#امام_رضا
#حضرت_معصومه
#شفا
#دهه_کرامت
به امام رضا ع متوسل شد؛ حضرت معصومه س خبرش رو دادند...
آیت الله خرازی میگوید: من از آیت اللَّه آقای #بهجت پرسیدم: شما کراماتی که از #حضرت_رضا_علیه_السلام دیده یا شنیدهاید، نقل فرمایید. فرمود: اما آنچه را خودم دیدهام نمیتوانم نقل کنم، امّا در مورد دیگران، دو نفر از معاودین عراقی که از حال هم اطّلاع نداشتند، گفتند: #غدّهای در جبین یکی از آنان درآمد، به طوری که دکتر گفته بود عمل آن #خطرناک است، به حضرت رضاعلیه السلام متوسّل میشود، دیگری بدون اینکه از جریان توسّل او خبر داشته باشد #حضرت_معصومه علیها السلام را درخواب میبیند، میفرماید: غدّه فلانی خوب شد. و از خواب بیدار میشود و مطّلع میگردد که غدّه او خوب شده است.
منبع: کتاب روزنه هایی از عالم غیب
@takhteh_siah
#امامرضا
#کرامت
#گلهای_روی_ضریح
شفای کور به وسیله حضرت رضاعلیه السلام
مرحوم آیت اللَّه العظمی اراکی فرمودند: در سال 1402 به مشهد مشرّف شدم. در این سفر آقای سلیمانی که شخص موثّقی است، داستانی از اعجاز حضرت رضاعلیه السلام بدین صورت نقل کرد: کارگری از اهالی قائمشهر در حالی که یک #چشمش_کور بود، با پدرش برای شفای چشمش به مشهد آمده بود. در عالم خواب حضرت رضاعلیه السلام را دید که به او فرمودند: برو پیش سلیمانی و از او #قطره بگیر! وی از خواب بیدار شده نزد اینجانب آمد، خواب را نقل کرد و از من تقاضای قطره چشم نمود.
با خود گفتم: من که دکتر نیستم و قطره ندارم. عاقبت به ذهنم آمد که روی ضریح مطهّر، گاهی #گلهای تازهای را در گلدانها میگذارند که برای حفظ تازگی آنها، مقداری در آن گلدانها آب میریزند. من مقداری از آب گلدانها را نزد خویش داشتم، با خود گفتم: خوب است از آب آن گلدانها، قطراتی را به وی بدهم تا به وسیله آن استشفا کند، لذا قدریاز آب آن گلدانها به او دادم، او آب را گرفت و به سوی حرم شتافت. در حرم به قصد استشفا مقداری از آن آب را در چشم کور خویش میریزد، به ناگاه چشم او شفا مییابد. در این هنگام دیدم در حرم مطهّر سر و صدای عجیبی برخاست. با جستجو دریافتم کارگر مذکور #شفا یافته است. من برای اطمینان از نابینا بودن چشم او و شفا یافتنش به واسطه قطرات آب گلدانهای ضریح، به قائمشهر تلفن کردم و وضع او را از کارخانهای که در آنجا کار میکرد پرسیدم، صاحب کارخانه که خیال میکرد من این پرسش را برای ازدواج از او میکنم، بدون معطّلی گفت: بله، جوان متدینی است، ولی از یک چشم نابیناست.
منبع: روزنههایی از عالم غیب
السلام عليك یا ابا الحسن یا علی ابن موسی الرضا ع
@mahdijalalian
#امام_رضا
وقتی آب #گلهای_ضریحش ، کار پیراهن یوسف میکند...
مرحوم آیت اللَّه العظمی اراکی فرمودند: در سال 1402 به مشهد مشرّف شدم. در این سفر آقای سلیمانی که شخص موثّقی است، داستانی از اعجاز حضرت رضاعلیه السلام بدین صورت نقل کرد: کارگری از اهالی قائمشهر در حالی که یک #چشمش_کور بود، با پدرش برای شفای چشمش به مشهد آمده بود. در عالم خواب حضرت رضاعلیه السلام را دید که به او فرمودند: برو پیش سلیمانی و از او #قطره بگیر! وی از خواب بیدار شده نزد اینجانب آمد، خواب را نقل کرد و از من تقاضای قطره چشم نمود.
با خود گفتم: من که دکتر نیستم و قطره ندارم. عاقبت به ذهنم آمد که روی ضریح مطهّر، گاهی گلهای تازهای را در #گلدانها میگذارند که برای حفظ تازگی آنها، مقداری در آن گلدانها آب میریزند. من مقداری از آب گلدانها را نزد خویش داشتم، با خود گفتم: خوب است از آب آن گلدانها، قطراتی را به وی بدهم تا به وسیله آن استشفا کند، لذا قدریاز آب آن گلدانها به او دادم، او آب را گرفت و به سوی حرم شتافت. در حرم به قصد استشفا مقداری از آن آب را در چشم کور خویش میریزد، به ناگاه چشم او #شفا مییابد. در این هنگام دیدم در حرم مطهّر سر و صدای عجیبی برخاست. با جستجو دریافتم کارگر مذکور شفا یافته است. من برای اطمینان از نابینا بودن چشم او و شفا یافتنش به واسطه قطرات آب گلدانهای ضریح، به قائمشهر تلفن کردم و وضع او را از کارخانهای که در آنجا کار میکرد پرسیدم، صاحب کارخانه که خیال میکرد من این پرسش را برای ازدواج از او میکنم، بدون معطّلی گفت: بله، جوان متدینی است، ولی از یک چشم نابیناست.
#کرامت
#مقام_ائمه
برنامه روزنه هایی از عالم غیب (اثر ایت الله سید محسن خرازی ) را از بازار دریافت کنید...
@mahdijalalian
#امام_رضا
#حضرت_معصومه
#شفا
#دهه_کرامت
به امام رضا ع متوسل شد؛ حضرت معصومه س خبرش رو دادند...
آیت الله خرازی میگوید: من از آیت اللَّه آقای #بهجت پرسیدم: شما کراماتی که از #حضرت_رضا_علیه_السلام دیده یا شنیدهاید، نقل فرمایید. فرمود: اما آنچه را خودم دیدهام نمیتوانم نقل کنم، امّا در مورد دیگران، دو نفر از معاودین عراقی که از حال هم اطّلاع نداشتند، گفتند: #غدّهای در جبین یکی از آنان درآمد، به طوری که دکتر گفته بود عمل آن #خطرناک است، به حضرت رضاعلیه السلام متوسّل میشود، دیگری بدون اینکه از جریان توسّل او خبر داشته باشد #حضرت_معصومه علیها السلام را درخواب میبیند، میفرماید: غدّه فلانی خوب شد. و از خواب بیدار میشود و مطّلع میگردد که غدّه او خوب شده است.
منبع: کتاب روزنه هایی از عالم غیب
@takhteh_siah
9.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاطرات_تبلیغ
#شفا
🔸پیرمرد عجیب سبزواری
🔹آن امامزاده فرمود: برو مشهد...
🔸آن اقا فرمود: از در خانهی مادرم جایی نرو..😭😭
@takhteh_siah
توسّل به امام زمانعلیه السلام
#امام_عصر
#آیتالله_بهجت
#توسل
#شفا
#رویای_صادقه
#کربلا
آیت اللَّه آقای بهجت فرمودند: یکی از سادات که عمامه هم نداشته و روضه میخوانَد و مسئله میگوید و اخیراً هم نزدیک مسجد جمکران خانه گرفته و همانجا زندگی میکند، مکرر آن حضرت را دیده که پس از بیرون آمدن از مسجد جمکران غایب میشوند، ولی در یکی از دیدارها همان وقتی که با هم صحبت میکردند آن حضرت غایب شده است.
به هر صورت به ایشان فرمود که:
(( به کسانی که #دعای_فرج را میخوانند، بگو آن را در اول وقت بخوانید.))
آن شخص اظهار میکرد: بچه سه روزهام بیمار شد، دکتر گفت: باید به آن سرم بزنی، من از آن امتناع کردم و به مسجد جمکران رفتم و متوسّل شدم، آن حضرت را در #خواب_دیدم که در محراب نشسته است و همه را مورد تفقّد قرار میدهد، جلو رفتم و حاجت خود را اظهار کردم و گفتم: بچهام مریض است و تا #شفای او را ندهید از اینجا نمیروم، و #خانه میخواهم و به #کربلا هم میخواهم بروم.
آن حضرت فرمودند: بچه خوب شده است، به خانه برگرد اهل خانه میگویند بهتر است، و بعد از ظهر کسالت او برطرف میشود، خانه هم درست میشود و به کربلا هم خواهی رفت. به خانه برگشتم و دیدم بچه بهتر شده است، بعد از ظهر کسالت او رفع گردید و خانه هم درست شد، یک نفر به او زمین و دیگری ساختمان و دیگری چیزی دیگر داد تا خانه کامل شد، و در آخر هم شخصی بانی کربلای او گردید و به کربلا رفت.
#روزنههاییازعالمغیب
@takhteh_siah
شفای زخم به عنایت امام حسین علیه السلام
#کربلا
#نبرکضریح
#شفا
#بچهها
مرحوم حجّة الاسلام سقازاده واعظ تبریزی یک روز در ماه رمضان 1378 ه. ق در منبر قضیهای را نقل نمودند و من از ایشان خواهش کردم که آن را بنویسند، ایشان هم قبول فرمودند. هم اکنون خلاصه نوشته خود آن مرحوم را در اینجا ذکر میکنم: شمس الدین سقازاده فرزند بنده، از دو سالگی در اثر آلوده بودن سوزن آبلهکوب، زخمی #چرکین در بالای بازویش پیدا شد. تدریجاً به ناحیه بیخ گوش راست او سرایت کرده و #غدد زیادی در اطراف آن زخم دیده شد، آن زخم در حال خواب خارش زیادی داشت به طوری که بچّه با #ناخنهای خود پوست زخم را میکَند و احیاناً خون هم از آن جاری میشد. لذا ما مجبور بودیم که دستهای طفل را #ببندیم.
حالت عمومی کودک به حدّی رقّتآور بود که مردم از مشاهده این بچه متأثّر میشدند. اغلب #اطبّای متخصّص از معالجه آن عاجز مانده بودند، تا اینکه در سال 1375 ه. ق، با خانواده به زیارت عتبات مقدسه مشرّف شدیم. دست کودک را گرفته و به حرم حضرت امام حسینعلیه السلام بردیم و به او یاد دادم که جلو برود و دست خودش را به ضریح مقدّس بمالد و عرض کند: #ای_امام_حسین! گوشم را شفا عنایت کن. با زبان کودکی، بچّه جلو رفت و ما هم با خانواده در بالای سر حضرت مشغول زیارت بودیم.
وقتی خواستیم از حرم مرخّص شویم، شمس الدین را صدا کردم آمد، دست او را گرفتم و وارد صحن مقدّس شدیم، اول خیال کردم که اشتباهاً طفل دیگری را به خیال فرزند خودم آوردهام، زیرا این بچه کاملاً صحیح و سالم بود، وقتی کاملاً دقت کردم، دیدم اثری از آثار زخم در بچّه دیده نمیشود و به طور کلی خوب شده است.
در برگشتن به تهران، یکی از دکترهایی که در اثر تبلیغات سوء، #بهایی شده بود، پس از دیدن این واقعه نادم گشت و مسلمان شد، به طوری که به احکام شرعی کاملاً پایبند گردید.
برنامه روزنه هایی از عالم غیب را از بازار دریافت کنید
https://cafebazaar.ir/app/ir.sadegh.bookm26/?l=fa
12.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ببینید: داستان شفا یافتن مادر شهید معماریان...
🔸طولانیه ولی ، امشب قبل از سلام به امامحسین این کلیپ رو ببین...
✅:معرفتت به امام حسین علیه السلام، محبتت به امام حسین علیه السلام، بیشتر میشه... احتمالا گریهت هم بگیره... تنها ببین...
🔸پارچهی شفا بخش ، هم عطر با تربت اصیل سیدالشهدا علیه السلام
😭اشکهای آیت الله گلپایگانی ره
🔸رویای صادقه، دسته عجیب عزاداری
#امام_حسین❤️
#کرامت
#شفا
#رویای_صادقه
#شهدا
#مجلس_امام_حسین
#تنها_گریه_کن
پ.ن: از فردا شب در #وقت_مطالعه میخوام خاطرات این مادر بزرگوار رو بزارم تو کانال، خیلی پر نکتهس و آموزنده...
تخته سیاه کانال یک طلبه معلم... ما رو دنبال کنید ...🔻🔻
@Takhteh_siah
#امام_رضا
وقتی آب #گلهای_ضریحش ، کار پیراهن یوسف میکند...
مرحوم آیت اللَّه العظمی اراکی فرمودند: در سال 1402 به مشهد مشرّف شدم. در این سفر آقای سلیمانی که شخص موثّقی است، داستانی از اعجاز حضرت رضاعلیه السلام بدین صورت نقل کرد: کارگری از اهالی قائمشهر در حالی که یک #چشمش_کور بود، با پدرش برای شفای چشمش به مشهد آمده بود. در عالم خواب حضرت رضاعلیه السلام را دید که به او فرمودند: برو پیش سلیمانی و از او #قطره بگیر! وی از خواب بیدار شده نزد اینجانب آمد، خواب را نقل کرد و از من تقاضای قطره چشم نمود.
با خود گفتم: من که دکتر نیستم و قطره ندارم. عاقبت به ذهنم آمد که روی ضریح مطهّر، گاهی گلهای تازهای را در #گلدانها میگذارند که برای حفظ تازگی آنها، مقداری در آن گلدانها آب میریزند. من مقداری از آب گلدانها را نزد خویش داشتم، با خود گفتم: خوب است از آب آن گلدانها، قطراتی را به وی بدهم تا به وسیله آن استشفا کند، لذا قدریاز آب آن گلدانها به او دادم، او آب را گرفت و به سوی حرم شتافت. در حرم به قصد استشفا مقداری از آن آب را در چشم کور خویش میریزد، به ناگاه چشم او #شفا مییابد. در این هنگام دیدم در حرم مطهّر سر و صدای عجیبی برخاست. با جستجو دریافتم کارگر مذکور شفا یافته است. من برای اطمینان از نابینا بودن چشم او و شفا یافتنش به واسطه قطرات آب گلدانهای ضریح، به قائمشهر تلفن کردم و وضع او را از کارخانهای که در آنجا کار میکرد پرسیدم، صاحب کارخانه که خیال میکرد من این پرسش را برای ازدواج از او میکنم، بدون معطّلی گفت: بله، جوان متدینی است، ولی از یک چشم نابیناست.
#کرامت
#مقام_ائمه
#وقت_مطالعه
📖 کتاب: روزنههایی از عالم غیب ( تالیف عالم معاصر آیت الله سید محسن خرازی )
@Takhteh_siah
4.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#امالبنین
#شفا
#زندگی_پس_از_زندگی
✅:با توسل به ام البنین سلام الله علیها برگشت...
🔸اون خانم سبزپوش به بچههاش گفت: برا این دعا کنید...از ما کمک خواسته...
@Takhteh_siah
10.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شفا
#امامرضا ❤️
🔓 قفل شفابخش...
جریان شفایافتن مرحوم مادربزرگم در جوانی از امام رضا علیه السلام از زبان خودشان...
پ.ن:جریان مفصل بود که خب کوتاهش کردم.
آخرش هم نفهمیدم که بیداری بود یا مکاشفه ولی خب به هر حال قفل بود و شفا داده بود.
ارادت و صمیمت این مادربزرگ ما با امام رضا علیه السلام خیلی بارز بود.
دیشب چهلمشون بود ... 🥺
یک طلبه معلم...
@Takhteh_siah
10.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شفا
#امامرضا ❤️
🔓 قفل شفابخش...
جریان شفایافتن مرحوم مادربزرگم در جوانی از امام رضا علیه السلام از زبان خودشان...
پ.ن:جریان مفصل بود که خب کوتاهش کردم.
آخرش هم نفهمیدم که بیداری بود یا مکاشفه ولی خب به هر حال قفل بود و شفا داده بود.
ارادت و صمیمت این مادربزرگ ما با امام رضا علیه السلام خیلی بارز بود.
یک طلبه معلم...
@Takhteh_siah