کانال تحلیلی سیاسی صراط
سوریه!
.
✍ابوقاسم
بعد از سرنگونی رژیم بعث عراق و ناتوانی دولت آمریکا برای تشکیل دولت همسو با خود برای مقابله با نفوذ ایران در عراق
سوالی که میان استراتژیست های آمریکایی ایجاد شد این بود که با حضور استراتژیک ایران در عراق به عنوان بخش مهم هندسه قدرت در شبه جزیره عرب چه باید کرد؟
شبه جزیره ای که قلب تامین انرژی دنیا و در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس شاهراه حیاتی سه قاره آفریقا و اروپا و آسیا بود.
داعش و جنگ سوریه و عراق نتوانست مانع نفوذ ایران در شبه جزیره بشه بلکه ایران سیطره خود بر این کشورها تا به مدیترانه را بسط داد و تهدید وجودی اسرائیل را به مرزهای فلسطین اشغالی رساند
آمریکا ترکیه اسرائیل و شورای همکاری خلیج فارس ابراز نگرانی کردند و موازنه قدرت در خاورمیانه را به نفع تهران ارزیابی کردند.
داستان این روزهای جنگ خاورمیانه و فلسطین با همان انگیزه و تکرار همان جنگ انجام می شود ،تهران باید از سوریه و عراق عقب رانده شود
اینبار دور تا دور ایران جبهه های درگیری ایجاد شده و تهران را با انبوهی از اولویت ها روبه رو کرده است
در شرایط استقرار جنگ باید کاری که توی جنگ انجام ميدند پیش بگیری
خیز ترکیه برای احیای حلب عثمانی و تسلط بر کرانه های مدیترانه است و از سال ها قبل برای این رویا هزینه های مالی و سیاسی داشتند، دقیقا همان برنامه ای که در قفقاز و کریدور زنگزور و مسیر راه توسعه عراق پیگیر اند.
اگه گروه های تحت حمایت ترکیه و قطر حمص رو تصرف کنند دسترسی لجستیکی به لبنان تاحدود زیادی قطع میشه
با در خطر قرار گرفتن دمشق،اسرائیل هم جبهه لبنان و حزب الله را فعال می کنه و هم جولان اشغالی رو برای ایجاد منطقه حائل فعال میکنه
در هفته های اخیر اسرائیل مین های جولان اشغالی و بخش هایی از قنیطره رو برای عملیات زمینی آماده کرده و چند صدمتری هم خرابکاری هایی رو انجام داده است
شکل تحولات در شمال غرب(تحریر الشام)،شرق(کردها)و جنوب سوریه(اسرائیل)با طرح تجزیه این کشور همخوانی دارد
کشورهایی مثل امارات و عربستان که خطر توسعه عثمانیسم و اخوانیسم رو در سوریه احساس کردند جز ابراز نگرانی موضع عملی درباره وضعیت سوریه ندارند
سخنگوی دولت عراق اعلام کرده تقسیم سوریه خط قرمز عراق است ،عراقی ها می دانند تجزیه سوریه به معنای تجزیه اقلیم کردستان و بهم ریختگی عراق است ترکیه به بخش هایی از شمال عراق و استان ترکمن نشین کرکوک چشم دوخته است.
اوضاعی که بر امنیت قومی و تمامیت ارضی ایران نیز در چهار محور کردیسم، پان ترکیسم در امتداد جبهه قفقاز جنوبی و مرزهای شرقی و حاشیه جنوبی خلیج فارس تاثیر خود را خواهد گذاشت
به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇
@tahlilisiyasiseraat
@seraat_tahlil_siyasi
چند نکته در مورد فضای رسانهای و مجازی فارسی زبان در تحولات سوریه...!
✍کریم جعفری
در طول یک هفته گذشته به اندازهای که خبرنگار جدید و ناشناس که به نقل از آنها خبرهای آنچنانی و این چنینی منتشر شده در فضای رسانهای و مجازی فارسی زبان مثل قارچ سر درآوردند در طول ۱۳ سال گذشته این تعداد اصلاً وجود نداشتند.... این کانالها و شبه رسانهها که زاییده تحولات سیاسی داخل ایران هستند اسفانه در همه حوزههای دیگر نیز ورود کرده و همه را دچار سردرگمی کردهاند. آنچه در ادامه میخوانید توضیحی است در مورد روندها و رویدادهای ۱۰ روز گذشته....
🔻این چه به کانالها و رسانهها به نقل از یک خبرنگار به اسم علی در بیروت، یکی به اسم رضا در لاذقیه، یکی به اسم حسین در دمشق، یکی به نام قاسم در حلب و.... خبرهایی مینویسند و اطلاعاتی را منتشر میکنند که من بیشتر آنها را چک کردم که صحت نداشته است. شاید دستهایی در کار است تا خبر دروغ و اشتباه را منتشر کنند و شاید هم سیاستی وجود دارد تا با این نوع اطلاع رسانیها حریف را دچار اشتباه کنند....
🔻هرچه هست من پشت پرده داستان را در این حوزه نمیدانم اما میدانم که حقیقت و واقعیت با آنچه که در این رسانهها و شبه رسانهها و خبرنگارانی که وجود خارجی ندارند منتشر میشود منطبق با اطلاعات بنده نیست. حالا یکی دیشب گفته بود فلانی ما میرویم کانالهای دیگر سرخورده و ناامید میشویم میاییم کانال شما امیدوار..... داستان از چه قرار است؟! چرا آنچه که شما میگویید با دیگران متفاوت است و چرا آنچه که شما مینویسید ای دیگری دیده نمیشود؟!
🔻درست است که در سالهای ابتدایی بحران سوریه و جنگ جهانی علیه ملت سوریه فقط ده و یکی دو نفر دیگر بودند که در این حوزه مینوشتیم و اطلاع رسانی میکردیم؛ به همان موقع هم نچه را که مینوشتیم باعث تعجب و حیرت دیگران میشد؛ حتی برخی ما را به دروغگویی و انتشار اخبار نادرست متهم میکردند ولی گذشت زمان نشان داد که آنچه ما نوشتیم و منتشر کردیم کاملاً درست و منطبق با حقیقت بود.
🔻حالا هم همان داستان است و همان روند و رویه، و کسانی که هر چه را که دیدند شنیدند بدون آنکه بخواهند یک خط تحلیلی رویان بروند منتشر کرده و عملاً در بازی رسانهای دشمن افتاده و مخاطب را هم دچار سرخوردگی میکنند. متاسفانه بیشتر این افراد نوجوان یا خیلی جوان هستند و اصلاً بسیاری از آنها ۱۳ سال پیش که بحران سوریه شروع شد دانش آموز مقطع ابتدایی بودند و امروز آمده و مدعی همه شدهاند و فکر هم میکنند آنچه مینویسند و میگویند درست است.
🔻از همین صدا و سیمای برادران گرفته تا به کانالهای قارچی که به صورت کامل به همین جریان و طیف مرتبط هستند ماهیت و حقیقت ماجرا را نمیدانند و صرفاً میخواهند خبری منتشر کرده و مخاطب خود را سرگرم نگه دارند حتی دمشق را هم تحویل تروریستهای ترک تبار داده و ماجرا را تمام شده ارزیابی و قلمداد میکنند. متاسفانه سطح انتشار خبر بدون تحلیل و بدون آگاهی باعث شده تا حتی خود تصمیم گیران و مسئولین ما هم دچار اشتباه شوند.
🔻بر همین اساس ما باید در حوزه رسانهای و انتشار اخبار حواسمان جمع باشد و دقت کنیم؛ ترجمه نعل به نعل آنچه رسانههای تروریستها و رسانههای غربی منتشر میکنند، همیشه اشتباه و همیشه بازی در زمین دشمن بوده و اگر قرار است خبری منتشر شود، باید یک محتوای تحلیلی هم همراه آن باشد تا افکار و آرای دشمن را وارد حوزه داخلی خودمان نکنیم. با وجود تمام اتفاقات تلخی که در سوریه افتاده و تا این لحظه روی داده، ما نه شکست خورده و نه قرار است که شکست بخوریم. اما وقتی که در فضای مجازی چنین هیاهویی دیده میشود دشمن هم که ما را رصد میکند، جریتر و با انگیزهتر میگردد.
🔻ارتش سوریه جنگ را ابتدا در حوزه رسانهای و روانی باخت و بعد در حوزه ارتباطات و در نهایت در خود میدان؛ اگر قرار است شیوه اطلاع رسانی و شیوه گزارش نویسی و خبرنویسی فضای بیصاحب و بدون مدیریت ایران به همین شکل باشد، بهتر است ایران حتی یک نفر نیرو هم به سوریه اعزام نکند چرا که از همین ابتدای کار توسط این شبهرسانهها بمباران خبری با فیک نیوزهای منتشر شده توسط دشمن میشوند. از همین رو و با توجه به تجربه جنگ غزه لبنان و اتفاقات ۱۰ روز اخیر سوریه نسبت به این موضوع هشدار جدی میدهم. ما جایی برای اشتباه نداریم...
به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇
@tahlilisiyasiseraat
@seraat_tahlil_siyasi
کانال تحلیلی سیاسی صراط
چند نکته در مورد فضای رسانهای و مجازی فارسی زبان در تحولات سوریه...! ✍کریم جعفری در طول یک هفته
.
فوری
دمشق پایتخت سوریه و حکومت بشاراسد سقوط کرد....
.
هدایت شده از گاه نویس// یداله یاسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
#مرد_میدان کجایی ببینی آنچه رِشتی با اهمال ها پنبه شد!😭
.
پایان عصر اسد!
✍صابر گل_عنبری
گروههای مخالف در سوریه در یازدهمین روز حمله برقآسای خود وارد دمشق شده و سقوط نظام اسد را اعلام کردند.
پایان حکومت خاندان اسد در حالی با چنین حملهای سریع رقم میخورد که در اوج جنگ داخلی سوریه نیز چنین اتفاقی نیفتاد و همین هم به سه عامل باز میگردد؛ نخست این که ارادهای منطقهای و بینالمللی و چه بسا معاملهای برای تغییر در سوریه و برچیدن این حکومت شکل گرفت و عامل دوم این که خود نظام سوریه از داخل پوسیده بود و تنها ظاهر و پوستهای از آن باقی مانده بود. عامل سوم این که مخالفان و طیفهای مختلف آن با اتحاد و لو موقت، قدرت قابل توجهی پیدا کردند که با همراهی دو عامل اول کار را تمام کرد.
واقعیت هم این است که نظام اسد در سوریه عملا همان زمانی به پایان رسید که کشورش چند پاره شد و به مجمعالجزایری برای تقسیم نفوذ نظامی بازیگران شرق و غرب و به خونینترین ایستگاه «بهار عربی» مبدل شد. شکی در این نیست که کشورها و قدرتهای خارجی حسب منافع و نیازهای خود همواره در دیگر کشورها دخالت و حتی توطئهچینی میکنند؛ اما آنچه محمل و بستر دخالت را فراهم میکند شکافی است که بسترساز آن انباشت اشتباهات و فجایع مدیریتی نظامهای حاکم است و همین خود زمینهساز مداخلهها و توطئههای خارجی میشود. در عراق نیز همین اتفاق افتاد.
پایان نظام اسد در دو سطح داخلی و منطقهای واجد معانی تغییر و تحول است؛ اما در سطح داخلی باید دید که سقوط آن سرنوشتی متفاوت را برای ملت سوریه رقم میزند یا این که صرفا عصر حکمرانی خاندان اسد مانند دیگر همتایان مستبد خود در منطقه و جهان پایان خواهد یافت؛ یا این که تغییری به معنای واقعی کلمه در جهت خواست تاریخی ملت برای رسیدن به دموکراسی و آزادی رخ میدهد.
فعلا برای قضاوت زود است، اما کشوری که بیش از یک دهه درگیر جنگ داخلی بوده است و گروههای متنفذ مسلحی در آن ظهور کرده و جامعه به نوعی نظامیزده شده است، بعید است که به این زودی رنگ آزادی واقعی و دموکراسی به خود ببیند. به هر حال، حال که معارضان سوری به هر شکلی دشمن مشترک خود را از مسیر برداشتهاند، چه بسا در مسیر پایهگذاری نظام جدید دچار تشتت شوند و دست به اسلحه علیه یکدیگر ببرند.
اما در عین حال نیز نشانههای امیدوار کنندهای برای سوریها بروز پیدا کرده است که کشور بعد از اسد وارد دورهای دیگر از جنگ داخلی نشود، از جمله این که در اقدامی «معنادار» توافق شده است که نخست وزیر نظام سابق همچنان به کار خود ادامه دهد تا خلا قدرت ایجاد نشود و انتقال آن و شکلگیری نطام جدید به آسانی رخ دهد.
اما در سطح منطقهای نیز سقوط نظام سوریه در جبههبندیهای منطقهای له یا علیه بازیگران مطرح تاثیر خاص خود را بر جای خواهد گذاشت. فعلا که پیروزی مخالفان در سوریه ترکیه را در صدر بازیگران بازیساز در این کشور نشانده است و همین هم وزنه ژئوپلیتیک ترکیه را سنگینتر میکند؛ کما این که برگ برنده مهمی به دست اردوغان و حزب حاکم در مناسبات داخلی قدرت در مقابل مخالفان میدهد؛ به ویژه که موقعیت آک پارتی و اردوغان در سالهای اخیر سست شده بود که در انتخابات اخیر شهرداریها انعکاس یافت. یکی از دلایل مهم افت شدید آرای حزب حاکم ترکیه، پیامدهای بحران سوریه از جمله مساله آوارگان بود؛ اما حالا بازگشت این آوارگان و «فعلا» تبدیل شدن ترکیه به مهمترین بازیگر سپهر سیاست کشور عرب همسایه میتواند جایگاه اردوغان و حزبش را بهبود بخشد.
کما این که پیروزی اسلامگرایان با طیفهای مختلف سلفی و اخوانی آن میتواند دوباره جان تازهای به این جریان در سطح منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا پس از شکستهای پیاپی با انقلابهای معکوس بدهد، اما دوام آوردن این جان گرفتن بستگی به میزان موفقیت و شکست همتای سوری آنها در ترسیم سوریه پسا اسد دارد.
در این باره اما درگیری داخلی میان گروههای مسلح و تبدیل شدن سوریه به لیبی یا سودانی دیگر نیز میتواند وضعیتی فرسایشی و بحرانی برای جریان اسلامگرای سنی رقم زند و رفته رفته از تاثیرات منطقهای تغییر در سوریه بر آنها بکاهد و سوریه به ایستگاهی برای جهش دوباره آنها تبدیل نشود.
با سقوط نظام سوریه به احتمال زیاد پلان ترکیه مخالفان مسلح را در آینده نزدیک به جنگ علیه حکومت خودمختار کُردی هدایت کند که اخیرا با عقبنشینیهای ارتش سوریه بر 40 درصد جغرافیای این کشور سیطره پیدا کرده است. همچنین بعید نیست که آنکارا عزم خود را این بار با قدرت نوپای شکل گرفته برای ایجاد منطقه حائل در امتداد مرز به اجرا بگذارد.
در کل، تحولات داخلی سوریه امتداد منطقهای قابل توجهی میتواند داشته باشد و باید دید که تغییر در سوریه چه تاثیری میتواند بر سیاست داخلی و خارجی کشورها در منطقه بگذارد. بعید نیست که در سپهر سیاست عراق نیز تحولاتی له یا علیه نفوذ بازیگران خارجی تاثیرگذار رخ دهد.
@tahlilisiyasiseraat
هدایت شده از گاه نویس// یداله یاسینی
.
علت برتری ۱۱ روز بر ۱۳ سال!
✍یداله یاسینی
چند نکته در خصوص از دست دادن حاصلِ تلاش ۱۳ ساله محور مقاومت و سقوط حکومت و دولت #سوریه طی ۱۱ روز گذشته!
#یکم و مهمترین عامل؛ از دست دادن یکان یکانِ عقولِ محور مقاومت از شهید سلیمانی تا شهید نصرالله که به معنای حقیقی، ثلمه ای برای اسلام و محور مقاومت بود! که خود نتیجه اِنفعال و تعللِ محور مقاومت در پاسخ مناسب، مکفی و به موقع در مقابل این جنایت ها تلقی میشود!
#دوم - عدم فهم و هوش استراتژیک شخصِ بشار اسد در موضوع های مرتبط با ادامه ی بقای دولتش، به خصوص عدم توفیق در بحث اصلاحات مدیریتی و اقتصادی کشورش!
#سوم- عدم همراهی سوریه و اسد با سیاستهای رأس محور مقاومت« ایران» وخالی کردن سوریه از نیروهای مردمی و مورد وثوق خودش مثل #تیپ_فاطمیون و تکیه به نیروهای روس و ترکیه!
#چهارم - اعتماد زیاد اسد به ترکیه و فریب وعدههای چند کشور عربی در خصوص باز سازی سوریه به شرط فاصله از ایران و محور مقاومت!
#پنجم- فرسوده شدن ارتش سوریه به واسطه چندین سال حضور در جنگ و نیز عدم رسیدگی به ارتش از لحاظ حقوق و مزایا و معیشت! همچنین وجود شکاف عمیق اعتماد بین ارتش و دولت بشار! که نتیجه آن حضور و ازدیاد معارضین و مسلحین و دواعش در استان ها و شهرهای سوریه بود!
#ششم - با توجه به نکات ذکر شده همچنین استفاده به موقع و بازی هماهنگ اضلاع غربی/ترکی/عربی/صهیونسیتی از موقعیت به وجود آمده و دسترسی به نتیجه مطلوب و جلب اعتماد و اتحاد معارضین با تکفیری ها و گسیل آنها با هدف ۱- سرنگونی دولت اسد به علت حمایت وی از محور مقاومت به خصوص در طوفان الاقصی ۲- روی کار آمدن دولتی کاملاً ضعیف و کشوری بدون دولت و تحت سلطه ۳- انتقام از رأس محور مقاومت «ایران» ۴- اجرای وعده های پشت پرده ای مثلِ(گسترش سرزمین های اشغالی اسرائیل) ۵- انسداد کامل و همه جانبه راه های تسلیح و کمک به محور مقاومت ارزیابی خواهد شد!
نکته پایانی؛ به نظر نگارنده، ضرورت اقدام به عملیات #وعده_صادق۳ و پاسخ به رژیم صهیونسیتی به همان اندازه ملموس است که حمله پیش دستانه اسرائیل به رأس محورِ مقاومت محتمل!
شهید سلیمانی:
"من با تجربه این را میگویم که میزان فرصتی که در بحرانها وجود دارد در خود فرصتها نیست. اما شرط آن این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم..."
و چه زیبا فرمود امام على عليه السلام :
مَن نامَ لَم يُنَمْ عَنهُ
«هركه از دشمن خود غافل باشد، دشمن از او غافل نباشد»
#فرصت_انتقام
#فتامل❗️
#همراه_با_تحلیل // یداله یاسینی 👇
@hamraah_batahlil
دلایل اقتصادی سقوط بشار اسد
✍محمد طاهر رحیمی
شروع دومینوی شکست سوریه به 2005 باز میگردد زمانیکه برخی «اقتصادخوانهای سیاستندان» با بلاگری رسانهای بر طبل توهمِ «دولت بزرگ و پرخرج» کوبیدند تا سیاستهای «رفاه عمومی» سوریه را در هم بشکنند که امروز ثمره شوم آن بشود انهدام سرمایه اجتماعی دولت.
سوریه با همه نواقص اقتصادی که داشت اما چتر رفاهی عمومی را در حوزه خدمات عمومی مثل بهداشت و درمان، آموزش، بیمه و تأمین اجتماعی و نظام بازنشستگی فراهم کرده بود. حتی تسهیلات دهی خوبی برای حوزه کشاورزی و خودکفایی کالاهای اساسی خود به اجرا گذاشته بود تا اینکه عده ای مبتنی بر آموزههای جزوات اقتصادی خود، بدون توجه به هیچ کدام از سایر ابعاد سیاسی، اجتماعی، امنیتی و اقتصادی سوریه، با اهدافی مثل «کاهش مخارج دولت، چابکسازی دولت، توزیع عادلانه!! یارانه و ...» و دقیقا با همین واژگان، بشار اسد را به سمت حذف سیاستهای رفاه عمومی در سوریه بردند.
حذف یارانهها شروع شد، سوخت و نان گران شد، حمایت دولت از تولید کالاهای اساسی غذایی و کشاورزی شدیدا کاهش پیدا کرد، سوریه به واردکننده بسیار از همین کالاها تبدیل شد. نظام بیمه عمومی عملا لغو شد و بیمارستانهای دولتی به سمت خصوصی شدن رفتند و هزینه درمان سر به فلک کشید.حتی حوزه آموزش هم به سمت خصوصی شدن پیش رفت تا جاییکه از مهدکودک تا دانشگاه را شامل میشد.
اما نه دولت چابک شد، نه بخش خصوصی توسعه یافت، نه درآمد سرانه رشد کرد، نه بهرهوری و توسعه به صرفه شد و نه هیچکدام از درهای آرمانشهر تَوَهمی آن اقتصادخوانهای مشاور بشار اسد باز شد.
رسانههای دولتی سوریه هم با تریبون دادن به این جریان، ناخواسته سقوط را تسریع کردند.
نتیجه: انهدام سرمایه اجتماعی اسد و شروع و توسعه ناامنی های گاه و بیگاه از شمال و جنوب سوریه.
⛔️ این عاقبت حتمی هر دولتی است که حکمرانی را به دست «اقتصادخوانهای سیاستندان» و بلاگرها بدهد.
به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇
@tahlilisiyasiseraat
@seraat_tahlil_siyasi
کانال تحلیلی سیاسی صراط
. وقایع محتمل کوتاهمدت پس از سقوط دولت بشار اسد در سوریه: .
.
✍سید نیما موسوی
۱- آغاز نزاع ترکی-عربی در سوریه. پیروزی مسلحین نزدیک به ترکیه در سرزمینی که از پایههای ناسیونالیسم عرب بود به همراه کاهش نقش ایران در منطقه باعث رقابتهای بیش از پیش اعراب و ترکیه در آغاز عصر ترامپ خواهد شد و البته این شکاف میتواند فضای تنفسی برای ایران در منطقه باز کند.
۲- تضعیف شدید نقش منطقهای ایران که باعث خواهد شد اسراییل بدون اهرم فشار بتواند با باقیمانده متحدین ایران تسویه حساب کند. آنچه که از گفتارهای مارک روبیو و یا یسراییل کاتص قابل فهم است؛ حتی رسیدن شدت تعارض به سطح حمله به تاسیسات اتمی ایران یک امر غیرمحتمل نخواهد بود.
۳- اسراییل دارای دو متحد مهم در شمال و جنوب سوریه است. دروزیها در جنوب و کردهای YPG در شمال. متصل کردن این دو از طریق راهگذر التنف در امتداد مرزی سوریه با عراق و اردن یک سناریوی رویایی برای نتانیاهو خواهد بود. کشورهای عربی همچون امارات از ایجاد این محیط حائل جهت حفاظت از راهگذر هندوعربی(IMEC) استقبال خواهند کرد.
۴- با توجه به بازتولید عنوان سیاسی مقتدی صدر ذیل "جریان ملی شیعی" و همینطور احتمال تشکیل "چارچوب هماهنگی سنی" حتی ممکن است شاهد بازگشت صدر به مرحله اعتراضات خیابانی علیه احزاب قدیمی شیعی همچون مقطع ۲۰۱۵ و ۲۰۱۹ باشیم.
۵- چالش کردی-ترکی که از حمله به مرکز هوافضای ترکیه در ماه گذشته تشدید شد و حال با سقوط بشار اسد تداوم یافت؛ ممکن است به تقابل بیشتر هستههای PKK، HDP و YPG با دولت ترکیه بیانجامد. در این میان بازیگران منطقهای هم ممکن است تقویت گروههای کُرد را برای تسویه حساب با اردوغان برگزینند. البته این نزاع از مدتها پیش آغاز شدهاست و در روزهای آتی نیز بیشتر خواهد شد.
۶- پیشترگفته شدکه پیروزی ترامپ، روسیه را از ایران دورتر خواهد کرد. بهنظر میرسد که آنچه در هفتههای گذشته در مورد آتشبس لبنان و سقوط بشار اسد اتفاق افتاد آغاز این شکاف باشد. نزدیک شدن روسیه به امارات در پرونده یمن بسیار محتمل خواهد بود.
به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇
@tahlilisiyasiseraat
@seraat_tahlil_siyasi