👌 یه حرف دیگه هم بزنم امشب که دیگه حسابی تکمیل بشه کار!!!
✅ در روایت میفرماید اگه از یه نفر انتظار داری که یه کمکی بهت بکنه، مراقب باش پشت سرش حرف نزنی، اون حرف بد تو بهش میرسه...
چرا گفتی فلان فلان شده؟ مگه نمیخوای بهت کمک کنه؟ چرا فحش میدی؟😒
- نه حاج آقا! خودش که اینجا نیست! اگه خودش باشه میگم آقا نوکرم، چطوری؟ احوال شما؟😊😍
خب باشه! اما چرا پشت سرش توی دلت بهش بد و بیراه گفتی؟
یه سوال!
مامانا چرا مامان میشن؟ اصلا چرا بهش میگن مامان؟😊💗
بعضیا خیییلی مامانن!
چرا؟
🌹 چون همش فکر مثبت داره برای بچش... توی آشپزخونه داره غذا میپزه، هی فکر مثبت میکنه. پیش خودش هی میگه خب حالا بچم دیپلم میگیره و میره دانشگاه و موفق میشه و .. یه زن خوب براش میگیرم 😍
✅ برای همین معمولا وقتی آدم پیش مامانش میره احساس آرامش میکنه.
چون مدام داره پیش خودش انرژی مثبت تولید میکنه.
💢 برای همین طبق روایات خوردن غذای بیرون از خونه مکروهه. باید از غذای توی خونت بخوری که مادر یا همسرت با عشق برات آماده کرده.
⭕️ غذای بیرون معلوم نیست توی چه شرایطی پخته شده؟ معلوم نیست اون طرف داشته فحش میداده یا موسیقی حرام گوش میکرده و...
نخور غذای بیرون رو! اینا همش منتقل میشه به غذا!
میدونید که از نظر فیزیکی هم این موضوع ثابت شده...
#تمرین امشب ما این باشه که سعی کنیم موقع هر کاری افکار مثبت داشته باشیم
و اینکه تا اونجا که میشه غذای بیرون رو نخوریم!😊👌
دم همتون گرم، روزتون نورانی و پر از افکار مثبت🌺
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
🍁🍂🍁🍂🍁 🍂🍁🍂 🍁 #داستان (اختصاصی جهاد تبیین) #هم_نفس_با_داعش قسمت هفدهم امید با دیدنم جا خورد... _سل
🍁🍂🍁🍂🍁
🍂🍁🍂
🍁
#داستان
(اختصاصی جهاد تبیین)
#هم_نفس_با_داعش
قسمت هیجدهم
مامانم صدام کرد..عمت زنگ زد و گفت فردا نفیسه و امید می رن بیرون گفت اگه میشه تو رم بفرستم...بهش گفتم بهت می گم اگه وقت داشتی بری...ولی نمی خواد بری
_ عه مامان خوبه که هم حرفامونو می زنیم هم یکم رفتاراشو زیر نظر می گیرم
_ نمی خواد تنهایی خوبیت نداره... هر حرفی داشتین تو خونه می زنین
حالم گرفته شد...
_ پس مامان زنگ بزن جواب منفی بده بهشون
_ واسه چی؟
_ وقتی اونقدری نمی تونی بهش اعتماد کنی که یه روز اونم با خواهرش، نه تنهایی بذاری بریم بیرون چطور توقع دارین یه عمر با این آدم غیر قابل اعتماد زندگی کنم.؟؟
_ بدم نمی گی، امیر علیم میاد باهات .. باشه، زنگ بزن بپرس ببین ناهار واستون بذارم یا نه...
مثل موشک بلند شدم و به نفیسه زنگ زدم و گفتش ناهار و امید گفته با منه...
صبح ساعت پنج امید و نفیسه دم در خونمون بودن با نفیسه پشت نشسته بودیم و امیر علیم جلو...
امید استارت می زد و نمی گرفت...
_ ابن رخش مام گاهی بازی در میاره
نفیسه : رستم اگه می دونست به این گاری می خوای بگی رخش که رخششو روزی سه بار حلق آویز می کرد... جملش تموم نشده، ماشین استارت خورد و حرکت کردیم..
کاملا مطمئن بودم موضوع چیزی غیر از سوریه و عراقه
نفیسه :امید می گم ماشینو می خوای کجا بذاری
_ با خودمون می بریم
_پس عراقه..
_ سوال نپرسین لطفا چون محرمانس
جلو یه فروشگاه نگه داشت گفت پیاده شین
نفیسه و امیر علی داشتن چیپس و پفک انتخاب می کردن که دیدم امید داره دور تر از ما با گوشی حرف می زنه ، می خواستم برم و بپرسم کجا داریم می ریم که یهو شنیدم گفت : اسلحه رم آماده کن بچه ها رو دارم با خودم میارم...
پشتش بهم بود و قبل از اینکه متوجهم بشه برگشتم.. ترس برم داشت... ولی هنوزم حدس می زدم که عراق نیست
تو محدوده ی خرمشهر ماشین رو گوشه ی خیابون پارک کرد و گفت پیاده شین
پیاده شدیم و وایسادیم
_ دوستان ما الآن تو یکی از مناطق عملیاتی تو جنگ ایران و عراق هستیم
نفیسه : زرنگی... قرارمون مناطق عملیاتی بود اونم سوریه و عراق، اینجا که ایرانه تازشم فعلا که عملیاتی نیست اینجا قبلا بوده ...
_ ما اسمی از سوریه و عراق نیوردیم... البته منم گفته بودم که ممکنه عملیاتی نباشه و شما دو تا قبول کردین...
عجب رکبی زد بهمون.. بعدش بردمون سمت رود کارون و بعد چن جای دیگه رو هم نشونمون داد
نفیسه رو کارد می زدی خونش در نمی اومد ولی به من خیلی خوش می گذشت
ناهار یه جا خوردیم و بعد از ناهار نفیسه دست امیر علی رو گرفت و گفت ما همین دور و برا می چرخیم تا شما حرفاتونو بزنین
امید : خیلی دور نشید، تو دید باشین چون این اطرافو نمیشناسین گم نشین یه وقت
به امیر علیم سپردم فقط با نفیسه باشه
یه کم در مورد آیندمون حرف زدیم و بعدش هر دومون تو سکوت بودیم...
امید خیلی خوب حرف می زد و آدم از شنیدن حرفاش خسته نمی شد.. رفتار و تصمیماتش تو موافع مختلف آدم رو مجذوب خودش می کرد و با تمام وجود خوش حال بودم که قراره همسرم بشه
امید : نغمه خانم من باید برگردم... تا آخر همین هفته
روم نشد بگم پس ازدواجمون چی
_ پس مادرتون چی؟
_ بهش می گم شغل نون و آب داری تو قطر پیدا کردم... من و بابام قبلا هم سفرای طولانی داشتیم و به نبودمون عادت داره. البته از دروغ گفتن به پدر و مادرم عذاب وجدان دارم ولی راه دیگه ای نبود.
_ میفهمم
_ از اینکه بعد ازدواجمون قراره خیلی وقتا نباشم ناراحتین؟
_ نه... خودمم اگه میشد میومدم اما می دونم نمیشه، وقتی صبوری حداقل ترین کاریه که از دستم بر میاد واسه چی دریغ کنم، سخته ولی من فکر می کنم میشه با وجود همین سختیا و دل تنگیا خوشبخت بود.. من فقط همسرتون. نمیشم و دوست دارم اگه خدا بخواد هم سنگر بشیم
_ می دونین بعضی از خانما اولش همین حرفا رو می زنن و بعدش جا می زنن؟
_ خودتون جا زدن ندیدین؟؟بین مردا تو جنگ؟
خندیذ و گفت : چرا یه جاهایی آدم واقعا قفل میشه و دست و.پاهاش میلرزه.... البته نه همه
_ وقتی خودتونم دیدین همه تو یه شرایط واکنش یکسانی ندارن پس این مدل نتیجه گیری در مورد خانما یه جور متهم کردنه
_ نه بابا منظورم..
قبل از اینکه جملش تموم بشه گفتم : میفهمم که نگرانین که کم بیارم هیچ کسی از فردا و تصمیمات فرداش خبر نداره ولی این در مورد همه ی زندگی ها هست... منم مثل شما تو این زندگی قراره تمام عشق و احساس و بهترین روزای جوونیمو خرج کنم پس اولین کسی که از هم پاشیدنش خدایی نکرده ضربه می بینه خودمم
_ من هر کا
ری می کنم تا شما تو زندگی مشترکمون احساس خوشبختی کنین..
بعدش بچه ها رو صدا زد
#ادامه_دارد
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
1_1483813040.mp3
8.36M
💬 قرائت دعای "عهــــد"
دعـای عــهــــد ،با صوت زیبای و دلنشین استاد فرهمند
سعی کنیم هر روز حتما دعای عهد را بخوانیم و با امام زمانمان عهد ببندیم که یاور او هستیم چه درزمان غیبت و چه در هنگام ظهور ان شاءالله
اَللّٰهُــمَّ عَجِّــلْ لِّوَلِیِــکَ الْفَــرَجـــ بِحَــقِّ حَضرَتِ زِیْنَـبِ کُبْــریٰ سَــلٰامُ الله عَلَیْهٰـــا🤲
#یا_منصور_امت
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
#نکات_دعای_عهد 27 «پشتیبان مولا»💕 🌸 وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ...خداوندا پشتوانهی محکمی برای مولای ما
✍ #نکات_دعای_عهد 28
«یاور آبادگر»💕
🌴وَاعْمُرِ اللّٰهُمَّ بِهِ بِلادَكَ،...خدایا به دست او کشورهایت را آباد کن!
📜 در این فراز دعا از خدا می خواهیم خرابی ها و نابسامانی های شهرهای مختلف به دست حضرت سامان بگیره و همه جا آباد بشه...
💠 همانطور که امام باقر(ع) هم می فرمایند: فلا یبقی فی الأرض خراب الّا عُمَّر!
💯در زمان ظهور امام عصر، بر روی زمین، هیچ خرابی نخواهد بود، مگر این که آباد خواهد شد.
⚠️ اماااا....آیا همه اینها به یکباره اتفاق می افته یا باید از قبل زمینه سازی شده باشه؟؟
🔰 مسلما برای رسیدن به این آبادانی و مدینه فاضله فقط دعا و درخواست کافی نیست و باید ایجاد عمران و آبادی یکی از ویژگی های یاران امام عصر عج باشد.
💟 چون حرکت در راه امام زمان یعنی ایجاد زمینه ظهور و حرکت به سوی آینده !
🔺 با توجه به این نکته معلوم میشه که بسیاری از مشکلات سیاسی و اقتصادی جامعه ناشی از بیتوجهی به فرهنگ و مدیریت مهدوی هست!!
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
﷽🕊🌹 سلام امام زمانم 🌹🕊﷽
یک سلامم را اگر پاسخ بگویی میروم
لذتش را با تمام شهر قسمت میکنم
🌼 میکنم باخودم این زمزمه برمیگردد
🌸 بین دنیای پر از واهمه برمیگردد
🌼 شک به دل راہ ندہ دروسط بهت همه
🌸 حتم دارم پسر فاطمه (س)برمیگردد
#اَلسَـّـلاٰمُعَليكَاَيُـّهَـاالاِمامُالْمُنتَظَـر
#السّلامُعَلَیْکَیاصاحِبَالزَّمانِ
🙏🌸
animation.gif
29.4K
🌸❤️🌸❤️🌸
#حدیث_روز
قال الإمام المهدی، صاحب العصر و الزّمان (علیه السلام و عجّل الله تعالی فرجه الشّریف)
إنَّهُ لَمْ یَکُنْ لاِحَد مِنْ آبائی إلاّ وَ قَدْ وَقَعَتْ فی عُنُقِه بَیْعَهٌ لِطاغُوتِ زَمانِهِ، و إنّی اخْرُجُ حینَ اخْرُجُ وَ لا بَیْعَهَ لاِحَد مِنَ الطَّواغیتِ فی عُنُقی.
فرمود: همانا پدران من (ائمّه و اوصیاء علیهم السّلام)، بیعت حاکم و طاغوت زمانشان،
بر ذمّه آن ها بود;
ولی من در هنگامی ظهور و خروج نمایم
که هیچ طاغوتی بر من منّت
و بیعتی نخواهد داشت.
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
#ایستگاه_احکام
سلام حاجاقا👱♂
ببخشید یسوال
اون بحث دیروز بود (تتوی موقت)
حالا اگر کسی
به همین حالت غسل کنه چه اشکالی داره؟
سلام دلبندم 👳♂
ببینیدعزیزم
غسل، شرط صحتِ خیلی از کارهاست
مثلا کسی که غسلش باطله
نمازش باطله
روزش باطله
اعتکافش باطله
حجش باطله
علاوه بر اون غسل،
شرطِ جواز
یسری از کارها هم هست.
مثل توقف درمسجد
دست زدن به خط قرآن
خوندن آیات سجده واجب و....
وقتی شخصی غسلش باطل باشه
واقعا درخُسرانه
ونمی ارزه بخاطر یه تتو
آدم ،کل آخرتشو به باد بده.
البته نه تتو هر کاری که موجب باطل شدن غسله
مثل همین کاشت ناخن خانمها💅
ممنونم حاجاقا
نمیدونستم غسل اینقدر مهمه😔🙏
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
💔
هیچ ترس و واهمہ اے در وجودش راه نداشتــــ.
نہ از مورد ضربــــ و شتم قرار گرفتن میترسید و نہ از فحش و ناسزاگویے و مسخره ڪردن دیگران.
منڪر ڪہ مے دید باید جلویش مے ایستاد،حتے اگر یڪ نفر بود در برابر ده نفـر!!
حرفش را مے زد.تذڪرش را میداد.
میگفتــــ:اگر هرڪسے در محیط اطرافـــــ خود مانع انجام منڪر میشد اڪنون وضعیت جامعہ ے ما اینچـنین نبود.
به نقل از دوستان شهید
#شهید_مدافعحرم_حمیدرضا_دائی_تقی
🌷پنج صلوات هدیه به ارواحطیبهشهدا
اَللّٰهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم
امروزمون رو مزین میکنیم به نام و یادِ شهیدِعزیز #حمیدرضا_دایی_تقی🌷🕊
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍اینکه میگوییم :
بیشک ظهور نزدیک است، بر اساس نشانههایی است که تحقق پیدا کردهاند.
#ظهور
#نشانه
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
🔖ناگفته های از ظریف که هیچگاه به آنها پاسخ نداد!؟
✔این سوال که چرا سیدحسن نصرالله عزیز بعد از سفر ظریف به نیویورک ترور و شهید شد هم رفت کنار این سوال که چرا ظریف مقارن با شهادت حاج قاسم با بیل ریچاردسون و میکی برگمن افسر اطلاعاتی رژیم صهیونیستی دیدار داشت!
#نفوذ
#ظریف
#بیلریچاردسون
#میکیبرگمن
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh