی #تبلیغ
#هنر #رسانه
✅ مبلغ؛ حلقه وصل مردم و جریان علم و تمدن
🔶 موضوع تبلیغ یکی از عناصر و ارکان جدانشدنی وظایف حوزههای علمیه در کنار تولید علم است. همانطور که رهبر انقلاب هم فرمودند «تبلیغ» وسیله و ابزار رسیدن به اهداف دین خداست. انقلاب اسلامی مردم ایران برخلاف انقلابهای دیگر که شاید مبتنی بر جنبشهای مسلحانه و غیره بودهاند، انقلابی مبتنی بر آگاهی مردم بود و در جریان آن ارتباط محکمی بین علما و مردم و همه ارکان جامعه برقرار شد. اگر قرار باشد به سمت تمدن نوین اسلامی و زمینهسازی ظهور برویم، در آنجا هم مسئله آگاهی مطرح خواهد بود. بدون آگاه شدن عموم مردم نمیتوانیم مسیری را که پیش رو داریم بهراحتی طی کنیم. این آگاهی در گرو آموزش و تبلیغ است.
🔶 آموزش بخشی از این جریان است و تبلیغ بخش دیگری از آن بوده که بخش مهمتر و بزرگتری است؛ چون قسمت قابلتوجهی از مردم چه در مدرسه و چه در دانشگاهها و حوزههای علمیه درگیر فرآیند آموزش میشوند؛ ولی موضوع عموم مردم موضوع تبلیغ است.
🔸 #به_قلم_اساتید:دکتر محمدهادی همایون؛ عضو هیئت علمی دانشکده معارف اسلامی، فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع)
🆔 @tahlil_shjr
#مسئله_محوری
#سبک_زندگی
#رسانه #زن_تراز
#هنر #روشنفکری #حجاب
✅ زن و رسانه
🔰 قسمت ششم
🔶 ضرورتِ شکستِ هیمنهی روایتِ زن موفق در رسانه
🔶 رسانه در عرصه بازنماییِ تصویر زن مطلوب و ایدهآل تابع و پیرو جامعه است. تصویری که از الگوی مطلوب زن در فضای اجتماعی و ذهنیت نخبگان و مردم وجود دارد در رسانه نیز پمپاژ میگردد. اگرچه رسانه باید در این زمینه حیثیت استقلالی خود را حفظ کرده و خودش برای جامعه نیز تصویر بسازد، اما واقعیت این است که این تعامل بیشتر از سمت جامعه به رسانه هدایت میگردد. لذا روایتی که از زن ایدهآل در رسانه هژمونی دارد و صدای غالب در سینما و تلویزیون به شمار میرود، روایتِ «زن موفق» است.
🔶 زن موفق در فاهمهی جامعه ایرانی در زمانه فعلی چه ویژگیهایی دارد؟ این تصویر براساس کدام مولفههای اصلی و محوری ساخته و پرداخته و بازنمایی میگردد؟ برای پاسخ به این سوال باید ابتدا به واکاوی این مفهوم در جامعه بپردازیم. واقعیت این است که زن موفق در گفتمان غالب در جامعه ایرانی به زنی اطلاق میگردد که میان الگوهای سنتی و مدرن در رفت و آمد بوده و انتظارات و الزامات هر دو الگو را توامان برآورده میسازد. در این ذهنیتِ نادرست و نادقیق، زنی که ملتزم به خانواده و نقشهای خانگی خود بوده و فعالیتهای زنانه خود در خانواده را به نحو احسن انجام میدهد و در عین حال حضور پررنگ و حرفهای در جامعه داشته و سهم روشن و محسوسی از مناسبات اقتصادی، علمی، ورزشی و... در فضای کشور را کسب کرده است، زن موفق و الگوی مطلوب و ایدهآل است. این تصویر عیناً در فضای رسانه نیز غلبه یافته و هیمنهای شکستناپذیر دارد.
🔶 این تصویر از زن موفق آشکارا نادرست و غیرمنصفانه است و باعث اخراج بیش از 90 درصد بانوان جامعه از دایره این تصویر شده و عملاً بانوانی که به تعبیر من «ابرزن» هستند امکان رقابت با یکدیگر در عرصه الگوی زن موفق را پیدا خواهند کرد. زیرا بدنه متوسط و معمولی زنان جامعه توفیقِ سازگاری با این تصویر را نداشته و تحت فشار نقشیِ مضاعفی که این الگو برای آنان ایجاد میکند، دچار آسیبها و اختلالات بسیار روانی و جسمی خواهند شد. لذا باید تصویر زن موفق و الگوی ایدهآل و مطلوب از او در رسانه را بازسازی و هیمنه روایت موجود را فرو ریخت. این کار چگونه اتفاق خواهد افتاد؟ با ارائه روایتِ بدیل تحت عنوان «الگوی سوم زن».
🔸 #به_قلم_اساتید:ابوالفضل اقبالی
🆔 @tahlil_shjr
#مسئله_محوری
#سبک_زندگی
#رسانه #زن_تراز
#هنر #روشنفکری #حجاب
✅ زن و رسانه
🔰 قسمت هفتم
🔶 از خانواده دینی تا خانواده رسانه ای
خانواده یکی از نهادهای مهم جامعه بشری است که زیربناییترین و اولین نهاد اجتماع به شمار میرود. تاثیر خانواده بر رشد، تعادل و شکوفایی افراد و جامعه به حدی است که هیچ صاحبنظری نمیتواند آن را انکار کند. از این رو ادیان الهی از جمله دین اسلام بر ضرورت تشکیل و حفظ این نهاد تاثیرگذار، تاکیدات بسیار نموده اند. لذا در یک جامعه ایده آل و مطلوب، محوری ترین کارگزار تعلیم و تربیت و جامعه پذیری افراد، خانواده بوده و افراد در درون خانواده، ارزش ها و هنجارهای متناسب با زندگی اجتماعی را فرا می گیرند. مشاهده روند تغییر و تحولات در سبک زندگی و ساختار خانواده های ایرانی و نیز کمرنگ شدن نقش و تاثیر این نهاد در فرایند جامعه پذیری افراد، نشان از نفوذ و تاثیر الگوهای مدرن از خانواده در جامعه ایرانی می باشد که توسط رسانه های مختلف از جمله تلویزیون ارائه و تایید می گردند. خانواده ایرانی امروزه با مسائل اساسی و بعضا بحران آفرین مواجه است.
🔶 امروزه به دلیل غلبه فرهنگ مدرن بر فضای فرهنگ سنتی و اصیل جامعه ما توسط رسانه ها، شکاف نسلی قابل توجهی میان والدین و فرزندان آن ها به چشم می خورد و این مساله زمینه ساز پیدایش بحران های هویتی و رفتاری در میان جوانان گردیده است. از سوی دیگر الگوهای خانوادگی ارائه شده توسط رسانه ملی نیز به نظر می رسد نه تنها پاسخ در خور توجهی به این مساله در میان خانواده های ایرانی نداده است بلکه بر شدت این شکاف و فاصله نیز در بعضی مواقع افزوده است.
🔶 بهطور کلی روند تولیدات و سریالهای رسانه ملی در دهه اخیر در جهت تقویت سبک زندگی اسلامی – ایرانی از خانواده نبوده و تصویر ارائه شده از خانواده ایرانی دچار معضلاتی چون شکاف نسلی، سبک زندگی مصرفی و مدرن، غلبه ارزش های سکولار و غیر دینی، هسته ای شدن خانواده و خروج از مدل خانواده گسترده و تعاملات محدود فامیلی و خانوادگی، کم رنگ شدن ارزش های سنتی و دینی، ضعف و عدم تدبیر والدین در تربیت و پرورش فرزندان، فرزند سالاری و عدم توجه و احترام به جایگاه والدین و بزرگترها، تضعیف جایگاه مرد در ساختار قدرت خانواده و تاکید بر مدیریت دوگانه و در عرض هم زن و مرد در خانه و مواردی از این قبیل است.
🔶 این تصویر ارائه شده از خانواده و سبک زندگی آن در آثار و تولیدات تلویزیونی داخل کشور تحت تاثیر گفتمان هالیوودی حاکم بر جریان سینما و تولیدات ماهواره ای در غرب است. در سینمای هالیوود و تولیدات ماهواره ای نه تنها خانواده به معنای گسترده و سنتی هیچ جایگاهی ندارد بلکه خانواده هسته ای نیز دچار معضلات بسیاری از قبیل خیانت های زن و شوهر به یکدیگر، تاکید بر هم خانگی به جای ازدواج، فاصله و تفاوت ارزشی و گفتمانی نسل جدید با نسل گذشته، عدم توجه به کارکرد تربیتی زن، بی میلی به فرزند داشتن و نیز زن محوری و مرد ستیزی است. در سینمای هالیوود این هویت فردی و مدرن افراد است که جایگزین هویت و اصالت خانوادگی او شده است. این تاثیر پذیرفتن آثار و تولیدات سینمایی و تلویزیونی کشور ما و جریان حاکم بر آن ها از محتوای رسانه ای و سینمایی غرب و هالیوود نشان دهنده تاثیر جهانی شدن ارتباطات و رسانه ها بر ارزش ها و نگرش های افراد و در نوردیدن مرزهای کشورها و از جمله مرزهای ایران است. این تصویر از خانواده در حالی است که الگوی اسلامی – ایرانی خانواده مبتنی بر ارزش ها و اصولی چون قیومیت و سرپرستی مرد به عنوان مدیر خانه، ارتباط صمیمی و مبتنی بر احترام میان والدین و فرزندان، محوریت زن در خانه و تاکید بر نقش تربیتی وی، تاکید بر خانواده گسترده و تعاملات وسیع فامیلی و خانوادگی، وجود عزت و محبت در تعامل میان همسران و سایر ارزش های دینی و سنتی از این قبیل می باشد.
🔸 #به_قلم_اساتید:ابوالفضل اقبالی
🆔 @tahlil_shjr
#مسئله_محوری
#سبک_زندگی
#رسانه #زن_تراز
#هنر #روشنفکری #حجاب
✅ زن و رسانه
🔰 قسمت هشتم
🔶 تطور تصویر زن در سینمای ایران
🔶 تاریخ سینمای ایران براساس تصویری که از زن ارائه کرده است به چهار دوره قابل تقسیمبندی است.
1⃣ دوران پیش از انقلاب که جریان فیلم فارسی بر سینمای ایران غالب است و بازه زمانی 1330 تا 1357 را در بر میگیرد.
2⃣ دوران پیروزی انقلاب اسلامی تا اواسط دهه 70 که جریان سینمای دفاع مقدس غلبه بیشتری دارد.
3⃣ دوران حاکمیت جریان اصلاحات در کشور که سینمای فمینیستی پررنگ شد
4⃣ از اواسط دهه 80 تاکنون
تصویر زن در هر یک از این ادوار تاریخی مختصات خاص خود را دارد که در ادامه به هر کدام اشاره خواهیم کرد.
الف) دوره اول: زنِ منفعل
از ابتدای ورود سینما به ایران تا پیروزی انقلاب اسلامی، معمولا تصویری که از زن در سینما ارائه میگردد کاملا منطبق با نظم جنسیتیِ جامعه زمان خود است. جامعه ایرانی در سنت فرهنگی خود دارای عرف مردسالار است که در این فضا غالبا مردان در موضع استقلال، برتری و اقتدار نشسته و زنان جایگاهی فروتر، وابسته و انفعالی دارند. سینما نیز به تبعیت از این نظم فرهنگی، تصویری منفعل و وابسته از زن را بازنمایی میکند. تصویر زن در فیلم فارسی با عناصر جذابیت در سینما یعنی سکس و خشونت همنشینی وثیقی دارد و او را به ابژه جنسی، ضعیفه، خالهزنک و... تبدیل نموده است.
ب) دوره دوم: غیبت زن در سینما
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تغییرات فرهنگی جامعه ایران، تنظیمات سینما با محوریت جمله معروف حضرت امام(ره) که فرمودند: «ما با سینما مخالف نیستیم بلکه با فحشا مخالفیم» صورت پذیرفت و از آنجا که در سینمای موجود، بازنمایی تصویر زن با فحشا و امر جنسی عجین شده بود و الگوی بدیلی برای روایت زن در سینما وجود نداشت، عملاً تصویر زن در فرایند سکسزدایی از سینما تا حد بسیار زیادی حذف گردید و ما در سینمای این دوره شاهد غیبت تصویر زن در قاب جادویی هستیم.
ج) دوره سوم: سینمای فمینیستی
همزمان با تحولات سیاسی اواسط دهه 70 در کشور، فضای فرهنگی کشور نیز دستخوش تغییراتی گردید و به تبع آن عرصه برای فعالیت جریانهای فمینیستی در فضای رسانه، مطبوعات و... فراهم گردید. لذا در این دوره تاریخی شاهد طرح مسائل زنان، هویت مستقل و فعال زنان، ستیزهجویی زن و مرد، و موضوعاتی از این دست در سینما هستیم و رویکرد غالب در اکثر آثار این دوره مبتنی بر انگارههای فمینیستی است که توسط کارگردانانی چون تهمینه میلانی، پوران درخشنده، رخشان بنیاعتماد، منیژه حکمت و... پیگیری میشد.
د) دوره چهارم: سینمای اجتماعی
سینمای پس از دهه 80 در کشور بهتدریج به سوی تطبیق الگوی بازنمایی زن مبتنی بر نظم جنسیتی جامعه پیش میرود و همانطور که سینمای قبل از انقلاب در ارائه تصویر زن متاثر از فرهنگ و جامعه زمانه خود بود، سینمای ایران در این دوره نیز زن را براساس کلیشههای فرهنگی و جنسیتی جامعه زمان خود به تصویر میکشد. این زن فردی است که سوژگی خود را در جامعه و خانواده کسب کرده و در این مسیر دارای چالشها و مسائل متعددی است. زن در سینمای اجتماعی ایران میان هویت فردی و ریشههای خانوادگی خود همواره در رفت و برگشت است.
🔸 #به_قلم_اساتید:ابوالفضل اقبالی
🆔 @tahlil_shjr
#مسئله_محوری
#سبک_زندگی
#رسانه #زن_تراز
#هنر #روشنفکری #حجاب
✅ زن و رسانه
قسمت نهم
🔶 سرکوب نشانهشناختی خانواده در سینمای ایران
🔶 «مضمون» و «فرم» دو عنصر مهمِّ سازنده یک «فیلم» هستند. لذا اگر چالشهای دراماتیک روایت و تکنیکهای خلق تصویر را از یک فیلم بگیریم، آنگاه فقط با یک «متن» طرف هستیم که درصدد است بدون تکلّف، جهان را برای ما روایت کند. از این منظر میتوان گفت تفاوتی میان فیلم و «فلسفه» وجود ندارد. تلقیِ «سینما بهمثابه فلسفه» ناظر به شکست هژمونی فرم و تکنیک و هویت بخشیدن به «ایده» فیلم است. ایدهای که اگرچه روایت آن بدون لکنت فرمی به منطق سینما نزدیکتر است، اما به خودی خود اصالت دارد.
🔶 تصاویر رسوبیافته در ذهن افراد تبیینکنندهی منطقِ کنش آنان در جامعه است. فهم بینالاذهانی، تبیین و تداوم الگوهای کنش، پیشبینی و بازتولید انواع کنش و... در پیوندی وثیق با این تصاویر ذهنی قرار دارند. همچنین مناقشات گفتمانی، تطورات اجتماعی، تضاد و وفاق در جامعه، گسست فرهنگی و... به نوعی متاثر از تصاویر هستند. بهعبارتی همچنان که تداوم فرهنگ و الگوهای زیست و کنش افراد در یک جامعه معلول موفقیت در انتقال تصاویر است، شکاف میانفرهنگی نیز متاثر از جایگزینی تصاویر متناقض و مخالف در اذهان جامعه است. اهمیت غیرقابل انکار «تصویر» که به تعبیر نورمن دنزین، تکوین و بازتولید جامعه جدید از خلال تصاویر صورت میگیرد(Denzin,1970:124)، تلازمِ میان «سیاستگذاریِ کنش»(Behavior Policy) و «سیاستگذاری بازنمایی»(Representation Policy) را بیش از پیش برای ما آشکار میسازد.
🔶 رسانهها و وسایل ارتباط جمعی مهمترین منابع سازنده تصاویر ذهنی نزد افراد هستند. لذا نهادهای اجتماعی برای تداوم و بازتولید خویش نیاز به خلق تصاویر موّید و سازگار به خود در رسانه هستند. در این میان اما «سینما» جایگاه ویژهای دارد. اگر «فیلم» را در نسبت با سایر تولیدات تصویری، غنیترین و تاثیرگذارترین منبع خلق تصویر در ذهن مخاطب بدانیم(Dayer,2005:63) میتوان گفت سینما اولین و موثرترین رسانه در زمینه ایجاد تصاویر ذهنی نزد افراد جامعه است. از سوی دیگر سینما تنها رسانه جمعیِ رسمی در ایران است که نهادهای نظارتیِ تضمینکنندهی نُرمها و استانداردهای سیاستگذاری بازنمایی در آن ناکارآمد عمل نموده و در سالهای اخیر نسبت به رسانههای رسمی دیگر کمتر در مسیر بازنماییِ تصاویر سازگار با الگوهای نهادینه شده کنش در جامعه ایرانی – اسلامی ما حرکت نموده است.
🔶 با نگاهی به جریان تولید فیلم در سینمای ایران و بررسی آثار 4 دهه اخیر از منظر مضامین و رویکردها، در مییابیم که خانواده سنّتی ایرانی غالبا در جایگاه دیگریِ سینما بوده و تصاویر خلق شده از خانواده و مناسبات آن در سینمای ایران اغلب در راستای سرکوب نشانهشناختی آن بوده است. در روند غالب این آثار، خانواده سنتی بهسان اهریمنی فاقد عقلانیـت و اخـلاق به تصویر در میآید. اساسا مسئله این نیست که خوانش مرجّح این آثار در مقابل این نـوع زیسـتِ خانوادگی موضعی مقابلهآمیز و نقادانه دارند، بلکه مسـئلۀ اهـریمن سـازي از خـانواده سـنّتی ایرانی از یکسو و عدم امکان به سخن درآمدن آن از سوي دیگر است. اگرچه آثار بسیار خوبی نیز خارج از روند مذکور در سینمای ایران خلق شدهاند اما آن چیزی که تصویر غالب از خانواده در سینمای ایران محسوب میشود، نوعی غیریتسازی از خانواده سنتی ایرانی است که سالیان متمادی در جامعه ایران محمل بازآفرینیهای فرهنگی بوده است.
🔸 #به_قلم_اساتید: ابوالفضل اقبالی
🆔 @tahlil_shjr
#انقلاب_اسلامی
#الگوی_سوم_زن #هنر #وحدت
#هویت #حجاب
✅ خواهران غریب
🔶 امروز دوباره دیدمش در تلویزیون. اولین بار آن را در سینما دیدم سال ۷۴، دبیرستانی بودم. معلمی داشتم که فیلمنامه نویس توانمندی بود. هم معلم بود هم رفیق. ترغیبم کرد تماشایش کنم و بعد نظرم را هم خواست. امروز اما وقتی دوباره فیلم را دیدم داشتم پر در می آوردم. چقدر روایت مرحوم پوراحمد خواستنی است. چقدر جذاب است. چقدر ایرانی است.
🔶 مهمترین ویژگی این تالیف جذاب، آن است که «زنانه» است. بسیار زنانه. با همه ظرافت ها و لطافت های روح افزای زنانه. آنجا که مغز تدبیر کننده صحنه به میان میآید، یک زن با همان هویت به شدت ایرانی اش میدان دار است. مادربزرگ با لهجه اصفهانی اش و سابقه ای که از قصه های مجید از او در ذهن داریم. او مظهر سابقه هویتی ما است در چهره زنانه. نمیشنود آنچه را نباید و میشنود آنچه را که باید. دو نیمه گمشده ماجرا هم دخترند با همه ظرافت ها و لطافت هایشان. حتی نقش منفی داستان که دست بر قضا فهمی مردانه از هنر و زندگی دارد و صحنه زندگی را «خاله زنک بازی» میبیند، و نقش پشتیبانی مالی هنر را دارد، او هم حتی زن است.
🔶 میتوان به اتصال همه گسستگی های اجتماعی در این فیلم اندیشید. اما چقدر سینما میتواند نجیب باشد در عین جذابیت. به نظرم فیلم از بین همه گسست های اجتماعی به پیوند «هنر» و «زندگی» توجه کرده. باز دو حقیقت زنانه. زن خیاط لباس عروس است، لباس های عروس و مرد هنرمند است، اهل موسیقی اما برای کودکان (خدا رحمت کند مرحوم شکیبایی را پر بود از عاطفه). این دو خواهر رشد یافته در این دو حیطه مختلف، مدتها است از هم دور افتاده اند. شاید یکدیگر را نشناسند. اما به شدت شبیه همند. مردم نمیدانند یکی هستند یا دو تا ولی به قول نسرین و نرگس «ما از اول دو تا بووودیم».
🔶 هنر وقتی سر می ساید بر آستان زندگی چه پیوند جذابی میسازد. میخواهی پر درآوری از دیدنش. نماد عشق و معنویت هم تسبیح است، و تسبیح چقدر زنانه است. فهم زنانه از عالم را جدی نگرفتیم. معنویت زنانه را کمتر دیده ایم. زن میتواند پیوند هنر به زندگی را بر بستر هویت خودی مان سامان دهد. آنقدر ظریف و لذت بخش که باورت هم نمیشود.
🔶 انقلاب اساسا پدیده ای زنانه است. مظهر انقلاب زن است. زن صف اول انقلابها است. زن حقیقتش «ممتحنه» است. سلوک، انقلاب. شعور زنانه یک شعور ویژه انسانی است. وقتی به صحنه میآید، صحنه پر از حرکت میشود، پر از وحدت و یکپارچگی حقیقی و نه تصنعی.
🔶 اگر دنبال اتفاقی هستید که برای تحققش نیاز به سرعت دارید و فوریت، در عین حفظ انسجام، شعور زنانه را به خدمت بگیرید. قصه حجاب را، قصه انتخابات و مشارکت را، قصه خیزش مجدد علمی کشور را میتوان با شعور زنانه و صحنه آرایی و اقدام او تغییر داد.
🔶 خدا رحمت کند آوینی را، درباره قصه های مجید میگفت؛ «دلم میخواهد قصههای مجید را تنهای تنها تماشا کنم تا ناچار نشوم که جلوی گریهام را بگیرم. دوستت دارم، ایران!» راست میگفت و من همان را درباره خواهران غریب هم معتقدم.
🔸 #به_قلم_اساتید: آقای علی مهدیان
🆔 @tahlil_shjr