eitaa logo
کانال تحلیلی سیاسی صراط
2.4هزار دنبال‌کننده
637 عکس
432 ویدیو
60 فایل
تحلیل مسائل روز ایران وجهان کانال دوم ( رسانه= صوتی+تصویری) eitaa.com/seraat_tahlil_siyasi دست نوشته های اینجانب👇️ @hamraah_batahlil برای ارسال نظرات و ارتباط مستقیم👇️ @Yasin1y ⚠️ #تبلیغ_و_تبادل_نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
✍علی مهدیان 🌾 خیلی وقت است رسم شده به نام انقلاب اسلامی، نظام اسلامی را مورد نقد قرار میدهند. اگر کسی به اسم انقلاب اسلامی، بنای دفاع از نظام را داشته باشد، متهم به و دفاع از وضعیت موجود و امثالهم میشود. 🌾 اما به نظرم یکی از غریب ترین و مظلومترین حقایق امروز، نظام اسلامی ما است. نظامی که صورت بندی آن در قانون اساسی متبلور شده است. من اگر بخواهم دو رکن اساسی و نظام اسلامی را معرفی کنم باید بگویم: اولاً و ثانیاً . 🌾 شاید هیچ موضوعی به اندازه این دو موضوع هم در خبرگان قانون اساسی سال 58 و هم ده سال بعد در مباحثات اصلاح و ترمیم قانون اساسی مورد اهتمام اندیشمندان انقلابی نبوده باشد. همه ارکان قانون اساسی حول همین دو محور کلیدی سامان یافته است. 🌾 اگر به این دو عنوان توجه کنیم حاکمیت را برای امت و امام مطرح کرده است. مقوله حاکمیت صورت حقوقی یک ارتباط اجتماعی حقیقی است که عمق آن نیز از جنس پیوستگی روحی است. حاکمیت صورت است. ولایتی که مردم نسبت به یکدیگر دارند و نسبت به جامعه دارند و ولایتی که حاکم نسبت به مردم دارد. 🌾 ولایت رکن اساسی است. روایات متعدد داریم که ارکان شریعت را بر میشمارد و رکن ارکان را نیز ولایت معرفی میکند. این ولایت که در سطح فقه و شریعت از آن نام میبرند همان حکومت است. 🌾 اگر صورت همه دین و معنویت را شریعت بدانیم و چارچوب صورت همه شریعت را ولایت و بدانیم. قانون اساسی ما ترسیم کننده این رکن ارکان است. قانون نقش اساسی در تغییر سبک زندگی ما دارد. قانون نقش اساسی در سبک تصمیم گیری و اداره کشور دارد. قانون نقش اساسی در صورت بندی همه رفتارهای اجتماعی و ارتباطات ما دارد. و قانون ترسیم کننده صورت نظام است. 🌾 اکنون همانطور که شریعت صورت همه دین است. نظام نیز صورت همه انقلاب است. ، عبارت دیگری از حفظ ولایت است. عبارت دیگری از حفظ شریعت است. 🌾 هیچ قدرتی در این کشور توان حفظ نظام را ندارد نه موشکها نه ای نه پول نفت و نه هیچ چیز دیگر. آنچه نظام را حفظ کرده است قدرت مردم بوده است و لا غیر. قطعا بدون این منشا قدرت، نظام توسط کل عالم تغییر پیدا میکرد تا صورتی طاغوتی و استبدادی بیابد. 🌾 است که این نظام حفظ شده است و این یک دستاورد غیر قابل کتمان برای این امت است..... ما برای درک بهتر مسائل سیاسی، اقتصادی،فرهنگیِ ایران وجهان به قلم اساتید ِ برجستِه علومِ -رویدادهای روزِ ایران و جهان را برای شما و می نماییم . با افتخار در خدمت شما خواهیم بود . آدرسِ ما در 👇 @tahlilisiyasiseraat
✍علی مهدیان 💥معروف است بین غربیها که اندیشه سیاسی را بر محور امنیت پایه گذاری کرده. او معتقد است برای اینکه انسان به خواسته ها و تمایلاتش برسد باید از وضعیت خلاص شود. و این یعنی همه آزادیشان را به قدرت حکومت مرکزی بسپارند تا این قدرت مرکزی، اجازه کشمکش و ناامنی را ندهد و صلح محقق شود. این اندیشه هر چند با شروع میشود اما به بردگی و تابعیت محض از حکومت تمام میشود به نام و . ✅اگر هنوز حرفهایش در دنیای جدید خریدار دارد دلیلش این است که او را تیوریزه میکند. چه در داخل یک کشور و چه نسبت به همه کشورها برده قدرت مرکزی باشند تا جنگ نباشد. ✅در غرب اندیشه دیگری بروز کرد که مبنای ساختار سیاسی را حکومتها قرار میداد امثال و معتقد بودند همه چیز صرف رسیدن انسانها به آزادی و تمایلاتش بشود. از دل این اندیشه به عنوان غایت حکومتها مطرح شد. دشواری اصلی این نظریه نیز این بود که اگر یا یا یا هر غایت و هدفی ملاک باشد ، هر کس هر طور تشخیص دهد عمل خواهد کرد. اولین چیزی است که نفله خواهد شد چون چه بسا قانون و عدالت با هم قابل جمع نباشند. یعنی جایی قانون پیاده میشود ولی منجر به میشود. قدرت مرکزی نیز هیچ مشروعیتی نمیتواند داشته باشد. چون مشروعیت او از غایت بود آنطور که هر کس میفهمد. ✅هر دو نظریه تلاشهایی برای نجات خود کرده اند ولی موفق نبوده اند یکی و را تضعیف میکند و دیگری و را. ✅دیگر اینکه میگویند یکی از اشکالاتی که به میشد این بود که او منجر به ناامنی و جنگ داخلی میشود. و او پای و با ایستاد. اما راه حل چیست؟ ✅اولا امنیت و صلح هدف غایی حکومتها نیست بلکه آنچه هدف است رسیدن به خدا است. برای رسیدن به خدا البته حکومت عادلانه لازم است. و بنابراین امنیتی که بر بستر عدالت سوار شود خواستنی است نه امنیت به بهای ذلت و بردگی. ✅عدالت و آزادی از بردگی نیز حقایقی جزیی نیستند که فقط در اندازه من و تو و در داخل تعریف شوند بلکه در قواره یک امت هم معنی دارند. نمیدانم چرا برخی آزادی را قبول دارند ولی که همان آزادی در قواره امت است نمیشناسند. چرا مبارزه یک کشور با ظالم جهانی را عدالتخواهی نمیفهمند. این اندیشه و زاویه نگاه است که نسبت خود را با و با نمیتواند تعیین کند. ✅در اندیشه دینی آنچه مبنا است حق الهی است و این بنیان تحقق عدالت است. در این اندیشه حق جامعه و جبهه حق مقدم بر حق افراد است. یکی از جاهایی که ریختن خون مظلوم و بیگناه در شرع حلال است جایی است که دشمن ظالم، آنها را سپر خود کرده باشد. این حفظ جبهه حق است که مقدم بر حتی جان افراد است. ✅ که باعث تقویت ظلم به امت شود عین ظلم خواهی و بردگی جویی است. این در واقع عدالتخواهی نیست بلکه تقدم دادن فرد و خواسته های خود بر حق جامعه و امت است. این یعنی ضربه زدن به حق حاکمیت الهی. ✅امنیت فدای عدالت. اما عدالتی که با نگرش کلان هم عدالت باشد و نه ظلم. مبارزه هم مبارزه با ظلم داخلی و هم ظلم خارجی بود و عدالتخواهی برخی مقابله با ظلمهای داخلی و تقویت ظلم خارجی بود. چیزی شبیه عدالتخواهی در دوران . ما برای درک بهتر مسائل سیاسی، اقتصادی،فرهنگیِ ایران وجهان به قلم اساتید ِ برجستِه علومِ -رویدادهای روزِ ایران و جهان را برای شما و می نماییم . با افتخار در خدمت شما خواهیم بود . آدرسِ ما در 👇 @tahlilisiyasiseraat
✍علی مهدیان 💥جدایی معنویت از دنیا یک بیماری وارداتی از دنیای شرک آلود مدرن است. دنیایی که گویا در آن خدای آسمانها از خدای زمین جدا است. برای همین نه را باید متصل به او دانست و نه را. خدای دنیای غربیها خدای خالق است ولی خدای رب نیست. ربوبیت را رها کرده تا انسان آغشته به دنیا هر کار میخواهد بکند. اسمش این است که انسان را محور قرار داده اند کاش انسان محور بود آنچه محور است حیوانیت انسان است؛ شکم و زیر شکم انسان است که محور است. ✅معنویت در این اندیشه یعنی فرار از دنیا یعنی . این خط و این هم نشان اگر خواستید معنویت مدرن را بشناسید ویژگیهایش اینها است اولا بوی رهبانیت از او به شدت استشمام میشود. ثانیا ربطی به زندگی و حیات ندارد ثالثا ربطی به قدرت و حکومت ندارد رابعا ربطی به مبارزه و قهر و غلبه ندارد خامسا ربطی به عموم مردم ندارد سادسا ربطی به علم و فهم و عقلانیت ندارد سابعا ربطی به فقه و شریعت و اقامه ندارد. ✅با این زاویه نگاه کسانی که حقیقتا عارف نیستند بلکه ناقصند، عارف میبینیم. و آنانکه عارفند حقیقتا، ناقص توصیف میکنیم و این ظلم به آنها است. بلایی که سر توصیف آوردیم. همو که بر مزارش به درستی حک شده . ✅چنان جالب تحریفش کرده ایم که به چشمهایمان هم شک کرده ایم. ما به چشم دیدیم این همان کسی است که بعد از مرگش تشییع جنازه ای با آن وسعت انجام شد در حالیکه کسانی که او را یک رجل منزوی و جدای از مردم تقریر میکنند. دیدیم به چشم که رهبر انقلاب از توصیه های او خاطره نقل میکند که ذکر ثبت قلوبنا علی دینک را توصیه میکرد و درد تثبیت انقلاب داشت و برای رفع بلا از حرکت انقلاب و رهبری اش نسخه های معنوی میداده. دیدیم که صدای حزب الله لبنان بعد او در آمد و اعلام درد کردند همان مجاهدین صف مقدم مقابله با طاغوت. دیدیم که مشهور به حضور در صحنه های انقلاب است پانزده سال در محضرش تلمذ میکرده و آیت الله ها و ها شاگردیش کرده اند. بهجت را خواهشا بازخوانی نکنیم. آیت الله بهجت اهل دین خاتم بود؛ دین ناب شیعی. دین جامع ، دین اهل حکومت و مبارزه. ✅یکی از اساتید ما نقل میکرد از آیت الله بهجت پرسیدم نسبت شما با امام خمینی چگونه بود؟ دو دستش را در هم گرفت و گفت قبل انقلاب اینطور بودیم بعد اشاره به آسمان کرد و گفت بعد انقلاب ایشان این مقدار با من فاصله پیدا کرد. او خود میدانست کیست و چگونه است . لذا دست گیری هم که میکرد در همین جهت بود. او میدانست کرامت معنوی نگاه کردن پشت سر بدون سر برگرداندن و مرگ اختیاری و نیست کرامت آن است که یک امت را دچار انقلاب و تحول روحی کنی و دنیا را بر سر خراب کنی خمینی وار. و این ظهور عرفان ناب است. ما برای درک بهتر مسائل سیاسی، اقتصادی،فرهنگیِ ایران وجهان به قلم اساتید ِ برجستِه علومِ -رویدادهای روزِ ایران و جهان را برای شما و می نماییم . با افتخار در خدمت شما خواهیم بود . آدرسِ ما در 👇 @tahlilisiyasiseraat
1️⃣ یک نوع از جنگ‌های عصر خلفا، جنگ‌های خارجی و با هدف بود. نخستین مسئله مهمی که درباره این جنگ‌ها بایستی درباره آن بحث شود، موضع معصومان و به‌ویژه علی علیه‌السلام در برابر فتوحات خلفا است. 2️⃣ سیره پیامبر (ص) نشان می‌دهد که آن حضرت در تمام دوران 13ساله مکه، اجازه درگیری نمی‌داد و تنها در پی پرورش شخصیت‌های ناب اسلامی بود و پیوسته با بیان معارف عالی اسلام، در پی نشر اسلام بود. حتی پس از آن‌که پیامبر (ص) در مدینه مستقر شد و تشکیل داد، جنگ‌های ایشان همه وجهه‌ی داشت و تا آنجا که خطری متوجه اسلام نبود، وارد جنگ نمی‌شد. 3️⃣ علی (ع) نیز در اندیشه تربیت افراد بود و هرگز به کشورگشایی نمی‌اندیشد؛ لذا به محض این‌که حکومت را به‌دست گرفت، این‌گونه جنگ‌ها را تعطیل کرد. ولی با شهادت حضرت و انتقال حکومت به بنی‌امیه، این کشورگشایی‌ها دوباره آغاز شد. 4️⃣ هیچ‌یک از مورد تأیید امامان (ع) نبود. لذا در تاریخ ردّی از شرکت علی (ع) در این جنگ‌ها نخواهید یافت. آن حضرت دلسوزترین مردم به اسلام و قهرمانِ همیشه پیروزِ میدان‌های نبرد بود و بدیهی است اگر این نبردها به نفع اسلام بود، می‌بایست در آن پیش‌قدم باشد. 5️⃣ محققان درباره این‌که آیا امام حسن و امام حسین در این جنگ‌ها شرکت داشتند معتقدند: «حسنین (ع) در هیچ‌کدام از آن فتوحات شرکت نکردند، و آن فتوحات اصلاً در صلاح و نفع اسلام نبود؛ اگر نگوییم که آن جنگ‌ها به ضرر اسلام و مسلمین انجام یافت». موارد بسیاری در تاریخ آمده که علی (ع) از همراهی با آنان در این جنگ‌ها پرهیز می‌کند و پاسخ رد به آنان می‌دهد. 6️⃣ مسعودی آورده است: عمر درباره جنگ ایران با عثمان مشاوره کرد. عثمان گفت: مردی را به این جنگ بفرست که صاحب تجربه و علم و آگاهی به امور جنگ باشد. عمر گفت: کیست؟ گفت: علی. عمر به عثمان گفت: پس او را ملاقات کن و موضوع را مطرح کن ببین آیا می‌پذیرد یا نه. عثمان نزد امیرمؤمنان (ع) رفت و موضوع را مطرح کرد؛ اما حضرت آن را نپذیرفت. 7️⃣ مطلب دیگری که خط بطلان بر این جنگ‌ها می‌کشد، این‌که بایستی به اذن امام معصوم و یا حاکم منصوب او (به اذن خاص یا عام) باشد، و الا باطل است و ائمه اجازه شرکت در این نبردها را نمی‌دادند. روایاتی از ائمه رسیده که جهاد همراه با غیر امام عادل و مفترض‌الطاعه را حرام می‌دانسته‌اند. 8️⃣ وقتی اصحاب امام صادق (ع) با ایشان مشورت می‌کردند که در دیلمان با کفار می‌جنگند، آیا اجازه می‌دهید در جنگ‌های آنان شرکت کنیم؟ حضرت اجازه نمی‌فرمودند و می‌گفتند: ما در جنگ ایشان شرکت نمی‌کنیم. از نظر امام (ع) نبرد آنها در اطراف دیلم نبود چرا که مطابق با قوانین اسلامی نبود. 9️⃣ دلیل این ادعا که علی (ع) این جنگ‌ها را قبول نداشتند، این است که حضرت آن جنگ‌ها را تعطیل کردند و خود در آن جنگ‌ها شرکت نکردند. امام صادق (ع) نیز درباره این جنگ‌ها فرمودند: ‌«به خدا سوگند، اگر این جنگ‌ها به خیر و صلاح بود، هیچ‌کس در شرکت در آن جنگ‌ها نمی‌توانست از ما پیشی گیرد.» داعی در این جنگ‌ها عمر بود و عمر نیز داعی به باطل بود؛ در حالی که از شرایط حضور در جنگ آن است که داعی بر حق باشد. 🔟 البته در اینجا پرسشی مطرح می‌شود و آن این‌که چرا حضرت گاهی به آنان مشاوره می‌داد؟ پاسخ آن است که اگر مسلمانان شکست می‌خوردند، دشمن مدینه را می‌گرفت و در این صورت خطر متوجه اصل اسلام بود. حضرت در این موارد برای حفظ اسلام آنها را راهنمایی می‌کرد. 📖 متن کامل به‌همراه مستندات: 👉 yon.ir/ZnJJA ما برای درک بهتر مسائل سیاسی، اقتصادی،فرهنگیِ ایران وجهان به قلم اساتید ِ برجستِه علومِ -رویدادهای روزِ ایران و جهان را برای شما و می نماییم . با افتخار در خدمت شما خواهیم بود . آدرسِ ما در 👇 @tahlilisiyasiseraat