📖بازخوانی کتاب حماسه حسینی (15)
🔰روضه های عاشورا
🔺از شعارهای روز عاشورای حسین علیه السلام یكی این است: «اَلْمَوْتُ اَوْلی مِنْ رُكوبِ الْعارِوَ الْعارُ اَوْلی مِنْ دُخولِ النّارِ» تا آخرین لحظه ها عملش، حركاتش، سكناتش، سخنانش، تمامْ حق خواهی، حق پرستی و موجی از #حماسه است.
🔻#شب_تاسوعا كه برای آخرین بار به او عرضه می دارند: یا كشته شدن یا تسلیم! اظهار می دارد: «وَ اللّهِ لا اُعْطیكُمْ بِیَدی اِعْطاءَ الذَّلیلِ وَ لا اَفِرُّ فِرارَ الْعَبِیدِ» به خدا قسم كه من هرگز نه دست ذلت به شما می دهم و نه مثل بردگان فرار می كنم؛ مردانه مقاومت می كنم تا كشته بشوم.
🔺آن ساعتهای آخر، أبا عبد اللّه باز همان است. #باور_نكنید كه أبا عبد اللّه این جمله را گفته باشد: «اُسْقونی شَرْبَةً مِنَ الْماءِ فَقَدْ نَشَطَتْ كَبِدی» . من كه این جمله را در جایی ندیده ام. حسین اهل این جور درخواست ها نبود، بلكه او در مقابل لشكر دشمن می ایستد و فریاد می كند: «اَلا وَ اِنَّ الدَّعِیَّ ابْنَ الدَّعِیِّ قَدْ رَكَزَ بَیْنَ اثْنَتَیْنِ بَیْنَ السِّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ وَ هَیْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ! یَأْبَی اللّهُ ذلِكَ لَنا وَ رَسولُهُ وَ الْمُؤْمِنونَ وَ حُجورٌ طابَتْ وَ طَهُرَتْ»
🔻مردم كوفه! آن ناكس پسر ناكس، آن زنازاده ی پسر زنازاده، امیر شما، فرمانده كلّ شما، آن كسی كه شما به فرمان او آمده اید، به من گفته است كه از این دو كار یكی را انتخاب كن:یا شمشیر یا تن به ذلت دادن. آیا من تن به ذلت بدهم؟ #هیهات كه ما زیر بار ذلت برویم! ما #تن خودمان را در جلوی شمشیرها قرار می دهیم ولی #روح خودمان را در جلوی شمشیر #ذلت هرگز فرود نمی آوریم.
🔺خدای من كه در راه رضای او قدم برمی دارم راضی نیست و می گوید نكن، پیغمبر كه وابسته به مكتب او هستم می گوید نكن، آن دامن هایی كه من در آنها بزرگ شده ام، دامن علی كه روی زانوی او نشسته ام به من می گوید " #تن_به_ذلت_نده ". این یك حماسه است اما نه یك حماسه ی شخصی یا قومی. در آن منیّت نیست، خودپرستی نیست، خداپرستی است.
#کتاب_حماسه_حسینی ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 41-40.
#شهید_مرتضی_مطهری
#روضه_های_عاشورا