eitaa logo
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
1.8هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
10.6هزار ویدیو
334 فایل
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 یادتون باشه که هر وقت کلیپی دیدید که واقعا اشکتون جاری شد باید نفرت و کینه تون نسبت به سازمان یهود بیشتر بشه همه مصیبت هایی که بشر امروز داره زیر سر صهیونیست های خبیث هست. برای همین تمام کینه و نفرت ما باید بره به سمت این نانجیب ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹❤️ به پویش من با حجابم بیشتر از گذشته در اجتماع حضور پیدا می کنم بپیوندید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
✤ ⃟⛱ ⃟⃟ ⃟❀᪥✾✤❀ 🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان #حضرت_دلبر 🔍 #قسمت_بیست_و_چهارم 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان 🔍 +مگه یادم ندادید راضی باشم به رضای خدا!!!؟؟؟ مگه نگفتید بهم که رضای خودت رو به رضای خدا گره بزن؟؟؟!!! امیر توبه کرده، نماز می‌خونه، تغییر کرده ... من بهونه‌ای برای جدایی ندارم... خدا راه رو بروم بسته‌ عمه و حالا هم با عشق دارم بچه‌ی دوممو بدنیا میارم تا به خدا ثابت کنم من در مقابل خواست تو هیچ نیستم ... تسلیمم... دیگه به هق‌هق افتاده بودم... عمه سرم را در آغوش گرفت و همان‌طور که نوازش می‌کرد حرفش را زد: _ آروم باش گلم می‌دونم که موفق می‌شی حالا که قصدت حفظ زندگیته پس منم با تصمیم مرتضی مخالفت نمی‌کنم..‌. سنسور هام کار افتاد سرم را از آغوشش درآوردم و پرسیدم : +کدوم تصمیم؟؟!!! مرتضی می‌خواد چکار کنه ؟؟؟!!!! _ازدواج... به‌زور خودم را جمع کردم خدایا چیزی که شنیدم باورم نمی‌شد با تعجب پرسیدم : + مرتضی می‌خواد ازدواج کنه؟؟!!! _ بله عزیزم تصمیمش هم جدیه اولش مخالفت کردم و اگر جدایی به صلاح تو بود و خدا هم راضی بود مطمئن باش تعلل نمی‌کردم اما چه کنم که نه خدا خوشش میاد و نه انصافه که زندگی تو از هم بپاشه ... گیج و مبهوت نگاهش می‌کردم یعنی به‌همین سادگی پرونده زندگی مشترک من و مرتضی تمام‌شده بود چطور می‌توانستم زن دیگری را کنار مرتضای محجوبم تاب بیاورم ؟؟ به هر سختی که بود چند دقیقه نشستم و بعد بهانه محمد را گرفتم و به خانه بازگشتیم. آن شب کارم به سرم کشید. بال‌بال زدن‌های امیر و محبت‌های عاشقانه او حالم را بدتر می‌کرد ... خدایا مرگ را برسان که زندگی ما را کشت ... قبل از سیزده بدر بود که خبر رسید عمه فاطمه داره میره برای پسرش خواستگاری میدونستم این روزها امیر بیشتر به احوال من دقت میکنه برای همین با همه قوا تلاش میکردم که طبیعی باشم ... بعد از تعطیلات برگشتیم کرج ، نمی‌توانستم از کسی خبر تازه بگیرم ، خودم را با درس و پروژه مشغول میکردم تا حواسم پرت شود. دل نگران چهله هایم برای بچه بودم ، دفترچه ام را نگاه می‌کردم و تیک می‌زدم تا چیزی از دعاها و زیارات جا نمونه ، برای محمدم کتاب می‌خواندم و به زندگی می‌رسیدم... یک شب امیر زودتر از موعد به خانه آمد به محض ورود همینطور که محمد را دور سالن می‌چرخاند با هیجان گفت : _ طیبه حاضر شو بریم ما هم دعوتیم با تعجب پرسیدم +کجا _عمه فاطمه زنگ زد ، چقدرررر این زن مودبه آخه گفت ادب حکم می‌کرد اول به شما زنگ بزنم اگر اجازه میدید به طیبه بگم ... طیبه خییییلی خانومه این عمت + جون به سرم کردی بگو چی گفت بالاخره معلوم بود خبر خوبی داشت چون چشم‌های امیر حسابی برق میزد با حال خوش گفت از چرخش ایستاد و نگاهم کرد و گفت : _ دعوت کردن بریم عقد آقا مرتضاشون... خیره نگاهم می‌کرد خیره و البته نگران ولی من زرنگ بودم می دانستم چطور حال همسرم را روبراه کنم مسلط و با شیطنت گفتم : + حالا چی بپوشم ؟ خندید و گفت : _ گونی هم بپوشی ماه میشی ماه ... رفتم اتاق و آماده شدم ... سِر بودم ، انگار هیچ حسی نداشتم ... فقط می‌دانستم وقت قوی بودن بود بهترین لباسم را پوشیدم طلاهای سنگین و پر نگین انداختم لباسم را با لباس امیر و محمد ست کردم حس رقابت عجیبی در من به وجود آمده بود کمی آرایش کردم روسریم را خاص بستم عطر غلیظی زدم جلوی آینه به خودم نگاه کردم : + تو از پسش برمی‌آیی ... چادرم را سر کردم و رفتیم ، سبدگل بزرگی خریدیم امیر روی هوا بند نبود ، بدون خجالت پشت فرمان می‌رقصید بهش میخندیدم میگفت : +عروسی مرتضی که احتمالا سلام صلواته پس من کجا غر بریزم آخه ... گاهی مثل دختر بچه ها میشد شیطون و معصوم به خانه عمه رسیدیم چراغانی کرده بودند صدای مولودی خوانی می‌آمد بوی اسپند وارد حیاط شدیم دیدمش با کت و شلوار مشکی و پیرهن سفید ، دلم میخواست سیر نگاهش کنم ولی حتی نیم نگاهی هم به من نداشت با امیر خوش و بش کرد و با سر پایین به من خوش آمد گفت محمد با امیر رفت قسمت مردانه من به سمتی که خانمها بودند حرکت کردم پشت سرم می آمد من که داخل شدم صدای هلهله بلند شد نقلهایی که می‌خواستند سر مرتضی بریزند نصیب من هم شد ... بین شلوغی عمه را دیدم لبخندش را مرتب کرد و مرا تنگ در آغوش کشید کناری ایستادم با چشم مرتضی را دنبال کردم از وسط زنها با سر پایین رد شد و کنار عروسش ایستاد تازه نگاهم روی عروس ثابت شد چشم‌هایم را ریز کردم چیزی که میدیم برایم قابل باور نبود ... ✍ صالحه کشاورز معتمدی ... 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
🌹❤️ به پویش من با حجابم بیشتر از گذشته در اجتماع حضور پیدا می کنم بپیوندید
واقعا خانم ها قدر خودشون رو بدونن که میتونن یک جهاد بزرگ رو انجام بدن با حجابشون مردها باید حسودیشون بشه به خانم ها! 😊 البته ما طلبه ها هم با لباس روحانیت میتونیم این جهاد مقدس رو انجام بدیم 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6030397476748396774.mp3
8.36M
💬 قرائت دعای "عهــــد" هدیه میڪنیــم به روح پاک حضرت نرجس سلام الله علیها ❤️🌹 🔸تنهامسیری شوید👇 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
در روزگاران سخت بی کسی برگرد و همه کس ما باش ... در سینه موج میزند اندوه بیکران عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان 🌘 @tanhamasiraaramesh 🌒
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 خدایا دلم گرفته چرا؟😔 چون چند روزیه آرتین عزیز که کنار پدر ومادر و برادرش بود تیرهای خشمگین به جان مادر، پدر و برادر افتاد😔 او ماند شاید برای اینکه روزی قصه ی زندگیش رو برا نسلای بعدی بگه که چرا در حرم جایگاه فرشتگان😇 مردمو به رگبار کشیدن تا به هدف شوم خودشون که بی بند و باری، بی ایمانی وخیلی چیزا که قراره به گور ببرن برسند. آرتین جان خوب شد که ماندی تو خیلی کار داری! بمان و غصه نخور که همه ملت ایران و مردم خوب دنیا با افتخار والدینت میشوند💪 آرتین عزیز وقتی که روی تخت بیمارستان دیدمت حس مادریم گل کرد دلم میخواست اونجا بودم و دستتو میفشردم،دستی بسرت میکشیدم وقتی نگاه معصومانه ات را دیدم حال دلم خراب شد🥲 گفتم آیا میشه بیارمش کنار خودم و براش مادری کنم؟! آرتین جان اینو فقط من نمیگم، یه ملت پشتته وقتی صداتو شنیدم گفتم چطور یه کودک اینجور بزرگ میشه⁉️ آرتین اجازه دارم برای یک بار هم شده بهت بگم فرزندم😔 غصه نخور این گرگها روزای آخرشونه ولی تو ماندگاری، دوستت دارم مثل یک مادر🤗 دیشب وقتی دیدم خواهرت آمده بالا سرت خوشحال شدم که گرچه مادر و پدر و برادرت از پیشت رفتن ولی خداروشکر خواهر عزیز داری🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
#معجزه_ادب #جلسه_دو ✨ بســــم الله الرحمن الرحیم✨ 💢 در جلسه قبل درمورد محبت به خدا و اول
✨ بســــم الله الرحمن الرحیم✨ 🔰 علاوه بر انگیزه‌های‌ محبت و منفعت که جلسه قبل در بارش صحبت کردیم، در اینجا یک انگیزۀ دیگه برای رفتار خوب رو معرفی می‌کنیم 👈که و و از انگیزۀ محبت هست. این انگیزه، برای امثال ما که هنوز عاشق خدا نشدیم، یک «راه» هست تا به انگیزۀ محبت خدا برسیم.✔️ 🔹 اصلا عموم دستورات دینی و مسیر درست تربیت هم بیشتر حول این انگیزه‌ی سوم طراحی شده و اون هست. 👌✅ 💢 انگیزۀ منفعت‌طلبی فقط گاهی به ما کمک می‌کنه، یعنی در مواقعی که انسان بتونه واقعاً منفعت خودش رو درست ببینه و تشخیص بده 🌀🌹 انگیزۀ محبت هم تا وقتی‌که هست، خیلی به انسان گرما میده و می‌تونه موتور محرک و انگیزه‌دهندۀ پرقدرتی باشه ولی نوسان داره و به سهولت به‌دست نمیاد.❗️ 🛣 راه اصلی، عمومی و فراگیر که یک راه بسیار زیبا و سهل‌الوصل برای خوب شدن و انجام رفتار خوب هست، ادبه✓ حالا مزایای ادب در مقایسه با «محبت» و «منفعت» چیا هستن❓👇
⭕️ این انگیزه، در مقایسه با دو انگیزۀ محبت و منفعت، ویژگی‌ها و امتیازات خاصی داره. که به مهمترین اونها اشاره می‌کنیم: ❌ اشتباه بزرگی که برخی از پدر و مادرها مرتکب میشن اینه که می‌خوان فرزندان خودشون رو صرفاً با محبت تربیت کنند. آدمِ بامحبت ممکنه آدم مؤدبی بشه، ولی محبت لزوماً ادب نمیاره❗️ 👈 البته محبت خیلی ارزشمنده ولی محبت نوسان داره و سطح عالیِ اون، به سهولت به‌دست نمیاد. 🔹🔸🔹 ولی ؛ 1⃣ ادب ثبات داره. اسراری در ادب هست که خیلی کارگشاست.✔️ 2⃣ ادب اکتسابی هست و به راحتی از دست نمیره. ✔️ لابد شنیدین که «بادآورده را باد می‌بره».🗣 🔺 خیلی از محبت‌های اولیه هم بادآورده هستن. 👈 مثلاً محبت کودک به پدر و مادر، یک محبت بادآورده است و کودک برای به‌دست آوردن این محبت تلاشی نکرده و زحمتی نکشیده لذا همون‌طور که این محبت به‌طور طبیعی اومده، به‌طور طبیعی هم می‌تونه بره. ولی ادب از همون روز اول اکتسابی هست. ✅ اگه بچه‌ای مؤدب بار بیاد، این ادب رو به‌دست آورده و به سادگی اون‌رو از دست نمیده.👌 ادب نسبت به محبت و منفعت مزیت های دیگه‌ای هم داره که ان شاءالله جلسه بعد تقدیمتون می‌کنیم. یا علی التماس دعا✋ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌺 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
‌❖ خیلی قشنگہ 🌸🍃 دو تا کارگر گرفته بودم واسه اثاث کشی. گفتن 40 تومن من هم چونه زدم شد 30 تومن... بعد پایان کار، توی اون هوای گرم سه تا 10 تومنی دادم بهشون. یکی از کارگرا 10تومن برداشت و 20 تومن داد به اون یکی. گفتم مگر شریک نیستید؟ گفت چرا ولی اون عیالواره، احتیاجش از من بیشتره. من هم برای این طبع بلندش دوباره 10 تومن بهش دادم تشکر کرد و دوباره 5 تومن داد به اون یکی و رفتن داشتم فکر میکردم هیچ وقت نتونستم اینقدر بزرگوار و بخشنده باشم اونجا بود یاد جمله زیبایی که روی پل عابر خونده بودم افتادم بخشیدن دل بزرگ میخواد نه توان مالی... «همه میتونن پولدار بشن اما همه نمیتونن بخشنده باشن» «پولدار شدن مهارته اما بخشندگی فضیلت» «باسواد شدن مهارته اما فهمیدگی فضلیت..» «همه بلدن زندگی کنن اما همه نمیتونن زیبا زندگی کنن» زندگی عادته اما زیبا زیستن فضیلت🍂🌼 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دفاع جانانه حامد کاشانی از ولی فقیه مسجد جمکران منتشر کنید تا مردم قدر رهبرمان را بدانند 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ببینید: قطعه ◾️فدای داغت هموطن فدای زخمت ◾️فدای غیرتت فدای بغض و اشکت ◾️فدای اقتدار و استقامتت پای خاک و میهن که اینهمه ظلم نبوده حقت 🏴 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
recording-20221030-175121.mp3
3.41M
✅ روش درست اعتراض به تصمیمات دولت و حکومت 🔸لطفا با دقت گوش بدید حاج آقا حسینی 🔸تنهامسیری شوید👇 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
یه فرهنگی که ما باید خیلی بهش دقت کنیم و اونو از بین ببریم "فرهنگ حرف مفت زدنه" ما باید کاری کنیم که حرف مفت زدن یه کار خیلی زشت باشه. متن زیر رو با دقت بخونید👇👇
⛔️حرف مفت امیدوارم دلخور نشوید. اما واقعا تعبیر دقیقی است؛ گرفتاری جدی عصر شبکه، حرف مفت است. البته این تعبیر را اولین بار هری فرانکفورت، استاد فلسفه اخلاق در سال 1985 در یک سخنرانی مطرح کرد و لب کلامش این بود که حرف مفت امری متفاوت از دروغگوئی است. دروغگو حقیقت را می داند و آنرا کتمان می کند و اما حرف مفت زن اساسا کار به حقیقت ندارد. ✅با این گزاره ها آشنائید: "همه جا را فساد گرفته.". "همه مسوولین فاسدند". "فساد سیستمی است". "همه مردم دروغگویند". "فردا از امروز بدتر است". "اون دولت و این دولت ندارد همه مث همند". "روز به روز مردم بی حیاتر میشن". "مامورین ناجا همه شیتیل بگیرن". "عدلیه خودش دزد سر گردنه است". همین؟ نه. سطح دیگری از حرف مفت زنی هست که ظاهرا خردمندانه تر است و اما هیچ تفاوتی با گزاره های بالا ندارد. کدام حرف ها؟ خیلی از توئیت ها و پست ها و کامنت هایی که مفت هستند. 🔸چرا مفت؟ چون برای بیان آن نه نیاز به بررسی و تحقیق است و نه بابت کذب بودنش هزینه ای داده می شود. مثل حس "حکیم باشی" در توئیتر که باعث می شود افراد فارغ از هر حقیقتی هر آنچه به ذهن شان می رسد و سر قلم شان است را توئیت کنند. 🔹ویژگی کلیدی حرف مفت چیست؟ حرف مفت تنها برای جلوه فروشی است. حرف مفت زن، تنها می خواهد بگوید: "هستم". او اساسا کار با حقیقت ندارد. البته حرفش همیشه هم دروغ نیست. ممکن است صادق یا کاذب باشد؛ هرجا به اصطلاح بار بخورد و فیو و لایک بگیرد و مقبولیت اجتماعی کسب کند. نگاه توهین آمیز به تعبیر حرف مفت نداشته باشید. سخن بر سر یک پدیده جدید در رسانه است که آثار بسیار دردناکی دارد. ⭕️ ما با پدیده ای در عصر شبکه های اجتماعی مواجهیم که افراد روایت و حال خودشان را از واقع می گویند؛ نگرش شان نه بینش. سخن بر سر حس و حال افراد از واقعیت است نه خود واقعیت. آنهم برداشتی که برای او مقبولیت بسازد. 🔸حالا چرا موجب نگرانی است؟ چون اساسا روایت مثل گزاره های خبری، صدق و کذب بر نمی دارد. خبر "90 درصد مسوولین ما دزد هستند" را می شود رد یا تائید کرد اما حس "همه مسئولین ما دزدند" را نه. چون حس فرد است. روایت و نگرش اوست. همین. 🔹اما حرف مفت همیشه بوده است؛ چرا امروز نگران کننده است؟ 🔺چون به مدد رسانه شبکه ای، قدرت معناسازی پیدا کرده است. مخاطب حرف مفت، الزاما آنرا حرف مفت نمی داند. حرف مفت، حرف مفت می سازد. تلخ تر اینکه به مرور زمان، دغدغه یافتن حقیقت از بین می رود. حرف مفت زنی سکه رایج می شود چون بی هزینه می شود حرف زد و اعتماد به نفس و تشخص پیدا کرد. در این فرآیند معیوب، روایتی حق است که قدرت معناسازی داشته باشد و قدرت معناسازی در تعداد لایک و فیو و چرخش محتواست. حرف مفت اینجاست که بازار می گیرد چون حرفی که بیشتر لایک می گیرد حرف های دوقطبی ساز و هیجانی و احساسی است. ⭕️ در نهایت اینکه رسانه های دروغگو حساب ویژه ای روی حرف های مفت باز می کنند. اساسا دروغ رسانه های شیاد با حرف مفت در کامنت هاست که قدرت نفوذ می گیرد. 🔸و اما چه باید کرد؟ نه حرف مفت بزنیم و نه اجازه دهیم حرف مفت بزنند. سکوت مقابل حرف مفت کمک به توسعه حرف هائی است که بادهواست. این حدیث امام سجاد درباره «اللَّهُمَّ إِنیِّ أَعُوذُ بِکَ مِن... أَوْ نَقُولَ فِی الْعِلْمِ بِغَیْرِ عِلْمٍ» اشاره به همین حرف مفت دارد. مهدیان 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh